بحث:هدایت به امر الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ مارس ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - ' وجود امام' به ' وجود امام'
جز (جایگزینی متن - ' وجود امام' به ' وجود امام')
خط ۲: خط ۲:
===امام واسطۀ فیض الهی===
===امام واسطۀ فیض الهی===
*فیض معنوی جز از کانال وجودی [[امام]] به دیگران نمی‌رسد؛ یعنی هر کسی به هر کمال تکوینی برسد فقط از ‌این واسطه آن کمال را دریافت کرده است. <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>
*فیض معنوی جز از کانال وجودی [[امام]] به دیگران نمی‌رسد؛ یعنی هر کسی به هر کمال تکوینی برسد فقط از ‌این واسطه آن کمال را دریافت کرده است. <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>
*{{عربی|اندازه=150%|" فالامام هو الرابط بین الناس و بین ربهم فی اعطاء الفیض الباطنیه و اخذها‏‏‏"}} یعنی در‌ این ارتباط که یک طرف خداست و طرف دیگر ما، ما فیض را اخذ می‌کنیم و خداوند اعطاء می‌کند و واسطه، [[امام]] است، مثل خورشید که نور می‌دهد و ما مستنیر هستیم و در حقیقت خدا منیر است و واسطه در‌ این اناره خورشید می‌باشد، به طور کلی اعطاء هر کمال وجودی از ناحیه خداست، ولی واسطه‌های نیز در کارند که آن کمال را برساند. [[امام]] واسطه‌ای است که از طرفی فیض را از مبدأ می‌گیرد و از طرفی اعطاء به مادون می‌کند. پس واسطه در اخذ فیض از جانب ما، [[امام]] است، از طرف خداوند نیز [[امام]] است! و همه ‌اینها در محور تکوین است. بنابراین در اعطاء فیض وجودی [[امام]] واسطه در تکوین است، درست مثل خورشیدی که واسطه در نور دادن به موجودات است! البته نور خورشید، نور فیزیکی است ولی نورانیت و هدایت معنوی یک کمال حقیقی و معنوی است که از ناحیه خداوند اعطاء می‌شود و واسطه‌اش وجود [[امام]] است: {{عربی|اندازه=150%|" فالامام هو الربط بین الناس و بین ربهم فی اعطاء الفیض و اخذها کما ان النبی رابط بین الناس و بین ربهم فی اخذ الفیض الظاهریه و هی الشرائع الالهیه تنزل بالوحی علی النبی‏‏‏"}} <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>
*{{عربی|اندازه=150%|" فالامام هو الرابط بین الناس و بین ربهم فی اعطاء الفیض الباطنیه و اخذها‏‏‏"}} یعنی در‌ این ارتباط که یک طرف خداست و طرف دیگر ما، ما فیض را اخذ می‌کنیم و خداوند اعطاء می‌کند و واسطه، [[امام]] است، مثل خورشید که نور می‌دهد و ما مستنیر هستیم و در حقیقت خدا منیر است و واسطه در‌ این اناره خورشید می‌باشد، به طور کلی اعطاء هر کمال وجودی از ناحیه خداست، ولی واسطه‌های نیز در کارند که آن کمال را برساند. [[امام]] واسطه‌ای است که از طرفی فیض را از مبدأ می‌گیرد و از طرفی اعطاء به مادون می‌کند. پس واسطه در اخذ فیض از جانب ما، [[امام]] است، از طرف خداوند نیز [[امام]] است! و همه ‌اینها در محور تکوین است. بنابراین در اعطاء فیض وجودی [[امام]] واسطه در تکوین است، درست مثل خورشیدی که واسطه در نور دادن به موجودات است! البته نور خورشید، نور فیزیکی است ولی نورانیت و هدایت معنوی یک کمال حقیقی و معنوی است که از ناحیه خداوند اعطاء می‌شود و واسطه‌اش [[وجود امام]] است: {{عربی|اندازه=150%|" فالامام هو الربط بین الناس و بین ربهم فی اعطاء الفیض و اخذها کما ان النبی رابط بین الناس و بین ربهم فی اخذ الفیض الظاهریه و هی الشرائع الالهیه تنزل بالوحی علی النبی‏‏‏"}} <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>
*[[امام]] به لحاظ مقام [[امامت]] رابط و واسطۀ تکوینی است در هدایت انسان، [[امام]] به منزلۀ مجرای فیض خدا در هدایت تکوینی انسان هاست. همان طور که در جای خودش آمده که {{عربی|اندازه=150%|" به رُزِقَ الوَری و به ثَبَتَت الأرضُ وَ السماء‏‏‏"}} یعنی "بندگان و مخلوقات به واسطه [[امام]] است که روزی می‌خورند و به واسطه وجود [[امام]] است که آسمان و زمین ثبوت و قرار دارند"، به لحاظ مقام [[امامت]] و [[ولایت]]، [[امام]] واسطه در هدایت تکوینیه انسان نیز می‌باشد. گر چه طبق قاعده امکان، اشراف تمام مخلوقات از کانال فیض وجودی [[امام]] که حجت خدا در زمین است بهره‌مندند، اما انسان در امر هدایت و راهیابی از یک فیض ویژه برخوردار است و آن‌ این است که با جاذبه [[امام]]{{ع}} در مسیر هدایت راه برده می‌شود.<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>
*[[امام]] به لحاظ مقام [[امامت]] رابط و واسطۀ تکوینی است در هدایت انسان، [[امام]] به منزلۀ مجرای فیض خدا در هدایت تکوینی انسان هاست. همان طور که در جای خودش آمده که {{عربی|اندازه=150%|" به رُزِقَ الوَری و به ثَبَتَت الأرضُ وَ السماء‏‏‏"}} یعنی "بندگان و مخلوقات به واسطه [[امام]] است که روزی می‌خورند و به واسطه [[وجود امام]] است که آسمان و زمین ثبوت و قرار دارند"، به لحاظ مقام [[امامت]] و [[ولایت]]، [[امام]] واسطه در هدایت تکوینیه انسان نیز می‌باشد. گر چه طبق قاعده امکان، اشراف تمام مخلوقات از کانال فیض وجودی [[امام]] که حجت خدا در زمین است بهره‌مندند، اما انسان در امر هدایت و راهیابی از یک فیض ویژه برخوردار است و آن‌ این است که با جاذبه [[امام]]{{ع}} در مسیر هدایت راه برده می‌شود.<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>
===امام عالم به تمام اعمال موجودات و انسان ها===
===امام عالم به تمام اعمال موجودات و انسان ها===
*[[امام]] هدایت کننده جانها به سوی مقامات معنوی است. نوعی ولایت بر مردم در اعمال و رفتارشان دارد. ولایت تکوینیه [[امام]] نسبت به عمل ماست ولی ولایت تشریعیه در محور احکامی‌ است که باید اجرا کنیم. لذا هیچ عملی از مردم از [[علم امام]] مخفی نیست و [[امام]] سلطه و اشراف کامل بر تمام اعمال و رفتار موجودات از جمله انسان دارد. پس هیچ عملی از ما از دایره سلطه و ولایت تکوینی [[امام]] بیرون نیست و‌این است که پرونده اعمال ما در محضر [[امام مهدی|امام عصر]] گشوده است و‌این که‌ ایشان به اعمال ما عالمند به همین معناست. <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>
*[[امام]] هدایت کننده جانها به سوی مقامات معنوی است. نوعی ولایت بر مردم در اعمال و رفتارشان دارد. ولایت تکوینیه [[امام]] نسبت به عمل ماست ولی ولایت تشریعیه در محور احکامی‌ است که باید اجرا کنیم. لذا هیچ عملی از مردم از [[علم امام]] مخفی نیست و [[امام]] سلطه و اشراف کامل بر تمام اعمال و رفتار موجودات از جمله انسان دارد. پس هیچ عملی از ما از دایره سلطه و ولایت تکوینی [[امام]] بیرون نیست و‌این است که پرونده اعمال ما در محضر [[امام مهدی|امام عصر]] گشوده است و‌این که‌ ایشان به اعمال ما عالمند به همین معناست. <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>
خط ۱۴: خط ۱۴:
==فیض الهی راهی برای اثبات عصمت امام==
==فیض الهی راهی برای اثبات عصمت امام==
*[[امام]] پیش از دیگران خود به‌این فیض و مقامات متلبس است و از‌ اینجا [[عصمت امام]] ثابت می‌شود آن هم [[عصمت]] مطلقه در جمیع جوانب. <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>
*[[امام]] پیش از دیگران خود به‌این فیض و مقامات متلبس است و از‌ اینجا [[عصمت امام]] ثابت می‌شود آن هم [[عصمت]] مطلقه در جمیع جوانب. <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>
*باید دانست هر کسی به هر مقام معنوی و هر کمال حقیقی می‌رسد، از قِبل افاضه‌ای است که خداوند از طریق وجود [[امام]] اعطاء می‌کند: {{عربی|اندازه=150%|" و اذا کان الامام یهدی بالام. والباء للسببیه اوالاله فهو متلبس به اولاً‏‏‏"}} یعنی با توجه به‌ این که "باء" که به سر کلمه "امر" آمده یا باء سببیت است و یا باء آلت و ابزار، پس خداوند می‌فرماید به سبب امر تکوینی ماست که ائمه هدایت می‌کنند و یا به واسطه‌این ابزار که امر تکوینی ماست آنها راهنما هستند. یعنی [[امام]] هدایت تکوینی انسانها را به عهده دارد و چون [[امام]] واسطه‌ این فیض هدایت است، نمی‌تواند هادی باشد مگر‌ این که خود پیش از مهتدی از تمام کمالات که می‌خواهد مهتدی را به سمت آن کمالات بکشاند بهره‌مند باشد و از همین بحث، [[عصمت]] را نیز می‌توان نتیجه گرفت. چون وقتی گفتیم خود [[امام]] باید متلبس به‌ این فیض و مقامات معنوی باشد یعنی دارای مقام [[عصمت]] باشد. <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>
*باید دانست هر کسی به هر مقام معنوی و هر کمال حقیقی می‌رسد، از قِبل افاضه‌ای است که خداوند از طریق [[وجود امام]] اعطاء می‌کند: {{عربی|اندازه=150%|" و اذا کان الامام یهدی بالام. والباء للسببیه اوالاله فهو متلبس به اولاً‏‏‏"}} یعنی با توجه به‌ این که "باء" که به سر کلمه "امر" آمده یا باء سببیت است و یا باء آلت و ابزار، پس خداوند می‌فرماید به سبب امر تکوینی ماست که ائمه هدایت می‌کنند و یا به واسطه‌این ابزار که امر تکوینی ماست آنها راهنما هستند. یعنی [[امام]] هدایت تکوینی انسانها را به عهده دارد و چون [[امام]] واسطه‌ این فیض هدایت است، نمی‌تواند هادی باشد مگر‌ این که خود پیش از مهتدی از تمام کمالات که می‌خواهد مهتدی را به سمت آن کمالات بکشاند بهره‌مند باشد و از همین بحث، [[عصمت]] را نیز می‌توان نتیجه گرفت. چون وقتی گفتیم خود [[امام]] باید متلبس به‌ این فیض و مقامات معنوی باشد یعنی دارای مقام [[عصمت]] باشد. <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>


==تفاوت مراتب بهره مندی از امام==
==تفاوت مراتب بهره مندی از امام==
*انسانها از حیث بهره‌مندی از [[امام]] و از‌این فیض دارای مراتب مختلف هستند و همه در یک سطح نیستند. <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>
*انسانها از حیث بهره‌مندی از [[امام]] و از‌این فیض دارای مراتب مختلف هستند و همه در یک سطح نیستند. <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>
*{{عربی|اندازه=150%|" منه ینتشر فی الناس‏‏‏"}} یعنی فیض از وجود [[امام]] برای دیگران منتشر می‌شود و هر کس به حسب رتبه و ظرفیتش از وجود [[امام]] بهره‌مند می‌شود. <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>
*{{عربی|اندازه=150%|" منه ینتشر فی الناس‏‏‏"}} یعنی فیض از [[وجود امام]] برای دیگران منتشر می‌شود و هر کس به حسب رتبه و ظرفیتش از [[وجود امام]] بهره‌مند می‌شود. <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>


==خالی نبودن زمین از امام==
==خالی نبودن زمین از امام==
۲۱۸٬۹۱۲

ویرایش