وظایف امت نسبت به اهل بیت: تفاوت میان نسخهها
←پنجم: صلوات بر اهل بیت{{عم}} و لعن بر دشمنان آنها
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۸: | ||
*[[عمر سعد]] در صبح [[روز عاشورا]] با شعارِ "ای لشگر [[خدا]] سوار شوید و به [[بهشت]] بشارتتان [[باد]]"<ref>{{متن حدیث|يَا خَيْلَ اللَّهِ ارْكَبِي وَ بِالْجَنَّةِ أَبْشِرِي}}</ref>. این جمعیت انبوه [[نادان]] و [[بیخرد]] را به وادی [[ظلمت]] و [[ضلالت]] سوق داد. از این گروه [[دشمن]]، در [[زیارت عاشورا]] اینگونه اظهار تنفر شده است: {{متن حدیث|...وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَ أَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ وَ تَهَيَّأَتْ لِقِتَالِكَ}}<ref>الأمالی، ص۴۶۲.</ref>. | *[[عمر سعد]] در صبح [[روز عاشورا]] با شعارِ "ای لشگر [[خدا]] سوار شوید و به [[بهشت]] بشارتتان [[باد]]"<ref>{{متن حدیث|يَا خَيْلَ اللَّهِ ارْكَبِي وَ بِالْجَنَّةِ أَبْشِرِي}}</ref>. این جمعیت انبوه [[نادان]] و [[بیخرد]] را به وادی [[ظلمت]] و [[ضلالت]] سوق داد. از این گروه [[دشمن]]، در [[زیارت عاشورا]] اینگونه اظهار تنفر شده است: {{متن حدیث|...وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَ أَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ وَ تَهَيَّأَتْ لِقِتَالِكَ}}<ref>الأمالی، ص۴۶۲.</ref>. | ||
*'''گروه ششم:''' گروهی که [[دشمنی]] در آنها رخنه کرده و گرچه [[اقدام]] [[علمی]] و [[قیام]] عملی [[علیه ]][[اهل بیت]]{{عم}} ندارند ولی با [[اندیشه]] و حرکتهای [[فکری]] و روحی [[مخالفان]] و جنایتکاران همسو هستند و با شنیدن قصّههای گذشته و حوادث تلخ و دردناکی که بر [[ائمه]]{{عم}} رفته است، به آن [[رضایت]] میدهند. اینان کسانیاند که به گونهای در صف [[دشمن]] بوده و اظهار تنفر و اعلام [[برائت]] از آنها لازم است <ref>{{متن حدیث|وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً بَلَغَهَا ذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ}}؛ بحارالأنوار، ج۹۸، ص۲۰۹ و {{متن حدیث|وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَشْيَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ}}؛ مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۲.</ref>. | *'''گروه ششم:''' گروهی که [[دشمنی]] در آنها رخنه کرده و گرچه [[اقدام]] [[علمی]] و [[قیام]] عملی [[علیه ]][[اهل بیت]]{{عم}} ندارند ولی با [[اندیشه]] و حرکتهای [[فکری]] و روحی [[مخالفان]] و جنایتکاران همسو هستند و با شنیدن قصّههای گذشته و حوادث تلخ و دردناکی که بر [[ائمه]]{{عم}} رفته است، به آن [[رضایت]] میدهند. اینان کسانیاند که به گونهای در صف [[دشمن]] بوده و اظهار تنفر و اعلام [[برائت]] از آنها لازم است <ref>{{متن حدیث|وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً بَلَغَهَا ذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ}}؛ بحارالأنوار، ج۹۸، ص۲۰۹ و {{متن حدیث|وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَشْيَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ}}؛ مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۲.</ref>. | ||
==[[وظایف]] [[رفتاری]] و عملی== | |||
*مهمترین [[وظیفه]] [[امت]] نسبت به [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}}، [[عمل به دستورات]] و آموزههای آنهاست، [[وظایف]] معرفتی و [[عاطفی]] ما [[مسلمانان]] مقدمهای برای [[وظایف]] عملی است. چنانچه [[معرفت]]، [[عواطف]] و [[احساسات]] ما، جامه عمل نپوشاند، راه بهجایی نمیبرد. از اینرو، در ادامه به مهمترین [[وظایف]] عملی نسبت به [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}} اشاره میشود<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۲.</ref>. | |||
