ریا در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'حضرت حق' به 'حضرت حق'
جز (جایگزینی متن - 'امّید' به 'امید') |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*در [[دانش]] [[اخلاق اسلامی]]، از دو [[اصلاح]] [[ریاء]] و سُمعه / [[خودنمایی]]، بسیار سخن رفته است. "[[ریاء]]" از رؤیت / دیدن، و "سُمْعَه" از سِماع / شنیدن، آمده است. مراد از این دو اصطلاح که به نحو کلّی میتوان آن دو را به "[[خودنمایی]]" ترجمه کرد، آن است که [[آدمی]] بهواسطه [[اعمال]] و افعالش، خود را در نظر دیگران بزرگ و برجسته جلوه دهد، بدینگونه که آنان تصوّر کنند که او تنها و تنها [[اعمال]] خود را برای [[حضرت | *در [[دانش]] [[اخلاق اسلامی]]، از دو [[اصلاح]] [[ریاء]] و سُمعه / [[خودنمایی]]، بسیار سخن رفته است. "[[ریاء]]" از رؤیت / دیدن، و "سُمْعَه" از سِماع / شنیدن، آمده است. مراد از این دو اصطلاح که به نحو کلّی میتوان آن دو را به "[[خودنمایی]]" ترجمه کرد، آن است که [[آدمی]] بهواسطه [[اعمال]] و افعالش، خود را در نظر دیگران بزرگ و برجسته جلوه دهد، بدینگونه که آنان تصوّر کنند که او تنها و تنها [[اعمال]] خود را برای [[حضرت حق]] به جای میآورد. از این رو از منزلتی [[عالی]] نزد او برخوردار است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۶۸.</ref>. | ||
==مراتب [[رذیلت]] [[خودنمایی]]== | ==مراتب [[رذیلت]] [[خودنمایی]]== | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
===مرتبه ضعیف [[خودنمایی]]=== | ===مرتبه ضعیف [[خودنمایی]]=== | ||
*نخستین مرتبه [[خودنمایی]]، آن است که [[آدمی]] در عین آنکه به مبدأ و [[معاد]] [[اعتقاد]] دارد، امّا [[افعال]] خود را بهگونهای انجام دهد، که در نظر دیگران جلوه کرده، او را از مرتبتی رفیع برخوردار سازد. | *نخستین مرتبه [[خودنمایی]]، آن است که [[آدمی]] در عین آنکه به مبدأ و [[معاد]] [[اعتقاد]] دارد، امّا [[افعال]] خود را بهگونهای انجام دهد، که در نظر دیگران جلوه کرده، او را از مرتبتی رفیع برخوردار سازد. | ||
*در این مرتبه، [[انسان]] [[مؤمن]]، [[عبادات]] خود را هرچند به [[توحید]] [[حضرت | *در این مرتبه، [[انسان]] [[مؤمن]]، [[عبادات]] خود را هرچند به [[توحید]] [[حضرت حق]] [[اعتقاد]] دارد، امّا برای جلب نظر دیگران انجام میدهد. این مرتبه موضوع بحث [[خودنمایی]] در [[علم]] [[اخلاق]] است، و هر آنچه در مذمّت این [[رذیلت]] گفته شده، نخست به همین مرتبه اشاره دارد. | ||
*این [[رذیلت]] در سرحدّ [[کفر]] بوده، و تمامی بزرگان [[دانش]] فقاهت، بر بطلان اعمالی که بر اساس آن انجام شود، هماوا بودهاند. | *این [[رذیلت]] در سرحدّ [[کفر]] بوده، و تمامی بزرگان [[دانش]] فقاهت، بر بطلان اعمالی که بر اساس آن انجام شود، هماوا بودهاند. | ||
*[[حضرت | *[[حضرت حق]] خود در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ}}<ref>«صدقههای خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را میبخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>؛ و میفرماید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاءَ قَرِينًا}}<ref>«و آن کسان که داراییهای خود را برای نشان دادن به مردم، میبخشند و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارند؛ و هر که شیطان همدم اوست بدهمدمی او راست» سوره نساء، آیه ۳۸.</ref>؛ و باز میفرماید: {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ * وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«پس وای بر (آن) نمازگزاران * آنان که از نماز خویش غافلند * کسانی که ریا میورزند * و زکات را باز میدارند» سوره ماعون، آیه ۴-۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۶۹.</ref>. | ||
*این مرتبه، خود از عرضی وسیع برخوردار بوده مراتبی چند را در خود خواهد داشت. ما در اینجا به سه مرتبه از این مراتب اشاره میکنیم: | *این مرتبه، خود از عرضی وسیع برخوردار بوده مراتبی چند را در خود خواهد داشت. ما در اینجا به سه مرتبه از این مراتب اشاره میکنیم: | ||
#[[رذیلت]] [[خودنمایی]]، آن است که [[آدمی]] عمل خود را تنها برای [[خداوند]] انجام دهد، اما انگیزه او در این عمل، آن باشد که با نشان دادن فعل خود به [[مردمان]]، منزلتی در [[قلوب]] آنان بیابد و از پایگاهی رفیع در میان آنان برخوردار شود. در اینجا [[نیّت]] [[الهی]]، امّا انگیزه ریائی خواهد بود. پر واضح است که این عمل مصداق بارز [[ریاء]] و [[خودنمایی]] است؛ از این رو در [[آیات]] و روایاتی که در همین سطور بدان اشاره کردیم، به [[سختی]] مورد [[نهی]] واقع شده است. اینگونه عمل نه تنها [[فاسد]] است، که در شمار [[گناهان]] بزرگ نیز شمرده شده است. از این رو، ادّعاء مطرح شده از سوی برخی از [[ناآگاهان]] - که این مرتبه را مصداق [[آیات]] و [[روایات]] پیشگفته ندانستهاند، بیاساس بوده؛ میتوان ادّعا نمود که این مرتبه، همان مرتبه شایع در میان خودنمایان است، که [[شریعت اسلام]] به [[سختی]] به [[مبارزه]] با آن پرداخته است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۰.</ref>. | #[[رذیلت]] [[خودنمایی]]، آن است که [[آدمی]] عمل خود را تنها برای [[خداوند]] انجام دهد، اما انگیزه او در این عمل، آن باشد که با نشان دادن فعل خود به [[مردمان]]، منزلتی در [[قلوب]] آنان بیابد و از پایگاهی رفیع در میان آنان برخوردار شود. در اینجا [[نیّت]] [[الهی]]، امّا انگیزه ریائی خواهد بود. پر واضح است که این عمل مصداق بارز [[ریاء]] و [[خودنمایی]] است؛ از این رو در [[آیات]] و روایاتی که در همین سطور بدان اشاره کردیم، به [[سختی]] مورد [[نهی]] واقع شده است. اینگونه عمل نه تنها [[فاسد]] است، که در شمار [[گناهان]] بزرگ نیز شمرده شده است. از این رو، ادّعاء مطرح شده از سوی برخی از [[ناآگاهان]] - که این مرتبه را مصداق [[آیات]] و [[روایات]] پیشگفته ندانستهاند، بیاساس بوده؛ میتوان ادّعا نمود که این مرتبه، همان مرتبه شایع در میان خودنمایان است، که [[شریعت اسلام]] به [[سختی]] به [[مبارزه]] با آن پرداخته است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۰.</ref>. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
