پرش به محتوا

ضرورت عقلی امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
[[شئون]] و مسوولیت‌های [[پیامبر]] به غیر از دریافت و تلقی [[وحی]]- که عبارتند از [[تعلیم]] و تببین [[معارف]] و [[احکام]] و [[تربیت]] و [[تزکیه]] و [[زعامت]] و [[تصدی]] [[امور اجتماعی]] و [[هدایت]] [[امت اسلامی]]- همگی از اموری است که پس از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} ادامه دارد و تمام شدنی نیست. با توجه به [[خاتمیت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و نبود [[پیامبری]] برای [[هدایت]] [[انسان]] و عهده دار شدن [[شئون]] مربوط، تنها راه استمرار این حرکت، [[نظام امامت]] و [[جانشینی]] برای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است. بنابراین لازم است منصبی به عنوان [[جانشینی]] آن [[حضرت]] برای استمرار انجام [[وظائف]] باشد و نبود ساز و کاری برای استمرار [[شئون پیامبر]] اکرم{{صل}} از مصادیق روشن [[نقض غرض]] و خلاف [[حکمت]] محسوب می‌‌شود<ref>استمرار هر یک از شئون پیامبر در امر رسالت به صورت جداگانه می‌‌تواند مبنای استدلال بر ضرورت امامت باشد.</ref>.
[[شئون]] و مسوولیت‌های [[پیامبر]] به غیر از دریافت و تلقی [[وحی]]- که عبارتند از [[تعلیم]] و تببین [[معارف]] و [[احکام]] و [[تربیت]] و [[تزکیه]] و [[زعامت]] و [[تصدی]] [[امور اجتماعی]] و [[هدایت]] [[امت اسلامی]]- همگی از اموری است که پس از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} ادامه دارد و تمام شدنی نیست. با توجه به [[خاتمیت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و نبود [[پیامبری]] برای [[هدایت]] [[انسان]] و عهده دار شدن [[شئون]] مربوط، تنها راه استمرار این حرکت، [[نظام امامت]] و [[جانشینی]] برای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است. بنابراین لازم است منصبی به عنوان [[جانشینی]] آن [[حضرت]] برای استمرار انجام [[وظائف]] باشد و نبود ساز و کاری برای استمرار [[شئون پیامبر]] اکرم{{صل}} از مصادیق روشن [[نقض غرض]] و خلاف [[حکمت]] محسوب می‌‌شود<ref>استمرار هر یک از شئون پیامبر در امر رسالت به صورت جداگانه می‌‌تواند مبنای استدلال بر ضرورت امامت باشد.</ref>.
===[[وجوب]] مقدمی===
===[[وجوب]] مقدمی===
یکی از وجوه [[استدلال]] بر [[ضرورت]] [[امام]] اثبات [[ضرورت]] [[وجوب]] از [[باب ]]مقدمه [[واجب]] است. به این [[بیان]] که [[خداوند]] ما را [[مکلف]] به واجباتی مانند [[جهاد]] و [[اجرای حدود]] و [[قصاص]] و عبادت‌های جمعی مانند [[نماز جمعه]] و [[عید]] کرده است و تحقق این امور بدون وجود زعیم و [[پیشوایی]] [[با کفایت]] و [[شایسته]] ممکن نیست<ref>ر.ک: شرح المواقف، ج ۸، ص ۳۴۶.</ref>.
یکی از وجوه [[استدلال]] بر [[ضرورت]] [[امام]] اثبات [[ضرورت]] [[وجوب]] از بابمقدمه [[واجب]] است. به این [[بیان]] که [[خداوند]] ما را [[مکلف]] به واجباتی مانند [[جهاد]] و [[اجرای حدود]] و [[قصاص]] و عبادت‌های جمعی مانند [[نماز جمعه]] و [[عید]] کرده است و تحقق این امور بدون وجود زعیم و [[پیشوایی]] [[با کفایت]] و [[شایسته]] ممکن نیست<ref>ر.ک: شرح المواقف، ج ۸، ص ۳۴۶.</ref>.