===تمسّک به [[اهل بیت]]{{عم}}=== | |||
*یکی از [[وظایف]] ما نسبت به [[اهل بیت]]{{عم}} تمسّک به آنهاست. معنای [[تمسک]] در بخش یکم نوشتار [[گذشت]]. [[تمسک]] به [[اهل بیت]]{{عم}} در قالب [[حدیث شریف]] [[ثقلین]] [[تبیین]] شده است. {{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}<ref>وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۳۳.</ref>. | |||
*[[تمسک]] به [[اهل بیت]]{{عم}} نیز بهمعنای چنگ زدن به [[اهل بیت]]{{عم}} و محکم گرفتن آنهاست، به گونهای که با وجودمان آمیخته گردد و هیچ جدایی از آن نداشته باشیم. | |||
*تمسّک به [[قرآن]] و [[اهل بیت]]{{عم}} [[انسان]] را از [[ضلالت]] و [[گمراهی]] حفظ میکند: {{متن حدیث|مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا}} و به [[سعادت]] میرساند: {{متن حدیث|وَ فَازَ مَنْ تَمَسَّكَ بِكُمْ}}. | |||
*[[رهبر]] معظم [[انقلاب]] میفرماید: | |||
[[تمسک]] به شعارهای [[اسلام]] [[قرآن]] و [[تمسک]] به [[سیره اهل بیت]]{{عم}} و به کلمات [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} روز به روز باید بیشتر شود<ref>بیانات در دیدار مردم بوشهر در روز میلاد امام علی{{ع}} ۵/۴/۱۳۸۹.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۳.</ref>. | |||
===اعتصام به [[اهل بیت]]{{عم}}=== | |||
*اعتصام، حالتی درونی همراه با برونداد [[رفتاری]] است که از [[ادراک]] [[ناتوانی]]، [[نیازمندی]] و آسیبپذیری [[انسان]] سرچشمه گرفته و معتصِم را برای دستیابی به [[عصمت]] و ایمنی، به [[پناه]] بردن و دست انداختن به نگهدارندهای [[معصوم]] و مطمئن وامیدارد<ref>جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۷، ص۱۵۹.</ref>. | |||
*خدای متعالی به [[انسان]] [[دستور]] میدهد که اعتصام به حبل [[الهی]] داشته باشد: {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref> و از [[تفرقه]] و پراکندگی پرهیز کند: {{متن قرآن|وَلَا تَفَرَّقُوا}}<ref>«و مپراکنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>. | |||
*حبل [[الهی]]، [[اهل بیت]] [[عصمت]] و طهارتاند: {{متن حدیث|نَحْنُ حَبْلُ اللَّهِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا}}<ref>بحارالأنوار، ج۲۴، ص۸۴.</ref> ازاینرو، اعتصام به [[اهل بیت]]{{عم}} از [[وظایف]] یک [[انسان]] [[مسلمان]] به شمار میرود و این اعتصام موجبات [[هدایت]] او را فراهم میآورد و {{متن حدیث|وَ هُدِيَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ}}<ref>بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۵۱.</ref>. | |||
*تمسّک به [[اهل بیت]]{{عم}} [[انسان]] را از [[ضلالت]] و [[گمراهی]] حفظ {{متن حدیث|مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا}} و اعتصام به آنها [[انسان]] را [[هدایت]] میکند: {{متن حدیث|وَ هُدِيَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ}}<ref>بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۵۱.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۳-۹۴.</ref>. | |||
===[[تبعیت]]=== | |||
*[[تبعیت]] به معنای [[پیروی]]، دنبالهروی، پذیرفتن، تعقیب کردن، موافقت کردن، [[فرمانبرداری]]، امتثال امر، و ملحق شدن است<ref>العین، ج۲، ص۷۸؛ لسان العرب، ج۸، ص۲۷؛ مجمع البحرین، ج۴، ص۳۰۵.</ref>. | |||
*اِتباع از [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}} در اصطلاح به معنای عمل نمودن به [[دستورات]] [[اهل بیت]]{{عم}} است، که در بسیاری از [[آیات قرآن]] و [[روایات]] بر آن تأکید شده است: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>. | |||
*بر پایه [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ}} اگر کسی بخواهد [[محبوب]] [[خدا]] شود، باید پیرو حبیب او باشد و [[اطاعت]] حبیبالله، [[انسان]] را [[محبوب]] [[خدا]] میسازد<ref>تفسیر تسنیم، ج۵، ص۵۹۵.</ref>. | |||
*راه [[تأسی]] به [[پیامبر]]{{صل}} و شبیه آن [[حضرت]] شدن، "[[محبّت]]" است. [[قرآن]] نیز [[دستور]] میدهد که اگر محبّ خدایید، در پی حبیب [[خدا]] حرکت کنید، تا از محبۀ بودن به [[محبوب]] شدن برسید: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>تفسیر تسنیم، ج۱۳، ص۳۷۵.</ref>. اگر [[خدا]] محبّ [[انسان]] شود، آثار خدایی در بندهای که [[محبوب]] اوست [[ظهور]] میکند<ref>تفسیر تسنیم، ج۱۴، ص۳۸.</ref>. | |||
*[[انسان]] برای پیمودن راه [[محبت]]، به [[راهنما]] [[نیازمند]] است، تا هر برنامهای را به [[دستور]] او انجام دهد؛ ازاینرو، [[خداوند]] به حبیب خود [[فرمان]] میدهد که به [[مردم]] بگوید اگر [[دوستدار]] خدایید، از من [[پیروی]] کنید، تا [[محبوب]] او شوید<ref>تفسیر تسنیم، ج۱۴، ص۳۸.</ref>: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ}}<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۴-۹۵.</ref>. | |||
*'''رابطه [[مودت]] با [[معرفت]] و [[اطاعت]]:''' [[مودت]]، واسطهای میان [[معرفت]] و [[اطاعت]] است. [[مودت]] از سویی معلول [[معرفت]] و از سویی، علّت [[طاعت]] است؛ زیرا [[مودت]]، بیمعرفت به دست نمیآید، چنانکه [[اطاعت]] نیز بیمودت، محقق نمیشود {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>. | |||
*نمیتوان ادعای [[محبت]] و [[مودت]] [[قربی]] را داشت و از سویی دیگر از آنها تبعیت نکرد و بلکه با آنها درگیر شد. بر همین پایه، وجود [[مبارک]] [[رسول خدا]]{{صل}} که حبیب خداست، [[اجر رسالت]] خویش را به [[دستور خداوند]] [[مودّت]] به [[قربی]] قرار داد: چنانکه [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هر که [[خدا]] را [[عصیان]] میکند، [[محب]] [[خدا]] نیست<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۵.</ref>. | |||
*[[محب]] هرگز درباره [[محبوب]] خود [[عصیان]] نمیورزد و آن هنگام که [[پیروی]] حبیب [[خدا]] در همه جوانب انجام گیرد، [[محب]] [[خدا]] بودن نیز در همه جوانب محقق میشود. [[فرمانبرداری]] کامل، [[محبت]] کامل میزاید و [[اطاعت]] ناقص، [[محبت]] ناقص؛ و تنها راه تکمیل [[محبت]]، همان [[پیروی]] است. | |||
*[[رهبر]] معظم [[انقلاب]] میفرماید: یکی از عواملی که میتواند در این زمینه مرکز باشد، عبارت است از وجود [[مقدّس]] [[نبی اکرم]]{{صل}} [[مسلمین]] روشنفکران [[اسلامی]] باید بر روی شخصیت و [[تعالیم]] این بزرگوار و [[محبّت]] به این بزرگوار، با دید همهگیر نسبت به [[اسلام]] سرمایهگذاری کنند. از جمله عواملی که میتواند محور این [[وحدت]] قرار گیرد و همه [[مسلمین]] میتوانند بر آن اتّفاق نظر کنند، تبعیّت از [[اهل بیت]] [[پیغمبر]]{{عم}} است. [[اهل بیت]] [[پیغمبر]]{{عم}} را همه [[مسلمین]] قبول دارند. البته [[شیعه]] [[اعتقاد به امامت]] آنان دارد؛ [[غیر شیعه]]، آنان را به معنای [[امامت]] در اصطلاح [[شیعی]]، [[امام]] نمیداند، لکن از بزرگان [[اسلام]] که میداند، [[خانواده]] [[پیغمبر]] که میداند، مطلّع از [[معارف]] و [[احکام اسلامی]] که میداند. [[مسلمین]] باید در عمل به کلمات ائمّه و [[اهل بیت]] [[پیغمبر]]{{عم}}، اتّفاق کلمه کنند. این یکی از وسایل [[وحدت]] است<ref>بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام و میهمانان خارجی شرکتکننده در کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی ۲۴/۵/۱۳۷۴.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۶.</ref>. | |||
