دیدار با امام مهدی: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
جز (جایگزینی متن - '==پرسشهای وابسته== {{پرسمان' به '{{پرسمان') |
(←مقدمه) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*از آنجا که در [[روایات]]، پنهانزیستی آن [[امام]] بزرگوار، [[رازی]] از رازهای [[خداوند]] سبحانه و تعالی دانسته شده و درباره چگونگی [[غیبت]]، دیدگاههای متفاوتی ذکر شده، درباره ملاقات با آن حضرت در [[عصر غیبت]]، نگاههای مختلفی ارائه شده است. | *از آنجا که در [[روایات]]، [[پنهانزیستی]] آن [[امام]] بزرگوار، [[رازی]] از رازهای [[خداوند]] سبحانه و تعالی دانسته شده و درباره چگونگی [[غیبت]]، دیدگاههای متفاوتی ذکر شده، درباره [[ملاقات]] با آن [[حضرت]] در [[عصر غیبت]]، نگاههای مختلفی ارائه شده است. | ||
*دانشوران [[شیعه]]، [[عمر]] آن حضرت را به چهار دوره متفاوت تقسیم کردهاند. | *دانشوران [[شیعه]]، [[عمر]] آن [[حضرت]] را به چهار دوره متفاوت تقسیم کردهاند. | ||
#دوران زندگی با پدر خود؛ | #دوران [[زندگی]] با [[پدر]] خود؛ | ||
#[[دوران غیبت]] صغرا؛ | #[[دوران غیبت]] صغرا؛ | ||
#[[دوران غیبت]] کبرا؛ | #[[دوران غیبت]] کبرا؛ | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
*از آنجا که دوره نخست و دوم و نیز دوره چهارم چندان محل مناقشه نیست، در این مجال، فقط به دوره سوم میپردازیم. | *از آنجا که دوره نخست و دوم و نیز دوره چهارم چندان محل مناقشه نیست، در این مجال، فقط به دوره سوم میپردازیم. | ||
*به [[دلیل]] وجود [[روایات]] و حکایات متعارض، در این بحث، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد: | *به [[دلیل]] وجود [[روایات]] و حکایات متعارض، در این بحث، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد: | ||
===عدم امکان ملاقات به طور مطلق=== | ===[[عدم امکان ملاقات]] به طور مطلق=== | ||
*این دیدگاه، به طور اساسی از روایاتی قابل استفاده است که از ناپیدایی آن حضرت در [[دوران غیبت]] | *این دیدگاه، به طور اساسی از روایاتی قابل استفاده است که از ناپیدایی آن [[حضرت]] در [[دوران غیبت]] سخن به میان آورده است؛ مانند: | ||
*{{عربی|" تُرَى وَ لَا تُرَى "}}؛ میبیند و دیده نمیشود<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۴۴.</ref>. | *{{عربی|" تُرَى وَ لَا تُرَى "}}؛ میبیند و دیده نمیشود<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۴۴.</ref>. | ||
*{{عربی|" لَايَرَوْنَه "}}؛ او را نمیبینند<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱ ص ۳۳۷، ح ۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۵ ح ۱۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱، ح ۱۱۹؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، باب ۳۳، ص ۳۴۶، ح ۳۳</ref>. | *{{عربی|" لَايَرَوْنَه "}}؛ او را نمیبینند<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱ ص ۳۳۷، ح ۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۵ ح ۱۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱، ح ۱۱۹؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، باب ۳۳، ص ۳۴۶، ح ۳۳</ref>. | ||
*{{عربی|" يَرَى النَّاسَ وَ لَا يَرَوْنَهُ "}}؛ [[مردم]] را میبیند و [[مردم]] او را نمیبینند. | *{{عربی|" يَرَى النَّاسَ وَ لَا يَرَوْنَهُ "}}؛ [[مردم]] را میبیند و [[مردم]] او را نمیبینند. | ||
*{{عربی|" لَا يُرَى جِسْمُه"}}؛ جسم او دیده نمیشود<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۷۰</ref>. | *{{عربی|" لَا يُرَى جِسْمُه"}}؛ جسم او دیده نمیشود<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۷۰</ref>. | ||
*{{عربی|" أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى"}}؛ مردمان را میبینم و تو دیده نمیشوی<ref>سیّد بن طاووس، الاقبال، ص ۲۹۸</ref>. | *{{عربی|" أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى"}}؛ [[مردمان]] را میبینم و تو دیده نمیشوی<ref>سیّد بن طاووس، الاقبال، ص ۲۹۸</ref>. | ||
