ادب در حدیث: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'حوزه' به 'حوزه'
جز (جایگزینی متن - 'تربیت الهی' به 'تربیت الهی') |
جز (جایگزینی متن - 'حوزه' به 'حوزه') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
*در اوج این [[تأیید]] و [[تربیت الهی]] و آن گاه که [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، جلوهگر [[ادب]] زیبای [[الهی]] و لایق خطاب [[الهی]] {{متن قرآن|إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>"و به راستی تو را خویی است سترگ" سوره قلم، آیه ۴.</ref>، گشت<ref>برخی گفتهاند: از آن رو [[خُلق و خوی]] [[پیامبر]]{{صل}} بزرگ خوانده شده که همه مکارم [[اخلاقی]] در او گرد آمده است... و برخی گفتهاند: بدین سبب که [[تربیت الهی]] را پذیرفت و به سخن [[خدای متعال]]، عمل کرد که فرمود: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[روایت]] شده که فرمود: "خدایم مرا [[نیکو]] [[تربیت]] کرد، آنگاه که فرمود: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و چون آنها را پذیرفتم، فرمود: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. {{متن حدیث| قِیلَ: سُمِّیَ خُلُقُهُ عَظیمَاً لإجتِماعِ مَکارِمِ الأخلاقِ فیهِ... وَ قیلَ: لأنَّهُ امْتَثَلَ تَأدِیبَ اللهِ تَعالی إیّاهُ بِقَولِهِ تَعالی: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} وَ قَدْ رُوِیَ عَنْهُ قَالَ: أَدَّبَنِي رَبِّي تَأْدِيباً حَسَنَاً؛ إِذْ قَالَ: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} فَلَمّا قَبِلْتُ مِنْهُ قَالَ: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} }}؛ تفسیر القرطبی، ج۱۸، ص۲۲۷. | *در اوج این [[تأیید]] و [[تربیت الهی]] و آن گاه که [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، جلوهگر [[ادب]] زیبای [[الهی]] و لایق خطاب [[الهی]] {{متن قرآن|إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>"و به راستی تو را خویی است سترگ" سوره قلم، آیه ۴.</ref>، گشت<ref>برخی گفتهاند: از آن رو [[خُلق و خوی]] [[پیامبر]]{{صل}} بزرگ خوانده شده که همه مکارم [[اخلاقی]] در او گرد آمده است... و برخی گفتهاند: بدین سبب که [[تربیت الهی]] را پذیرفت و به سخن [[خدای متعال]]، عمل کرد که فرمود: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[روایت]] شده که فرمود: "خدایم مرا [[نیکو]] [[تربیت]] کرد، آنگاه که فرمود: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و چون آنها را پذیرفتم، فرمود: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. {{متن حدیث| قِیلَ: سُمِّیَ خُلُقُهُ عَظیمَاً لإجتِماعِ مَکارِمِ الأخلاقِ فیهِ... وَ قیلَ: لأنَّهُ امْتَثَلَ تَأدِیبَ اللهِ تَعالی إیّاهُ بِقَولِهِ تَعالی: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} وَ قَدْ رُوِیَ عَنْهُ قَالَ: أَدَّبَنِي رَبِّي تَأْدِيباً حَسَنَاً؛ إِذْ قَالَ: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} فَلَمّا قَبِلْتُ مِنْهُ قَالَ: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} }}؛ تفسیر القرطبی، ج۱۸، ص۲۲۷. | ||
