عبدالله بن عباس: تفاوت میان نسخهها
←عبدالله بن عباس در گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
ابن عباس پس از [[علی]]{{ع}} دست [[بیعت]] به [[امام حسن]]{{ع}} داد و به کارگزاری از سوی وی عازم [[بصره]] شد. [[عبد الله بن عباس]]، همراه [[امام حسین]]{{ع}} در [[قیام کربلا]] شرکت نکرد. برخی [[علت]] این عدم مشارکت را [[نابینا]] بودن وی دانستهاند. او پس از [[قدرت]] یافتن [[عبد الله بن زبیر]] در [[حجاز]] و [[بصره]] و [[عراق]]، با وی [[بیعت]] نکرد. [[بیعت نکردن]] او و [[محمد بن حنفیه]]، بر ابن زبیرْ گران آمد، به آن سان که میخواست آنها را در [[آتش]] بسوزاند. [[ابن عباس]]، دانشمندی است که در [[تفسیر]]، [[حدیث]] و [[فقه]]، [[جایگاه]] بسیار والایی دارد. وی در [[دانش]]، [[شاگرد]] [[علی]]{{ع}} بود و به این شاگردی بسی افتخار میکرد. [[ابن عباس]] به سال ۶۸ هجری و در ۷۱ سالگی در تبعیدگاهش [[طائف]]، در حالی که مکرر میگفت: "خدایا! من با [[محمد]] و خاندانش به تو [[تقرب]] میجویم. خدایا! من با [[ولایت]] بزرگمان، [[علی بن ابی طالب]]، به تو [[تقرب]] میجویم"<ref>کفایة الأثر، ص ۲۲.</ref>، [[زندگی]] را بدرود گفت. در [[نقل]] دیگری آمده است که او هنگام [[وفات]] میگفت: "خدایا! من با [[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]، به تو [[تقرب]] میجویم"<ref>فضائل الصحابة، ابن حنبل، ج ۲، ص ۶۶۲، ح ۱۱۲۹.</ref>. خلفای [[بنی عباس]] از [[نسل]] اویند و [[علی]]{{ع}} این نکته را [[پیشگویی]] کرده و [[ابن عباس]] را "[[پدر]] شاهان" خطاب کرده بود<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۴۶.</ref> | ابن عباس پس از [[علی]]{{ع}} دست [[بیعت]] به [[امام حسن]]{{ع}} داد و به کارگزاری از سوی وی عازم [[بصره]] شد. [[عبد الله بن عباس]]، همراه [[امام حسین]]{{ع}} در [[قیام کربلا]] شرکت نکرد. برخی [[علت]] این عدم مشارکت را [[نابینا]] بودن وی دانستهاند. او پس از [[قدرت]] یافتن [[عبد الله بن زبیر]] در [[حجاز]] و [[بصره]] و [[عراق]]، با وی [[بیعت]] نکرد. [[بیعت نکردن]] او و [[محمد بن حنفیه]]، بر ابن زبیرْ گران آمد، به آن سان که میخواست آنها را در [[آتش]] بسوزاند. [[ابن عباس]]، دانشمندی است که در [[تفسیر]]، [[حدیث]] و [[فقه]]، [[جایگاه]] بسیار والایی دارد. وی در [[دانش]]، [[شاگرد]] [[علی]]{{ع}} بود و به این شاگردی بسی افتخار میکرد. [[ابن عباس]] به سال ۶۸ هجری و در ۷۱ سالگی در تبعیدگاهش [[طائف]]، در حالی که مکرر میگفت: "خدایا! من با [[محمد]] و خاندانش به تو [[تقرب]] میجویم. خدایا! من با [[ولایت]] بزرگمان، [[علی بن ابی طالب]]، به تو [[تقرب]] میجویم"<ref>کفایة الأثر، ص ۲۲.</ref>، [[زندگی]] را بدرود گفت. در [[نقل]] دیگری آمده است که او هنگام [[وفات]] میگفت: "خدایا! من با [[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]، به تو [[تقرب]] میجویم"<ref>فضائل الصحابة، ابن حنبل، ج ۲، ص ۶۶۲، ح ۱۱۲۹.</ref>. خلفای [[بنی عباس]] از [[نسل]] اویند و [[علی]]{{ع}} این نکته را [[پیشگویی]] کرده و [[ابن عباس]] را "[[پدر]] شاهان" خطاب کرده بود<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۴۶.</ref> | ||
