سخنان پیامبر خاتم
عمق کلام
پیامبر اکرم (ص) درباره سخنان خودش فرمود: " أُعْطِیتُ جَوَامِعَ الْکَلِمِ"؛[۱] خدا به من کلمات جامع داده است؛ خدا به من قدرتی داده است که با یک سخن کوچک یک دنیا مطلب میتوانم بگویم. در حدیث معروفی، پیامبر اکرم فرمود: "نَضَّرَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقَالَتِی فَوَعَاهَا وَ بَلَغَهَا مَنْ لَمْ یَسْمَعْهَا"؛ خدا خرم سازد چهره آن بندهای را که سخن مرا بشنود و ضبط کند و برساند به کسانی که آنها از من نشنیدهاند. بعد این جمله را اضافه فرمود: "فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ غَیْرُ فَقِیهٍ وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ"؛[۲] فرق فقه با فهم این است که فهم، مطلق فهمیدن است و فقه، فهم عمیق را میگویند. وقتی که فقه به کلام اطلاق بشود، یعنی سخنی که عمق زیاد دارد. فرمود: بسا مردمی که حامل یک سخن عمیقاند ولی خودشان عمیق نیستند. جمله را همیشه نقل میکند، ولی خودش نمیتواند به عمق آن پی ببرد. باز فرمود: بسا مردمی که جملهای را، فقهی را حمل میکنند، یعنی جملهای را که از من شنیدهاند، حفظ دارند، فقیه هم هستند، ولی نقل میکند برای کسی که از خود او فقیهتر و عمیقتر است و عمق فکرش بیشتر است. او که وقتی برایش نقل میکند چیزهایی میفهمد که خود این که برای او نقل کرده نمیفهمد.[۳]
سیری در سخنان
سخنان پیامبر (ص) معجزه است؛ بهخصوص با توجه به سوابقی که آن حضرت داشت. کودکی که سرنوشت، او را یتیم قرار داد، دوران شیرخوارگیاش در بادیه گذشته است و در مکه، سرزمین بیسوادی، بزرگ شده و زیر دست هیچ معلم و مربیای کار نکرده است، مسافرتهایش به دو سفر کوچک محدود بوده، آن هم سفر بازرگانی به خارج جزیرةالعرب، و با هیچ فیلسوف، حکیم و دانشمندی برخورد نداشته است؛ با این حال قرآن به زبان او جاری میشود و بر قلب مقدس او نازل میشود و خود او سخنانی میگوید و آنچنان حکیمانه که با سخنان تمام حکمای عالم نه تنها برابری میکند، بلکه بر آنها برتری دارد. مثلاً شما ببینید در زمینه مسئولیتهای اجتماعی، این شخصیت بزرگ چگونه سخن میگوید؟ میفرماید: مردمی سوار کشتی شدند و دریایی پهناور را طی میکردند. یک نفر را دیدند که دارد جای خودش را سوراخ میکند. یک نفر از اینها نرفت دست او را بگیرد. چون دستش را نگرفتند، آب وارد کشتی شد و همه آنها غرق شدند، و این چنین است عاقبت فساد. توضیح اینکه؛ یک نفر در جامعه مشغول فساد میشود، مرتکب منکرات میشود. یکی نگاه میکند میگوید به من چه! دیگری میگوید من و او را که در یک قبر دفن نمیکنند. فکر نمیکند که مَثَل جامعه، مَثَل کشتی است. اگر در یک کشتی آب وارد بشود، ولو از جایگاه یک فرد وارد بشود، تنها آن فرد را غرق نمیکند، بلکه همه مسافران را یکجا غرق میکند. آیا درباره مساوات افراد بنیآدم، سخنی از این بالاتر میتوان گفت: "اَلنَّاسُ سَوَاءٌ کَأَسْنَانِ الْمُشْطِ"[۴] شانه را نگاه کنید، دندانههای آن را ببینید. آیا یکی از دندانههای آن از دندانه دیگر بلندتر هست؟ نه. انسانها مانند دندانههای شانه برابر یکدیگرند. ببینید در آن محیط و در آن زمان، انسانی این چنین درباره مساوات انسانها سخن میگوید که بعد از هزار و چهارصد سال هنوز کسی به این خوبی سخن نگفته است! این جمله را شنیدهاید: هیچ ملتی به مقام قداست نمیرسد مگر آنگاه که افراد ضعیفش بتوانند حقوقشان را از اقویا مطالبه کنند، بدون لکنت زبان.[۵] اگر کسی این توفیق را پیدا بکند که سخنان رسول اکرم (ص) را از متون کتب معتبر جمعآوری کند و هم توفیق پیدا کند که سیره پیامبر اکرم (ص) را به سبک سیره تحلیلی از روی مدارک معتبر، جمع و تجزیه و تحلیل بکند، آنوقت معلوم میشود که در همه جهان، شخصیتی مانند این شخص بزرگوار ظهور نکرده است. تمام وجود پیامبر (ص) اعجاز است. نه فقط قرآنش اعجاز است، بلکه تمام وجودش اعجاز است.[۶][۷]
سخنانی کوتاه، اما بلند
- نمیتوان همه را به مال راضی کرد، اما به حسن خلق، میتوان.
- ناداری بلا است، از آن بدتر، بیماری تن، و از بیماری تن دشوارتر، بیماری دل.
- مؤمن، همواره در جستوجوی حکمت است.
- از نشر دانش نمیتوان جلوگیری کرد.
- مسلمان آن است که مسلمانان از دست و زبان او در آسایش باشند.
- راهنمای به کار نیک، خود کننده آن کار است.
- هر دلسوختهای را عاقبت پاداشی است.
- پروردگار همه یکی است و پدر همه یکی. همه فرزند آدمید و آدم از خاک است. گرامیترین شما نزد خداوند، پرهیزکارترین شما است.
- از لجاج بپرهیزید که انگیزه آن، نادانی و حاصل آن، پشیمانی است.
- خشم مگیر و اگر گرفتی، لختی در قدرت کردگار بیندیش.
- به صورت متملقان، خاک بپاشید.
- سختترین دشمن تو، همانا نفس اماره است که در میان دو پهلوی تو جا دارد.
- دلاورترین مردم آن است که بر هوای نفس، غالب آید.
- با هوای نفس خود نبرد کنید تا مالک وجود خود گردید.
- راستی به دل آرامش میبخشد و از دروغ، شک و پریشانی میزاید.
- مؤمن آسان انس میگیرد و مأنوس دیگران میشود.
- مؤمنان همچو اجزای یک بنا، همدیگر را نگه میدارند.
- مردم مانند دندانههای شانه، با هم برابرند.
- فقری سختتر از نادانی و ثروتی بالاتر از خردمندی و عبادتی والاتر از تفکر نیست.
- شرافت مؤمن در شب زندهداری و عزت او در بینیازی از دیگران است.
- دانشمندان، تشنه آموختناند.
- دلباختگی، کر و کور میکند.
- دست خدا با جماعت است.
- پرهیزکاری، جان و تن را آسایش میبخشد.
- با خانواده خود بهسر بردن، از گوشه مسجد گرفتن، نزد خداون پسندیدهتر است.
- بهترین دوست شما آن است که معایب شما را به شما بنماید.
- دانش را به بند نوشتن درآورید.
- تا عقل کسی را نیازمودهاید، به اسلام آوردن او وقعی نگذارید.
- هر صاحب خردی از امت مرا چهار چیز ضروری است: گوش دادن به علم، بهخاطر سپردن و منتشر ساختن دانش و بدان عمل کردن.
- مؤمن از یک سوراخ، دو بار گزیده نمیشود.
- من برای امت خود، از بیتدبیری بیم دارم نه از فقر.
- نیرومندی به زور بازو نیست، نیرومند کسی است که بر خشم خود غالب آید.
- بهترین مردم، سودمندترین آنان به حال دیگراناند.
- بهترین خانه شما آن است که یتیمی در آن به عزت زندگی کند.
- چه خوب است ثروت حلال در دست مرد نیک.
- دوستیِ خود را به دوستت ظاهر کن تا رشته محبت محکمتر شود.
- مردم را از دوستانشان بشناسید؛ چه، انسان همخوی خود را به دوستی میگیرد.
- گناه پنهان، به صاحب گناه زیان میرساند؛ گناه آشکار، به جامعه.
- در بهبودی کار دنیا بکوشید اما در کار آخرت چنان کنید که گویی فردا رفتنی باشید.
- روزی را در قعر زمین بجویید.
- چه بسا که از خودستایی، از قدر خود میکاهند و از فروتنی، بر مقام خود میافزایند.
- سنگینترین چیزی که در ترازوی اعمال گذارده میشود، خوشخویی است.
- مرگ، ما را از هر ناصحی بینیاز میکند.
- نفرین باد بر کسی که بار خود را به دوش دیگران بگذارد.
- زیبایی شخص، در گفتار او است.
- عبادت، هفت گونه است که از همه والاتر، طلب روزی حلال است.
- از ناسزا گفتن، به جز کینه مردم، سودی نمیبری.
- چون تو را ستایش کنند، بگو ای خدا مرا بهتر از آنچه گمان دارند بساز و آنچه را از من نمیدانند بر من ببخش و مرا مسئول آنچه میگویند قرار مده.
- پس از بتپرستیدن، آنچه به من نهی کردهاند، درافتادن با مردم است.
- کاری که نسنجیده انجام شود، بسا که احتمال زیان دارد.
- آن که از نعمت سازش با مردم محروم است، از نیکیها یکسره محروم خواهد بود.
- خداوند دوست ندارد که بندهای را بین یارانش، با امتیاز مخصوص ببیند.
- دست یکدیگر را به دوستی بفشارید که کینه را از دل میبرد.
- هر که صبح کند و به فکر اصلاح کار مسلمانان نباشد، مسلمان نیست.
- خوشرویی کینه را از دل میبرد.
- مبادا که ترس از مردم، شما را از گفتن حقیقت بازدارد!
- خردمندترین مردم کسی است که با دیگران بهتر بسازد.
- در یک سطح زندگی کنید تا دلهای شما در یک سطح قرار بگیرد. با یکدیگر در تماس باشید تا به هم مهربان شوید.
- هنگام مرگ، مردمان میپرسند از ثروت چه باقی گذاشته؟ فرشتگان میپرسند از عمل نیک چه پیش فرستاده؟
- خوشا کسی که زیادی مال را به دیگران ببخشد و زیادی سخن را برای خود نگاه دارد.
- تا دل درست نشود، ایمان درست نخواهد شد و تا زبان درست نشود، دل درست نخواهد شد.
- بهترین کار خیر، اصلاح بین مردم است.
- خدایا، مرا به دانش توانگر ساز و به بردباری زینت بخش و به پرهیزگاری گرامی دار و به تندرستی زیبایی ده.[۸][۹]
منابع
پانویس
- ↑ شیخ طوسی، امالی، ج ۲، صص ۹۸ و ۹۹.
- ↑ شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج ۱، ص ۳۹۲.
- ↑ مطهری، مرتضی، سیری در سیره نبوی مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۴۲ و ۴۳.
- ↑ تحف العقول، ص ۳۶۸.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ مطهری، مرتضی، جاذبه و دافعه علی مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۲۷۷-۲۸۸.
- ↑ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص ۸۹ تا ۹۶.
- ↑ مطهری، مرتضی، سیری در سیره نبوی مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۲۰۷-۲۱۱
- ↑ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص ۸۹ تا ۹۶.