پرش به محتوا

بایسته‌های ظهور: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱٬۶۶۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۰ مارس ۲۰۲۰
خط ۹۳: خط ۹۳:
*[[آمادگی]] نوع اول، یک بایسته [[فراگیری]] است که به چگونگی تعامل [[جوامع انسانی]] با این موضوع، ارتباط دارد. برخلاف [[آمادگی]] نوع دوم که ناظر به آمادگی‌های خاص [[جهان تشیع]] است.
*[[آمادگی]] نوع اول، یک بایسته [[فراگیری]] است که به چگونگی تعامل [[جوامع انسانی]] با این موضوع، ارتباط دارد. برخلاف [[آمادگی]] نوع دوم که ناظر به آمادگی‌های خاص [[جهان تشیع]] است.
===[[آمادگی عمومی]]===
===[[آمادگی عمومی]]===
*آمادگی‌های عام، ناظر به نوع نگرش، [[رفتار]] و رویکردهای عموم [[جامعه بشری]] است که در عرصه‌های مختلف: [[فکری]]، [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] [[اجتماعی]] حیات [[انسانی]]، نمود پیدا می‌‌کند.
 
*[[لزوم]] [[آمادگی]] در سطح عام، از این جهت در سلسله مهم‌ترین بایسته‌های [[ظهور]] قرار دارد که اساساً، پدیده [[ظهور]] دارای آثار فراگیر و دستاورد‌های آن عمومی و [[جهان]] شمول است لذا گرچه این رویکرد می‌‌باید ابتدا از [[جوامع]] [[شیعی]] آغاز و به جاهای دیگر تسری و گسترش یابد تا تدریجاً به یک رویکرد عام جهانی تبدیل گردد، اما این [[اولویت]] [[آمادگی]] [[شیعه]] به معنای اختصاص این مهم به [[جهان تشیع]] نیست زیرا [[ضرورت]] [[آمادگی عمومی]]، ناشی از [[نیاز]] مبرم و است مشترکی است که همه [[انسان‌ها]] درآن شریک‌اند و آن عبارت است از [[نیاز]] [[جامعه انسانی]] به [[عدالت]] و [[امنیت]] در همه ابعاد آن. همان چیزی از نبود آن فریاد و [[ضجه]] همگان بلند است. این دغدغه و [[نیاز]]، به [[قوم]] و [[مذهب]] و منطقه خاصی، محدود نمی‌باشد هرچند بسیاری در تشخیص این گمشده دیرین خود، ممکن است دچار [[غفلت]] و یا [[اغفال]] باشند.
*به همین جهت، پیدایش [[آمادگی عمومی]] به معنای احساس [[نیاز]] شدید [[جامعه انسانی]] به [[حکومت عدل جهانی]] [[مهدوی]] و نیل بسوی [[اهداف ]][[ظهور]]، مهم‌ترین پیش شرط [[انتظار ظهور]] است. این رویکرد، یک [[ضرورت]] اجتناب ناپذیری است که [[بشریت]] برای دستیابی به چنین [[آرمان]] بلندی، ناگزیر از [[درک]] و پذیرش این [[حقیقت]] خواهند بود.
*[[دلیل]] این [[ضرورت]] نیز این است که- باتوجه به آنچه قبلا نیز اشاره گردید- مسأله [[ظهور]]، پدیده‌ای نیست که خارج از روند طبیعی حرکت [[جامعه انسانی]] رخ دهند بلکه روند تحقق آن، ارتباط تام با تحولات [[جامعه]] و نوع خواست، [[اراده]] و [[سلوک]] [[انسان‌ها]] دارد. به عبارت دیگر، امر [[ظهور]] این گونه نیست که منعزل و جدا از چرخش [[زندگی]] [[انسان‌ها]] باشد بگونه‌ای که [[جامعه بشری]] ناگهان با یک پدیده‌ای رو برو شوند که هیچ [[سازگاری]]، تناسب و سنخیتی با سیر حرکتی [[جامعه]] نداشته باشد بلکه این رویداد [[عظیم]] [[تاریخ]] [[بشر]]، در صورتی تحقق خواهند یافت که شرایط لازم و زمینه‌های آن فراهم گردد به [[دلیل]] اینکه امر [[ظهور]]، با حوادث و رویداد‌های [[جامعه]] عجین است و در طی فرایند [[صعود]] مرحله‌ای و تدریجی [[جامعه بشری]] به سمت [[آمادگی]]، پدیده [[ظهور]] نیز نمایان خواهند شد. از این نظر، [[ظهور]] را باید فرایندی دانست که آخرین مرحله آن حضور و [[قیام امام]] عصر{{ع}} برای [[تصدی]] [[مدیریت جامعه]] بشری و [[اصلاح]] آن است.
*به همین جهت در [[روایات]] توصیه شده است که هر صبح و [[شام]] [[منتظر ظهور]] باشید که امر [[ظهور]] ناگهانی است. این [[لزوم]] تهیأ و [[آماده‌باش]] دائم، به خاطر عدم شفافیت روند امور است یعنی چون حرکت [[جامعه]] و عوامل مؤثر در این تغییر و تحول، آن چنان شفاف و روشن نیست که شما ب‌توانید [[زمان ظهور]] را تخمین بزنید و آن را نزدیک یا دور بدانید، لذا باید همواره خود را در حال [[انتظار]] و آماده باش، نگاهداشت و این خاصیت [[انتظار]] است که چنین باوری را در درون [[انسان‌ها]] پدید می‌‌آورد و انگیزه‌های [[اصلاح‌طلبی]] و دگرگون خواهی را در وجود آنان، بارور می‌‌سازد. تا [[انسان]] کمبودها را احساس نکنند و موانع را نشناسند، هیچگاه برای رفع موانع و تأمین آن، [[برنامه‌ریزی]] و [[اقدام]] نخواهند کرد.
*[[آمادگی]] در سطح عام، دارای مراحل و مراتبی است که دست‌یابی به هر مرحله از آن، [[لزوم]] [[آگاهی]]، [[عزم]]، [[اراده]] و حرکت جمعی براساس معیار‌های حق‌طلبانه و عدالت‌خواهانه را می‌‌طلبد که مرحله نخست آن، [[آمادگی فکری]] و [[روحی]] [[روانی]] است تا در اثر [[رشد فکری]]، [[بشریت]] اهمیت و [[ضرورت]] چنین رویکردی را [[درک]] نمایند.
*مراد از [[آمادگی فکری]]، رشد [[شعور]] و افزایش آگاهی‌های عمومی جهت [[درک]] [[مصالح]] عمومی و [[قضاوت]] صحیح نسبت به تصمیمات عام [[جامعه بشری]] است.
*بدون [[شک]] تغییر نگرش‌های عمومی، قبل از هر چیز، [[نیاز]] به [[آمادگی فکری]] و [[روانی]] برای تأثیر پذیری و تصمیم‌سازی [[جدید]] دارد زیرا بدون چنین [[آمادگی]]، هیچ برنامه مفیدی، زمینه طرح نخواهد داشت. از این‌رو یکی از مؤلفه‌های مهم آماد گی [[ظهور]] در سطح جهانی، مساعد بودن [[افکار]] عمومی برای طرح [[اندیشه]] [[حکومت واحد جهانی]] [[اسلام]] در [[عصر ظهور]] و وجود [[آمادگی روحی]] [[روانی]] برای پذیرش این طرح است.
