|
|
خط ۱۰: |
خط ۱۰: |
|
| |
|
| ==مقدمه== | | ==مقدمه== |
| *[[امام کاظم]]{{ع}} [[هفتمین امام]] [[شیعیان]] در قریه [[ابواء]] میان [[مکه]] و [[مدینه]] در سال ۱۲۸ هجری به [[دنیا]] آمد و در [[شهر]] [[بغداد]] در زندان سندی بن شاهک در روز ششم [[ماه رجب]] سال۱۸۳ در ۵۵سالگی به [[شهادت]] رسید. مادرش ام ولد بود و حُمیده بربریه نام داشت. | | *[[نصوص]] فراوانی بر [[امامت]] [[امام هفتم]] دلالت دارد. [[امام صادق]] {{ع}} مکرر و در مناسبتهای متعدد [[امام]] بعد از خود را معرفی نمودند و کثرت [[ادله]] به حدی است که جائی برای [[شبهه]] باقی نمیگذارد و [[حجت]] را بر جویندگان [[حق]] تمام میکند. در اینجا از میان [[نصوص]] فراوان بر [[امامت]] [[حضرت]] [[موسی بن جعفر]] برای رعایت اختصار به چند مورد بسنده میشود: |
| *مدت [[امامت]] آن [[حضرت]] سی و پنج سال بود. کنیهاش [[ابوابراهیم]]، [[ابوالحسن]] و ابوعلی است و به سبب کثرت [[عبادت]] به [[عبد]] [[صالح]] [[معروف]] و به [[دلیل]] شدت [[حلم]] و [[بردباری]] و [[گذشت]] در مورد دیگران به [[لقب]] کاظم نیز مشهور هست. همچنین آن [[حضرت]] به [[دلیل]] آن که واسطه در [[نجات]] [[مردم]] و حل مشکلات ایشان نزد باری تعالی میباشد به باب الحوائج ملقب شده است.
| |
| *[[امام کاظم]]{{ع}} در [[طول عمر]] شریفش سالهای زیادی در زندان [[هارون الرشید]]، [[خلیفه عباسی]]، به سر برد و در تمام این مدت به [[عبادت]] [[خدا]] مشغول بود و ارتباط [[شیعیان]] با [[حضرت]] در این مدت تنها از طریق بعضی از [[نامهها]] بود<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۳۰۲۳۰۱؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۷۴۳؛ ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابوطالب، ج۲، ص۳۸۲؛ هیثمی، ابن حجر، الصواعق المحرقة، ص۲۰۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۸، ص۳۲۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۰۹.</ref><ref>[[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، [[امامت امام کاظم (مقاله)|امامت امام کاظم]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۵۹.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==[[دلایل امامت]] [[امام کاظم]]{{ع}}==
| | از [[ابن عباس]] [[روایت]] شده [[پیامبر]] {{صل}} در جواب مردی [[یهودی]] به نام نعثل که درباره [[امامان]] بعد از [[پیامبر]] {{صل}} سؤال کرد در بیان اسامی [[ائمه]] {{ع}} فرمودهاند: بعد از من، [[علی]] و بعد از [[علی]] فرزندش [[حسن]] و بعد از [[حسن]] برادرش [[حسین]] به [[امامت]] میرسند و بعد از [[حسین]] [[علی]] و لقبش [[زین العابدین]] و بعد از او [[محمد]] [[لقب]] او [[باقر]] و پس از او [[جعفر]] و لقبش [[صادق]] و بعد از او پسرش [[موسی]] که کاظم خوانده میشود به [[امامت]] میرسند و بعد از کاظم فرزندش [[علی]] ملقب به [[رضا]] و بعد از او فرزندش محمدتقی و بعد از فرزندش [[علی النقی]] الهادی و بعد از فرزندش [[حسن عسکری]] و بعد از او فرزندش [[محمد]] ملقب به [[مهدی]]، و [[حجت]] [[امامان]] [[مسلمین]] هستند<ref>ر.ک: ینابیع المودة، القندوزی، ج ۳، ص ۲۸۱، الباب السادس و السبعون فی بیان الأئمة الاثنی عشر بأسمائهم.</ref>. |
| *از دیدگاه [[شیعه امامیه]] [[عصمت]] و [[افضلیت]] از [[صفات لازم]] برای [[امام]] به شمار میرود<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۱۳۸؛ سید مرتضی، الذخیرة فی علم الکلام، ص۳۳۴ و ۴۲۹؛ بحرانی، ابن میثم، النجاة فی القیامه، ص۵۵ و ۶۵؛ حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۴۹۵- ۴۹۶.</ref> چنانکه [[نص]]، اساسیترین [[راه تعیین امام]] است<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، النکت الاعتقادیه، ص۴۰- ۴۴؛ سید مرتضی، الشافی، ج۲، ص۳۷؛ حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف، ص۱۷۴.</ref> [[معجزه]] نیز در این باره نقش [[نص]] را ایفا میکند<ref>سید مرتضی، الشافی، ج۱، ص۱۹۶؛ حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف، ص۱۷۴؛ حلی، حسن بن یوسف، الباب الحادی العشر، ص۸۸.</ref>.
| |
| *با توجه به مطالب یاد شده، [[دلایل امامت]] [[امام کاظم]]{{ع}} به قرار زیر است:
| |
| ===[[نصوص امامت]] [[امام کاظم]]{{ع}}===
| |
| *[[نصوص امامت]] [[حضرت]] دو گونهاند: [[نصوص]] عام و [[نصوص]] خاص.
| |
| *[[نصوص]] عام مستنداتی هستند که [[امامت]] [[ائمه دوازدهگانه]] [[شیعه]] در آنها آمده است، مانند [[حدیث]] [[جابر]] و [[حدیث لوح]] و مانند آنها<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۵۸؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۸۷؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص۱۴۵ و ۱۵۶؛ زین الدین، علی بن یونس، الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۵۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۳۶؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۰۲؛ طوسی، محمد بن حسن، الاستبصار، ص۱۹؛ ابن بابویه، علی بن حسین، الامامة والتبصره، ص۱۰۴.</ref>.
| |
| *و [[نصوص]] خاص، مواردی است که در خصوص [[امامت]] [[امام کاظم]]{{ع}} وارد شده است همچون روایاتی که به تصریح [[امام صادق]]{{ع}} بر [[امامت]] فرزندش [[امام کاظم]]{{ع}} اشاره شده، که در آنها روایاتی از بزرگان [[اصحاب امام]] [[صادق]]{{ع}} و [[نزدیکان]] و معتمدان آن جناب به چشم میخورد، همچون [[فضل بن عمر جعفی]]، [[معاذ بن کثیر]]، [[عبدالرحمان بن حجاج]]، [[فیض بن مختار]]، [[یعقوب سراج]]، [[سلیمان بن خالد]]، [[صفوان جمال]] و [[اسحاق]] و [[علی]] که از [[برادران]] [[امام کاظم]]{{ع}} بودهاند و کسی در [[فضل]] و تقوای ایشان [[اختلاف]] نکرده است<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۳۰۳؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۳، ص۲۶۸؛ حسنی، سیدهاشم معروف، سیرة الأئمة الاثنی عشر، ج۲، ص۳۰۰ به بعد؛ حر عاملی، محمد بن حسن، الفصول المهمه، ج۲، ص۹۳۲ به بعد.</ref> در ذیل به نمونههایی از این [[روایات]] میپردازیم:
| |
| *[[موسی صیقل]] از [[مقتل بن عمر]] [[روایت]] کرده: [[خدمت]] [[امام صادق]]{{ع}} بودم که [[حضرت]] ابا [[ابراهیم]] [[موسی]] که [[کودکی]] بود وارد شد. [[حضرت صادق]]{{ع}} به من فرمود: سفارشهای مرا درباره او بپذیر و مقامش را رعایت کن و جریان [[امامت]] او را به هر یک از [[اصحاب]] که [[راز]] نگهدار و مورد [[اطمینان]] هستند اظهار کن<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۳۰۳؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۸۶- ۸۷؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۳، ص۲۶۹؛ حسنی، سیدهاشم معروف، سیرة الائمة الاثنی عشر، ۲۹۰، ص۳۰۲.</ref>.