*چنین روایاتی، باعث شده است [[ابن ابی زینب نعمانی]]- در [[جایگاه]] نخستین کسی که به طور [[شایسته]] [[روایات]] مربوط به [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} را گردآوری و بررسی کرده است- در فصلی از کتاب خود، به روشنی مشاهده حضرت را در [[عصر غیبت]] جایز ندانسته و تحقیق در این زمینه را [[ممنوع]] و [[شیعیان]] را در ندیدن | *چنین روایاتی، باعث شده است [[ابن ابی زینب نعمانی]]- در [[جایگاه]] نخستین کسی که به طور [[شایسته]] [[روایات]] مربوط به [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} را گردآوری و بررسی کرده است- در فصلی از کتاب خود، به روشنی مشاهده [[حضرت]] را در [[عصر غیبت]] جایز ندانسته و تحقیق در این زمینه را [[ممنوع]] و [[شیعیان]] را در ندیدن [[حضرت]]، معذور بداند. وی به این نکته مهم، اینگونه اشاره کرده است: "... برای [[شیعیان]]، جست وجوی [[امام]] و [[کشف]] [[صاحب]] [[غیبت]] و در پی نام و محلّ سکونت و محل [[غیبت]] او بودن یا اشاره به ذکر او کردن، [[ممنوع]] است؛ چه رسد بر آنکه بخواهند آشکارا او را ببینند<ref> ر.ک: نعمانی، الغیبة، ص ۱۶۰</ref>. | ||
*با وجود آنکه این دیدگاه، از [[روایات]] پیشین قابل استفاده است، و نیز به روایاتی که [[امام]] را بسان [[خورشید]] پس ابر معرفی کرده، نزدیکتر است، کسی به روشنی قائل به آن نشده و ملاقات را ممتنع ندانسته است؛ به [[دلیل]] آنکه: | *با وجود آنکه این دیدگاه، از [[روایات]] پیشین قابل استفاده است، و نیز به روایاتی که [[امام]] را بسان [[خورشید]] پس ابر معرفی کرده، نزدیکتر است، کسی به روشنی قائل به آن نشده و [[ملاقات]] را ممتنع ندانسته است؛ به [[دلیل]] آنکه: | ||
#برخی [[روایات]]، امکان ملاقات را منتفی ندانسته، دیدن بدون [[شناخت]] را ممکن دانستهاند. | #برخی [[روایات]]، [[امکان ملاقات]] را منتفی ندانسته، دیدن بدون [[شناخت]] را ممکن دانستهاند. | ||
#شکی نیست در دوران [[غیبت صغرا]] که بخشی از [[دوران غیبت]] آن حضرت است، برخی شیعیان- به ویژه نایبان خاص- آن حضرت را ملاقات کردهاند؛ بنابراین شکی نیست که روایتهای یاد شده، تخصیص خورده و ملاقات با آن حضرت امکان دارد. | #شکی نیست در دوران [[غیبت صغرا]] که بخشی از [[دوران غیبت]] آن [[حضرت]] است، برخی [[شیعیان]]- به ویژه [[نایبان خاص]]- آن [[حضرت]] را [[ملاقات]] کردهاند؛ بنابراین شکی نیست که روایتهای یاد شده، تخصیص خورده و [[ملاقات]] با آن [[حضرت]] امکان دارد. | ||
*درباره امکان | *درباره [[امکان ملاقات]]، برخی [[اندیشوران]] [[شیعه]] نیز چنین نوشتهاند: | ||
*[[سید مرتضی]] مینویسد: "همانا ممتنع نیست که [[امام]] برای برخی دوستانش [[آشکار]] شود؛ از افرادی که از سوی آنها ترسی وجود ندارد"<ref> سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸</ref>. | *[[سید مرتضی]] مینویسد: "همانا ممتنع نیست که [[امام]] برای برخی دوستانش [[آشکار]] شود؛ از افرادی که از سوی آنها ترسی وجود ندارد"<ref> سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸</ref>. | ||
*[[شیخ طوسی]] نیز مینویسد: "ما با جزم و [[یقین]] نمیدانیم که آن [[محبوب]] دلها از دیده همه دوستدارانش [[نهان]] و [[غایب]] است؛ بلکه امکان دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۹۹</ref>. | *[[شیخ طوسی]] نیز مینویسد: "ما با جزم و [[یقین]] نمیدانیم که آن [[محبوب]] دلها از دیده همه دوستدارانش [[نهان]] و [[غایب]] است؛ بلکه امکان دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۹۹</ref>. | ||
*[[سید بن طاووس]] نیز در این باره خطاب به [[فرزند]] خود نوشته است: "[[امام]]، اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به ملاقات حضرت مشرف شده، از گفتار و کردار او استفاده کنند"<ref> سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵</ref>. | *[[سید بن طاووس]] نیز در این باره خطاب به [[فرزند]] خود نوشته است: "[[امام]]، اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به [[ملاقات]] [[حضرت]] مشرف شده، از گفتار و [[کردار]] او استفاده کنند"<ref> سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵</ref>. | ||
===امکان ملاقات بدون شناخت=== | ===[[امکان ملاقات]] بدون شناخت=== | ||
*در این دیدگاه - بر خلاف دیدگاه نخست- امکان | *در این دیدگاه - بر خلاف دیدگاه نخست- [[امکان ملاقات]]، مورد پذیرش است؛ ولی وقوع [[ملاقات]] همراه [[شناخت]] آن [[حضرت]] را در این دوران، غیر قابل پذیرش و آن را با [[فلسفه غیبت]] در [[تعارض]] میداند. در این دیدگاه، به طور عمده به روایاتی استناد میشود که در آن، سخن از دیده شدن [[حضرت]] به میان آمده است؛ امّا تصریح شده که در آن [[دیدار]]، هرگز شناختی از [[حضرت]] صورت نمیگیرد؛ بنابراین امکان [[دیدار]] هست؛ اما چون فرد، آن [[حضرت]] را نخواهد [[شناخت]]. [[شیخ صدوق]] با ذکر [[سند]] از [[سدیر]] [[نقل]] کرده که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "در [[قائم]]، سنّتی از [[یوسف]] است ..." | ||
*چرا این [[مردم]] منکرند که [[خدای تعالی]] با [[حجت]] خود همان کند که با [[یوسف]] کرد؟ بین ایشان گردش کند و در بازارهای آنها راه رود و بر بساط آنها پا نهد و آنها او را نشناسند، تا آنگاه که [[خدای تعالی]] به او [[اذن]] دهد که خود را به آنها معرفی کند؛ همانگونه که به [[یوسف]] [[اذن]] داد"<ref> {{عربی|" إِنَ فِي الْقَائِمِ سُنَّةً مِنْ يُوسُف ... فَمَا تُنْكِرُ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَنْ يَكُونَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِيُوسُفَ أَنْ يَكُونَ يَسِيرُ فِيمَا بَيْنَهُمْ وَ يَمْشِي فِي أَسْوَاقِهِمْ وَ يَطَأُ بُسُطَهُمْ وَ هُمْ لَا يَعْرِفُونَهُ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْ يُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ كَمَا أَذِنَ لِيُوسُفَ "}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۱۴۴، باب ۵، ح ۳</ref>. | *چرا این [[مردم]] منکرند که [[خدای تعالی]] با [[حجت]] خود همان کند که با [[یوسف]] کرد؟ بین ایشان گردش کند و در بازارهای آنها راه رود و بر بساط آنها پا نهد و آنها او را نشناسند، تا آنگاه که [[خدای تعالی]] به او [[اذن]] دهد که خود را به آنها معرفی کند؛ همانگونه که به [[یوسف]] [[اذن]] داد"<ref> {{عربی|" إِنَ فِي الْقَائِمِ سُنَّةً مِنْ يُوسُف ... فَمَا تُنْكِرُ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَنْ يَكُونَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِيُوسُفَ أَنْ يَكُونَ يَسِيرُ فِيمَا بَيْنَهُمْ وَ يَمْشِي فِي أَسْوَاقِهِمْ وَ يَطَأُ بُسُطَهُمْ وَ هُمْ لَا يَعْرِفُونَهُ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْ يُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ كَمَا أَذِنَ لِيُوسُفَ "}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۱۴۴، باب ۵، ح ۳</ref>. | ||
* | *سخن دیگر در تأیید این دیدگاه از [[نایب خاص]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[محمد بن عثمان]] [[نقل]] شده است که میگوید: "به [[خدا]] [[سوگند]]! همانا [[صاحب]] این امر، هرسال در موسم [[حج]] حاضر میشود؛ [[مردم]] را میبیند و آنها را میشناسد و [[مردم]]، او را میبینند؛ ولی نمیشناسند"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۳۶۲؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۲۰</ref>. | ||
*از این [[روایات]]، استفاده میشود نه فقط هنگام ملاقات که پس از آن هم، حضرت شناخته نمیشود. | *از این [[روایات]]، استفاده میشود نه فقط هنگام [[ملاقات]] که پس از آن هم، [[حضرت]] شناخته نمیشود. | ||
*منطقی است گفته شود کسی که هنگام [[دیدار]]، آن حضرت را نشناخته است، دلیلی وجود ندارد پس از آن بگوید آن کسی را که دیده، به طور حتم حضرت بوده است. چه بسا از ملازمان آن حضرت یا یکی از [[اولیای الهی]] بوده که به [[دستور]] آن | *منطقی است گفته شود کسی که هنگام [[دیدار]]، آن [[حضرت]] را نشناخته است، دلیلی وجود ندارد پس از آن بگوید آن کسی را که دیده، به طور حتم [[حضرت]] بوده است. چه بسا از ملازمان آن [[حضرت]] یا یکی از [[اولیای الهی]] بوده که به [[دستور]] آن [[حضرت]]، برای رفع مشکل او [[اقدام]] کرده است. | ||
*این نکته، قابل تأمل است. حجم [[روایات]] این دیدگاه، بسیار کمتر از دسته نخست است؛ به هر حال میتوان دیدگاه یاد شده را از آن به دست آورد. جمع بین دو دیدگاه یاد شده به این صورت است که آن | *این نکته، قابل تأمل است. حجم [[روایات]] این دیدگاه، بسیار کمتر از دسته نخست است؛ به هر حال میتوان دیدگاه یاد شده را از آن به دست آورد. جمع بین دو دیدگاه یاد شده به این صورت است که آن [[حضرت]]، از نگاه عموم [[مردم]] [[پنهان]] است و اگر [[اراده]] کند کسی آن [[حضرت]] را ببیند، او را نخواهد [[شناخت]]. | ||
===وقوع ملاقات همراه [[شناخت]] و عدم پذیرش ادعا=== | ===وقوع [[ملاقات]] همراه [[شناخت]] و عدم پذیرش ادعا=== | ||
*در این دیدگاه، نه فقط امکان و وقوع ملاقات مورد پذیرش است، بلکه ملاقات همراه با [[شناخت]] آن حضرت نیز پذیرفته شده است؛ امّا آنچه مورد [[انکار]] این است اینکه ملاقاتکننده، [[حق]] ندارد مشاهده خود را برای دیگران [[نقل]] نماید؛ به بیان دیگر، ادعای ملاقات نماید. | *در این دیدگاه، نه فقط امکان و وقوع [[ملاقات]] مورد پذیرش است، بلکه [[ملاقات]] همراه با [[شناخت]] آن [[حضرت]] نیز پذیرفته شده است؛ امّا آنچه مورد [[انکار]] این است اینکه ملاقاتکننده، [[حق]] ندارد مشاهده خود را برای دیگران [[نقل]] نماید؛ به بیان دیگر، ادعای [[ملاقات]] نماید. | ||
*این دیدگاه، به طور عمده از توقیعی با این مضمون استفاده شده است. در این [[توقیع]] که شش روز پیش از [[مرگ]] [[علی بن محمد سمری]]، واپسین سفیر خاص [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} از [[ناحیه]] آن حضرت صادر شده<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۵۱۶، ح ۴۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۵؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۱۱۲۸؛ طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۷۸؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۸؛ علی بن عبد الکریم نیلی نجفی، منتخب الانوار المضیئة، ص ۱۳۰، و ...این کثرت نقل، خود شاهدی بر اعتماد نقلکنندگان بر مضمون روایت است</ref>، چنین آمده است: "... به زودی از [[شیعیان]] من، کسانی خواهند آمد که [[ادعای مشاهده]] بکنند. [[آگاه]] باشید هرکس پیش از [[خروج سفیانی]] و [[صیحه آسمانی]] [[ادعای مشاهده]] کند، او دروغگوی افترا زننده است"<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۵۱۶، ح ۴۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۵؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۱۱۲۸؛ طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۷۸؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۸؛ علی بن عبد الکریم نیلی نجفی، منتخب الانوار المضیئة، ص ۱۳۰، و ...این کثرت نقل، خود شاهدی بر اعتماد نقلکنندگان بر مضمون روایت است</ref>. | *این دیدگاه، به طور عمده از توقیعی با این مضمون استفاده شده است. در این [[توقیع]] که شش روز پیش از [[مرگ]] [[علی بن محمد سمری]]، واپسین [[سفیر خاص]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} از [[ناحیه]] آن [[حضرت]] صادر شده<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۵۱۶، ح ۴۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۵؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۱۱۲۸؛ طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۷۸؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۸؛ علی بن عبد الکریم نیلی نجفی، منتخب الانوار المضیئة، ص ۱۳۰، و ...این کثرت نقل، خود شاهدی بر اعتماد نقلکنندگان بر مضمون روایت است</ref>، چنین آمده است: "... به زودی از [[شیعیان]] من، کسانی خواهند آمد که [[ادعای مشاهده]] بکنند. [[آگاه]] باشید هرکس پیش از [[خروج سفیانی]] و [[صیحه آسمانی]] [[ادعای مشاهده]] کند، او دروغگوی افترا زننده است"<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۵۱۶، ح ۴۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۵؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۱۱۲۸؛ طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۷۸؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۸؛ علی بن عبد الکریم نیلی نجفی، منتخب الانوار المضیئة، ص ۱۳۰، و ...این کثرت نقل، خود شاهدی بر اعتماد نقلکنندگان بر مضمون روایت است</ref>. | ||
*اینجا مدعی، اعم از این است که به ادعای خویش [[اطمینان]] داشته باشد یا به [[دروغ]]، ادعایی را مطرح کند یا بپندارد [[حق]] است. البته برخی بزرگان، اشکالاتی به [[توقیع]] وارد ساخته، نوشتهاند: "این خبر، ضعیف و غیر آن خبر، واحد است که جز ظنی از آن حاصل نشود و مورث جزم و [[یقین]] نباشد؛ پس قابلیت ندارد که معارضه کند با [[وجدان]] قطعی که از مجموع آن قصص و حکایات پیدا میشود. هرچند از هر یک آنها پیدا نشود؛ بلکه از جملهای از آنها که دارا بود [[کرامات]] و خارق عاداتی را که ممکن نباشد صدور آنها از غیر آن جناب؛ پس چگونه روا است اعراض از آنها به جهت وجود خبر ضعیفی که ناقل آن "[[شیخ طوسی]]" عمل نکرده به آن، در همان کتاب<ref> میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۴۸۴</ref>. که در محل خود به صورت مفصل پاسخ داده شده است. | *اینجا مدعی، اعم از این است که به ادعای خویش [[اطمینان]] داشته باشد یا به [[دروغ]]، ادعایی را مطرح کند یا بپندارد [[حق]] است. البته برخی بزرگان، اشکالاتی به [[توقیع]] وارد ساخته، نوشتهاند: "این خبر، ضعیف و غیر آن خبر، [[واحد]] است که جز ظنی از آن حاصل نشود و مورث جزم و [[یقین]] نباشد؛ پس قابلیت ندارد که معارضه کند با [[وجدان]] قطعی که از مجموع آن قصص و حکایات پیدا میشود. هرچند از هر یک آنها پیدا نشود؛ بلکه از جملهای از آنها که دارا بود [[کرامات]] و خارق عاداتی را که ممکن نباشد صدور آنها از غیر آن جناب؛ پس چگونه روا است اعراض از آنها به جهت وجود خبر ضعیفی که ناقل آن "[[شیخ طوسی]]" عمل نکرده به آن، در همان کتاب<ref> میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۴۸۴</ref>. که در محل خود به صورت مفصل پاسخ داده شده است. | ||
*خلاصه آنکه: | *خلاصه آنکه: | ||
#[[توقیع]] مرسل نیست؛ چرا که [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین]] آن را با [[سند]] ذکر کرده است. افزون بر آن، [[شیخ طوسی]] این [[حدیث]] را از [[ابن بابویه]] [[نقل]] میکند و میگوید: {{عربی|" أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ "}}؛ پس [[توقیع]] از یک طریق نیست. | #[[توقیع]] مرسل نیست؛ چرا که [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین]] آن را با [[سند]] ذکر کرده است. افزون بر آن، [[شیخ طوسی]] این [[حدیث]] را از [[ابن بابویه]] [[نقل]] میکند و میگوید: {{عربی|" أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ "}}؛ پس [[توقیع]] از یک طریق نیست. | ||
#[[توقیع]] ضعیف نیز نیست؛ چرا که همه [[راویان]] آن، ثقه هستند. | #[[توقیع]] ضعیف نیز نیست؛ چرا که همه [[راویان]] آن، ثقه هستند. | ||
#اینکه گفته شده است: "[[راوی]] آن، [[شیخ طوسی]]، به [[توقیع]] عمل نکرده است"، درست نیست؛ چرا که آنچه [[شیخ طوسی]] [[نقل]] کرده است، به دوران [[غیبت صغرا]] مربوط میشود و [[توقیع]]، نفی ادعای دیدن در دوران [[غیبت کبرا]] را مورد نظر دارد و مدعی [[دیدار]] در این زمان را باید [[تکذیب]] کرد. | #اینکه گفته شده است: "[[راوی]] آن، [[شیخ طوسی]]، به [[توقیع]] عمل نکرده است"، درست نیست؛ چرا که آنچه [[شیخ طوسی]] [[نقل]] کرده است، به دوران [[غیبت صغرا]] مربوط میشود و [[توقیع]]، نفی ادعای دیدن در دوران [[غیبت کبرا]] را مورد نظر دارد و مدعی [[دیدار]] در این زمان را باید [[تکذیب]] کرد. | ||
#اینکه گفتهاند: "از [[توقیع]] اعراض شده است" درست نیست؛ زیرا [[عالمان]] بزرگوار که پس از [[شیخ صدوق]]، به [[نقل]] [[توقیع]] پرداختهاند، به آن، باور داشته و در [[سند]] و دلالت آن، تردیدی نکردهاند. | #اینکه گفتهاند: "از [[توقیع]] اعراض شده است" درست نیست؛ زیرا [[عالمان]] بزرگوار که پس از [[شیخ صدوق]]، به [[نقل]] [[توقیع]] پرداختهاند، به آن، [[باور]] داشته و در [[سند]] و دلالت آن، تردیدی نکردهاند. | ||
*ممکن است گفته شود منظور [[توقیع]]، مشاهده همراه با ادعای [[سفارت]] یا [[وکالت]] از جانب [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و رساندن [[پیام]] به آن حضرت و گرفتن پاسخ از ایشان است. | *ممکن است گفته شود منظور [[توقیع]]، مشاهده همراه با ادعای [[سفارت]] یا [[وکالت]] از جانب [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و رساندن [[پیام]] به آن [[حضرت]] و گرفتن پاسخ از ایشان است. | ||
این احتمال، خلاف ظاهر عبارت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در [[توقیع]] شریف است. | این احتمال، خلاف ظاهر عبارت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در [[توقیع]] [[شریف]] است. | ||
*اینجا لازم است به برخی سخنان بزرگان اشاره کنیم که در آن، ضمن پذیرش امکان | *اینجا لازم است به برخی سخنان بزرگان اشاره کنیم که در آن، ضمن پذیرش [[امکان ملاقات]]، گفتهاند در صورت [[ملاقات]]، فرد [[ملاقات]] کننده پرده از [[راز]] [[دیدار]] خود برنخواهد داشت و این، همان [[تکذیب]] ادعای [[ملاقات]] است: | ||
#[[سید مرتضی]]، بدون آنکه قاطعانه ملاقات با حضرت را بپذیرد، عدم امکان ملاقات را غیر قطعی دانسته، مینویسد: "ما قطع نداریم دست کسی به [[امام]] نمیرسد و [[بشر]] نمیتواند او را ملاقات کند. این، امری غیر معلوم است که راهی بر قطع به آن نیست<ref> سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۵</ref>. آنگاه مینویسد: "... همانا ممتنع نیست که [[امام]] برای برخی دوستانش [[آشکار]] شود؛ از افرادی که از سوی آنها ترسی وجود ندارد. پس به درستی که این، از اموری است که قطع بر امتناع و ارتفاع آن ممکن نیست. و هریک از [[شیعیان]] حال خودش را میداند و راهی نیست برای [[آگاهی]] به حال دیگران"<ref> سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸</ref>. | #[[سید مرتضی]]، بدون آنکه قاطعانه [[ملاقات]] با [[حضرت]] را بپذیرد، [[عدم امکان ملاقات]] را غیر قطعی دانسته، مینویسد: "ما قطع نداریم دست کسی به [[امام]] نمیرسد و [[بشر]] نمیتواند او را [[ملاقات]] کند. این، امری غیر معلوم است که راهی بر قطع به آن نیست<ref> سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۵</ref>. آنگاه مینویسد: "... همانا ممتنع نیست که [[امام]] برای برخی دوستانش [[آشکار]] شود؛ از افرادی که از سوی آنها ترسی وجود ندارد. پس به درستی که این، از اموری است که قطع بر امتناع و ارتفاع آن ممکن نیست. و هریک از [[شیعیان]] حال خودش را میداند و راهی نیست برای [[آگاهی]] به حال دیگران"<ref> سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸</ref>. | ||
#[[شیخ طوسی]] نیز آن مضمون را اینگونه بیان کرده است: ما با جزم و [[یقین]] نمیدانیم آن حضرت از دیده همه دوستدارانش [[نهان]] و [[غایب]] است؛ بلکه امکان دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود و هر فرد، فقط از حالات خود خبر دارد<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۹۹</ref>. این بیان، دیدن آن حضرت را ممکن میداند؛ امّا درباره ادعای وقوع | #[[شیخ طوسی]] نیز آن مضمون را اینگونه بیان کرده است: ما با جزم و [[یقین]] نمیدانیم آن [[حضرت]] از دیده همه دوستدارانش [[نهان]] و [[غایب]] است؛ بلکه امکان دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود و هر فرد، فقط از حالات خود خبر دارد<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۹۹</ref>. این بیان، دیدن آن [[حضرت]] را ممکن میداند؛ امّا درباره ادعای وقوع [[ملاقات]]، به نظر میرسد، آن را منتفی میداند. | ||
#[[سید بن طاووس]] نیز خطاب به [[فرزند]] خود، در این باره نوشته است: "اگر [[امام]] اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به ملاقات حضرت مشرف شده، از گفتار و کردار او استفاده کنند و از دیگران بپوشانند ...."<ref> سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵</ref> | #[[سید بن طاووس]] نیز خطاب به [[فرزند]] خود، در این باره نوشته است: "اگر [[امام]] اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به [[ملاقات]] [[حضرت]] مشرف شده، از گفتار و [[کردار]] او استفاده کنند و از دیگران بپوشانند ...."<ref> سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵</ref> سخن [[سید بن طاووس]] مؤید دیدگاه [[تکذیب]] ادعای مشاهد است؛ چه اینکه پوشاندن [[تشرف]] هنگامی که در مقیاس کلّی باشد، به معنای ردّ تمام ادعاهایی است که در دست است. | ||
#[[محقق اربلی]] نیز پس از [[نقل]] کلامی از مرحوم [[شیخ طبرسی]] که گفته است: "ما قطع نداریم کسی در [[دوران غیبت]] به [[امام]] نمیرسد"، اظهار شگفتی کرده، نوشته است: "مرحوم [[شیخ طبرسی]] چرا چنین گفته است؟ در حالی که باید قطع به این داشته باشد؛ چرا که با فاصله اندکی پیش از این، او [[توقیع]] نفی ادعای ملاقات را ذکر کرده بود". | #[[محقق اربلی]] نیز پس از [[نقل]] [[کلامی]] از مرحوم [[شیخ طبرسی]] که گفته است: "ما قطع نداریم کسی در [[دوران غیبت]] به [[امام]] نمیرسد"، اظهار شگفتی کرده، نوشته است: "مرحوم [[شیخ طبرسی]] چرا چنین گفته است؟ در حالی که باید قطع به این داشته باشد؛ چرا که با فاصله اندکی پیش از این، او [[توقیع]] نفی ادعای [[ملاقات]] را ذکر کرده بود". | ||
*[[محقق اربلی]] آنگاه دیدگاه خود را در توجیه | *[[محقق اربلی]] آنگاه دیدگاه خود را در توجیه سخن مرحوم [[شیخ طبرسی]]، اینگونه بیان کرده است: به طور حتم، او به این نکته نظر داشته است که افرادی که احیانا به [[دیدار]] نایل میشوند، هرگز آن [[دیدار]] را افشا نخواهند کرد و افرادی که به چنین ادعایی دست میزنند، دروغگویند<ref> علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۸</ref>. | ||
===وقوع [[ملاقات]] و پذیرش ادعا=== | |||
*گروهی از [[دانشمندان]] [[شیعه]] بر این باورند که در [[غیبت کبرا]]، ملاقاتهای فراوانی با آن [[حضرت]] صورت گرفته است. این دیدگاه، بین متأخران شهرت بیشتری یافته است. این گروه بر قبول امکان، وقوع و ادعای [[ملاقات]] با [[امام مهدی|حضرت حجّت]]{{ع}} در [[غیبت کبرا]] به حکایتهایی که در این باره در دست است، استناد کردهاند. ایشان بر این باورند که در کتابهای بسیاری، داستانهای گوناگونی [[نقل]] شده که سخن از [[ملاقات]] با [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به میان آورده است و هرگز انبوه این ادعاها را نمیتوان [[انکار]] کرد. مهمترین [[دلیل]] ایشان، این است که چگونه ممکن است این همه ادعای [[ملاقات]] [[دروغ]] باشد؟ | |||
*باید توجه داشت [[ملاقات]] [[حضرت]] [[فضیلت]] بزرگی است؛ امّا آنچه مهمتر است، [[شناخت]] و [[معرفت]] آن بزرگوار و عمل به دستورهایی است که [[رضایت خداوند]] سبحانه و تعالی و آن [[حضرت]] را در پی دارد. فراموش نشود کم نبودند افرادی که همواره در زمان [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} با آن بزرگواران [[دیدار]] میکردند؛ اما [[بهره]] معرفتی چندانی از آن ملاقاتها نمیبردند و گاهی هم مورد [[خشم]] و [[غضب]] ایشان واقع میشدند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۰۹ - ۴۱۵.</ref>. | |||
===[[ملاقات]] با [[حضرت مهدی]] در موعودنامه=== | |||
*بهمعنای دیدن و [[شرف]] حضور یافتن به [[خدمت]] [[امام زمان]] {{ع}} است. البته رؤیت، [[ملاقات]]، [[فیض حضور]]، [[شهود]] و مشاهده باهم تفاوتهایی دارد. رؤیت، دیدن است، بدون [[شناخت]] [[حضرت]] (چه بعدا متوجّه این امر باشد یا نباشد). [[ملاقات]]، دیدن با [[شناخت]] است. [[فیض حضور]] یعنی دیدن [[حضرت]] و [[شناخت]] ایشان، همراه با سؤال و جواب (این مرحله از همه مراحل بالاتر و ارزندهتر است). [[شهود]] یعنی [[آگاهی]] به وجود [[حضرت]] از راه سیروسلوک، بدینمعنی که اهل [[معرفت]]، با [[شناخت]] و درکی که از حقایق عالم دارند، پی به [[حقیقت]] وجود [[حضرت]] میبرند و ایشان را میشناسند و گاهی ممکن است مدعی شوند که با [[مکاشفه]]، با [[حضرت]] ارتباط برقرار کردهاند، البته قسمی از [[ملاقات]] و [[دیدار]] متصوّر است و آن هم [[دیدار]] در [[خواب]] است. و اما مشاهده را به معنای دیدن با حواس همراه با حضور و [[شناخت]] دانستهاند که گاهی امکان دارد با [[گفتوگو]] و سؤال همراه باشد<ref>چشمبهراه مهدی، ص ۴۲.</ref>. | |||
*در [[توقیع]] [[امام زمان]] {{ع}} به آخرین [[نائب]] خود-[[علی بن محمد سمری]]-آمده است که: "هرکس در دوران [[غیبت کبری]]، ادّعای دیدن [[امام زمان]] نماید، [[دروغگو]] و تهمتزننده است". از طرف دیگر حکایات متواتری با سندهای معتبر، در آنها بیان شده که عدّهای از اشخاص و علمای مورد [[وثوق]] و [[اعتماد]]، به [[خدمت]] [[حضرت]] مشرّف شده و او را دیدهاند. [[علامه مجلسی]] در دو جای "[[بحار الانوار]]" برای از بین بردن این [[تعارض]] تلاش کرده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۱ و ج ۵۳، ص ۳۱۸.</ref> و علمای متأخّر نیز در رفع [[تعارض]] از او استفاده کردهاند. پاسخ این است: چنانکه بعضی بزرگان هم فرمودهاند، ممکن است مراد از اینکه مدّعی مشاهده، [[کذّاب]] و مفتری خوانده شده است، کسانی باشند که ادّعای [[نیابت]] کنند و بخواهند با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطه بین [[امام]] و [[مردم]] معرفی نمایند، و همین حکایات و وقوع [[تشرّف]] اشخاص به [[خدمت]] آن [[حضرت]] هم، قرینه و [[دلیل]] است بر اینکه در این [[توقیع]]، نفی مطلق مشاهده و شرفیابی مراد نیست، بلکه مقصود، نفی ادعایی است که [[دلیل]] بر تعیین شخص خاصی، به [[نیابت]] باشد. و ممکن است مراد از [[توقیع]] مذکور، نفی ادّعای اختیاری بودن مشاهده و ارتباطی باشد... اجمالا با این [[توقیع]]، در آنهمه حکایات و وقایع مشهور و [[متواتر]] نمیتوان خدشه نمود، و بر حسب [[سند]] نیز، ترجیح با این حکایات است. بنابراین، هم شرفیابی اشخاص به حضور آن [[حضرت]] ثابت است و هم [[کذب]] و بطلان ادّعای کسانی که در [[غیبت کبری]]، ادّعای [[سفارت]] و [[نیابت]] خاصّه و وساطت بین آن [[حضرت]] و [[مردم]] را مینمایند، معلوم است<ref>امامت و مهدویت، لطف اللّه صافی، ج ۲، ص ۴۷۴.</ref>. | |||
*و اما برخی تشرّفات: [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در [[شهر]] [[سامرا]] با "[[اسماعیل هرقلی]]" [[دیدار]] میکند و [[بیماری]] او را شفا میبخشد و به او خبر میدهد که به زودی [[خلیفه]] [[ستمکار]] [[عباسی]]، به او مبلغ بزرگی خواهد داد و به او هشدار میدهد که نپذیرد. [[حضرت]]، در [[نجف اشرف]]، مرد مسلول و گرفتاری را به [[دیدار]] خویش مفتخر میسازد، اندکی از قهوه او مینوشد و به وسیله بقیه آن، [[بیماری]] سخت او را برطرف میسازد و به او خبر میدهد که به آرزوی خویش در مورد آن دختر دلخواه خواهد رسید و میرسد. [[حضرت]] در [[بحرین]]، "[[محمد]] بن [[عیسی]]" را به [[دیدار]] خود مفتخر میسازد و [[راز]] انار و نقشه شوم [[وزیر]] بداندیش را برملا ساخته و همه را [[نجات]] میدهد و [[جایگاه]] آن قالب را نیز به آن مرد [[شایسته]] خبر میدهد. [[حضرت]] در راه [[کربلا]]، کنار چادرهای آن [[عشیره]] [[یاغی]] و غارتگر که راه را بر روی [[زائران]] بسته بودند، میرود و [[هراس]] بر [[دل]] آنان میافکند، به گونهای که وحشتزده و ترسان، منطقه را ترک میکنند و راه را بدینوسیله برای [[زائران]] [[امام حسین]] {{ع}} باز میکند. [[حضرت]] در [[شهر]] حلّه، به "حاج [[علی]]" از ضرری که در [[تجارت]] برده است و به کسی نگفته سخن میگوید و به او نوید میدهد که اوضاع [[اقتصادی]] و تجارتش بهبود مییابد. باز هم در حلّه در خانه [[آیت الله]] قزوینی حاضر میشود و خبر میدهد که دیروز از [[سلیمانیه]] خارج شده و از اوضاع و احوال آنجا و [[فتح]] [[سلیمانیه]] خبر میدهد و [[غایب]] میگردد و آنگاه پس از ده روز، این خبر به [[حکام]] "حلّه" میرسد. و بالاخره [[حضرت]]، در مجالس و محافل [[شیعیان]] و دوستداران [[اهل بیت]] {{عم}} که برای زنده نگهداشتن نام و راه و رسم [[امامان]] [[نور]] {{عم}} برپا میشود، حاضر میگردد<ref>امام مهدی از ولادت تا ظهور، سید محمد کاظم قزوینی، ص ۴۴۰.</ref>. کسانی که در دوران [[غیبت طولانی]] آن [[حضرت]] به دیدارش مفتخر شدهاند، بسیارند. برشمردن نام و نشان همه آنان ممکن نیست. [[علامه مجلسی]] در کتاب خود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۷۷-۱.</ref>، نام گروهی را که در [[غیبت کبری]] به [[دیدار]] [[حضرت]] نایل آمدهاند، برشمرده است. مرحوم نوری نیز در کتاب خود<ref>نجم الثاقب، باب هفتم.</ref>، داستان یکصد تن از آنان را که بدین افتخار نایل شدهاند، آورده و آنگاه از این یکصد داستان،٥٨ سرگذشت [[دیدار]] را [[برگزیده]] و در کتاب دیگرش که "جنّة المأوی" نام دارد، آورده است. | |||
*علاوه بر اینها، [[دانشمندان]] پیشین و معاصر نیز کتابهای جداگانهای پیرامون داستان کسانی که به [[دیدار]] آن [[حضرت]] مفتخر شدهاند، به رشته تحریر در آوردهاند. از جمله آنهاست: تبصرة [[الولی]] فیمن [[رأی]] القائم المهدی، [[سید]] هاشم [[بحرانی]] -تذکرة الطالب فیمن [[رأی]] الامام المهدی الغائب، میثمی [[عراقی ]]-دار السّلام فیمن فاز بسلام الامام، مرحوم نوری -بدائع الکلام فیمن اجتمع بالامام، [[سید]] [[جمال]] الدین [[محمد]] طباطبایی- البهجة فیمن فاز بلقاء الحجّة، [[میرزا]] [[محمّد]] [[نقی]] الماسی اصفهانی، العبقری الحسان، [[علی اکبر]] نهاوندی<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۲۳.</ref>. | |||
==پرسش مستقیم== | ==پرسش مستقیم== | ||
* [[چه دیدگاههایی درباره ملاقات امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)]] | * [[چه دیدگاههایی درباره ملاقات امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)]] |