===[[اطاعت]] از [[اهل بیت]]{{عم}}=== | |||
*[[اطاعت]]، پذیرشی برخاسته از میل و رغبت درونی و تمکین قلبی است، نه تحمیل بیرونی [[اطاعت]] از [[اهل بیت]]{{عم}} نیز به معنای [[عمل به دستورات]] آنها با میل و رغبت درونی است. | |||
*[[اطاعت]] از [[اولوالامر]] با [[اطاعت از خدا]] و رسولش همراه است و [[خدا]] به [[مؤمنان]] [[دستور]] داده تا از [[پیامبر]]{{صل}} و [[اولوالامر]] [[اطاعت]] کنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. | |||
*این مهم به عنوان یک [[حق]] بر گردن هر انسانی است که از [[امام]] خود [[اطاعت]] کند. از [[امام باقر]]{{ع}} پرسیده شد، [[حقّ]] [[امام]] بر [[مردم]] چیست؟ فرمود: [[حقّ]] [[امام]] بر [[مردم]] آن است که به سخنان او گوش فرا دهند و از او [[اطاعت]] کنند. {{متن حدیث|مَا حَقُّ الْإِمَامِ عَلَى النَّاسِ قَالَ حَقُّهُ عَلَيْهِمْ أَنْ يَسْمَعُوا لَهُ وَ يُطِيعُوا}}<ref>کافی، ج۱، ص۴۰۵.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۷.</ref>. | |||
*[[امیرمؤمنان]]{{ع}} میفرمایند: یکی از [[حقوق]] من بر گردن شما [[اطاعت]] از من است: {{متن حدیث| وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ... وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُم}}<ref>بحارالأنوار، ج۳۴، ص۴۸.</ref> ازاینرو، باید بدانیم که [[سعادت]] ما در پرتو گوش دادن و [[اطاعت]] کردن از [[خدا]] و [[اهل بیت]]{{عم}} است: {{متن قرآن|سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«شنیدیم و فرمان بردیم و آنانند که رستگارند» سوره نور، آیه ۵۱.</ref>. | |||
*[[رسول خدا]]{{صل}} مصادیق [[اولیالامر]] را [[فرزندان علی]] و [[فاطمه]]{{عم}} برشمردهاند: {{متن حدیث|قَالَ فِي قَوْلِ اللَّهِ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> قَالَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ}}<ref>بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۸۶.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۸.</ref>. | |||
===معیت با [[اهل بیت]]{{عم}}=== | |||
*یکی از [[دستورات]] [[خدا]] به [[مؤمنان]]، [[همراهی]] [[مؤمنان]] با [[صادقان]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>. | |||
*در پارهای از [[روایات شیعه]] و [[سنّی]]، [[صادقان]]، [[پیامبر]] و [[اهل بیت]]{{عم}} او معرفی شدهاند: {{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ قَالَ مَعَ آلِ مُحَمَّدٍ{{عم}}}}<ref>بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۱.</ref>. | |||
*[[حافظ سلیمان قندوزی حنفی]] از [[سلمان فارسی]] [[نقل]] میکند<ref>ینابیع الموده، ص۱۱۵.</ref>، هنگامی که [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref> نازل شد، [[سلمان]] عرض کرد: "ای [[رسول خدا]] مفهوم [[آیه]] عام است یا خاص؟<ref>{{متن حدیث|يَا رَسُولَ اللَّهِ عَامَّةٌ هَذَا أَمْ خَاصَّةٌ}}:</ref> [[پیامبر]] فرمودند: کسانی که مامور به این دستوراند، عموم مؤمناناند، ولی صادقین برادرم علی{{ع}} و اوصیای بعد از او تا روز قیامت هستند<ref>{{متن حدیث|أَمَّا الْمَأْمُورُونَ فَعَامَّةُ الْمُؤْمِنِينَ أُمِرُوا بِذَلِكَ وَ أَمَّا الصَّادِقُونَ فَخَاصَّةٌ لِأَخِي عَلِيٍّ وَ أَوْصِيَائِي مِنْ بَعْدِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۸.</ref>. | |||