[[امام حسن]]{{ع}} میفرماید: [[خداوند]] عزّوجلّ، پیامبرش را به [[نیکوترین]] وجه [[تربیت]] کرد و فرمود: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و هنگامی که [[پیامبر]]{{صل}} آنچه را [[خداوند]] به آن فرمانش داده بود، فراگرفت و رعایت نمود، [[خدای متعال]] فرمود: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا}} آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید؛ سوره حشر، آیه:۷ . [[پیامبر]]{{صل}} به [[جبرئیل]] فرمود: "مقصود از [[عفو]] چیست؟". او گفت: یعنی با آن که از تو بریده است، بپیوندی و به آن که محرومت کرده، ببخشی و از آن که به تو [[ستم]] کرده، در گذری. و چون [[پیامبر]]{{صل}} چنین کرد، [[خداوند]] به او [[وحی]] کرد: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. {{متن حدیث|الْإِمَامُ الْحَسَنُ{{ع}}: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ{{صل}} أَحْسَنَ الْأَدَبِ فَقَالَ: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} فَلَمَّا وَعَى الَّذِي أَمَرَهُ قَالَ تَعَالَى: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}. فَقَالَ لِجَبْرَئِيلَ{{ع}} وَ مَا الْعَفْوُ قَالَ: أَنْ تَصِلَ مَنْ قَطَعَكَ وَ تُعْطِيَ مَنْ حَرَمَكَ وَ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَكَ فَلَمَّا فَعَلَ ذَلِكَ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}}}؛ العدد القویّه، ص۵۲، الدّرّ الأنوار، ص۵۰۵؛ کشف الغمّه، ج۳، ص۱۴۲ عن الامام الباقر{{ع}}: و لیس فیه ذیله من "فقال لجبرئیل{{ع}}"، بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۱۴، ح۱۰.</ref>، [[خداوند]]، عطایی دیگر به او نمود و بر بار مسئولیتش افزود. خدای منّان، صلاحیت [[فهم]] و [[ادراک]] مسائل [[جهان هستی]] و پی بردن به راه حل آنها را در [[پیامبر]]{{صل}} به کمال رساند و شیوه برقراری ارتباط با همگان و مهارتهای ویژه اداره یک [[جامعه دینی]] را در او به جلوه درآورد<ref>برخی گفتهاند: از آن رو [[خُلق و خوی]] [[پیامبر]]{{صل}} بزرگ خوانده شده که همه مکارم [[اخلاقی]] در او گرد آمده است... و برخی گفتهاند: بدین سبب که [[تربیت الهی]] را پذیرفت و به سخن [[خدای متعال]]، عمل کرد که فرمود: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[روایت]] شده که فرمود: "خدایم مرا [[نیکو]] [[تربیت]] کرد، آنگاه که فرمود: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و چون آنها را پذیرفتم، فرمود: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. {{متن حدیث|قِیلَ: سُمِّیَ خُلُقُهُ عَظیمَاً لإجتِماعِ مَکارِمِ الأخلاقِ فیهِ... وَ قیلَ: لأنَّهُ امْتَثَلَ تَأدِیبَ اللهِ تَعالی إیّاهُ بِقَولِهِ تَعالی: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} وَ قَدْ رُوِیَ عَنْهُ قَالَ: أَدَّبَنِي رَبِّي تَأْدِيباً حَسَنَاً؛ إِذْ قَالَ: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} فَلَمّا قَبِلْتُ مِنْهُ قَالَ: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} }}؛ تفسیر القرطبی، ج۱۸، ص۲۲۷. | [[امام حسن]]{{ع}} میفرماید: [[خداوند]] عزّوجلّ، پیامبرش را به [[نیکوترین]] وجه [[تربیت]] کرد و فرمود: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و هنگامی که [[پیامبر]]{{صل}} آنچه را [[خداوند]] به آن فرمانش داده بود، فراگرفت و رعایت نمود، [[خدای متعال]] فرمود: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا}} آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید؛ سوره حشر، آیه:۷ . [[پیامبر]]{{صل}} به [[جبرئیل]] فرمود: "مقصود از [[عفو]] چیست؟". او گفت: یعنی با آن که از تو بریده است، بپیوندی و به آن که محرومت کرده، ببخشی و از آن که به تو [[ستم]] کرده، در گذری. و چون [[پیامبر]]{{صل}} چنین کرد، [[خداوند]] به او [[وحی]] کرد: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. {{متن حدیث|الْإِمَامُ الْحَسَنُ{{ع}}: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ{{صل}} أَحْسَنَ الْأَدَبِ فَقَالَ: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} فَلَمَّا وَعَى الَّذِي أَمَرَهُ قَالَ تَعَالَى: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}. فَقَالَ لِجَبْرَئِيلَ{{ع}} وَ مَا الْعَفْوُ قَالَ: أَنْ تَصِلَ مَنْ قَطَعَكَ وَ تُعْطِيَ مَنْ حَرَمَكَ وَ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَكَ فَلَمَّا فَعَلَ ذَلِكَ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}}}؛ العدد القویّه، ص۵۲، الدّرّ الأنوار، ص۵۰۵؛ کشف الغمّه، ج۳، ص۱۴۲ عن الامام الباقر{{ع}}: و لیس فیه ذیله من "فقال لجبرئیل{{ع}}"، بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۱۴، ح۱۰.</ref>، [[خداوند]]، عطایی دیگر به او نمود و بر بار مسئولیتش افزود. خدای منّان، صلاحیت [[فهم]] و [[ادراک]] مسائل [[جهان هستی]] و پی بردن به راه حل آنها را در [[پیامبر]]{{صل}} به کمال رساند و شیوه برقراری ارتباط با همگان و مهارتهای ویژه اداره یک [[جامعه دینی]] را در او به جلوه درآورد<ref>برخی گفتهاند: از آن رو [[خُلق و خوی]] [[پیامبر]]{{صل}} بزرگ خوانده شده که همه مکارم [[اخلاقی]] در او گرد آمده است... و برخی گفتهاند: بدین سبب که [[تربیت الهی]] را پذیرفت و به سخن [[خدای متعال]]، عمل کرد که فرمود: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[روایت]] شده که فرمود: "خدایم مرا [[نیکو]] [[تربیت]] کرد، آنگاه که فرمود: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و چون آنها را پذیرفتم، فرمود: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. {{متن حدیث|قِیلَ: سُمِّیَ خُلُقُهُ عَظیمَاً لإجتِماعِ مَکارِمِ الأخلاقِ فیهِ... وَ قیلَ: لأنَّهُ امْتَثَلَ تَأدِیبَ اللهِ تَعالی إیّاهُ بِقَولِهِ تَعالی: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} وَ قَدْ رُوِیَ عَنْهُ قَالَ: أَدَّبَنِي رَبِّي تَأْدِيباً حَسَنَاً؛ إِذْ قَالَ: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} فَلَمّا قَبِلْتُ مِنْهُ قَالَ: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} }}؛ تفسیر القرطبی، ج۱۸، ص۲۲۷. | ||
[[امام حسن]]{{ع}} میفرماید: [[خداوند]] عزّوجلّ، پیامبرش را به [[نیکوترین]] وجه [[تربیت]] کرد و فرمود: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و هنگامی که [[پیامبر]]{{صل}} آنچه را [[خداوند]] به آن فرمانش داده بود، فراگرفت و رعایت نمود، [[خدای متعال]] فرمود: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا}} آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید؛ سوره حشر، آیه:۷ . [[پیامبر]]{{صل}} به [[جبرئیل]] فرمود: "مقصود از [[عفو]] چیست؟". او گفت: یعنی با آن که از تو بریده است، بپیوندی و به آن که محرومت کرده، ببخشی و از آن که به تو [[ستم]] کرده، در گذری. و چون [[پیامبر]]{{صل}} چنین کرد، [[خداوند]] به او [[وحی]] کرد: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. {{متن حدیث|الْإِمَامُ الْحَسَنُ{{ع}}: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ{{صل}} أَحْسَنَ الْأَدَبِ فَقَالَ: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} فَلَمَّا وَعَى الَّذِي أَمَرَهُ قَالَ تَعَالَى: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}. فَقَالَ لِجَبْرَئِيلَ{{ع}} وَ مَا الْعَفْوُ قَالَ: أَنْ تَصِلَ مَنْ قَطَعَكَ وَ تُعْطِيَ مَنْ حَرَمَكَ وَ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَكَ فَلَمَّا فَعَلَ ذَلِكَ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}}}؛ العدد القویّه، ص۵۲، الدّرّ الأنوار، ص۵۰۵؛ کشف الغمّه، ج۳، ص۱۴۲ عن الامام الباقر{{ع}}: و لیس فیه ذیله من "فقال لجبرئیل{{ع}}"، بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۱۴، ح۱۰.</ref>، و آن گاه که او را به عنوان رازدار و [[آگاه]] از [[علم غیب]] خویش پسندید<ref>به [[نقل]] از [[عجلان]]، از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده: هیچ کس چیزی از [[دنیا]] را از [[پیامبر خدا]]{{صل}} نمیطلبید، مگر آن که به او عطا میکرد. زنی فرزندش را نزد ایشان فرستاد و گفت: نزد او برو و چیزی از او بخواه. اگر به تو فرمود: چیزی در بساط نداریم، بگو: پیراهنت را به من بده. [[پیامبر]]{{صل}} پیراهن خود را در آورد و به آن پسر داد. پس [[خداوند]] -تبارک و تعالی- او را [[ادب]] [[میانهروی]] آموخت و فرمود: {{متن قرآن|وَلاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا}} و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی؛ سوره اسراء، آیه:۲۹. {{متن حدیث|عن عجلان عن الامام الصادق{{ع}}: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ لَا يَسْأَلُهُ أَحَدٌ مِنَ الدُّنْيَا شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ فَأَرْسَلَتْ إِلَيْهِ امْرَأَةٌ ابْناً لَهَا فَقَالَتِ انْطَلِقْ إِلَيْهِ فَاسْأَلْهُ فَإِنْ قَالَ لَكَ لَيْسَ عِنْدَنَا شَيْءٌ فَقُلْ أَعْطِنِي قَمِيصَكَ. قَالَ فَأَخَذَ قَمِيصَهُ فَرَمَى بِهِ إِلَيْهِ وَ فِي نُسْخَةٍ أُخْرَى فَأَعْطَاهُ فَأَدَّبَهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى الْقَصْدِ فَقَالَ {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا}} }}؛ الکافی، ج۴، ص۵۵، ح۷؛ تفسیر العیّاشی، ج۳، ص۴۸، ح۲۵۰۳؛ تفسیر القمّی، ج۲، ص۱۸، کلاهما نحوه؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۷۱، ح۹۰؛ مکارم الاخلاق لابن إبی الدنیا، ص۲۶۴، ح۴۱۱ عن منهال بن عمرو من دون إسناد إلی الإمام الصادق{{ع}}، تفسیر الثعلبی، ج۶، ص۹۶ عن جابر من دون اسناد إلی الإمام الصادق{{ع}} و کلاهما نحوه، الدّر المنثور، ج۵، ص۲۷۶.</ref>، قانونگذاری در بخشی از | [[امام حسن]]{{ع}} میفرماید: [[خداوند]] عزّوجلّ، پیامبرش را به [[نیکوترین]] وجه [[تربیت]] کرد و فرمود: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و هنگامی که [[پیامبر]]{{صل}} آنچه را [[خداوند]] به آن فرمانش داده بود، فراگرفت و رعایت نمود، [[خدای متعال]] فرمود: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا}} آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید؛ سوره حشر، آیه:۷ . [[پیامبر]]{{صل}} به [[جبرئیل]] فرمود: "مقصود از [[عفو]] چیست؟". او گفت: یعنی با آن که از تو بریده است، بپیوندی و به آن که محرومت کرده، ببخشی و از آن که به تو [[ستم]] کرده، در گذری. و چون [[پیامبر]]{{صل}} چنین کرد، [[خداوند]] به او [[وحی]] کرد: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. {{متن حدیث|الْإِمَامُ الْحَسَنُ{{ع}}: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ{{صل}} أَحْسَنَ الْأَدَبِ فَقَالَ: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} فَلَمَّا وَعَى الَّذِي أَمَرَهُ قَالَ تَعَالَى: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}. فَقَالَ لِجَبْرَئِيلَ{{ع}} وَ مَا الْعَفْوُ قَالَ: أَنْ تَصِلَ مَنْ قَطَعَكَ وَ تُعْطِيَ مَنْ حَرَمَكَ وَ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَكَ فَلَمَّا فَعَلَ ذَلِكَ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}}}؛ العدد القویّه، ص۵۲، الدّرّ الأنوار، ص۵۰۵؛ کشف الغمّه، ج۳، ص۱۴۲ عن الامام الباقر{{ع}}: و لیس فیه ذیله من "فقال لجبرئیل{{ع}}"، بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۱۴، ح۱۰.