|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{جمع شدن|۲. آقای موسوی کاشمری؛}}
| |
| [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
| |
| ::::::آقای '''[[سید مهدی موسوی کاشمری]]'''، در مقاله ''«[[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)| امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است:
| |
| ::::::«'''[[انتظار]] [[مکتب]] عمل:''' در [[حدیثی]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: [[برترین عمل]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] داشتن است<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}.</ref>. [[پیامبر]] در این بیان خود "[[انتظار فرج]]" را عمل به حساب آورده است، درحالی که دست روی دست گذاشتن و خود را بیخاصیت و مهمل بارآوردن، در گوشه خانه خزیدن و تن به [[ظلم]] دادن و در آرزوی [[ظهور امام زمان]] به سر بردن تا آن [[حضرت]] با نیروی غیبی امور را اصلاح کند نهتنها [[انتظار]] نیست بلکه خود ضد [[انتظار]] است.
| |
| ::::::گذشته از این،در این [[حدیث]] "[[انتظار فرج]]" [[برترین عمل]] شمرده شده و سر آن هم این است که "[[انتظار فرج]]" حرکت و عمل در جهت ایجاد [[جامعه]] و [[حکومتی]] مبتنی بر [[دین]] و ارزشهای [[اسلامی]] و [[عدالت اجتماعی]] است و چنین اقدامی [[برترین]] عملهاست زیرا مقدمه و تلاش برای تحقق [[حکومت]] و [[نظام اسلامی]] و [[ولایت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} است. و بر طبق [[روایت]] از [[امام]] این خود [[افضل]] [[اعمال]] است، زیرا وسیله آن است که سایر فرایض و احکام [[الهی]] عینیت یافته و عملی میگردد. و در [[حقیقت]] "[[انتظار فرج]]" برای ما که در [[عصر غیبت]] واقعیم نوعی [[آمادهسازی]] و مهیا شدن برای [[یاری]] رساندن به [[نهضت]] جهانی حضرت مهدی{{ع}} و این جز با [[مبارزه]] و تلاش مستمر و [[جهاد]] بیامان با مظاهر [[شرک]] و [[طاغوت]] و ایجاد [[آمادگی]] صد در صد و همیشگی میسّر نیست.
| |
| ::::::آیا کسانی که تحت عنوان [[انتظار فرج]] کنارهگیری [[اختیار]] کردهاند و خود را از صحنه مبارزه حق و [[باطل]] منزوی کرده و در نتیجه [[روح]] [[شهامت]] و شور [[جهاد]] و [[پیکار]] را در خود کشتهاند، بر این [[باور]] هستند که [[یاران حضرت مهدی]] کسانیاند که در رکاب او بجنگد، بکشند و کشته شوند؟ و [[دوستان]] آن [[حضرت]] همانهاییاند که برای مدتها همراه و به [[امامت]] او با مظاهر شرک و قدرتهای [[شیطانی]] در حال [[پیکار]] هستند؟ و چنین چیزی بدون [[آمادگی]] قبلی و ایجاد روح سلحشوری و [[جهاد]] در خود ممکن است؟ چنین کسانی غالباً بر این پندارند که همه امور مربوط به [[حکومت حضرت ولی عصر]] با [[قدرت]] غیبی و بدون هیچگونه زحمت و تحمل فشار و [[سختی]]، انجام میشود و [[دوستان]] آن [[حضرت]] نابرده [[رنج]]، به عظیمترین و پربهاترین گنج دست مییابند. و با این دید هم شاید نیازی در این نمیبینند که در خود [[آمادگی]] را به وجود آورند و به خود زحمت [[انتظار ناب]] را داده و تن به [[بلا]] دهند.
| |
| ::::::شخصی به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کرد: [[مردم]] میگویند: هرگاه [[مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند امور خودبهخود [[اصلاح]] میگردد و به [[قدر]] یک حجامت نیز [[خونریزی]] نمیشود. [[حضرت]] فرمود: "هرگز اینگونه نیست. به خدایی که [[جان]] آن [[عزیز]] در دست اوست [[سوگند]] اگر بنا بود کار برای کسی بهخودیخود هموار شود برای [[رسول خدا]] میشد آن هنگامی که دندانش [[شکست]] و صورتش شکاف برداشت. هرگز چنین نیست. به [[خدا]] [[سوگند]] کار درست نخواهد شد تا اینکه ما و شما تبدیل به [[خون]] و عرق گردیم"<ref>{{متن حدیث|كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ {{صل}} حِينَ أُدْمِيَتْ رَبَاعِيَتُهُ وَ شُجَّ فِي وَجْهِهِ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ}}.</ref>. و در همین راستاست که در [[حدیث]] دیگری همان [[حضرت]] میفرماید: "هر کدام از شما باید خود را برای [[قیام قائم]] آماده کند اگرچه به [[قدر]] مهیا کردن تیری باشد. زیرا وقتی [[خداوند]] [[نیت]] [[صادق]] او را دایر بر [[انتظار فرج]] و [[یاری]] آن [[حضرت]] ببیند [[امید]] میرود خداوند [[عمر]] او را دراز کرده تا [[ظهور]] او را [[درک]] کند و از [[یاران]] آن بزرگوار باشد". البته مقصود از تهیه [[سلاح]]، [[آمادگی نظامی]] است که در هر زمانی بهگونهای و شاید مقصود از این که فرمود: "[[امید]] میبرم که [[خدا]] [[عمر]] او را دراز کند" این باشد که چنین انتظاری این اندازه در پیشگاه [[خداوند تعالی]] [[ارزش]] و [[جایگاه]] دارد.
