بحث:ارکان انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
←رکن اول انتظار: اعتراض به وضع موجود
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
*[[اعتراض]] و [[نارضایتی]] به وضع موجود<ref>ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴؛ ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۹-۳۱۲؛ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۵-۱۹۶ و درسنامه مهدویت ج ۲ ، ص۲۱۰-۲۱۳ و فرهنگنامه مهدویت، ص ۷۶-۸۴.</ref>: احساس [[انتظار فرج]]، [[اعتراض]] به وضع موجود است. کسی که از وضع موجود [[راضی]] است، نمیتواند [[منتظر]] وضعیتی دیگر، که بهتر است باشد. این [[اعتراض]] هر چند ممکن است مقدمۀ خارجی [[انتظار]] محسوب شود نه عضو درونی آن. این [[اعتراض]] در هر درجهای که باشد، از تنفر نسبت به آنچه هست، تا علاقه شدید به آنچه نیست و باید باشد، عنصر اول [[انتظار]] محسوب میشود. عدم [[قناعت]] به داشتهها، [[انسان]] را سرگردان رسیدن به نداشتهها میکند و این سرگردانی و تلاش برای "داشتن" که معمولاً با [[امید]] به "یافتن" همراه است، یعنی آغاز پیدایش [[انتظار]] در [[روح]] [[سرکش]] [[انسان]]<ref>ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶. </ref>. مراتب این [[اعتراض]] را میتوان در چهار مقوله بیان کرد: | *[[اعتراض]] و [[نارضایتی]] به وضع موجود<ref>ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴؛ ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۹-۳۱۲؛ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۵-۱۹۶ و درسنامه مهدویت ج ۲ ، ص۲۱۰-۲۱۳ و فرهنگنامه مهدویت، ص ۷۶-۸۴.</ref>: احساس [[انتظار فرج]]، [[اعتراض]] به وضع موجود است. کسی که از وضع موجود [[راضی]] است، نمیتواند [[منتظر]] وضعیتی دیگر، که بهتر است باشد. این [[اعتراض]] هر چند ممکن است مقدمۀ خارجی [[انتظار]] محسوب شود نه عضو درونی آن. این [[اعتراض]] در هر درجهای که باشد، از تنفر نسبت به آنچه هست، تا علاقه شدید به آنچه نیست و باید باشد، عنصر اول [[انتظار]] محسوب میشود. عدم [[قناعت]] به داشتهها، [[انسان]] را سرگردان رسیدن به نداشتهها میکند و این سرگردانی و تلاش برای "داشتن" که معمولاً با [[امید]] به "یافتن" همراه است، یعنی آغاز پیدایش [[انتظار]] در [[روح]] [[سرکش]] [[انسان]]<ref>ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶. </ref>. مراتب این [[اعتراض]] را میتوان در چهار مقوله بیان کرد: | ||
#فریادی از درون: [[انتظار]] نوعی فریاد [[دل]] و خروشی از درون است. [[منتظر]] میگوید ما نسبت به دید آنها که به ما [[تحقیر]] روا میدارند [[اعتراض]] داریم. از اینکه عدهای با دست خود [[فتنه]] و [[آشوب]] به پا میکنند ناراحتیم و از اینکه سرزمین ما محل قدرتنمائی ابرقدرتان است متاسفیم. آنان نسبت به آنچه در دور و برشان میگذرد معترضند و نمیخواهند [[شاهد]] اوضاع نابسامان، دردها، فلاکتها و [[مصیبتها]] باشند. [[دوست]] ندارند که وجه المصالحه و یا وجه الضمان پیروزیها و شکستها قرار گیرند. در تعقیب این نگرانیها فریاد دارند، [[اعتراض]] میکنند<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.</ref>. | #فریادی از درون: [[انتظار]] نوعی فریاد [[دل]] و خروشی از درون است. [[منتظر]] میگوید ما نسبت به دید آنها که به ما [[تحقیر]] روا میدارند [[اعتراض]] داریم. از اینکه عدهای با دست خود [[فتنه]] و [[آشوب]] به پا میکنند ناراحتیم و از اینکه سرزمین ما محل قدرتنمائی ابرقدرتان است متاسفیم. آنان نسبت به آنچه در دور و برشان میگذرد معترضند و نمیخواهند [[شاهد]] اوضاع نابسامان، دردها، فلاکتها و [[مصیبتها]] باشند. [[دوست]] ندارند که وجه المصالحه و یا وجه الضمان پیروزیها و شکستها قرار گیرند. در تعقیب این نگرانیها فریاد دارند، [[اعتراض]] میکنند<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.</ref>. | ||
#[[اعتراض]] به نظامات موجود: [[انتظار]] نوعی دهنکجی، بیاعتنائی به نظامات موجود و عدم پذیرش آن است. [[اعتراض]] به ابراز [[قدرت]] [[زمامداران]] خودسر که با سختگیریهای بیمورد خود، | #[[اعتراض]] به نظامات موجود: [[انتظار]] نوعی دهنکجی، بیاعتنائی به نظامات موجود و عدم پذیرش آن است. [[اعتراض]] به ابراز [[قدرت]] [[زمامداران]] خودسر که با سختگیریهای بیمورد خود، زندگی را به کام [[مردم]] [[مستضعف]] تلخ و ناگوار کردهاند. [[اعتراض]] به آنها که با روش حیوانی و وحشیانه خود شخصیت و [[ارزش]] انسانی را به بازی گرفته و حیثیت آنان را نادیده میگیرند. [[اعتراض]] به سازمانهای بزرگ جهانی چون سازمان [[حقوق بشر]] که تنها به داشتن نام خود اکتفا کرده است، به شورای [[امنیت]] بینالمللی که [[حق]] را تنها از آن اقویا میداند، به سازمان بینالمللی [[خوار]] و بار که اختیارش به دست عدهای از صهیونیستهاست و حتی به سازمان [[علمی]] و [[فرهنگی]] یونسکو که به جای بیدار کردن [[مستضعفان]] و آگاهاندنشان به دردی که دارند کار تخدیری میکند. [[اعتراض]] به [[نظامی]] که در آن [[موازین]] [[حق]] و [[عدل]] جای پائی ندارند، پدید آمدن آنها تنها برای رعایت و حفظ [[مصالح]] گروهی خاص و معدود است. عدهای قلیل را سر و سامان میدهد و [[اکثریت]] [[انسان]] در آن [[خرد]] و فانی میشوند. آری [[منتظر]] معترض است، وضع ظالمانۀ [[حاکم]] را نمیپذیرد، به اهداف موجود [[حکومتها]] تن در نمیدهد. جز به [[نظامی]] و دولتی که در آن [[مسئولان]] نقش خادمان را داشته باشند، اعلام [[وابستگی]] نمیکند، جز [[برادری]]، [[مساوات]]، [[صلح]] و [[محبت]] را خواهان نیست<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.</ref>. | ||
#[[منتظر]]، افشاگر است و میخواهد با [[اعتراض]] خود [[افشاگری]] کند و نشان دهد سازمانهای این قواعد و نظامات، رسوایند و بیارزش. این [[قوانین]] ساخته [[بشر]]، توطئهای به نام حامی [[حقوق بشر]] و نغمههای [[خیرخواهی]] از سوی سران [[توطئه]] است. [[توطئه]] برای بهرهکشی بیشتر و گرفتن آخرین رمق از [[مستضعفان]]. [[منتظران]]، با [[افشاگری]] خود میخواهند نشان دهند این سازمانهای بینالمللی، حتی این دادگاههای بینالمللی سازمانهائی ضعیف و افتاده و در [[اختیار]] ارادۀ گروهی از قدرتمندان است، رایشان در حد حفظ و [[حمایت]] از موقعیتشان میارزد. اینان میپذیرند که برای عدهای [[آزادی]] و [[رفاه]] و [[آسایش]] و برای عدهای دیگر [[بدبختی]] و [[ذلت]] باشد. اینان [[سرپرستی]] و [[استثمار]] ابرقدرتان را از کشورهای تحتالحمایه میبینند و [[سکوت]] میکنند. سرگردانی [[مردم]] و اشغال سرزمینهایشان را مینگرند و بدان معترض میشوند. پس سخن و دعویشان در [[حمایت از مظلومان]] [[دروغ]] است، [[فریب]] است و برای [[مردم]] [[توطئه]]<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.</ref>. | #[[منتظر]]، افشاگر است و میخواهد با [[اعتراض]] خود [[افشاگری]] کند و نشان دهد سازمانهای این قواعد و نظامات، رسوایند و بیارزش. این [[قوانین]] ساخته [[بشر]]، توطئهای به نام حامی [[حقوق بشر]] و نغمههای [[خیرخواهی]] از سوی سران [[توطئه]] است. [[توطئه]] برای بهرهکشی بیشتر و گرفتن آخرین رمق از [[مستضعفان]]. [[منتظران]]، با [[افشاگری]] خود میخواهند نشان دهند این سازمانهای بینالمللی، حتی این دادگاههای بینالمللی سازمانهائی ضعیف و افتاده و در [[اختیار]] ارادۀ گروهی از قدرتمندان است، رایشان در حد حفظ و [[حمایت]] از موقعیتشان میارزد. اینان میپذیرند که برای عدهای [[آزادی]] و [[رفاه]] و [[آسایش]] و برای عدهای دیگر [[بدبختی]] و [[ذلت]] باشد. اینان [[سرپرستی]] و [[استثمار]] ابرقدرتان را از کشورهای تحتالحمایه میبینند و [[سکوت]] میکنند. سرگردانی [[مردم]] و اشغال سرزمینهایشان را مینگرند و بدان معترض میشوند. پس سخن و دعویشان در [[حمایت از مظلومان]] [[دروغ]] است، [[فریب]] است و برای [[مردم]] [[توطئه]]<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.</ref>. | ||
#[[منتظران]] [[جهان]]، [[مسئولان]] امور و [[زمامداران]] [[بشر]] را متهم دانسته و میگویند: این سازمانهای بینالمللی میدان فعالیتهای شماست، کار و تلاش تان برای تثبیت بیشتر [[موقعیت]] و تحکیم زیادتر [[قدرت]] تان است وگرنه سازمان تغذیهتان کجاست که ببیند هر [[روزه]] هزاران [[انسان]] در نقاط مختلف [[جهان]] از [[گرسنگی]] میمیرند. دادگاههای بینالمللی کجایند که آوارگی هزاران [[انسان]] را در [[جهان]] ببینند و سازمان [[حقوق بشر]] کجاست که [[بشریت]] بیسروسامان را بنگرد؟ [[منتظران]] [[جهان]] [[زمامداران]] را به [[محاکمه]] میطلبند که ما به شما چنین اختیاری ندادهایم از [[قدرت]] ما علیهمان استفاده کنید. ما به شما اجازه ندادهایم زمینه را برای سقوط و فنایمان فراهم سازید و بالاخره ما نخواستهایم که دست شما تا مرفق به [[خون]] بیگناهان آلوده گردد<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.</ref>. | #[[منتظران]] [[جهان]]، [[مسئولان]] امور و [[زمامداران]] [[بشر]] را متهم دانسته و میگویند: این سازمانهای بینالمللی میدان فعالیتهای شماست، کار و تلاش تان برای تثبیت بیشتر [[موقعیت]] و تحکیم زیادتر [[قدرت]] تان است وگرنه سازمان تغذیهتان کجاست که ببیند هر [[روزه]] هزاران [[انسان]] در نقاط مختلف [[جهان]] از [[گرسنگی]] میمیرند. دادگاههای بینالمللی کجایند که آوارگی هزاران [[انسان]] را در [[جهان]] ببینند و سازمان [[حقوق بشر]] کجاست که [[بشریت]] بیسروسامان را بنگرد؟ [[منتظران]] [[جهان]] [[زمامداران]] را به [[محاکمه]] میطلبند که ما به شما چنین اختیاری ندادهایم از [[قدرت]] ما علیهمان استفاده کنید. ما به شما اجازه ندادهایم زمینه را برای سقوط و فنایمان فراهم سازید و بالاخره ما نخواستهایم که دست شما تا مرفق به [[خون]] بیگناهان آلوده گردد<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.</ref>. | ||
==رکن دوم [[انتظار]]: [[آگاهی]] از وضع مطلوب== | ==رکن دوم [[انتظار]]: [[آگاهی]] از وضع مطلوب== | ||