[[علامه حلی]] در کتاب الفین برای اثبات [[وجوب امامت]] وبه [[وجوب]] مقدمی نیز استناد کرده است به این [[بیان]] که در [[جامعه اسلامی]] امور مهمی متوقف بر [[وجود امام]] است مانند ایجاد هماهنگی در [[جنگ]] و [[جهاد]]، [[اجرای حدود]]، [[تصدی]] امر [[قضاوت]] و [[عبادات]] [[اجتماعی]] مثل نمازعید و [[جمعه]] و ایجاد [[نظم اجتماعی]]. از سوی دیگر می‌‌دانیم مسلما [[شارع]] [[راضی]] به تعطیل این امور نیست و همه آنها متوقف بر [[وجود امام]] است. بنابراین [[وجود امام]] برای [[جامعه اسلامی]] لازم ضروری است<ref>الألفین، ص ۱۷ و ۳۴۶.</ref>
[[علامه حلی]] در کتاب الفین برای اثبات [[وجوب امامت]] وبه [[وجوب]] مقدمی نیز استناد کرده است به این [[بیان]] که در [[جامعه اسلامی]] امور مهمی متوقف بر [[وجود امام]] است مانند ایجاد هماهنگی در [[جنگ]] و [[جهاد]]، [[اجرای حدود]]، [[تصدی]] امر [[قضاوت]] و [[عبادات]] [[اجتماعی]] مثل نمازعید و [[جمعه]] و ایجاد [[نظم اجتماعی]]. از سوی دیگر می‌‌دانیم مسلما [[شارع]] [[راضی]] به تعطیل این امور نیست و همه آنها متوقف بر [[وجود امام]] است. بنابراین [[وجود امام]] برای [[جامعه اسلامی]] لازم ضروری است<ref>الألفین، ص ۱۷ و ۳۴۶.</ref>


خط ۲۹: خط ۲۹:
#'''ایجاد [[نظم]] بدون [[وجود امام]]''': کارکردهای [[امام]] به وسیله خود [[مردم]] قابل تحقق است یعنی [[مردم]] با آن مقدار از آگاهی‌هایی که از [[دین]] دارند و نیز اصول [[مسلم]] و پذیرفته شده عقلایی می‌‌توانند برای خود یک [[زندگی]] [[دینی]] و عرفی را تحقق بخشند بدون [[نیاز به امام]] و [[خلیفه]] به عنوان زعیم و [[رهبر دینی]]. مانند مردمی که خارج از [[تبعیت]] [[حکومت]] مرکزی به صورت قبیله‌ای [[زندگی]] منظم و منسجمی را دارند. '''پاسخ''': با آنچه در [[شئون امامت]] در درس‌های قبل گفته شد معلوم می‌‌گردد که واگذاری [[شئون]] و مسوولیت‌های [[امام]]- که تنها یکی از آنها ایجاد [[نظم]] است- به افراد [[جامعه]] چیزی غیر از تشتت و [[هرج و مرج]] در پی نخواهد داشت. و در صورت توافق بر فردی به عنوان زعیم و [[رهبر]] در برخی از طوایف و قبائل، در [[مقام عمل]] مطابقت [[کارها]] با [[احکام شرع]] نادیده گرفته می‌‌شود. علاوه بر این که تجربه نشان داده است زمانی که [[حکومت]] مرکزی از [[اقتدار]] لازم برخوردار نباشد [[نظم]] و انظباط گفته شده نیز به کلی از بین خواهد رفت<ref>ر.ک: شرح مواقف، ج۸، ص ۳۴۷.</ref>.
#'''ایجاد [[نظم]] بدون [[وجود امام]]''': کارکردهای [[امام]] به وسیله خود [[مردم]] قابل تحقق است یعنی [[مردم]] با آن مقدار از آگاهی‌هایی که از [[دین]] دارند و نیز اصول [[مسلم]] و پذیرفته شده عقلایی می‌‌توانند برای خود یک [[زندگی]] [[دینی]] و عرفی را تحقق بخشند بدون [[نیاز به امام]] و [[خلیفه]] به عنوان زعیم و [[رهبر دینی]]. مانند مردمی که خارج از [[تبعیت]] [[حکومت]] مرکزی به صورت قبیله‌ای [[زندگی]] منظم و منسجمی را دارند. '''پاسخ''': با آنچه در [[شئون امامت]] در درس‌های قبل گفته شد معلوم می‌‌گردد که واگذاری [[شئون]] و مسوولیت‌های [[امام]]- که تنها یکی از آنها ایجاد [[نظم]] است- به افراد [[جامعه]] چیزی غیر از تشتت و [[هرج و مرج]] در پی نخواهد داشت. و در صورت توافق بر فردی به عنوان زعیم و [[رهبر]] در برخی از طوایف و قبائل، در [[مقام عمل]] مطابقت [[کارها]] با [[احکام شرع]] نادیده گرفته می‌‌شود. علاوه بر این که تجربه نشان داده است زمانی که [[حکومت]] مرکزی از [[اقتدار]] لازم برخوردار نباشد [[نظم]] و انظباط گفته شده نیز به کلی از بین خواهد رفت<ref>ر.ک: شرح مواقف، ج۸، ص ۳۴۷.</ref>.
#'''عدم دسترسی [[مردم]] به [[امام]]''': دسترسی عموم [[مردم]] به [[پیشوای امت]] [[اسلامی]] مقدور نیست بنابراین [[نصب]] [[امامی]] که وقت [[نیاز]] نمی‌توان به او مراجعه کرد نمی‌تواند مصداق کار [[واجب]] و ضروری تلقی شود. '''پاسخ''': روش عقلا و اداره کارهای مربوط به [[شئون]] [[زندگی]] عادی دخالت مستقیم مدیران در تمام [[کارها]] نیست بلکه هر مدیر با برنامه ریزی و [[نظارت]] بر [[اجرا]] و به‌کارگیری افراد [[شایسته]] در امر [[اجرا]] و [[نظارت]] [[اقدام]] می‌‌کند و زعیم [[امت اسلامی]] نیز این گونه است یعنی [[امامت]] متوقف بر دخالت مستقیم و بدون واسطه نیست<ref>شرح مواقف، ج۸، ص ۳۴۷.</ref>.
#'''عدم دسترسی [[مردم]] به [[امام]]''': دسترسی عموم [[مردم]] به [[پیشوای امت]] [[اسلامی]] مقدور نیست بنابراین [[نصب]] [[امامی]] که وقت [[نیاز]] نمی‌توان به او مراجعه کرد نمی‌تواند مصداق کار [[واجب]] و ضروری تلقی شود. '''پاسخ''': روش عقلا و اداره کارهای مربوط به [[شئون]] [[زندگی]] عادی دخالت مستقیم مدیران در تمام [[کارها]] نیست بلکه هر مدیر با برنامه ریزی و [[نظارت]] بر [[اجرا]] و به‌کارگیری افراد [[شایسته]] در امر [[اجرا]] و [[نظارت]] [[اقدام]] می‌‌کند و زعیم [[امت اسلامی]] نیز این گونه است یعنی [[امامت]] متوقف بر دخالت مستقیم و بدون واسطه نیست<ref>شرح مواقف، ج۸، ص ۳۴۷.</ref>.
#'''عدم تحقق شرائط [[امامت]]''': [[امامت]] و [[زعامت]] [[امت اسلامی]] به عنوان [[خلافت]] و [[جانشینی]] از [[رسول خدا]]{{صل}} دارای شرائط و خصوصیاتی است که در بیشتر زمان‌ها فرد واجد همه آن شرائط، یافت نمی‌شود در نتیجه [[وجوب نصب امام]] از مصادیق {{عربی| تکلیف بما لا یطاق}} محسوب می‌‌گردد. '''پاسخ''': هر تکلیفی عقلاً مشروط به قدرت است و هر مقدار از شرائط که احراز نشود نسبت به آن، [[تکلیف]] از عهده برداشته می‌‌شود<ref>شرح مواقف، ج۸، ص ۳۴۷.</ref>. علاوه بر اینکه اشکال بر گروهی وارد است که [[نصب امام]] را [[واجب شرعی]] بر [[امت]] می‌‌دانند. اما بنابر اینکه [[نصب امام]] [[فعل خداوند]] باشد این اشکال از اساس ساقط است.
#'''عدم تحقق شرائط [[امامت]]''': [[امامت]] و [[زعامت]] [[امت اسلامی]] به عنوان [[خلافت]] و [[جانشینی]] از [[رسول خدا]]{{صل}} دارای شرائط و خصوصیاتی است که در بیشتر زمان‌ها فرد واجد همه آن شرائط، یافت نمی‌شود در نتیجه [[وجوب نصب امام]] از مصادیق {{عربی| تکلیف بما لا یطاق}} محسوب می‌‌گردد. '''پاسخ''': هر تکلیفی عقلاً مشروط به [[قدرت]] است و هر مقدار از شرائط که احراز نشود نسبت به آن، [[تکلیف]] از عهده برداشته می‌‌شود<ref>شرح مواقف، ج۸، ص ۳۴۷.</ref>. علاوه بر اینکه اشکال بر گروهی وارد است که [[نصب امام]] را [[واجب شرعی]] بر [[امت]] می‌‌دانند. اما بنابر اینکه [[نصب امام]] [[فعل خداوند]] باشد این اشکال از اساس ساقط است.
#'''[[امامت]] و [[خاتمیت]]'''
#'''[[امامت]] و [[خاتمیت]]'''
در بحث [[خاتمیت]] رشد و [[بلوغ]] [[فکری]] [[مردم]] [[حکمت]] بی نیازی از [[شریعت]] [[جدید]] شمرده شده است. حال ممکن است این سوال مطرح شود که [[بلوغ]] [[فکری]] می‌‌تواند سبب بی نیازی از [[امام]] و [[خلیفه]] باشد یعنی [[مؤمنان]] خود می‌‌توانند نیازهای [[دینی]] فردی و [[اجتماعی]] را از [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} برطرف کنند و دیگر چه احتیاجی به [[امام]] و [[جانشین رسول خدا]]{{صل}} است؟ '''پاسخ''': این سوال ناشی از خلط بین [[ختم نبوت]] و ختم [[دیانت]] است. توضیح مطلب این که [[ختم نبوت]] به معنای پایان یافتن شأنی است از [[شئون پیامبر]] یعنی [[دریافت وحی]] و [[شریعت]] برای [[ابلاغ]] به [[مردم]]. اما به اتفاق [[امت اسلامی]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[شئون]] دیگری غیر از [[دریافت وحی]] داشتند مانند: [[تبیین]] و توضیح [[معارف]] و [[احکام]] به [[دلیل]] [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>. و [[تولی]] امور و [[مدیریت]] و [[هدایت]] [[امت]] به [[دلیل]] [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>.
در بحث [[خاتمیت]] رشد و [[بلوغ]] [[فکری]] [[مردم]] [[حکمت]] بی نیازی از [[شریعت]] [[جدید]] شمرده شده است. حال ممکن است این سوال مطرح شود که [[بلوغ]] [[فکری]] می‌‌تواند سبب بی نیازی از [[امام]] و [[خلیفه]] باشد یعنی [[مؤمنان]] خود می‌‌توانند نیازهای [[دینی]] فردی و [[اجتماعی]] را از [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} برطرف کنند و دیگر چه احتیاجی به [[امام]] و [[جانشین رسول خدا]]{{صل}} است؟ '''پاسخ''': این سوال ناشی از خلط بین [[ختم نبوت]] و ختم [[دیانت]] است. توضیح مطلب این که [[ختم نبوت]] به معنای پایان یافتن شأنی است از [[شئون پیامبر]] یعنی [[دریافت وحی]] و [[شریعت]] برای [[ابلاغ]] به [[مردم]]. اما به اتفاق [[امت اسلامی]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[شئون]] دیگری غیر از [[دریافت وحی]] داشتند مانند: [[تبیین]] و توضیح [[معارف]] و [[احکام]] به [[دلیل]] [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>. و [[تولی]] امور و [[مدیریت]] و [[هدایت]] [[امت]] به [[دلیل]] [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>.


این [[کارها]] و مسؤولیت‌ها مستمر است و تعطیل پذیر و قابل اهمال نیست و از سوی دیگر برای رهایی از [[هرج و مرج]] و [[انحراف]] از [[موازین]] و مقررات [[دینی]]، متصدی معین و واجد خصوصیات و شرائطی را لازم دارد که از او به [[امام]] [[امت اسلامی]] تعبیر می‌‌شود.
این [[کارها]] و مسؤولیت‌ها مستمر است و تعطیل پذیر و قابل اهمال نیست و از سوی دیگر برای رهایی از [[هرج و مرج]] و [[انحراف]] از [[موازین]] و مقررات دینی، متصدی معین و واجد خصوصیات و شرائطی را لازم دارد که از او به [[امام]] [[امت اسلامی]] تعبیر می‌‌شود.
با این [[بیان]] معلوم شد که [[امامت]] نه تنها با [[خاتمیت]] تناقی ندارد بلکه مکمل معنای [[خاتمیت]] است. یعنی با [[وجود امام]] و [[جانشین رسول خدا]]{{صل}} و انجام دادن وظائفی که بر عهده آن [[حضرت]]{{صل}} در امر [[هدایت]] [[امت]] بود [[ختم رسالت]] معنای درست و معقولی می‌‌یابد.
با این [[بیان]] معلوم شد که [[امامت]] نه تنها با [[خاتمیت]] تناقی ندارد بلکه مکمل معنای [[خاتمیت]] است. یعنی با [[وجود امام]] و [[جانشین رسول خدا]]{{صل}} و انجام دادن وظائفی که بر عهده آن [[حضرت]]{{صل}} در امر [[هدایت]] [[امت]] بود [[ختم رسالت]] معنای درست و معقولی می‌‌یابد.


۷۳٬۳۶۴

ویرایش