پرش به محتوا

مقام امین الله: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۱۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰
خط ۲۶: خط ۲۶:
* در [[باور]] [[مسلمین]] این [[عقیده]] نهادینه شده که نباید "اسباب" را محدود به اسباب و وسایل مادّی دید، از این زاویه است که [[واسطه فیض]] بودن [[امامان معصوم]]{{عم}} در عرصه [[معنوی]] واضح می‌گردد. آنان در این عرصه امانتدارند و این "واسطه‌گری" را آن‌چنان که [[خداوند]] [[دستور]] داده انجام می‌دهند. گرچه بر این مطلب بارها تأكید کرده‌ایم که این "واسطه بودن" به [[اذن خداوند]] تبارک و تعالی است. این همه تأكید بدان جهت است که پیوسته بر این نکته تأکید کنیم که ما، در نهایت [[عشق]] به [[معصومین]] {{عم}}، هرگز آنان را از حدّی که خود تعیین کرده‌اند، بیرون نبرده، این گل‌های بی خار [[جهان هستی]] را "[[بندگان]] [[صالح]] [[خداوند]]" می‌دانیم، این در "عرصه [[تکوین]]".
* در [[باور]] [[مسلمین]] این [[عقیده]] نهادینه شده که نباید "اسباب" را محدود به اسباب و وسایل مادّی دید، از این زاویه است که [[واسطه فیض]] بودن [[امامان معصوم]]{{عم}} در عرصه [[معنوی]] واضح می‌گردد. آنان در این عرصه امانتدارند و این "واسطه‌گری" را آن‌چنان که [[خداوند]] [[دستور]] داده انجام می‌دهند. گرچه بر این مطلب بارها تأكید کرده‌ایم که این "واسطه بودن" به [[اذن خداوند]] تبارک و تعالی است. این همه تأكید بدان جهت است که پیوسته بر این نکته تأکید کنیم که ما، در نهایت [[عشق]] به [[معصومین]] {{عم}}، هرگز آنان را از حدّی که خود تعیین کرده‌اند، بیرون نبرده، این گل‌های بی خار [[جهان هستی]] را "[[بندگان]] [[صالح]] [[خداوند]]" می‌دانیم، این در "عرصه [[تکوین]]".


==تفسیر امانت در عرصه تشريع==
==[[تفسیر]] [[امانت]] در عرصه تشريع==
*اما در «عرصه تشریع»، [[امامان معصوم]]{{عم}} امنای خداوند بوده، نگهبان دین او هستند. اگر پاسداری این پاسداران گلستان دیانت نبود، بی تردید دشمنانی که تمام همّت خود را در جهت نابودی دین به کار گرفته بودند، کامروا می‌شدند، ولی حضور این نگهبانان شایسته دین بود که آنان را ناکام گذاشت.
*اما در "عرصه [[تشریع]]"، [[امامان معصوم]]{{عم}} امنای [[خداوند]] بوده، [[نگهبان دین]] او هستند. اگر پاسداری این پاسداران گلستان [[دیانت]] نبود، بی تردید دشمنانی که تمام همّت خود را در جهت نابودی [[دین]] به کار گرفته بودند، کامروا می‌شدند، ولی حضور این نگهبانان [[شایسته]] [[دین]] بود که آنان را ناکام گذاشت.
