←مقدمه
جز (جایگزینی متن - '''']]؛' به '''']]') |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
*[[خداوند]] در [[قرآن کریم]] در مورد این [[رذیلت اخلاقی]] میفرماید: آنان که [[اموال]] خود را به ریا و خودنمایی میبخشند و به [[خدا]] و [[روز قیامت]] نمیگروند، [[یاران]] شیطاناند و هرکه را [[شیطان]] یار باشد، یار بسیار [[بدی]] خواهد داشت<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَن يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاء قَرِينًا }}؛ سوره نساء، آیه ۳۸</ref>. [[فضلیت]] مقابل ریا، [[اخلاص]] است. [[اخلاص]]، شرط صحّت [[عبادت]] و ریا در [[عبادت]] [[حرام]] است و موجب بطلان عمل خواهد شد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 433.</ref>. | *[[خداوند]] در [[قرآن کریم]] در مورد این [[رذیلت اخلاقی]] میفرماید: آنان که [[اموال]] خود را به ریا و خودنمایی میبخشند و به [[خدا]] و [[روز قیامت]] نمیگروند، [[یاران]] شیطاناند و هرکه را [[شیطان]] یار باشد، یار بسیار [[بدی]] خواهد داشت<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَن يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاء قَرِينًا }}؛ سوره نساء، آیه ۳۸</ref>. [[فضلیت]] مقابل ریا، [[اخلاص]] است. [[اخلاص]]، شرط صحّت [[عبادت]] و ریا در [[عبادت]] [[حرام]] است و موجب بطلان عمل خواهد شد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 433.</ref>. | ||
*ریا به چندگونه متصور است: نخست، [[عمل نیک]] تنها به قصد خودنمایی؛ دوم، گاه در [[عمل صالح]] افزون بر [[امتثال امر الهی]]، خودنمایی هم وجود داشته باشد؛ سوم، ریا و فرمانبری [[خداوند]]، هر دو انگیزهای مستقل برای [[عبادت]] باشند بهگونهای که هر یک بدون ضمینه دیگری برای صدور [[عبادت]] از فرد کافی باشد، هر چند هر دو در عبادتی جمع شدهاند. چهارم، فرمانبر انگیزهای مستقل باشد بهگونهای که به تنهایی در صدور [[عبادت]] از فرد کافی باشد، ولی ریا انگیزهای تبعی باشد بهگونهای که به تنهایی محرّک شخص بر [[عبادت]] نشود. اکثر قریب به اتفاق فقهااین موارد را عامل بطلان [[عبادت]] دانسته و آن را [[نهی]] کرده و برخی [[فقها]] تنها دو مورد آخر را مبطل [[عبادت]] دانستهاند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 433-434.</ref>. | *ریا به چندگونه متصور است: نخست، [[عمل نیک]] تنها به قصد خودنمایی؛ دوم، گاه در [[عمل صالح]] افزون بر [[امتثال امر الهی]]، خودنمایی هم وجود داشته باشد؛ سوم، ریا و فرمانبری [[خداوند]]، هر دو انگیزهای مستقل برای [[عبادت]] باشند بهگونهای که هر یک بدون ضمینه دیگری برای صدور [[عبادت]] از فرد کافی باشد، هر چند هر دو در عبادتی جمع شدهاند. چهارم، فرمانبر انگیزهای مستقل باشد بهگونهای که به تنهایی در صدور [[عبادت]] از فرد کافی باشد، ولی ریا انگیزهای تبعی باشد بهگونهای که به تنهایی محرّک شخص بر [[عبادت]] نشود. اکثر قریب به اتفاق فقهااین موارد را عامل بطلان [[عبادت]] دانسته و آن را [[نهی]] کرده و برخی [[فقها]] تنها دو مورد آخر را مبطل [[عبادت]] دانستهاند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 433-434.</ref>. | ||
*از اینرو، [[رذیلت]] ریا به هنگام سنجش اعمال و افعال [[آدمی]] در پیشگاه [[خداوند]]، عاملی مخرّب است و [[سعادت]] و [[ضلالت]] [[آدمی]] وابسته به [[اخلاص]] یا ریا در عمل است. [[امام علی]] {{ع}} نیز در فرازهایی چند بر معرفی این [[رذیلت]] و آثار آن سخن رانده است. از منظر [[امام]]: هرگونه ریایی [[شرک]] است<ref>غررالحکم / ۲</ref>؛ ریا آفت [[عبادات]] است و ثمره آن را میخشکاند<ref>غررالحکم / ۱</ref>؛ ریا پایههای [[دین]] را [[سست]] میکند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۴</ref>؛ هرگز در گفتار و پندار و کردار خود راه [[رزق]] و ریا نپویید. هر کاری [[نیکی]] که [[خدای تعالی]] به آن [[اراده]] نشود، زشتی ریا بر آن بار است و میوهاش، بد جزا داده شدن است<ref>غررالحکم / ۲</ref>. همچنین در فرازهایی چند به [[نکوهش]] ریا و ریاکاران پرداخته است: بار خدایا، به تو [[پناه]] میبرم از این که ظاهرم در چشم [[مردم]] نیکو جلوه کند و درونم که پنهانش میدارم، زشت باشد؛ و در نزد من از روی ریا خودنمایی کنم در کارهایی که تو از من بدانها آگاهتری؛ و در نزد [[مردم]] از روی ریا خودنمایی کنم در کارهایی که تو از من بدانها آگاهتری؛ و خود را در برابر [[مردم]] نیکو جلوه دهم، ولی اعمال بدم را نزد تو آرم تا به بندگانت [[تقرب]] جویم و از [[خشنودی]] تو دور شوم<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۶۸</ref>. در فرازی دیگر فرمود: [[رحمت]] [[خداوند]] بهره کسی باد که سخنی حکمتآمیز بشنود و آن را نیک دریابد، یا اگر به راه هدایتش خوانند بدان روی آورد، دست در دامن [[رهبری]] زند تا رهایی یابد، امر [[خدا]] را پاس دارد، از گناهکاری بترسد، عملی عاری از شائبه ریا پیش فرستد و کاری نیکو کند و برای [[آخرت]] خود توشه فراهم آورد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۷۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 434.</ref>. | *از اینرو، [[رذیلت]] ریا به هنگام سنجش اعمال و افعال [[آدمی]] در پیشگاه [[خداوند]]، عاملی مخرّب است و [[سعادت]] و [[ضلالت]] [[آدمی]] وابسته به [[اخلاص]] یا ریا در عمل است. [[امام علی]] {{ع}} نیز در فرازهایی چند بر معرفی این [[رذیلت]] و آثار آن سخن رانده است. از منظر [[امام]]: هرگونه ریایی [[شرک]] است<ref>غررالحکم / ۲: {{متن حدیث|الرِّئَاءُ شِرْکٌ}}</ref>؛ ریا آفت [[عبادات]] است و ثمره آن را میخشکاند<ref>غررالحکم / ۱: {{متن حدیث|آفةُ الِعبادةِ الرِّياءُ}}</ref>؛ ریا پایههای [[دین]] را [[سست]] میکند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۴</ref>؛ هرگز در گفتار و پندار و کردار خود راه [[رزق]] و ریا نپویید. هر کاری [[نیکی]] که [[خدای تعالی]] به آن [[اراده]] نشود، زشتی ریا بر آن بار است و میوهاش، بد جزا داده شدن است<ref>غررالحکم / ۲</ref>. همچنین در فرازهایی چند به [[نکوهش]] ریا و ریاکاران پرداخته است: بار خدایا، به تو [[پناه]] میبرم از این که ظاهرم در چشم [[مردم]] نیکو جلوه کند و درونم که پنهانش میدارم، زشت باشد؛ و در نزد من از روی ریا خودنمایی کنم در کارهایی که تو از من بدانها آگاهتری؛ و در نزد [[مردم]] از روی ریا خودنمایی کنم در کارهایی که تو از من بدانها آگاهتری؛ و خود را در برابر [[مردم]] نیکو جلوه دهم، ولی اعمال بدم را نزد تو آرم تا به بندگانت [[تقرب]] جویم و از [[خشنودی]] تو دور شوم<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۶۸: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ تُحَسِّنَ [تَحْسُنَ] فِي لَامِعَةِ الْعُيُونِ عَلَانِيَتِي وَ تُقَبِّحَ [تَقْبُحَ] فِيمَا أُبْطِنُ لَكَ سَرِيرَتِي، مُحَافِظاً عَلَى رِثَاءِ [رِيَاءِ] النَّاسِ مِنْ نَفْسِي بِجَمِيعِ مَا أَنْتَ مُطَّلِعٌ عَلَيْهِ مِنِّي، فَأُبْدِيَ لِلنَّاسِ حُسْنَ ظَاهِرِي وَ أُفْضِيَ إِلَيْكَ بِسُوءِ عَمَلِي، تَقَرُّباً إِلَى عِبَادِكَ وَ تَبَاعُداً مِنْ مَرْضَاتِك}}</ref>. در فرازی دیگر فرمود: [[رحمت]] [[خداوند]] بهره کسی باد که سخنی حکمتآمیز بشنود و آن را نیک دریابد، یا اگر به راه هدایتش خوانند بدان روی آورد، دست در دامن [[رهبری]] زند تا رهایی یابد، امر [[خدا]] را پاس دارد، از گناهکاری بترسد، عملی عاری از شائبه ریا پیش فرستد و کاری نیکو کند و برای [[آخرت]] خود توشه فراهم آورد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۷۵: {{متن حدیث|رَحِمَ اللّهُ عَبْدا سَمِعَ حُکْما فَوَعی وَ دُعِیَ إ لی رَشادٍ فَدَنا ، وَ اءَخَ ذَ بِحُجْزَهِ هادٍ فَنَجا رَاقَبَ رَبَّهُ ، وَ خَافَ ذَنْبَهُ ، قَدَّمَ خَالِصا ، وَ عَمِلَصَالِحا ، اکْتَسَبَ مَذْخُورا}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 434.</ref>. | ||
*در منظر [[امام علی]] {{ع}} [[رذیلت]] ریا گاه از دید شخص ریاکار نیز مغفول میماند و او متوجه ریایی که بر عملش سایه افکنده، نیست. از اینرو [[امام]] هشدار میدهد و میفرماید: به [[خدا]] [[سوگند]] که ریا در این [[امّت]] از صدای پای مورچه که روی سنگ سخت راه برود، پنهانتر است. در فرازی دیگر، [[امام]] {{ع}} علامتهای شخص ریاکار را بیان میکند: ریاکار سه علامت دارد: وقتی [[مردم]] را میبیند شاد، در تنهایی کسل است و [[دوست]] دارد در همه حال او را بستایند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 434.</ref>. | *در منظر [[امام علی]] {{ع}} [[رذیلت]] ریا گاه از دید شخص ریاکار نیز مغفول میماند و او متوجه ریایی که بر عملش سایه افکنده، نیست. از اینرو [[امام]] هشدار میدهد و میفرماید: به [[خدا]] [[سوگند]] که ریا در این [[امّت]] از صدای پای مورچه که روی سنگ سخت راه برود، پنهانتر است. در فرازی دیگر، [[امام]] {{ع}} علامتهای شخص ریاکار را بیان میکند: ریاکار سه علامت دارد: وقتی [[مردم]] را میبیند شاد، در تنهایی کسل است و [[دوست]] دارد در همه حال او را بستایند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳: {{متن حدیث|ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ لِلْمُرَائِی: یَنْشِطُ إِذَا رَأَیَ النَّاسَ وَ یَکْسَلُ إِذَا کَانَ وَحْدَهُ وَ یُحِبُّ أَنْ یُحْمَدَ فِی جَمِیعِ أُمُورِهِ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 434.</ref>. | ||
*با این معیار، تشخیص ریا در اعمال بر [[آدمی]] مشخص میشود و میتواند موضع خود را در [[عبادات]] را تشخیص دهد. فرد ریاکار ظاهری نیکو، اما دلی بیمارگونه دارد<ref>غررالحکم / ۱</ref>. او گرچه درونش نامیمون است، اما در ظاهر زبانی زیبا دارد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 434- 435.</ref>. | *با این معیار، تشخیص ریا در اعمال بر [[آدمی]] مشخص میشود و میتواند موضع خود را در [[عبادات]] را تشخیص دهد. فرد ریاکار ظاهری نیکو، اما دلی بیمارگونه دارد<ref>غررالحکم / ۱</ref>. او گرچه درونش نامیمون است، اما در ظاهر زبانی زیبا دارد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 434- 435.</ref>. | ||