پرش به محتوا

چه ضرورتی برای ظهور امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ')| ' به ')|'
جز (ربات: جایگزینی ردهٔ پرسش‌های جامع امامت و ولایت با پرسش‌)
جز (جایگزینی متن - ')| ' به ')|')
خط ۲۸: خط ۲۸:
:::::*براساس آموزه‌های وحیانی، عالم در نظام هستی به حق بپا است و باطل و پوچی مغلوب حق است، چنان‌که خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ }}<ref>انبیاء، ۱۸.</ref>؛ بلکه حق را بر باطل می‌کوبیم و آن را فرو می‌شکافد، آنگاه است که آن نبود می‌شود، و وای بر شما از توصیفی که می‌کنید. این آیه بیانگر آن است که باطل نمی‌تواند برای همیشه در مقابل حق بایستد و اگر چه به‌صورت ظاهری و موقت بر حق گشته و برای مدتی آن را پوشانده است، ولی آن‌گاه که حق به جنگ او می‌آید، آن را از بن برمی‌کند<ref>[[مرتضی مطهری|مرتضی مطهری]]، فلسفه تاریخ، مجموعه آثار، ج ۱۵، ص ۱۰۲۶.</ref>. بنابراین باطل، در جوامع بشری رخ نموده و ظاهربینان تنها به ظاهر جامعه نظر انداخته و بی‌توجه به اعماق آن می‌پندارند اصالت واقعی با باطل بوده و حق جایگاهی ندارد؛ در حالی که حق و نظام حق اصیل بوده و مثل آب زیر کف، جریان داشته و جامعه را به جلو می‌برد و باطل نیز طفیل آن بوده که با نیروی حق حرکت می‌کند. بنابراین باطل تنها از دید سطحی و حسی، و نه تحلیلی و تعقلی، حرکت و جولان دارد، اما در نهایت به مغلوبیت می‌انجامد و حق بر باطل غلبه نهایی پیدا می‌کند<ref>[[مرتضی مطهری|مرتضی مطهری]]، [[نبرد حق و باطل (کتاب)|نبرد حق و باطل]].مجموعه آثار، ج ۳، ص ۴۴۰.</ref>.
:::::*براساس آموزه‌های وحیانی، عالم در نظام هستی به حق بپا است و باطل و پوچی مغلوب حق است، چنان‌که خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ }}<ref>انبیاء، ۱۸.</ref>؛ بلکه حق را بر باطل می‌کوبیم و آن را فرو می‌شکافد، آنگاه است که آن نبود می‌شود، و وای بر شما از توصیفی که می‌کنید. این آیه بیانگر آن است که باطل نمی‌تواند برای همیشه در مقابل حق بایستد و اگر چه به‌صورت ظاهری و موقت بر حق گشته و برای مدتی آن را پوشانده است، ولی آن‌گاه که حق به جنگ او می‌آید، آن را از بن برمی‌کند<ref>[[مرتضی مطهری|مرتضی مطهری]]، فلسفه تاریخ، مجموعه آثار، ج ۱۵، ص ۱۰۲۶.</ref>. بنابراین باطل، در جوامع بشری رخ نموده و ظاهربینان تنها به ظاهر جامعه نظر انداخته و بی‌توجه به اعماق آن می‌پندارند اصالت واقعی با باطل بوده و حق جایگاهی ندارد؛ در حالی که حق و نظام حق اصیل بوده و مثل آب زیر کف، جریان داشته و جامعه را به جلو می‌برد و باطل نیز طفیل آن بوده که با نیروی حق حرکت می‌کند. بنابراین باطل تنها از دید سطحی و حسی، و نه تحلیلی و تعقلی، حرکت و جولان دارد، اما در نهایت به مغلوبیت می‌انجامد و حق بر باطل غلبه نهایی پیدا می‌کند<ref>[[مرتضی مطهری|مرتضی مطهری]]، [[نبرد حق و باطل (کتاب)|نبرد حق و باطل]].مجموعه آثار، ج ۳، ص ۴۴۰.</ref>.
::::::نتیجه اینکه: اگر چه در طول حیات بشری، همواره نبرد بین حق و باطل پدید آمده است، اما پیروزی نهایی حق بر باطل یکی از سنت‌های الهی به‌شمار می‌آید<ref>[[مرتضی مطهری|مرتضی مطهری]]، [[نبرد حق و باطل (کتاب)|نبرد حق و باطل]].مجموعه آثار، ج ۳، ص ۴۳۸.</ref>. و سیر تکاملی بشریت به‌سوی آزادی از اسارت طبیعت مادی و شرایط اقتصادی و منافع فردی و گروهی و تقواپیشگی و دین‌محوری و ... پیش می‌رود و ارادۀ بشر مترقی در اثر تکامل فرهنگ و توسعه و بینش و گرایش به ایدئولوژی‌های مترقی به‌تدریج از اسارت محیط طبیعی و اجتماعی و غرایز حیوانی آزادتر شده و آن را تحت تأثیر قرار داده است<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص۴۴.</ref>. این امر جز با ظهور یک منجی مصلح محقق نخواهد گشت و براساس آموزه‌های وحیانی، قیام [[امام مهدی]]{{ع}} به‌عنوان آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل تحقق پذیرفته<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص59.</ref>.و از حکومت نیروهای باطل و حیوان‌مآبانه و خودخواهانه و خودگرایانه اثری نخواهد ماند<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص۴۱.</ref>. در نتیجه سنت الهی، غلبۀ نهایی حق بر باطل با ظهور [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} صورت می‌پذیرد، چنان‌که خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>قصص، ۵.</ref>؛ و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرودست شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان (مردم) گردانیم و ایشان را وارث (زمین) کنیم.