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[امام علی|امام علی ابن ابی‌طالب]]{{ع}} فرمود: «یا علی! من و تو و دو فرزندت حسن و حسین و نُه فرزند از فرزندان [[امام حسین]]{{عم}} و ارکان دین و پایه‌های اسلام هستیم؛ هرکس مطيع ما باشد، نجات می‌یابد و هرکس از ما جدا شود، سرانجامش جهنّم است».<ref>«یا علیّ! انا وانت وابناك الحسن والحسين وتسعة من ولد الحسين {{عم}} اركان الدين ودعائم الاسلام من تبعنا نجی ومن تخلّف عنّا فالی النار». بحارالأنوار: ۳۶/ ۲۷۲.</ref>
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[امام علی|امام علی ابن ابی‌طالب]]{{ع}} فرمود: "[[یا علی]]! من و تو و دو فرزندت [[حسن]] و [[حسین]] و نُه [[فرزند]] از [[فرزندان]] [[امام حسین]]{{عم}} و [[ارکان دین]] و پایه‌های [[اسلام]] هستیم؛ هرکس مطيع ما باشد، [[نجات]] می‌یابد و هرکس از ما جدا شود، سرانجامش جهنّم است"<ref>{{متن حدیث|يَا عَلِيُّ أَنَا وَ أَنْتَ وَ ابْنَاكَ: الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ، وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ أَرْكَانُ الدِّينِ وَ دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ، مَنْ تَبِعَنَا نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنَّا فَإِلَى النَّار}}؛ بحارالأنوار: ۳۶/ ۲۷۲.</ref>
*[[امام رضا]]{{ع}} در ضمن ویژگی‌هایی که برای امام معصوم {{عم}} می‌شمرد این است که: «ناصح لعباد الله حافظ لدين الله».<ref>«او دلسوز بندگان خدا و حافظ دین خداست». اصول کافی: ۱ / ۲۰۲.</ref>  
*[[امام رضا]]{{ع}} در ضمن ویژگی‌هایی که برای [[امام]] [[معصوم]] {{عم}} می‌شمرد این است که: "او [[دلسوز]] [[بندگان خدا]] و [[حافظ]] [[دین]] خداست"<ref>{{متن حدیث|نَاصِحٌ لِعِبَادِ اللَّهِ حَافِظٌ لِدِينِ اللَّه‏}}؛ اصول کافی: ۱ / ۲۰۲.</ref>  
*بی‌تردید اگر امامان معصوم{{عم}} نبودند که از مکتب پیامبر حراست کنند، از دین جز مطالبی سطحی و خرافات، چیزی باقی نمی‌ماند و دقیقاً اسلام به همان سرنوشتی مبتلا می‌شد که اکنون مسیحیت و یهودیت به آن مبتلا گشته است.
*بی‌تردید اگر [[امامان معصوم]]{{عم}} نبودند که از [[مکتب]] [[پیامبر]] حراست کنند، از [[دین]] جز مطالبی سطحی و [[خرافات]]، چیزی [[باقی]] نمی‌ماند و دقیقاً [[اسلام]] به همان سرنوشتی [[مبتلا]] می‌شد که اکنون [[مسیحیت]] و [[یهودیت]] به آن [[مبتلا]] گشته است.
*دشمنان خارجی و نفوذي‌ها تمام همّت خود را برای تحریف این مکتب به کار گرفتند، اما پاسداری نگهبانان اصیل اسلام؛ یعنی امامان معصوم {{عم}} آنان را ناکام گذاشت. مناسب است در این‌جا تنها به یک چهره غارتگر فرهنگی اشاره داشته باشم، او «کعب بن ماتع» معروف به «کعب الأحبار» است. وی یکی از بزرگترین دانشمندان یهود محسوب می‌شد. در عصر ابوبکر به ظاهر، اسلام را پذیرفت. او به مدینه آمده بود تا از آنجا به بیت المقدس رفته، در آن‌جا سکونت گزیند، ولی عمر به او اصرار کرد تا در مدينه بماند. او هم تا زمان عثمان در مدینه ماند، سپس به شام رفت و به معاویه پیوست! تمام تلاش «کعب»، نشر اخبار یهود بین مسلمانان بود و در این باره روایات دروغین فراوانی نشر داد، از جمله آن‌که گفت:
*[[دشمنان خارجی]] و نفوذي‌ها تمام همّت خود را برای [[تحریف]] این [[مکتب]] به کار گرفتند، اما پاسداری نگهبانان اصیل [[اسلام]]؛ یعنی [[امامان معصوم]] {{عم}} آنان را ناکام گذاشت. مناسب است در این‌جا تنها به یک چهره غارتگر [[فرهنگی]] اشاره داشته باشم، او "[[کعب بن ماتع]]" [[معروف]] به "[[کعب الأحبار]]" است. وی یکی از بزرگترین [[دانشمندان]] [[یهود]] محسوب می‌شد. در عصر [[ابوبکر]] به ظاهر، [[اسلام]] را پذیرفت. او به [[مدینه]] آمده بود تا از آنجا به [[بیت المقدس]] رفته، در آن‌جا سکونت گزیند، ولی [[عمر]] به او [[اصرار]] کرد تا در مدينه بماند. او هم تا زمان [[عثمان]] در [[مدینه]] ماند، سپس به [[شام]] رفت و به [[معاویه]] پیوست! تمام تلاش [[کعب الأحبار]]، نشر [[اخبار]] [[یهود]] بین [[مسلمانان]] بود و در این باره [[روایات]] دروغین فراوانی نشر داد، از جمله آن‌که گفت:"خانه [[کعبه]] هر روز صبحگاهان برای [[بیت المقدس]] [[سجده]] می‌کند!!"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْكَعْبَةَ تَسْجُدُ لِبَيْتِ الْمَقْدِسِ فِي كُلِّ غَدَاةٍ }}؛ فروع کافی: ۴ / ۲۴۰ - ۲۳۹ / ح ۱؛ وسائل الشيعه: ۱۳ / ۲۶۲.</ref>
*{{عربی|"انّ الكعبة تسجد لبيت المقدس فی كلّ غداة!!"}}.<ref>«خانه کعبه هر روز صبحگاهان برای بیت المقدس سجده می‌کند!!». فروع کافی: ۴ / ۲۴۰ - ۲۳۹ / ح ۱؛ وسائل الشيعه: ۱۳ / ۲۶۲.</ref>
*جالب این‌جاست که این [[روایت]] را برای [[امام باقر]]{{ع}} خواندند و گفتند: "[[کعب الأحبار]] راست گفته است!". [[حضرت]] فرمود: "[[دروغ]] گفتی و [[کعب الأحبار]] چون تو [[دروغ]] گفت"<ref> فروع کافی: ۴ / ۲۴۰ - ۲۳۹ / ح ۱؛ وسائل الشيعه: ۱۳ / ۲۶۲.</ref>.
*جالب این‌جاست که این روایت را برای [[امام باقر]]{{ع}} خواندند و گفتند: «کعب راست گفته است!». حضرت فرمود: «دروغ گفتی و کعب چون تو دروغ گفت».<ref> فروع کافی: ۴ / ۲۴۰ - ۲۳۹ / ح ۱؛ وسائل الشيعه: ۱۳ / ۲۶۲.</ref>
*"[[کعب الأحبار]]" در پی آن بود که [[یهودیّت]] را میان [[مسلمانان]] نشر داده و ارزش‌های آن را به عنوان ارزش‌های [[اسلامی]] جا بزند. او با [[تربیت]] شاگردانی، همانند [[ابوهریره]] دوسی، [[شبیخون]] گسترده [[فرهنگی]] را به [[مکتب اسلام]] سامان داد. [[کعب الأحبار]] می‌کوشید به [[ابوهریره]] -که از عصر [[معاویه]] به بعد اهمّیّت یافت- تعليمات خاصّی بدهد و او را با [[بینش]] [[یهودی]] سیراب سازد. [[ابوهریره]]، علاوه بر [[روایات]] فراوانی که بدون نام از "کعب" [[نقل]] می‌کند، در مواردی هم به وضوح نام کعب را هم می‌برد.<ref> الإصابة في تمييز الصحابه: ۳ / ۳۱۷؛ تاریخ الامم والملوك: ۱ / ۷۷.</ref>