*[[خدای سبحان]] به [[مؤمنان]] میفرماید: [[پیغمبر]] نیز هم [[مظهر]] [[رحمت]] مطلقه است و هم [[مظهر]] [[رحمت]] خاصّه و هم [[مظهر]] [[غضب]] مخصوص؛ شما از او جلو نیفتید، بلکه دنبالهرو او باشید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند و پیامبرش پیش نیفتید» سوره حجرات، آیه ۱.</ref> هر جا او [[مهربان]] است، [[مهربان]]؛ هر جا خشمگین است، عصبانی؛ آنجا که امر میکند، امتثال کنید و آنجا که [[نهی]] میکند، ترک.... نه [[علم]] و [[اندیشه]] خویش را بر [[وحی الهی]] تحمیل کنید و نه [[عواطف]] و خواستههای خود را [[حاکم]] سازید، بلکه به [[مؤمنان]] [[مهربان]] باشید، گرچه از شما بیگانه باشند و به [[کافران]] سرسختی نشان دهید، گرچه از بستگان شما به شمار آیند. | |||
*معیّت با [[پیغمبر]] چونان "معیت معلولین [[علت]] ثالثه" نیست، بلکه همانند "معیّت [[علت]] و معلول" است، گاهی دو [[مأموم]] با هماند و گاه [[امام]] و [[مأموم]] با هم؛ شما که با [[پیغمبر]] هستید، آنگونه باشید که [[امام]] و [[مأموم]] باهماند، نه معیّت دو [[مأموم]] با یکدیگر. فرق اساسی این دوگونه معیّت آن است که در قسم نخست، معیّت [[مأموم]] به امامِ [[قائم]] است و [[مأموم]] به تبع [[امام]] با او معیّت دارد، ولی در قسم دوم، معیّت هر دو به شخص ثالث یا شیء ثالث وابسته است و آن [[امام]] است. کسی [[حق]] ندارد خود را در عرض [[پیغمبر]] قرار دهد؛ بلکه نظیر [[علت]] و معلول و [[امام]] و [[مأموم]] که تقدم از آنِ [[امام]] و تأخر از آنِ [[مأموم]] است، [[امام]]، مقدم است و [[مأموم]]، متأخر. او به تبع [[امام]]، [[افعال]] را انجام میدهد، ولی هر دو با هم [[نماز]] میخوانند، تقدم و تأخر هر یک محفوظ، ولی معیّت خارجی هم ملحوظ است<ref>جوادی آملی، عبدالله، سیره رسول اکرم در قرآن، ج۸ ص۳۰۲.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۹.</ref>. | |||
*در بیشتر [[زیارتنامهها]] آرزوی [[مصاحبت]] آمده است: {{متن حدیث|يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً}}<ref>وقعة صفین، ص۸.</ref>؛ ای کاش با شما بودم و به رستگاریِ [[عظیم]] میرسیدیم. | |||
*سالکان [[صراط مستقیم]] میتوانند پس از این که "با" صدیقان، [[شهیدان]] و [[صالحان]] بودند، "از" آنان شوند. در این میان تنها راه [[رسالت]] و [[نبوت]] همواره بر روی دیگران بسته است؛ زیرا آن، منصبی است [[الهی]] که با [[جعل]] [[خدای سبحان]] نصیب شایستگانِ آن میشود: {{متن قرآن|اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ}}<ref>«خداوند داناتر است که رسالت خود را کجا قرار دهد» سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref> ولی راه [[ولایت]]، [[امامت]] [[متقیان]]، [[ایمان]] و [[عمل صالح]] همواره بر چهره سالکان [[صالح]] گشوده است. ازاینرو، کسانی مانند "[[سلمان فارسی]]" از مرحله معیّت گذشته به [[مقام]] رفیع {{متن حدیث|مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ}} رسیدهاند و مانند "فضه خادمه" در [[فضیلت]] [[نزول]] [[سوره]] "هل أتی"، که برای [[اهل بیت]]{{عم}} است با آنان شریک میشود<ref>جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۱، ص۵۴۱.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۱۰۰.</ref>. | |||
===[[وفاداری]] در [[بیعت]]=== | |||
*یکی دیگر از [[حقوق امام]] بر گردن [[امت]] و [[وظایف امت]] نسبت به [[امام]]، [[وفاداری]] در [[بیعت با امام]] است. [[امیرمؤمنان]] میفرماید: [[حق]] من بر شما، [[وفاداری]] شما در [[بیعت]] با من است: {{متن حدیث|وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَيْعَةِ}}<ref>بحارالأنوار، ج۳۴، ص۴۸.</ref> و به فرموده [[رسول خدا]]{{صل}} کسی که بمیرد و [[بیعت]] [[امامی]] بر گردنش نباشد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةُ الْإِمَامِ أَوْ لَيْسَ فِي عُنُقِهِ عَهْدُ الْإِمَامِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۹۴.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۱۰۰.</ref>. | |||
*بر پایه [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«بیگمان آنان که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خداوند بیعت میکنند؛ دست خداوند بالای دستهای آنان است؛ از این روی هر که پیمان شکند به زیان خویش میشکند و هر کس به آنچه با خداوند پیمان بسته است وفا کند به زودی به او پاداشی سترگ خواهد داد» سوره فتح، آیه ۱۰.</ref> [[بیعت]] با [[رسول خدا]]{{صل}} چونان [[بیعت]] با خداست؛ یعنی بیعتکنندگان، متعهّد میشوند تا فرمانبر او باشند و [[اوامر و نواهی]] او را گردن نهند که این [[فرمانبرداری]] بیشک [[اطاعت]] خداست. از اینرو با تعبیر {{متن قرآن|يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ}} دست [[پیامبر]]{{صل}} را دست [[خدا]] نامیده است؛ چنانکه در [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى}}<ref>«و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref> رمی و [[خاک]] پاشیدن [[حضرت رسول]]{{صل}} را به خودش نسبت داده است<ref>جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۷، ص۶۱.</ref>. | |||
*ما [[مسلمانان]] هر روز با [[امام]] خود [[بیعت]] میکنیم و در روز دیگر آن را تجدید مینماییم، به گونهای که [[انحراف]] و زوال در آن راه نداشته باشد: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لَا أَحُولُ عَنْهَا وَ لَا أَزُولُ أَبَداً}}؛ {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ فِي كُلِّ يَوْمٍ عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي رَقَبَتِي}}<ref>مفتاح الجنان، دعای عهد.</ref> و این [[بیعت]] تا [[قیامت]] ادامه دارد: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ هَذِهِ بِيعَةٌ لَهُ فِي عُنُقِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}<ref>المزار الکبیر، لابن المشهدی.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۱۰۱.</ref>. | |||
===[[اجابت]] [[دعوت]] [[اهل بیت]]{{عم}}=== | |||
*هرگاه [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}} ما را بخوانند و [[یاری]] بخواهند، باید به [[دعوت]] آنها پاسخ دهیم <ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ... وَ الْإِجَابَةُ حِينَ أَدْعُوكُمْ}}؛ بحارالأنوار، ج۳۴، ص۴۸.</ref>. | |||
*در [[زیارت جامعه کبیره]] [[اقرار]] میکنیم که خواست شما را بر مطالبات، نیازها و [[اراده]] خودم، در هر حالی که باشم، مقدم میکنم <ref>{{متن حدیث|وَ مُقَدِّمُكُمْ أَمَامَ طَلِبَتِي وَ حَوَائِجِي وَ إِرَادَتِي فِي كُلِّ أَحْوَالِي وَ أُمُورِي}}؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.</ref>. | |||
*ما [[شیعیان]] باید آماده [[نصرت]] [[اهل بیت]]{{عم}} باشیم. این [[آمادگی]] را هم در [[قلب]]، هم در [[اراده]] و هم در میدان عمل پدید آوریم و ابراز کنیم<ref>{{متن حدیث|وَ قَلْبِي لَكُمْ سِلْمٌ وَ رَأْيِي لَكُمْ تَبَعٌ وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ}}؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.</ref>. | |||
در [[دعای عهد]] از [[خدا]] میخواهیم که ما را از [[انصار]] و اعوان [[امام زمان]] قرار دهد<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ}}؛ مفاتیح الجنان، دعای عهد.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۱۰۲.</ref>. | |||
===پرداخت [[حقوق]] [[مالی]]=== | |||
*پرداخت [[حقوق]] [[مالی]] [[ذویالقربی]]{{عم}} از دیگر [[وظایف امت]] [[مسلمان]] بهشمار میرود که امروزه بیشتر در قالب [[خمس]] جلوه کرده است: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى}}<ref>«بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) [ذیالقربی] و... است» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} در [[تبیین]] [[آیه]] فوق میفرمایند: {{متن حدیث|هُمْ قَرَابَةُ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}}، و الْخُمُسُ لِلَّهِ و لِلرَّسُولِ{{صل}} وَ لَنَا}}<ref>کافی، ج۱، ص۵۳۹.</ref>. | |||
*خدای متعالی [[صدقه]] را بر [[اهل بیت]]{{عم}} [[حرام]] نموده و [[خمس]] دادن به آنها را [[واجب]] نموده است:<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَمَّا حَرَّمَ عَلَيْنَا الصَّدَقَةَ أَنْزَلَ لَنَا الْخُمُسَ فَالصَّدَقَةُ عَلَيْنَا حَرَامٌ وَ الْخُمُسُ لَنَا فَرِيضَةٌ}}من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۴۱.</ref>. | |||
*و گاهی پرداخت [[حقوق]] [[مالی]] [[ذویالقربی]]، در قالب "[[انفال]]" است: {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ}}<ref>«از تو از انفال میپرسند بگو: انفال از آن خداوند و پیامبر است» سوره انفال، آیه ۱.</ref>. گاهی در قالب فیء است: {{متن قرآن|مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى}}<ref>«آنچه خداوند از (داراییهای) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و...» سوره حشر، آیه ۷.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۱۰۲-۱۰۳.</ref>. | |||
===[[تسلیم]] [[اهل بیت]]{{عم}} و [[جنگ]] با [[دشمنان]] آنها=== | |||
*[[تسلیم]] [[اهل بیت]]{{عم}} بودن، دستوری [[الهی]] است. [[خدای سبحان]] [[فرشتگان]] را موظف کرده که به همراه او بر [[پیامبر]] عظیمالشأن [[اسلام]]{{صل}} [[درود]] فرستند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.</ref> و در برابر [[راهنمایی]] آن [[حضرت]] [[تسلیم محض]] باشند. | |||
*ازاینرو، [[مؤمن]] واقعی کسی است که درون جانش، در برابر [[دستورات]] و [[حکم]] [[پیامبر]]{{صل}} [[تسلیم محض]] باشد و در خود احساس ضیق و تنگی نکند. | |||
*در [[زیارت عاشورا]] به [[سالار شهیدان]] عرض میکنیم: با آنان که تو با آنها اهل [[سازش]] بودی، [[سازش]] میکنیم و کسانی را که با آنان در [[جنگ]] بودی، ما نیز با آنها در جنگیم<ref>{{متن حدیث|يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ}}.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. | |||
*'''[[جنگ]] با [[دشمنان اهل بیت]]{{عم}}:''' | |||
*[[دین]] دارای دو جنبه است: [[تولی]] و [[محبّت]] و [[تسلیم]] و دیگر [[تبری]] و [[بغض]] و [[جنگ]]. مرتبه [[اعتقادی]] آن [[تولی و تبری]] است. مرتبه [[عاطفی]] آن [[حب]] و [[بغض]] است و مرتبه [[رفتاری]] آن [[تسلیم]] و [[جنگ]] است. | |||
*یکی از [[وظایف]] [[رفتاری]] [[امت]] نسبت به [[اهل بیت]]{{عم}} [[زندگی]] مسالمتآمیز با کسانی است که [[تسلیم]] آنهایند<ref>{{متن حدیث|سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ}}</ref> و [[جنگ]] بیامان با کسانی که با آنها سر [[جنگ]] و [[نزاع]] دارند: {{متن حدیث|وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ}}، از اینرو، هر [[اندیشه]] و عقیدهای که آنها [[حق]] دانستند و برای اثبات و تحقق آن کوشیدند، من نیز برای تحقق آن میکوشم<ref>{{متن حدیث|مُحَقِّقٌ لِمَا حَقَّقْتُمْ}}</ref>، و در برابر، هر [[مکتب]] و [[فکری]] را که آنها [[باطل]] دانستند و ابطال کردند، من نیز محققانه ابطال میکنم<ref>{{متن حدیث|مُبْطِلٌ لِمَا أَبْطَلْتُمْ}}.</ref> | |||
*در [[زیارت عاشورا]] به [[امام حسین]]{{ع}} عرض میکنیم: با آنان که تو با آنها اهل [[سازش]] بودی، [[سازش]] میکنیم و کسانی را که با آنان در [[جنگ]] بودی، ما نیز با آنها در جنگیم<ref>{{متن حدیث|سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ}}.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۱۰۴.</ref>. | |||
===[[انتظار فرج]] [[اهل بیت]]{{عم}}=== | |||
*مهمترین [[وظیفه]] [[مسلمانان]] و [[مؤمنان]] در [[عصر غیبت]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}}، [[انتظار فرج]] آنهاست. [[انتظار فرج]]، خود [[فرج]] است <ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ}}؛ | |||
الاحتجاج، ۱۷۳؛ بحار، ج۳۶، ص۳۸۷.</ref> [[انتظار فرج]] نه منحصر به [[عصر غیبت]] است و نه منحصر به [[فرج]] [[امام]]، بلکه هر عملی را در برمیگیرد؛ گرچه [[انتظار]] [[حضرت بقیة الله]]{{ع}} در [[عصر غیبت]]، بالاترین انتظارهاست. | |||
*[[امام صادق]]{{ع}} میفرمایند: [[منتظر فرج]] باشید و از [[خدا]] [[ناامید]] نباشید. بهدرستی که [[انتظار فرج]] [[بهترین]] [[اعمال]] است<ref>{{متن حدیث| انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالأنوار، ج۱۰، ص۹۴.</ref>. | |||
*بر پایه [[روایات]]، [[انتظار فرج]] یک عمل است <ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۸.</ref>، آن هم عملی جهادی<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالأنوار، ج۷۴، ص۱۴۱.</ref>. | |||
*[[انتظار فرج]] هم [[برترین]] [[عبادات]] است<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.</ref>، هم [[برترین]] [[اعمال]]<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ | |||
بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۸.</ref> و هم محبوبترین [[اعمال]]<ref>{{متن حدیث|أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}بحارالأنوار، ج۱۰، ص۹۴.</ref>. | |||
*[[امام رضا]]{{ع}} میفرمایند: [[منتظران]] باید [[انتظار]] خود را با [[صبر]]، [[معاشرت نیکو]]، [[حسن]] همجواری، [[ترویج]] [[معروف]]، [[خودداری]] از اذیت دیگران، گشادهرویی، [[پندپذیری]] و [[رحمت]] برای [[مؤمنان]] همراه نمایند <ref>{{متن حدیث|انْتِظَارَ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ وَ حُسْنَ الصُّحْبَةِ وَ حُسْنَ الْجِوَارِ وَ بَذْلَ الْمَعْرُوفِ وَ كَفَّ الْأَذَى وَ بَسْطَ الْوَجْهِ وَ النَّصِيحَةَ وَ الرَّحْمَةَ لِلْمُؤْمِنِينَ}}؛ بحارالأنوار، ج۱۰، ص۳۶۱.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۱۰۵.</ref>. | |||
*[[رهبر]] معظم [[انقلاب]] میفرماید: [[انتظار]]، یک عمل است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، [[خیال]] کرد که [[انتظار]] یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و [[منتظر]] بمانیم تا یک کاری بشود<ref>بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان ۲۹/۶/۱۳۸۴.</ref>. [[انتظار]] یعنی قانع نشدن، قبول نکردن وضع موجودِ [[زندگی]] [[انسان]] و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب. [[انتظار]] به معنای این است که ما باید خود را برای [[سربازی امام زمان]] آماده کنیم. [[سربازی امام زمان]]، کار آسانی نیست<ref>همان، ۳۰/۷/۱۳۸۱.</ref>. ما آن وقتی میتوانیم حقیقتاً [[منتظر]] به حساب بیاییم که زمینه را آماده کنیم. برای [[ظهور]] [[مهدی موعود]] زمینه باید آماده بشود؛ و آن عبارت از عمل کردن به [[احکام اسلامی]] و [[حاکمیت قرآن]] و [[اسلام]] است<ref>بیانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع بزرگ مردم قم، ۳۰/۱۱/۱۳۷۰.</ref>. ما به [[زمان ظهور امام زمان]]{{ع}}، این [[محبوب]] [[حقیقی]] [[انسانها]] نزدیک شدهایم؛ زیرا معرفتها [[پیشرفت]] کرده است<ref>در جشن بزرگ منتظران ظهور همزمان با هفته بسیج و روز ولادت حضرت مهدی{{ع}} ۳/۹/۱۳۷۸.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۱۰۶.</ref>. | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||