'''سخنی درباره [[خیانت]] نسبت داده شده به ابن عباس''': یکی از نکات مهم در زندگانی [[ابن عباس]]، ماجرای [[بیت المال]] [[بصره]] است. در [[منابع تاریخی]] و [[حدیثی]] مانند: [[تاریخ الطبری (کتاب|)|تاریخ الطبری]]، [[الکامل فی التاریخ (کتاب)|الکامل فی التاریخ]]، [[أنساب الأشراف (کتاب)|أنساب الأشراف]]، [[رجال الکشی (کتاب)|رجال الکشی]]، [[نهج البلاغة]] (بدون یادکردِ نام [[ابن عباس]]) چنگاندازی به [[بیت المال]] [[بصره]] یاد شده است و پژوهشگران، دیدگاههای گوناگونی در این باره ابراز داشتهاند. | |||
*برخی محققان و رجالیان، با توجه به: نا [[استواری]] اسناد این نقلها، بزرگی و جلالت شخصیت و [[دانش]] و [[فضیلت]] [[ابن عباس]]، پیوند [[استوار]] او با [[علی]]{{ع}} و [[اخلاص]] و شیفتگی او نسبت به آن [[حضرت]]، و نقش [[بنی امیه]] در وارونه سازی چهره [[یاران علی]]{{ع}}، به [[انکار]] آن پرداختهاند. | |||
*برخی ضمن اعتراف به پارهای از آنچه آمد، از آن رو که مطلب یاد شده در کتابهای بسیاری آمده است و در همان روزگار نیز [[نقل]] شده و بر ابن عباسْ خُردهگیری شده است، نفی آن را به سهولت، ممکن ندانستهاند. | |||
*برخی ضمن پذیرش اصل ماجرا و تذکر [[علی]]{{ع}}، بر این [[باور]] رفتهاند که [[ابن عباس]]، متوجه خطای خود شد و همه یا اکثر [[اموال]] را برگردانْد. چنین گزارشی، از جمله در [[تاریخ]] الیعقوبی آمده است. [[نقل]] [[یعقوبی]]- گو این که منفرد است- ولی میتواند در تحلیل جریان، سودمند افتد. | |||
نکته مهمی که نباید در قضایایی اینگونه فراموش کرد، نقش حادثهآفرینان و گزارشسازان است. [[حسن بن زین الدین]] (م ۱۰۱۱ ق)، مشهور به "[[صاحب]] معالم"، هوشمندانه نقش [[بنیامیه]] را در ساختن این ماجرا یافته است، و در میان معاصران ما، محققانی چون [[سید جعفر مرتضی عاملی]] بر آن، تأکید کردهاند. اگر بدانیم که [[ابن عباس]] با توجه به [[جایگاه]] بلند و شهرت [[علمی]] [[انکار]] ناپذیر در آن روزگار تیره، مدافع [[بیباک]] و نستوه [[علی]]{{ع}} و آل او و منتقد و افشاگر [[حاکمان]] [[بنی امیه]] بوده است، [[فهم]] این دیدگاه، سهل خواهد بود. ضمن آن که [[ابن عباس]] را [[معصوم]] نمیشماریم و احتمال خطای او را نفی نمیکنیم، قبول تمام آنچه را درباره این جریان در کتب [[تاریخی]] آمده است، کاری غیر محققانه و دور از شخصیت [[ابن عباس]] میدانیم. از این رو، [[ابن ابی الحدید]] میگوید: ماجرای این [[نامه]] برای من مشکل شده است. | |||
اگر آن را [[انکار]] کنم و بگویم که این [[نامه]] جعلی است و آن را به [[دروغ]] به [[امیر]] مؤمنانْ نسبت میدهند، با [[راویان]]، [[مخالفت]] کردهام؛ زیرا آنان بر [[نقل]] این سخن از [[امام]]{{ع}} اتفاق دارند و در بیشتر کتابهای سیرهنگاری از آن یاد شده است. و اگر بخواهم آن را خطاب به [[ابن عباس]] بدانم، آگاهیام به [[همراهی]] او با [[امیر مؤمنان]] (در [[زندگی]] و پس از [[مرگ]] ایشانْ) [[مانع]] میشود. و اگر خطاب به فرد دیگری باشد، نمیدانم آن را خطاب به کدام یک از [[خویشان]] [[حضرت]] بدانم؛ چون سخن [[حضرت]] به این نکته اشاره دارد که مخاطب [[نامه]] از [[خویشان]] و عموزادگان ایشان است. بدین ترتیب، من در باره این موضوع، نمیتوانم نظری بدهم و توقف میکنم<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۴۴-۸۴۷.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||