*«کعب» در پی آن بود که یهودیّت را میان مسلمانان نشر داده و ارزش‌های آن را به عنوان ارزش‌های اسلامی جا بزند. او با تربیت شاگردانی، همانند ابوهریره دوسی، شبیخون گسترده فرهنگی را به مکتب اسلام سامان داد. کعب می‌کوشید به ابوهریره -که از عصر معاویه به بعد اهمّیّت یافت- تعليمات خاصّی بدهد و او را با بینش یهودی سیراب سازد. ابوهریره، علاوه بر روایات فراوانی که بدون نام از «کعب» نقل می‌کند، در مواردی هم به وضوح نام کعب را هم می‌برد.<ref> الإصابة في تمييز الصحابه: ۳ / ۳۱۷؛ تاریخ الامم والملوك: ۱ / ۷۷.</ref>
*[[ابن کثیر]] می‌گوید: "[[ابوهریره]] در [[روایت]] کردن، تدلیس می‌کرد؛ یعنی آنچه از [[پیامبر]] {{صل}} شنیده و آنچه از کعب شنیده بود، برای [[مردم]] تعریف می‌کرد اما [[روایت]] کعب را از [[روایت]] [[پیامبر]] {{صل}} جدا نمی‌ساخت و معلوم نمی‌کرد".<ref> البداية والنهايه: ۸ / ۱۰۹.</ref>
*ابن کثیر می‌گوید: «ابوهریره در روایت کردن، تدلیس می‌کرد؛ یعنی آنچه از پیامبر {{صل}} شنیده و آنچه از کعب شنیده بود، برای مردم تعریف می‌کرد اما روایت کعب را از روایت پیامبر {{صل}} جدا نمی‌ساخت و معلوم نمی‌کرد».<ref> البداية والنهايه: ۸ / ۱۰۹.</ref>
*[[احمد بن حنبل]] در [[مسند]] خود [[روایت]] کرده که: "[[ابوهریره]]، [[حدیثی]] را [[روایت]] کرد، حاضران به او گفتند: این را که [[نقل]] کردی از [[پیامبر]] {{صل}} بود یا از کیسه خودت می‌باشد؟ [[ابوهریره]] گفت: از کیسه خودم می‌باشد!!".<ref> مسند احمد: ۲/ ۳۴۳.</ref>
*احمد بن حنبل در مسند خود روایت کرده که: «ابوهریره، حدیثی را روایت کرد، حاضران به او گفتند: این را که نقل کردی از پیامبر {{صل}} بود یا از کیسه خودت می‌باشد؟ ابوهریره گفت: از کیسه خودم می‌باشد!!».<ref> مسند احمد: ۲/ ۳۴۳.</ref>
*با این که [[ابوهریره]] در سال هشتم [[هجرت]]، [[مسلمان]] شد و کمتر از دو سال در [[خدمت]] [[پیامبر]] {{صل}} بود، تنها در [[مسند]] بقی بن مخلد اندلسی ۵۳۷۴ [[حدیث]] از وی [[نقل]] شده است! او آن‌قدر دروغ‌پردازی کرد که [[عمر]] او را از [[نقل]] حديث [[ممنوع]] کرد و گفت: "اگر از [[نقل]] [[حدیث]] دست نکشی، تو را به سرزمین دوس (که وطن اصلی‌اش بود) [[تبعید]] خواهم کرد".<ref> نگاهی به نقش ائمه در احیای دین: ۱۷۱.</ref>
*با این که ابوهریره در سال هشتم هجرت، مسلمان شد و کمتر از دو سال در خدمت پیامبر {{صل}} بود، تنها در مسند بقی بن مخلد اندلسی ۵۳۷۴ حدیث از وی نقل شده است! او آن‌قدر دروغ‌پردازی کرد که عمر او را از نقل حديث ممنوع کرد و گفت: «اگر از نقل حدیث دست نکشی، تو را به سرزمین دوس (که وطن اصلی‌اش بود) تبعید خواهم کرد».<ref> نگاهی به نقش ائمه در احیای دین: ۱۷۱.</ref>
