←پرسش مستقیم
(←منابع) |
|||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
*[[پیامبر اسلام]]{{صل}} در واپسین ماههای [[عمر]] خود، در محل [[غدیر خم]]، ضمن پافشاری بر [[امامت]] نخستین [[پیشوای مسلمانان]]، درباره [[آخرین پیشوا]] چنین فرمود: " ای مردمان! همانا به درستی که من پیامبرم و [[امام علی|علی]] [[جانشین]] من است. [[آگاه]] باشید! ختمکننده [[پیشوایان]] از ما است. او [[قائم]] [[مهدی]] است. [[آگاه]] باشید! همو است که [[دین]] را [[برتری]] خواهد بخشید و [[انتقام]] گیرنده از [[ستمگران]] است<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۲۱۳</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۶۵ - ۱۶۶.</ref>. | *[[پیامبر اسلام]]{{صل}} در واپسین ماههای [[عمر]] خود، در محل [[غدیر خم]]، ضمن پافشاری بر [[امامت]] نخستین [[پیشوای مسلمانان]]، درباره [[آخرین پیشوا]] چنین فرمود: " ای مردمان! همانا به درستی که من پیامبرم و [[امام علی|علی]] [[جانشین]] من است. [[آگاه]] باشید! ختمکننده [[پیشوایان]] از ما است. او [[قائم]] [[مهدی]] است. [[آگاه]] باشید! همو است که [[دین]] را [[برتری]] خواهد بخشید و [[انتقام]] گیرنده از [[ستمگران]] است<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۲۱۳</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۶۵ - ۱۶۶.</ref>. | ||
==[[حدیث غدیر]] در [[معارف]] و [[عقاید]] ۵== | |||
===اهمیت [[حدیث غدیر]]=== | |||
یکی از مهمترین نصوصی که بر [[امامت]] و [[خلافت]] [[بلا]] فصل امیرالمؤمنین علی{{ع}} دلالت دارد [[خطابه]] سرنوشتسازی است که [[نبی اکرم]]{{صل}} در پایان مراسم [[حجه الوداع]] در [[غدیر خم]] ایراد فرمودند. اهمیت این [[سخنرانی]] با توجه به [[جهان]] شمولی [[اسلام]] و اختتام [[رسالت]] با [[وفات]] [[نبی اکرم]]{{صل}} آشکارتر میگردد؛ زیرا برای استمرار [[هدایت الهی]]، [[ختم رسالت]] باید همراه با شروع [[امامت]] باشد. بر همین اساس [[خداوند]] در سال آخر [[عمر]] [[پیامبر]]{{صل}} وی را مامور [[ابلاغ]] برنامه مهم برای استمرار [[رهبری الهی]] در [[اسلام]] میکند. | |||
نازل شدن آیاتی از [[قرآن کریم]] درباره [[ماجرای غدیر]] [[خم]] و [[خطابه]] سرنوشتساز [[نبی اکرم]]{{صل}} در [[حجهالوداع]] نشانگر اهتمام فراوان به مسأله [[امامت]] و [[جانشینی]] [[رسول الله]]{{صل}} است. [[خداوند تعالی]] با این کار [[مانع]] از [[فراموشی]] [[امامت]] میشود و تا [[قرآن]] [[باقی]] است و این [[آیات]] قرائت میشود [[غدیر]] و موضوع [[امامت]] و [[جانشینی رسول خدا]] هم یادآوری میشود<ref>ر.ک: الغدیر، ج۱، ص ۲۵ اهمیه الغدیر فی التاریخ. در درس ۱۰ آیات مربوط به غدیر را توضیح میدهیم.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص </ref>. | |||
===[[ماجرای غدیر]] [[خم]]=== | |||
در [[سال دهم هجری]] [[نبی اکرم]]{{صل}} بارها به مناسبتهای گوناگون نزدیک بودن [[وفات]] خود را اعلام میفرمودند. تا اینکه در [[ماه]] [[ذی القعده]] اعلام [[حجهالوداع]] فرموده و خود به سوی [[مکه]] رهسپار شدند. [[مسلمانان]] نیز از اقصا نقاط برای [[درک]] [[فیض]] [[حج]] در معیت [[رسول الله]] به سوی [[مکه]] و [[مسجدالحرام]] شتافتند. این [[مناسک]] در [[تاریخ]] با نامهایی مانند [[حجهالوداع]]، حجهالاسلام، حجهالبلاغ، حجهالکمال و حجهالتمام خوانده شده است. بعد از انجام [[حج]] قبل از آنکه هر یک از کاروانها به سوی دیار خود رهسپار شده و از دیگران جدا شود [[رسول خدا]]{{صل}} در منطقه [[جحفه]] محلی به نام [[غدیر خم]] که در بین راه [[مکه]] و [[مدینه]] قرار دارد<ref>فاصله آن از شمال مکه حدود ۱۶۰ کیلومتر و تا جنوب مدینه ۴۵۰ کیلومتر است.</ref> رحل اقامت افکنده [[دستور]] دادند همه جمع شوند حتی افرادی که زودتر رفته بودند بازگردند و [[منتظر]] ماندند تا عقب ماندهها برسند. بعد از انجام [[فریضه]] ظهر در میان انبوه [[حاجیان]] که تعداد آنان را بیش از صد هزار نفر هم گفتهاند در آن گرمای سوزان بالای منبری که از [[جهاز شتران]] فراهم شده بود قرارگرفته و [[خطابه]] مهم و سرنوشتسازی را ایراد فرمودند<ref>ر.ک: تفسیر نمونه، ج ۵، ص ۸ و الغدیر، ج ۱، ص۲۹؛ مفاهیم القرآن، ج ۷، ص ۵۰۷ و سایر منابع مانند: التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص ۴۰۱ و الدر المثور، ج ۲، ص ۲۹۸.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص </ref>. | |||
===ویژگیهای [[خطابه]] [[غدیر]]=== | |||
برای [[حدیث غدیر]] نسبت به سایر [[نصوص امامت]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} ویژگیها و امتیازاتی است: | |||
اول: [[احادیث]] دیگر در حضور [[نمایندگان]] همه طوائف [[مسلمین]] نبود و این [[حدیث]] در جائی صادر گشت که از هر طائفه گروهی به [[حج]] آمده بودند و [[حضرت]] [[پیغمبر]]{{صل}} آن را به گوش همه رسانید و آن دلالت روشن دارد بر [[عنایت خدا]] و [[رسول]]{{صل}} به امری بسیار مهم و [[عظیم]]. | |||
دوم: آن را هنگام جدا شدن قوافل از [[پیغمبر]] و [[حجاج]] [[مدینه]] فرمود و سخن آخرین بهتر در یاد شنونده میماند و اگر در [[مکه]] و [[منی]] به این تأکید میفرمود مطلب [[ولایت]] با دیگر مطالب آمیخته میگشت و در ذهنها مخلوط میشد. | |||
سوم: [[مردم]] عادت دارند از هر کس آخرین [[وصیت]] او را فرا گیرند و آنکه در [[طول عمر]] خود برای بعضی [[دوستان]] گفته باشد اما هنگام [[مرگ]] چیزی نگفت چندان در نظر آنان مؤکد نیست و گاه در آن [[شک]] میکنند [[مردم]] گویند رأیش برگشته یا آرزوئی بوده است و قصد جدی نداشت اما اگر هنگام [[مرگ]] سفارش کند مسجدی بسازید، بیشبهه باید ساخت. | |||
چهارم: مراد [[پیغمبر]]{{صل}} در [[حدیث غدیر]] روشن و صریح است چون فرمود آیا من به شما اولی نیستم از خودتان یعنی آن که میخواهم بگویم شما باید بپذیرید هرچند رغبت شما چیز دیگر باشد آنها گفتند تو اولی هستی فرمود {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذَا عَلِىٌّ مَوْلاهُ اللّهُمَّ والِ مَنْ والَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلُ مَنْ خَذَلَهُ}} یعنی هرکس من اولی به او هستم [[علی]] هم به او اولی است و مولای [[بنده]] کسی است که به [[تصرف]] و [[تدبیر امور]] او اولی است. | |||
پنجم: از این جهت نیز ترجیح داد که سایر [[روایات]] و [[احادیث]] از جهت [[سند]] چنان نیست که [[تواتر]] آن را همه [[مردم]] از عوام و [[خواص]] بدانند<ref>شرح فارسی تجرید الاعتقاد، ص ۵۱۷. </ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص </ref>. | |||
===[[خطابه]] [[غدیر]]=== | |||
[[نبی]] مکرم [[اسلام]] سخنان خود را با [[حمد]] و [[سپاس]] [[خداوند]] آغاز کرده و خبر از [[وفات]] قریب الوقوع خود دادند و درباره [[عقائد]] حقه یعنی [[توحید خداوند]] یکتا و [[رسالت]] خود و [[روز رستاخیز]] از [[مردم]] [[اقرار]] گرفته و در باره [[تمسک به قرآن]] و [[عترت]] سفارش اکید فرمودند. آنگاه دست [[امیر المؤمنین]] [[علی]]{{ع}} را گرفت و بلند کرد، آن چنان که سفیدی زیر بغل هر دو نمایان شد و همه [[مردم]] او را دیدند و شناختند سپس فرمود: | |||
{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ أَوْلَى النَّاسِ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}} ای [[مردم]] چه کسی نسبت به [[مسلمانان]] از خود آنها سزاوارتر است؟ گفتند: [[خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} داناترند، [[پیامبر]]{{صل}} گفت: [[خدا]]، [[مولی]] و [[رهبر]] من است و من [[مولی]] و [[رهبر]] مؤمنانم و نسبت به آنها از خودشان سزاوارترم و [[اراده]] من بر [[اراده]] آنها مقدم است. سپس فرمود: {{متن حدیث|فَمَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ}} هرکس من مولا و [[رهبر]] او هستم، [[علی]]، مولا و [[رهبر]] اوست. و این سخن را چند بار تکرار کرد و به دنبال آن سر به سوی [[آسمان]] برداشت و عرض کرد: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ! وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ أَدِرِ الْحَقَّ مَعَهُ حَيْثُ دَارَ}} خداوندا! [[دوستان]] او را [[دوست]] بدار و [[دشمنان]] او را [[دشمن]] بدار، [[محبوب]] بدار آن کس که او را [[محبوب]] دارد، و مبغوض بدار آن کس که او را مبغوض دارد، یارانش را [[یاری]] کن، و آنها را که ترک یاریش کنند، از [[یاری]] خویش [[محروم]] ساز، و [[حق]] را همراه او بدار و او را از [[حق]] جدا مکن، سپس فرمود: {{متن حدیث|أَلَا فَلْيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ}} [[آگاه]] باشید، همه حاضران [[وظیفه]] دارند این خبر را به غائبان برسانند<ref>ر.ک: الغدیر، ج ۱، ص ۳۵.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص </ref>. | |||
===اعتبار ([[تواتر]] و صحت نزد [[فریقین]])=== | |||
[[دانشمندان]] [[فریقین]] به [[تواتر]] و اعتبار [[حدیث غدیر]] تصریح کردهاند. در میان [[امامیه]] بزرگانی مانند [[سید مرتضی]] ویژگی مهم [[حدیث غدیر]] را توافق [[فریقین]] در همه اعصار بر آن میداند<ref>الشافی فی الإمامة، ج ۲، ص ۲۶۱. </ref>. و این [[تواتر]] را مختص [[شیعه]] نمیدانند بلکه [[نقل]] [[حدیث غدیر]] را بین همه [[مسلمانان]] [[متواتر]] میدانند<ref>علامه حلی (م ۷۲۶) در توضیح سخن محقق طوسی (م۶۷۲): و لحدیث الغدیر المتواتر، میگوید: {{عربی|و قد نقل المسلمون کافة هذا الحدیث نقلاً متواتراً}}. کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد قسم الالهیات ص۱۹۱. </ref>. | |||