#[[رذیلت]] [[خودنمایی]]، آن است که [[آدمی]] عمل خود را تنها برای [[رضایت]] [[مردمان]] انجام دهد، و در آن هیچ نظری به [[رضایت]] [[حق]] نداشته باشد. این عمل بدون تردید [[باطل]]، و این شخص نیز در شمار [[کافران]] است؛ چه بسیاری از [[روایات]] صادر شده از [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}}، بهوضوح او را "[[کافر]]" خوانده است. به این [[حدیث]] منقول از [[امام صادق]]{{ع}} بنگرید: "از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} سؤال شد: [[نجات]] در [[روز قیامت]] در چیست؟ فرمودند: [[نجات]] در آن است که به [[خداوند]] حقّه نزنید که او نیز به شما حقّه میزند، چرا که هرکس با [[خداوند]] [[فریبکاری]] کند [[خداوند]] نیز او را [[فریب]] خواهد دارد و [[ایمان]] را از او میستاند، و او اگر [[آگاه]] باشد در مییابد که خود به [[فریب]] خود پرداخته است. به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} عرض شد: چگونه [[خداوند]] [[فریب]] داده میشود؟ آن [[حضرت]] فرمودند: به آنچه [[خداوند]] امرکرده عمل میشود آنگاه کسی غیر از او در نظر گرفته میشود، از این رو [[تقوای الهی]] پیشه کنید و از [[ریاء]] بپرهیزید که [[ریاء]] [[شرک]] به [[خداوند]] است، خود نمایان را در [[قیامت]] با چهار نام صدا میزنند: ای [[کافر]]!، ای [[فاجر]]!، ای [[فریبکار]]!، ای زیانکار!، آنچه انجام دادی نابود شد و اَجرت [[باطل]] گشت و امروز هیچ بهرهای نخواهی داشت، از این رو اجر خود را از کسی که برایش کارهایت را انجام دادهای بخواه" <ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ{{ع}} أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} سُئِلَ فِي مَا النَّجَاةُ غَداً فَقَالَ إِنَّمَا النَّجَاةُ فِي أَنْ لَا تُخَادِعُوا اللَّهَ فَيَخْدَعَكُمْ فَإِنَّهُ مَنْ يُخَادِعِ اللَّهَ يَخْدَعْهُ وَ يَخْلَعْ مِنْهُ الْإِيمَانَ وَ نَفْسَهُ يَخْدَعُ لَوْ يَشْعُرُ. فَقِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ يُخَادِعُ اللَّهَ قَالَ يَعْمَلُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ ثُمَّ يُرِيدُ بِهِ غَيْرَهُ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الرِّيَاءَ فَإِنَّهُ شِرْكٌ بِاللَّهِ إِنَّ الْمُرَائِيَ يُدْعَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِأَرْبَعَةِ أَسْمَاءٍ يَا كَافِرُ يَا فَاجِرُ يَا غَادِرُ يَا خَاسِرُ حَبِطَ عَمَلُكَ وَ بَطَلَ أَجْرُكَ وَ لَا خَلَاقَ لَكَ الْيَوْمَ فَالْتَمِسْ أَجْرَكَ مِمَّنْ كُنْتَ تَعْمَلُ لَهُ}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۹۵.</ref>. پیش از این، اشاره کردیم که در شماری از [[روایات]] -و از جمله در همین [[حدیث شریف]] -، خودنمایان را "[[مشرک]]" خواندهاند. از آن گذشته، اینان "[[کافر]]" نیز هستند؛ چرا که نه [[خداوند]] که دیگری را در نظر گرفتهاند؛ همانگونه که چون به همراه [[خدا]]، دیگری را نیز مدّ نظر آوردند، [[مشرک]] شدند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۱-۲۷۲.</ref>. | #[[رذیلت]] [[خودنمایی]]، آن است که [[آدمی]] عمل خود را تنها برای [[رضایت]] [[مردمان]] انجام دهد، و در آن هیچ نظری به [[رضایت]] [[حق]] نداشته باشد. این عمل بدون تردید [[باطل]]، و این شخص نیز در شمار [[کافران]] است؛ چه بسیاری از [[روایات]] صادر شده از [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}}، بهوضوح او را "[[کافر]]" خوانده است. به این [[حدیث]] منقول از [[امام صادق]]{{ع}} بنگرید: "از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} سؤال شد: [[نجات]] در [[روز قیامت]] در چیست؟ فرمودند: [[نجات]] در آن است که به [[خداوند]] حقّه نزنید که او نیز به شما حقّه میزند، چرا که هرکس با [[خداوند]] [[فریبکاری]] کند [[خداوند]] نیز او را [[فریب]] خواهد دارد و [[ایمان]] را از او میستاند، و او اگر [[آگاه]] باشد در مییابد که خود به [[فریب]] خود پرداخته است. به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} عرض شد: چگونه [[خداوند]] [[فریب]] داده میشود؟ آن [[حضرت]] فرمودند: به آنچه [[خداوند]] امرکرده عمل میشود آنگاه کسی غیر از او در نظر گرفته میشود، از این رو [[تقوای الهی]] پیشه کنید و از [[ریاء]] بپرهیزید که [[ریاء]] [[شرک]] به [[خداوند]] است، خود نمایان را در [[قیامت]] با چهار نام صدا میزنند: ای [[کافر]]!، ای [[فاجر]]!، ای [[فریبکار]]!، ای زیانکار!، آنچه انجام دادی نابود شد و اَجرت [[باطل]] گشت و امروز هیچ بهرهای نخواهی داشت، از این رو اجر خود را از کسی که برایش کارهایت را انجام دادهای بخواه" <ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ{{ع}} أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} سُئِلَ فِي مَا النَّجَاةُ غَداً فَقَالَ إِنَّمَا النَّجَاةُ فِي أَنْ لَا تُخَادِعُوا اللَّهَ فَيَخْدَعَكُمْ فَإِنَّهُ مَنْ يُخَادِعِ اللَّهَ يَخْدَعْهُ وَ يَخْلَعْ مِنْهُ الْإِيمَانَ وَ نَفْسَهُ يَخْدَعُ لَوْ يَشْعُرُ. فَقِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ يُخَادِعُ اللَّهَ قَالَ يَعْمَلُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ ثُمَّ يُرِيدُ بِهِ غَيْرَهُ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الرِّيَاءَ فَإِنَّهُ شِرْكٌ بِاللَّهِ إِنَّ الْمُرَائِيَ يُدْعَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِأَرْبَعَةِ أَسْمَاءٍ يَا كَافِرُ يَا فَاجِرُ يَا غَادِرُ يَا خَاسِرُ حَبِطَ عَمَلُكَ وَ بَطَلَ أَجْرُكَ وَ لَا خَلَاقَ لَكَ الْيَوْمَ فَالْتَمِسْ أَجْرَكَ مِمَّنْ كُنْتَ تَعْمَلُ لَهُ}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۹۵.</ref>. پیش از این، اشاره کردیم که در شماری از [[روایات]] -و از جمله در همین [[حدیث شریف]] -، خودنمایان را "[[مشرک]]" خواندهاند. از آن گذشته، اینان "[[کافر]]" نیز هستند؛ چرا که نه [[خداوند]] که دیگری را در نظر گرفتهاند؛ همانگونه که چون به همراه [[خدا]]، دیگری را نیز مدّ نظر آوردند، [[مشرک]] شدند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۱-۲۷۲.</ref>. | ||
===مرتبه [[میانه ]][[خودنمایی]]=== | ===مرتبه [[میانه ]][[خودنمایی]]=== | ||
*مرتبه میانه [[ریاء]] و [[خودنمایی]]، آن است که [[بنده]] در پی [[فریب]] [[حضرت | *مرتبه میانه [[ریاء]] و [[خودنمایی]]، آن است که [[بنده]] در پی [[فریب]] [[حضرت حق]] باشد، بدانگونه که هر چند کاری را برای [[خداوند متعال]] انجام نمیدهد، امّا در پی آن باشد که با همان فعل به حضرتش نزدیک شود. این مرتبه، وضعیّتی است که بسیاری از [[مردمان]]، بهواسطه [[جهل]] مرکّبی که به مسائل [[دانش]] [[اخلاق]] دارند، در آن بهسر میبرند. | ||
