پرش به محتوا

ابلیس در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷٬۵۲۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ اکتبر ۲۰۱۹
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
#سخن [[خداوند]] در [[تشبیه]] رباخواران به کسانی که بر اثر تماس [[شیطان]]، دیوانه و گیج شده‌اند: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ }}<ref> آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند ، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند؛ سوره بقره، آیه: 275.</ref> عدّه‌ای هیچ گونه نقشی را برای [[ابلیس]] در پیدایش صرع، محتمل ندانسته‌اند <ref>الکشاف، ج1، ص 320.</ref> و پاره‌ای از [[روایات]] نیز بر این دیدگاه صحّه می‌گذارد<ref>بحار الانوار، ج60، ص143</ref> عدّه‌ای دیگر، انتساب برخی از انواع خبط، صرع یا [[جنون]] را به واسطه اسباب طبیعی، همانند آفت واختلال مغزی، به [[جن]] منتفی ندانسته‌اند<ref>المیزان، ج2، ص 412؛ کشف الاسرار، ج1، ص 748.</ref> برخی آن را مَثَلی بر وجه [[تشبیه]] و نه [[حقیقت]] تلقّی کرده‌اند و [[شیطان]] را هرگز به تخبیط توانا نمی‌دانند. عدّه‌ای نیز معنای [[آیه]] را واقعیّتی روشن در روز واپسین دانسته‌اند که رباخواران در [[روز قیامت]]، به حتم همانند مستان از [[خاک]] بر خواهند خاست<ref>التبیان، ج2، ص 360.</ref> [[رأی]] دیگر آن است که این سخن، بر اساس [[اعتقادات]] [[عرب]] در آن عصر و نه بر اساس یک واقعیّت عینی است<ref>نمونه، ج ۲، ص ۳۶۷.</ref>.
#سخن [[خداوند]] در [[تشبیه]] رباخواران به کسانی که بر اثر تماس [[شیطان]]، دیوانه و گیج شده‌اند: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ }}<ref> آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند ، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند؛ سوره بقره، آیه: 275.</ref> عدّه‌ای هیچ گونه نقشی را برای [[ابلیس]] در پیدایش صرع، محتمل ندانسته‌اند <ref>الکشاف، ج1، ص 320.</ref> و پاره‌ای از [[روایات]] نیز بر این دیدگاه صحّه می‌گذارد<ref>بحار الانوار، ج60، ص143</ref> عدّه‌ای دیگر، انتساب برخی از انواع خبط، صرع یا [[جنون]] را به واسطه اسباب طبیعی، همانند آفت واختلال مغزی، به [[جن]] منتفی ندانسته‌اند<ref>المیزان، ج2، ص 412؛ کشف الاسرار، ج1، ص 748.</ref> برخی آن را مَثَلی بر وجه [[تشبیه]] و نه [[حقیقت]] تلقّی کرده‌اند و [[شیطان]] را هرگز به تخبیط توانا نمی‌دانند. عدّه‌ای نیز معنای [[آیه]] را واقعیّتی روشن در روز واپسین دانسته‌اند که رباخواران در [[روز قیامت]]، به حتم همانند مستان از [[خاک]] بر خواهند خاست<ref>التبیان، ج2، ص 360.</ref> [[رأی]] دیگر آن است که این سخن، بر اساس [[اعتقادات]] [[عرب]] در آن عصر و نه بر اساس یک واقعیّت عینی است<ref>نمونه، ج ۲، ص ۳۶۷.</ref>.
#در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref> و چون کسانی را بنگری که در آیات ما به یاوه‌گویی می‌پردازند روی از آنان بگردان تا در گفت‌وگویی جز آن درآیند و اگر شیطان تو را به فراموشی افکند پس از یادآوری با گروه ستمگران منشین، سوره انعام، آیه: 68.</ref> آمده است: اگر [[شیطان]] موجب [[فراموشی]] تو از [[فرمان خداوند]] شود، پس از توجّه، دیگر با ستم‌گران منشین: {{متن قرآن|وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}} با [[عنایت]] به [[عصمت انبیا]] و مصونیّت آنان، انتساب انسا ( فراموشاندن ) به [[شیطان]] درباره [[پیامبر]]{{صل}}، بسیاری را بر آن داشته است که یا خطاب را در [[آیه]]، مانند بسیاری از [[آیات]]، درباره دیگران بدانند یا اگرچه خطاب را متوجّه [[پیامبر]] صلی‌الله‌علیه‌و‌آله دانسته، آن را برای مبالغه در تحذیر [[مؤمنان]] معرّفی کنند یا خطاب را فرضی گرفته‌اند. [[رأی]] دیگر آن است که این انسا پیش از ورود [[نهی]] از سوی [[خداوند]] درباره ناپسندی [[هم‌نشینی]] با آنان، معنا می‌یابد<ref>المنار، ج ۷، ص ۵۱۵.</ref><ref>[[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 573-577.</ref>.
#در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref> و چون کسانی را بنگری که در آیات ما به یاوه‌گویی می‌پردازند روی از آنان بگردان تا در گفت‌وگویی جز آن درآیند و اگر شیطان تو را به فراموشی افکند پس از یادآوری با گروه ستمگران منشین، سوره انعام، آیه: 68.</ref> آمده است: اگر [[شیطان]] موجب [[فراموشی]] تو از [[فرمان خداوند]] شود، پس از توجّه، دیگر با ستم‌گران منشین: {{متن قرآن|وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}} با [[عنایت]] به [[عصمت انبیا]] و مصونیّت آنان، انتساب انسا ( فراموشاندن ) به [[شیطان]] درباره [[پیامبر]]{{صل}}، بسیاری را بر آن داشته است که یا خطاب را در [[آیه]]، مانند بسیاری از [[آیات]]، درباره دیگران بدانند یا اگرچه خطاب را متوجّه [[پیامبر]] صلی‌الله‌علیه‌و‌آله دانسته، آن را برای مبالغه در تحذیر [[مؤمنان]] معرّفی کنند یا خطاب را فرضی گرفته‌اند. [[رأی]] دیگر آن است که این انسا پیش از ورود [[نهی]] از سوی [[خداوند]] درباره ناپسندی [[هم‌نشینی]] با آنان، معنا می‌یابد<ref>المنار، ج ۷، ص ۵۱۵.</ref><ref>[[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 573-577.</ref>.
==کوشش [[ابلیس]] برای [[وسوسه]] [[پیامبران]]==
*[[ابلیس]]، نژاد<ref>[[قرطبی]]، ج ۷، ص ۴۵.</ref> و دست‌یارانش در برابر همه [[پیامبران]] به [[دشمنی]] [[آشکار]] برخاسته‌اند: {{متن قرآن|كَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ ‏}}<ref> و بدین‌گونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطان‌های آدمی و پری قرار دادیم که برخی به برخی دیگر یکدیگر، به فریب سخنان آراسته الهام می‌کنند و اگر پروردگار تو می‌خواست آن (کار) را نمی‌کردند پس آنان را با دروغی که می‌بافند واگذا؛ سوره انعام، آیه: 112.</ref> و در جهت مقابله با اهداف و آرزوهای [[انبیا]]، کوشش‌هایی فریب‌کارانه پی افکنده‌اند: {{متن قرآن|تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ }}<ref> سوگند به خداوند که ما به سوی امّت‌های پیش از تو (نیز پیامبرانی) فرستاده‌ایم امّا شیطان کردار آنان را در چشمشان آراست، پس او در آن روز  سرور آنهاست و آنان را عذابی دردناک خواهد بود، سوره نحل، آیه: 63.</ref> نیز {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلا نَبِيٍّ إِلاَّ إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ }}<ref> و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه چون آرزو می‌کرد (که دعوتش فراگیر شود) شیطان در آرزوی وی (با وسوسه افکندن در دل مردم خلل) می‌افکند آنگاه خداوند آنچه را که شیطان می‌افکند، از میان برمی‌دارد سپس آیات خود را استوار می‌گرداند و خداوند دانایی فرزانه است؛ سوره حج، آیه: 52.</ref>. گوشه‌هایی‌از آن اقدام‌ها بدین شرح انعکاس یافته است<ref>[[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 577.</ref>:
===[[حضرت آدم]]{{ع}}===
*تلاش‌های خصمانه [[ابلیس]] بر ضدّ آن [[حضرت آدم]] مشتمل بر: [[وسوسه]]: {{متن قرآن|فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ }}<ref>  اما شیطان او را وسوسه کرد، سوره طه، آیه: 120.</ref>، [[سوگند]] [[دروغ]] مبنی بر خیر خواهی: {{متن قرآن|وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ }}<ref> و برای آن دو سوگند خورد که من از خیرخواهان شمایم، سوره اعراف، آیه: 21.</ref>، [[فریب‌کاری]] و ایجاد زمینه [[هبوط]] مشقّت‌آمیز از [[بهشت]]: {{متن قرآن|فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ}}<ref> شیطان، آنان را از آن فرو لغزاند و از جایی که بودند بیرون راند و ما گفتیم: فرود آیید دشمن یکدیگر! و در زمین تا روزگاری، آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت؛ سوره بقره، آیه: 36.</ref> و {{متن قرآن|فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ}}<ref>  پس آنان را با فریب فرو لغزاند؛ و چون از آن درخت چشیدند شرمگاه‌هایشان بر آنان نمودار گشت و به چسباندن از برگ‌های بهشت بر آنها آغازیدند و پروردگارشان به آن دو ندا داد: آیا شما را از این درخت باز نداشته و به شما نگفته بودم که به راستی شیطان، شما را دشمنی آشکار است؟، سوره اعراف، آیه: 22.</ref> در [[آیات قرآن]] گزارش شده است<ref>[[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 577.</ref>
===[[ابراهیم]]{{ع}}===
*یکی از [[آزمون‌های الهی]]، رؤیای مأموریّت [[قربانی]] کردن [[فرزند]] بود که [[ابلیس]] کوشید با [[وسوسه]] [[حضرت]] و ایجاد [[تردید]] در [[همسر]] و فرزندش، مانع‌تراشی کند<ref>جامع‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۳، ص ۹۷ و ۹۸.</ref>؛ ولی طبق [[آیه]] {{متن قرآن|وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ}}<ref> و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم!تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدین‌گونه نکوکاران را پاداش می‌دهیم ، سوره صافات، آیه: 104-105.</ref> [[خداوند]] او را از صادقه بودن [[رؤیا]] مطمئن ساخت. هنگام انجام مناسک نیز [[ابلیس]] سه بار بر وی ظاهر گشت که با واکنش سخت پرتاب سنگ از سوی [[ابراهیم]] مواجه شد<ref>جامع‌البیان، مج۱۲، ج۲۳، ص ۹۵.</ref> که هم اکنون نیز حرکت نمادین آن ( رمی جمرات ) جزء مناسک [[حج]] به شمار می‌رود<ref>[[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 577.</ref>
===ایوب{{ع}}===
*ایجاد زمینه پیدایش امور مشقّت آفرین و سخت برای ایوب{{ع}} پیامد کوشش‌های [[ابلیس]] بود{{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ }}<ref> و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است، سوره ص، آیه: 41.</ref><ref>[[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 577.</ref>
===[[موسی]]{{ع}}===
*کوشش برای کشاندن [[موسی]]{{ع}} به عرصه [[نزاع]] میان یکی از [[یاوران]] و [[دشمنان]] وی در [[بنی‌اسرائیل]] که به [[مرگ]] دشمنش منتهی شد، به صراحت اقدامی از سوی [[شیطان]] معرّفی گردید: {{متن قرآن|وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلانِ هَذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ }}<ref> و هنگام بی‌خبری مردم وارد شهر شد و در آن دو مرد را یافت یکی از گروه خویش و دیگری از دشمنانش که با هم کارزار می‌کردند؛ آنکه از گروه (خود) او بود در برابر آنکه از دشمنانش  بود از وی یاری خواست، پس موسی مشتی بر او زد که او را کشت، (موسی) گفت: این از کار شیطان است که او دشمن گمراه‌کننده آشکاری است، سوره قصص، آیه: 15.</ref><ref>[[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 578.</ref>
===یوشع{{ع}}===
*سعی در جهت فراموشاندن آوردن ماهی به وسیله یوشع که [[قرآن]] از او با عنوان "فتاه" یاد کرده <ref> [[المیزان]]، ج ۷، ص ۲۰۹.</ref>، کوششی از سوی [[ابلیس]] گزارش شده است: {{متن قرآن|قَالَ أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنسَانِيهُ إِلاَّ الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا }}<ref> گفت: آیا دیدی (چه بر سرمان آمد) آنگاه که بر آن تخته سنگ جای گرفتیم؟ من آن ماهی را از یاد بردم و جز شیطان کسی یادکرد  آن را از یاد من نبرد و شگفتا راه خود را در دریا در پیش گرفت و رفت ، سوره کهف، آیه: 63.</ref><ref>[[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 578.</ref>
===[[یوسف]]{{ع}}===
*برانگیختن [[آتش]] [[حسادت]] در [[برادران]] که موجب سختی‌های بسیار در [[زندگی]] [[یوسف]] شد: {{متن قرآن|وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِّمَا يَشَاء إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ}}<ref> و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد و همه برای او به فروتنی در افتادند و گفت: پدر جان! این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را درست گردانید و بی‌گمان به من نیکی فرمود هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد و شما را پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را خراب کرده بود از بیابان (نزد من) آورد؛ به راستی پروردگارم در آنچه بخواهد، نازک‌بین است؛ همانا اوست که دانای فرزانه است؛ سوره یوسف، آیه: 100.</ref> هم‌چنین فراموشاندن بازگویی داستان [[یوسف]] نزد [[عزیز مصر]] به وسیله هم بند آزاد شده وی که موجب بقای [[یوسف]] در زندان تا چندین سال دیگر شد، از اقدام‌های خصمانه [[ابلیس]] بوده است: {{متن قرآن|وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْكُرْنِي عِندَ رَبِّكَ فَأَنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ}}<ref> و (یوسف) از آن دو تن به آنکه گمان می‌برد رهایی می‌یابد گفت: نزد سرورت از من یاد کن! اما شیطان یادکرد سرورش را از یاد او برد و (یوسف) چند سال در زندان فروماند ، سوره یوسف، آیه: 42.</ref> در [[تفاسیر]] نیز گزارش‌هایی از [[گفت‌وگو]]، مجادله<ref>الکاشف، ج ۱، ص ۲۰۱.</ref>، [[وسوسه]]<ref>المنار، ج ۳، ص ۳۹۰؛ پرتوی از [[قرآن]]، ج ۵ ، ص ۱۱۱.</ref> و اقدام‌های خصمانه دیگر<ref>التحریر و التنویر، ج ۸، ص ۷۹؛ [[المیزان]]، ج ۱۷، ص ۲۰۸ و ۲۰۹.</ref> [[ابلیس]] بر ضدّ [[انبیا]] ارائه شده است؛ هم‌چنین [[روایات]] درباره شرارت‌ها و گفت‌وگوی [[ابلیس]] با پیامبرانی چون [[نوح]]<ref>[[بحار الانوار]]، ج ۸ ، ص ۱۹۵؛ ج ۱۱، ص ۲۸۷ ـ ۲۹۲ و ۳۱۷؛ ج۷۲، ص ۱۹۵؛ ج ۷۳، ص ۱۶۳.</ref>، [[ابراهیم]]<ref>[[بحار الانوار]]، ج ۱۲، ص ۱۰۲ ـ ۱۵۵.</ref>، [[داوود]]<ref>[[بحار الانوار]]، ج ۱۱، ص ۷۳؛ ج ۱۴، ص ۲۳.</ref>، [[زکریا]]<ref>[[بحار الانوار]]، ج ۱۴، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۹.</ref>، ذی‌الکفل ( بنابر این که وی از [[پیامبران]] باشد )<ref>[[بحار الانوار]]، ج ۱۳، ص ۴۰۷.</ref>، [[موسی]]<ref>[[بحار الانوار]]، ص ۳۳۸ ـ ۳۵۰؛ ج ۱۶، ص ۳۶؛ ج ۷۲، ص ۳۱۲.</ref>، [[عیسی]]<ref>[[بحار الانوار]]، ج ۴، ص ۱۴۲؛ ج ۱۴، ص ۲۷۰ ـ ۲۷۱.</ref>، و [[پیامبر گرامی اسلام]]<ref>[[بحار الانوار]]، ج ۱۸، ص ۸۸.</ref> هم‌چنین با [[امام علی]]{{ع}}<ref>[[بحار الانوار]]، ج ۳۹، ص ۱۶۶.</ref> گزارش‌هایی را ارائه کرده‌اند. بر اساس روایتی از [[امام صادق]]{{ع}}، [[ابلیس]] از زمان [[آدم]] به بعد نزد [[انبیا]] حضور می‌یافته است<ref>[[بحار الانوار]]، ج ۱۴، ص ۱۷۲.</ref>. بدیهی است که به [[دلیل]] [[عصمت انبیا]]، تلاش‌های گوناگون ایذایی و وسوسه‌های تعب‌انگیز [[ابلیس]]، در [[نفوس]] [[پیامبران]] تأثیری بر جای نمی‌گذارد<ref>کشف‌الاسرار، ج ۶ ، ص ۳۹۱.</ref>؛ بلکه به جهت مصالحی مانند [[امتحان]] آنان بوده است<ref>[[المیزان]]، ج ۱۷، ص ۲۰۹.</ref>؛ [[اعمال]] فریب‌کارانه وی برای [[گمراهی]] امّت‌های آنان گرچه موجب زحمات بیش‌تری برای [[پیامبران]] شد، هرگز [[مانع]] تحقّق اهداف و آرزوهای آنان نخواهد بود{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلا نَبِيٍّ إِلاَّ إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ }}<ref> و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه چون آرزو می‌کرد (که دعوتش فراگیر شود) شیطان در آرزوی وی (با وسوسه افکندن در دل مردم خلل) می‌افکند آنگاه خداوند آنچه را که شیطان می‌افکند، از میان برمی‌دارد سپس آیات خود را استوار می‌گرداند و خداوند دانایی فرزانه است؛ سوره حج، آیه: 52.</ref><ref>[[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 578-579.</ref>


==منابع==
==منابع==
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش