پرش به محتوا

ضرورت انتظار: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
#[[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|«کمال الدین»]] از [[عبدالعظیم حسنی]] [[روایت]] می‌کند که روزی بر آقایم، [[امام جواد|محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب]]{{ع}} وارد شدم. میخواستم که درباره [[قائم]] از آن [[حضرت]] بپرسم که آیا همان [[مهدی]] است با غیر او. پس خود آن [[حضرت]] سخن آغاز کرد و به من فرمود: ای [[ابوالقاسم]]! به درستی که قانم از ماست و او است [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش [[انتظار]] کشیده شود و در [زمان] ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین [[امام]] از [[فرزندان]] من است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، ح ۱.</ref>.  
#[[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|«کمال الدین»]] از [[عبدالعظیم حسنی]] [[روایت]] می‌کند که روزی بر آقایم، [[امام جواد|محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب]]{{ع}} وارد شدم. میخواستم که درباره [[قائم]] از آن [[حضرت]] بپرسم که آیا همان [[مهدی]] است با غیر او. پس خود آن [[حضرت]] سخن آغاز کرد و به من فرمود: ای [[ابوالقاسم]]! به درستی که قانم از ماست و او است [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش [[انتظار]] کشیده شود و در [زمان] ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین [[امام]] از [[فرزندان]] من است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، ح ۱.</ref>.  
[[روایات]] یاد شده و بسیاری [[روایات]] دیگر که در اینجا مجال طرح آنها نیست، همگی بر [[لزوم انتظار]] [[حضرت قائم]] در [[دوران غیبت]] دلالت می‌کنند. با این حال، باید دید [[انتظار]] که این همه بر آن تأکید شده و یکی از شرایط اساسی [[اعتقاد]] [[اسلامی]] شمرده می‌شود، چه فضیلتی دارد و در [[کلام]] [[معصومین]] {{عم}} از چه جایگاهی برخوردار است»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۴۸.</ref>.
[[روایات]] یاد شده و بسیاری [[روایات]] دیگر که در اینجا مجال طرح آنها نیست، همگی بر [[لزوم انتظار]] [[حضرت قائم]] در [[دوران غیبت]] دلالت می‌کنند. با این حال، باید دید [[انتظار]] که این همه بر آن تأکید شده و یکی از شرایط اساسی [[اعتقاد]] [[اسلامی]] شمرده می‌شود، چه فضیلتی دارد و در [[کلام]] [[معصومین]] {{عم}} از چه جایگاهی برخوردار است»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۴۸.</ref>.
==ضرورت عقلی انتظار==
==[[ضرورت عقلی انتظار]]==
*[[انتظار]] عقلاً [[تکلیف]] است، زیرا:
*[[انتظار]] عقلاً [[تکلیف]] است، زیرا:
#[[انتظار]] راهگشایی برای [[حکومت عدل]] و ایجاد [[عدالت]] است و [[عقل]] [[حکم]] به [[حسن]] [[عدل]] و [[لزوم]] ایجاد [[عدالت]] می‌کند. بنابراین، راهگشایی و فراهم نمودن زمینه آن هم، لازم و [[تکلیف]] است پس [[انتظار فرج]] عقلاً [[تکلیف]] و ضروری است.
#[[انتظار]] راهگشایی برای [[حکومت عدل]] و ایجاد [[عدالت]] است و [[عقل]] [[حکم]] به [[حسن]] [[عدل]] و [[لزوم]] ایجاد [[عدالت]] می‌کند. بنابراین، راهگشایی و فراهم نمودن زمینه آن هم، لازم و [[تکلیف]] است پس [[انتظار فرج]] عقلاً [[تکلیف]] و ضروری است.
خط ۲۳: خط ۲۳:
*تنها چیزی که [[بشر]] را [[امیدوار]] می‌کند و نمی‌گذارد از [[محیط فاسد]] ضربه بخورد و [[فاسد]] شود [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی است. و اگر می‌بینیم در [[دستورات]] [[اسلامی]] [[یأس]] از [[آمرزش]]، [[گناه]] شمرده شده است فلسفه‌اش همین است که [[گناهکار]] مأیوس از [[رحمت]]، هیچ دلیلی نمی‌بیند که به [[فکر]] جبران بیفتد و یا لاأقل دست از ادامه [[گناه]] بردارد و [[منطق]] او این است که [[آب]] از سر من گذشته است، چه یک قامت چه صد قامت.... اما هنگامی که روزنه [[امید]] برای او گشوده شود، [[امید]] به [[عفو]] [[پروردگار]] و [[امید]] به وضع موجود، نقطه عطفی در [[زندگی]] او پیدا می‌شود و چه بسا اورا به توقف در مسیر [[گناه]] و بازگشت به سوی [[پاکی]] و [[اصلاح]] [[دعوت]] مینماید<ref>مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی{{ع}}، ص ۱۱۰ - ۱۰۹.</ref>»<ref>[[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص59-61.</ref>.
*تنها چیزی که [[بشر]] را [[امیدوار]] می‌کند و نمی‌گذارد از [[محیط فاسد]] ضربه بخورد و [[فاسد]] شود [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی است. و اگر می‌بینیم در [[دستورات]] [[اسلامی]] [[یأس]] از [[آمرزش]]، [[گناه]] شمرده شده است فلسفه‌اش همین است که [[گناهکار]] مأیوس از [[رحمت]]، هیچ دلیلی نمی‌بیند که به [[فکر]] جبران بیفتد و یا لاأقل دست از ادامه [[گناه]] بردارد و [[منطق]] او این است که [[آب]] از سر من گذشته است، چه یک قامت چه صد قامت.... اما هنگامی که روزنه [[امید]] برای او گشوده شود، [[امید]] به [[عفو]] [[پروردگار]] و [[امید]] به وضع موجود، نقطه عطفی در [[زندگی]] او پیدا می‌شود و چه بسا اورا به توقف در مسیر [[گناه]] و بازگشت به سوی [[پاکی]] و [[اصلاح]] [[دعوت]] مینماید<ref>مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی{{ع}}، ص ۱۱۰ - ۱۰۹.</ref>»<ref>[[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص59-61.</ref>.


==ضرورت نقلی انتظار==
==[[ضرورت نقلی انتظار]]==
*[[آیات]] و [[روایات]] زیادی در [[باب ]][[انتظار]] وجود دارد که [[مسلمانان]] را به [[انتظار ظهور]] [[منجی]] و [[موعود]] امم فرا می‌خوانند. در منابع [[دینی]] به اندازه‌ای بر [[ضرورت انتظار]] تأکید شده است که [[انکار]] آن موجب [[خروج]] از دایره [[مؤمنین]] و [[متقین]] می‌شود. [[عالمان]] بزرگ [[دین]]، برپایه [[احادیث]] [[معصومین]] [[انتظار فرج]] را شاخص بزرگ [[انسان]] دیندار در [[عصر غیبت]] دانسته‌اند و همواره [[دین‌داران]] را به داشتن و دانستن این مهم فرا خوانده‌اند<ref>چشم به راه مهدی{{ع}}، ص ۳۲۱.</ref>.
*[[آیات]] و [[روایات]] زیادی در [[باب ]][[انتظار]] وجود دارد که [[مسلمانان]] را به [[انتظار ظهور]] [[منجی]] و [[موعود]] امم فرا می‌خوانند. در منابع [[دینی]] به اندازه‌ای بر [[ضرورت انتظار]] تأکید شده است که [[انکار]] آن موجب [[خروج]] از دایره [[مؤمنین]] و [[متقین]] می‌شود. [[عالمان]] بزرگ [[دین]]، برپایه [[احادیث]] [[معصومین]] [[انتظار فرج]] را شاخص بزرگ [[انسان]] دیندار در [[عصر غیبت]] دانسته‌اند و همواره [[دین‌داران]] را به داشتن و دانستن این مهم فرا خوانده‌اند<ref>چشم به راه مهدی{{ع}}، ص ۳۲۱.</ref>.
*[[امام صادق]]{{ع}} خطاب به [[ابوبصیر]] فرمودند:آیا شما را خبر ندهم از چیزی که [[خداوند]] هیچ عملی را از [[بندگان]] بدون آن نمی‌پذیرد؟ عرض کردم: بله بفرمائید. [[حضرت]] فرمود: [[گواهی]] دادن بر این که معبودی جز [[الله]] نیست و اینکه [[محمد]]{{صل}} [[بنده]] و فرستاده اوست و [[اقرار]] کردن به هر آنچه [[خداوند]] به او [[فرمان]] داده است و [[دوستی]] از برای ما و [[بیزاری از دشمنان]] ما و [[تسلیم]] شدن ([[پیروی]] از ما) و کوشش و [[اطمینان]] داشتن و [[منتظر]] [[قائم]] بودن<ref>{{متن حدیث|"أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ{{ع}}"}}؛ چشم به راه مهدی{{ع}}، به نقل از غیبة نعمانی، ص ۲۰۰.</ref>. حال با این [[وصف]] اگر کسی [[منتظر]] نباشد خویشتن را از این [[فیض]] بزرگ [[محروم]] کرده است. و خود را از [[حوزه]] متمسکین به [[ولایت]] [[اهل بیت]] خارج کرده است و بدون [[تردید]] [[خروج]] از این دایره خسرانی بزرگ است که هرگز جبران نمی‌شود.
*[[امام صادق]]{{ع}} خطاب به [[ابوبصیر]] فرمودند:آیا شما را خبر ندهم از چیزی که [[خداوند]] هیچ عملی را از [[بندگان]] بدون آن نمی‌پذیرد؟ عرض کردم: بله بفرمائید. [[حضرت]] فرمود: [[گواهی]] دادن بر این که معبودی جز [[الله]] نیست و اینکه [[محمد]]{{صل}} [[بنده]] و فرستاده اوست و [[اقرار]] کردن به هر آنچه [[خداوند]] به او [[فرمان]] داده است و [[دوستی]] از برای ما و [[بیزاری از دشمنان]] ما و [[تسلیم]] شدن ([[پیروی]] از ما) و کوشش و [[اطمینان]] داشتن و [[منتظر]] [[قائم]] بودن<ref>{{متن حدیث|"أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ{{ع}}"}}؛ چشم به راه مهدی{{ع}}، به نقل از غیبة نعمانی، ص ۲۰۰.</ref>. حال با این [[وصف]] اگر کسی [[منتظر]] نباشد خویشتن را از این [[فیض]] بزرگ [[محروم]] کرده است. و خود را از [[حوزه]] متمسکین به [[ولایت]] [[اهل بیت]] خارج کرده است و بدون [[تردید]] [[خروج]] از این دایره خسرانی بزرگ است که هرگز جبران نمی‌شود.
۱۹٬۴۱۸

ویرایش