*از [[امیرمؤمنان]]{{ع}} درباره زیان بزرگ سؤال شد، ایشان فرمودند: "مراد کسی است که [[دنیا]] را برای [[دنیا]] ترک کند، او در این حال [[دنیا]] را از دست داده و [[آخرت]] را نیز بهدست نیاورده است؛ نیز کسی که به [[نیّت]] [[ریاء]] و [[خودنمایی]] تلاشگرانه به [[عبادت]] و [[روزه]] بپردازد، این همان کسی است که از لذّات [[دنیا]] [[محروم]] مانده و به [[سختی]] و مشکلی دچار شده که اگر در آن مخلصانه عمل کرده بود، [[شایسته]] و سزاوار [[ثواب]] و اجر آن بود. او در حالی به صحرای [[محشر]] وارد میشود، که [[گمان]] میکند کارهایش مایه سنگینی کفّه ترازوی اوست، امّا هرآنچه انجام داده را نابود شده مییابد" <ref>{{متن حدیث|رَجُلٌ تَرَكَ الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا فَفَاتَتْهُ الدُّنْيَا وَ خَسِرَ الْآخِرَةَ وَ رَجُلٌ تَعَبَّدَ وَ اجْتَهَدَ وَ صَامَ رِئَاءَ النَّاسِ فَذَلِكَ الَّذِي حُرِمَ لَذَّاتِ الدُّنْيَا وَ لَحِقَهُ التَّعَبُ الَّذِي لَوْ كَانَ بِهِ مُخْلِصاً لَاسْتَحَقَّ ثَوَابَهُ فَوَرَدَ الْآخِرَةَ وَ هُوَ يَظُنُّ أَنَّهُ قَدْ عَمِلَ مَا يَثْقُلُ بِهِ مِيزَانُهُ فَيَجِدُهُ هَبَاءً مَنْثُوراً}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۳۰۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۲-۲۷۳.</ref>. | *از [[امیرمؤمنان]]{{ع}} درباره زیان بزرگ سؤال شد، ایشان فرمودند: "مراد کسی است که [[دنیا]] را برای [[دنیا]] ترک کند، او در این حال [[دنیا]] را از دست داده و [[آخرت]] را نیز بهدست نیاورده است؛ نیز کسی که به [[نیّت]] [[ریاء]] و [[خودنمایی]] تلاشگرانه به [[عبادت]] و [[روزه]] بپردازد، این همان کسی است که از لذّات [[دنیا]] [[محروم]] مانده و به [[سختی]] و مشکلی دچار شده که اگر در آن مخلصانه عمل کرده بود، [[شایسته]] و سزاوار [[ثواب]] و اجر آن بود. او در حالی به صحرای [[محشر]] وارد میشود، که [[گمان]] میکند کارهایش مایه سنگینی کفّه ترازوی اوست، امّا هرآنچه انجام داده را نابود شده مییابد" <ref>{{متن حدیث|رَجُلٌ تَرَكَ الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا فَفَاتَتْهُ الدُّنْيَا وَ خَسِرَ الْآخِرَةَ وَ رَجُلٌ تَعَبَّدَ وَ اجْتَهَدَ وَ صَامَ رِئَاءَ النَّاسِ فَذَلِكَ الَّذِي حُرِمَ لَذَّاتِ الدُّنْيَا وَ لَحِقَهُ التَّعَبُ الَّذِي لَوْ كَانَ بِهِ مُخْلِصاً لَاسْتَحَقَّ ثَوَابَهُ فَوَرَدَ الْآخِرَةَ وَ هُوَ يَظُنُّ أَنَّهُ قَدْ عَمِلَ مَا يَثْقُلُ بِهِ مِيزَانُهُ فَيَجِدُهُ هَبَاءً مَنْثُوراً}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۳۰۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۲-۲۷۳.</ref>. | ||
*[[حضرت | *[[حضرت حق]] نیز میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ * آنان که کوششهایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان میبرند که نیکوکارند» سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۴. </ref>. بلکه بسیاری از [[مردمان]]، با آن که نسبت به [[زشتی]] [[فریب]] دادن [[حضرت حق]] [[آگاهی]] دارند، امّا باز هم به [[فریب]] او - جلَّ وعلا! - میپردازند. آری! این عمل سخت قبیح است، از این رو [[گمان]] مبر که کسی به این کار [[اقدام]] نمیکند!؛ چه هم [[قرآن کریم]] و هم [[احادیث]] ما بر انجام - و بلکه شیوع آن در میان [[مردمان]] -، همزبانند. به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ}}<ref>«روزی که خداوند همه آنان را برانگیزد، و برای او سوگند میخورند- همان گونه که برای شما سوگند میخورند- و گمان دارند که ارزشی دارند ، آگاه باشید آنانند که دروغگویند» سوره مجادله، آیه ۱۸.</ref>. | ||
*در همین سطور، به این [[حدیث شریف]]، که در آن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به وضوح از [[فریبکاری]] [[مردمان]] با [[خداوند متعال]] سخن گفتهاند نیز، اشاره کردیم: "از پیامبراکرم{{صل}} سؤال شد: [[نجات]] در [[روز قیامت]] در چیست؟ فرمودند: [[نجات]] در آن است که به [[خداوند]] حقّه نزنید که او نیز به شما حقّه میزند، چرا که هرکس با [[خداوند]] [[فریبکاری]] کند [[خداوند]] نیز او را [[فریب]] خواهد دارد و [[ایمان]] را از او میستاند، و او اگر [[آگاه]] باشد در مییابد که خود به [[فریب]] خود پرداخته است. به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} عرض شد: چگونه [[خداوند]] [[فریب]] داده میشود؟ آن [[حضرت]] فرمودند: به آنچه [[خداوند]] امرکرده عمل میشود آنگاه کسی غیر از او در نظر گرفته میشود، از این رو [[تقوای الهی]] پیشه کنید و از [[ریاء]] بپرهیزید که [[ریاء]] [[شرک]] به [[خداوند]] است، خود نمایان را در [[قیامت]] با چهار نام صدا میزنند: ای [[کافر]]!، ای [[فاجر]]!، ای [[فریبکار]]!، ای زیانکار!، آنچه انجام دادی نابود شد و اَجرت [[باطل]] گشت و امروز هیچ بهرهای نخواهی داشت، از این رو اجر خود را از کسی که برایش کارهایت را انجام دادهای بخواه" <ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ{{ع}} أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} سُئِلَ فِي مَا النَّجَاةُ غَداً فَقَالَ إِنَّمَا النَّجَاةُ فِي أَنْ لَا تُخَادِعُوا اللَّهَ فَيَخْدَعَكُمْ فَإِنَّهُ مَنْ يُخَادِعِ اللَّهَ يَخْدَعْهُ وَ يَخْلَعْ مِنْهُ الْإِيمَانَ وَ نَفْسَهُ يَخْدَعُ لَوْ يَشْعُرُ. فَقِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ يُخَادِعُ اللَّهَ قَالَ يَعْمَلُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ ثُمَّ يُرِيدُ بِهِ غَيْرَهُ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الرِّيَاءَ فَإِنَّهُ شِرْكٌ بِاللَّهِ إِنَّ الْمُرَائِيَ يُدْعَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِأَرْبَعَةِ أَسْمَاءٍ يَا كَافِرُ يَا فَاجِرُ يَا غَادِرُ يَا خَاسِرُ حَبِطَ عَمَلُكَ وَ بَطَلَ أَجْرُكَ وَ لَا خَلَاقَ لَكَ الْيَوْمَ فَالْتَمِسْ أَجْرَكَ مِمَّنْ كُنْتَ تَعْمَلُ لَهُ}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۹۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۳-۲۷۴.</ref>. | *در همین سطور، به این [[حدیث شریف]]، که در آن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به وضوح از [[فریبکاری]] [[مردمان]] با [[خداوند متعال]] سخن گفتهاند نیز، اشاره کردیم: "از پیامبراکرم{{صل}} سؤال شد: [[نجات]] در [[روز قیامت]] در چیست؟ فرمودند: [[نجات]] در آن است که به [[خداوند]] حقّه نزنید که او نیز به شما حقّه میزند، چرا که هرکس با [[خداوند]] [[فریبکاری]] کند [[خداوند]] نیز او را [[فریب]] خواهد دارد و [[ایمان]] را از او میستاند، و او اگر [[آگاه]] باشد در مییابد که خود به [[فریب]] خود پرداخته است. به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} عرض شد: چگونه [[خداوند]] [[فریب]] داده میشود؟ آن [[حضرت]] فرمودند: به آنچه [[خداوند]] امرکرده عمل میشود آنگاه کسی غیر از او در نظر گرفته میشود، از این رو [[تقوای الهی]] پیشه کنید و از [[ریاء]] بپرهیزید که [[ریاء]] [[شرک]] به [[خداوند]] است، خود نمایان را در [[قیامت]] با چهار نام صدا میزنند: ای [[کافر]]!، ای [[فاجر]]!، ای [[فریبکار]]!، ای زیانکار!، آنچه انجام دادی نابود شد و اَجرت [[باطل]] گشت و امروز هیچ بهرهای نخواهی داشت، از این رو اجر خود را از کسی که برایش کارهایت را انجام دادهای بخواه" <ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ{{ع}} أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} سُئِلَ فِي مَا النَّجَاةُ غَداً فَقَالَ إِنَّمَا النَّجَاةُ فِي أَنْ لَا تُخَادِعُوا اللَّهَ فَيَخْدَعَكُمْ فَإِنَّهُ مَنْ يُخَادِعِ اللَّهَ يَخْدَعْهُ وَ يَخْلَعْ مِنْهُ الْإِيمَانَ وَ نَفْسَهُ يَخْدَعُ لَوْ يَشْعُرُ. فَقِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ يُخَادِعُ اللَّهَ قَالَ يَعْمَلُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ ثُمَّ يُرِيدُ بِهِ غَيْرَهُ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الرِّيَاءَ فَإِنَّهُ شِرْكٌ بِاللَّهِ إِنَّ الْمُرَائِيَ يُدْعَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِأَرْبَعَةِ أَسْمَاءٍ يَا كَافِرُ يَا فَاجِرُ يَا غَادِرُ يَا خَاسِرُ حَبِطَ عَمَلُكَ وَ بَطَلَ أَجْرُكَ وَ لَا خَلَاقَ لَكَ الْيَوْمَ فَالْتَمِسْ أَجْرَكَ مِمَّنْ كُنْتَ تَعْمَلُ لَهُ}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۹۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۳-۲۷۴.</ref>. | ||
*[[راز]] این مطلب، در آن است که تمامی رذائل، بعد از آنکه در [[نفس]] [[آدمی]] به استقرار رسید، اندک اندک [[حجاب]] شده میان او و واقع عالم و [[حقیقت]] آن، حائل میگردد. از این رو [[انسان]] گویا [[ناشنوا]] است و [[نابینا]]، که نمیتواند به چیستی این عالم راه یابد. بدین ترتیب آنان که [[رذیلت]] [[کذب]] در جانشان [[استوار]] شده است، با [[آگاهی]] از آنکه مخاطب به دروغزن بودن آنان واقف است، باز [[دروغ]] میگویند!؛ خودنما نیز به [[خودنمایی]] میپردازد، با آنکه میداند که [[خداوند]] از این [[رذیلت]] [[زشت]] او [[آگاهی]] دارد. تمامی [[رذائل اخلاقی]]، حالی همینگونه دارد؛ به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ}}<ref>«و بیگمان بسیاری از پریان و آدمیان را برای دوزخ آفریدهایم؛ (زیرا) دلهایی دارند که با آن درنمییابند و دیدگانی که با آن نمینگرند و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنان چون چارپایانند بلکه گمراهترند ؛ آنانند که ناآگاهند» سوره اعراف، آیه ۱۷۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۴.</ref>. | *[[راز]] این مطلب، در آن است که تمامی رذائل، بعد از آنکه در [[نفس]] [[آدمی]] به استقرار رسید، اندک اندک [[حجاب]] شده میان او و واقع عالم و [[حقیقت]] آن، حائل میگردد. از این رو [[انسان]] گویا [[ناشنوا]] است و [[نابینا]]، که نمیتواند به چیستی این عالم راه یابد. بدین ترتیب آنان که [[رذیلت]] [[کذب]] در جانشان [[استوار]] شده است، با [[آگاهی]] از آنکه مخاطب به دروغزن بودن آنان واقف است، باز [[دروغ]] میگویند!؛ خودنما نیز به [[خودنمایی]] میپردازد، با آنکه میداند که [[خداوند]] از این [[رذیلت]] [[زشت]] او [[آگاهی]] دارد. تمامی [[رذائل اخلاقی]]، حالی همینگونه دارد؛ به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ}}<ref>«و بیگمان بسیاری از پریان و آدمیان را برای دوزخ آفریدهایم؛ (زیرا) دلهایی دارند که با آن درنمییابند و دیدگانی که با آن نمینگرند و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنان چون چارپایانند بلکه گمراهترند ؛ آنانند که ناآگاهند» سوره اعراف، آیه ۱۷۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۴.</ref>. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
#[[ریاء]] [[واجب]]. | #[[ریاء]] [[واجب]]. | ||
*از مصادیق بارز '''[[ریاء]] [[حرام]]'''، انجام [[عبادات]] به قصد [[خودنمایی]] در میان [[مردمان]] است: {{متن قرآن|أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ * ... فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ * وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>« آیا آن کس را که (روز) پاداش و کیفر را دروغ میشمارد دیدهای؟ * ... پس وای بر (آن) نمازگزاران * آنان که از نماز خویش غافلند * کسانی که ریا میورزند * و زکات را باز میدارند» سوره ماعون، آیه ۱-۷.</ref>. | *از مصادیق بارز '''[[ریاء]] [[حرام]]'''، انجام [[عبادات]] به قصد [[خودنمایی]] در میان [[مردمان]] است: {{متن قرآن|أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ * ... فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ * وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>« آیا آن کس را که (روز) پاداش و کیفر را دروغ میشمارد دیدهای؟ * ... پس وای بر (آن) نمازگزاران * آنان که از نماز خویش غافلند * کسانی که ریا میورزند * و زکات را باز میدارند» سوره ماعون، آیه ۱-۷.</ref>. | ||
*'''"[[ریاء]] [[مکروه]]"''' آن است که عمل مکروهی را به دیگران بنمایانند، تا در [[قلوب]] آنان جای گیرند. نمونه را اگر کسی -که بهویژه در شمار [[ثروتمندان]] است-، چنان سخن بگوید و چنان [[لباس]] بپوشد که خود را در میان دیگران [[فقیر]] نشان دهد، تا آنان او را [[زاهد]] بدانند، به [[ریاء]] [[مکروه]] [[اقدام]] کرده است؛ چه [[اسلام]] بر آن است که [[آدمی]] نه تنها خود را [[فقیر]] نشان ندهد، که تا آنجا که میتواند خود را بینیاز و متمکّن به نمایش درآورد. [[حضرت | *'''"[[ریاء]] [[مکروه]]"''' آن است که عمل مکروهی را به دیگران بنمایانند، تا در [[قلوب]] آنان جای گیرند. نمونه را اگر کسی -که بهویژه در شمار [[ثروتمندان]] است-، چنان سخن بگوید و چنان [[لباس]] بپوشد که خود را در میان دیگران [[فقیر]] نشان دهد، تا آنان او را [[زاهد]] بدانند، به [[ریاء]] [[مکروه]] [[اقدام]] کرده است؛ چه [[اسلام]] بر آن است که [[آدمی]] نه تنها خود را [[فقیر]] نشان ندهد، که تا آنجا که میتواند خود را بینیاز و متمکّن به نمایش درآورد. [[حضرت حق]] در این رابطه میفرماید: {{متن قرآن|يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ}}<ref>«از بس که خویشتندارند- توانگر میپندارد» سوره بقره، آیه ۲۷۳.</ref>؛ و باز میفرماید: {{متن قرآن|وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ}}<ref>«و نعمت پروردگارت را باز گوی!» سوره ضحی، آیه ۱۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۶.</ref>. | ||
*[[روایات]] بسیاری نیز در دست است، که بر کراهت اظهار [[فقر]] دلالت میکند؛ بلکه از برخی از این [[روایات]]، میتوان [[حرمت]] این عمل را استفاده نمود. از همین رو است که همه [[فقهای شیعه]] بر این نکته اتفاق دارند، که [[قاضی]] نباید [[شهادت]] کسی که اظهار [[فقر]] کرده در [[جامعه]] به تکدّیگری میپردازد را، بپذیرد. | *[[روایات]] بسیاری نیز در دست است، که بر کراهت اظهار [[فقر]] دلالت میکند؛ بلکه از برخی از این [[روایات]]، میتوان [[حرمت]] این عمل را استفاده نمود. از همین رو است که همه [[فقهای شیعه]] بر این نکته اتفاق دارند، که [[قاضی]] نباید [[شهادت]] کسی که اظهار [[فقر]] کرده در [[جامعه]] به تکدّیگری میپردازد را، بپذیرد. | ||
*به هر حال با توجّه به مکروه بودن اظهار [[فقر]]، کسی که با [[ریاء]] خود را [[فقیر]] مینمایاند، به عملی [[مکروه]] دست برده است. | *به هر حال با توجّه به مکروه بودن اظهار [[فقر]]، کسی که با [[ریاء]] خود را [[فقیر]] مینمایاند، به عملی [[مکروه]] دست برده است. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
*{{متن قرآن|ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ}}<ref>«این برای کارهایی است که کردهاید و (بدانید) که خداوند با بندگان، ستمگر نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۸۲ و نیز انفال، آیه ۵۱. </ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۸۳.</ref>. | *{{متن قرآن|ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ}}<ref>«این برای کارهایی است که کردهاید و (بدانید) که خداوند با بندگان، ستمگر نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۸۲ و نیز انفال، آیه ۵۱. </ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۸۳.</ref>. | ||
*کوتاه سخن آنکه [[اعمال]] ما، هم در [[جان]] ما مؤثّر است و هم در [[جامعه]] ما؛ هم در [[دنیا]] و هم در [[آخرت]]. به نظر ما، از [[قرآن کریم]] و مجموعه [[روایات]] اهل بیت{{عم}}، اینگونه استفاده میشود که محو [[گناهان]] و یا [[اعمال]] [[ثواب]] بهوسیله [[اعمال]] مقابل آنها، در تمامی این چهار مرحله جریان خواهد داشت؛ تفصیل آنکه: | *کوتاه سخن آنکه [[اعمال]] ما، هم در [[جان]] ما مؤثّر است و هم در [[جامعه]] ما؛ هم در [[دنیا]] و هم در [[آخرت]]. به نظر ما، از [[قرآن کریم]] و مجموعه [[روایات]] اهل بیت{{عم}}، اینگونه استفاده میشود که محو [[گناهان]] و یا [[اعمال]] [[ثواب]] بهوسیله [[اعمال]] مقابل آنها، در تمامی این چهار مرحله جریان خواهد داشت؛ تفصیل آنکه: | ||
#در رابطه با تأثیر این [[اعمال]] در [[جان]] [[آدمی]]، [[حضرت | #در رابطه با تأثیر این [[اعمال]] در [[جان]] [[آدمی]]، [[حضرت حق]] میفرماید: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>. [[جان]] [[آدمی]] از [[ظلمت]] به [[نور]] و یا از [[نور]] به سوی [[ظلمت]] میشتابد، و در این مرحله [[حضرت حق]] آنچه پیش از این انجام شده را محو، و عملی [[شایسته]] موقعیّت فعلی به جای آن ضبط میفرماید: {{متن قرآن|وَيَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَيُحِقُّ الْحَقَّ}}<ref>«و خداوند باطل را از میان برمیدارد و حقّ را با کلمات خویش استوار میدارد» سوره شوری، آیه ۲۴.</ref>؛ {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ}}<ref>«خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک میکند و (یا در آن) مینویسد» سوره رعد، آیه ۳۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۸۴.</ref>. | ||
#در رابطه با تأثیر این [[اعمال]] در [[زندگی اجتماعی]] نیز، شماری از [[آیات]] بر حبط و محو [[اعمال]] پیشین بهوسیله [[اعمال]] پسین دلالت مینماید؛ در این شمار است [[آیات]] شریفه: {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان میرسید آنگاه به نعمتهای خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام میدادند گرسنگی و هراس فراگیر را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ}}<ref>«و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید» سوره هود، آیه ۵۲.</ref>. | #در رابطه با تأثیر این [[اعمال]] در [[زندگی اجتماعی]] نیز، شماری از [[آیات]] بر حبط و محو [[اعمال]] پیشین بهوسیله [[اعمال]] پسین دلالت مینماید؛ در این شمار است [[آیات]] شریفه: {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان میرسید آنگاه به نعمتهای خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام میدادند گرسنگی و هراس فراگیر را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ}}<ref>«و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید» سوره هود، آیه ۵۲.</ref>. | ||
#در رابطه با تأثیر این [[اعمال]] در تجسّم برزخی- و به دیگر سخن: نشأه [[ظهور]] [[اعمال نیک]] و بد - نیز، [[آیات]] فراوانی بهدست است. نمونه را به این [[آیات]] بنگرید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و بیگمان از گناهان آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، درمیگذریم و بهتر از آنچه انجام میدادند به آنها پاداش خواهیم داد» سوره عنکبوت، آیه ۷.</ref>؛{{متن قرآن|مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ}}<ref>«کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمیورزند» سوره هود، آیه ۱۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۸۴.</ref>. | #در رابطه با تأثیر این [[اعمال]] در تجسّم برزخی- و به دیگر سخن: نشأه [[ظهور]] [[اعمال نیک]] و بد - نیز، [[آیات]] فراوانی بهدست است. نمونه را به این [[آیات]] بنگرید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و بیگمان از گناهان آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، درمیگذریم و بهتر از آنچه انجام میدادند به آنها پاداش خواهیم داد» سوره عنکبوت، آیه ۷.</ref>؛{{متن قرآن|مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ}}<ref>«کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمیورزند» سوره هود، آیه ۱۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۸۴.</ref>. | ||