*مولا [[علی]] {{ع}} فرمود: "[[دروغ]] پردازترین کسان بر [[پیامبر]] {{صل}} [[ابوهریره]] است"<ref>{{متن حدیث| أَكْذَبُ النَّاسِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَبُو هُرَيْرَةَ الدَّوْسِيُّ}}؛ بحارالأنوار: ۳۴/ ۲۸۷؛ سفينة البحار: ۴/ ۸۲۱.</ref>
*مولا علی {{ع}} فرمود: «دروغ پردازترین کسان بر پیامبر {{صل}} ابوهریره است».<ref>«اكذب الناس على رسول الله {{صل}} ابوهریرة الدوسی». بحارالأنوار: ۳۴/ ۲۸۷؛ سفينة البحار: ۴/ ۸۲۱.</ref>
*این عنصر [[فاسد]]، دست پروریده کعب است. و از این‌گونه عناصر نفوذی پس از [[پیامبر]] {{صل}} فراوان بودند که روایتشان بخصوص در کتب اهل [[سنّت]]، فراوان است.
*این عنصر فاسد، دست پروریده کعب است. و از این‌گونه عناصر نفوذی پس از پیامبر {{صل}} فراوان بودند که روایتشان بخصوص در کتب اهل سنّت، فراوان است.
*این [[خدمت]] بزرگ [[امامان معصوم]]{{عم}} بود که در ابعاد مختلف، به [[تبیین]] [[اسلام]] پرداخته و به صورت شفّاف، [[اسلام ناب]] را از آنچه به اسم [[اسلام]] برای [[مردم]] مطرح می‌کردند، روشن نمودند. اگر بخواهیم نمونه‌های آن را در عرصه: [[اعتقادی]]، تفسیری، [[فقهی]] و ... بیاوریم از عهده این مقاله بیرون است و [[شایسته]] آن است که در این زمینه کتاب‌ها تدوین گردد.<ref> دوره ۱۲ جلدی کتاب "نگاهی به نقش ائمّه در احیای دین"، تألیف علّامه عسکری گامی ارزشمند در این راستاست.</ref>
*این خدمت بزرگ امامان معصوم{{عم}} بود که در ابعاد مختلف، به تبیین اسلام پرداخته و به صورت شفّاف، اسلام ناب را از آنچه به اسم اسلام برای مردم مطرح می‌کردند، روشن نمودند. اگر بخواهیم نمونه‌های آن را در عرصه: اعتقادی، تفسیری، فقهی و ... بیاوریم از عهده این مقاله بیرون است و شایسته آن است که در این زمینه کتاب‌ها تدوین گردد.<ref> دوره ۱۲ جلدی کتاب «نگاهی به نقش ائمّه در احیای دین»، تألیف علّامه عسکری گامی ارزشمند در این راستاست.</ref>
*[[امامان شیعه]] {{عم}} برای این [[امانتداری]]، از تمام آنچه در [[توان]] داشتند اعمّ از [[جان]]، [[مال]] و آبرو مایه گذاشتند و در عمل نشان دادند که امانتداران شایسته‌ای هستند و از آموزه‌های آنان توصیه به "[[امانتداری]] [[شایسته]]" بوده است.
*امامان شیعه {{عم}} برای این امانتداری، از تمام آنچه در توان داشتند اعمّ از جان، مال و آبرو مایه گذاشتند و در عمل نشان دادند که امانتداران شایسته‌ای هستند و از آموزه‌های آنان توصیه به «امانتداری شایسته» بوده است.


==ستایش مؤمنان به خاطر امانتداری==
==ستایش مؤمنان به خاطر امانتداری==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش