پرش به محتوا

سخنان پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ']] صفحه' به ']]، ص'
جز (جایگزینی متن - '''']].' به '''']]')
جز (جایگزینی متن - ']] صفحه' به ']]، ص')
خط ۱۳: خط ۱۳:


==سیری در سخنان==
==سیری در سخنان==
*سخنان [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[معجزه]] است؛ به‌خصوص با توجه به سوابقی که آن حضرت داشت. کودکی که [[سرنوشت]]، او را یتیم قرار داد، دوران شیرخوارگی‌اش در بادیه گذشته است و در [[مکه]]، سرزمین بی‌سوادی، بزرگ شده و زیر دست هیچ معلم و مربی‌ای کار نکرده است، مسافرت‌هایش به دو سفر کوچک محدود بوده، آن هم سفر بازرگانی به خارج جزیرة‌العرب، و با هیچ [[فیلسوف]]، [[حکیم]] و دانشمندی برخورد نداشته است؛ با این حال [[قرآن]] به زبان او جاری می‌شود و بر [[قلب]] [[مقدس]] او نازل می‌شود و خود او سخنانی می‌گوید و آن‌چنان حکیمانه که با سخنان تمام حکمای عالم نه تنها [[برابری]] می‌کند، بلکه بر آنها [[برتری]] دارد. مثلاً شما ببینید در زمینه مسئولیت‌های اجتماعی، این شخصیت بزرگ چگونه [[سخن]] می‌گوید؟ می‌فرماید: مردمی سوار کشتی شدند و دریایی پهناور را طی می‌کردند. یک نفر را دیدند که دارد جای خودش را سوراخ می‌کند. یک نفر از اینها نرفت دست او را بگیرد. چون دستش را نگرفتند، [[آب]] وارد کشتی شد و همه آنها غرق شدند، و این چنین است [[عاقبت]] [[فساد]]. توضیح اینکه؛ یک نفر در [[جامعه]] مشغول [[فساد]] می‌شود، مرتکب [[منکرات]] می‌شود. یکی نگاه می‌کند می‌گوید به من چه! دیگری می‌گوید من و او را که در یک قبر [[دفن]] نمی‌کنند. [[فکر]] نمی‌کند که مَثَل [[جامعه]]، مَثَل کشتی است. اگر در یک کشتی [[آب]] وارد بشود، ولو از [[جایگاه]] یک فرد وارد بشود، تنها آن فرد را غرق نمی‌کند، بلکه همه مسافران را یک‌جا غرق می‌کند. آیا درباره [[مساوات]] افراد بنی‌آدم، سخنی از این بالاتر می‌توان گفت: {{عربی|"اَلنَّاسُ سَوَاءٌ کَأَسْنَانِ الْمُشْطِ"}}<ref>تحف العقول، ص ۳۶۸.</ref> شانه را نگاه کنید، دندانه‌های آن را ببینید. آیا یکی از دندانه‌های آن از دندانه دیگر بلندتر هست؟ نه. [[انسان‌ها]] مانند دندانه‌های شانه برابر یکدیگرند. ببینید در آن محیط و در آن زمان، انسانی این چنین درباره [[مساوات]] [[انسان‌ها]] [[سخن]] می‌گوید که بعد از هزار و چهارصد سال هنوز کسی به این خوبی [[سخن]] نگفته است! این جمله را شنیده‌اید: هیچ ملتی به [[مقام]] [[قداست]] نمی‌رسد مگر آن‌گاه که افراد ضعیفش بتوانند حقوقشان را از اقویا مطالبه کنند، بدون لکنت زبان.<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref> اگر کسی این [[توفیق]] را پیدا بکند که سخنان [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} را از متون کتب معتبر جمع‌آوری کند و هم [[توفیق]] پیدا کند که [[سیره]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} را به سبک [[سیره]] تحلیلی از روی مدارک معتبر، جمع و تجزیه و تحلیل بکند، آن‌وقت معلوم می‌شود که در همه [[جهان]]، شخصیتی مانند این شخص بزرگوار [[ظهور]] نکرده است. تمام وجود [[پیامبر]] {{صل}} [[اعجاز]] است. نه فقط قرآنش [[اعجاز]] است، بلکه تمام وجودش [[اعجاز]] است.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]] مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۲۷۷-۲۸۸.</ref><ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']] صفحه ۸۹ تا ۹۶.</ref>
*سخنان [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[معجزه]] است؛ به‌خصوص با توجه به سوابقی که آن حضرت داشت. کودکی که [[سرنوشت]]، او را یتیم قرار داد، دوران شیرخوارگی‌اش در بادیه گذشته است و در [[مکه]]، سرزمین بی‌سوادی، بزرگ شده و زیر دست هیچ معلم و مربی‌ای کار نکرده است، مسافرت‌هایش به دو سفر کوچک محدود بوده، آن هم سفر بازرگانی به خارج جزیرة‌العرب، و با هیچ [[فیلسوف]]، [[حکیم]] و دانشمندی برخورد نداشته است؛ با این حال [[قرآن]] به زبان او جاری می‌شود و بر [[قلب]] [[مقدس]] او نازل می‌شود و خود او سخنانی می‌گوید و آن‌چنان حکیمانه که با سخنان تمام حکمای عالم نه تنها [[برابری]] می‌کند، بلکه بر آنها [[برتری]] دارد. مثلاً شما ببینید در زمینه مسئولیت‌های اجتماعی، این شخصیت بزرگ چگونه [[سخن]] می‌گوید؟ می‌فرماید: مردمی سوار کشتی شدند و دریایی پهناور را طی می‌کردند. یک نفر را دیدند که دارد جای خودش را سوراخ می‌کند. یک نفر از اینها نرفت دست او را بگیرد. چون دستش را نگرفتند، [[آب]] وارد کشتی شد و همه آنها غرق شدند، و این چنین است [[عاقبت]] [[فساد]]. توضیح اینکه؛ یک نفر در [[جامعه]] مشغول [[فساد]] می‌شود، مرتکب [[منکرات]] می‌شود. یکی نگاه می‌کند می‌گوید به من چه! دیگری می‌گوید من و او را که در یک قبر [[دفن]] نمی‌کنند. [[فکر]] نمی‌کند که مَثَل [[جامعه]]، مَثَل کشتی است. اگر در یک کشتی [[آب]] وارد بشود، ولو از [[جایگاه]] یک فرد وارد بشود، تنها آن فرد را غرق نمی‌کند، بلکه همه مسافران را یک‌جا غرق می‌کند. آیا درباره [[مساوات]] افراد بنی‌آدم، سخنی از این بالاتر می‌توان گفت: {{عربی|"اَلنَّاسُ سَوَاءٌ کَأَسْنَانِ الْمُشْطِ"}}<ref>تحف العقول، ص ۳۶۸.</ref> شانه را نگاه کنید، دندانه‌های آن را ببینید. آیا یکی از دندانه‌های آن از دندانه دیگر بلندتر هست؟ نه. [[انسان‌ها]] مانند دندانه‌های شانه برابر یکدیگرند. ببینید در آن محیط و در آن زمان، انسانی این چنین درباره [[مساوات]] [[انسان‌ها]] [[سخن]] می‌گوید که بعد از هزار و چهارصد سال هنوز کسی به این خوبی [[سخن]] نگفته است! این جمله را شنیده‌اید: هیچ ملتی به [[مقام]] [[قداست]] نمی‌رسد مگر آن‌گاه که افراد ضعیفش بتوانند حقوقشان را از اقویا مطالبه کنند، بدون لکنت زبان.<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref> اگر کسی این [[توفیق]] را پیدا بکند که سخنان [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} را از متون کتب معتبر جمع‌آوری کند و هم [[توفیق]] پیدا کند که [[سیره]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} را به سبک [[سیره]] تحلیلی از روی مدارک معتبر، جمع و تجزیه و تحلیل بکند، آن‌وقت معلوم می‌شود که در همه [[جهان]]، شخصیتی مانند این شخص بزرگوار [[ظهور]] نکرده است. تمام وجود [[پیامبر]] {{صل}} [[اعجاز]] است. نه فقط قرآنش [[اعجاز]] است، بلکه تمام وجودش [[اعجاز]] است.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]] مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۲۷۷-۲۸۸.</ref><ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']]، ص ۸۹ تا ۹۶.</ref>


==سخنانی کوتاه، اما بلند==
==سخنانی کوتاه، اما بلند==
خط ۷۸: خط ۷۸:
#تا [[دل]] درست نشود، [[ایمان]] درست نخواهد شد و تا زبان درست نشود، [[دل]] درست نخواهد شد.
#تا [[دل]] درست نشود، [[ایمان]] درست نخواهد شد و تا زبان درست نشود، [[دل]] درست نخواهد شد.
#[[بهترین]] کار خیر، [[اصلاح]] بین [[مردم]] است.
#[[بهترین]] کار خیر، [[اصلاح]] بین [[مردم]] است.
#خدایا، مرا به [[دانش]] توانگر ساز و به [[بردباری]] زینت بخش و به [[پرهیزگاری]] گرامی دار و به تندرستی [[زیبایی]] ده.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]] مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۲۰۷-۲۱۱</ref><ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']] صفحه ۸۹ تا ۹۶.</ref>
#خدایا، مرا به [[دانش]] توانگر ساز و به [[بردباری]] زینت بخش و به [[پرهیزگاری]] گرامی دار و به تندرستی [[زیبایی]] ده.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]] مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۲۰۷-۲۱۱</ref><ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']]، ص ۸۹ تا ۹۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۲۱۸٬۶۱۷

ویرایش