#در رابطه با تأثیر این [[اعمال]] در [[بهشت]] و جهنّم نیز، این مطلب بهضرورت ثابت است؛ چه [[آیات]] بسیاری دلالت مینماید که شماری از بدکاران، بهخاطر اموری چند از پروندهای درخشان بهرهمند شده روانه [[بهشت]] میگردند؛ و یا شماری از [[اعمال]] افراد [[صالح]]، از پرونده آنان محو و به جای آن اعمالی ناشایست ظاهر میگردد؛ [[حضرت | #در رابطه با تأثیر این [[اعمال]] در [[بهشت]] و جهنّم نیز، این مطلب بهضرورت ثابت است؛ چه [[آیات]] بسیاری دلالت مینماید که شماری از بدکاران، بهخاطر اموری چند از پروندهای درخشان بهرهمند شده روانه [[بهشت]] میگردند؛ و یا شماری از [[اعمال]] افراد [[صالح]]، از پرونده آنان محو و به جای آن اعمالی ناشایست ظاهر میگردد؛ [[حضرت حق]] خود در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ}}<ref>«از گناهان (کوچک) تان چشم میپوشیم» سوره نساء، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|حَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«آنان کسانی هستند که در رستخیز جز آتش (دوزخ) نخواهند داشت و آنچه در آن کردهاند نابود و آنچه انجام میدادهاند تباه است» سوره هود، آیه ۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۸۵.</ref>. | ||
*بر این اساس، ما بر آنیم که محو شدن شماری از [[اعمال]] بهواسطه اعمالی دیگر، نه تنها ممکن است، که قطعاً اینگونه خواهد بود. [[ریاء]] نیز در شمار همین موارد است، که میتواند موجب [[باطل]] شدن [[اعمال عبادی]] [[انسان]] گشته، نه تنها عمل او را بیبهره از [[ثواب]] گرداند، که گناهی بزرگ در پرونده او ثبت نماید. | *بر این اساس، ما بر آنیم که محو شدن شماری از [[اعمال]] بهواسطه اعمالی دیگر، نه تنها ممکن است، که قطعاً اینگونه خواهد بود. [[ریاء]] نیز در شمار همین موارد است، که میتواند موجب [[باطل]] شدن [[اعمال عبادی]] [[انسان]] گشته، نه تنها عمل او را بیبهره از [[ثواب]] گرداند، که گناهی بزرگ در پرونده او ثبت نماید. | ||
*[[کفر]]، [[شرک]] و [[نفاق]] نیز، صورتی همینگونه دارد؛ چه اگر مسلمانی [[کافر]]، [[مشرک]] و یا [[منافق]] شود، تمامی [[اعمال]] او از دست خواهد رفت: | *[[کفر]]، [[شرک]] و [[نفاق]] نیز، صورتی همینگونه دارد؛ چه اگر مسلمانی [[کافر]]، [[مشرک]] و یا [[منافق]] شود، تمامی [[اعمال]] او از دست خواهد رفت: | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
===نکته پنجم=== | ===نکته پنجم=== | ||
*[[ریاء]] آن است که عملی را، یا برای غیر [[خدا]]، و یا با انگیزهای غیر او - جلَّ وعلا! - انجام دهند. این مطلب، پیش از این به تفصیل گذشت. | *[[ریاء]] آن است که عملی را، یا برای غیر [[خدا]]، و یا با انگیزهای غیر او - جلَّ وعلا! - انجام دهند. این مطلب، پیش از این به تفصیل گذشت. | ||
*امّا اگر کسی عملی را برای [[خدا]] و با انگیزهای [[الهی]] انجام داده، در عین حال در پی آن باشد که [[مردمان]] او را بر آن کار ثنا بگویند، [[روایات]] ما در تعیین چگونگی عمل او یکسان نمینماید. این فرد هنوز به مرتبهای نرسیده که بتواند عمل خود را تنها برای [[حضرت | *امّا اگر کسی عملی را برای [[خدا]] و با انگیزهای [[الهی]] انجام داده، در عین حال در پی آن باشد که [[مردمان]] او را بر آن کار ثنا بگویند، [[روایات]] ما در تعیین چگونگی عمل او یکسان نمینماید. این فرد هنوز به مرتبهای نرسیده که بتواند عمل خود را تنها برای [[حضرت حق]] بهجای آورد، و در عین حال در خود عمل چیزی جز او - جلَّ وعلا! - را در نظر نداشته است؛ از این رو برخی از [[روایات]]، بر آن است که هرچند اینچنین کس [[ریاکار]] و [[مشرک]] است، امّا [[ریا]] و [[شرک]] او از جانب [[حضرت حق]] بخشیده خواهد شد. به این [[روایت]] بنگرید:"[[راوی]] گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} درباره معنای [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا}}<ref>«پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref> سؤال کردم، آن [[حضرت]] فرمودند: "مراد کسی است که [[نماز]] خوانَد یا [[روزه]] گیرد یا بندهای را آزاد کند یا [[حج]] گذارد و در این [[اعمال]] در پی [[حمد]] و ثنای [[مردمان]] باشد، او در عملش به [[شرک]] دچار شده امّا [[شرک]] او بخشیده شده است"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ تَفْسِيرِ هَذِهِ الْآيَةِ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا قَالَ مَنْ صَلَّى أَوْ صَامَ أَوْ أَعْتَقَ أَوْ حَجَّ يُرِيدُ مَحْمَدَةَ النَّاسِ فَقَدْ أَشْرَكَ فِي عَمَلِهِ وَ هُوَ شِرْكٌ مَغْفُورٌ}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۳۰۱.</ref>: | ||
*از این [[روایت]]، بهخوبی فهمیده میشود که این [[عبادات]] هرچند نمیتواند [[آدمی]] را به بارگاه [[الهی]] رهنمون شود، و یا برای [[سلوک]] بهسوی او [[نافع]] باشد؛ امّا [[تکلیف]] را برطرف کرده [[آدمی]] را در شمار کسانی که [[وظایف]] شرعی خود را به صورت ظاهری به جای آوردهاند، قرار میدهد. | *از این [[روایت]]، بهخوبی فهمیده میشود که این [[عبادات]] هرچند نمیتواند [[آدمی]] را به بارگاه [[الهی]] رهنمون شود، و یا برای [[سلوک]] بهسوی او [[نافع]] باشد؛ امّا [[تکلیف]] را برطرف کرده [[آدمی]] را در شمار کسانی که [[وظایف]] شرعی خود را به صورت ظاهری به جای آوردهاند، قرار میدهد. | ||
*آری! راه به سوی او - جلَّ وعلا! - دقیقتر از [[وهم]]، نازکتر از مو، تیزتر از [[شمشیر]]، و سوزانتر از [[آتش]] است!؛ [[امام سجاد]]{{ع}} میفرمایند: "[[شرک]] در [[مردم]]، مخفیتر از ردپای مورچه بر سنگ سیاه در شب تاریک است" <ref>{{متن حدیث|الشِّرْكُ فِي النَّاسِ أَخْفَى مِنْ دَبِيبِ النَّمْلِ عَلَى الْمِسْحِ الْأَسْوَدِ فِي اللَّيْلَةِ الْمُظْلِمَةِ}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۹۸.</ref>: . | *آری! راه به سوی او - جلَّ وعلا! - دقیقتر از [[وهم]]، نازکتر از مو، تیزتر از [[شمشیر]]، و سوزانتر از [[آتش]] است!؛ [[امام سجاد]]{{ع}} میفرمایند: "[[شرک]] در [[مردم]]، مخفیتر از ردپای مورچه بر سنگ سیاه در شب تاریک است" <ref>{{متن حدیث|الشِّرْكُ فِي النَّاسِ أَخْفَى مِنْ دَبِيبِ النَّمْلِ عَلَى الْمِسْحِ الْأَسْوَدِ فِي اللَّيْلَةِ الْمُظْلِمَةِ}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۹۸.</ref>: . | ||
*از این رو، هرچند این [[اعمال]] در درگاه [[الهی]] پذیرفته نیست، امّا از آنجا که [[اسلام]] [[دینی]] آسان میباشد، این [[اعمال]] میتواند موجب رفع [[تکلیف]] [[آدمی]] گردد. [[رحمت]]، [[عفو]] و [[فضل]] [[خداوند متعال]] نیز، بهگونهای است که هیچکس نمیتواند حتّی آن را در [[قوه خیال]] خود تصوّر نماید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۹۰.</ref>. | *از این رو، هرچند این [[اعمال]] در درگاه [[الهی]] پذیرفته نیست، امّا از آنجا که [[اسلام]] [[دینی]] آسان میباشد، این [[اعمال]] میتواند موجب رفع [[تکلیف]] [[آدمی]] گردد. [[رحمت]]، [[عفو]] و [[فضل]] [[خداوند متعال]] نیز، بهگونهای است که هیچکس نمیتواند حتّی آن را در [[قوه خیال]] خود تصوّر نماید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۹۰.</ref>. | ||
===نکته ششم=== | ===نکته ششم=== | ||
*اگر کسی کاری را به [[نیّت]] [[حضرت | *اگر کسی کاری را به [[نیّت]] [[حضرت حق]] و برای او به انجام آورد، و در این عمل انگیزهای جز از او نداشت، امّا پس از آنکه از آن فراغت یافت کسی او را دید و از عمل خیرش خبردار شد؛ و در این حال آن کس که برای [[حضرت حق]] آن کار را انجام داده بود از این مطلب شادمان شد، که دیگری از کار او با خبر شده است؛ آیا این [[شادمانی]] نیز همچون [[ریاء]] بعد از عمل بوده، بطلان آن را در پی خواهد داشت؟؛ و یا چون او را در این میان نقشی نبوده، [[شادمانی]] او بطلان عملش را در پی نخواهد داشت؟. | ||
*برخی از [[روایات]] بر این مطلب دلالت مینماید، که اینگونه شادیها موجب بطلان عمل و از بین رفتن [[ثواب]] آن نخواهد شد. در این رابطه تنها به همین یک [[روایت]] بنگرید:"یکی از [[یاران امام]] [[باقر]]{{ع}} گوید: از ایشان درباره کسی سوال کردم که عمل خیری انجام میدهد، آنگاه کسی او را میبیند و او بهواسطه دیدن دیگران شادمان میشود، [[تکلیف]] این عمل او چیست؟ [[امام]] فرمودند: این [[شادی]] در صورتی که این عمل را برای نشان دادن به [[مردم]] انجام نداده باشد اشکالی ندارد، چرا که هیچکس نیست مگر آنکه [[دوست]] میدارد که در میان [[مردم]] [[نیکی]] او [[آشکار]] و ظاهر شود"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَعْمَلُ الشَّيْءَ مِنَ الْخَيْرِ فَيَرَاهُ إِنْسَانٌ فَيَسُرُّهُ ذَلِكَ فَقَالَ لَا بَأْسَ مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ هُوَ يُحِبُّ أَنْ يَظْهَرَ لَهُ فِي النَّاسِ الْخَيْرُ إِذَا لَمْ يَكُنْ صَنَعَ ذَلِكَ لِذَلِكَ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۲۹۷.</ref>. | *برخی از [[روایات]] بر این مطلب دلالت مینماید، که اینگونه شادیها موجب بطلان عمل و از بین رفتن [[ثواب]] آن نخواهد شد. در این رابطه تنها به همین یک [[روایت]] بنگرید:"یکی از [[یاران امام]] [[باقر]]{{ع}} گوید: از ایشان درباره کسی سوال کردم که عمل خیری انجام میدهد، آنگاه کسی او را میبیند و او بهواسطه دیدن دیگران شادمان میشود، [[تکلیف]] این عمل او چیست؟ [[امام]] فرمودند: این [[شادی]] در صورتی که این عمل را برای نشان دادن به [[مردم]] انجام نداده باشد اشکالی ندارد، چرا که هیچکس نیست مگر آنکه [[دوست]] میدارد که در میان [[مردم]] [[نیکی]] او [[آشکار]] و ظاهر شود"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَعْمَلُ الشَّيْءَ مِنَ الْخَيْرِ فَيَرَاهُ إِنْسَانٌ فَيَسُرُّهُ ذَلِكَ فَقَالَ لَا بَأْسَ مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ هُوَ يُحِبُّ أَنْ يَظْهَرَ لَهُ فِي النَّاسِ الْخَيْرُ إِذَا لَمْ يَكُنْ صَنَعَ ذَلِكَ لِذَلِكَ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۲۹۷.</ref>. | ||
*شاد شدن بهواسطه آنکه کسی نیکیهای [[آدمی]] را بازنماید، و کارهای [[پسندیده]] او را برشمارد نیز، در همین شمار است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۹۱.</ref>. | *شاد شدن بهواسطه آنکه کسی نیکیهای [[آدمی]] را بازنماید، و کارهای [[پسندیده]] او را برشمارد نیز، در همین شمار است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۹۱.</ref>. | ||
*به هر روی قاعدهای کلّی در این [[حدیث شریف]] به چشم میآید، که میتواند میان [[ریاء]] [[باطل]] کننده، و ریائی که عمل [[آدمی]] را [[باطل]] نمیکند، تفاوت نهد. آن قاعده، عبارت [[شریف]] در صورتی که این عمل را، برای نشان دادن به [[مردم]] انجام نداده باشد"<ref>{{متن حدیث|إِذَا لَمْ يَكُنْ صَنَعَ ذَلِكَ لِذَلِكَ}}.</ref> میباشد، که در تمامی موارد سؤال و ابهام، میتواند [[تکلیف]] را روشن فرماید. | *به هر روی قاعدهای کلّی در این [[حدیث شریف]] به چشم میآید، که میتواند میان [[ریاء]] [[باطل]] کننده، و ریائی که عمل [[آدمی]] را [[باطل]] نمیکند، تفاوت نهد. آن قاعده، عبارت [[شریف]] در صورتی که این عمل را، برای نشان دادن به [[مردم]] انجام نداده باشد"<ref>{{متن حدیث|إِذَا لَمْ يَكُنْ صَنَعَ ذَلِكَ لِذَلِكَ}}.</ref> میباشد، که در تمامی موارد سؤال و ابهام، میتواند [[تکلیف]] را روشن فرماید. | ||
*با این حال، نباید فراموش نمود که این قاعده کلّی، برای عموم [[مردم]] و نه آنان که قدمی در مسیر [[سلوک]] نهاده روی به سوی بارگاه [[عظمت]] او - جلَّ وعلا! کردهاند، بیان شده است؛ چه بر سالکان است که این گونه وسوسهها و اندیشههای [[شیطانی]] را ترک نمایند، تا [[نور]] [[حضرت | *با این حال، نباید فراموش نمود که این قاعده کلّی، برای عموم [[مردم]] و نه آنان که قدمی در مسیر [[سلوک]] نهاده روی به سوی بارگاه [[عظمت]] او - جلَّ وعلا! کردهاند، بیان شده است؛ چه بر سالکان است که این گونه وسوسهها و اندیشههای [[شیطانی]] را ترک نمایند، تا [[نور]] [[حضرت حق]] - که در مسیر [[سلوک]]، هیچ گریزی از آن نیست -، آنان را دریافته به سوی مراتب [[عالی]] انسانیّت رهنمون شود. | ||
*بدین ترتیب، میتوان معنای آن دو دسته از [[روایات]] - که پیش از این بدان اشاره کردیم - را دریافت. بخشی از آن [[روایات]] برای عموم [[مردم]]، و بخشی دیگر برای [[خواصّ]] آنان صادر شده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۹۲.</ref>. | *بدین ترتیب، میتوان معنای آن دو دسته از [[روایات]] - که پیش از این بدان اشاره کردیم - را دریافت. بخشی از آن [[روایات]] برای عموم [[مردم]]، و بخشی دیگر برای [[خواصّ]] آنان صادر شده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۹۲.</ref>. | ||
===نکته هفتم=== | ===نکته هفتم=== | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
*آری! تمامی این امور برای [[آخرت]] [[انسان]] بیفایده خواهد بود، و او را در این [[دنیا]] نیز بهسوی کمال رهنمون نخواهد گشت. دردناکتر آنکه این [[اعمال]] اصلاً در صحنه [[قیامت]] دیده نخواهد شد، و [[آدمی]] با دستی خالی و پروندهای لاغر در آن عرصه به حساب گرفته میشود؛ به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ * أُولَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمیورزند * آنان کسانی هستند که در رستخیز جز آتش (دوزخ) نخواهند داشت و آنچه در آن کردهاند نابود و آنچه انجام میدادهاند تباه است» سوره هود، آیه ۱۵-۱۶.</ref>. | *آری! تمامی این امور برای [[آخرت]] [[انسان]] بیفایده خواهد بود، و او را در این [[دنیا]] نیز بهسوی کمال رهنمون نخواهد گشت. دردناکتر آنکه این [[اعمال]] اصلاً در صحنه [[قیامت]] دیده نخواهد شد، و [[آدمی]] با دستی خالی و پروندهای لاغر در آن عرصه به حساب گرفته میشود؛ به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ * أُولَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمیورزند * آنان کسانی هستند که در رستخیز جز آتش (دوزخ) نخواهند داشت و آنچه در آن کردهاند نابود و آنچه انجام میدادهاند تباه است» سوره هود، آیه ۱۵-۱۶.</ref>. | ||
*کوتاه سخن آنکه [[اعمال]] [[دنیایی]] [[انسان]]، در [[قیامت]] برای او فایدهای نخواهد بخشید؛ با این حال امّا این [[عمل حرام]] نبوده موجب سقوط بیشتر [[انسان]] را فراهم نخواهد کرد. آری! اینگونه [[اعمال]] همچون حبابی است که فقط در [[زندگی]] مادّی [[انسان]] به چشم میآید، امّا پس از آن از هیچ واقعیّتی برخوردار نخواهد بود: {{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ}}<ref>«بگو: هر کس به فرا خور خویش کار میکند» سوره اسراء، آیه ۸۴.</ref>. | *کوتاه سخن آنکه [[اعمال]] [[دنیایی]] [[انسان]]، در [[قیامت]] برای او فایدهای نخواهد بخشید؛ با این حال امّا این [[عمل حرام]] نبوده موجب سقوط بیشتر [[انسان]] را فراهم نخواهد کرد. آری! اینگونه [[اعمال]] همچون حبابی است که فقط در [[زندگی]] مادّی [[انسان]] به چشم میآید، امّا پس از آن از هیچ واقعیّتی برخوردار نخواهد بود: {{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ}}<ref>«بگو: هر کس به فرا خور خویش کار میکند» سوره اسراء، آیه ۸۴.</ref>. | ||
*توجّه به این نکته نیز مفید خواهد بود، که اگر اینگونه [[اعمال]] - همچون اختراع برق، [[کشف]] میکروب، ساختن بناهای عمومی و... - فایدهای برای همنوعان در پی داشته باشد، فواید خود را بهخاطر همین [[منافع]] عمومی به [[آدمی]] خواهد رسانید؛ چه [[حضرت | *توجّه به این نکته نیز مفید خواهد بود، که اگر اینگونه [[اعمال]] - همچون اختراع برق، [[کشف]] میکروب، ساختن بناهای عمومی و... - فایدهای برای همنوعان در پی داشته باشد، فواید خود را بهخاطر همین [[منافع]] عمومی به [[آدمی]] خواهد رسانید؛ چه [[حضرت حق]] میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«بیگمان خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد» سوره توبه، آیه ۱۲۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۹۳.</ref>. | ||
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز در این زمینه میفرمایند: "هرکس روشی [[نیکو]] در میان [[مردم]] نهد، از آن [[ثواب]] خواهد برد و [[ثواب]] هرکس که بدان عمل کند نیز بدون آنکه از [[ثواب]] آنان چیزی کم شود به او داده خواهد شد؛ و هرکس روشی [[ناپسند]] در میان [[مردم]] نهد، [[گناه]] آن را خواهد برد و [[گناه]] هرکس که بدان عمل کند نیز بدون آنکه از [[گناه]] آنان چیزی کم شود به او داده خواهد شد" <ref>{{متن حدیث|مَنِ اسْتَنَّ بِسُنَّةٍ حَسَنَةٍ فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْءٌ وَ مَنِ اسْتَنَّ بِسُنَّةٍ سَيِّئَةٍ فَعَلَيْهِ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَيْءٌ}}؛ بحار الأنوار، ج۲، ص۲۴.</ref>. | *[[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز در این زمینه میفرمایند: "هرکس روشی [[نیکو]] در میان [[مردم]] نهد، از آن [[ثواب]] خواهد برد و [[ثواب]] هرکس که بدان عمل کند نیز بدون آنکه از [[ثواب]] آنان چیزی کم شود به او داده خواهد شد؛ و هرکس روشی [[ناپسند]] در میان [[مردم]] نهد، [[گناه]] آن را خواهد برد و [[گناه]] هرکس که بدان عمل کند نیز بدون آنکه از [[گناه]] آنان چیزی کم شود به او داده خواهد شد" <ref>{{متن حدیث|مَنِ اسْتَنَّ بِسُنَّةٍ حَسَنَةٍ فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْءٌ وَ مَنِ اسْتَنَّ بِسُنَّةٍ سَيِّئَةٍ فَعَلَيْهِ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَيْءٌ}}؛ بحار الأنوار، ج۲، ص۲۴.</ref>. | ||
===نکته هشتم=== | ===نکته هشتم=== | ||
*[[اهل دل]]، همواره [[شاگردان]] و [[یاران]] خویش را به [[خلوص]] [[دعوت]] میکردهاند؛ چه در نظر آنان، [[اخلاص]] اکسیری است که عمل [[آدمی]] را به طلا تبدیل میکند؛ و چون [[ریاء]] جای آن را گرفت، [[ارزش]] خاکْ بسیار بیشتر از آن خواهد بود. | *[[اهل دل]]، همواره [[شاگردان]] و [[یاران]] خویش را به [[خلوص]] [[دعوت]] میکردهاند؛ چه در نظر آنان، [[اخلاص]] اکسیری است که عمل [[آدمی]] را به طلا تبدیل میکند؛ و چون [[ریاء]] جای آن را گرفت، [[ارزش]] خاکْ بسیار بیشتر از آن خواهد بود. | ||
*نیز پیاپی بدانان تذکّر میدادهاند، که [[خالص]] ساختن عمل از شائبهها و اوهام نفسانی، در نهایت [[سختی]] است. | *نیز پیاپی بدانان تذکّر میدادهاند، که [[خالص]] ساختن عمل از شائبهها و اوهام نفسانی، در نهایت [[سختی]] است. | ||
*با این حال امّا، آنان را از یکی از [[دامهای شیطان]] که در مسیر سالکان پهن مینماید، بهسختی برحذر میداشتهاند. آن دام، دام [[وسوسه]] در [[خلوص]] است، که [[شیطان]] آن را همچون بندی بر دست و پای سالکان مینهد، تا از حرکت بهسوی [[حضرت | *با این حال امّا، آنان را از یکی از [[دامهای شیطان]] که در مسیر سالکان پهن مینماید، بهسختی برحذر میداشتهاند. آن دام، دام [[وسوسه]] در [[خلوص]] است، که [[شیطان]] آن را همچون بندی بر دست و پای سالکان مینهد، تا از حرکت بهسوی [[حضرت حق]] باز مانند. | ||
*[[اهل دل]]، همیشه سالکان را سفارش مینمودهاند، که مباد عملی را بهخاطر آنکه از [[خلوص]] آن [[اطمینان]] نداشتهاند، ترک گویند؛ چه [[شیطان]] وسوسههای خویش در این زمینه را همچون سدّی در مقابل [[انسان]] مینهد، تا با این [[خیال]] که عملِ بدون [[اخلاص]] ارزشی نخواهد داشت، او را از دست یازیدن به شماری از مستحبّات باز دارد. این حالت، از تفریطی درشت در مقابل ملکه [[ریاء]]، که خود [[افراط]] در [[خودنمایی]] است، برخوردار میباشد؛ و پر واضح است که [[افراط و تفریط]] هر دو [[مسیر کمال]] را مسدود کرده، [[آدمی]] را از حرکت در آن باز میدارد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۹۴-۲۹۵.</ref>. | *[[اهل دل]]، همیشه سالکان را سفارش مینمودهاند، که مباد عملی را بهخاطر آنکه از [[خلوص]] آن [[اطمینان]] نداشتهاند، ترک گویند؛ چه [[شیطان]] وسوسههای خویش در این زمینه را همچون سدّی در مقابل [[انسان]] مینهد، تا با این [[خیال]] که عملِ بدون [[اخلاص]] ارزشی نخواهد داشت، او را از دست یازیدن به شماری از مستحبّات باز دارد. این حالت، از تفریطی درشت در مقابل ملکه [[ریاء]]، که خود [[افراط]] در [[خودنمایی]] است، برخوردار میباشد؛ و پر واضح است که [[افراط و تفریط]] هر دو [[مسیر کمال]] را مسدود کرده، [[آدمی]] را از حرکت در آن باز میدارد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۹۴-۲۹۵.</ref>. | ||