امامت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'علیه ' به 'علیه '
جز (جایگزینی متن - 'بیان' به 'بیان') |
جز (جایگزینی متن - 'علیه ' به 'علیه ') |
||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
*از نظر اکثر [[اهل حدیث]]، [[امام]] با [[ارتکاب ظلم]] و [[فسق]] از [[مقام]] خود [[خلع]] نمیشود و [[قیام]] علیه او روا نیست، فقط باید او را [[موعظه]] کرد و از [[اطاعت]] وی در [[معاصی]] [[خداوند]] سرباز زد<ref>تمهید الأوائل، ص۴۷۸.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ۱ (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۱۲</ref> | *از نظر اکثر [[اهل حدیث]]، [[امام]] با [[ارتکاب ظلم]] و [[فسق]] از [[مقام]] خود [[خلع]] نمیشود و [[قیام]] علیه او روا نیست، فقط باید او را [[موعظه]] کرد و از [[اطاعت]] وی در [[معاصی]] [[خداوند]] سرباز زد<ref>تمهید الأوائل، ص۴۷۸.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ۱ (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۱۲</ref> | ||
*با این که [[ماتریدیه]] در [[کلام]]، روشی [[عقلی]] دارند، [[ابوحفص ماتریدی]] در این مسئله با [[اهل حدیث]] و ظاهرگرایان همراه شده و گفته است: [[امام]] با [[ارتکاب ظلم]] و [[فسق]] از [[مقام]] خود [[عزل]] نمیشود <ref>شرح العقائد النسفیه، ص۱۱۴.</ref>. | *با این که [[ماتریدیه]] در [[کلام]]، روشی [[عقلی]] دارند، [[ابوحفص ماتریدی]] در این مسئله با [[اهل حدیث]] و ظاهرگرایان همراه شده و گفته است: [[امام]] با [[ارتکاب ظلم]] و [[فسق]] از [[مقام]] خود [[عزل]] نمیشود <ref>شرح العقائد النسفیه، ص۱۱۴.</ref>. | ||
*[[ابوجعفر طحاوی]] نیز همین دیدگاه را [[برگزیده]] است<ref>شرح العقیدة الطحاویه، ص۳۷۹.</ref>. طرفداران این [[عقیده]] به دو وجه استناد کردهاند: یکی [[عمل صحابه]] و [[تابعین]] که در زمان حکومتهای [[اموی]] [[زندگی]] میکردند و در برابر [[ستمگری]] و [[تبهکاری]] آنان روش [[مدارا]] و [[سکوت]] را [[برگزیده]] بودند و حتی برخی از آنان، مانند [[عبدالله بن عمر]] از [[قیام]] | *[[ابوجعفر طحاوی]] نیز همین دیدگاه را [[برگزیده]] است<ref>شرح العقیدة الطحاویه، ص۳۷۹.</ref>. طرفداران این [[عقیده]] به دو وجه استناد کردهاند: یکی [[عمل صحابه]] و [[تابعین]] که در زمان حکومتهای [[اموی]] [[زندگی]] میکردند و در برابر [[ستمگری]] و [[تبهکاری]] آنان روش [[مدارا]] و [[سکوت]] را [[برگزیده]] بودند و حتی برخی از آنان، مانند [[عبدالله بن عمر]] از [[قیام]] علیه [[بنی امیه]] منع میکردند<ref>شرح العقائد النسفیه، ص۱۱۴.</ref> و دیگری احادیثی که بر [[اطاعت]] از [[فرمانروا]] [[دستور]] داده و از [[سرپیچی]] از [[فرمان]] او [[نهی]] کرده است<ref>شرح الفقه الأکبر، ص۱۸۱.</ref>. | ||
*دو [[استدلال]] مزبور ناتمام است، زیرا در برابر [[احادیث]] یاد شده، [[احادیث]] دیگری [[روایت]] شده که از هرگونه [[همکاری]] با فرمانروای [[ستمگر]] [[نهی]] کرده است. [[ابن اثیر جزری]] به [[نقل]] از [[ترمذی]] و [[نسایی]] از [[پیامبر گرامی]]{{صل}} [[روایت]] کرده که فرمود: پس از من امیرانی [[رهبری]] شما را برعهده میگیرند، هر کس [[دروغگویی]] آنها را [[تصدیق]] کرده و [[ستمکاری]] آنان را [[تأیید]] کند، از من نخواهد بود<ref>جامع الاصول، ج۴، ص۷۵.</ref>. | *دو [[استدلال]] مزبور ناتمام است، زیرا در برابر [[احادیث]] یاد شده، [[احادیث]] دیگری [[روایت]] شده که از هرگونه [[همکاری]] با فرمانروای [[ستمگر]] [[نهی]] کرده است. [[ابن اثیر جزری]] به [[نقل]] از [[ترمذی]] و [[نسایی]] از [[پیامبر گرامی]]{{صل}} [[روایت]] کرده که فرمود: پس از من امیرانی [[رهبری]] شما را برعهده میگیرند، هر کس [[دروغگویی]] آنها را [[تصدیق]] کرده و [[ستمکاری]] آنان را [[تأیید]] کند، از من نخواهد بود<ref>جامع الاصول، ج۴، ص۷۵.</ref>. | ||
*در [[حدیث]] دیگری از [[پیامبر]]{{صل}} آمده است که در [[قیامت]] کسانی که [[ستمکاران]] را [[یاری]] کردهاند با آنها محشور خواهند شد<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، باب۴۲، حدیث۱۰.</ref>. [[امام حسین]]{{ع}} از [[پیامبر]]{{صل}} [[روایت]] کرده که فرمود: هر کس فرمانروای [[ستمکاری]] را ببیند که [[حرام]] [[خدا]] را [[حلال]] کرده، [[عهد الهی]] را میشکند و بر خلاف [[سنت پیامبر]]{{صل}} عمل میکند و در میان [[مردم]] دست به [[تبهکاری]] و [[ستمگری]] میزند، با گفتار و [[کردار]] خود علیه او [[اقدام]] نکند، بر [[خداوند]] است که او را با آن فرمانروای [[ستمکار]] همنشین کند<ref>تاریخ طبری، ج۶، ص۲۲۹.</ref>. | *در [[حدیث]] دیگری از [[پیامبر]]{{صل}} آمده است که در [[قیامت]] کسانی که [[ستمکاران]] را [[یاری]] کردهاند با آنها محشور خواهند شد<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، باب۴۲، حدیث۱۰.</ref>. [[امام حسین]]{{ع}} از [[پیامبر]]{{صل}} [[روایت]] کرده که فرمود: هر کس فرمانروای [[ستمکاری]] را ببیند که [[حرام]] [[خدا]] را [[حلال]] کرده، [[عهد الهی]] را میشکند و بر خلاف [[سنت پیامبر]]{{صل}} عمل میکند و در میان [[مردم]] دست به [[تبهکاری]] و [[ستمگری]] میزند، با گفتار و [[کردار]] خود علیه او [[اقدام]] نکند، بر [[خداوند]] است که او را با آن فرمانروای [[ستمکار]] همنشین کند<ref>تاریخ طبری، ج۶، ص۲۲۹.</ref>. | ||
*از سوی دیگر، همه [[صحابه]] و [[تابعین]] در برابر [[ستمکاری]] و [[تبهکاری]] [[بنی امیه]] [[سکوت]] نکردند. روشنترین [[گواه]] این مطلب [[قیام امام حسین]]{{ع}} علیه [[یزید]] [[ستمکار]] و [[تبهکار]] است. عدهای از [[صحابه]] یا [[تابعین]] نیز که علیه [[یزید]] [[قیام]] نکردند بدان جهت نبود که [[مخالفت]] با [[حاکم ستمکار]] را روا نمیدانستند، بلکه یا به خاطر [[ترس]] بر [[جان]] و [[مال]] خود بود، و یا به این [[دلیل]] بود که [[گمان]] میکردند [[قیام]] علیه او نتیجهای نخواهد داشت<ref>مقدمه ابن خلدون، ص۲۱۶- ۲۱۷.</ref>. ولی [[امام حسین]]{{ع}} بر آن بود که [[سکوت]] در برابر [[رفتار]] جائرانه و تبهکارانه [[یزید]] سبب نابودی [[اسلام]] خواهد شد، بدین جهت حاضر شد [[جان]] و [[مال]] و [[فرزندان]] و [[یاران]] [[فداکار]] خود را در راه [[دفاع]] از [[اسلام]] [[فدا]] نماید. [[امام حسین]]{{ع}} با [[قیام]] خود چند مطلب مهم را اثبات کرد: [[نامشروع]] بودن [[حکومت]] [[یزید]]، [[مشروع]] بودن [[قیام]] | *از سوی دیگر، همه [[صحابه]] و [[تابعین]] در برابر [[ستمکاری]] و [[تبهکاری]] [[بنی امیه]] [[سکوت]] نکردند. روشنترین [[گواه]] این مطلب [[قیام امام حسین]]{{ع}} علیه [[یزید]] [[ستمکار]] و [[تبهکار]] است. عدهای از [[صحابه]] یا [[تابعین]] نیز که علیه [[یزید]] [[قیام]] نکردند بدان جهت نبود که [[مخالفت]] با [[حاکم ستمکار]] را روا نمیدانستند، بلکه یا به خاطر [[ترس]] بر [[جان]] و [[مال]] خود بود، و یا به این [[دلیل]] بود که [[گمان]] میکردند [[قیام]] علیه او نتیجهای نخواهد داشت<ref>مقدمه ابن خلدون، ص۲۱۶- ۲۱۷.</ref>. ولی [[امام حسین]]{{ع}} بر آن بود که [[سکوت]] در برابر [[رفتار]] جائرانه و تبهکارانه [[یزید]] سبب نابودی [[اسلام]] خواهد شد، بدین جهت حاضر شد [[جان]] و [[مال]] و [[فرزندان]] و [[یاران]] [[فداکار]] خود را در راه [[دفاع]] از [[اسلام]] [[فدا]] نماید. [[امام حسین]]{{ع}} با [[قیام]] خود چند مطلب مهم را اثبات کرد: [[نامشروع]] بودن [[حکومت]] [[یزید]]، [[مشروع]] بودن [[قیام]] علیه [[حاکم ستمکار]] و [[تبهکار]]، احیای [[سنت]] [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[پایداری]] [[سیره]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} و [[امیرمؤمنان]]{{ع}}<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ۱ (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۱۳</ref> | ||
===[[دانایی]] و [[کفایت]]=== | ===[[دانایی]] و [[کفایت]]=== | ||
*پیشوای [[جامعه اسلامی]] باید از دو گونه [[معرفت]] برخوردار باشد: یکی [[شناخت]] [[معارف]] و [[احکام اسلامی]] و دیگری [[معرفت]] به [[مصالح]] و [[مفاسد]] امور و [[شئون]] مربوط به [[مدیریت]] [[جامعه]]، که از آن به عنوان [[کفایت در رهبری]] یاد میشود. | *پیشوای [[جامعه اسلامی]] باید از دو گونه [[معرفت]] برخوردار باشد: یکی [[شناخت]] [[معارف]] و [[احکام اسلامی]] و دیگری [[معرفت]] به [[مصالح]] و [[مفاسد]] امور و [[شئون]] مربوط به [[مدیریت]] [[جامعه]]، که از آن به عنوان [[کفایت در رهبری]] یاد میشود. | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
==[[راه تعیین امام]]== | ==[[راه تعیین امام]]== | ||
*یکی از مباحث کلی [[امامت]]، بحث درباره [[راه تعیین امام]] است. این بحث بر این پایه [[استوار]] است که داشتن صلاحیت برای [[امامت]] برای تحقق و تعین یافتن [[امامت]] در فردی خاص [[کافی]] نیست، بلکه تحقق و تعیین [[امامت]] در او [[نیازمند]] عامل دیگری است که [[متکلمان]] آن را راه ثبوت [[امامت]] یا [[راه تعیین امام]] نامیدهاند<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۵۶؛ گوهر مراد، ص۴۷۷.</ref>. | *یکی از مباحث کلی [[امامت]]، بحث درباره [[راه تعیین امام]] است. این بحث بر این پایه [[استوار]] است که داشتن صلاحیت برای [[امامت]] برای تحقق و تعین یافتن [[امامت]] در فردی خاص [[کافی]] نیست، بلکه تحقق و تعیین [[امامت]] در او [[نیازمند]] عامل دیگری است که [[متکلمان]] آن را راه ثبوت [[امامت]] یا [[راه تعیین امام]] نامیدهاند<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۵۶؛ گوهر مراد، ص۴۷۷.</ref>. | ||
*در این که تعیین [[امامت]] در فردی خاص با [[نص شرعی]] ثابت میشود، اختلافی وجود ندارد، ولی در این که آیا [[نص در امامت]] وجود دارد یا نه، دیدگاهها متفاوت است. [[مذاهب شیعی]] در وجود [[نص]] درباره [[علی بن ابی طالب]] و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} [[اتفاق نظر]] دارند؛ چنان که [[شیعه امامیه]] [[معتقد]] است بر دیگر [[امامان اهل بیت]] که همگی از [[نسل]] [[امام حسین]]{{ع}} میباشند نیز [[نص]] وجود دارد، اما [[شیعیان]] [[زیدی]] بر دیگر [[امامان]] مورد قبول خود [[معتقد]] به [[نص]] نیستند، آنان معتقدند [[امامت]] به [[فرزندان فاطمه زهرا]] {{س}} اختصاص دارد. هر یک از آنان که [[شجاع]]، عالم و [[زاهد]] باشد [[شایستگی]] [[امامت]] را دارد، ولی تعیین [[امامت]] در فردی خاص در گرو آن است که | *در این که تعیین [[امامت]] در فردی خاص با [[نص شرعی]] ثابت میشود، اختلافی وجود ندارد، ولی در این که آیا [[نص در امامت]] وجود دارد یا نه، دیدگاهها متفاوت است. [[مذاهب شیعی]] در وجود [[نص]] درباره [[علی بن ابی طالب]] و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} [[اتفاق نظر]] دارند؛ چنان که [[شیعه امامیه]] [[معتقد]] است بر دیگر [[امامان اهل بیت]] که همگی از [[نسل]] [[امام حسین]]{{ع}} میباشند نیز [[نص]] وجود دارد، اما [[شیعیان]] [[زیدی]] بر دیگر [[امامان]] مورد قبول خود [[معتقد]] به [[نص]] نیستند، آنان معتقدند [[امامت]] به [[فرزندان فاطمه زهرا]] {{س}} اختصاص دارد. هر یک از آنان که [[شجاع]]، عالم و [[زاهد]] باشد [[شایستگی]] [[امامت]] را دارد، ولی تعیین [[امامت]] در فردی خاص در گرو آن است که علیه [[ظالمان]] [[قیام]] کند و [[مردم]] را به [[امامت]] خود [[دعوت]] نماید<ref>الزیدیة، ص۲۳۴.</ref>. | ||
*[[کیسانیه]] فرقهای از [[شیعه]] که پس از [[امام حسین]]{{ع}} به [[امامت]] [[محمد بن حنفیه]]، [[فرزند]] دیگر [[علی]]{{ع}} [[معتقد]] شدند و چون [[رهبر]] آنان، مختار بن ابی عبیده ثقفی در آغاز کیسان نامیده میشد، به [[کیسانیه]] شهرت یافتند [[راه تعیین امام]] را [[نص]] دانسته و معتقدند [[نص در امامت]] پس از سه [[امام]] نخست ([[حضرت علی]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}}) در مورد [[محمد حنفیه]] وارد شده است. آنان بر این [[عقیده]]، دلایلی آوردهاند که [[شیخ مفید]] آنها را نقد کرده است<ref>الفصول المختاره، ص۳۰۰- ۳۰۳، مدخل کیسانیه.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ۱ (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۱۴-۴۱۵</ref> | *[[کیسانیه]] فرقهای از [[شیعه]] که پس از [[امام حسین]]{{ع}} به [[امامت]] [[محمد بن حنفیه]]، [[فرزند]] دیگر [[علی]]{{ع}} [[معتقد]] شدند و چون [[رهبر]] آنان، مختار بن ابی عبیده ثقفی در آغاز کیسان نامیده میشد، به [[کیسانیه]] شهرت یافتند [[راه تعیین امام]] را [[نص]] دانسته و معتقدند [[نص در امامت]] پس از سه [[امام]] نخست ([[حضرت علی]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}}) در مورد [[محمد حنفیه]] وارد شده است. آنان بر این [[عقیده]]، دلایلی آوردهاند که [[شیخ مفید]] آنها را نقد کرده است<ref>الفصول المختاره، ص۳۰۰- ۳۰۳، مدخل کیسانیه.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ۱ (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۱۴-۴۱۵</ref> | ||
*گروهی از [[محدثان]] و ظاهرگرایان [[اهل سنت]] نیز به وجود [[نص در امامت]] [[عقیده]] داشتهاند. به [[اعتقاد]] آنان [[پیامبر]]{{صل}} [[ابوبکر بن ابوقحافه]] را به عنوان جانشن خود تعیین کرده است. از آنجا که [[رهبر]] آنان [[بکر بن اخت عبدالواحد]] بود، به [[بکریه]] شهرت یافتند. وی که معاصر واصل بن عطا، مؤسس [[مذهب]] [[معتزله]] بوده، علاوه بر این [[عقیده]]، [[عقاید]] شاذ دیگری نیز اظهار کرده است<ref>مقالات الإسلامیین، ج۱، ص۳۴۲؛ الفرق بین الفرق، ص۲۱۲- ۲۱۳.</ref>. [[ذهبی]]، رجالی [[معروف]] [[اهل سنت]] از [[ابن حبان]] [[نقل]] کرده که او را [[دجال]] و [[جعل]] کننده [[حدیث]] معرفی کرده است<ref>میزان الاعتدال، ج۱، ص۳۴۵.</ref>. | *گروهی از [[محدثان]] و ظاهرگرایان [[اهل سنت]] نیز به وجود [[نص در امامت]] [[عقیده]] داشتهاند. به [[اعتقاد]] آنان [[پیامبر]]{{صل}} [[ابوبکر بن ابوقحافه]] را به عنوان جانشن خود تعیین کرده است. از آنجا که [[رهبر]] آنان [[بکر بن اخت عبدالواحد]] بود، به [[بکریه]] شهرت یافتند. وی که معاصر واصل بن عطا، مؤسس [[مذهب]] [[معتزله]] بوده، علاوه بر این [[عقیده]]، [[عقاید]] شاذ دیگری نیز اظهار کرده است<ref>مقالات الإسلامیین، ج۱، ص۳۴۲؛ الفرق بین الفرق، ص۲۱۲- ۲۱۳.</ref>. [[ذهبی]]، رجالی [[معروف]] [[اهل سنت]] از [[ابن حبان]] [[نقل]] کرده که او را [[دجال]] و [[جعل]] کننده [[حدیث]] معرفی کرده است<ref>میزان الاعتدال، ج۱، ص۳۴۵.</ref>. |