*[[آگاهی]] از وضع مطلوب: عنصر دوم [[انتظار]]، یعنی خبر داشتن از وضعیتی که میتوانیم داشته باشیم ولی هم اکنون از آن برخوردار نیستیم؛ خبر از خیرات بیکرانی که میتوانیم و باید دریافت کنیم، ولی چون از آنها بیخبریم، بیخیالیم. [[عدم آگاهی]] از وضع مطلوب و ایدهآل، سبب میشود [[توانایی]] [[درک]] و تحلیل درست وضعیت موجود را هم نداشته باشیم. زیرا بخشی از [[درک]] ما از اوضاع و احوال زمانه و آسیبشناسی وضع موجود، وابسته به [[فهم]] آن وضع مطلوب است. بدون در نظر داشتن الگویی از وضع مطلوب، چگونه میتوانیم وضع موجود خود را ارزیابی کنیم؟ لابد باید به الگوهای مندرس شرقی و غربی که در مدارس و دانشگاهها میآموزیم، دلخوش کنیم و خود را با مقیاسهای ناقص و غیر انسانی بلاد [[کفر]]، اندازهگیری کنیم. گاهی کسی که [[آگاهی]] و تصویر دقیقی از وضع مطلوب ندارد، نمیتواند به وضع موجود معترض باشد. تنها با [[آگاهی]] از ویژگی جامعۀ [[مهدوی]] است که میتوان از وضعیت [[غیبت]] (وضعیت موجود) نالان بود و برای [[ظهور]] بیقراری کرد، در غیر این صورت کسی که به [[زندگی]] در این شرایط تلخ عادت کند و از امکان برخورداری از یک [[زندگی]] [[عالی]] غافل شود، دیگر نمیتواند [[منتظر]] وضعیت بهتر باشد. چنین انسانی تمام کاستیهای حیات فردی و [[اجتماعی]] خود را میپذیرد و آنها را اجتنابناپذیر تلقی میکند. اساساً احساس [[انتظار]]، به [[ادراک]] و [[معرفت]] نسبت به وضعیت مطلوب بسیار وابسته است؛ به حدی که میتوان گفت یکی از راههای تقویت [[روحیه انتظار]]، افزایش این [[معرفت]] است<ref>ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>. | *[[آگاهی]] از وضع مطلوب: عنصر دوم [[انتظار]]، یعنی خبر داشتن از وضعیتی که میتوانیم داشته باشیم ولی هم اکنون از آن برخوردار نیستیم؛ خبر از خیرات بیکرانی که میتوانیم و باید دریافت کنیم، ولی چون از آنها بیخبریم، بیخیالیم. [[عدم آگاهی]] از وضع مطلوب و ایدهآل، سبب میشود [[توانایی]] [[درک]] و تحلیل درست وضعیت موجود را هم نداشته باشیم. زیرا بخشی از [[درک]] ما از اوضاع و احوال زمانه و آسیبشناسی وضع موجود، وابسته به [[فهم]] آن وضع مطلوب است. بدون در نظر داشتن الگویی از وضع مطلوب، چگونه میتوانیم وضع موجود خود را ارزیابی کنیم؟ لابد باید به الگوهای مندرس شرقی و غربی که در مدارس و دانشگاهها میآموزیم، دلخوش کنیم و خود را با مقیاسهای ناقص و غیر انسانی بلاد [[کفر]]، اندازهگیری کنیم. گاهی کسی که [[آگاهی]] و تصویر دقیقی از وضع مطلوب ندارد، نمیتواند به وضع موجود معترض باشد. تنها با [[آگاهی]] از ویژگی جامعۀ [[مهدوی]] است که میتوان از وضعیت [[غیبت]] (وضعیت موجود) نالان بود و برای [[ظهور]] بیقراری کرد، در غیر این صورت کسی که به [[زندگی]] در این شرایط تلخ عادت کند و از امکان برخورداری از یک [[زندگی]] [[عالی]] غافل شود، دیگر نمیتواند [[منتظر]] وضعیت بهتر باشد. چنین انسانی تمام کاستیهای حیات فردی و [[اجتماعی]] خود را میپذیرد و آنها را اجتنابناپذیر تلقی میکند. اساساً احساس [[انتظار]]، به [[ادراک]] و [[معرفت]] نسبت به وضعیت مطلوب بسیار وابسته است؛ به حدی که میتوان گفت یکی از راههای تقویت [[روحیه انتظار]]، افزایش این [[معرفت]] است<ref>ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>. |