</ref>، و آن گاه که او را به عنوان رازدار و [[آگاه]] از [[علم غیب]] خویش پسندید<ref>به [[نقل]] از [[عجلان]]، از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده: هیچ کس چیزی از [[دنیا]] را از [[پیامبر خدا]]{{صل}} نمیطلبید، مگر آن که به او عطا میکرد. زنی فرزندش را نزد ایشان فرستاد و گفت: نزد او برو و چیزی از او بخواه. اگر به تو فرمود: چیزی در بساط نداریم، بگو: پیراهنت را به من بده. [[پیامبر]]{{صل}} پیراهن خود را در آورد و به آن پسر داد. پس [[خداوند]] -تبارک و تعالی- او را [[ادب]] [[میانهروی]] آموخت و فرمود: {{متن قرآن|وَلاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا}} و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی؛ سوره اسراء، آیه:۲۹. {{متن حدیث|عن عجلان عن الامام الصادق{{ع}}: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ لَا يَسْأَلُهُ أَحَدٌ مِنَ الدُّنْيَا شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ فَأَرْسَلَتْ إِلَيْهِ امْرَأَةٌ ابْناً لَهَا فَقَالَتِ انْطَلِقْ إِلَيْهِ فَاسْأَلْهُ فَإِنْ قَالَ لَكَ لَيْسَ عِنْدَنَا شَيْءٌ فَقُلْ أَعْطِنِي قَمِيصَكَ. قَالَ فَأَخَذَ قَمِيصَهُ فَرَمَى بِهِ إِلَيْهِ وَ فِي نُسْخَةٍ أُخْرَى فَأَعْطَاهُ فَأَدَّبَهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى الْقَصْدِ فَقَالَ {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا}} }}؛ الکافی، ج۴، ص۵۵، ح۷؛ تفسیر العیّاشی، ج۳، ص۴۸، ح۲۵۰۳؛ تفسیر القمّی، ج۲، ص۱۸، کلاهما نحوه؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۷۱، ح۹۰؛ مکارم الاخلاق لابن إبی الدنیا، ص۲۶۴، ح۴۱۱ عن منهال بن عمرو من دون إسناد إلی الإمام الصادق{{ع}}، تفسیر الثعلبی، ج۶، ص۹۶ عن جابر من دون اسناد إلی الإمام الصادق{{ع}} و کلاهما نحوه، الدّر المنثور، ج۵، ص۲۷۶.</ref>، قانونگذاری در بخشی از حوزه [[دین]] [[پسندیده]] خویش، یعنی [[اسلام]] را به عهده [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نهاد تا امور بندگانش را [[تدبیر]] کند<ref>[[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: [[خداوند]] عزَّوجلّ پیامبرش را [[تربیت]] کرد و [[نیکو]] تربیتش کرد و چون [[ادب]] و [[تربیت]] او را به کمال رساند، فرمود: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. آن گاه، کار [[دین]] و [[امّت]] را به او واگذار کرد تا [[بندگان]] او را [[تربیت]] و اداره کند. پس فرمود: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا}} آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید؛ سوره حشر، آیه:۷. [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[استوار]] و [[هدایت]] شده و [[توفیق]] یافته بود و به وسیله "[[روح القدس]]" [[تأیید]] میشد. در هیچ امری از امور [[اداری]] [[مردم]]، دچار [[لغزش]] و [[خطا]] نمیشد، که [[تربیت]] شده [[خدا]] بود {{متن حدیث|الْإِمَامُ الصَّادِقُ{{ع}}: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ فَأَحْسَنَ أَدَبَهُ فَلَمَّا أَكْمَلَ لَهُ الْأَدَبَ قَالَ- {{متن قرآن|إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} ثُمَّ فَوَّضَ إِلَيْهِ أَمْرَ الدِّينِ وَ الْأُمَّةِ لِيَسُوسَ عِبَادَهُ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}} وَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ مُسَدَّداً مُوَفَّقاً مُؤَيَّداً بِرُوحِ الْقُدُسِ لَا يَزِلُّ وَ لَا يُخْطِئُ فِي شَيْءٍ مِمَّا يَسُوسُ بِهِ الْخَلْقَ فَتَأَدَّبَ بِآدَابِ اللَّهِ}}؛ الکافی، ج۱، ص۲۶۶، ح۴؛ منتقی الجمان، ج۱، ص۳۷۶، کلاهما عن فضیل بن یسار، بحارالأنوار، ج۱۷، ص۴، ح۳.</ref>. برخی نمونههای این واگذاری، در [[تحریم]] همه مسکرات (افزون بر خمر) و [[ارث]] جد، قابل ارائه است<ref>[[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: [[خداوند]]، [[محمد]]{{صل}} را به نیکویی [[تربیت]] کرد و فرمود: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و چون چنین کرد، [[خداوند]] بر او نازل کرد: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. و چون چنین شد، [[خداوند]]، کار دینش را به او وا نهاد و فرمود: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا}} آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید؛ سوره حشر، آیه:۷. [[خداوند]]، خود، شراب را [[حرام]] کرد و [[پیامبر خدا]]{{صل}} هر مست کنندهای را [[حرام]] کرد و [[خداوند]]، آن را [[تأیید]] نمود، و [[خداوند]]، سهمهای [[ارث]] را معیّن کرد و از جد (پدربزرگ) سخنی به میان نیاورد و [[پیامبر خدا]]{{صل}} سهمی برای او قرار داد و [[خداوند]]، آن را [[تأیید]] نمود. به [[خدا]] [[سوگند]]، [[پیامبر]]{{صل}} به عهده [[خداوند]]، [[بهشت]] میبخشد و [[خداوند]]، آن را برایش اجازه میدهد؛ {{متن حدیث|عَنْهُ: إِنَّ اللَّهَ أَدَّبَ مُحَمَّدَاً{{صل}} فَأَحْسَنَ تَأْدِيبَهُ فَقَالَ: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}} فَلَمَّا كَانَ ذَلِكَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ: {{متن قرآن|وَ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} فَلَمَّا كَانَ ذَلِكَ فَوَّضَ إِلَيْه دِينَهُ فَقَالَ {{متن قرآن|مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}} فَحَرَّمَ اللَّهُ الْخَمْرَ بِعَيْنِهَا وَ حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} كُلَّ مُسْكِرٍ فَأَجَازَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ وَ فَرَضَ اللَّهُ الْفَرَائِضَ فَلَمْ يَذْكُرِ الْجَدَّ فَجَعَلَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} سَهْماً فَأَجَازَ اللَّهُ ذَلِكَ لَهُ وَ كَانَ وَ اللَّهِ يُعْطِي الْجَنَّةَ عَلَى اللَّهِ فَيُجَوِّزُ اللَّهُ ذَلِكَ لَهُ}}؛ تهذیب الأحکام، ج۹، ص۳۹۷، ح۱۴۱۷، عن القاسم بن الولید؛ بصائر الدرجات، ص۳۷۸، ح۳، عن القاسم بن محمد نحوه؛ بحارالأنوار، ج۱۷، ص۷، ح۱۰ و راجع، الاختصاص، ص۳۰۹.</ref>. به طور کلّی [[آیه]] {{متن قرآن|مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>"و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید" سوره حشر، آیه ۷.</ref> ناظر به همین نکته است و به روشنی اثبات میکند که ما نیازی به پرس و جو از آنچه [[پیامبر]]{{صل}} به ما میفرماید، نداریم و آنچه میفرماید، چه سخن مستقیم [[خدا]] باشد و چه سخن خویش، به [[دلیل]] [[تفویض تشریع]]، [[لزوم]] اخذ و [[پیروی]] دارد<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم]]، ج۱، ص ۲۵۶-۲۵۹.</ref>. | ||
==نمونههایی از ادبمندی [[پیامبر]]{{صل}}== | ==نمونههایی از ادبمندی [[پیامبر]]{{صل}}== |