::::::نتیجه اینکه: اگر چه در طول حیات بشری، همواره نبرد بین حق و باطل پدید آمده است، اما پیروزی نهایی حق بر باطل یکی از سنت‌های الهی به‌شمار می‌آید<ref>[[مرتضی مطهری|مرتضی مطهری]]، [[نبرد حق و باطل (کتاب)|نبرد حق و باطل]].مجموعه آثار، ج ۳، ص ۴۳۸.</ref>. و سیر تکاملی بشریت به‌سوی آزادی از اسارت طبیعت مادی و شرایط اقتصادی و منافع فردی و گروهی و تقواپیشگی و دین‌محوری و ... پیش می‌رود و ارادۀ بشر مترقی در اثر تکامل فرهنگ و توسعه و بینش و گرایش به ایدئولوژی‌های مترقی به‌تدریج از اسارت محیط طبیعی و اجتماعی و غرایز حیوانی آزادتر شده و آن را تحت تأثیر قرار داده است<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص۴۴.</ref>. این امر جز با ظهور یک منجی مصلح محقق نخواهد گشت و براساس آموزه‌های وحیانی، قیام [[امام مهدی]]{{ع}} به‌عنوان آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل تحقق پذیرفته<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص59.</ref>.و از حکومت نیروهای باطل و حیوان‌مآبانه و خودخواهانه و خودگرایانه اثری نخواهد ماند<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص۴۱.</ref>. در نتیجه سنت الهی، غلبۀ نهایی حق بر باطل با ظهور [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} صورت می‌پذیرد، چنان‌که خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>قصص، ۵.</ref>؛ و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرودست شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان (مردم) گردانیم و ایشان را وارث (زمین) کنیم.
::::::'''۳. وحدت جهانی''': [[اسلام]] قوانینی دارد که مرز و حد و منطقه و ملیت و نژاد و... نمی‌شناسد و برای دولت جهانی وضع شده است. از یک سو دنیا از نظر احتجاج رو به این جهت می‌رود که قانون واحد و مسلک واحد داشته و وابستگی‌های فردی و اجتماعی او به‌سوی وحدت پیش می‌رود و از سوی دیگر، امکانات فعلی بشر برای ایجاد این وحدت کافی نیست؛ زیرا بشر همان بشر است و به قول راسل خطر نابودی او در میان است. پس بشر به‌سوی بن‌بستی پیش می‌رود که یا به نابودی کامل می‌انجامد و یا مدد غیبی نصیب او می‌شود<ref>یادداشت‌های استاد مطهری، ج ۹، ص ۴۳۴.</ref>. بی‌تردید مقتضای حکیم بودن ذات باری‌تعالی آن است که بشر از نابودی رهایی یابد که براساس آموزه‌های وحیانی این امر تنها با ظهور منجی محقق می‌شود.<ref>[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)| چلچراغ حکمت ج۱۰]]، ص۵۳-۶۰.</ref>.
::::::'''۳. وحدت جهانی''': [[اسلام]] قوانینی دارد که مرز و حد و منطقه و ملیت و نژاد و... نمی‌شناسد و برای دولت جهانی وضع شده است. از یک سو دنیا از نظر احتجاج رو به این جهت می‌رود که قانون واحد و مسلک واحد داشته و وابستگی‌های فردی و اجتماعی او به‌سوی وحدت پیش می‌رود و از سوی دیگر، امکانات فعلی بشر برای ایجاد این وحدت کافی نیست؛ زیرا بشر همان بشر است و به قول راسل خطر نابودی او در میان است. پس بشر به‌سوی بن‌بستی پیش می‌رود که یا به نابودی کامل می‌انجامد و یا مدد غیبی نصیب او می‌شود<ref>یادداشت‌های استاد مطهری، ج ۹، ص ۴۳۴.</ref>. بی‌تردید مقتضای حکیم بودن ذات باری‌تعالی آن است که بشر از نابودی رهایی یابد که براساس آموزه‌های وحیانی این امر تنها با ظهور منجی محقق می‌شود.<ref>[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت ج۱۰]]، ص۵۳-۶۰.</ref>.


==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==
۲۱۸٬۱۳۹

ویرایش