بحث:دین مسیحیت
مقدمه
- از ادیان بزرگ آسمانی و آیین حضرت عیسی بن مریم (ع) است. مسیحیان، حضرت عیسی (ع) را به معنای مسیح و یونانی زبانان میخوانند[۱].
- اناجیل موجود بر آناند که مادر حضرت عیسی (ع) باکره بوده و فرزند خویش را به گونهای غیر طبیعی به دنیا آورده است؛ اما با این حال، او را فرزند یوسف نجار میدانند. عیسی (ع) در بیتاللحم زاده شد و در ناصریه پرورش یافت. تولد او را چهار تا هشت سال پیش از مبدأ تاریخ میلادی احتمال دادهاند. در سی سالگی به دست حضرت یحیی (ع) غسل تعمید یافت و همانند او به موعظه و تذکیر و تعلیم خلق پرداخت. حضرت عیسی (ع)، دوازده حواری یا رسول داشت که تعالیم او را میان مردمان میگستراندند[۲]. چون عیسی (ع) به تبلیغ دین خویش همت گماشت، رهبران یهود نخست با او مخالفتی نکردند؛ اما آن گاه که دریافتند تعالیم او سلطه آنان را بر نمیتابد و مردمان را آگاه و هوشیار میسازد، راه ناسازگاری و دشمنی در پیش گرفتند و سرانجام شورای عالی یهود در اورشلیم، عیسی (ع) را به مرگ محکوم کرد. مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی (ع) همراه دو تن دیگر به صلیب کشیده شده و جان باخته است؛ اما پس از سه روز در پیش چشم مادرش مریم (س) و حواریون از مرقد خویش بیرون آمده و به آسمانها رفته است و در آخر الزمان، باری دیگر برمیگردد و بشر را نجات میدهد[۳][۴].
کتب دینی مسیحی
- کتاب مقدس دارای دو بخش است: عهد قدیم یا تورات و عهد جدید یا انجیل. بخش دوم تنها نزد مسیحیان مقدس است. عهد جدید شامل چهار انجیل متی، مرقس، لوقا و یوحنا و نیز اعمال رسولان و نامههای پولس حواری است. کلمه "انجیل"، یونانی و به معنای بشارت است. محتوای اناجیل، زندگینامه و بیانات اخلاقی و پندهای حضرت عیسی (ع) است. جز اناجیل چهارگانه، اناجیل دیگری نیز میان مسیحیان رواج داشتهاند؛ اما کلیسای مسیحی همه را جز چند انجیل یاد شده، بی اعتبار شمرد و از رواج انداخت[۵]. در عهد جدید خبری از احکام شرعی نیست و مسیحیان در این باره به همان که در عهد قدیم آمده است، پای بندند. از اناجیلی که به دست کلیسا از اعتبار افتاد، انجیل برنابا (م. ۶۱. م) است. محتوای این انجیل با دیگر اناجیل متفاوت است و عیسی (ع) را پسر خدا نمیداند و جنبه الوهی وی را نفی میکند و بر آن است که عیسی (ع) را به صلیب نیاویختند؛ بلکه مردی یهودی را دار زدند و مردم گمان بردند که او عیسی فرزند مریم است[۶][۷].
پولس رسول
- مبلغ مشهور مسیحیت در قرن نخست میلادی است. پولس نخست یهودی بود و با مسیحیت مبارزه میکرد؛ اما گویند در پی انقلابی روحی به کلی دگرگون گشت و به مسیح ایمان آورد و خویشتن را وقف تبلیغ مسیحیت در مغرب زمین ساخت و سرانجام پس از مدتها حبس در زندان به دستور نرون پادشاه روم به قتل رسید. پولس برای عیسی (ع) مقامی برتر از مسیح یهود قائل شد. او مسیح را نجاتدهندهای میدانست که آمده است تا ملکوت الهی را بر زمین حاکم سازد. آموزه رجعت را- که ریشه یهودی دارد- وی به مسیحیت راه داد و همچنین آموزه گناه و رستگاری را. یهودیان بر آن بودند که حضرت آدم (ع) گناه کرد و از بهشت رانده شد و اثر این گناه تا ابد دامان فرزندان او را گرفته است. پولس گفت: عیسی (ع) موجودی آسمانی است و طبیعت خدایی دارد؛ اما خود را تنزل داده و به صورت انسانی درآمده است و رضا داده است که او را به صلیب کشند و بدین سان گناه آدمیزادگان به آمرزش رسد[۸][۹].
رسمیت مسیحیت
- تا زمانی که مسیحیت فرقهای یهودی به شمار میرفت، دولت روم توجهی به آن نداشت و مسیحیان در عقیده خویش آزاد بودند. با گسترش دین مسیح و آشکار شدن آن به صورت دینی جدید با سخنانی نو، دولت روم برآشفت و مسیحیت را غیر قانونی خواند و بر مسیحیان سخت گرفت. سرانجام، قسطنطنین کبیر در سال ۳۱۳ م. به مسیحیت گروید و با فرمانی، آزادی این آیین را اعلام کرد و بدین سان، مسیحیت کیش رسمی دولت روم شد. در این هنگام، اختلافات کلامی میان بزرگان مسیحیت رخ نمود[۱۰].
- آریوس (۳۳۶- ۲۵۶ م.) حضرت مسیح را مخلوق دانست و مغضوب کلیسا گشت. قسطنطنین برای حل اختلافات، نمایندگانی را از مسیحیان جهان گرد آورد و به سال ۳۲۵ م. شورایی را سامان داد که آن را "شورای نیقیه" میخوانند. این شورا، تثلیث را به عنوان اعتقاد رسمی مسیحیت معتبر شمرد و اناجیل چهارگانه را به رسمیت شناخت. از آن پس، شوراهای دیگری نیز بر پا شد که مصوبات آنها را "قانون شرع" میگویند[۱۱][۱۲].
شعائر هفتگانه
- در باور مسیحیان، مسیح که از مردگان برخاست، میان مردمان مسیحی زیست میکند و همراه آنان است و به همان کارها مشغول است که در فلسطین میکرد: تعلیم و دعا و خدمت و شفای بیماران. کارهای غیر آشکار مسیح (ع) در زندگی کلیسایی از گذر آیینها آشکار میگردد. چون فردی مسیحی در آیینی شرکت میجوید، ایمان دارد که با این عمل، به ملاقات مسیح (ع) میرود. تقریباً همه مسیحیان به شعائر تعمید و عشای ربانی اعتقاد دارند. مسیحیان کاتولیک و ارتدکس، پنج آیین دیگر نیز بر اینها افزودهاند و به هفت آیین پایبندند. فرقههای پروتستان در شمار شعائر اختلاف دارند و برخی کلیساهای پروتستان مانند کویکرها هیچ یک از آنها را نمیپذیرند.
- شعائر و آیینهای یاد شده عبارتاند از:
- تعمید؛
- تأیید میثاق؛
- تثبیت ایمان؛
- ازدواج مسیحی؛
- عشای ربانی؛
- درجات مقدس روحانیت؛
- اعتراف؛ تدهین[۱۳][۱۴].
انشعابات
- مسیحیت به سه فرقه بزرگ کاتولیک، ارتدکس و پروتستان انشعاب یافته است. تشکیل کلیسای ارتدکس و جدایی آن از کلیسای کاتولیک روم، نخستین انشعاب مهم در مسیحیت بود. (۱۰۵۴ م.) بیشتر از عوامل دیگر، اختلافات سیاسی روم و بیزانس بدین انشعاب دامن زدند. ارتدکسها به بارداری بیشائبه حضرت مریم (ع) و مصون بودن مقامات والای کلیسایی از خطا و اشتباه معتقد نیستند. کشیشهای ارتدکس ازدواج را برای خود روا میدانند و عبادات شفاهی را به زبان رایج مردم انجام میدهند[۱۵]. از قرن ۱۶ م. به بعد، انقلابهای دینی متعددی برای اصلاح مذهب کاتولیک به راه افتاد. سختگیری کلیسای کاتولیک، وجود مقررات دست و پا گیر و رنجبار و طلب کردن پول به هر بهانهای و زیر فشار نهادن مؤمنان مسیحی قرون وسطی، گروهی از روشنفکران کلیسای روم را به اعتراض واداشت. این حرکت اعتراضآمیز، نهضت پروتستان نام گرفت. مارتین لوتر (۱۴۸۳- ۱۵۴۶ م.) از رهبران این نهضت بود. پس از وی جان کالون (۱۵۰۹- ۱۵۶۴ م.) به اصلاح مذهب کاتولیک همت گمارد. این رهبران اصلاحطلب پیروانی یافتند و بدین سان، مذهب پروتستان پدید آمد.پروتستان نیز اندک اندک انشعابهایی یافت؛ اما همه فرقههای مذهب پروتستان در مخالفت با قدرت الهی پاپ با یکدیگر اتفاق نظر دارند. پروتستانها معتقدند که مؤمنین در ارتباط با خدا نیازمند کشیش نیستند، مقام کشیشی، همگانی است و کشیشان میتوانند ازدواج کنند. همچنین، اعتراف به گناه را واجب نمیشمارند و به برزخ و دوشیزگی حضرت مریم (ع) اعتقاد ندارند. پیروان این مذهب، بیشتر در آلمان، کشورهای اسکاندیناوی و آمریکا ساکناند[۱۶][۱۷].
دیدگاه قرآنی
- بنابر آیات قرآنی، دین مسیح (ع) تحریف شده است. قرآن کریم، آفرینش مسیح (ع) را همانند آدم (ع) میداند[۱۸] بنابر قرآن، او از مادری بکر زاده شده است. مادر عیسی (ع)از زنان برجسته عالم است که با عالم غیب ارتباط داشته است[۱۹]. آیات قرآنی، از حضرت عیسی (ع) بسیار سخن گفته و او را ستودهاند[۲۰]. قرآن کریم، عیسی (ع) را فرزند مریم (س) میشمارد و به صراحت، کسانی را که به تثلیث معتقدند و او را پسر خدا یا خدا میانگارند، کافر میخواند[۲۱] و بیان میدارد که وی را نکشته و به دار نیاویختهاند؛ بلکه او به سوی خدا رفته است[۲۲][۲۳].
پانویس
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 256.
- ↑ خلاصة الادیان، ۱۵۱؛ ادیان زنده جهان، ۳۲۸؛ آشنایی با ادیان بزرگ، ۱۱۲.
- ↑ خلاصة الادیان، ۱۶۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 256-257.
- ↑ همان، ۱۶۸؛ آشنایی با تاریخ ادیان، ۱۵۵.
- ↑ آشنایی با تاریخ ادیان، ۱۵۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 257.
- ↑ خلاصة الادیان، ۱۶۲ و ۱۶۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 258.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 258.
- ↑ خلاصة الادیان، ۱۷۴ و ۱۷۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 258.
- ↑ آشنایی با ادیان بزرگ، ۱۵۶- ۱۵۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 258.
- ↑ آشنایی با ادیان بزرگ، ۱۵۹؛ خلاصة الادیان، ۱۸۰.
- ↑ آشنایی با تاریخ ادیان، ۱۶۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 259.
- ↑ ﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ﴾؛ سوره آل عمران، آیه ۵۹.
- ↑ ﴿ إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ﴾؛ سوره آل عمران، آیه ۴۵؛ ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاثَةٌ انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً ﴾؛ سوره نساء، آیه ۱۷۱.
- ↑ ر.ک: سوره آل عمران، آیه ۴۴- ۳۵؛ سوره مریم، آیه ۲۷- ۱۶؛ ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ﴾؛ سوره بقره، آیه ۸۷؛ ﴿إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ﴾؛ سوره مائده، آیه ۱۱۰.
- ↑ ﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾؛ سوره توبه، آیه ۳۰؛ ﴿لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَن يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ أَن يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَن فِي الأَرْضِ جَمِيعًا وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾؛ سوره مائده، آیه ۱۷ و ﴿ لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلاَّ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِن لَّمْ يَنتَهُواْ عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾، آیه ۷۳.
- ↑ ﴿وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا﴾؛ سوره نساء، آیه ۱۵۷ و ۱۵۸.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۲۶۰.