پرش به محتوا

بی‌نیازی از مردم در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ضعف اراده' به 'ضعف اراده'
جز (جایگزینی متن - ':{{متن قرآن' به ': {{متن قرآن')
جز (جایگزینی متن - 'ضعف اراده' به 'ضعف اراده')
خط ۴۰: خط ۴۰:
*در خبر است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} "ایشان گروهی را دیدند که دست از [[کشاورزی]] برداشته بودند؛ [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به آنان فرمودند: شما کیانید؟ گفتند: ما متوکّلانیم؛ آن [[حضرت]] فرمودند: نه شما سربار دیگرانید!" <ref>{{متن حدیث| رَأَى رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} قَوْماً لَا يَزْرَعُونَ قَالَ مَا أَنْتُمْ قَالُوا نَحْنُ‌ الْمُتَوَكِّلُونَ‌ قَالَ لَا بَلْ أَنْتُمُ الْمُتَّكِلوُنَ}}؛ مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۲۱۷.</ref>؛ و‌ باز در خبر است که آن [[حضرت]]{{صل}} فرمودند : "هر عمل مهمّی که بدون {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> آغاز شود، پایانی نخواهد داشت" <ref>{{متن حدیث| كُلُّ‌ أَمْرٍ ذِي‌ بَالٍ‌ لَمْ يُذْكَرْ "بِسْمِ اللَّهِ" فَهُوَ أَبْتَرُ}}؛ تفسیر صافی، ذیل تفسیر {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}</ref> [[حدیث]] اول از گروهی سخن می‌دارد که [[توکّل]] بدون عمل را پیشه خود ساخته بودند، و [[حدیث]] دوّم از عمل بدون [[توکّل]] سخن می‌رانَد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۱۸-۳۱۹.</ref>.
*در خبر است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} "ایشان گروهی را دیدند که دست از [[کشاورزی]] برداشته بودند؛ [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به آنان فرمودند: شما کیانید؟ گفتند: ما متوکّلانیم؛ آن [[حضرت]] فرمودند: نه شما سربار دیگرانید!" <ref>{{متن حدیث| رَأَى رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} قَوْماً لَا يَزْرَعُونَ قَالَ مَا أَنْتُمْ قَالُوا نَحْنُ‌ الْمُتَوَكِّلُونَ‌ قَالَ لَا بَلْ أَنْتُمُ الْمُتَّكِلوُنَ}}؛ مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۲۱۷.</ref>؛ و‌ باز در خبر است که آن [[حضرت]]{{صل}} فرمودند : "هر عمل مهمّی که بدون {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> آغاز شود، پایانی نخواهد داشت" <ref>{{متن حدیث| كُلُّ‌ أَمْرٍ ذِي‌ بَالٍ‌ لَمْ يُذْكَرْ "بِسْمِ اللَّهِ" فَهُوَ أَبْتَرُ}}؛ تفسیر صافی، ذیل تفسیر {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}</ref> [[حدیث]] اول از گروهی سخن می‌دارد که [[توکّل]] بدون عمل را پیشه خود ساخته بودند، و [[حدیث]] دوّم از عمل بدون [[توکّل]] سخن می‌رانَد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۱۸-۳۱۹.</ref>.
* به‌دست آوردن تمامی [[فضائل]] [[دنیوی]] و اُخروی، در گرو این سه [[فضیلت]] است؛ که شامل [[همراهی]] استغناء، [[اعتماد به نفس]] و [[توکّل]] بر [[حضرت حق]]. از این رو است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرمایند: "هرکس خوش می‌دارد که قوی‌ترین [[مردمان]] باشد، باید بر [[خداوند]] [[توکّل]] نماید"  <ref>{{متن حدیث| مَنْ‌ أَحَبَّ‌ أَنْ‌ يَكُونَ‌ أَقْوَى‌ النَّاسِ فَلْيَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۱، ص۱۵۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۱۹.</ref>.
* به‌دست آوردن تمامی [[فضائل]] [[دنیوی]] و اُخروی، در گرو این سه [[فضیلت]] است؛ که شامل [[همراهی]] استغناء، [[اعتماد به نفس]] و [[توکّل]] بر [[حضرت حق]]. از این رو است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرمایند: "هرکس خوش می‌دارد که قوی‌ترین [[مردمان]] باشد، باید بر [[خداوند]] [[توکّل]] نماید"  <ref>{{متن حدیث| مَنْ‌ أَحَبَّ‌ أَنْ‌ يَكُونَ‌ أَقْوَى‌ النَّاسِ فَلْيَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۱، ص۱۵۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۱۹.</ref>.
*استاد [[علامه طباطبائی]] نیز در کتاب [[شریف]] "[[تفسیر المیزان]]"، [[سختی]] بسیار سخته در این زمینه عرضه داشته‌اند؛ ایشان می‌فرمایند: "دست‌یابی به مقصود، به یک سلسله [[علل]] طبیعی و [[علل]] روحی [[نیازمند]] است. [[انسان]] امّا چون [[اراده]] کرد که به امری بپردازد و اسباب طبیعی و مادّی آن را فراهم ساخت، گاه از نظر [[علل]] روحی [[توان]] انجام آن کار را نخواهد یافت. [[ضعف]] [[اراده]]، [[ترس]]، [[نادانی]]، سوء ظنّ به خود و [[قدرت]] خود و... در این شمار است؛ حال اگر بر [[خدا]] [[توکّل]] کند، اراده‌اش چنان [[قوی]] می‌شود که هیچ چیزی نمی‌تواند بر آن غالب آید؛ از این رو می‌تواند بر مقصود خود [[ظفر]] یابد"<ref>المیزان، ج۴، ص۶۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۱۹.</ref>.
*استاد [[علامه طباطبائی]] نیز در کتاب [[شریف]] "[[تفسیر المیزان]]"، [[سختی]] بسیار سخته در این زمینه عرضه داشته‌اند؛ ایشان می‌فرمایند: "دست‌یابی به مقصود، به یک سلسله [[علل]] طبیعی و [[علل]] روحی [[نیازمند]] است. [[انسان]] امّا چون [[اراده]] کرد که به امری بپردازد و اسباب طبیعی و مادّی آن را فراهم ساخت، گاه از نظر [[علل]] روحی [[توان]] انجام آن کار را نخواهد یافت. [[ضعف اراده]]، [[ترس]]، [[نادانی]]، سوء ظنّ به خود و [[قدرت]] خود و... در این شمار است؛ حال اگر بر [[خدا]] [[توکّل]] کند، اراده‌اش چنان [[قوی]] می‌شود که هیچ چیزی نمی‌تواند بر آن غالب آید؛ از این رو می‌تواند بر مقصود خود [[ظفر]] یابد"<ref>المیزان، ج۴، ص۶۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۱۹.</ref>.
*گذشته از این، از نظر [[تکالیف شرعی]] نیز، [[مؤمن]] [[عزیز]] شمرده شده و به هیچ وجه مجاز نیست تا با نظر داشتن به دارائی دیگران، خود را [[خوار]] نماید؛ [[حضرت حق]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند» سوره منافقون، آیه ۸.</ref>
*گذشته از این، از نظر [[تکالیف شرعی]] نیز، [[مؤمن]] [[عزیز]] شمرده شده و به هیچ وجه مجاز نیست تا با نظر داشتن به دارائی دیگران، خود را [[خوار]] نماید؛ [[حضرت حق]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند» سوره منافقون، آیه ۸.</ref>
*[[امام صادق]]{{ع}} نیز می‌فرمایند: [[خداوند]] تمامی امور [[انسان]] [[مؤمن]] را به خود او سپرده در اختیارش نهاده است، امّا اینکه ذلیل باشد را در [[اختیار]] خود او قرار نداده؛ آیا این [[آیه شریفه]] را نشنیده‌ای: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است» سوره منافقون، آیه ۸.</ref> <ref>{{متن حدیث| إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ‌ إِلَى‌ الْمُؤْمِنِ‌ أُمُورَهُ‌ كُلَّهَا وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يُذِلَّ نَفْسَهُ أَ لَمْ يَرَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ هَاهُنَا وَ الْمُؤْمِنُ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَكُونَ عَزِيزاً وَ لَا يَكُونَ ذَلِيلًا}}؛ تفسیر البرهان، ج۴، ص۳۳۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۲۰.</ref>.
*[[امام صادق]]{{ع}} نیز می‌فرمایند: [[خداوند]] تمامی امور [[انسان]] [[مؤمن]] را به خود او سپرده در اختیارش نهاده است، امّا اینکه ذلیل باشد را در [[اختیار]] خود او قرار نداده؛ آیا این [[آیه شریفه]] را نشنیده‌ای: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است» سوره منافقون، آیه ۸.</ref> <ref>{{متن حدیث| إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ‌ إِلَى‌ الْمُؤْمِنِ‌ أُمُورَهُ‌ كُلَّهَا وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يُذِلَّ نَفْسَهُ أَ لَمْ يَرَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ هَاهُنَا وَ الْمُؤْمِنُ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَكُونَ عَزِيزاً وَ لَا يَكُونَ ذَلِيلًا}}؛ تفسیر البرهان، ج۴، ص۳۳۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۲۰.</ref>.
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش