آیا بردن نام امام مهدی حرام است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
آیا بردن نام امام مهدی حرام است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۵۴
، ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹←پاسخ نخست
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[پرونده:304464.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی]]]] | [[پرونده:304464.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی]]]] | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی]]'''، در کتاب ''«[[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی]]'''، در کتاب ''«[[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«علمای ما - که [[خدای تعالی]] رحمتشان کند - در [[حکم]] نام بردن مولایمان [[حضرت مهدی]] {{ع}} به نام اصلی، [[اختلاف]] کردهاند. بعضی از آنها به طور کلی - جز در حال [[تقیه]] - آن را جایز نشمردهاند مانند [[محدث]] عاملی در کتاب وسائل<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۸۷ باب ۳۳ ذیل ۷ و ۸.</ref> و برخی به طور مطلق آن را [[ممنوع]] دانستهاند، چنان که ظاهر آنها از دو [[شیخ]] اقدم [[مفید]] و [[طبرسی]] حکایت شده همین نظر است. و بعضی به طور مطلق آن را [[حرام]] شمردهاند مگر در دعاهای رسیده از [[معصومین]] {{عم}} و این نظر [[اسماعیل بن احمد علوی عقیلی طبرسی]] است که در کتاب کفایه الموحدین بیان کرده است و برخی آن را جایز ولی [[مکروه]] دانستهاند، مانند [[شیخ]] [[محقق انصاری]]. و عدهای [[حرام]] بودن را به نام بردن در محافل و مجامع اختصاص دادهاند نه در موارد دیگر مانند: [[سید محقق میرداماد]] و دانشمند مدقق نوری | ::::::«علمای ما - که [[خدای تعالی]] رحمتشان کند - در [[حکم]] نام بردن مولایمان [[حضرت مهدی]] {{ع}} به نام اصلی، [[اختلاف]] کردهاند. بعضی از آنها به طور کلی - جز در حال [[تقیه]] - آن را جایز نشمردهاند مانند [[محدث]] عاملی در کتاب وسائل<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۸۷ باب ۳۳ ذیل ۷ و ۸.</ref> و برخی به طور مطلق آن را [[ممنوع]] دانستهاند، چنان که ظاهر آنها از دو [[شیخ]] اقدم [[مفید]] و [[طبرسی]] حکایت شده همین نظر است. و بعضی به طور مطلق آن را [[حرام]] شمردهاند مگر در دعاهای رسیده از [[معصومین]] {{عم}} و این نظر [[اسماعیل بن احمد علوی عقیلی طبرسی]] است که در کتاب کفایه الموحدین بیان کرده است و برخی آن را جایز ولی [[مکروه]] دانستهاند، مانند [[شیخ]] [[محقق انصاری]]. و عدهای [[حرام]] بودن را به نام بردن در محافل و مجامع اختصاص دادهاند نه در موارد دیگر مانند: [[سید محقق میرداماد]] و دانشمند [[مدقق نوری]] و بعضی [[حرمت]] را به [[زمان غیبت صغری]] اختصاص دادهاند، و من گویندهای بر این قول نمیشناسم ولی از سخن [[فاضل مجلسی]] در بحار <ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۲.</ref> چنین ظاهر میشود که کسی این قول را داشته است و [[خدا]] [[دانا]] است. و ممکن است این قول را به نظر اول باز گرداند به جهت شدت [[تقیه]] در [[زمان غیبت صغری]]، چنان که پوشیده نیست. و به هر حال تحقیق سخن در این باره این که: یاد کردن نام [[شریف]] معهود آن [[حضرت]] بر چند گونه تصور میشود؛ | ||
::::::'''گونه اول:''' یاد کردن آن در کتابها، که در جایز بودن آن تردید نیست به [[حکم]] اصل، و به جهت این که [[دلایل]] منع شامل آن نمیشود، و نیز به جهت آن که خواهیم دید که شیوه پیشینیان [[صالح]] و علمای عاملمان - که [[رضوان]] [[خداوند]] بر همه آنان [[باد]] - از زمان [[شیخ کلینی]] تا زمان ما این طور بوده که نام آن [[حضرت]] {{ع}} را در کتابهای خود ذکر کردهاند، بدون این که کسی بر آنان [[اعتراض]] نماید. | ::::::'''گونه اول:''' یاد کردن آن در کتابها، که در جایز بودن آن تردید نیست به [[حکم]] اصل، و به جهت این که [[دلایل]] منع شامل آن نمیشود، و نیز به جهت آن که خواهیم دید که شیوه پیشینیان [[صالح]] و علمای عاملمان - که [[رضوان]] [[خداوند]] بر همه آنان [[باد]] - از زمان [[شیخ کلینی]] تا زمان ما این طور بوده که نام آن [[حضرت]] {{ع}} را در کتابهای خود ذکر کردهاند، بدون این که کسی بر آنان [[اعتراض]] نماید. | ||
::::::'''گونه دوم:''' یاد کردن آن جناب با اشاره و کنایه، مانند این که گفته شود: اسم او اسم [[رسول خدا]]{{صل}} است و کنیهاش [[کنیه]] آن [[حضرت]] میباشد. این نیز جایز است به همان ادلهای که در گونه نخستین گذشت، به اضافه [[روایات]] متعددی که از طریق [[شیعه]] و [[سنی]] از [[پیغمبر]]{{صل}} رسیده که در آنها تصریح فرموده به این که: [[مهدی]] از [[فرزندان]] من است، نام او نام من و کنیهاش [[کنیه]] من میباشد. و باید دانست که جایز بودن در این مورد و گونه اول به غیر حال [[ترس]] اختصاص دارد، زیرا که حالت [[ترس]] از جمله عناوین عارضی است که مایه [[حرام]] شدن هر جایز میباشد چنان که پوشیده نیست. | ::::::'''گونه دوم:''' یاد کردن آن جناب با اشاره و کنایه، مانند این که گفته شود: اسم او اسم [[رسول خدا]]{{صل}} است و کنیهاش [[کنیه]] آن [[حضرت]] میباشد. این نیز جایز است به همان ادلهای که در گونه نخستین گذشت، به اضافه [[روایات]] متعددی که از طریق [[شیعه]] و [[سنی]] از [[پیغمبر]]{{صل}} رسیده که در آنها تصریح فرموده به این که: [[مهدی]] از [[فرزندان]] من است، نام او نام من و کنیهاش [[کنیه]] من میباشد. و باید دانست که جایز بودن در این مورد و گونه اول به غیر حال [[ترس]] اختصاص دارد، زیرا که حالت [[ترس]] از جمله عناوین عارضی است که مایه [[حرام]] شدن هر جایز میباشد چنان که پوشیده نیست. |