| |
| *همچنین از [[معاذ بن کثیر]] [[روایت]] شده که به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: از آن خدایی که این [[مقام]] را به [[پدر]] شما داده که [[جانشینی]] مانند شما داشته باشد، میخواهم که پیش از [[مرگ]] شما نیز چنین [[جانشینی]] روزی شما گرداند. [[حضرت]] فرمود: [[خدا]] این کار را کرده است. گفتم قربانت گردم او کیست؟ پس به [[موسی بن جعفر]] که خوابیده بود اشاره کرد و فرمود: این خوابیده و [[موسی]] در آن زمان [[کودک]] بود<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۳۰۴؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۳، ص۲۶۸؛ حسنی، سیدهاشم معروف، سیرة الأئمة الاثنی عشر، ج۲، ص۳۰۱؛ حر عاملی، محمد بن حسن، الفصول المهمه، ج۲، ص۹۳۳.</ref>.
| |
| *[[ابن ابونجران]] از [[عیسی بن عبدالله]] [[روایت]] کرده به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: اگر خدای نخواسته پیش [[آمدی]] کرد [و شما از [[دنیا]] رفتید] از چه کسی [[پیروی]] کنم؟ [[حضرت]] به فرزندش [[موسی]]{{ع}} اشاره کرد <ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۳۰۵؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۲۹۱- ۲۹۲؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداه، ج۴، ص۲۱۶-۲۳۱؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۳، ص۲۷۰؛ حر عاملی، محمد بن حسن، الفصول المهمه، ج۲، ص۹۳۴.</ref>.
| |
| *[[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ به پرسش [[صفوان جمال]] درباره دارنده [[منصب امامت]] فرمود: دارنده این [[مقام]] به [[لهو و لعب]] نمیپردازد. در این هنگام [[موسی بن جعفر]] که [[کودکی]] بود وارد شد، در حالی که ماده بزغالهای مکی با خود داشت و به او میگفت: پروردگارت را [[سجده]] کن. [[ابوعبدالله]] او را گرفت و در آغوش کشید و فرمود: [[پدر]] و مادرم فدایش که اهل [[لهو و لعب]] نیست<ref>ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابوطالب، ج۴، ص۳۱۷.</ref><ref>[[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، [[امامت امام کاظم (مقاله)|امامت امام کاظم]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۶۰.</ref>.
| |
| ===[[عصمت]]===
| |
| *[[دلیل]] دیگر [[امامت]] [[امام کاظم]]{{ع}} [[عصمت]] آن [[حضرت]] است.
| |
| *به [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] [[امام]] باید از هرگونه [[خطا]] و اشتباه [[فکری]] و عملی مصون و محفوظ باشد و در عصر آن [[حضرت]] هیچ فردی ادعای [[عصمت]] نکرده است و تنها ایشان واجد [[مقام عصمت]] بودند<ref>حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف، ص۱۱۶.</ref>.
| |
| *در [[احادیث]] متعددی نیز [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر [[عصمت]] [[امامان دوازدهگانه]] تصریح کرده است. [[رسول خدا]]{{صل}} خطاب به [[حضرت علی]]{{ع}} میفرماید: [[یا علی]]! تو [[امام]] و [[پیشوای امت]] بعد از من هستی و [[پدر]] یازده [[امامی]] که از صلب تو خواهند بود و همگی [[معصوم]] و مطهرند<ref>زین الدین، علی بن یونس، الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۲۴.</ref>.
| |
| *و در جای دیگر میفرماید: من و [[علی]] و [[حسن]] و [[حسین]] و نه [[امام]] از [[فرزندان]] [[حسین]]، [[مطهر]] و [[معصوم]] از هرگونه آلودگی و گناهیم<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج۲، ص۶۵؛ ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابوطالب، ج۱، ص۲۵۴؛ حر عاملی، محمد بن حسن، الجواهر السنیه، ص۲۸۴.</ref>.
| |
| *در [[حدیث لوح]] نیز که نام [[امام کاظم]]{{ع}} و سایر [[امامان]] ذکر شده است، [[پیامبر]]{{صل}} بر [[پیروی]] مطلق از [[امامان دوازدهگانه]] تأکید ورزیده است و این امر به [[اطاعت]] مطلق، بیانگر [[عصمت]] و خطاناپذیری آنان است<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۵۸؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۸۷.</ref>.
| |
| *بر اساس این [[روایات]]، [[عصمت]] [[امامان دوازدهگانه]] از جمله [[امام کاظم]]{{ع}} اثبات میگردد که خود دلیلی مستقل بر [[امامت]] [[حضرت]] میباشد<ref>[[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، [[امامت امام کاظم (مقاله)|امامت امام کاظم]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۶۰-۴۶۱.</ref>.
| |
| ===[[افضلیت]]===
| |
| *[[پیشوایی]] و [[امامت]] [[امت]] به [[حکم عقل]] باید به عهده کسی باشد که از نظر [[کمالات]] [[علمی]]، [[اخلاقی]] و [[رفتاری]]، [[افضل]] و [[برتر]] از دیگران است.
| |
| *[[امام کاظم]]{{ع}} به اعتراف مورخان و [[محدثان]] [[شیعه]] و [[سنی]] در میان شخصیتهای [[علمی]] موجود در آن عصر، از نظر [[علم]] و [[تقوا]] و [[زهد]] و [[عبادت]] و [[سخاوت]] و [[کرم]] و دیگر صفات و [[سجایای اخلاقی]] و [[علمی]] سرآمد روزگار خویش بوده است و کسی [[توان]] [[برابری]] با ایشان را نداشته است<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۳۰۱ و ۳۲۴؛ ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابوطالب، ج۴، ص۳۳۲؛ قندوزی، سلیمان، ینابیع الموده، ج۳، ص۱۱۷ ۱۲۰؛ حر عاملی، محمد بن حسن، الفصول المهمه، ج۲، ص۹۴۹.</ref>.
| |
| *در ذیل به شواهدی که در کتب مختلف [[تاریخی]] و [[روایی]] در این زمینه آمده است اشاره مینماییم:
| |
| *[[شیخ طبرسی]] مینویسد: آن [[حضرت]] در حفظ [[کتاب خدا]] از همه کوشاتر بود و [[مردم مدینه]] او را زینت [[مجتهدان]] میخواندند<ref>طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ص۲۹۸.</ref>.
| |
| *[[ابن ابوالحدید]] در این مورد میگوید: فقاهت، [[دیانت]]، [[عبادت]] و [[بردباری]] همه، در آن [[حضرت]] جمع بود<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۲۷۳.</ref>.
| |
| *[[یعقوبی]] مورخ مشهور در مورد آن [[حضرت]] مینویسد: [[موسی بن جعفر]] عابدترین [[مردم]] زمان خود بود<ref> یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۱۴.</ref>.
| |
| *و نیز گفته شده است: آن [[حضرت]] از [[صالحان]]، عابدان، سخاوتمندان و بردباران بود و شخصیتی بس بزرگ داشت<ref>حنبلی، ابن العماد، شذرات الذهب، ج۱، ص۳۰۴؛ یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۱۰، ص۳۹۴.</ref>.
| |
| *[[ابن صباغ مالکی]] و [[قنذوزی حنفی]] و دیگران، آن [[حضرت]] را عابدترین، عالمترین و سخاوتمندترین فرد زمان خود دانستهاند<ref>مالکی، ابن صباغ، الفصول المهمه، ص۲۳۷؛ قندوزی، سلیمان، ینابیع الموده، ج۳، ص۱۱۷؛ شبلنجی، مؤمن، نور الابصار، ص۳۰۵.</ref>.
| |
| *[[ابن طلحه شافعی]] پس از ذکر کرامتهایی که از [[امام کاظم]]{{ع}} در سفر به [[مکه]] و [[ملاقات]] شقیق بلخی با او، صادر شد گفته است: این کرامتهای عالیقدر و خوارق عادات جز از کسی که مورد [[عنایت ویژه]] [[خداوند]] باشد و دارای [[مقام]] [[قدس]] و [[طهارت]] باشد صادر نمیشود<ref>شافعی، ابن طلحه، مطالب السئول، ص۲۹۲.</ref><ref>[[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، [[امامت امام کاظم (مقاله)|امامت امام کاظم]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۶۱.</ref>.
| |
| *همچنین باید گفت [[فرقههای کلامی]] مختلفی در زمان آن [[حضرت]] وجود داشتهاند که به نشر و [[تبلیغ]] معتقدات خود میپرداختند. بخشی از حیات [[فکری]] و [[علمی]] آن [[حضرت]] در برخورد با این گروهها سپری شده است و [[امام]] با [[توانایی]] [[علمی]] و [[کلامی]] خود سهمی بزرگ در روشنگری [[مسلمانان]] در برابر [[عقاید]] [[انحرافی]] ایشان داشتهاند. پاسخهای [[حضرت]] به [[شبهات]] و پرسشهای [[اعتقادی]] و موضوعات [[کلامی]] عصر خویش که در کتب مختلف [[روایی]] [[نقل]] شده است نیز [[شاهد]] دیگری بر [[افضلیت]] [[علمی]] آن [[حضرت]] بر سایر [[مردم]] در عصر خویش است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۰۲، ۱۰۵ و ۱۶۹؛ ابن بابویه، محمد بن علی، التوحید، ص۷۶ و ۳۵۶؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الاختصاص، ص۲۸۱؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۱۵۷.</ref>.
| |
| ===[[معجزات]]===
| |
| *[[دلیل]] دیگر بر [[اثبات امامت]] [[امام کاظم]]{{ع}} [[معجزات]] و کرامتهایی است که در موارد زیادی از آن [[حضرت]] صادر شده است و از طرفی او مدعی [[امامت]] نیز بود و [[معجزه]] همان گونه که اثباتکننده [[ادعای نبوت]] میباشد، ادعای [[امامت]] را هم اثبات میکند. [[کنده]] شدن و حرکت درخت به اشاره آن [[حضرت]] از جمله [[معجزات]] آن [[حضرت]] است<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۳۱۲.</ref>.
| |
| *خبر ایشان از [[غیب]] و [[بیان]] یک سلسله [[پیشگوییها]] در موارد مختلف، [[سخن گفتن]] به زبانهای مختلف بدون [[فراگیری]] از کسی و [[آگاهی]] از زبان پرندگان<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۳۱۵و ۳۲۲؛ زین الدین، علی بن یونس، الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۹۰.</ref> [[اخبار از غیب]] و [[پیشگویی]] از حوادث مختلف<ref> هیثمی، ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص۲۰۴؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداه، ج۴، ص۲۳۲ ۲۸۶؛ زین الدین، علی بن یونس، الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۹۴؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۷ و ۱۶۱؛ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۳۱۲ و ۳۱۸؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۳، س ۲۷۴ به بعد؛ حر عاملی، محمد بن حسن، الفصول المهمه، ج۲، ص۹۳۷؛ شبلنجی، مؤمن، نور الابصار، ص۳۰۲- ۳۰۵.</ref> نمونههایی از [[معجزات]] و خوارق عادات اوست<ref>[[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، [[امامت امام کاظم (مقاله)|امامت امام کاظم]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۶۲.</ref>.
| |
|
| |
|
| | صفوان [[جمال]] [[نقل]] میکند که [[منصور]] بن حازم خدمت [[امام صادق]] {{ع}} عرضه داشت: پدر و مادرم فدایت باد [[مرگ]] در هر صبح و [[شام]] به سراغ جانها میآید، اگر چنین شد، [[امام]] بعد از شما کیست؟ [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: {{عربی|"إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَهُوَ صَاحِبُكُمْ"}}؛ اگر چنین شد این است [[امام]] شما. و با دست به شانه [[ابوالحسن]] {{ع}} زد –که [[فکر]] میکنم شانه راست بود- و او در آن وقت پنج ساله بود و [[عبدالله]] بن [[جعفر]] أفطح- [[امام]] [[طایفه]] فطحیه- در آن مجلس با ما نشسته بود<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۰۹.</ref>. |
| | |
| | [[مفضل بن عمر]] گوید: [[امام صادق]] {{ع}} از [[ابوالحسن]] [[موسی]] {{ع}} یاد کرد –و او در آن روز کودکی بود- و فرمود: {{عربی|"هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِي لَمْ يُولَدْ فِينَا مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَكَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنْهُ ثُمَّ قَالَ لِي لَا تَجْفُوا إِسْمَاعِيلَ"}}<ref>همان. اینست همان مولودی که در خاندان ما، مولودی پر برکتتر از او برای شیعیان ما بدنیا نیامده است، سپس بمن فرمود: باسماعیل جفا مکن زیرا اگر چه او امام نیست، اما برادر بزرگتر امامست و یا مقصود اینست که: مبادا او را به دعای امامت وادار کنی.</ref>. |
| | |
| | [[یونس بن ظبیان]] میگوید: به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: [[امامان]] را برایم نام ببر فرمود: {{عربی|"أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ بَعْدَهُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ بَعْدَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ أَنَا وَ بَعْدِي مُوسَى وَلَدِي وَ بَعْدَ مُوسَى عَلِيٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِيِّ مُحَمَّدٌ وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِيٌّ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ الْحَسَنُ وَ بَعْدَ الْحَسَنِ الْحُجَّةُ اصْطَفَانَا اللَّهُ وَ طَهَّرَنَا وَ أُوتِينَا ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ"}}<ref>کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۵۵.</ref>. [[ابراهیم]] کرخی گوید: خدمت [[امام صادق]] {{ع}} شرفیاب بودم که [[ابوالحسن]] [[موسی بن جعفر]] که در سن کودکی بود وارد شد از جا برخاسته و او را بوسیدم. [[امام صادق]] {{ع}} خطاب به من فرمود: {{عربی|"يَا إِبْرَاهِيمُ أَمَا إِنَّهُ لَصَاحِبُكَ مِنْ بَعْدِي أَمَا لَيَهْلِكَنَّ فِيهِ أَقْوَامٌ وَ يَسْعَدُ فِيهِ آخَرُونَ فَلَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ وَ ضَاعَفَ عَلَى رُوحِهِ الْعَذَابَ أَمَا لَيُخْرِجَنَّ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ خَيْرَ أَهْلِ الْأَرْضِ فِي زَمَانِهِ سَمِيَّ جَدِّهِ وَ وَارِثَ عِلْمِهِ وَ أَحْكَامِهِ وَ فَضَائِلِهِ وَ مَعْدِنَ الْإِمَامَةِ وَ رَأْسَ الْحِكْمَةِ"}}<ref>الغیبة للنعمانی، ص ۹۰ و [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۳۳۴. آیا میدانی که پس از او امام توست، بدان که اقوامی در باره او به هلاکت افتاده و اقوام دیگری به سعادت رسند، لعنت خدا بر قاتل او باد و خدا عذاب روحش را دو چندان کند، بدان که خدای تعالی از صلب او بهترین اهل زمین در عصر خود را خارج سازد و همنام جدش و وارث علم و احکام و فضایل اوست و معدن امامت و رأس حکمت است.</ref>. |
| | |
| | *'''[[افضلیت]]''': [[نصوص]] زیادی بر [[برتری]] و [[افضلیت امام]] هفتم [[حضرت]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} دلالت دارد که به چند مورد بسنده میشود: [[محمد]] بن ولید از [[علی]] بن [[جعفر]] [[حدیث]] کند که گفت: از پدرم [[جعفر بن محمد]] {{عم}} شنیدم که به گروهی از نزدیکان و [[اصحاب]] خود میفرمود: {{عربی|"اسْتَوْصُوا بِابْنِي مُوسَى خَيْراً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ وُلْدِي وَ مَنْ أُخَلِّفُ مِنْ بَعْدِي وَ هُوَ الْقَائِمُ مَقَامِي وَ الْحُجَّةُ لِلَّهِ تَعَالَى عَلَى كَافَّةِ خَلْقِهِ مِنْ بَعْدِي"}}<ref>وصیت مرا در باره فرزندم موسی بپذیرید زیرا او برترین فرزندان و یادگاران من است، و او جانشین من و حجت خدای تعالی بر همه مردم پس از من میباشد. شیخ مفید بعد از نقل روایت میگوید: و علی بن جعفر همواره ملازم خدمت موسی {{ع}} بود و کوشای در استفاده و بهرهگیری احکام و معالم دین از آن حضرت بود، و پرسشهای بسیاری از برادرش موسی {{ع}} بود و کوشای در استفاده و بهرهگیری از احکام و معالم دین از آن حضرت بود، و پرسشهای بسیاری از آن جناب نقل کرده که خود از آن بزرگوار شنیده است و روایات درباره نصوص بر آن حضرت {{ع}} زیاده از آن است که بشماره درآید و بیش از آن است که ما در اینجا نقل کنیم. الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۲۲۰.</ref>. |
| | |
| | ابن سلیط زیدی گوید: [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{عربی|"هَؤُلَاءِ وُلْدِي وَ هَذَا سَيِّدُهُمْ وَ أَشَارَ إِلَى ابْنِهِ مُوسَى {{ع}} وَ فِيهِ الْعِلْمُ وَ الْحُكْمُ وَ الْفَهْمُ وَ السَّخَاءُ وَ الْمَعْرِفَةُ بِمَا يَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْهِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنْ أَمْرِ دِينِهِمْ وَ فِيهِ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ حُسْنُ الْجِوَارِ وَ هُوَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ اللَّهِ تَعَالَى عَزَّ وَ جَلَّ وَ فِيهِ أُخْرَى هِيَ خَيْرٌ مِنْ هَذَا كُلِّهِ"}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۱۳. عیون أخبار الرضا {{ع}}، ص ۱، ص ۲۴ و الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص ۷۷. اینان پسران منند و این سرور آنهاست –و به موسی بن جعفر اشاره کرد- اوست که حکم (قضاوت یا حکمت) و فهم و سخاوت و شناسائی احتجاجات و اختلافات مردم را در امر دین و دنیاشان دارد و اخلاق و پاسخ دادنش نیکوست، و او دری از درهای خدای عزوجل است و امتیاز دیگری دارد که از همه اینها بهتر است در ادامه روایت میفرماید مهدی موعود از نسل اوست.</ref>. |
| | |
| | *'''[[امام کاظم]] در نگاه دیگران''': [[عظمت]] و تفوق [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} هر ناظری را مبهوت نموده و وادار به [[مدح]] و [[ستایش]] کرده است حتی [[دشمنان]] و [[مخالفان اهل بیت]] {{عم}} که شواهد بسیاری بر این مطلب [[نقل]] شده است<ref>برای آگاهی بیشتر ر.ک: إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۲۸، ص ۵۶۵ ذکر جماعة من أعیان العامة فی علو شأنه و عظمة مقامه {{ع}} فی کتبهم. و شرح منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة، ج ۱، ص ۲۴۸.</ref>. |
| | |
| | [[محمد]] بن [[طلحه]] [[شافعی]] درباره [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} میگوید: {{عربی|"هُوَ الْإِمَامُ الْكَبِيرُ الْقَدِرِ الْعَظِيمُ الشَّأْنِ الْمُجْتَهِدُ الْجَادِّ فِي الِاجْتِهَادِ الْمَشْهُورِ بِالْعِبَادَةِ الْمُوَاظِبُ عَلَى الطَّاعَاتِ الْمَشْهُورِ بِالْكَرَامَاتِ يَبِيتُ اللَّيْلَ ساجِداً وَ قَائِماً وَ يَقْطَعُ النَّهارَ مُتَصَدِّقاً وَ صَائِماً وَ لِفَرْطِ حِلْمِهِ وَ تَجَاوُزِهِ عَنِ الْمُعْتَدِينَ عَلَيْهِ دُعِيَ كَاظِماً كَانَ يُجَازِي الْمُسِيءَ بِإِحْسَانِهِ وَ يُقابِل الجاني بِعَفْوِهِ عَنْهُ وَ لِكَثْرَةِ عِبادَتِهِ كانَ يُسَمَّى بِالْعَبْدِ الصَّالِحِ وَ يُعْرَفُ فِي الْعِرَاقِ بِبَابِ الْحَوَائِجِ إِلَى اللَّهِ لِنُجْحِ مَطَالِبِ الْمُتَوَسِّلِينَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِهِ كَراماتِهِ تَحارُ مِنْهَا العُقُولُ وَ تَقضي بِأَنَّ لَهُ عِندَ اللَّهِ قَدَمَ صِدقٍ لاَ تَزِلُّ وَ لاَ تَزُولُ"}}<ref>موسی بن جعفر امام حق است. به خدا سوگند –ای پسرم- او از من و از همه مردم به جانشینی رسول خدا سزاوارتر است، و قسم به خدا که اگر تو نیز بخواهی حکومت را از من بگیری، گردنت را میزنم، زیرا حکومت و پادشاهی عقیم است و فرزند و غیر فرزند نمیشناسد.</ref>. [[ابن حجر]] هیتمی مکی در کتاب الصواعق مینویسد: {{عربی|"وَ هُوَ وَارِثُهُ عِلْماً و مَعرِفَةً وَ كَمالاً وَ فَضْلاً سُمِّيَ الْكاظِمُ لِكَثْرَةِ تَجاوُزِهِ وَ حِلْمِهِ وَ كَانَ مَعْرُوفاً عِنْدَ أَهْلِ الْعِرَاقِ بِبَابِ قَضَاءِ الْحَوَائِجِ عِنْدَاللَّهِ وَ كَانَ أَعْبَدَ أَهْلِ زَمَانِهِ وَ أَعْلَمَهُمْ و أَسْخَاهُمْ"}}<ref>الصواعق المحرقه علی اهل الرفض و الزندقه، ج ۲، ص ۵۱۰.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۶۰.</ref>. |
| | |
| | == پرسشهای وابسته == |
| | * [[ادله امامت امام کاظم کدامند؟ (پرسش)]] |
| ==منابع== | | ==منابع== |
| * [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، [[امامت امام کاظم (مقاله)|امامت امام کاظم]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی''']] | | {{ستون-شروع|1}} |
| | * [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']] |
| | {{پایان}} |
|
| |
|
| ==جستارهای وابسته== | | ==جستارهای وابسته== |