ولادت پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
*عموم سیرهنویسان معتقدند که [[تولد]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در "[[عام الفیل]]" (سالی که ابرهه برای خرابی [[خانه]] [[کعبه]] آمده بود) [[سال]] ۵۷۰ م بوده است؛ زیرا آن [[حضرت]] به طور [[قطع]] در سال ۶۳۲ م در گذشته است و سن [[مبارک]] او ۶۲ تا ۶۳ سال بوده است. بنابراین ولادت آن [[حضرت]] در ۵۷۰ م خواهد بود. | *عموم سیرهنویسان معتقدند که [[تولد]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در "[[عام الفیل]]" (سالی که ابرهه برای خرابی [[خانه]] [[کعبه]] آمده بود) [[سال]] ۵۷۰ م بوده است؛ زیرا آن [[حضرت]] به طور [[قطع]] در سال ۶۳۲ م در گذشته است و سن [[مبارک]] او ۶۲ تا ۶۳ سال بوده است. بنابراین ولادت آن [[حضرت]] در ۵۷۰ م خواهد بود. | ||
*[[اکثریت]] قریب به [[اتفاق]] [[محدثان]] و مؤرخان بر این اعتقادند که [[تولد]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[ربیعالاول]] بوده است؛ ولی در روز [[تولد]] [[حضرت]]، [[اختلاف]] دارند<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ص۱۴۸.</ref>. [[شیعیان]]، [[تولد]] وی را در هفدهم [[ربیعالاول]]، [[روز جمعه]] و [[اهل تسنن]] در دوازدهم [[ربیعالاول]]، روز [[دوشنبه]] میدانند<ref>منابع معتقد به هفده ربیع الاول: رضی الدین علی حلی، العدد القویه، ص۱۱۰؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۴۲. منابع معتقد به دوازده ربیع الاول: احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۵۸-۱۵۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۰-۸۱؛ کلینی، اصول کافی، ج۱، ۴۳۹.</ref>. هنگام [[تولد]]، مادرش [[آمنه]]، کسی را نزد [[عبدالمطلب]]، جد بزرگوارش فرستاد و گفت که [[خداوند]] به تو پسری داده است. [[عبدالمطلب]] با شنیدن این مژده و حوادثی که هنگام [[تولد]] [[محمد]]، نوهاش به چشم دید، بینهایت خوشحال شد و آن [[کودک]] را در دست گرفت و به داخل "[[کعبه]]" برد و مراسم [[شکرگزاری]] به جای آورد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۲.</ref>. [[محمد]]{{صل}} قبل از اینکه چشم به [[جهان]] بگشاید [[پدر]] خویش [[عبدالله]] را از دست داده بود<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۵۸.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ تولد و کودکی پیامبر (مقاله)| تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۴۶.</ref>. | *[[اکثریت]] قریب به [[اتفاق]] [[محدثان]] و مؤرخان بر این اعتقادند که [[تولد]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[ربیعالاول]] بوده است؛ ولی در روز [[تولد]] [[حضرت]]، [[اختلاف]] دارند<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ص۱۴۸.</ref>. [[شیعیان]]، [[تولد]] وی را در هفدهم [[ربیعالاول]]، [[روز جمعه]] و [[اهل تسنن]] در دوازدهم [[ربیعالاول]]، روز [[دوشنبه]] میدانند<ref>منابع معتقد به هفده ربیع الاول: رضی الدین علی حلی، العدد القویه، ص۱۱۰؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۴۲. منابع معتقد به دوازده ربیع الاول: احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۵۸-۱۵۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۰-۸۱؛ کلینی، اصول کافی، ج۱، ۴۳۹.</ref>. هنگام [[تولد]]، مادرش [[آمنه]]، کسی را نزد [[عبدالمطلب]]، جد بزرگوارش فرستاد و گفت که [[خداوند]] به تو پسری داده است. [[عبدالمطلب]] با شنیدن این مژده و حوادثی که هنگام [[تولد]] [[محمد]]، نوهاش به چشم دید، بینهایت خوشحال شد و آن [[کودک]] را در دست گرفت و به داخل "[[کعبه]]" برد و مراسم [[شکرگزاری]] به جای آورد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۲.</ref>. [[محمد]]{{صل}} قبل از اینکه چشم به [[جهان]] بگشاید [[پدر]] خویش [[عبدالله]] را از دست داده بود<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۵۸.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ تولد و کودکی پیامبر (مقاله)| تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۴۶.</ref>. | ||
==مراسم نامگذاری [[پیامبر]]{{صل}}== | |||
*[[عبدالمطلب]] برای عرض تشکر به پیشگاه [[خداوند]]، گوسفندی کشت و عدهای را [[دعوت]] کرد و در آن [[جشن]] باشکوه که از عموم [[قریش]] [[دعوت]] شده بودند، نام [[فرزند]] خود را [[محمد]] گذارد. از او پرسیدند: "چرا نام [[فرزند]] خود را [[محمد]] (ستوده) [[انتخاب]] کردید، در صورتی که این نام در میان [[اعراب]] کمسابقه است؟ گفت: خواستم که در [[آسمان]] و [[زمین]]، ستوده باشد"<ref>ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۱۱۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۳۲.</ref>. | |||
*تا آن روز، فقط شانزده نفر به این اسم نامگذاری شده بودند<ref>ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۱۲۰.</ref>. [[قرآن مجید]] نیز از آن [[حضرت]] با نامهای [[محمد]] و [[احمد]] یاد میکند. [[خداوند]] در سورههای [[آل عمران]]، [[محمّد]]، [[فتح]] و [[احزاب]]، او را با نام [[محمد]] و در [[سوره صف]] با نام [[احمد]] خوانده است. منشأ [[اختلاف]]، این است که [[مادر]] [[رسول خدا]]، پیش از جدش، نام او را [[احمد]] گزارده بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۷۹؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۸۱.</ref>، چنان که در [[تاریخ]] منعکس است<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ تولد و کودکی پیامبر (مقاله)| تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۴۷.</ref>. | |||
==حوادث زمان [[تولد]] [[پیامبر]]{{صل}}== | |||
*همزمان با [[تولد]] [[رسول خدا]]{{صل}} نوری به [[آسمان]] ساطع شد و موبدان، خوابهای وحشتناک دیدند <ref>ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۸۳.</ref> و زمینلرزهای به وقوع پیوست که آثار آن به همه نقاط [[جهان]] رسید تا آنجا که کلیساها، صومعهها و بتهایی که [[بتپرستان]] میپرستیدند، ویران شدند و کار جادوگران و پیشگویان نابسامان شد، ستارگانی در [[آسمان]] پیدا شدند که پیش از این زمان، دیده نمیشد و ایوان کسری در [[ایران]] به لرزه درآمد و سیزده یا چهارده ستون آن فرو ریخت و [[آتش]] آتشکده [[فارس]] خاموش شد؛ این در حالی بود که این [[آتش]] از هزاران سال پیش، خاموش نشده بود<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله{{صل}}، ج۱، ص۱۴۴.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ تولد و کودکی پیامبر (مقاله)| تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۴۷.</ref>. | |||
==دوره [[زندگی پیامبر]]{{صل}} در [[بادیه]]== | |||
