|
|
خط ۴۴: |
خط ۴۴: |
|
| |
|
| ==تاریخچه [[مسیحیّت]] در [[جزیرة العرب]]== | | ==تاریخچه [[مسیحیّت]] در [[جزیرة العرب]]== |
| *از آنجا که [[نصارا]] مانند [[یهودیان]]، مهاجرتی به [[حجاز]] و [[یمن]] نکردهاند، [[تعیین زمان]] دقیق ورود [[نصرانیت]] به [[جزیرة العرب]] از [[یهودیّت]] ابهام بیشتری دارد.
| |
| *از زمانی که کنستانتین در سال ۳۱۲ م به [[آیین مسیحیّت]] درآمد، رفته رفته این [[دین]]، بلاد [[رومیان]] را در بر گرفت؛ تا اینکه در سال ۳۱۸ م [[دین]] رسمی [[دولت]] [[روم]] شد<ref>بی ناس، جان، تاریخ جامع ادیان، ص۶۳۳.</ref>. از آن پس [[سیاست]] [[دولت]] بیزانس بر نشر [[آیین]] [[نصرانیت]] بین [[اتباع]] خود و ارسال مبشران [[مسیحی]] به خارج از محدوده [[قدرت]] خود قرار گرفت، اما نه برای [[تقرب به خدا]]، بلکه از آن رو که [[مردم]] به سلطنتشان [[تمکین]] کنند و قلباً [[خاضع]] [[دولت]] [[روم]] شوند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۹۰.</ref>. این امر، رقابتهای شدید [[دینی]] را میان [[دولت]] [[فارس]] و بیزانس در پی داشت.
| |
| *از جمله سرزمینهایی که قیاصره [[روم]] در [[اندیشه]] نفوذ به آن بودند، [[یمن]] بود؛ از اینرو، مبشران [[مسیحی]] در قالب کاروانهای تجاری و غیر تجاری به این دیار سفر میکردند و به [[تبلیغ]] [[آیین]] خود میپرداختند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۶۱۵.</ref>. حتی تجار [[مسیحی]] نیز [[فرصت]] را [[غنیمت]] شمرده، برای به دست آوردن [[منفعت]] [[معنوی]]، افزون بر سود مادی به [[تبلیغ]] [[آیین]] خود میپرداختند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۶۲۱. </ref>. از سوی دیگر، راهبانی نیز در سرتاسر بلاد [[عرب]] به سر میبردند که از [[لذایذ]] [[دنیا]] [[دست]] شسته، با [[اعراب]] به [[مدارا]] [[زندگی]] میکردند. با آنها در خیمههاشان به سر میبردند و از اینرو به "اساقفه خیام" معروف بودند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۸۸. </ref>.
| |
| *نفوذ [[مسیحیت]] در بلاد [[شام]] و [[عراق]] و نیز [[حبشه]]، به گسترش این [[دین]] در [[جزیرة العرب]]، سرعت بخشید. وجود قافلههای تجاری بریه و بحریه که دائماً بین این مناطق در حرکت بودند، روند مسیحیگری را در [[عربستان]] را شدت میبخشید<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۶۰۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی|حسینی، سید علی اکبر]]، [[مسیحیت (مقاله)|مسیحیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۹۴-۹۵.</ref>.
| |
|
| |
|
| ===[[مسیحیان]] [[یمن]]=== | | ===[[مسیحیان]] [[یمن]]=== |
| *[[تاریخ]] انتشار [[مسیحیّت]] را در [[یمن]]، اوایل [[قرن چهارم]] میلادی بیان کردهاند، و "[[نجران]]" مهمترین موطن این [[دین]] در بلاد [[عرب]] به شمار میآمد<ref>ابوالربیع حمیری، الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله{{صل}} و الثلاثه الخلفاء، ج۱، ص۷۱.</ref>. [[نجران]]، منطقهای کوهستانی در [[یمن]] بود که از توابع [[عدن]] و [[حضرموت]] به شمار میآمد. این منطقه در ده منزلی [[صنعا]] قرار داشت و از آنجا تا [[مکه]]، بیست روز راه فاصله بود<ref>حافظ ابرو، جغرافیای حافظ ابرو، ص۲۲۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی|حسینی، سید علی اکبر]]، [[مسیحیت (مقاله)|مسیحیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۹۵.</ref>.
| | |
| *رواج این [[دین]] در [[نجران]] را به یکی از [[پیروان]] آن به نام فیمیون منسوب کردهاند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۱۱۹؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۱، ص۱۹۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۱.</ref>. او مردی پارسا و کوشا و [[زاهد]] از بلاد [[شام]] بود که طی سفری [[تبلیغی]] به دست راهزنان ربوده و به اهالی بتپرست [[نجران]] فروخته شد<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۲۶؛ ابوالربیع حمیری، الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله{{صل}} و الثلاثه الخلفاء، ج۱، ص۷۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۹.</ref>. با تلاشهای او و سپس [[عبدالله بن تامر]]، [[آیین مسیحیت]] در [[نجران]] پا گرفت و [[رشد]] کرد تا اینکه خبر آن به [[ذونواس]]، [[حاکم]] [[حمیری]] [[یمن]] رسید. او به تحریک [[یهودیان]] بر نجرانیان سخت گرفت و شمار زیادی از آنان را - که تا بیست هزار نفر نیز شمردهاند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۵.</ref> در [[آتش]] سوزاند. این امر، [[خشم]] [[مسیحیان]] را در پی داشت؛ تا اینکه با اعزام [[سپاه]] بزرگی از [[حبشه]] به [[یمن]]، [[انتقام]] [[سختی]] از آنان گرفتند<ref>[[سید علی اکبر حسینی|حسینی، سید علی اکبر]]، [[مسیحیت (مقاله)|مسیحیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۹۶.</ref>.
| |
| *حضور بیست ساله [[حبشیان]] در [[یمن]]، باعث تقویت [[آیین مسیحیّت]] در آن دیار شد؛ از اینرو، بسیاری از [[مردم]] به [[مسیحیّت]] گرویدند<ref>حسین علی عربی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج۱، ص۱۱۵.</ref>. در این زمان، کنیسههای مجلل بسیاری در [[یمن]] بنا شد که کنیسه بسیار باشکوه [[نجران]] از مشهورترین آنها بود<ref>حسین علی عربی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج۱، ص۱۱۵.</ref>. "قلیس" در صنعا<ref>کلبی، ابن هشام، الاصنام، ص۱۴۲.</ref> و نیز "مأرب" و "ظفار"<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۶۱۹.</ref> از دیگر کنیسههای مشهور [[یمن]] به شمار میآمدند.
| |
| *در این زمان، [[نصرانیت]] در [[قبایل]] "[[ربیعه]]" و "غسان" و بعضی از [[مردم]] "قضاعه" رواج یافت، و به [[نقل]] [[یعقوبی]] بسیاری از بزرگان [[عرب]] [[نصرانی]] شدند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۵۷.</ref>. [[قبیله]] "طی" هم از جمله قبایلی بود که [[مسیحیّت]] در آن راه یافته بود و [[عدی بن حاتم طایی]]، از چهرههای بارز این [[دین]] در [[عربستان]] شمرده میشد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۳۳۷.</ref>. "مذحج"، "بهراء"، "سلیح"، "تنوخ" و "لخم" نیز از دیگر [[قبایل]] [[یمنی]] بودند که به [[آیین]] [[نصرانی]] گردن نهادند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۳۳۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی|حسینی، سید علی اکبر]]، [[مسیحیت (مقاله)|مسیحیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۹۶.</ref>.
| |
| ===[[مسیحیان]] [[حجاز]]=== | | ===[[مسیحیان]] [[حجاز]]=== |
| *[[مسیحیان]] منطقه [[حجاز]] را عمدتاً افراد غریبی تشکیل میدادند که در قالب اشتغال، [[تجارت]] و [[بندگی]]، در منطقه حضور داشتند. افزون بر اینکه حضور مبلغان [[مسیحی]] در سرتاسر [[حجاز]] را نیز باید به جمع [[مسیحیان]] منطقه اضافه کرد<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۶۰۳.</ref>. مؤرخان از رویارویی [[مسیحیان]] [[حجاز]] با [[مسلمانان]]، چیزی نگفتهاند. این امر میتواند [[دلیل]] [[قوت]] نداشتن [[نصرانیت]] در منطقه [[حجاز]] باشد.
| |
| *افزون بر وجود بردگان سیاه و سفید غالباً [[مسیحی]] در [[مکه]] و [[یثرب]]، عدهای از [[مردم]] [[مکه]] نیز به [[آیین]] [[نصرانیت]] در آمده بودند که از جمله آنها [[عثمان بن حویرث]] و [[ورقه بن نوفل]] بودند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۵۷.</ref>. از دیگر مواضع [[مسیحیان]] در [[حجاز]]، ایله و وادی القری و تیما و [[تبوک]] بودند که از منزلگاههای [[یهود]] به شمار میآمدند؛ با این حال، شماری [[مسیحی]] در کنار [[یهودیان]] [[زندگی]] میکردند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۶۰۵-۶۰۶.</ref>. در [[طائف]] نیز مانند دیگر نقاط [[حجاز]]، معدودی [[مسیحی]] به سر میبردند. آنان در اجرای [[فرایض]] [[دینی]]، [[آزاد]] بودند و بزرگان [[قوم]] به آنان سخت نمیگرفتند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۶۰۷.</ref>. از جمله این افراد، [[عداس]] بود<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۴، ص۳۸۵-۳۸۶؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۲۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی|حسینی، سید علی اکبر]]، [[مسیحیت (مقاله)|مسیحیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۹۶-۹۷.</ref>.
| |
|
| |
|
| ===[[مسیحیان]] [[شرق]] [[جزیرة العرب]]=== | | ===[[مسیحیان]] [[شرق]] [[جزیرة العرب]]=== |
| *در [[شرق]] [[عربستان]] نیز، [[نصرانیت]] از راه شمال، به ویژه [[عراق]]، [[عمان]] و [[بحرین]] راه یافته بود. افزون بر آن، رومیانی هم از طریق دریا به آنجا رفتند و در مناطقی چون [[بحرین]] ساکن شدند<ref>لوییس شیخو الیسوعی، النصرانیه و آدابها بین العرب الجاهلیه، ص۷۰.</ref>. در [[قطر]] و هجر و بعضی از جزایر خلیج [[فارس]] نیز مسیحیانی میزیستند که غالباً مذهبشان را از نصارای [[حیره]] گرفته بودند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۶۲۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی|حسینی، سید علی اکبر]]، [[مسیحیت (مقاله)|مسیحیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۹۷.</ref>.
| | |
| ==[[مذاهب]] نصرانیه== | | ==[[مذاهب]] نصرانیه== |
| *از [[مذاهب]] نصرانیهای که به [[عربستان]] راه یافت، میتوان به "[[مذهب نسطوری]]" و "[[مذهب یعقوبی]]" اشاره کرد:
| |
| *[[یعقوبیه]]، به [[یعقوب البرادعی]]، متوفای سال ۵۷۸ م منسوباند. آنها برای [[حضرت مسیح]]{{ع}} قائل به [[طبیعت]] [[واحد]]<ref>جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۶۳۷.</ref> و به "منوفیزیستها" معروف بوند<ref>جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۶۳۷.</ref>. مرکز این [[مذهب]]، [[عراق]] بود و از آنجا به منطقه [[بادیه]] و [[شرق]] [[جزیرة العرب]] راه یافت<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۶۳۰.</ref>.
| |
| *نسطوریه نیز منسوب به نسطوریوس، متوفای سال ۴۵۰ م بودند. آنان قائل به دو طبیعتی بودن [[حضرت مسیح]]{{ع}} (طبیعتی [[انسانی]] و طبیعتی [[الهی]]) بودند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۶۲۷؛ جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۶۳۶.</ref>.
| |
| *این [[مذهب]]، نخست به "[[حیره]]" راه یافت و از آنجا به واسطه قافلههای تجاری و مبلغان [[مسیحی]] که دائم بین [[حیره]] و [[یمن]] در حرکت بودند، به یمامه و بعد به [[نجران]] و [[یمن]] راه یافت و سپس از راه [[عراق]] و [[یمن]]، [[قطر]]، [[بحرین]]، [[عمان]] و دیگر نواحی شبه جزیره منتشر شد. نسطوریان تا [[ظهور اسلام]] در [[یمن]] پابرجا بودند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۶۳۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی|حسینی، سید علی اکبر]]، [[مسیحیت (مقاله)|مسیحیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۹۷-۹۸.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==[[مسیحیان]] در [[عصر ظهور]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}}== | | ==[[مسیحیان]] در [[عصر ظهور]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}}== |
| *[[نجران]] در [[زمان ظهور]] [[محمد]]{{صل}}، مرکز [[مسیحیان]] در بلاد [[عرب]] به شمار میرفت و [[نظام سیاسی]] و [[اداری]] خاصی داشت. "[[اسقف]]"، [[امام]] و [[رئیس]] مدارس آنها به شمار میآمد<ref>شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۵۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۷؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۳۸۳؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۵، ص۴۳۷.</ref>، "العاقب" [[امیر]] [[قوم]] و [[صاحب]] رأیشان بود<ref>شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۵۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۷؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۳۸۳؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۵، ص۴۳۷.</ref> و بدون نظر او حکمی صادر نمیشد و "السید" [[رئیس]] اجتماعاتشان بود<ref>شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۵۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۷؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۳۸۳؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۵، ص۴۳۷.</ref>.
| |
| *[[خداوند]] در [[قرآن]]، [[مسیحیان]] [[جزیرة العرب]] را به علت مواضع ملایمتری که در برابر [[حضرت]] اتخاذ میکردهاند [[تمجید]] و آنان را نزدیکترین [[دوستان]] [[مسلمانان]] معرفی کرده است{{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنكُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید؛ سوره بقره، آیه:۸۳.</ref>.
| |
| *میتوان [[جریان مباهله]] را جدیترین رودررویی [[مسیحیان]] و [[مسلمانان]] دانست که در پی انصراف از [[مباهله]]، [[پیامبر]]{{صل}} آنان را به پرداخت [[جزیه]]، ملزم کردند<ref>شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۵۶-۲۵۷؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی|حسینی، سید علی اکبر]]، [[مسیحیت (مقاله)|مسیحیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۹۸-۹۹.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==منابع== | | ==منابع== |
خط ۷۶: |
خط ۶۰: |
| * [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']] | | * [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']] |
| * [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | | * [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] |
| * [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مسیحیت (مقاله)|مسیحیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
| |
|
| |
|
| ==جستارهای وابسته== | | ==جستارهای وابسته== |