*البته این [[آمادگی]] تا زمانی که [[بشر]] به [[حد ]]کافی تلخی نابسامانی‌ها و [[بی‌عدالتی‌ها]] را نچشند و به [[یأس]] و [[نا امیدی]] نرسند، پدید نخواهد آمد. [[مردم]] [[جهان]] تا زمانی که احساس نکنند که نظامات بشری از حل بحران‌های کنونی در عصره‌های محیط، [[خانواده]]، [[اخلاق]]، [[سیاست]]، [[فرهنگ]] و [[اقتصاد]] و... [[ناتوان]] و عاجزاند، [[ضرورت ظهور]] [[مصلح جهانی]]، برای آنان قابل [[درک]] نخواهند بود.
*از این‌رو، تغییر نگرش‌ها و رویکرد عمومی، لازمه [[آمادگی]] در سطح کلان است. باید [[درک]] عمومی و [[افکار]] [[مردم]] [[دنیا]] آنچنان بالا برود که [[ضرورت]] همگرايی و [[همدردی]] را به عنوان یک [[وظیفه]] [[انسانی]] و [[دینی]] تلقی کنند؛ زیرا تا [[بشریت]] به این [[باور]] نرسند که تنها راه [[نجات]] آنان، رویکرد به [[حکومت عدل مهدوی]] است، [[جهان]] [[بشریت]] خود را آبستن چنین حادثه بزرگی نخواهند دید و همچنان [[بشریت]] از این [[نعمت]] بزرگ، [[محروم]] خواهند ماند.
*این یک اصل عقلائی و منطقی است که: "هرکس [[منتظر]] چیزی است باید خود را برای آن آماده نمایند". اگر بنا است [[مردم]] [[منتظر فرج]] و [[گشایش]] است، می‌‌باید خود را برای تغییر وضعیت موجود و تحقق آنچه انتظارش را می‌‌کشند، آماده نمایند.
*[[مردم]] [[دنیا]] باید [[باور]] کنند که مثلا مسأله "نژاد" و یا "مناطق مختلف جغرافیایی" مسأله قابل توجهی در [[زندگی]] [[بشر]] نیست، تفاوت‌ها و رنگ‌ها و زبان‌ها و سرزمین‌ها، نمی‌توانند نوع [[بشر]] را از هم جد ا سازند، تعصب‌های قومی گروهی باید برای همیشه بمیرد، [[فکر]] مسخره‌آمیز "نژاد [[برتر]]" باید به دور افکنده شود، مرزهای ساختگی با سیم‌های خاردار و دیواری‌های همچون دیوار باستانی چین نمی‌تواند [[انسان‌ها]] را از هم دور سازد بلکه همان‌گونه که [[نور]] [[آفتاب]] و [[نسیم]] [[روح]] بخش و سایر مواهب طبیعی به این مرزها ابدا توجهی ندارند و همه روی کره [[زمین]] را دور می‌‌زنند و همه [[دنیا]] را یک [[کشور]] می‌‌دانند، [[انسان‌ها]] باید به این مرحله از [[رشد فکری]] برسند<ref>حکومت جهانی مهدی{{ع}}، ص ۸۱.</ref>.
*اما اینکه آیا [[بشریت]] در سیر متلاطم [[تاریخ]]، [[فرهنگ]] و [[تمدن]] خود، تا چه اندازه توانسته‌اند به مرز [[آمادگی]] نزدیک شود؟ پرسشی است که پاسخ دقیق آن به مطالعه [[تاریخ]] گذشته و تحلیل فضای [[فکری]] [[جامعه]] و افق‌های پیش روی آن، [[نیاز]] دارد. با این حال در این رابطه به اجمال می‌‌توان گفت: اگر با دقت و تأمل به تغییر و تحولات پیرامون خود بنگریم می‌‌بینیم که این رویکرد، حداقل در میان آکاهان و روشنفکران [[جهان]]، کم کم در حال [[تکوین]] و شکل‌گیری است و روز به روز بر تعداد کسانی که به مسأله "[[جهان]] وطنی" می‌‌اندیشند افزوده می‌‌شود. *امروزه موضوع "[[جهانی شدن]]" و "[[جهان]] وطنی" و "[[جهان]] شمولی" تدریجاً به صورت یک [[فرهنگ]] غالب جهانی در حال تبدیل شدن است.
*با توجه به شرایط مساعد نسبی موجود، [[جامعه]] [[شیعی]] می‌‌تواند بادرک صحیح ضرورت‌ها از یکسو، نقش‌آفرینی و [[مدیریت]] تأثیرگذار در عرصه [[افکار]] جهانی از سوی دیگر، شرایط مساعد کنونی را تبدیل به یک [[فرصت]] نماید و با [[تبیین]] جاذبه‌ها و ویژگی‌های ایده [[مهدویت]] و [[نظریه ]][[حکومت عدل جهانی]] [[اسلام]]، به عنوان تنها [[تئوری]] [[نجات‌بخش]]، زمینه فراگیر شدن این [[اندیشه]] [[الهی]] را در [[جهان]]، فراهم سازند<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۳۴-۱۳۵.</ref>.


===آمادگی‌های خاص===
===آمادگی‌های خاص===
خط ۱۱۶: خط ۱۰۳:
*در [[فرهنگ اسلامی]] و [[شیعی]]، [[انتظار]] و [[آمادگی برای ظهور]]، دارای و ریشه عمیق [[فرهنگی]] است که بیش از یازده قرن [[اندیشه شیعی]] را سیراب نموده است. در طول این مدّت، مسأله [[انتظار]]، به گونه مؤثّری در ساختار [[اندیشه سیاسی]] و انقلابی ما دخالت داشته است. [[انتظار]]، یک مفهوم [[فرهنگی]] و ارزشی است که در ساختار ذهنی، اسلوب [[اندیشه]]، شیوه [[زندگی]] و چگونگی نگرش ما به [[آینده]] به شکل مؤثری دخالت داشته و در ترسیم خط [[فکری]] و [[سیاسی]] حال و [[آینده]]، تأثیرگذار خواهند بود.
*در [[فرهنگ اسلامی]] و [[شیعی]]، [[انتظار]] و [[آمادگی برای ظهور]]، دارای و ریشه عمیق [[فرهنگی]] است که بیش از یازده قرن [[اندیشه شیعی]] را سیراب نموده است. در طول این مدّت، مسأله [[انتظار]]، به گونه مؤثّری در ساختار [[اندیشه سیاسی]] و انقلابی ما دخالت داشته است. [[انتظار]]، یک مفهوم [[فرهنگی]] و ارزشی است که در ساختار ذهنی، اسلوب [[اندیشه]]، شیوه [[زندگی]] و چگونگی نگرش ما به [[آینده]] به شکل مؤثری دخالت داشته و در ترسیم خط [[فکری]] و [[سیاسی]] حال و [[آینده]]، تأثیرگذار خواهند بود.
*ازین روی، [[آمادگی]] [[فرهنگی]] و احیای [[فرهنگ مهدوی]] در [[جامعه]]، عامل مؤثری برای انگیزش وحرکت اصلاح‌گرایانه در [[زندگی]] [[مردم]] خواهند بود که [[رفتار]] [[فرهنگی]] معیّنی از آن سرچشمه می‌‌گیرد.
*ازین روی، [[آمادگی]] [[فرهنگی]] و احیای [[فرهنگ مهدوی]] در [[جامعه]]، عامل مؤثری برای انگیزش وحرکت اصلاح‌گرایانه در [[زندگی]] [[مردم]] خواهند بود که [[رفتار]] [[فرهنگی]] معیّنی از آن سرچشمه می‌‌گیرد.
*'''۲. [[تربیت]] [[یاوران]]''' همان‌گونه که یک رشته [[علل]] و عواملی، باعث پیدایش [[غیبت]] و [[محرومیت]] [[مردم]] از [[نعمت]] [[حضور امام]]{{ع}} شده‌اند، پایان یافتن [[دوران غیبت]] و تحقق [[ظهور امام زمان]]{{ع}} نیز، مشروط به رفع موانع و تحقق زمینه‌ها و شرایط آن است. تا این شرایط فراهم نگردد، [[انتظار ظهور]] [[حضرت]]، یک آرزوی عبثی خواهند بود.
*'''۲. [[تربیت]] [[یاوران]]''' همان‌گونه که یک رشته [[علل]] و عواملی، باعث پیدایش [[غیبت]] و [[محرومیت]] [[مردم]] از [[نعمت]] [[حضور امام]]{{ع}} شده‌اند، پایان یافتن [[دوران غیبت]] و تحقق [[ظهور امام زمان]]{{ع}} نیز، مشروط به رفع موانع و تحقق زمینه‌ها و شرایط آن است. تا این شرایط فراهم نگردد، [[انتظار ظهور]] [[حضرت]]، یک آرزوی عبثی خواهند بود. در این راستا، یکی از عوامل عمده و مؤثر، وجود یاورانی است که به همراه [[امام]] بارسنگین [[قیام]] را بر دوش بکشند و تا آخر از [[همراهی]] و [[یاری]] [[رهبر]] خود دست برندارند و او را تنها نگذارند. [[تربیت]] و شکل‌گیری مجموعه از گروه [[یاوران]] به عنوان هسته‌های اولیه [[قیام جهانی]] [[حضرت]]، امری لازم و اجتناب ناپذیر است که می‌‌باید عناصر [[فداکار]] و جمعیت پیشاهنگ برای جانبازی و [[حمایت]] از [[نهضت جهانی حضرت مهدی]]، در [[جامعه]] حضور داشته باشد. و این [[ضرورت]] نیز، مبتنی بر اصل طبیعی بودن [[قیام]] و [[پیروزی]] [[حضرت]] در سراسر [[جهان]] است چنانکه از مفاد [[روایات]] استتفاده می‌‌شود.
*در این راستا، یکی از عوامل عمده و مؤثر، وجود یاورانی است که به همراه [[امام]] بارسنگین [[قیام]] را بر دوش بکشند و تا آخر از [[همراهی]] و [[یاری]] [[رهبر]] خود دست برندارند و او را تنها نگذارند. [[تربیت]] و شکل‌گیری مجموعه از گروه [[یاوران]] به عنوان هسته‌های اولیه [[قیام جهانی]] [[حضرت]]، امری لازم و اجتناب ناپذیر است که می‌‌باید عناصر [[فداکار]] و جمعیت پیشاهنگ برای جانبازی و [[حمایت]] از [[نهضت جهانی حضرت مهدی]]، در [[جامعه]] حضور داشته باشد. و این [[ضرورت]] نیز، مبتنی بر اصل طبیعی بودن [[قیام]] و [[پیروزی]] [[حضرت]] در سراسر [[جهان]] است چنانکه از مفاد [[روایات]] استتفاده می‌‌شود.
