هدایت به امر الهی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'طباطبایی، سید محمد حسین،' به 'طباطبایی، سید محمد حسین،'
جز (جایگزینی متن - 'طباطبایی، سید محمد حسین،' به 'طباطبایی، سید محمد حسین،') |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
*[[هدایت]] بر دو قسم است: تکوینی و تشریعی. هدایت تکوینی هدایتی است که به امور تکوینی تعلّق میگیرد مانند: {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref> گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است؛ سوره طه، آیه: ۵۰.</ref>. و هدایت تشریعی هدایتی است مربوط به امور تشریعی، از قبیل اعتقادات و اعمال صالح مانند: امر و نهی، بعث و زجر، ثواب و عقاب خداوند. هدایت تشریعی خود بر دو قسم است: | *[[هدایت]] بر دو قسم است: تکوینی و تشریعی. هدایت تکوینی هدایتی است که به امور تکوینی تعلّق میگیرد مانند: {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref> گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است؛ سوره طه، آیه: ۵۰.</ref>. و هدایت تشریعی هدایتی است مربوط به امور تشریعی، از قبیل اعتقادات و اعمال صالح مانند: امر و نهی، بعث و زجر، ثواب و عقاب خداوند. هدایت تشریعی خود بر دو قسم است: | ||
#ارائه طریق و نشان دادن راه، مانند: {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا }}<ref> ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس؛ سوره انسان، آیه:۳.</ref>. | #ارائه طریق و نشان دادن راه، مانند: {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا }}<ref> ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس؛ سوره انسان، آیه:۳.</ref>. | ||
#ایصال الی المطلوب و رساندن به مقصود. مانند: {{متن قرآن|فَمَن يُرِدِ اللَّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ وَمَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاء كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ}}<ref> خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام میگشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته میدارد گویی به آسمان فرا میرود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمیآورند؛ برمیگمارد؛ سوره انعام، آیه:۱۲۵.</ref><ref> طباطبایی، سید محمد | #ایصال الی المطلوب و رساندن به مقصود. مانند: {{متن قرآن|فَمَن يُرِدِ اللَّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ وَمَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاء كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ}}<ref> خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام میگشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته میدارد گویی به آسمان فرا میرود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمیآورند؛ برمیگمارد؛ سوره انعام، آیه:۱۲۵.</ref><ref> [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان، ج۷، ص۴۷۶ ـ ۴۷۸</ref>. | ||
*[[هدایت]] پیشوایان الهی نیز از دو طریق انجام میگیرد: گاه به امر و نهی قناعت میکنند و گاه با نفوذ باطنی در دلهای لایق و آماده، آنها را به مقامات معنوی هدایت میکنند <ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص ۱۶۷.</ref>. بنابراین، هدایت به شیوۀ "رساندن" آن است که قلب به صورت خاصّی انبساط پیدا میکند، بدون هیچ گرفتگی، قول حق را پذیرفته، به عمل صالح میگراید و از تسلیم شدن در برابر امر خدا و اطاعت از حکم او امتناع نداشته باشد <ref> ر.ک؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۴۷۸</ref> | *[[هدایت]] پیشوایان الهی نیز از دو طریق انجام میگیرد: گاه به امر و نهی قناعت میکنند و گاه با نفوذ باطنی در دلهای لایق و آماده، آنها را به مقامات معنوی هدایت میکنند <ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص ۱۶۷.</ref>. بنابراین، هدایت به شیوۀ "رساندن" آن است که قلب به صورت خاصّی انبساط پیدا میکند، بدون هیچ گرفتگی، قول حق را پذیرفته، به عمل صالح میگراید و از تسلیم شدن در برابر امر خدا و اطاعت از حکم او امتناع نداشته باشد <ref> ر.ک؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۴۷۸</ref> | ||
*[[هدایت]] [[امام]] از نوع [[هدایت]] به نحو ایصال به مطلوب میباشد؛ یعنی گرفتن دست خلق و رساندن به حق است<ref>[[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>. | *[[هدایت]] [[امام]] از نوع [[هدایت]] به نحو ایصال به مطلوب میباشد؛ یعنی گرفتن دست خلق و رساندن به حق است<ref>[[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
