پرش به محتوا

احترام به انسانیت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' آن‌ها ' به ' آنها '
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
جز (جایگزینی متن - ' آن‌ها ' به ' آنها ')
خط ۱۹: خط ۱۹:
*شاید بتوان گفت که [[نسب]] و نژاد [[انسان]] مربوط به بعد جسمانی [[انسان]] است و آنچه که [[آیات]] و [[روایات]] بر آن تأکید دارند منظور از [[انسان]] بعد [[الهی]] آن است نه بعد جسمانی که اگر نژادی از لحاظ جسمانی بر نژاد دیگر [[اولویت]] و [[برتری]] داشت حتماً از بعد انسانی هم بر دیگری [[برتری]] داشته باشد<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref>.
*شاید بتوان گفت که [[نسب]] و نژاد [[انسان]] مربوط به بعد جسمانی [[انسان]] است و آنچه که [[آیات]] و [[روایات]] بر آن تأکید دارند منظور از [[انسان]] بعد [[الهی]] آن است نه بعد جسمانی که اگر نژادی از لحاظ جسمانی بر نژاد دیگر [[اولویت]] و [[برتری]] داشت حتماً از بعد انسانی هم بر دیگری [[برتری]] داشته باشد<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref>.
*[[شهید مطهری]] می‌گوید: اگر مقصود از [[انسان]] [[دوستی]] (احترام به انسانیت) [[دوست داشتن]] این حیوان دو پا باشد، هیچ فرقی نمی‌کند اما اگر گفتیم ما از [[انسانیت]] یک معنی می‌فهمیم و [[انسان]] یک موجود معنی‌داری است که ممکن است از معنی [[انسانیت]] پر باشد؛ ممکن است خالی باشد و یا بر ضد معنی [[انسانیت]] باشد، آن وقت مفهوم [[انسان]] [[دوستی]] برای ما معنی دیگری پیدا می‌کند، که [[انسان‌ها]] را باید در مسیر [[انسانیت]] [[دوست]] داشت بر خلاف این مسیر، و به همین [[دلیل]] اگر انسانی بر ضد مسیر [[انسانیت]] بود، احیاناً باید با او به شدیدترین وجهی [[مبارزه]] کرد، با [[خشونت]] [[رفتار]] نمود و به او به چشم یک خار در سر راه [[انسان‌ها]] نگاه کرد و این [[کار]] خود نوعی علاقه به [[انسانیت]]، و علاقه به [[بشریت]] است اما [[بشریت]] معنی‌دار، بشریتی که معنی [[بشریت]] در آن باشد... یعنی شخصی [[تعصب]] داشته باشد در مورد هر کسی که در زیر لوای [[اسلام]] است، و بالنتیجه [[تعصب]] داشته باشد علیه هر کسی که در زیر لوای [[اسلام]] نیست، [[خیرخواه]] آن باشد و [[بدخواه]] این، چنین چیزی خوب نیست و [[اسلام]] آن را نخواسته است<ref>. مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۵۶ – ۲۵۷.</ref>.
*[[شهید مطهری]] می‌گوید: اگر مقصود از [[انسان]] [[دوستی]] (احترام به انسانیت) [[دوست داشتن]] این حیوان دو پا باشد، هیچ فرقی نمی‌کند اما اگر گفتیم ما از [[انسانیت]] یک معنی می‌فهمیم و [[انسان]] یک موجود معنی‌داری است که ممکن است از معنی [[انسانیت]] پر باشد؛ ممکن است خالی باشد و یا بر ضد معنی [[انسانیت]] باشد، آن وقت مفهوم [[انسان]] [[دوستی]] برای ما معنی دیگری پیدا می‌کند، که [[انسان‌ها]] را باید در مسیر [[انسانیت]] [[دوست]] داشت بر خلاف این مسیر، و به همین [[دلیل]] اگر انسانی بر ضد مسیر [[انسانیت]] بود، احیاناً باید با او به شدیدترین وجهی [[مبارزه]] کرد، با [[خشونت]] [[رفتار]] نمود و به او به چشم یک خار در سر راه [[انسان‌ها]] نگاه کرد و این [[کار]] خود نوعی علاقه به [[انسانیت]]، و علاقه به [[بشریت]] است اما [[بشریت]] معنی‌دار، بشریتی که معنی [[بشریت]] در آن باشد... یعنی شخصی [[تعصب]] داشته باشد در مورد هر کسی که در زیر لوای [[اسلام]] است، و بالنتیجه [[تعصب]] داشته باشد علیه هر کسی که در زیر لوای [[اسلام]] نیست، [[خیرخواه]] آن باشد و [[بدخواه]] این، چنین چیزی خوب نیست و [[اسلام]] آن را نخواسته است<ref>. مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۵۶ – ۲۵۷.</ref>.
*گوناگونی [[انسان‌ها]] از نظر رنگ، نژاد، ملیت و زبان، تفاوتی در [[انسانیت]] پدید نمی‌آورد. بسیاری از اختلاف‌ها و [[جنگ‌ها]] ناشی از این [[امر]] است که گروهی خود را از نظر نژاد و ملیت، [[برتر]] از دیگران می‌دانند و همین [[امر]] باعث بروز [[جنگ]] جهانی دوم، از سوی نازی‌های [[آلمان]] شد. آنان خواهان [[برتری]] و تسلط بر سایر نژادها و [[ملل]] بودند. در حالی که [[قرآن کریم]] گوناگونی [[انسان‌ها]] را وسیله‌ای برای [[شناخت]] آن‌ها از یکدیگر می‌داند<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۰۵-۲۰۶.</ref>.
*گوناگونی [[انسان‌ها]] از نظر رنگ، نژاد، ملیت و زبان، تفاوتی در [[انسانیت]] پدید نمی‌آورد. بسیاری از اختلاف‌ها و [[جنگ‌ها]] ناشی از این [[امر]] است که گروهی خود را از نظر نژاد و ملیت، [[برتر]] از دیگران می‌دانند و همین [[امر]] باعث بروز [[جنگ]] جهانی دوم، از سوی نازی‌های [[آلمان]] شد. آنان خواهان [[برتری]] و تسلط بر سایر نژادها و [[ملل]] بودند. در حالی که [[قرآن کریم]] گوناگونی [[انسان‌ها]] را وسیله‌ای برای [[شناخت]] آنها از یکدیگر می‌داند<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۰۵-۲۰۶.</ref>.
*شاید بتوان گفت مبنای [[اصل]] و قاعده زرین که می‌گوید "هرآنچه که برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم نپسند"، همین [[اصل]] احترام به انسانیت باشد. چرا که براساس این [[اصل]] دیگری هم در [[انسانیت]] مثل خود ما است.
*شاید بتوان گفت مبنای [[اصل]] و قاعده زرین که می‌گوید "هرآنچه که برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم نپسند"، همین [[اصل]] احترام به انسانیت باشد. چرا که براساس این [[اصل]] دیگری هم در [[انسانیت]] مثل خود ما است.
*"بدان که [[دنیا]] منزلی است از منازل راه [[حق]] – تعالی؛ و همگان در این منزل مسافرند؛ مسافران؛ چون مقصد سفر ایشان یکی باشد، جمله چون یکی باشند؛ باید که میان ایشان الفت و [[اتحاد]] باشد و معاونت و [[حق]] یکدیگر نگاه دارند"<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۰۶.</ref>.
*"بدان که [[دنیا]] منزلی است از منازل راه [[حق]] – تعالی؛ و همگان در این منزل مسافرند؛ مسافران؛ چون مقصد سفر ایشان یکی باشد، جمله چون یکی باشند؛ باید که میان ایشان الفت و [[اتحاد]] باشد و معاونت و [[حق]] یکدیگر نگاه دارند"<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۰۶.</ref>.


==احترام به انسانیت در [[صحیفه سجادیه]]==
==احترام به انسانیت در [[صحیفه سجادیه]]==
*[[امام سجاد]]{{ع}} در دعای بیستم و در عبارت سوم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر [[محمد]] و آل او [[درود]] فرست؛ و بی‌نیازم کن از کاری که کوشیدن به آن مرا (از [[عبادت]] و بندگی‌ات) بازمی‌دارد (تا توجه من جز تو نباشد) و وادار مرا به آنچه (انجام [[اوامر]] و ترک [[نواهی]]) که فردا ([[روز رستاخیز]]) از آن [[سؤال]] و بازپرسی می‌نمایی و روزهای مرا در آنچه ([[عبادت]] و [[پرستش]]) که برای آنم آفریده‌ای صرف نما و مرا(از دیگران) بی‌نیاز فرما و روزیت را بر من [[گشایش]] ده، و به نگاه کردن ([[چشم به راه]] بودن) گرفتارم مفرما، و [[عزیز]] و گرامی و به [[کبر]] و [[سربلندی]] ([[افراط]] در [[عزت]]) دچارم مکن؛ و مرا برای ([[بندگی]]) خود رام ساز و عبادتم ر به [[عجب]] و [[خودپسندی]] (از درجه قبول) تباه مگردان و خیر و [[نیکی]] برای [[مردم]] را به دست من روان ساز (توانگرم گردان تا به ایشان [[احسان]] نمایم) و آن را به [[منت نهادن]] [[باطل]] مفرما و [[خوهای پسندیده]] را به من ببخش (استعداد قبول آن را به من عطا فرما) و (چنان‌که آن‌ها را دارا شدم) مرا از به خود [[نازیدن]] نگاه‌دار"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنِي مَا يَشْغَلُنِي الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تَسْأَلُنِي غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَيَّامِي فِيمَا خَلَقْتَنِي لَهُ، وَ أَغْنِنِي وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ فِي رِزْقِكَ، وَ لَا تَفْتِنِّي بِالنَّظَرِ، وَ أَعِزَّنِي وَ لَا تَبْتَلِيَنِّي بِالْكِبْرِ، وَ عَبِّدْنِي لَكَ وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِي بِالْعُجْبِ، وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى يَدِيَ الْخَيْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِي مَعَالِيَ الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِي مِنَ الْفَخْرِ}}</ref>؛
*[[امام سجاد]]{{ع}} در دعای بیستم و در عبارت سوم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر [[محمد]] و آل او [[درود]] فرست؛ و بی‌نیازم کن از کاری که کوشیدن به آن مرا (از [[عبادت]] و بندگی‌ات) بازمی‌دارد (تا توجه من جز تو نباشد) و وادار مرا به آنچه (انجام [[اوامر]] و ترک [[نواهی]]) که فردا ([[روز رستاخیز]]) از آن [[سؤال]] و بازپرسی می‌نمایی و روزهای مرا در آنچه ([[عبادت]] و [[پرستش]]) که برای آنم آفریده‌ای صرف نما و مرا(از دیگران) بی‌نیاز فرما و روزیت را بر من [[گشایش]] ده، و به نگاه کردن ([[چشم به راه]] بودن) گرفتارم مفرما، و [[عزیز]] و گرامی و به [[کبر]] و [[سربلندی]] ([[افراط]] در [[عزت]]) دچارم مکن؛ و مرا برای ([[بندگی]]) خود رام ساز و عبادتم ر به [[عجب]] و [[خودپسندی]] (از درجه قبول) تباه مگردان و خیر و [[نیکی]] برای [[مردم]] را به دست من روان ساز (توانگرم گردان تا به ایشان [[احسان]] نمایم) و آن را به [[منت نهادن]] [[باطل]] مفرما و [[خوهای پسندیده]] را به من ببخش (استعداد قبول آن را به من عطا فرما) و (چنان‌که آنها را دارا شدم) مرا از به خود [[نازیدن]] نگاه‌دار"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنِي مَا يَشْغَلُنِي الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تَسْأَلُنِي غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَيَّامِي فِيمَا خَلَقْتَنِي لَهُ، وَ أَغْنِنِي وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ فِي رِزْقِكَ، وَ لَا تَفْتِنِّي بِالنَّظَرِ، وَ أَعِزَّنِي وَ لَا تَبْتَلِيَنِّي بِالْكِبْرِ، وَ عَبِّدْنِي لَكَ وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِي بِالْعُجْبِ، وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى يَدِيَ الْخَيْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِي مَعَالِيَ الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِي مِنَ الْفَخْرِ}}</ref>؛
*آقای [[محمد علی صالح غفاری]] در کتاب [[مدینه فاضله]] در شرح این عبارت می‌نویسد: "...[[خداوند]] برای پیدایش این [[محبت]] که اساس [[سعادت]] و [[آسایش]] [[بشر]] است، [[انسان‌ها]] را [[مکلف]] به [[احسان]] و [[خدمت]] به یکدیگر کرده تا از این [[خدمت]]، [[محبت]] به وجود آید و از آن [[محبت]]، تمدنی به نام [[مدینه فاضله]]. تنها عاملی که [[محبت]] را [[فاسد]] می‌کند و به جای این‌که بین دو نفر [[انسان]] در اثر [[خدمت]] [[محبت]] به وجود آید [[عداوت]] پیدا می‌شود، منت‌گذاری بر [[انسان]] مخدوم است، اگر به انسانی [[خدمت]] کردی بایستی به او بفهمانی که این [[احسان]] و [[خدمت]] به منظور احترام به انسانیت توست..."<ref>محمد علی صالح غفاری، مدینه فاضله، ص۱۸۸.</ref>.
*آقای [[محمد علی صالح غفاری]] در کتاب [[مدینه فاضله]] در شرح این عبارت می‌نویسد: "...[[خداوند]] برای پیدایش این [[محبت]] که اساس [[سعادت]] و [[آسایش]] [[بشر]] است، [[انسان‌ها]] را [[مکلف]] به [[احسان]] و [[خدمت]] به یکدیگر کرده تا از این [[خدمت]]، [[محبت]] به وجود آید و از آن [[محبت]]، تمدنی به نام [[مدینه فاضله]]. تنها عاملی که [[محبت]] را [[فاسد]] می‌کند و به جای این‌که بین دو نفر [[انسان]] در اثر [[خدمت]] [[محبت]] به وجود آید [[عداوت]] پیدا می‌شود، منت‌گذاری بر [[انسان]] مخدوم است، اگر به انسانی [[خدمت]] کردی بایستی به او بفهمانی که این [[احسان]] و [[خدمت]] به منظور احترام به انسانیت توست..."<ref>محمد علی صالح غفاری، مدینه فاضله، ص۱۸۸.</ref>.
*همچنین [[امام]]{{ع}} در دعای بیست و هفتم و در عبارت سوم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر [[محمد]] و آل او [[درود]] فرست؛ و آنچه از (رموز و [[اسرار]] [[جنگ]]) به آن نادانند به ایشان بشناسان؛ و آنچه (چگونگی [[رفتار]] [[دشمنان]] را که) نمی‌دانند به آن‌ها بیاموز؛ و به آنچه ([[مکر]] و [[فریب]] [[دشمنان]] که) نمی‌بینند بینایشان فرما"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَرِّفْهُمْ مَا يَجْهَلُونَ، وَ عَلِّمْهُمْ مَا لَا يَعْلَمُونَ، وَ بَصِّرْهُمْ مَا لَا يُبْصِرُونَ}}</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۰۷-۲۰۸.</ref>.
*همچنین [[امام]]{{ع}} در دعای بیست و هفتم و در عبارت سوم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر [[محمد]] و آل او [[درود]] فرست؛ و آنچه از (رموز و [[اسرار]] [[جنگ]]) به آن نادانند به ایشان بشناسان؛ و آنچه (چگونگی [[رفتار]] [[دشمنان]] را که) نمی‌دانند به آنها بیاموز؛ و به آنچه ([[مکر]] و [[فریب]] [[دشمنان]] که) نمی‌بینند بینایشان فرما"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَرِّفْهُمْ مَا يَجْهَلُونَ، وَ عَلِّمْهُمْ مَا لَا يَعْلَمُونَ، وَ بَصِّرْهُمْ مَا لَا يُبْصِرُونَ}}</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۰۷-۲۰۸.</ref>.
*مطمئناً یکی از جلوه‌های آنچه نمی‌دانند در این عبارت احترام به انسانیت انسانی [[دشمن]] است. هرچند معمولاً در [[جنگ]] و [[دشمنی]] آنچه که در ابتدا به ذهن [[آدمی]] می‌آید نقشه و دسیسه‌های [[دشمن]] است. لکن می‌توان از جهت دیگر نیز [[جنگ]] و [[دشمنی]] را با توجه به عبارات دیگر [[صحیفه]] که همواره از [[خداوند]] می‌خواهد که [[دشمنی]] آنان را به [[دوستی]] تبدیل نماید، [[وجه]] [[رفتار]] با [[دشمن]] براساس [[انسانیت]] را هم در نظر گرفت.
*مطمئناً یکی از جلوه‌های آنچه نمی‌دانند در این عبارت احترام به انسانیت انسانی [[دشمن]] است. هرچند معمولاً در [[جنگ]] و [[دشمنی]] آنچه که در ابتدا به ذهن [[آدمی]] می‌آید نقشه و دسیسه‌های [[دشمن]] است. لکن می‌توان از جهت دیگر نیز [[جنگ]] و [[دشمنی]] را با توجه به عبارات دیگر [[صحیفه]] که همواره از [[خداوند]] می‌خواهد که [[دشمنی]] آنان را به [[دوستی]] تبدیل نماید، [[وجه]] [[رفتار]] با [[دشمن]] براساس [[انسانیت]] را هم در نظر گرفت.
*همچنین [[امام]]{{ع}} در دعای یکم و در عبارت هفدهم آن می‌فرمایند: "و [[سپاس]] خدای را که نیکویی‌های [[آفرینش]] را برای ما برگزید و روزی‌های [[پاکیزه]] ([[حلال]] و روا) را برای ما روان (فراوان) گردانید"<ref>{{متن حدیث|وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اخْتَارَ لَنَا مَحَاسِنَ الْخَلْقِ، وَ أَجْرَى عَلَيْنَا طَيِّبَاتِ الرِّزْقِ}}</ref>؛
*همچنین [[امام]]{{ع}} در دعای یکم و در عبارت هفدهم آن می‌فرمایند: "و [[سپاس]] خدای را که نیکویی‌های [[آفرینش]] را برای ما برگزید و روزی‌های [[پاکیزه]] ([[حلال]] و روا) را برای ما روان (فراوان) گردانید"<ref>{{متن حدیث|وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اخْتَارَ لَنَا مَحَاسِنَ الْخَلْقِ، وَ أَجْرَى عَلَيْنَا طَيِّبَاتِ الرِّزْقِ}}</ref>؛
خط ۳۲: خط ۳۲:
*همچنین [[امام]]{{ع}} در دعای سی و نهم و در عبارت دوم آن می‌فرمایند: "بارخدایا هر بنده‌ای که درباره من آنچه را بر او [[حرام]] کرده‌ای به جا آورده؛ و پرده آنچه را بر او منع نموده‌ای دریده؛ و [[حق]] مرا برده، و مرده یا زنده است و [[حق]] من نزد او به جا مانده باشد پس او را در ستمی که به من کرده بیامرز؛ و در حقی که از من برده در گذر؛ و از آنچه درباره من به جا آورده [[آگاه]] مساز (یا [[سرزنش]] مکن) و بر اثر آنچه (آزاری که) به من خواسته روا داشته رسوایش مکن؛ و [[عفو و گذشت]] از ایشان را که به [[کار]] بردم و [[صدقه]] و بخششی را که بر ایشان بخشیدم پاکیزه‌ترین بخشش‌های بخشندگان و بالاترین عطاهای تقرب‌جویان (به درگاه خود) قرار ده"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ وَ أَيُّمَا عَبْدٍ نَالَ مِنِّي مَا حَظَرْتَ عَلَيْهِ، وَ انْتَهَكَ مِنِّي مَا حَجَزْتَ عَلَيْهِ، فَمَضَى بِظُلَامَتِي مَيِّتاً، أَوْ حَصَلَتْ لِي قِبَلَهُ حَيّاً فَاغْفِرْ لَهُ مَا أَلَمَّ بِهِ مِنِّي، وَ اعْفُ لَهُ عَمَّا أَدْبَرَ بِهِ عَنِّي، وَ لَا تَقِفْهُ عَلَى مَا ارْتَكَبَ فِيَّ، وَ لَا تَكْشِفْهُ عَمَّا اكْتَسَبَ بِي، وَ اجْعَلْ مَا سَمَحْتُ بِهِ مِنَ الْعَفْوِ عَنْهُمْ، وَ تَبَرَّعْتُ بِهِ مِنَ الصَّدَقَةِ عَلَيْهِمْ أَزْكَى صَدَقَاتِ الْمُتَصَدِّقِينَ، وَ أَعْلَى صِلَاتِ الْمُتَقَرِّبِينَ}}</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۰۸-۲۰۹.</ref>.
*همچنین [[امام]]{{ع}} در دعای سی و نهم و در عبارت دوم آن می‌فرمایند: "بارخدایا هر بنده‌ای که درباره من آنچه را بر او [[حرام]] کرده‌ای به جا آورده؛ و پرده آنچه را بر او منع نموده‌ای دریده؛ و [[حق]] مرا برده، و مرده یا زنده است و [[حق]] من نزد او به جا مانده باشد پس او را در ستمی که به من کرده بیامرز؛ و در حقی که از من برده در گذر؛ و از آنچه درباره من به جا آورده [[آگاه]] مساز (یا [[سرزنش]] مکن) و بر اثر آنچه (آزاری که) به من خواسته روا داشته رسوایش مکن؛ و [[عفو و گذشت]] از ایشان را که به [[کار]] بردم و [[صدقه]] و بخششی را که بر ایشان بخشیدم پاکیزه‌ترین بخشش‌های بخشندگان و بالاترین عطاهای تقرب‌جویان (به درگاه خود) قرار ده"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ وَ أَيُّمَا عَبْدٍ نَالَ مِنِّي مَا حَظَرْتَ عَلَيْهِ، وَ انْتَهَكَ مِنِّي مَا حَجَزْتَ عَلَيْهِ، فَمَضَى بِظُلَامَتِي مَيِّتاً، أَوْ حَصَلَتْ لِي قِبَلَهُ حَيّاً فَاغْفِرْ لَهُ مَا أَلَمَّ بِهِ مِنِّي، وَ اعْفُ لَهُ عَمَّا أَدْبَرَ بِهِ عَنِّي، وَ لَا تَقِفْهُ عَلَى مَا ارْتَكَبَ فِيَّ، وَ لَا تَكْشِفْهُ عَمَّا اكْتَسَبَ بِي، وَ اجْعَلْ مَا سَمَحْتُ بِهِ مِنَ الْعَفْوِ عَنْهُمْ، وَ تَبَرَّعْتُ بِهِ مِنَ الصَّدَقَةِ عَلَيْهِمْ أَزْكَى صَدَقَاتِ الْمُتَصَدِّقِينَ، وَ أَعْلَى صِلَاتِ الْمُتَقَرِّبِينَ}}</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۰۸-۲۰۹.</ref>.
*[[مسلم]] است که آنچه از این عبارت [[استنباط]] می‌شود [[عفو]]، [[بخشش]] و [[گذشت]] [[امام]]{{ع}} نسبت به [[بنده]] [[گناهکار]] و [[ظالم]] و... به حسب [[انسانیت]] و [[انسان]] بودن اوست و نه چیز دیگر.
*[[مسلم]] است که آنچه از این عبارت [[استنباط]] می‌شود [[عفو]]، [[بخشش]] و [[گذشت]] [[امام]]{{ع}} نسبت به [[بنده]] [[گناهکار]] و [[ظالم]] و... به حسب [[انسانیت]] و [[انسان]] بودن اوست و نه چیز دیگر.
*همچنین [[امام]]{{ع}} در دعای [[چهل]] و چهارم و در عبارت دهم آن می‌فرمایند: "و ما را در آن [[ماه]] [[توفیق]] ده که با [[نیکی]] فراوان و [[بخشش]]، به [[خویشان]] خود [[نیکی]] کنیم؛ و با [[احسان]] و عطا از همسایگانمان جویا شویم؛ و دارایی‌هایمان را از [[مظالم]] و آنچه از راه [[ظلم و ستم]] به دست آمده [[خالص]] و آراسته نماییم و آن‌ها را با بیرون کردن زکوات‌ها [[پاک]] کنیم؛ و به کسی که از ما دوری گزیده بازگردیم (به او بپیوندیم)؛ و به کسی که به ما [[ظلم و ستم]] نموده از روی (آنچه مقتضی) [[انصاف]] و [[عدل]] (است) [[رفتار]] کنیم؛ و با کسی که به ما [[دشمنی]] کرده [[آشتی]] نماییم (نه آنکه ما هم در صدد [[دشمنی]] با او برآییم) جز کسی که در راه تو و برای تو با او [[دشمنی]] شده باشد، زیرا او [[دشمنی]] است که او را [[دوست]] نمی‌گیریم؛ و حزب و گروهی است که با او از روی [[دل]] [[دوستی]] نمی‌کنیم"<ref>{{متن حدیث|وَ وَفِّقْنَا فِيهِ لِأَنْ نَصِلَ أَرْحَامَنَا بِالْبِرِّ وَ الصِّلَةِ، وَ أَنْ نَتَعَاهَدَ جِيرَانَنَا بِالْإِفْضَالِ وَ الْعَطِيَّةِ، وَ أَنْ نُخَلِّصَ أَمْوَالَنَا مِنَ التَّبِعَاتِ، وَ أَنْ نُطَهِّرَهَا بِإِخْرَاجِ الزَّكَوَاتِ، وَ أَنْ نُرَاجِعَ مَنْ هَاجَرَنَا، وَ أَنْ نُنْصِفَ مَنْ ظَلَمَنَا، وَ أَنْ نُسَالِمَ مَنْ عَادَانَا حَاشَى مَنْ عُودِيَ فِيكَ وَ لَكَ، فَإِنَّهُ الْعَدُوُّ الَّذِي لَا نُوَالِيهِ، وَ الْحِزْبُ الَّذِي لَا نُصَافِيهِ}}</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref>.
*همچنین [[امام]]{{ع}} در دعای [[چهل]] و چهارم و در عبارت دهم آن می‌فرمایند: "و ما را در آن [[ماه]] [[توفیق]] ده که با [[نیکی]] فراوان و [[بخشش]]، به [[خویشان]] خود [[نیکی]] کنیم؛ و با [[احسان]] و عطا از همسایگانمان جویا شویم؛ و دارایی‌هایمان را از [[مظالم]] و آنچه از راه [[ظلم و ستم]] به دست آمده [[خالص]] و آراسته نماییم و آنها را با بیرون کردن زکوات‌ها [[پاک]] کنیم؛ و به کسی که از ما دوری گزیده بازگردیم (به او بپیوندیم)؛ و به کسی که به ما [[ظلم و ستم]] نموده از روی (آنچه مقتضی) [[انصاف]] و [[عدل]] (است) [[رفتار]] کنیم؛ و با کسی که به ما [[دشمنی]] کرده [[آشتی]] نماییم (نه آنکه ما هم در صدد [[دشمنی]] با او برآییم) جز کسی که در راه تو و برای تو با او [[دشمنی]] شده باشد، زیرا او [[دشمنی]] است که او را [[دوست]] نمی‌گیریم؛ و حزب و گروهی است که با او از روی [[دل]] [[دوستی]] نمی‌کنیم"<ref>{{متن حدیث|وَ وَفِّقْنَا فِيهِ لِأَنْ نَصِلَ أَرْحَامَنَا بِالْبِرِّ وَ الصِّلَةِ، وَ أَنْ نَتَعَاهَدَ جِيرَانَنَا بِالْإِفْضَالِ وَ الْعَطِيَّةِ، وَ أَنْ نُخَلِّصَ أَمْوَالَنَا مِنَ التَّبِعَاتِ، وَ أَنْ نُطَهِّرَهَا بِإِخْرَاجِ الزَّكَوَاتِ، وَ أَنْ نُرَاجِعَ مَنْ هَاجَرَنَا، وَ أَنْ نُنْصِفَ مَنْ ظَلَمَنَا، وَ أَنْ نُسَالِمَ مَنْ عَادَانَا حَاشَى مَنْ عُودِيَ فِيكَ وَ لَكَ، فَإِنَّهُ الْعَدُوُّ الَّذِي لَا نُوَالِيهِ، وَ الْحِزْبُ الَّذِي لَا نُصَافِيهِ}}</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref>.
*[[امام]]{{ع}} در این عبارت [[توفیق]] [[خدمت]] به [[مردم]] به واسطه انسانیتشان را از [[خداوند]] می‌خواهد مگر کسانی که با [[خدا]] [[دشمنی]] کرده‌اند.
*[[امام]]{{ع}} در این عبارت [[توفیق]] [[خدمت]] به [[مردم]] به واسطه انسانیتشان را از [[خداوند]] می‌خواهد مگر کسانی که با [[خدا]] [[دشمنی]] کرده‌اند.
*یکی از ویژگی‌های مثبت [[انسان]] نوع‌دوستی است که از [[فطرت]] او سرچشمه می‌گیرد و در بخش‌های مختلف [[صحیفه سجادیه]] به آن اشاره شده است مثلاً دعای سی و نهم دربردارنده [[بهترین]] روش‌های [[مردم]] [[دوستی]] صادقانه است که به زبان [[نیایش]] [[بیان]] شده است<ref>. عبدالحمید فرزانه، انسان در صحیفه سجادیه، فصلنامه اندیشه دینی، ۱۵ (تابستان ۸۴)، ص۷۳.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۱۰.</ref>.
*یکی از ویژگی‌های مثبت [[انسان]] نوع‌دوستی است که از [[فطرت]] او سرچشمه می‌گیرد و در بخش‌های مختلف [[صحیفه سجادیه]] به آن اشاره شده است مثلاً دعای سی و نهم دربردارنده [[بهترین]] روش‌های [[مردم]] [[دوستی]] صادقانه است که به زبان [[نیایش]] [[بیان]] شده است<ref>. عبدالحمید فرزانه، انسان در صحیفه سجادیه، فصلنامه اندیشه دینی، ۱۵ (تابستان ۸۴)، ص۷۳.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۱۰.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش