پرش به محتوا

زمینه‌سازان ظهور امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۹: خط ۲۹:
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}}
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}}
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در دو کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب‌های ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]»'' و ''«[[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«پاسخ را با سخنی از [[مرتضی مطهری|شهید مطهری]] آغاز می‌کنیم که می‌نویسد: "در [[روایات اسلامی]]، سخن از گروهی زبده است که به محض [[ظهور]] [[امام]]{{ع}} به آن [[حضرت]] می‌پیوندند. [[آشکار]] است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمی‌شوند و به قول معروف از پای بوته هیزم سبز نمی‌شوند؛ بلکه معلوم می‌شود در عین اشاعه و رواج [[ستم]] و [[فساد]]، زمینه‌هایی عالی وجود دارد که چنین گروه زبده را پرورش می‌دهد. این خود می‌رساند که نه فقط [[حق]] و [[حقیقت]] به صفر نرسیده است؛ بلکه بر فرض اگر [[اهل حق]] از نگاه کمیت قابل توجه نباشد، از نگاه کیفیت ارزنده‌ترین اهل ایمان‌اند و در ردیف [[یاران]] [[امام حسین|سید الشهداء]]{{ع}}"<ref> مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۵۶.</ref>.
:::::*«پاسخ را با سخنی از [[مرتضی مطهری|شهید مطهری]] آغاز می‌کنیم که می‌نویسد: "در [[روایات اسلامی]]، سخن از گروهی زبده است که به محض [[ظهور]] [[امام]]{{ع}} به آن [[حضرت]] می‌پیوندند. [[آشکار]] است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمی‌شوند و به قول معروف از پای بوته هیزم سبز نمی‌شوند؛ بلکه معلوم می‌شود در عین اشاعه و رواج [[ستم]] و [[فساد]]، زمینه‌هایی عالی وجود دارد که چنین گروه زبده را پرورش می‌دهد. این خود می‌رساند که نه فقط [[حق]] و [[حقیقت]] به صفر نرسیده است؛ بلکه بر فرض اگر [[اهل حق]] از نگاه کمیت قابل توجه نباشد، از نگاه کیفیت ارزنده‌ترین اهل ایمان‌اند و در ردیف [[یاران]] [[امام حسین|سید الشهداء]]{{ع}}"<ref> مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۵۶.</ref>.
:::::*بنابراین تردیدی نیست که [[انقلاب جهانی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} بسان دیگر تحولات بزرگ، هرگز بدون [[مقدمه]] و [[زمینه‌سازی]]، رخ نخواهد داد؛ بلکه [[در آستانه ظهور]]، لازم است افرادی و یا گروه‌هایی شکل گرفته، زمینه را برای [[ظهور]] آن [[حضرت]] فراهم آورند. این افراد به طور عمده [[حق]] پویانی هستند که از [[حاکمیت]] [[جور]] به تنگ آمده،- بر اساس آنچه در بعضی از [[روایات]] آمده-، زمینه را برای حرکت جهانی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} آماده می‌کنند. [[پیشگویی]] تحقّق این [[نشانه‌ها]]، به تعبیرهای گوناگونی در [[روایات]] آمده که به بعضی از آنها اشاره می‌شود.
:::::*بنابراین تردیدی نیست که [[انقلاب جهانی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} بسان دیگر تحولات بزرگ، هرگز بدون [[مقدمه]] و [[زمینه‌سازی]]، رخ نخواهد داد؛ بلکه [[در آستانه ظهور]]، لازم است افرادی و یا گروه‌هایی شکل گرفته، زمینه را برای [[ظهور]] آن [[حضرت]] فراهم آورند. این افراد به طور عمده [[حق]] پویانی هستند که از [[حاکمیت]] [[جور]] به تنگ آمده،- بر اساس آنچه در بعضی از [[روایات]] آمده-، زمینه را برای حرکت جهانی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} آماده می‌کنند. [[پیشگویی]] تحقّق این [[نشانه‌ها]]، به تعبیرهای گوناگونی در [[روایات]] آمده که به بعضی از آنها اشاره می‌شود.
خط ۴۹: خط ۴۹:
::::::این [[روایت]] که از شهرت فراوانی برخوردار است هم از نظر [[سند]] و هم از نظر متن، گوناگون [[نقل]] شده است. [[احمد بن حنبل]] آن را از ابوقلابه از ثوبان از [[رسول خدا]]{{صل}}‌ [[نقل]] کرده<ref>احمد بن حنبل، مسند، ج۵، ص ۲۷۷.</ref> اما [[ابن حماد]] بدون استناد به [[رسول خدا]]{{صل}}‌ آن را از ابوقلابه از ثوبان [[غلام]] [[رسول خدا]] آورده است<ref>نعیم بن حماد، الفتن، ص۲۴۶، ح۹۰۳، یوسف مقدسی، عقد الدرر، ص۱۲۵.</ref>.  
::::::این [[روایت]] که از شهرت فراوانی برخوردار است هم از نظر [[سند]] و هم از نظر متن، گوناگون [[نقل]] شده است. [[احمد بن حنبل]] آن را از ابوقلابه از ثوبان از [[رسول خدا]]{{صل}}‌ [[نقل]] کرده<ref>احمد بن حنبل، مسند، ج۵، ص ۲۷۷.</ref> اما [[ابن حماد]] بدون استناد به [[رسول خدا]]{{صل}}‌ آن را از ابوقلابه از ثوبان [[غلام]] [[رسول خدا]] آورده است<ref>نعیم بن حماد، الفتن، ص۲۴۶، ح۹۰۳، یوسف مقدسی، عقد الدرر، ص۱۲۵.</ref>.  
::::::در هر دو صورت ابوقلابه در [[سند روایت]] است و گفته شده او مدلس<ref>مدلس به کسی گویند که حقایقی را در سند روایت پنهان کرده است.</ref> بوده است<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ج۲، ص۴۲۶، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۶۹.</ref>. بنابراین [[روایت]] ضعیف و غیر قابل [[اعتماد]] است. افزون بر آن در [[روایات]] دیگر همین مضمون [[نقل]] شده در حالی که [[لقب مهدی]] نیامده است.
::::::در هر دو صورت ابوقلابه در [[سند روایت]] است و گفته شده او مدلس<ref>مدلس به کسی گویند که حقایقی را در سند روایت پنهان کرده است.</ref> بوده است<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ج۲، ص۴۲۶، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۶۹.</ref>. بنابراین [[روایت]] ضعیف و غیر قابل [[اعتماد]] است. افزون بر آن در [[روایات]] دیگر همین مضمون [[نقل]] شده در حالی که [[لقب مهدی]] نیامده است.
:::::*'''موَطئون از [[مشرق]]''': یکی از روایاتی که در بحث [[زمینه‌سازان]] ویژه، فراوان به آن اشاره می‌شود روایتی است از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} که فرمود:
:::::*'''موَطئون از [[مشرق]]''': یکی از روایاتی که در بحث [[زمینه‌سازان]] ویژه، فراوان به آن اشاره می‌شود روایتی است از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} که فرمود:{{متن حدیث|يَخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَيُوَطِّئونَ لِلمَهدِيِ}}؛ مردمانی از [[مشرق]] [[خروج]] می‌کنند، پس برای [[مهدی]] فراهم می‌کنند. یعنی [[سلطنت]] او را. این [[روایت]] نخسین بار به قلم [[محمد]] بن [[یزید]] قزوینی (د/۲۷۳ق) در [[سنن]] وی این‌گونه [[نقل]] شده است:‌ {{متن حدیث|حَدَّثَنَا حَرْمَلَةُ بْنُ يَحْيَى الْمِصْرِيُّ و إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعِيدٍ الْجَوْهَرِيُّ قَالاَ ثَنّا أَبُو صَالِحٍ عَبْدُ الْغَفَّارِ بْنُ داوُدَ الْحَرَّانِيُّ ثَنَا اِبْنُ لَهِيعَةَ عَنْ أَبِي زُرْعَةَ عَمْرِو بْنِ جابِرٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَرْثِ بْنِ جُزْءٍ الزُّبَيْدِيُّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلمَهديِّ يعْنِي سُلْطَانه}}<ref>محمد بن یزید قزوینی، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۳۶۸، ش ۴۰۸۸.</ref>. روشن است که دو کلمه پایانی یعنی (یعنی سلطانه) از [[راوی]] است.
{{متن حدیث|يَخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَيُوَطِّئونَ لِلمَهدِيِ}}؛ مردمانی از [[مشرق]] [[خروج]] می‌کنند، پس برای [[مهدی]] فراهم می‌کنند. یعنی [[سلطنت]] او را. این [[روایت]] نخسین بار به قلم [[محمد]] بن [[یزید]] قزوینی (د/۲۷۳ق) در [[سنن]] وی این‌گونه [[نقل]] شده است:‌ {{متن حدیث|حَدَّثَنَا حَرْمَلَةُ بْنُ يَحْيَى الْمِصْرِيُّ و إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعِيدٍ الْجَوْهَرِيُّ قَالاَ ثَنّا أَبُو صَالِحٍ عَبْدُ الْغَفَّارِ بْنُ داوُدَ الْحَرَّانِيُّ ثَنَا اِبْنُ لَهِيعَةَ عَنْ أَبِي زُرْعَةَ عَمْرِو بْنِ جابِرٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَرْثِ بْنِ جُزْءٍ الزُّبَيْدِيُّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلمَهديِّ يعْنِي سُلْطَانه}}<ref>محمد بن یزید قزوینی، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۳۶۸، ش ۴۰۸۸.</ref>. روشن است که دو کلمه پایانی یعنی (یعنی سلطانه) از [[راوی]] است.
::::::در منابع در دست، پس از ابن ماجه دومین کسی که [[روایت]] را [[نقل]] کرده، طبرانی (د/ ۳۶۰ ق) است. وی [[روایت]] را این‌گونه [[نقل]] کرده است:‌ {{متن حدیث|حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ رِشْدَيْن قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سُفْيَانَ الْحَضْرَمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا ابنُ لَهِيعَةٍ عَنْ أَبِي زَرعَة عَمْرو بْنِ جَابِرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ جُزْءٍ الزُّبَيْدِيُّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ يَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ فَيُوطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ}}<ref>طبرانی، معجم الاوسط، ج۱، ص ۹۴.</ref>؛  آنگاه در ادامه نوشته : ‌{{عربی|لَا يَرْوِي هَذَا الْحَدِيثَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ إِلَّا بِهَذَا الإِسنَادِ تَفَرَّدَ بِهِ بنِ لهيعة}}.
::::::در منابع در دست، پس از ابن ماجه دومین کسی که [[روایت]] را [[نقل]] کرده، طبرانی (د/ ۳۶۰ ق) است. وی [[روایت]] را این‌گونه [[نقل]] کرده است:‌ {{متن حدیث|حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ رِشْدَيْن قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سُفْيَانَ الْحَضْرَمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا ابنُ لَهِيعَةٍ عَنْ أَبِي زَرعَة عَمْرو بْنِ جَابِرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ جُزْءٍ الزُّبَيْدِيُّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ يَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ فَيُوطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ}}<ref>طبرانی، معجم الاوسط، ج۱، ص ۹۴.</ref>؛  آنگاه در ادامه نوشته : ‌{{عربی|لَا يَرْوِي هَذَا الْحَدِيثَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ إِلَّا بِهَذَا الإِسنَادِ تَفَرَّدَ بِهِ بنِ لهيعة}}.
::::::[[یوسف]] بن یحیی [[مقدسی ]](د/ قرن ۷) از دیگر کسانی است که به [[نقل]] این [[روایت]] پرداخته است<ref>یوسف بن یحیی مقدسی، عقد الدرر فی أخبار المنتظر، ص ۱۲۵.</ref>. پس از وی هیتمی (د/۸۰۷ ق) در مجمع الزواید، در کنار [[نقل]] [[روایت]]، [[سند]] آن را فاقد اعتبار دانسته، نوشته است: ‌{{عربی| رَوَاهُ الطَّبَرَانِيُّ فِي الْأَوْسَطِ وَ فِيهِ عَمْرُو بْنِ جَابِرٍ وَ هُوَ كَذَّابٌ}}<ref>هیتمی، مجمع الزوائد، ج۷، ۳۱۸.</ref>. و این یکی از اظهار نظرها درباره اعتبار [[روایت]] است. هم‌زمان با وی [[ابن خلدون]] (د/ ۸۰۸ ق) نیز [[روایت]] را در [[تاریخ]] خود [[نقل]] و همان موضع هیتمی را گرفته، [[روایت]] را بی‌اعتبار دانسته است<ref>ابن خلدون، تاریخ، ج۱، ص۳۲۱.</ref>.  
::::::[[یوسف]] بن یحیی [[مقدسی ]](د/ قرن ۷) از دیگر کسانی است که به [[نقل]] این [[روایت]] پرداخته است<ref>یوسف بن یحیی مقدسی، عقد الدرر فی أخبار المنتظر، ص ۱۲۵.</ref>. پس از وی هیتمی (د/۸۰۷ ق) در مجمع الزواید، در کنار [[نقل]] [[روایت]]، [[سند]] آن را فاقد اعتبار دانسته، نوشته است: ‌{{عربی| رَوَاهُ الطَّبَرَانِيُّ فِي الْأَوْسَطِ وَ فِيهِ عَمْرُو بْنِ جَابِرٍ وَ هُوَ كَذَّابٌ}}<ref>هیتمی، مجمع الزوائد، ج۷، ۳۱۸.</ref>. و این یکی از اظهار نظرها درباره اعتبار [[روایت]] است. هم‌زمان با وی [[ابن خلدون]] (د/ ۸۰۸ ق) نیز [[روایت]] را در [[تاریخ]] خود [[نقل]] و همان موضع هیتمی را گرفته، [[روایت]] را بی‌اعتبار دانسته است<ref>ابن خلدون، تاریخ، ج۱، ص۳۲۱.</ref>.  
۷۳٬۳۴۳

ویرایش