*به دلیل اهمیّت مسیلۀ [[امامت]] در فرهنگ اسلامی، در کتابهای حدیثی [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنّی]] از قول [[پیامبر]]{{صل}} آمده است:{{عربی|" مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۳۵ و صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۷۸.</ref>. | *به دلیل اهمیّت مسیلۀ [[امامت]] در فرهنگ اسلامی، در کتابهای حدیثی [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنّی]] از قول [[پیامبر]]{{صل}} آمده است:{{عربی|" مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۳۵ و صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۷۸.</ref>. | ||
*[[امام]] با حقیقت و نورانیّت باطن ذات خود، در قلوب شایسته و زمینهدار مردم تأثیر و تصرّف مینماید و آنها را به سوی کمال و غایت ایجاد، جذب و هدایت میکند، [[امام]] کسی است که از جانب حق تعالی برای پیشروی صراط [[ولایت]] اختیار شده است و زمام هدایت معنوی مردم را در دست گرفته است<ref>[[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>. | *[[امام]] با حقیقت و نورانیّت باطن ذات خود، در قلوب شایسته و زمینهدار مردم تأثیر و تصرّف مینماید و آنها را به سوی کمال و غایت ایجاد، جذب و هدایت میکند، [[امام]] کسی است که از جانب حق تعالی برای پیشروی صراط [[ولایت]] اختیار شده است و زمام هدایت معنوی مردم را در دست گرفته است<ref>[[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>. | ||
*در جای دیگر گفته شده: [[امامت]] عبارت است از تحقق بخشیدن برنامههای دینی اعم از حکومت به معنای وسیع کلمه و اجرای حدود و احکام خدا و اجرای عدالت اجتماعی و همچنین تربیت و پرورش نفوس در ظاهر و باطن و این مقام از مقام رسالت و [[نبوت]] برتر است... در حقیقت مقام [[امامت]]، مقام تحقق بخشیدن به اهداف مذهب و هدایت به معنای "ایصال به مطلوب" است نه فقط "ارائه طریق". افزون بر آن "هدایت تکوینی" را نیز شامل میشود یعنی تأثیر باطن و نفوذ روحانی [[امام]] و تابش شعاع وجودش در قلب انسانهای آماده و هدایت معنوی آن... نیز: [[امام]] رییس حکومت و پیشوای اجتماع و رهبر مذهبی و مربی اخلاق و رهبر باطنی و درونی است<ref>طباطبایی، سید محمد | *در جای دیگر گفته شده: [[امامت]] عبارت است از تحقق بخشیدن برنامههای دینی اعم از حکومت به معنای وسیع کلمه و اجرای حدود و احکام خدا و اجرای عدالت اجتماعی و همچنین تربیت و پرورش نفوس در ظاهر و باطن و این مقام از مقام رسالت و [[نبوت]] برتر است... در حقیقت مقام [[امامت]]، مقام تحقق بخشیدن به اهداف مذهب و هدایت به معنای "ایصال به مطلوب" است نه فقط "ارائه طریق". افزون بر آن "هدایت تکوینی" را نیز شامل میشود یعنی تأثیر باطن و نفوذ روحانی [[امام]] و تابش شعاع وجودش در قلب انسانهای آماده و هدایت معنوی آن... نیز: [[امام]] رییس حکومت و پیشوای اجتماع و رهبر مذهبی و مربی اخلاق و رهبر باطنی و درونی است<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان، ج۱، ص ۲۷۲ ـ ۲۷۵</ref><ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، تفسیر نمونه، ج۱</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص۱۱۰.</ref><ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]</ref> | ||
===[[ایصال الی المطلوب]] در [[امامت]] و معنای آن=== | ===[[ایصال الی المطلوب]] در [[امامت]] و معنای آن=== | ||
*[[هدایت]] به معنای ایصال الی المطلوب نوعی تصرف تکوینی در نفوس آدمیان و راه بردن آنها در سیر کمالی و سلوک در مراتب معنوی است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>. | *[[هدایت]] به معنای ایصال الی المطلوب نوعی تصرف تکوینی در نفوس آدمیان و راه بردن آنها در سیر کمالی و سلوک در مراتب معنوی است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>. | ||
*[[امامت]] ضرورتاً به معنای [[هدایت]] و ایصال به مطلوب است به صورت ایصال تکوینی<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref><ref>[[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>. | *[[امامت]] ضرورتاً به معنای [[هدایت]] و ایصال به مطلوب است به صورت ایصال تکوینی<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref><ref>[[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>. | ||