[[محمد]] [[جعفر]] کتانی (م۱۳۴۵) در کتاب [[نظم]] المتناثر من الحدیث المتواتر در شماره ۲۳۲ مینویسد: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} آنگاه ۲۵ نفر از [[اصحاب]] که این [[حدیث]] را [[روایت]] کردهاند نام میبرد و [[اسامی]] تصریح کنندگان به [[تواتر]] را نیز ذکر میکند<ref>نظم المتناثر من الحدیث المتواتر، ص۱۹۴. </ref>. | |||
[[ابن حجر عسقلانی]] (م۸۵۲) از [[حدیث]] شناسان [[اهل سنت]] نیز به کثرت و صحت اسناد [[حدیث غدیر]] تصریح میکند<ref>فتح الباری، ج ۷، ص۶۱.</ref>. | |||
علاوه بر ادعای [[تواتر]] در منابع [[شیعه]] و [[سنی]]<ref>ر.ک: دلائل الصدق، ج ۴، ص ۳۲۳{{عربی|واعترف الحافظ السیوطی. کما نقل عنه بتواتره وکیف لا یکون متواترا، و قد زادت طرقه علی مائة عندهم، ورواه سبعون صحابیا أو أکثر؟! نقل جماعة عن الطبری، صاحب التاریخ المشهور، أنه أخرج هذا الحدیث من خمسة و سبعین طریقا، و أفرد له کتابا سماه "الولایة". و نقلوا عن ابن عقدة أنه اخرجه من مائة و خمسة طرق، و أفرد له کتابا سماه "الموالاة". وأشار إلی الکتابین ابن حجر العسقلانی فی "تهذیب التهذیب" بترجمة أمیر المؤمنین{{ع}}، قال: "صح حدیث الموالاة"، و أعتنی بجمع طرقه أبوالعباس ابن عقدة فاخرجه من حدیث سبعین صحابیا أو أکثر، و قد جمعه ابن جریر الطبری فی مؤلّف}}.</ref>، دانشمندانی نظیر [[علامه امینی]] [[تواتر]] [[حدیث غدیر]] را به اثبات رسانده و [[تبیین]] کرده است. | |||
صحت [[ماجرای غدیر]] [[خم]] و [[خطابه]] [[رسول خدا]]{{صل}} در منابع [[کلامی]] [[اهل سنت]] هم جلوه خاصی دارد<ref>ر.ک: الإمامة فی اهم کتب الکلامیة، ص ۹۷. </ref> حتی [[ابن حجر هیثمی]] (م ۹۷۴) که از هواداران جریان [[اموی]] و از مدافعان سرسخت [[معاویه]] است در کتاب صواعق به علو مرتبه [[حدیث غدیر]] از جهت صحت و اعتبار اعتراف نموده و برخی از [[شبهات]] را از آن دفع کرده است<ref>الصواعق المحرقه علی اهلی الرفض و الزندقه، ج۱، ص۱۰۷.</ref>. | |||
البانی [[حدیث]] شناس [[سلفی]] در عصر حاضر در یک بحث طولانی در [[بیان]] طرق گونگون [[حدیث غدیر]] و تصحیح آنها، تشکیک ابنتیمیه نسبت به ذیل [[حدیث غدیر]] را ناشی از [[داوری]] شتاب زده و عدم دقت نظر میداند<ref>البانی سلسله الصحیحه ج۵ ص۳۳۰ {{عربی|فقد کان الدافع لتحریر الکلام علی الحدیث و بیان صته اننی رایت شیخ الإسلام بن تیمیة، قد ضعف الشطر الأول من الحدیث، و اما الشاطر الاخر، فزعم انه کذب! و هذا من مبالغته الناتجه فی تقدیری من تسرعه فی تضعیف الأحادیث قبل أن یجمع طرقها ویدقق النظر فیهاو والله المستعان}}..</ref>. | |||
عدم [[نقل]] [[بخاری]] و [[مسلم]] برخی از [[اهل سنت]] مانند قوشجی عدم [[نقل]] [[بخاری]] و [[مسلم]] و واقدی را موجب [[ضعف]] [[حدیث غدیر]] پنداشتهاند<ref>قوشجی در شرح تجرید، ص ۳۶۹ طبع قدیم میگوید: {{عربی|و لم ینقله المحققون منهم کالبخاری و مسلم و والواقدی}}.</ref>. | |||
پاسخ: اوّلاً با وجود [[نقل]] [[حدیث]] در سایر [[صحاح]] [[اهل سنت]] و [[نقل]] [[حاکم]] نیشابوری در المستدرک [[علی]] الصحیحین و تصریح [[حدیث]] شناسان [[اهل سنت]] مانند [[ذهبی]] و [[ابن حجر عسقلانی]] و [[ابن حجر هیثمی]] به [[تواتر]] و یا صحت [[حدیث]]، عدم [[نقل]] در چند کتاب نمیتواند در اعتبار [[حدیث]] ایجاد تردید نماید. آن هم [[حدیثی]] که ۱۱۰ [[صحابی]] و ۸۴ نفر از [[تابعین]] آن را از [[نبی]] مکرم{{صل}} [[نقل]] نموده و بیش از ۱۵ نفر از اعلام [[اهل سنت]] ادعای [[تواتر]] و بیش از ۲۵ نفر ادعای صحت نمودهاند و نزدیک به ۴۰۰ نفر از [[دانشمندان]] [[معروف]] [[اهل سنت]] در کتابهای خود آن را ذکر کردهاند. علاوه بر این که [[تواتر]] این [[حدیث]] در همه اعصار با روش [[علمی]] و قابل قبول به [[ثبات]] رسیده است<ref>ر.ک: تفسیر نمونه، ج۵، ص ۷ و عبقات الانوار، مجلدات ج۱ تا ۶ بحثهای سندی و ۶ تا ۱۰ بحثهای دلالی و کتاب الغدیر علامه امینی.</ref>. | |||
ثانیا آگاهان به [[منابع حدیثی]] [[اهل سنت]] به خوبی میدانند عدم [[نقل]] [[بخاری]] و [[مسلم]] فی حد نفسه نمیتواند موجب [[ضعف]] باشد زیرا [[بخاری]] و [[مسلم]] تمام احادیثی را که صحیح میدانستند در کتاب صحیح خود [[نقل]] نکردهاند به همین جهت [[حدیث]] شناس بزرگ [[اهل سنت]] [[حاکم]] نیشابوری [[اقدام]] به [[نگارش]] المستدرک [[علی]] الصحیحین کرده است، کتابی که در آن احدیث صحیح نزد [[بخاری]] و [[مسلم]] که در کتاب صحیح نیامده را گردآوری کرده است<ref>برای مطالعه بیشتر ر.ک: ادلة امامة امیرالمؤمنین من السنه النبویة والعقل، ص۸۰. </ref>. | |||
علاوه بر اینکه [[بخاری]] در کتاب دیگرش به نام التاریخ الکبیر این [[حدیث]] را در مواضع متعدد [[نقل]] کرده است<ref>ر.ک التاریخ الکبیر، ج۱، ص ۳۷۵ و ج۴ ص۱۹۳ و ج۶، ص۲۴۱.</ref>. | |||
ثالثا عدم [[نقل]] واقدی نمیتواند در اعتبار هیچ [[حدیثی]] ایجاد تردید نماید زیرا در عدم اعتنای محققین به واقدی همین اندازه کافی است که [[ذهبی]] [[حدیث]] شناس [[اهل سنت]] در کتاب سیر اعلام النبلاء با تاکید فراوان [[ضعف]] او را [[مورد اتفاق]] میداند<ref>ر.ک: سیراعلام النبلاء، ج۹، ص ۴۵۴. و نیز مینویسد: {{عربی|قال النسائی: المعروفون بوضع الحدیث علی رسول الله{{صل}} اربعه: ابن یحیی بالمدینه و الواقدی ببغداد و مقاتل بن سلیمان بخراسان و محمد بن سعید بالشام}}.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص </ref>. | |||
==پرسش مستقیم== | ==پرسش مستقیم== | ||
* [[حدیث ولایت چیست و چه ارتباطی با امامت امام مهدی دارد؟ (پرسش)]] | * [[حدیث ولایت چیست و چه ارتباطی با امامت امام مهدی دارد؟ (پرسش)]] | ||
{{پرسمان امامت امام مهدی}} | {{پرسمان امامت امام مهدی}} | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{:فرهنگنامه مهدویت (نمایه)}} | {{:فرهنگنامه مهدویت (نمایه)}} |