بداء در معارف مهدوی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'حضرت حق' به 'حضرت حق'
جز (جایگزینی متن - '{{جستارهای وابسته}}' به '') |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
بداء از نظر لغت به معنای [[آشکار]] شدن و روشن شدن است، اما در اصطلاح [[دینی]] به معنای «اتخاذ نظری [[جدید]] درباره یک امر» میباشد. بداء را از دو منظر میتوان مورد بررسی قرار داد، یکی بداء میان مخلوقات و دیگری بداء از جانب [[خدای متعال]]. | بداء از نظر لغت به معنای [[آشکار]] شدن و روشن شدن است، اما در اصطلاح [[دینی]] به معنای «اتخاذ نظری [[جدید]] درباره یک امر» میباشد. بداء را از دو منظر میتوان مورد بررسی قرار داد، یکی بداء میان مخلوقات و دیگری بداء از جانب [[خدای متعال]]. | ||
بداء در میان مخلوقات ممکن است به خاطر ارتقای [[دانش]]، [[پشیمانی]]، [[فراموشی]]، [[جهل]] و یا [[ضعف]] و [[ناتوانی]] باشد؛ به این معنا که شخص از روی [[نادانی]] و [[فراموشی]]، کاری را که قرار بوده انجام دهد، انجام نمیدهد، یا اینکه [[اراده]] کاری را میکند، اما [[قدرت]] و [[توانایی]] انجام آن کار را پیدا نمیکند و خلاف تصمیم خود عمل میکند. بداء در میان مخلوقات مستلزم نوعی [[جهل]] در آن نیز هست، یعنی شخصی که برای او تغییری در تصمیماتش انجام میگیرد، از اول به این تغییر تصمیم خود واقف نبوده بلکه با گذشت زمان این تغییر ایجاد شده است. | بداء در میان مخلوقات ممکن است به خاطر ارتقای [[دانش]]، [[پشیمانی]]، [[فراموشی]]، [[جهل]] و یا [[ضعف]] و [[ناتوانی]] باشد؛ به این معنا که شخص از روی [[نادانی]] و [[فراموشی]]، کاری را که قرار بوده انجام دهد، انجام نمیدهد، یا اینکه [[اراده]] کاری را میکند، اما [[قدرت]] و [[توانایی]] انجام آن کار را پیدا نمیکند و خلاف تصمیم خود عمل میکند. بداء در میان مخلوقات مستلزم نوعی [[جهل]] در آن نیز هست، یعنی شخصی که برای او تغییری در تصمیماتش انجام میگیرد، از اول به این تغییر تصمیم خود واقف نبوده بلکه با گذشت زمان این تغییر ایجاد شده است. | ||
اما بداء درباره [[حضرت | اما بداء درباره [[حضرت حق]] جلوعلا، هیچ کدام از این ویژگیها را نخواهد داشت زیرا [[خداوند]] به صفاتی چون [[فراموشی]]، [[جهل]] و [[ناتوانی]] توصیف نمیشود، بلکه او بر هر کاری توانا و به همه چیز داناست. | ||
[[شیخ صدوق]] در کتاب [[شریف]] «[[توحید]]» در باب بداء میفرماید: بداء بدان معنایی که [[مردم]] [[نادان]] میپندارند نیست، زیرا [[خداوند]] از هر گونه [[ندامت]] و [[پشیمانی]] منزه است. اما این [[واجب]] است که [[اقرار]] کنیم، [[خدای عزوجل]] میتواند امری را بیافریند و آن را زودتر از امر دیگری قرار دهد و یا خلقی را معدوم کرده و خلقی [[جدید]] حادث کند، و یا به مسئلهای [[دستور]] دهد و سپس از انجام آن [[نهی]] نماید، یا از کاری [[مردم]] را باز دارد و سپس به انجام آن [[فرمان]] دهد. مثال این گونه بداء، [[نسخ]] شدن شریعتهای پیشین و یا تغییر [[قبله]] [[مسلمین]] است. خدایی که [[مردم]] را در این زمان به انجام کاری [[دستور]] میدهد، میداند که اکنون [[صلاح]] [[بندگان]] در انجام چنین کاری است، این را نیز میداند که در زمان دیگری [[صلاح]] [[بندگان]] در عدم انجام همان کار است، بنابراین وقتی زمانی فرا رسد که [[صلاح]] در عدم انجام آن کار است، به [[یقین]] بندگانش را به امری که صلاحشان باشد [[دستور]] خواهد داد. | [[شیخ صدوق]] در کتاب [[شریف]] «[[توحید]]» در باب بداء میفرماید: بداء بدان معنایی که [[مردم]] [[نادان]] میپندارند نیست، زیرا [[خداوند]] از هر گونه [[ندامت]] و [[پشیمانی]] منزه است. اما این [[واجب]] است که [[اقرار]] کنیم، [[خدای عزوجل]] میتواند امری را بیافریند و آن را زودتر از امر دیگری قرار دهد و یا خلقی را معدوم کرده و خلقی [[جدید]] حادث کند، و یا به مسئلهای [[دستور]] دهد و سپس از انجام آن [[نهی]] نماید، یا از کاری [[مردم]] را باز دارد و سپس به انجام آن [[فرمان]] دهد. مثال این گونه بداء، [[نسخ]] شدن شریعتهای پیشین و یا تغییر [[قبله]] [[مسلمین]] است. خدایی که [[مردم]] را در این زمان به انجام کاری [[دستور]] میدهد، میداند که اکنون [[صلاح]] [[بندگان]] در انجام چنین کاری است، این را نیز میداند که در زمان دیگری [[صلاح]] [[بندگان]] در عدم انجام همان کار است، بنابراین وقتی زمانی فرا رسد که [[صلاح]] در عدم انجام آن کار است، به [[یقین]] بندگانش را به امری که صلاحشان باشد [[دستور]] خواهد داد. |