مظلومیت علی: تفاوت میان نسخهها
←نمونههایی از مظلومیت علی
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
*اما تلاش دستگاه [[تبلیغاتی]] [[بنی امیه]] برای کم فروغ ساختن [[خورشید]] [[معنویت]] نقش برآب شد. [[عظمت]] [[امام علی]]{{ع}} و اندیشههای او با چنین دسیسههای کودکانهای فراموش نشده و نمیشود. به رغم آنکه بسیاری از [[دوستان]] [[حضرت]] از [[ترس]] [[جان]] خود [[فضائل]] او را [[کتمان]] میکردند و [[دشمنان]] به خاطر [[بغض]] و [[حسادت]] سعی در محو آثار او داشتند، [[تاریخ]] [[گواهی]] میدهد همیشه و همه جا [[عشق]] و علاقه [[مردم]] به زیباییهای این [[خالق]] [[زیبایی]] بیشتر میشود.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۱۰۷ تا۱۰۹.</ref> | *اما تلاش دستگاه [[تبلیغاتی]] [[بنی امیه]] برای کم فروغ ساختن [[خورشید]] [[معنویت]] نقش برآب شد. [[عظمت]] [[امام علی]]{{ع}} و اندیشههای او با چنین دسیسههای کودکانهای فراموش نشده و نمیشود. به رغم آنکه بسیاری از [[دوستان]] [[حضرت]] از [[ترس]] [[جان]] خود [[فضائل]] او را [[کتمان]] میکردند و [[دشمنان]] به خاطر [[بغض]] و [[حسادت]] سعی در محو آثار او داشتند، [[تاریخ]] [[گواهی]] میدهد همیشه و همه جا [[عشق]] و علاقه [[مردم]] به زیباییهای این [[خالق]] [[زیبایی]] بیشتر میشود.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۱۰۷ تا۱۰۹.</ref> | ||
==نمونههایی از مظلومیت [[امام علی|علی]]== | ==نمونههایی از [[مظلومیت]] [[امام علی|علی]]== | ||
*جلوهها و نمونههایی از مظلومیت [[امام علی|امیر المؤمنین]]، از این قرار است:<ref> با الهام از مقاله مظلومیت امام علی، «دانشنامه امام علی» ج ۱۱ ص ۲۲۷</ref> | *جلوهها و نمونههایی از [[مظلومیت]] [[امام علی|امیر المؤمنین]]، از این قرار است:<ref> با الهام از مقاله مظلومیت امام علی، «دانشنامه امام علی» ج ۱۱ ص ۲۲۷</ref> | ||
#'''[[غصب خلافت]]:''' خود آن حضرت در [[خطبه شقشقیه]] به آن اشاره فرموده و خود را شایستهترین فرد برای آن دانسته که دیگران به ناحق، جامۀ خلافت را به بر کردند و میراث [[نبوت]] را غارت نمودند<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۳ نهج البلاغه|خطبه ۳]]</ref> در خطبۀ دیگری نیز به تعدّی قریش به حق آن حضرت و وارونه ساختن کار بر ضدّ او و منازعه بر سر حق مسلّم وی، اشاره دارد.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۷</ref> | #'''[[غصب خلافت]]:''' خود آن [[حضرت]] در [[خطبه شقشقیه]] به آن اشاره فرموده و خود را [[شایستهترین]] فرد برای آن دانسته که دیگران به ناحق، جامۀ [[خلافت]] را به بر کردند و [[میراث]] [[نبوت]] را [[غارت]] نمودند<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۳ نهج البلاغه|خطبه ۳]]</ref> در خطبۀ دیگری نیز به تعدّی [[قریش]] به [[حق]] آن [[حضرت]] و وارونه ساختن کار بر ضدّ او و [[منازعه]] بر سر [[حق]] مسلّم وی، اشاره دارد.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۷</ref> | ||
#'''[[غصب فدک]]:''' [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}} در نامه به [[عثمان بن حنیف]]، اشاره به این ظلم دارد که دیگران در آن طمع کرده، از [[اهل بیت]] غصب کردند<ref>نهج البلاغه، نامه:۴۵.</ref> هدفشان از بین بردن پشتوانۀ مالی | #'''[[غصب فدک]]:''' [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}} در [[نامه]] به [[عثمان بن حنیف]]، اشاره به این [[ظلم]] دارد که دیگران در آن [[طمع]] کرده، از [[اهل بیت]] [[غصب]] کردند<ref>نهج البلاغه، نامه:۴۵.</ref> هدفشان از بین بردن پشتوانۀ [[مالی]] [[خاندان پیامبر]] و ضربۀ [[اقتصادی]] به [[امام علی|علی]]{{ع}} بود. | ||
#'''[[شهادت حضرت فاطمه|شهادت همسر جوان]]:''' پس از وفات [[پیامبر]]، هواداران جریان شوم [[سقیفه]] به قصد درهم کوبیدن پایگاه مقاومت در برابر | #'''[[شهادت حضرت فاطمه|شهادت همسر جوان]]:''' پس از [[وفات]] [[پیامبر]]، هواداران جریان شوم [[سقیفه]] به قصد درهم کوبیدن پایگاه [[مقاومت]] در برابر [[غصب]] [[خلافت]]، به خانۀ [[فاطمه زهرا]]{{س}} ریختند، در را [[آتش]] زدند، [[فاطمه زهرا]]{{س}} آسیب دید، فرزندش سقط شد و بر سر قضیّۀ [[فدک]]، کتک خورد و آسیبهای فراوان جسمی و [[روحی]] آن بانوی بزرگ را [[شهید]] کرد و [[امام علی|علی]]{{ع}} با [[شهادت]] [[همسر]] جوانش، بزرگترین مایۀ دلگرمی و همدم خویش را از دست داد. در سوگ زهرای اطهر، سخنان [[امام علی|علی]]{{ع}} نشان از شدّت [[اندوه]] او بر این [[ظلم]] دارد: {{متن حدیث| قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي...}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۲</ref> کتک زدن همسری چون [[فاطمه]] در برابر شوهری چون [[علی]]، از بزرگترین مصیبتهای [[اهل بیت]] و مظلومیتهای [[امام علی|علی]]{{ع}} بود. | ||
#'''[[لعن علی]]{{ع}}:''' سالهای سال با تبلیغات | #'''[[لعن علی]]{{ع}}:''' سالهای سال با [[تبلیغات]] [[امویان]] و به [[دستور]] [[معاویه]]، [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} را در [[خطبهها]] و [[منبرها]] [[لعن]] میکردند و هواداران آن [[حضرت]] را دستگیر کرده و وامیداشتند که به او [[ناسزا]] بگویند. حتی در حضور [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}} نیز خطبای وابسته، [[امام علی]]{{ع}} را [[سبّ]] و [[لعن]] میکردند. [[معاویه]] میکوشید تا [[لعن]] بر [[امام علی|علی]]{{ع}} را وارد [[فرهنگ]] عمومی [[جامعه]] سازد و [[کودکان]] را هم با این مرام بارآورد.<ref>الغدیر، ج ۲ ص ۱۰۲</ref> این پدیدۀ شوم، تا زمان [[عمر بن عبد العزیز]]، به مدّت هشتاد سال ادامه داشت.<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۲۲۰، ۵۸، ۵۹</ref> | ||
#'''[[جلوگیری از نشر فضایل علی]]{{ع}}:''' امویان و مروانیان، سالها جلوی بیان و نشر فضایل [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} را گرفتند. علاقهمندان جرأت نقل احادیثی را که در منقبت او بود نداشتند. | #'''[[جلوگیری از نشر فضایل علی]]{{ع}}:''' [[امویان]] و مروانیان، سالها جلوی بیان و نشر [[فضایل]] [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} را گرفتند. علاقهمندان جرأت [[نقل]] احادیثی را که در منقبت او بود نداشتند. | ||
#'''[[تبلیغات سوء ضد امام علی|تبلیغات سوء]]:''' | #'''[[تبلیغات سوء ضد امام علی|تبلیغات سوء]]:''' علاوه بر [[لعن امام علی|لعن علی]]{{ع}} و جلوگیری از [[نقل]] [[فضایل]] او، راویانی با دریافت [[پول]]، به [[جعل حدیث]] علیه آن [[حضرت]] میپرداختند و چهرۀ [[زشتی]] از وی ترسیم میکردند<ref>نمونههایی از آنها در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۶۳ به بعد آمده است</ref>. | ||
#'''[[نافرمانی یاران امام علی|نافرمانی یاران]] و [[نافرمانی سربازان امام علی|سربازان]]:''' خون دل خوردنهای [[امام علی|علی]]{{ع}} از دست مسلمانان و امّت تحت فرمان بسیار بود و بیعتشکنی عدهای و رودررو شدن عدهای دیگر با او و جهالت گروهی دیگر از پیروان و بیاعتنایی به دستورهای او برای جنگ با دشمن و تنها گذاشتن | #'''[[نافرمانی یاران امام علی|نافرمانی یاران]] و [[نافرمانی سربازان امام علی|سربازان]]:''' [[خون]] [[دل]] خوردنهای [[امام علی|علی]]{{ع}} از دست [[مسلمانان]] و [[امّت]] تحت [[فرمان]] بسیار بود و [[بیعتشکنی]] عدهای و رودررو شدن عدهای دیگر با او و [[جهالت]] گروهی دیگر از [[پیروان]] و [[بیاعتنایی]] به دستورهای او برای [[جنگ]] با [[دشمن]] و تنها گذاشتن [[حضرت]]، نمونههایی از این [[مظلومیّت]] است که [[حضرت]] را به ستوه آورد.<ref> از جمله، ر.ک: خطبه ۲۷، ۳، ۲۵، ۱۸۲ و ۷۰ از «نهج البلاغه» صبحی صالح</ref> | ||
#'''[[شهادت مظلومانه امام علی|شهادت مظلومانه]] و [[قبر پنهان امام علی|قبر پنهان]]:''' کیفیّت شهادت آن امام در محراب عبادت و دفن شبانه و مخفیانۀ او در بیرون کوفه (نجف) و مخفی بودن قبر آن حضرت از بیم نبش قبر و توهین از سوی خوارج و امویان تا زمان هارون الرشید، از نمونههای دیگر مظلومیّت اوست<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۸۲</ref>. | #'''[[شهادت مظلومانه امام علی|شهادت مظلومانه]] و [[قبر پنهان امام علی|قبر پنهان]]:''' کیفیّت [[شهادت]] آن [[امام]] در [[محراب]] [[عبادت]] و [[دفن]] شبانه و مخفیانۀ او در بیرون [[کوفه]] ([[نجف]]) و مخفی بودن [[قبر]] آن [[حضرت]] از [[بیم]] [[نبش قبر]] و توهین از سوی [[خوارج]] و [[امویان]] تا زمان [[هارون]] الرشید، از نمونههای دیگر [[مظلومیّت]] اوست<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۸۲</ref>. | ||
*این مظلومیّتها برای | *این مظلومیّتها برای [[خاندان پیامبر]]{{عم}} سابقۀ دیرینه دارد و [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} بارها به [[امام علی|علی]]{{ع}} نسبت به [[حوادث آینده]] و ناجوانمردیها، بیوفاییها و ستمهای [[امّت]] خبر داده بود و آن [[حضرت]] هم خود را به [[سلاح]] "[[صبر]]" مجهز ساخته بود<ref>در زمینه مظلومیت علی، از جمله ر.ک: «موسوعة الامام علی بن ابیطالب»، ج ۹ ص ۴۰۸ تا ۴۱۹، نیز کتابی در زندگینامه آن حضرت به نام «علی{{ع}} اولین مظلوم تاریخ»، عطایی خراسانی، «مظلومی گمشده در سقیفه»، شهید پاک نژاد، «علی، ابرمرد مظلوم»، محمدتقی رهبر، «بر علی چه گذشت؟»، سید حسین حسینی</ref> [[مظلومیت]] [[امام علی|علی]]{{ع}}، هم در زمان [[پیامبر خدا]] بود، هم با [[رحلت]] او شدّت یافت.[[شهید]] پاکنژاد مینویسد: بگویید: اگر به [[سقیفه]] خبر میآوردند که آنچه دربارۀ [[رحلت]] نبیّ گرامی شنیده شد [[خلافت]] بوده و امروز روز [[رحلت]] [[علی]] است، نه روز [[رحلت]] [[محمّد]]، آیا [[سقیفه]] چه میکرد و دربارۀ [[امام علی|علی]] چه میگفت؟ اگر به [[سقیفه]] خبر میآوردند که آنچه دربارۀ [[رحلت]] نبیّ گرامی شنیده شد خلاف بوده و نبیّ گرامی در یک [[ضعف]] شدیدی بوده که اینک خارج شدهاند، آیا [[سقیفه]] چه میکرد؟<ref>مظلومی گمشده در سقیفه، ص ۱۹</ref>. | ||
*[[علی]] به همین جهت "مظلومی گمشده در [[سقیفه]]" است که باید همه [[اقرار]] به اعلمیّتش کنند، امّا نه کسی را بتوانند به در خانهاش برسانند و نه کسی به سراغش برود، و نه وی بتواند به میان اجتماع و به متن اجتماع افتد... مظلومی گمشده در [[سقیفه]] که ۲۳ سال همهجا همچون سایۀ [[پیامبر]] بود و اینک ۲۵ سال باید در سایۀ ستون کج [[سقیفه]] بنشیند. مظلومی گمشده در [[سقیفه]] که باید اوّل [[مسلمان]] و اقرب به [[محمّد]] و {{عربی|أولی بأنفسهم}} و... باشد و آخر منتخب از [[سقیفه]]. [[فرزند]] [[رسول خدا]] خطاب شود و مطرود [[سقیفه]]. [[برادر]] نبیّ گرامی در [[جنگ خندق]] خوانده شود و [[جانشین]] [[عثمان]] در [[سقیفه]]. [[وزیر]] و شریک [[نبوّت]] معرفی گردد و مردود در شورای شمشیری. گنجی از [[شجاعت]] و [[هدایت]] باشد در ۲۳ سال [[ارتباط]] [[آسمان]] با [[مسلمانان]]، و کنجی به [[عزلت]] باشد در زمان [[ارتباط]] [[سقیفه]] با [[مسلمانان]]...<ref>مظلومی گمشده در سقیفه، ص ۳۳</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۴۸.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |