پرش به محتوا

رضایت از تقدیر الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حضرت حق' به 'حضرت حق'
جز (جایگزینی متن - 'حضرت حق' به 'حضرت حق')
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*این ملکه، در مقابل [[نارضایتی]] از مقدّرات [[الهی]] و ناخوش داشتن آن قرار دارد؛ و عبارت از ملکه‌ای است که [[قلب]] صاحبش را تابع خواست [[مولی]] - جلَّ وعلا! - قرار می‌‌دهد. از این رو بنده‌ای که به این ملکه دست یافته، هرآنچه را [[حضرت]] [[حق]] [[دوست]] بدارد [[دوست]] خواهد داشت، و هر آنچه را او ناخوش بدارد ناخوش خواهد داشت؛ [[رضایت]] او [[رضایت]] او خواهد بود، و نارضایی‌اش نارضایی او. [[حضرت]] [[سید]] الشُّهداء چون [[نیّت]] نمودند که رو به سوی [[عراق]] کنند فرمودند: "آنچه [[خداوند]] بدان [[راضی]] است، ما [[اهل بیت]] نیز به همان [[راضی]] هستیم"<ref>{{متن حدیث|رِضَى اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَيْتِ}}؛ بحارالأنوار، ج۴۴، ص۳۶۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۹.</ref>.
*این ملکه، در مقابل [[نارضایتی]] از مقدّرات [[الهی]] و ناخوش داشتن آن قرار دارد؛ و عبارت از ملکه‌ای است که [[قلب]] صاحبش را تابع خواست [[مولی]] - جلَّ وعلا! - قرار می‌‌دهد. از این رو بنده‌ای که به این ملکه دست یافته، هرآنچه را [[حضرت حق]] [[دوست]] بدارد [[دوست]] خواهد داشت، و هر آنچه را او ناخوش بدارد ناخوش خواهد داشت؛ [[رضایت]] او [[رضایت]] او خواهد بود، و نارضایی‌اش نارضایی او. [[حضرت]] [[سید]] الشُّهداء چون [[نیّت]] نمودند که رو به سوی [[عراق]] کنند فرمودند: "آنچه [[خداوند]] بدان [[راضی]] است، ما [[اهل بیت]] نیز به همان [[راضی]] هستیم"<ref>{{متن حدیث|رِضَى اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَيْتِ}}؛ بحارالأنوار، ج۴۴، ص۳۶۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۹.</ref>.


==آثار [[قرآنی]] [[فضیلت]] [[رضایت]] به مقدّرات [[الهی]]==
==آثار [[قرآنی]] [[فضیلت]] [[رضایت]] به مقدّرات [[الهی]]==
*[[قرآن کریم]]، در مرتبه نخست از اینان یاد، و آنان را مورد [[رضایت]] [[حضرت]] [[حق]] قلمداد می‌‌کند: {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}<ref>«خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند» سوره مائده، آیه ۱۱۹ و نیز سوره توبه، آیه ۱۰۰ و سوره مجادله، آیه ۲۲ و سوره بینه، آیه ۸.</ref>.
*[[قرآن کریم]]، در مرتبه نخست از اینان یاد، و آنان را مورد [[رضایت]] [[حضرت حق]] قلمداد می‌‌کند: {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}<ref>«خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند» سوره مائده، آیه ۱۱۹ و نیز سوره توبه، آیه ۱۰۰ و سوره مجادله، آیه ۲۲ و سوره بینه، آیه ۸.</ref>.
*در بسیاری از [[آیات قرآن]]، این [[رضایت]] از [[بهشت]] نیز بزرگ‌تر و حتی از [[بهشت]] عدن نیز ارزشمندتر دانسته شده است: {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستان‌هایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاه‌هایی پاک در بوستان‌های جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.</ref>
*در بسیاری از [[آیات قرآن]]، این [[رضایت]] از [[بهشت]] نیز بزرگ‌تر و حتی از [[بهشت]] عدن نیز ارزشمندتر دانسته شده است: {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستان‌هایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاه‌هایی پاک در بوستان‌های جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.</ref>
*در مرتبه دوّم، نعمتی برای آنان یاد می‌‌شود که در نگرۀ [[قرآنی]]، هیچ چیزی [[برتر]] و اشرف از آن نیست؛ و آن این است که رضایتمندان به [[تقدیر الهی]]، نزد او - جلَّ وعلا! - در بهشتش به‌سر می‌‌برند: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.</ref>.
