بیثباتی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'حضرت حق' به 'حضرت حق'
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*تردید و بیثباتی که از نظر معنی، مقابل [[یقین]] قرار دارد، در شمار صفاتی است که بدون تردید در فهرست رذائل قرار میگیرد. [[اضطراب]] و بیاطمینانی [[نفس]] بواسطة اوهام، وسوسهها، [[شک]] و ظنّی که عقلاً اعتباری ندارد، [[حسرت]]، [[خیال]]، و دیگر امور اینگونه، سراسر در شمار مصادیق بیثباتی و بلکه در شمار [[علل]] آن است. | *تردید و بیثباتی که از نظر معنی، مقابل [[یقین]] قرار دارد، در شمار صفاتی است که بدون تردید در فهرست رذائل قرار میگیرد. [[اضطراب]] و بیاطمینانی [[نفس]] بواسطة اوهام، وسوسهها، [[شک]] و ظنّی که عقلاً اعتباری ندارد، [[حسرت]]، [[خیال]]، و دیگر امور اینگونه، سراسر در شمار مصادیق بیثباتی و بلکه در شمار [[علل]] آن است. | ||
*طُرَیحی در "مجمع البحرین"، بی ثباتی / ریبه را [[اضطراب]] و دیگرگونی دائمی [[نفس]] دانسته است. از اینرو میتوان گفت که [[نفس]] [[آدمی]]، گاه به حالت [[ثبات]] میرسد، این حالت را [[یقین]] میخوانند؛ در [[قرآن کریم]] نیز آمده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا}}<ref>«تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آوردهاند سپس تردید نورزیدهاند» سوره حجرات، آیه ۱۵.</ref> و باز اینگونه آمده است:{{متن قرآن|أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ}}<ref>«آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرد» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۰.</ref>. | *طُرَیحی در "مجمع البحرین"، بی ثباتی / ریبه را [[اضطراب]] و دیگرگونی دائمی [[نفس]] دانسته است. از اینرو میتوان گفت که [[نفس]] [[آدمی]]، گاه به حالت [[ثبات]] میرسد، این حالت را [[یقین]] میخوانند؛ در [[قرآن کریم]] نیز آمده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا}}<ref>«تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آوردهاند سپس تردید نورزیدهاند» سوره حجرات، آیه ۱۵.</ref> و باز اینگونه آمده است:{{متن قرآن|أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ}}<ref>«آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرد» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۰.</ref>. | ||
*این صفت با یادکرد از [[حضرت | *این صفت با یادکرد از [[حضرت حق]] و [[قدرت]] بیپایان او حاصل میگردد: {{متن قرآن|ِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>. اما گاه نیز به اصظراب، دیگرگونی، [[اندوه]]، [[ترس]] و تردیدها، توهّمها و تخیّلات دائمی [[مبتلا]] میشود. در این حالت، [[نفس]] را ثباتی نیست و پی در پی حالتی اندوهآور بر او عارض میشود. این حالت را ریبه / بیثباتی میخوانند. این حالت، بروشنی در [[آیه]] ذیل نموده شده است: {{متن قرآن|لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ}}<ref>«همواره بنیانی که بنا نهادهاند مایه تردید در دلهای آنان است تا آنکه دلهای آنها پارهپاره گردد و خداوند، دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۱۱۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۱.</ref>. | ||
*و پر واضح است که از پی دوری [[بنده]] از منبع [[قدرت]] و ذات لایزال، پدید خواهد آمد: {{متن قرآن|وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِنْ دَارِهِمْ}}<ref>و کافران را پیوسته به سبب اعمالشان حادثهای رسد یا آن حادثه در نزدیکی خانههایشان فرود آید؛ سوره رعد، آیه ۳۱.</ref>. به این [[آیه شریفه]] نیز بنگرید:{{متن قرآن|وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ}}<ref>«پاک آیینان برای خداوند باشید، نه شرکورزان به او و هر کس به خداوند شرک ورزد چنان است که از آسمان فرو افتد و پرندگان او را بربایند یا باد او را به جایی دور اندازد» سوره حج، آیه ۳۱.</ref>. | *و پر واضح است که از پی دوری [[بنده]] از منبع [[قدرت]] و ذات لایزال، پدید خواهد آمد: {{متن قرآن|وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِنْ دَارِهِمْ}}<ref>و کافران را پیوسته به سبب اعمالشان حادثهای رسد یا آن حادثه در نزدیکی خانههایشان فرود آید؛ سوره رعد، آیه ۳۱.</ref>. به این [[آیه شریفه]] نیز بنگرید:{{متن قرآن|وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ}}<ref>«پاک آیینان برای خداوند باشید، نه شرکورزان به او و هر کس به خداوند شرک ورزد چنان است که از آسمان فرو افتد و پرندگان او را بربایند یا باد او را به جایی دور اندازد» سوره حج، آیه ۳۱.</ref>. | ||
*خلاصه [[کلام]] آنکه: [[یقین]] را اضدادی بیشمار است که تمامی آنها را میتوان در ذیل عنوان عامّ "بیثباتی" تحلیل نمود. بلکه تمامی انواع مذکور در ذیل عنوان [[جهل]] - همچون [[جهل]] بسیط، [[جهل]] مرکّب، تردید و [[شک]] - را نیز در عنوان عامّ ریبه میتوان فهرست نمود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۱.</ref>. | *خلاصه [[کلام]] آنکه: [[یقین]] را اضدادی بیشمار است که تمامی آنها را میتوان در ذیل عنوان عامّ "بیثباتی" تحلیل نمود. بلکه تمامی انواع مذکور در ذیل عنوان [[جهل]] - همچون [[جهل]] بسیط، [[جهل]] مرکّب، تردید و [[شک]] - را نیز در عنوان عامّ ریبه میتوان فهرست نمود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۱.</ref>. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
*کوتاه سخن آنکه به تصریح [[قرآن کریم]]، اینچنین کسان در [[آخرت]] هیچ بهرهای نبرده حیات دنیائیشان ثمرهای برای [[زندگی]] جاوید در پی نخواهد داشت: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ}}<ref>«و از مردم کسی است که خداوند را با دو دلی میپرستد، اگر خیری به او رسد بدان دل استوار میدارد و اگر بلایی بدو رسد دگرگون میشود ؛ در این جهان و در جهان واپسین زیان دیده است؛ این همان زیان آشکار است» سوره حج، آیه ۱۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۳.</ref>. | *کوتاه سخن آنکه به تصریح [[قرآن کریم]]، اینچنین کسان در [[آخرت]] هیچ بهرهای نبرده حیات دنیائیشان ثمرهای برای [[زندگی]] جاوید در پی نخواهد داشت: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ}}<ref>«و از مردم کسی است که خداوند را با دو دلی میپرستد، اگر خیری به او رسد بدان دل استوار میدارد و اگر بلایی بدو رسد دگرگون میشود ؛ در این جهان و در جهان واپسین زیان دیده است؛ این همان زیان آشکار است» سوره حج، آیه ۱۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۳.</ref>. | ||
===توهّمها، گمانها و ظنهای بیاعتبار === | ===توهّمها، گمانها و ظنهای بیاعتبار === | ||
*حالت [[وهم]] و [[خیال]] که گاه بر [[نفس]] [[انسان]] [[هجوم]] میآورد، در شمار رذائلی است که [[شرع]] بر اجتناب از آن به [[سختی]] پای فشرده است. [[حضرت | *حالت [[وهم]] و [[خیال]] که گاه بر [[نفس]] [[انسان]] [[هجوم]] میآورد، در شمار رذائلی است که [[شرع]] بر اجتناب از آن به [[سختی]] پای فشرده است. [[حضرت حق]] در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ}}<ref>«مرگ بر آنان که نادرست برآورد میکنند! آنان که در گردابی (از گمراهی) غافلند» سوره ذاریات، آیه ۱۰-۱۱.</ref>. | ||
*"خَرْص"، گمانی است که توهّم، تخیّل و [[گمان]] ناصواب را نیز در خود داشته باشد؛ از اینرو [[وحی الهی]] متّصفان به این صفت را، همچون آنان که در دریائی تیره دست و پا میزنند، بدور از صواب و دریافت واقع [[وصف]] میفرماید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۳.</ref>. | *"خَرْص"، گمانی است که توهّم، تخیّل و [[گمان]] ناصواب را نیز در خود داشته باشد؛ از اینرو [[وحی الهی]] متّصفان به این صفت را، همچون آنان که در دریائی تیره دست و پا میزنند، بدور از صواب و دریافت واقع [[وصف]] میفرماید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۳.</ref>. | ||
*این [[تشبیه]] در [[غایت]] [[بلاغت]] است؛ و به خوبی نشان از حالت اینگونه افراد دارد. به این [[آیات]] نیز بنگرید:{{متن قرآن|إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ}}<ref>«به زودی مشرکان خواهند گفت: اگر خداوند میخواست ما و پدرانمان شرک نمیورزیدیم و چیزی را حرام نمیدانستیم؛ همینگونه پیشینیان آنها (پیامبران را) دروغگو شمردند تا آنکه عذاب ما را چشیدند؛ بگو: آیا نزدتان دانشی است تا آن را برای ما آشکار سازید؟ شما جز از گما» سوره انعام، آیه ۱۴۸.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ}}<ref>«و اگر بخشش و بخشایش خداوند در این جهان و در جهان واپسین بر شما نمیبود برای آنچه که در آن به سخن در آمدید عذابی سترگ به شما میرسید * آنگاه که آن را از زبان هم فرا میگرفتید و چیزی را که به آن دانشی نداشتید دهان به دهان میگفتید و آن را آسان میانگاشتید در حالی که آن نزد خداوند سترگ بود» سوره نور، آیه ۱۴-۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا}}<ref>«و آنچه تو را بدان دانشی نیست، پی مگیر که از گوش و چشم و دل، هر یک، خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۴.</ref>. | *این [[تشبیه]] در [[غایت]] [[بلاغت]] است؛ و به خوبی نشان از حالت اینگونه افراد دارد. به این [[آیات]] نیز بنگرید:{{متن قرآن|إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ}}<ref>«به زودی مشرکان خواهند گفت: اگر خداوند میخواست ما و پدرانمان شرک نمیورزیدیم و چیزی را حرام نمیدانستیم؛ همینگونه پیشینیان آنها (پیامبران را) دروغگو شمردند تا آنکه عذاب ما را چشیدند؛ بگو: آیا نزدتان دانشی است تا آن را برای ما آشکار سازید؟ شما جز از گما» سوره انعام، آیه ۱۴۸.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ}}<ref>«و اگر بخشش و بخشایش خداوند در این جهان و در جهان واپسین بر شما نمیبود برای آنچه که در آن به سخن در آمدید عذابی سترگ به شما میرسید * آنگاه که آن را از زبان هم فرا میگرفتید و چیزی را که به آن دانشی نداشتید دهان به دهان میگفتید و آن را آسان میانگاشتید در حالی که آن نزد خداوند سترگ بود» سوره نور، آیه ۱۴-۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا}}<ref>«و آنچه تو را بدان دانشی نیست، پی مگیر که از گوش و چشم و دل، هر یک، خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۴.</ref>. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
*[[خیال]] [[برتری]] بر دیگران، اینگونه در [[قرآن کریم]] تصویر شده است: {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بیگمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دستهدسته کرد» سوره قصص، آیه ۴.</ref>. پُر واضح است که این حالت، ویژه شخص [[فرعون]] نبوده و تمامی متوهّمان روزگاران، در تمامی مکانها، از همین [[رذیلت]] [[رنج]] میبرده و دیگران را نیز به [[رنج]] میافکندهاند. | *[[خیال]] [[برتری]] بر دیگران، اینگونه در [[قرآن کریم]] تصویر شده است: {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بیگمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دستهدسته کرد» سوره قصص، آیه ۴.</ref>. پُر واضح است که این حالت، ویژه شخص [[فرعون]] نبوده و تمامی متوهّمان روزگاران، در تمامی مکانها، از همین [[رذیلت]] [[رنج]] میبرده و دیگران را نیز به [[رنج]] میافکندهاند. | ||
*فراتر از آن امّا، مصیبتی است که در نتیجه همین توهّمات، به برخی از طالبان کمال روی میکند. سالکی که در اثر اوهام، خود را در مرتبه مردان یگانه روزگار ببیند، و اوهام [[نفس]] را مراتب [[برتر]] [[مکاشفه]] پندارد، به چنین در دی مبتلاست؛ و چه بسیار دیدهایم که این کسان با اختراع مکاتب [[جدید]] و اندیشههای نااستوار و بیپایه، نه تنها خود به [[گمراهی]] افتادهاند که کسان بسیاری را نیز به ظلالت دچار نمودهاند. سالکی که در ابتدای [[سلوک]]، خود را چونان کسی پندارد که [[چهل]] سال [[سلوک]] کرده و [[مصائب]] آن را تحمّل نموده است، به همین آفت روحی دچار شده است. | *فراتر از آن امّا، مصیبتی است که در نتیجه همین توهّمات، به برخی از طالبان کمال روی میکند. سالکی که در اثر اوهام، خود را در مرتبه مردان یگانه روزگار ببیند، و اوهام [[نفس]] را مراتب [[برتر]] [[مکاشفه]] پندارد، به چنین در دی مبتلاست؛ و چه بسیار دیدهایم که این کسان با اختراع مکاتب [[جدید]] و اندیشههای نااستوار و بیپایه، نه تنها خود به [[گمراهی]] افتادهاند که کسان بسیاری را نیز به ظلالت دچار نمودهاند. سالکی که در ابتدای [[سلوک]]، خود را چونان کسی پندارد که [[چهل]] سال [[سلوک]] کرده و [[مصائب]] آن را تحمّل نموده است، به همین آفت روحی دچار شده است. | ||
*[[برتر]] و بدتر از ایندو امّا، توهّم بزرگی است؛ و افسوس که این توهّم گاه چنان در [[نفس]] [[آدمی]] [[استوار]] میگردد، که خود را همشأن [[حضرت | *[[برتر]] و بدتر از ایندو امّا، توهّم بزرگی است؛ و افسوس که این توهّم گاه چنان در [[نفس]] [[آدمی]] [[استوار]] میگردد، که خود را همشأن [[حضرت حق]] دانسته بر او [[استکبار]] میورزد!؛ به این [[آیه]] بنگرید: {{متن قرآن|يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ}}<ref>«روزی که خداوند همه آنان را برانگیزد، و برای او سوگند میخورند- همان گونه که برای شما سوگند میخورند- و گمان دارند که ارزشی دارند ، آگاه باشید آنانند که دروغگویند» سوره مجادله، آیه ۱۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۹۴-۲۹۵.</ref>. | ||
===[[ترس]] و [[اندوه]]=== | ===[[ترس]] و [[اندوه]]=== | ||
*در شمار حالاتی که با [[یقین]] - و تمامی [[محاسن]] آن - در [[مخالفت]] و تضادّ است، حالت "[[اندوه]] بر آنچه گذشت و [[ترس]] از آنچه خواهد آمد" را ذکر کردهاند. | *در شمار حالاتی که با [[یقین]] - و تمامی [[محاسن]] آن - در [[مخالفت]] و تضادّ است، حالت "[[اندوه]] بر آنچه گذشت و [[ترس]] از آنچه خواهد آمد" را ذکر کردهاند. |