| |
| ::::::و باز همان [[حضرت]] در [[مقام]] ارزشگذاری این [[انتظار]] [[خالص]] و سرشار از [[امید]] و شور و عمل میفرماید: "هرکس در حال [[انتظار]] باشد و بمیرد همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]]{{ع}} با او همراه است. پس لحظهای درنگ کرده و فرمود: نه، بلکه مانند کسی است که با او و در صف او [[شمشیر]] بزند. سپس فرمود: نه، به [[خدا]] [[سوگند]] او همچون کسی است که در رکاب رسول خدا [[شهید]] گردیده باشد"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهَذَا الْأَمْرِ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ قَالَ ثُمَّ مَكَثَ هُنَيْئَةً ثُمَّ قَالَ لَا بَلْ كَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَيْفِهِ ثُمَّ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا كَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}}}.</ref>.
| |
| ::::::و این امر نیز شاید بدین خاطر باشد که از [[باب ]]{{متن حدیث|إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ}} از آنجا که چنین شخصی نیتش این بوده است که در آستان [[حضرت مهدی]] و در [[حمایت]] از او [[نبرد]] کند و این آمادگی را نیز در خویش ایجاد کرده است و برای لحظه [[ظهور]] سر از پا نمیشناخته و خود را آنچنان مهیا کرده که تا اعلان [[ظهور]] شود او بی هیچ درنگ و دغدغه خاطر و با [[آمادگی]] کامل، در تمامی زمینهها به سوی آن، [[حضرت]] و [[کمک]] به [[نهضت]] جهانی او حرکت کند ولی أجل بدو مهلت نداده و با همین [[نیت]] از [[دنیا]] رفته است [[خداوند]] نیز او را با این نیتش محشور کرده و ثواب آن را بدو خواهد بخشید.
| |
| ::::::مهمتر اینکه باز در روایتی [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: "آنها که در [[عصر غیبت]] آن [[حضرت]] به سر میبرند و به [[امامت]] او [[معتقد]] و [[منتظر ظهور]] او هستند [[بهترین]] [[مردم]] تمام دورانها و زمانهایند؛ زیرا [[خداوند تعالی]] [[عقل]] و [[درک]] و هوشی بدانان [[عنایت]] میکند و آنچنان [[فهم]] و معرفت آنها را بالا میبرد که در نزد آنها [[غیبت]] به منزله حضور است و [[خداوند]] آنها را همانند مجاهدانی که در رکاب [[رسول خدا]] میجنگیدند قرار داده است". یعنی همان [[مراقبت]]، تلاش، [[مجاهدت]] و وظایفی که در [[عصر حضور]] از آنان سر میزند، در [[زمان غیبت]] نیز دنبال میکنند»<ref>[[سید مهدی موسوی کاشمری|موسوی کاشمری، سید مهدی]]، [[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)| امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]، ص۴۰۴-۴۰۶.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
|
| |
| ==نویسنده: آقای ظرافتی== | | ==نویسنده: آقای ظرافتی== |
| ==پاسخ اجمالی==
| |
| ==[[معنای انتظار]] عملی==
| |
| *[[انتظار عملی]]؛ یعنی فراهم آوردن [[زمینههای ظهور]] و مقدمات تحقق آنچه مورد [[انتظار]] است<ref>ر.ک. خاتمی، سید احمد، انتظار مسئولانه، ص؟؟؟؛ اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲-۹۴.</ref>، یعنی مثل کسی که [[منتظر]] است مسافرش از راه برسد، باید علاوه بر [[انتظار قلبی]] و درونی، خانه را برای [[پذیرایی]] از میهمان آماده و مقدمات عملی [[پذیرایی]] از میهمان مورد [[انتظار]] را فراهم سازد و انتظارش را در صحنۀ عمل مجسم نماید<ref>ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲-۹۴.</ref>. [[انتظار عملی]] یعنی اینکه [[منتظر واقعی]] دارای اوصافی نظیر، [[یقین]]، [[ایمان]]، [[معرفت]] و [[شناخت]]، [[تقوا]]، [[ورع]] و [[حسن خلق]] گردد<ref>ر.ک. غیبت نعمانی، باب۱۰و۱۱؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۴۵؛ بحارالانوار، ج۵۲، باب ۲۲؛ گودرزی، مجتبی، فلسفه امنیت و آموزه انتظار، ص ۳۱۶ -۳۱۷.</ref> و در تمامی عرصهها، زندگیِ [[امام زمان]] پسند داشته باشد و [[عصر غیبت]] را عصر [[تکلیف]] بداند و به وظیفۀ خود در [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[مبارزه]] با [[ظلم]]، تلاش در [[گسترش عدالت]] و [[دینداری]] عمل نماید<ref>ر.ک. خاتمی، سید احمد، انتظار مسئولانه، ص؟؟؟.</ref> که [[امام سجاد]]{{ع}} میفرمایند: «معتقدان به [[مهدی]] و [[منتظران ظهور]] او در [[عصر غیبت]]... در [[پنهان]] و [[آشکار]] [[مردمان]] را به [[دین خدا]] فراخوانند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ... وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً}}؛ کمال الدین، ج۱، ص۳۲۰.</ref>.
| |
| ==[[علائم]] و [[آثار انتظار]] عملی==
| |
| *[[انتظار عملی]] به [[اعمال]] و [[رفتار]] [[انسان]] جهت میدهد و باعث میشود [[منتظران]] از نظر فردی به حیات روحی و روانی و کسب [[فضائل اخلاقی]] و تقویت بنیۀ جسمی و روحی بپردازند و [[خودسازی]] را سرلوحۀ کار خود قرار دهند و از نظر [[اجتماعی]] مراقب حال دیگران بوده، علاوه بر [[اصلاح]] خود در [[اصلاح]] دیگران نیز کوشا باشند. چراکه [[نهضت]] جهانی و تمام برنامۀ [[عظیم]] آن، جمعی و همگانی است. بنابراین [[انتظار]] یک [[مصلح جهانی]] به معنای [[آمادهباش]] کامل [[فکری]] و [[اخلاقی]]، مادی و [[معنوی]] در تمام ابعاد آن برای گسترش [[عدل]] و [[امنیت]] و [[اصلاح]] همه [[جهان]] است<ref>ر.ک. گودرزی، مجتبی، فلسفه امنیت و آموزه انتظار، ص ۳۱۶ -۳۱۷.</ref>.
| |
| ==[[انتظار عملی]] در [[روایات]]==
| |
| *[[منتظر]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} به گونه ای [[زندگی]] میکند که هر لحظه [[ظهور]] اتفاق بیفتد، در این اردوگاه قرار میگیرد و این کار بسیار [[سختی]] بوده و خود [[جهاد]] است. [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: «هرکس [[منتظر ظهور]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} باشد و در این حال بمیرد، چون کسی است که در [[خیمه]] [[حضرت]] و [[یاور]] ایشان باشد. سپس لحظهای درنگ کرد و فرمود: "نه، بلکه بسان کسی است که با آن [[حضرت]] [[شمشیر]] زند و سپس فرمود نه به [[خدا]] به حتم مانند کسی است که در رکاب [[رسول خدا]] [[شهید]] شده باشد»<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهَذَا الْأَمْرِ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ قَالَ ثُمَّ مَکَثَ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَالَ لَا بَلْ کَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَیْفِهِ ثُمَّ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا کَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}}}؛ المحاسن، ج ۱، ص ۲۷۸؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶؛ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۱.</ref>. در روایتی دیگر [[مولی]] [[علی]] {{ع}} میفرمایند: «[[منتظر]] امر ما بسان کسی است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود غلتیده باشد»<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ}}؛ کمال الدین، ص ۶۴۵، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳.</ref>. همچنین [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: «آن کس از شما که این امر "[[ولایت]] و [[قیام]]" را بشناسد و [[منتظر]] آن باشد و اینرا خداخواهانه و نیکوکارانه (نه ریاکارانه) دنبال کند به [[خدا]] [[سوگند]] مانند کسی است که با شمشیرش همراه [[قائم]] [[خاندان]] [[آل محمد]]{{صل}} [[جهاد]] میکند»<ref>{{متن حدیث|الْعَارِفُ مِنْکُمْ هَذَا الْأَمْرَ الْمُنْتَظِرُ لَهُ الْمُحْتَسِبُ فِیهِ الْخَیْرَ کَمَنْ جَاهَدَ وَ اللَّهِ مَعَ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ بِسَیْفِهِ...}}؛ بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۱۴۱.</ref>.
| |
| ==نتیجه گیری==
| |
| *بنابراین، توجه به تعابیر فوق دربارۀ [[منتظران]]، گویای آن است که [[انتظار]] تنها "زبانی" نیست، بلکه عملی بوده و [[منتظران واقعی]]، [[آمادگی]] دائم برای [[ظهور]] [[حضرت]] و رزم در رکابش را دارند<ref>ر.ک. خاتمی، سید احمد، انتظار مسئولانه، ص؟؟؟.</ref> و کمر [[همت]] بستهاند تا مقدّمات لازم را برای [[ظهور]] آماده کنند نه آنان که دست روی دست گذارند و صرفاً در [[دل]]، ظهورش را [[آرزو]] کنند<ref>ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۲ ـ ۹۴.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==پاسخ تفصیلی== | | ==پاسخ تفصیلی== |