*نخستین دایه [[رسول اکرم]]{{صل}} کنیزی بود به نام ثویبه که چهار [[ماه]] آن [[حضرت]] را شیر داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۳.</ref>. بعد از ثویبه، [[حلیمه سعدیه]] دایه [[حضرت]] شد. او با [[زنان]] "بنیسعد" به [[شهر]] [[مکه]] آمده بود تا هر کدام، [[کودکی]] از [[قریش]] بگیرند و او را شیر دهند و بزرگ کنند تا خود را از تنگنای [[زندگی]] [[نجات]] دهند و [[افتخار]] دایگی [[حضرت]] به حلیمه رسید<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۶۲-۱۶۴.</ref>. | |||
*از [[برکت]] وجود [[پیامبر]]{{صل}} [[زندگی]] حلیمه و شوهرش متحول و پر [[برکت]] شد<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۶۲-۱۶۴.</ref>. مدت ۵ سال تمام، [[رسول خدا]]{{صل}} در میان [[قبیله]] بنیسعد بود و [[رشد]] و نمو کافی کرد و در ضمن این مدت دو یا سه بار حلیمه، او را پیش مادرش برد و آخرین بار، وی را به مادرش تحویل داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۶۴-۱۶۵.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ تولد و کودکی پیامبر (مقاله)| تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۴۸.</ref>. | |||
==[[وفات]] [[آمنه]] [[مادر پیامبر خاتم]]{{صل}}== | |||
*[[حلیمه سعدیه]]، [[رسول خدا]]{{صل}} را نزد مادرش آورد و به او سپرد. از آن به بعد، [[محمد]]{{صل}} در کنار [[مادر]] و جد خویش [[عبدالمطلب]] [[زندگی]] میکرد تا اینکه ۶ سال از [[عمر]] شریفش [[گذشت]]. در آن هنگام، مادرش [[آمنه]]، او را برای [[دیدار]] داییهای پدری که آن [[حضرت]] در [[مدینه]] از [[قبیله]] "بنیالنجار" داشت، با خود برداشت و به [[مدینه]] آورد. [[آمنه]] در مراجعت به [[مکه]]، در منزلی به نام "ابواء" [[بیمار]] شد و همانجا از [[دنیا]] رفت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۸؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۱۸۸.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ تولد و کودکی پیامبر (مقاله)| تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۴۸.</ref>. | |||
==[[سرپرستی]] [[عبدالمطلب]]== | |||
*پس از [[مرگ]] [[آمنه]]، [[رسول خاتم]]{{صل}} تحت تکفل جدش [[عبدالمطلب]] قرار گرفت. رسم آن زمان چنان بود که هر روز در کنار [[کعبه]] برای [[عبدالمطلب]] فرش پهن میکردند و فرزندانش در اطراف آن فرش، روی [[زمین]] مینشستند تا [[عبدالمطلب]] میآمد و روی آن فرش مینشست و [[فرزندان]] همراه او روی فرش مینشستند. [[رسول اکرم]]{{صل}} گاهی روی آن فرش میرفت و عموهای آن [[حضرت]]، [[مانع]] وی میشدند؛ ولی [[عبدالمطلب]] به آنها میگفت که فرزندم را رها کنید که به [[خدا]] قسم! [[صاحب]] [[مقام]] بزرگی خواهد شد. سپس او را میگرفت و در کنار خود، روی فرش مینشاند<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ تولد و کودکی پیامبر (مقاله)| تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۴۸-۲۴۹.</ref>. | |||
==[[مرگ]] [[عبدالمطلب]] و کفالت [[ابوطالب]]== | |||
هشت سال از [[زندگی]] [[شریف]] [[پیامبر]]{{صل}} گذشته بود که جد بزرگوارش، [[رحلت]] کرد. [[عبدالمطلب]] از میان پسرانش، [[ابوطالب]] برای [[سرپرستی]] [[محمد]]{{صل}} برگزید و [[وصیت]] کرد که همواره از او نگهداری کند. [[عبدالمطلب]] میدانست که [[شفقت]] [[ابوطالب]] بر [[محمد]]{{صل}} زیاد است. [[ابوطالب]]، بینهایت او را [[دوست]] میداشت و پیوسته مراقب وی بود و شب و روز، یک لحظه او را تنها نمیگذاشت و وی را از چشم [[بیگانگان]] محفوظ میداشت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ص۹۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۶.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ تولد و کودکی پیامبر (مقاله)| تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۴۹.</ref>. | |||
==[[شبانی]] [[پیامبر]]{{صل}}== | |||
*گزارش [[شبانی]] [[پیامبر]]{{صل}} برای [[خویشاوندان]] خود و تمام مکیان، از خود آن [[حضرت]] [[نقل]]. [[نبی]] [[اسلام]]{{صل}} ابتدا در "اجیاد" برای [[خویشاوندان]] خود و سپس در "قراریط" برای مکیان [[شبانی]] میکرد<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس التنفیس، ج۱، ص۲۵۹؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۱۸۳.</ref>. [[عمر بن عمر بن فارس]] از [[زهری]]، از [[جابر بن عبدالله]] [[نقل]] میکند که از [[رسول اکرم]]{{صل}} پرسیدم: "شما هم گوسفند چرانی کردهاید؟ فرمود: آری و هیچ [[پیامبری]] نیست؛ مگر آنکه [[شبانی]] کرده است"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۰؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۱۸۳.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ تولد و کودکی پیامبر (مقاله)| تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۴۹.</ref>. | |||
==[[مسافرت]] به [[شام]]== | |||
*گزارش نخستین سفر [[پیامبر]]{{صل}} به [[شام]] و [[ملاقات]] آن [[حضرت]] با [[بحیرای راهب]]، از جمله [[اخبار]] مشکوک و قصهگونهای است که [[دشمنان]] [[رسول اکرم]]{{صل}} از آن بهرهبرداری بسیاری کردهاند. | |||
*[[معاندان]] قدیم و [[جدید]] [[پیامبر]]{{صل}} که [[رسالت]] آسمانی او را [[انکار]] میکنند، همواره کوشیدهاند تا برای وی [[معلم]] یا معلمانی معرفی کنند و سپس مدعی شوند که [[رسول خدا]]{{صل}} [[قرآن]] و [[تعالیم]] خویش را از این معلمان آموخته است<ref>غلامحسین زرگری نژاد، تاریخ صدر اسلام (عصر نبوت)، ص۱۸۴.</ref>. | |||
*[[ابوطالب]] با کاروان [[قریش]] برای [[تجارت]] به سوی [[شام]] میرفت و چون آماده حرکت شد، [[پیامبر]]{{صل}} با [[اشتیاق]]، خواستار [[همراهی]] با او شد. [[ابوطالب]] گفت: "به [[خدا]] وی را همراه میبرم و هرگز از او جدا نمیشوم". [[ابوطالب]]، [[پیامبر]]{{صل}} را با خود برد تا کاروان به "بصری" [[شام]] رسید و بحیرا [[راهب]] [[نصرانی]]، صومعهای داشت که در آن به سر میبرد. چون کاروان نزدیک صومعه آمد، بحیرا غذای زیادی برای آنها آماده کرد. | |||
*وقتی بحیرا [[پیامبر]]{{صل}} را دید، [[مشاهده]] کرد که ابری بر سر [[رسول خدا]]{{صل}}[[سایه]] افکنده است. از [[پیامبر]]{{صل}} سؤالاتی از احوال [[خواب]] و [[بیداری]] وی پرسید و [[حضرت]] به او پاسخ داد و همه را موافق صفاتی یافت که از وی خوانده بود. آنگاه میان دو کتف وی را نگاه کرد و خاتم [[نبوت]] را دید. | |||
*بحیرا از [[ابوطالب]] پرسید: "این پسر چه نسبتی با تو دارد؟ [[ابوطالب]] در جوابش فرمود: این، پسر من است. بحیرا پاسخ داد: پدر این پسر، زنده نیست. [[ابوطالب]] گفت: برادرزاده من است و پدرش، در حالی که مادرش باردار بود، در گذشت. بحیرا گفت: راست گفتی! او را به دیار خویش ببر و از [[یهودیان]] بر او بیمناک باش که به [[خدا]]! اگر او را ببینند و آنچه از او میدانم، بدانند، به او آسیب میرسانند که [[سرنوشت]] بزرگی دارد. [[ابوطالب]] او را با شتاب به [[مکه]] بازگرداند"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۲۷-۲۲۸؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۷-۳۸.</ref>. [[نقل]] شده است که [[پیامبر]]{{صل}} ۱۲ سال داشت که به این سفر رفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۷؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۹۲.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ تولد و کودکی پیامبر (مقاله)| تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۴۹-۲۵۰.</ref>. | |||
==منابع== | |||
* [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[گاهشمار (مقاله)|گاهشمار]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']] | |||
==جستارهای وابسته== | |||
{{فهرست اثر}} | |||
{{ستون-شروع|5}} | |||
* [[نام پیامبر خاتم]] ([[نامهای پیامبر خاتم]]) | |||
* [[کنیههای پیامبر خاتم]] | |||
* [[کنیه پیامبر خاتم]] | |||
* [[القاب پیامبر خاتم]] ([[لقبهای پیامبر خاتم]]) | |||
* [[تبار پیامبر خاتم]] ([[نسب پیامبر خاتم]]) | |||
* [[خاندان پیامبر خاتم]] | |||
* [[پدر پیامبر خاتم]] ([[عبدالله بن عبدالمطلب]]) | |||
* [[مادر پیامبر خاتم]] ([[آمنه بنت وهب]]) | |||
* [[برادران پیامبر خاتم]] | |||
* [[خواهران پیامبر خاتم]] | |||
* [[ازدواج پیامبر خاتم]] | |||
* [[همسران پیامبر خاتم]] | |||
* [[کنیزان پیامبر خاتم]] | |||
* [[فرزندان پیامبر خاتم]] | |||
* [[همسران فرزندان پیامبر خاتم]] | |||
* [[سرگذشت تاریخی پیامبر خاتم]] ([[سرگذشت زندگی پیامبر خاتم]]): | |||
** [[پیامبر خاتم از ولادت تا بعثت]] | |||
*** [[ازدواج پیامبر خاتم]] | |||
** [[پیامبر خاتم از بعثت تا هجرت]] | |||
*** [[دعوت پنهانی پیامبر خاتم]] | |||
*** [[هجرت به حبشه]] | |||
*** [[محاصره شعب ابیطالب]] | |||
** [[پیامبر خاتم از هجرت تا رحلت]] | |||
*** [[هجرت به مدینه]] | |||
*** [[اسلام در مدینه]] | |||
*** [[سال اول هجرت]] | |||
*** [[سال دوم هجرت]] | |||
*** [[سال سوم هجرت]] | |||
*** [[سال چهارم هجرت]] | |||
*** [[سال پنجم هجرت]] | |||
*** [[سال ششم هجرت]] | |||
*** [[سال هفتم هجرت]] | |||
*** [[سال هشتم هجرت]] | |||
*** [[سال نهم هجرت]] | |||
*** [[سال دهم هجرت]] | |||
** [[رحلت یا شهادت پیامبر خاتم]] | |||
* [[بیعت با پیامبر خاتم]] | |||
* [[جنگهای پیامبر خاتم]] | |||
* [[عصر پیامبر خاتم]] | |||
* [[شرایط سیاسی و اجتماعی عصر پیامبر خاتم]] | |||
* [[شرایط دینی و فرهنگی عصر پیامبر خاتم]] | |||
* [[شمایل پیامبر خاتم]] | |||
* [[صفات ظاهری پیامبر خاتم]] ([[سیمای پیامبر خاتم]]) | |||
* [[امامت پیامبر خاتم]] ([[ولایت پیامبر خاتم]]) | |||
* [[نصب الهی پیامبر خاتم]] | |||
* [[صفات پیامبر خاتم]] ([[ویژگیهای پیامبر خاتم]]): | |||
** [[محبوبیت پیامبر خاتم]] | |||
* [[صفات امامت در پیامبر خاتم]] | |||
* [[علم لدنی پیامبر خاتم]]: | |||
** [[علم پیامبر خاتم در حدیث]] | |||
** [[جایگاه علمی پیامبر خاتم]] | |||
** [[انواع دانشهای پیامبر خاتم]] | |||
** [[علم غیب پیامبر خاتم]] ([[پیشگویی پیامبر خاتم]]) | |||
* [[عصمت پیامبر خاتم]]: | |||
** [[عصمت پیامبر خاتم در حدیث]] | |||
* [[افضلیت پیامبر خاتم]] | |||
* [[فضایل پیامبر خاتم]]: | |||
** [[پذیرفته شدن دعاهای پیامبر خاتم]] | |||
* [[مناقب پیامبر خاتم]]: | |||
** [[پیامبر خاتم در قرآن]] | |||
** [[پیامبر خاتم در حدیث]] | |||
* [[معجزات پیامبر خاتم]]: | |||
* [[دیدگاههایی درباره شخصیت پیامبر خاتم]] | |||
* [[سیره پیامبر خاتم]]: | |||
** [[ویژگیهای عملی پیامبر خاتم]] | |||
** [[سیره عبادی پیامبر خاتم]] | |||
** [[سیره عرفانی پیامبر خاتم]] | |||
** [[سیره اخلاقی پیامبر خاتم]]: | |||
*** [[ویژگیهای اخلاقی پیامبر خاتم]] | |||
** [[سیره اعتقادی پیامبر خاتم]]: | |||
*** [[مکتب فکری پیامبر خاتم]] | |||
*** [[ویژگیهای اعتقادی پیامبر خاتم]] | |||
** [[سیره علمی پیامبر خاتم]] | |||
** [[سیره تبلیغی پیامبر خاتم]] | |||
** [[سیره تربیتی پیامبر خاتم]] | |||
** [[سیره خانوادگی پیامبر خاتم]] | |||
** [[سیره اجتماعی پیامبر خاتم]] | |||
** [[سیره سیاسی پیامبر خاتم]]: | |||
*** [[ویژگیهای سیاسی پیامبر خاتم]] | |||
** [[سیره اقتصادی پیامبر خاتم]] | |||
** [[سیره قضایی پیامبر خاتم]]: | |||
*** [[داوریهای پیامبر خاتم]] | |||
** [[سیره نظامی و جنگی پیامبر خاتم]]: | |||
*** [[ویژگیهای جنگی پیامبر خاتم]] | |||
* [[مأموریت پیامبر خاتم]] | |||
* [[نقشهای ویژه پیامبر خاتم]] | |||
* [[کارگزاران پیامبر خاتم]] | |||
* [[صحابه پیامبر خاتم]] ([[یاران پیامبر خاتم]]) | |||
* [[یاران پیامبر خاتم]] | |||
* [[مخالفان پیامبر خاتم|مخالفان]] یا [[دشمنان پیامبر خاتم]]: | |||
* [[دشمنی با پیامبر خاتم]] | |||
** [[ویژگیهای دشمنان پیامبر خاتم]] | |||
** [[نیرنگهای دشمنان پیامبر خاتم]] | |||
** [[زیانهای دشمنی با پیامبر خاتم]] | |||
** [[انگیزههای دشمنی با پیامبر خاتم]] | |||
* [[وظایف امت نسبت به پیامبر خاتم]]: | |||
** [[شناخت شخصیت و جایگاه پیامبر خاتم]] | |||
** [[شناخت حقوق پیامبر خاتم]] | |||
** [[شناخت سیره و معارف پیامبر خاتم]] | |||
** [[ایمان به پیامبر خاتم]] ([[کفر به دشمنان او|کفر به دشمنان پیامبر خاتم]]) | |||
** [[پذیرش ولایت پیامبر خاتم]] ([[بیزاری از دشمنان پیامبر خاتم|بیزاری از دشمنان او]]) | |||
** [[محبت به پیامبر خاتم]] ([[بغض به دشمنان پیامبر خاتم|بغض به دشمنان او]]): | |||
*** [[دوست داشتن پیامبر خاتم]] | |||
*** [[برکات دوست داشتن پیامبر خاتم]] | |||
*** [[ویژگیهای دوستداران پیامبر خاتم]] | |||
*** [[غلو در دوست داشتن پیامبر خاتم]] | |||
** [[مودت پیامبر خاتم]] ([[عداوت با دشمنان پیامبر خاتم|عداوت با دشمنان او]]) | |||
** [[تمسک به پیامبر خاتم]] | |||
** [[اعتصام به پیامبر خاتم]] | |||
** [[تبعیت از پیامبر خاتم]] | |||
** [[اطاعت از پیامبر خاتم]] | |||
** [[معیت با پیامبر خاتم]] | |||
** [[وفاداری در بیعت با پیامبر خاتم]] | |||
** [[اجابت دعوت پیامبر خاتم]] | |||
* [[مظلومیت پیامبر خاتم]] | |||
** [[پس از شهادت پیامبر خاتم]] | |||
* [[پرسش و پاسخ دوران پیامبر خاتم]] | |||
{{پایان}} | |||
{{پایان}} | |||
==پانویس== | |||
{{یادآوری پانویس}} | |||
{{پانویس2}} | |||
{{پیامبر خاتم افقی}} | |||
[[رده:مدخل]] | |||
[[رده:معصوم]] | |||
[[رده:نبوت]] | |||
[[رده:رسالت]] | |||
[[رده:پیامبر خاتم]] |