*[[امامت]] مقامی است که دارنده آن با امر الهی به [[هدایت]] مردم میپردازد و آنان را به مطلوب و مقصود میرساند. [[هدایت]] [[امام]] تنها نشان دادن راه نیست، بلکه دست خلق گرفتن و به راه حق رساندن است<ref>[[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>. | *[[امامت]] مقامی است که دارنده آن با امر الهی به [[هدایت]] مردم میپردازد و آنان را به مطلوب و مقصود میرساند. [[هدایت]] [[امام]] تنها نشان دادن راه نیست، بلکه دست خلق گرفتن و به راه حق رساندن است<ref>[[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>. | ||
*[[امام]]، هدایتگری است که با امر ملکوتی که در اختیار دارد، [[هدایت]] میکند، ملکوت، باطن این عالم است و چون ملکوت یا باطن هستی از جمله باطن دلها و اعمال بندگان نزد او حاضر است؛ در این صورت [[امام]] از نظر باطن یک نحو ولایتی در اعمال مردم دارد و چون هدایتش در ملکوت دلهاست، همانند هدایت [[انبیا]] و رسولان و مؤمنان صرف راهنمایی و آدرس دادن نیست بلکه ایجاد [[هدایت]] و به مقصد رساندن است. پس حقیقت نهفته در [[امامت]]، هدایتگریِ باطن دلها برای تحقق مقصود میباشد چنانکه گویی این معنا در مفهوم [[امام]] اشراب شده و هرگاه [[قرآن]] لفظ [[امام]] را به کار میبرد، منصرف در این معناست<ref>طباطبایی، سید محمد | *[[امام]]، هدایتگری است که با امر ملکوتی که در اختیار دارد، [[هدایت]] میکند، ملکوت، باطن این عالم است و چون ملکوت یا باطن هستی از جمله باطن دلها و اعمال بندگان نزد او حاضر است؛ در این صورت [[امام]] از نظر باطن یک نحو ولایتی در اعمال مردم دارد و چون هدایتش در ملکوت دلهاست، همانند هدایت [[انبیا]] و رسولان و مؤمنان صرف راهنمایی و آدرس دادن نیست بلکه ایجاد [[هدایت]] و به مقصد رساندن است. پس حقیقت نهفته در [[امامت]]، هدایتگریِ باطن دلها برای تحقق مقصود میباشد چنانکه گویی این معنا در مفهوم [[امام]] اشراب شده و هرگاه [[قرآن]] لفظ [[امام]] را به کار میبرد، منصرف در این معناست<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان، ج۱، ص ۲۷۲ـ ۲۷۳</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص۱۱۱.</ref><ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]</ref>. | ||
==چیستی [[نبی]] و تفاوت آن با [[امام]]== | ==چیستی [[نبی]] و تفاوت آن با [[امام]]== | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
== [[هدایت]] به امر از شئون [[امامت]]== | == [[هدایت]] به امر از شئون [[امامت]]== | ||
*[[هدایت]] به امر از شئون [[امامت]] است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>. در تفسیر المیزان دربارۀ اینکه چرا هدایت به امر از شئون [[امامت]] است گفته شده: {{عربی|" لان الله سبحانه جعل ابراهیم اماما بعد جعله نبیا"}}. زمانی که خداوند به [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} میفرماید: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}} این در اواخر عمر ایشان بوده و [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} مقام [[نبوت]] را دارا بودهاند. خود این مطلب چندین دلیل دارد: دلیل روشن، این است که اعطا [[امامت]] بعد از ابتلایات و آزمایشات سختی بوده و سختترین ابتلا برای [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} ذبح [[حضرت اسماعیل]]{{ع}} بود. و از طرف دیگر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} بنا به نقل [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن| الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاء}}<ref> سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست؛ سوره ابراهیم، آیه: ۳۹.</ref> پس معلوم میشود آزمایش ذبح [[حضرت اسماعیل]]{{ع}} در دوران کهولت و اواخر عمر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} بوده است و چون مسأله ذبح [[حضرت اسماعیل]]{{ع}} بزرگترین آزمایش و ابتلا [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} بود و ایشان در این امتحان موفق شد، خداوند بعد از طی این مراحل او را به مقام [[نبوت]] رساند<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>. و [[امامت]] اگر همان [[نبوت]] باشد، معنا ندارد حضرت ابراهیمی که مقام [[امامت]] را دارا بوده است دوباره خداوند خطاب به ایشان بفرماید: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}} اگر [[امامت]] همان [[نبوت]] و به معنای ارائه طریق باشد، این تکرار، لغو و بیجا؛ <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>. و تحصیل حاصل است<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص۱۰۷.</ref> علاوه بر اینکه زمانی که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} آنرا برای فرزندان خود طلب نمود خداوند فرمود عهد ما به ستمکاران نمیرسد <ref>طباطبایی، سید محمد | *[[هدایت]] به امر از شئون [[امامت]] است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>. در تفسیر المیزان دربارۀ اینکه چرا هدایت به امر از شئون [[امامت]] است گفته شده: {{عربی|" لان الله سبحانه جعل ابراهیم اماما بعد جعله نبیا"}}. زمانی که خداوند به [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} میفرماید: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}} این در اواخر عمر ایشان بوده و [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} مقام [[نبوت]] را دارا بودهاند. خود این مطلب چندین دلیل دارد: دلیل روشن، این است که اعطا [[امامت]] بعد از ابتلایات و آزمایشات سختی بوده و سختترین ابتلا برای [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} ذبح [[حضرت اسماعیل]]{{ع}} بود. و از طرف دیگر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} بنا به نقل [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن| الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاء}}<ref> سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست؛ سوره ابراهیم، آیه: ۳۹.</ref> پس معلوم میشود آزمایش ذبح [[حضرت اسماعیل]]{{ع}} در دوران کهولت و اواخر عمر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} بوده است و چون مسأله ذبح [[حضرت اسماعیل]]{{ع}} بزرگترین آزمایش و ابتلا [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} بود و ایشان در این امتحان موفق شد، خداوند بعد از طی این مراحل او را به مقام [[نبوت]] رساند<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>. و [[امامت]] اگر همان [[نبوت]] باشد، معنا ندارد حضرت ابراهیمی که مقام [[امامت]] را دارا بوده است دوباره خداوند خطاب به ایشان بفرماید: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}} اگر [[امامت]] همان [[نبوت]] و به معنای ارائه طریق باشد، این تکرار، لغو و بیجا؛ <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>. و تحصیل حاصل است<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص۱۰۷.</ref> علاوه بر اینکه زمانی که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} آنرا برای فرزندان خود طلب نمود خداوند فرمود عهد ما به ستمکاران نمیرسد <ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان، ج۱، ص ۴۰۳ ـ ۴۰۸</ref><ref>[[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>. | ||
* بنابراین [[امامت]] غیر از [[نبوت]] و مقامی بالاتر از آن است<ref>[[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>. [[نبوت]] صرفاً همان هدایت است به معنای ارائه طریق. و باید دانست: {{عربی|" و لا تنفک النبوه عن الهدایه بمعنی ارائه الطریق"}} هدایت به معنای ارائه طریق همان [[نبوت]] است و [[نبوت]] جدای از هدایت به معنای ارائه طریق نیست: {{عربی|" فلا یبقی للامامه الا الهدایه بمعنی الا یصال الی المطلوب"}} یعنی [[امامت]] یک نوع تحریک و ایصال مأموم است، یک نوع هل دادن انسانها به سمت فلاح و رستگاری است و ایصال الی المطلوب یعنی رساندن و واصل کردن {{عربی|" و هو نوع تصرف تکوینی فی النفوس"}} چون [[امام]] دارای [[ولایت]] است، نوعی تصرف در دلها میکند و آنها را به سمت مطلوب میبرد<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص۱۰۷.</ref><ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]</ref> | * بنابراین [[امامت]] غیر از [[نبوت]] و مقامی بالاتر از آن است<ref>[[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>. [[نبوت]] صرفاً همان هدایت است به معنای ارائه طریق. و باید دانست: {{عربی|" و لا تنفک النبوه عن الهدایه بمعنی ارائه الطریق"}} هدایت به معنای ارائه طریق همان [[نبوت]] است و [[نبوت]] جدای از هدایت به معنای ارائه طریق نیست: {{عربی|" فلا یبقی للامامه الا الهدایه بمعنی الا یصال الی المطلوب"}} یعنی [[امامت]] یک نوع تحریک و ایصال مأموم است، یک نوع هل دادن انسانها به سمت فلاح و رستگاری است و ایصال الی المطلوب یعنی رساندن و واصل کردن {{عربی|" و هو نوع تصرف تکوینی فی النفوس"}} چون [[امام]] دارای [[ولایت]] است، نوعی تصرف در دلها میکند و آنها را به سمت مطلوب میبرد<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص۱۰۷.</ref><ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]</ref> | ||