*[[امام صادق]]{{ع}} در گفتگویی جالبی که با [[سدیر صیرفی]] داشته است به این [[حقیقت]] اشاره نموده است.[[سدیر]] می‌‌گوید: همراه [[امام صادق]]{{ع}} بودم، با توجه به کثرت [[شیعیان]] و اطرافیان [[امام]]{{ع}}، از [[حضرت]] درباره [[علت]] عدم [[قیام]] ایشان علیه [[حکام]] [[جور]] وقت، پرسیدم! [[حضرت]] مرا به خارج [[مدینه]] برد تا آن که وقت [[نماز]]، در محلی پیاده شدیم. [[جوانی]] در آن محل مشغول چراندن گله بز بود. [[امام صادق]]{{ع}} به این گله بز نگاهی کرد و خطاب به من فرمود: ‌ای [[سدیر]]! به [[خدا]] قسم! اگر من به تعداد این بزها [[یار]] و [[یاور]] می‌‌داشتم، بر جای نمی‌نشستم (و [[قیام]] می‌کردم). [[سدیر]] گوید: بعد از تمام شدن [[نماز]]، حیوانات آن گله را شمردم و یافتم که عدد آنها از هفده [[تجاوز]] نمی‌کند!<ref>کافی، ج۲، ص۱۹۰.</ref>. *وجود گروه [[یاوران]]، لازم است، ولی کافی نیست، چون [[قیام حضرت مهدی]] فراگیر و [[جهان]] شمول است باید [[جامعه]] در سطح کلان، قابلیت پذیرش [[دولت حق]] است را در خود پدید آورند. یعنی؛ عموم [[مردم]] و [[جامعه بشری]] (نه گروه خاص و منطقه‌ای خاص) باید به این درجه‌ای از [[معرفت]] برسند و در یابند که [[حکومت‌ها]] و مکاتب ساخته‌ای [[بشر]]، جوابگوی نیاز‌های [[مردم]] نیست و به وسیله اینها، [[سعادت]] و [[عدالت]] واقعی به [[بشر]] هدیه نمی‌شود. باید [[ظهور]] [[عدالت‌خواهی]] جهانی و فراگیر شدن [[روحیه]] [[ظلم‌ستیزی]]، زمینه‌های [[اجتماعی]] [[انقلاب جهانی]] [[مهدوی]]، فراهم خواهند شد.
*[[امام صادق]]{{ع}} در گفتگویی جالبی که با [[سدیر صیرفی]] داشته است به این [[حقیقت]] اشاره نموده است.[[سدیر]] می‌‌گوید: همراه [[امام صادق]]{{ع}} بودم، با توجه به کثرت [[شیعیان]] و اطرافیان [[امام]]{{ع}}، از [[حضرت]] درباره [[علت]] عدم [[قیام]] ایشان علیه [[حکام]] [[جور]] وقت، پرسیدم! [[حضرت]] مرا به خارج [[مدینه]] برد تا آن که وقت [[نماز]]، در محلی پیاده شدیم. [[جوانی]] در آن محل مشغول چراندن گله بز بود. [[امام صادق]]{{ع}} به این گله بز نگاهی کرد و خطاب به من فرمود: ‌ای [[سدیر]]! به [[خدا]] قسم! اگر من به تعداد این بزها [[یار]] و [[یاور]] می‌‌داشتم، بر جای نمی‌نشستم (و [[قیام]] می‌کردم). [[سدیر]] گوید: بعد از تمام شدن [[نماز]]، حیوانات آن گله را شمردم و یافتم که عدد آنها از هفده [[تجاوز]] نمی‌کند!<ref>کافی، ج۲، ص۱۹۰.</ref>. *وجود گروه [[یاوران]]، لازم است، ولی کافی نیست، چون [[قیام حضرت مهدی]] فراگیر و [[جهان]] شمول است باید [[جامعه]] در سطح کلان، قابلیت پذیرش [[دولت حق]] است را در خود پدید آورند. یعنی؛ عموم [[مردم]] و [[جامعه بشری]] (نه گروه خاص و منطقه‌ای خاص) باید به این درجه‌ای از [[معرفت]] برسند و در یابند که [[حکومت‌ها]] و مکاتب ساخته‌ای [[بشر]]، جوابگوی نیاز‌های [[مردم]] نیست و به وسیله اینها، [[سعادت]] و [[عدالت]] واقعی به [[بشر]] هدیه نمی‌شود. باید [[ظهور]] [[عدالت‌خواهی]] جهانی و فراگیر شدن [[روحیه]] [[ظلم‌ستیزی]]، زمینه‌های [[اجتماعی]] [[انقلاب جهانی]] [[مهدوی]]، فراهم خواهند شد.
*اگر سبب [[تأخیر در فرج]]، عدم وجود یارانی باشد که [[جامعه]] و در گستره‌ای وسیع‌تر [[دنیا]] را برای [[ظهور امام]] و [[قیام]] فراگیر وی آماده سازند و [[پشتیبان]] و تکیه‌گاه [[انقلاب]] [[امام]] تلقّی شوند، برای تحقق این مهم، چاره‌ای جز [[اقدام]] و تجهیز وآمادگی و [[امر به معروف و نهی از منکر]] به منظور برپائی [[اقتدار]] [[حق]] بر [[زمین]] و حصول [[فرج]] به سبب [[ظهور امام]]{{ع}} نخواهند بود. به [[بیان]] دیگر، برای ریشه‌یابی و [[فهم]] صحیح [[علل]] [[تأخیر فرج]] و [[ظهور]]، می‌‌باید به [[علل]] واقعی این امر تکیه نمود. یکی از مهم‌ترین آنها، عدم وجود [[انصار]] [[امام]]{{ع}} و [[یاوران]] کافی از جهت کمیّت و کیفیت در میان [[شیعیان]] و طرفداران آن [[حضرت]] است زیرا انقلابی که [[امام مهدی]]{{ع}} [[رهبری]] آن را به عهده خواهند داشت، انقلابی جهانی و همگانی است که در آن [[مستضعفان]] و محرومان، [[سروری]] و [[سرپرستی]] [[جامعه بشری]] را بر عهده خواهند داشت: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>"و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم" سوره قصص، آیه ۵.</ref>. براساس این [[آیه]]، [[مؤمنان]] و [[مستضعف]] در این مرحله، تمام [[قدرت]] و [[ثروت]] [[طاغوت‌ها]] را، به [[ارث]] خواهند برد {{متن قرآن|وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}، {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>"بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد" سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و [[سلطه]] بر گستره [[زمین]]، نصیب آنان خواهد بود: {{متن قرآن|وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>"و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم" سوره قصص، آیه ۶.</ref>.
*اگر سبب [[تأخیر در فرج]]، عدم وجود یارانی باشد که [[جامعه]] و در گستره‌ای وسیع‌تر [[دنیا]] را برای [[ظهور امام]] و [[قیام]] فراگیر وی آماده سازند و [[پشتیبان]] و تکیه‌گاه [[انقلاب]] [[امام]] تلقّی شوند، برای تحقق این مهم، چاره‌ای جز [[اقدام]] و تجهیز وآمادگی و [[امر به معروف و نهی از منکر]] به منظور برپائی [[اقتدار]] [[حق]] بر [[زمین]] و حصول [[فرج]] به سبب [[ظهور امام]]{{ع}} نخواهند بود. به [[بیان]] دیگر، برای ریشه‌یابی و [[فهم]] صحیح [[علل]] [[تأخیر فرج]] و [[ظهور]]، می‌‌باید به [[علل]] واقعی این امر تکیه نمود. یکی از مهم‌ترین آنها، عدم وجود [[انصار]] [[امام]]{{ع}} و [[یاوران]] کافی از جهت کمیّت و کیفیت در میان [[شیعیان]] و طرفداران آن [[حضرت]] است زیرا انقلابی که [[امام مهدی]]{{ع}} [[رهبری]] آن را به عهده خواهند داشت، انقلابی جهانی و همگانی است که در آن [[مستضعفان]] و محرومان، [[سروری]] و [[سرپرستی]] [[جامعه بشری]] را بر عهده خواهند داشت: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>"و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم" سوره قصص، آیه ۵.</ref>. براساس این [[آیه]]، [[مؤمنان]] و [[مستضعف]] در این مرحله، تمام [[قدرت]] و [[ثروت]] [[طاغوت‌ها]] را، به [[ارث]] خواهند برد {{متن قرآن|وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}، {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>"بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد" سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و [[سلطه]] بر گستره [[زمین]]، نصیب آنان خواهد بود: {{متن قرآن|وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>"و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم" سوره قصص، آیه ۶.</ref>.
۱۹٬۴۱۸

ویرایش