*در مرتبه دوّم، نعمتی برای آنان یاد می‌‌شود که در نگرۀ [[قرآنی]]، هیچ چیزی [[برتر]] و اشرف از آن نیست؛ و آن این است که رضایتمندان به [[تقدیر الهی]]، نزد او - جلَّ وعلا! - در بهشتش به‌سر می‌‌برند: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.</ref>.
خط ۳۲: خط ۳۲:
*به عبارت دیگر، او به [[قضاء]] [[الهی]] [[راضی]] می‌‌باشد، چه [[یقین]] دارد که [[نظام]] کامل هستی مقتضی پدید آمدن چنین مشکلاتی برای او بوده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۳-۴۴.</ref>.
*به عبارت دیگر، او به [[قضاء]] [[الهی]] [[راضی]] می‌‌باشد، چه [[یقین]] دارد که [[نظام]] کامل هستی مقتضی پدید آمدن چنین مشکلاتی برای او بوده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۳-۴۴.</ref>.
===مرتبه دوّم===
===مرتبه دوّم===
*[[رضایت]] [[آدمی]] نسبت به [[مصیبت‌ها]] و بلاهایی است که در مسیر [[زندگی]] برای او پدید می‌‌آید؛ چه او در می‌‌یابد که این [[مصیبت‌ها]] از جانب [[حضرت]] [[حق]] - جلَّ وعلا! ۔ بوده، و بدین ترتیب چون منبع آن [[مصیبت‌ها]] زیباست، خود آن [[بلاها]] و [[مصیبت‌ها]] را نیز زیبا می‌‌داند، و بدان به چشم [[زیبایی]] مطلق می‌‌نگرد!. برای واصلان به این مرتبه، [[بلا]] [[محبوب]] و [[دوست]] داشتنی است، چرا که از جانب [[محبوب]] به او رسیده است؛ [[حضرت]] [[حق]] خود می‌‌فرماید: {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست بی‌گمان تو بر هر کاری توانایی» سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref>.
*[[رضایت]] [[آدمی]] نسبت به [[مصیبت‌ها]] و بلاهایی است که در مسیر [[زندگی]] برای او پدید می‌‌آید؛ چه او در می‌‌یابد که این [[مصیبت‌ها]] از جانب [[حضرت حق]] - جلَّ وعلا! ۔ بوده، و بدین ترتیب چون منبع آن [[مصیبت‌ها]] زیباست، خود آن [[بلاها]] و [[مصیبت‌ها]] را نیز زیبا می‌‌داند، و بدان به چشم [[زیبایی]] مطلق می‌‌نگرد!. برای واصلان به این مرتبه، [[بلا]] [[محبوب]] و [[دوست]] داشتنی است، چرا که از جانب [[محبوب]] به او رسیده است؛ [[حضرت حق]] خود می‌‌فرماید: {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست بی‌گمان تو بر هر کاری توانایی» سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref>.
*مرتبه نخست، از [[معرفت]] و [[شناخت]] نسبت به [[حضرت]] [[حق]] پدید می‌‌آمد؛ و این مرتبه از [[محبّت]] [[الهی]] سرچشمه می‌‌گیرد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۴.</ref>.
*مرتبه نخست، از [[معرفت]] و [[شناخت]] نسبت به [[حضرت حق]] پدید می‌‌آمد؛ و این مرتبه از [[محبّت]] [[الهی]] سرچشمه می‌‌گیرد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۴.</ref>.
===مرتبه سوّم===
===مرتبه سوّم===
*مرتبه سوم [[فضیلت]] [[رضا]]، آن است که [[آدمی]] نسبت به [[بلاها]] [[راضی]] باشد؛ چرا که این [[رضایت]] را مقتضای [[قانون]] [[بندگی]] می‌‌شمارد. [[بنده]] بودن مقتضی آن است که [[بنده]] نسبت به [[اوامر]] و اراده‌های مولای خود [[رضایت]] داشته، نسبت به آن - هرچند تلخ و سخت نماید- اظهار [[ناراحتی]] ننماید. این مرتبه در [[قرآن کریم]] [[مقام تسلیم]] نامیده شده است. [[خداوند]] -عزّوجلَّ! - چنین مقامی را برای [[حضرت]] [[ابراهیم خلیل]]{{ع}} یاد می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ * إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و چه کس جز آنکه سبک مغز است از آیین ابراهیم روی می‌گرداند؟ در حالی که ما او را در این جهان برگزیده‌ایم و بی‌گمان او در جهان واپسین از شایستگان است * آنگاه که پروردگارش بدو فرمود: فرمانبردار باش، او گفت: فرمانبردار پروردگار جهانیانم» سوره بقره، آیه ۱۳۰-۱۳۱.</ref>
*مرتبه سوم [[فضیلت]] [[رضا]]، آن است که [[آدمی]] نسبت به [[بلاها]] [[راضی]] باشد؛ چرا که این [[رضایت]] را مقتضای [[قانون]] [[بندگی]] می‌‌شمارد. [[بنده]] بودن مقتضی آن است که [[بنده]] نسبت به [[اوامر]] و اراده‌های مولای خود [[رضایت]] داشته، نسبت به آن - هرچند تلخ و سخت نماید- اظهار [[ناراحتی]] ننماید. این مرتبه در [[قرآن کریم]] [[مقام تسلیم]] نامیده شده است. [[خداوند]] -عزّوجلَّ! - چنین مقامی را برای [[حضرت]] [[ابراهیم خلیل]]{{ع}} یاد می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ * إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و چه کس جز آنکه سبک مغز است از آیین ابراهیم روی می‌گرداند؟ در حالی که ما او را در این جهان برگزیده‌ایم و بی‌گمان او در جهان واپسین از شایستگان است * آنگاه که پروردگارش بدو فرمود: فرمانبردار باش، او گفت: فرمانبردار پروردگار جهانیانم» سوره بقره، آیه ۱۳۰-۱۳۱.</ref>
خط ۵۴: خط ۵۴:
*آورده‌اند که غلامی ادّعا می‌‌کرد که رسم [[بندگی]] و روش بنده‌پروری را به [[نیکی]] می‌‌شناسد. ارباب او تا او را بیازماید، فرمود تا به بندش کشند و در آن حال با تازیانه بر پشتش بنوازند. آن [[غلام]] امّا [[سکوت]] کرده بود و هرچند بر شدّت تازیانه‌ها می‌‌افزودند، او هیچ شکایت و فریادی از خود ظاهر نمی‌کرد. [[مولی]] که از [[سکوت]] او تعجّب کرده بود، علّت آن را از او باز پرسید؛ و [[غلام]] - که به‌حقیقت رسم [[بندگی]] و مولایی را می‌‌شناخت -، پاسخ داد: من [[بنده]] تواَم، از این رو [[صلاح]] و [[فلاح]] من به دست توست، اگر مرا بنوازی [[صلاح]] من در آن است و اگر مرا به تازیانه کِشی باز [[صلاح]] من در همان است، از این رو فریاد و [[ناراحتی]] من در مقابل شلاق‌های تو تنها می‌‌تواند از سر بی‌ادبی صورت گیرد، ورنه تو خود به حال من واقفی و [[صلاح]] مرا [[نیک]] می‌‌دانی!.
*آورده‌اند که غلامی ادّعا می‌‌کرد که رسم [[بندگی]] و روش بنده‌پروری را به [[نیکی]] می‌‌شناسد. ارباب او تا او را بیازماید، فرمود تا به بندش کشند و در آن حال با تازیانه بر پشتش بنوازند. آن [[غلام]] امّا [[سکوت]] کرده بود و هرچند بر شدّت تازیانه‌ها می‌‌افزودند، او هیچ شکایت و فریادی از خود ظاهر نمی‌کرد. [[مولی]] که از [[سکوت]] او تعجّب کرده بود، علّت آن را از او باز پرسید؛ و [[غلام]] - که به‌حقیقت رسم [[بندگی]] و مولایی را می‌‌شناخت -، پاسخ داد: من [[بنده]] تواَم، از این رو [[صلاح]] و [[فلاح]] من به دست توست، اگر مرا بنوازی [[صلاح]] من در آن است و اگر مرا به تازیانه کِشی باز [[صلاح]] من در همان است، از این رو فریاد و [[ناراحتی]] من در مقابل شلاق‌های تو تنها می‌‌تواند از سر بی‌ادبی صورت گیرد، ورنه تو خود به حال من واقفی و [[صلاح]] مرا [[نیک]] می‌‌دانی!.
*[[آیات]] و روایاتی که پیش از این [[نقل]] نمودیم نیز، بر همین مطلب دلالت می‌‌نماید.
*[[آیات]] و روایاتی که پیش از این [[نقل]] نمودیم نیز، بر همین مطلب دلالت می‌‌نماید.
*[[اهل دل]] نیز [[ناراحتی]] و فریادهای [[مردمان]] به هنگام بروز مشکلات و [[سختی‌ها]] را، تنها و تنها از سر بی‌ادبی با او و [[پستی]] [[نفس]] [[بنده]] می‌‌دانند و بس؛ [[حضرت]] [[حق]] نیز خود می‌‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا * وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا * إِلَّا الْمُصَلِّينَ}}<ref>«بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند * چون شرّی بدو رسد بی‌تاب است * و چون خیری بدو رسد بازدارنده است * جز نمازگزاران» سوره معارج، آیه ۱۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۹-۵۰.</ref>.
*[[اهل دل]] نیز [[ناراحتی]] و فریادهای [[مردمان]] به هنگام بروز مشکلات و [[سختی‌ها]] را، تنها و تنها از سر بی‌ادبی با او و [[پستی]] [[نفس]] [[بنده]] می‌‌دانند و بس؛ [[حضرت حق]] نیز خود می‌‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا * وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا * إِلَّا الْمُصَلِّينَ}}<ref>«بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند * چون شرّی بدو رسد بی‌تاب است * و چون خیری بدو رسد بازدارنده است * جز نمازگزاران» سوره معارج، آیه ۱۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۹-۵۰.</ref>.
===[[رضایت]] [[تکوینی]]===
===[[رضایت]] [[تکوینی]]===
*مراد از [[رضایت]] [[تکوینی]] امّا، آن است که [[آدمی]] - همچون دیگر موجودات – به‌گونه [[تکوینی]] [[تسلیم]] [[قضای الهی]] و [[قدر]] او بوده، نسبت به آن [[رضایت]] حاصل کند. به دست آوردن این نوع از [[رضایت]] نیز سخت مشکل است، و محتاج به [[ایمان]] قلبی راسخی می‌‌باشد؛ [[حضرت]] [[حق]] ما و شما را از این نوع از [[ایمان]] بهره‌مند فرماید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۵۰.</ref>.
*مراد از [[رضایت]] [[تکوینی]] امّا، آن است که [[آدمی]] - همچون دیگر موجودات – به‌گونه [[تکوینی]] [[تسلیم]] [[قضای الهی]] و [[قدر]] او بوده، نسبت به آن [[رضایت]] حاصل کند. به دست آوردن این نوع از [[رضایت]] نیز سخت مشکل است، و محتاج به [[ایمان]] قلبی راسخی می‌‌باشد؛ [[حضرت حق]] ما و شما را از این نوع از [[ایمان]] بهره‌مند فرماید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۵۰.</ref>.


==مطلب دوّم==
==مطلب دوّم==
خط ۶۴: خط ۶۴:
*بر این اساس، ما در اینجا با صرف نظر از نقد و بررسی آن جواب‌ها، تنها به طرح پاسخی که به نظر خود ما صحیح می‌‌نماید، می‌‌پردازیم. این پاسخ از [[قرآن کریم]] برگرفته شده، و می‌‌تواند [[روح]] جستجوگر [[انسان]] را آرام سازد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۵۰.</ref>.
*بر این اساس، ما در اینجا با صرف نظر از نقد و بررسی آن جواب‌ها، تنها به طرح پاسخی که به نظر خود ما صحیح می‌‌نماید، می‌‌پردازیم. این پاسخ از [[قرآن کریم]] برگرفته شده، و می‌‌تواند [[روح]] جستجوگر [[انسان]] را آرام سازد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۵۰.</ref>.
*آن پاسخ این است که: [[دعا]] و [[توسل]] از مهم‌ترین [[عبادات]] بوده، و ترک آن دو در [[قرآن کریم]] یکی از مراتب [[کفر]] عملی شمرده شده است: {{متن قرآن|ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ}}<ref>«مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>.
*آن پاسخ این است که: [[دعا]] و [[توسل]] از مهم‌ترین [[عبادات]] بوده، و ترک آن دو در [[قرآن کریم]] یکی از مراتب [[کفر]] عملی شمرده شده است: {{متن قرآن|ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ}}<ref>«مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>.
*از این رو، [[دعا]] [[کلامی]] است که به سوی [[آسمان]] پرواز می‌‌کند، همان‌گونه که [[قرآن کریم]] [[کلامی]] است که از [[آسمان]] به سوی [[زمین]] آمده است. بر این اساس [[انسان]] با [[خواندن]] [[قرآن]] به سخن [[حضرت]] [[حق]] گوش می‌‌دهد، و با [[دعا]] و [[مناجات]] با او سخن می‌‌گوید. جالب آنکه این هردو از زبان [[تلاوت]] کننده [[قرآن]] و [[دعا کننده]] صورت می‌‌گیرد. توجه به این نکته والا [[آدمی]] را از همه عالم و اجزاء آن روی گردان کرده به سوی او - جلَّ وعلا! - و واسطه‌های فیض‌اش متوجّه می‌‌سازد.
*از این رو، [[دعا]] [[کلامی]] است که به سوی [[آسمان]] پرواز می‌‌کند، همان‌گونه که [[قرآن کریم]] [[کلامی]] است که از [[آسمان]] به سوی [[زمین]] آمده است. بر این اساس [[انسان]] با [[خواندن]] [[قرآن]] به سخن [[حضرت حق]] گوش می‌‌دهد، و با [[دعا]] و [[مناجات]] با او سخن می‌‌گوید. جالب آنکه این هردو از زبان [[تلاوت]] کننده [[قرآن]] و [[دعا کننده]] صورت می‌‌گیرد. توجه به این نکته والا [[آدمی]] را از همه عالم و اجزاء آن روی گردان کرده به سوی او - جلَّ وعلا! - و واسطه‌های فیض‌اش متوجّه می‌‌سازد.
*با این وجود، [[دعا]] آثار بسیار دیگری نیز در پی دارد، که هریک از آنها به تنهایی از تمامی [[دنیا]] و اجزاء آن [[برتر]] شمرده می‌‌شود؛ بلکه بعضی از این آثار از خود [[بهشت]] و مراتب آن نیز والاتر است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۵۱.</ref>.
*با این وجود، [[دعا]] آثار بسیار دیگری نیز در پی دارد، که هریک از آنها به تنهایی از تمامی [[دنیا]] و اجزاء آن [[برتر]] شمرده می‌‌شود؛ بلکه بعضی از این آثار از خود [[بهشت]] و مراتب آن نیز والاتر است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۵۱.</ref>.


خط ۷۵: خط ۷۵:
==مطلب چهارم==
==مطلب چهارم==
*[[فضیلت]] [[رضایت]] به [[قضای الهی]] را، فوایدی بسیار است که پیش از این به شماری از آن اشاره شد. 
*[[فضیلت]] [[رضایت]] به [[قضای الهی]] را، فوایدی بسیار است که پیش از این به شماری از آن اشاره شد. 
*اکنون اضافه می‌‌کنیم که اگر این [[فضیلت]] والا را، هیچ فایده‌ای دیگر جز از برطرف کردن [[اندوه]] و [[ترس]] از [[قلب]] [[آدمی]]، و نشانیدن [[اطمینان]] و [[آرامش]] به جای آن نبود، باز همین مطلب کافی بود تا سالکان کوی کمال با شتاب به سوی آن روند، و در تحصیل آن تلاش نمایند. [[حضرت]] [[حق]] در این رابطه با [[ترغیب]] [[مؤمنین]] به تحصیل این [[فضیلت]] می‌‌فرماید: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ}}<ref>«هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است * تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید» سوره حدید، آیه ۲۲.</ref>؛
*اکنون اضافه می‌‌کنیم که اگر این [[فضیلت]] والا را، هیچ فایده‌ای دیگر جز از برطرف کردن [[اندوه]] و [[ترس]] از [[قلب]] [[آدمی]]، و نشانیدن [[اطمینان]] و [[آرامش]] به جای آن نبود، باز همین مطلب کافی بود تا سالکان کوی کمال با شتاب به سوی آن روند، و در تحصیل آن تلاش نمایند. [[حضرت حق]] در این رابطه با [[ترغیب]] [[مؤمنین]] به تحصیل این [[فضیلت]] می‌‌فرماید: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ}}<ref>«هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است * تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید» سوره حدید، آیه ۲۲.</ref>؛
*و نیز می‌‌فرماید: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره یونس، آیه ۶۲.</ref>.
*و نیز می‌‌فرماید: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره یونس، آیه ۶۲.</ref>.
*[[برتر]] از این، آنکه آنان که در دریای [[محبّت]] او غرقه شده‌اند، تنها به سوی او می‌‌نگرند؛ اینان نه به شیرینی [[دنیا]] نظری دارند، و نه حتّی به شیرینی [[آخرت]] نیم‌نگاهی می‌‌افکنند. آری! [[همسر فرعون]] در حالی که در زنجیرها به [[اسارت]] گرفته شده بود فریاد برآورد که: {{متن قرآن|رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانه‌ای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان» سوره تحریم، آیه ۱۱.</ref>؛
*[[برتر]] از این، آنکه آنان که در دریای [[محبّت]] او غرقه شده‌اند، تنها به سوی او می‌‌نگرند؛ اینان نه به شیرینی [[دنیا]] نظری دارند، و نه حتّی به شیرینی [[آخرت]] نیم‌نگاهی می‌‌افکنند. آری! [[همسر فرعون]] در حالی که در زنجیرها به [[اسارت]] گرفته شده بود فریاد برآورد که: {{متن قرآن|رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانه‌ای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان» سوره تحریم، آیه ۱۱.</ref>؛
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش