آیا امام مهدی از اولاد و نسل عباس است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
آیا امام مهدی از اولاد و نسل عباس است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۵ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۰۷
، ۱۵ مهٔ ۲۰۲۰جایگزینی متن - 'فرزندان عباس' به 'فرزندان عباس'
جز (جایگزینی متن - 'رده:اتمام لینک داخلی' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'فرزندان عباس' به 'فرزندان عباس') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[پرونده:151974.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید نذیر حسنی]]]] | [[پرونده:151974.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید نذیر حسنی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«برخی با استناد به دو نوع از [[احادیث]]، گفتهاند که [[مهدی]]{{ع}} از [[فرزندان | ::::::«برخی با استناد به دو نوع از [[احادیث]]، گفتهاند که [[مهدی]]{{ع}} از [[فرزندان عباس]] است. البته، باید دانست که آن [[مهدی]] که آنها میگویند، همان [[مهدی عباسی]] معروف است. | ||
::::::اینها با [[تفسیر به رأی]] این [[احادیث]]، میخواستهاند، به وسیله آن، چیزهایی را ثابت کنند که به هیچوجه ارتباطی با اصل آن ندارد. در این بخش ما به بحث و بررسی در مورد دو نوع از این [[احادیث]] میپردازیم. | ::::::اینها با [[تفسیر به رأی]] این [[احادیث]]، میخواستهاند، به وسیله آن، چیزهایی را ثابت کنند که به هیچوجه ارتباطی با اصل آن ندارد. در این بخش ما به بحث و بررسی در مورد دو نوع از این [[احادیث]] میپردازیم. | ||
:::::*نوع اول: [[احادیث]] مجمل و کلی که برخی به آن استناد کرده و گفتهاند: [[مهدی]] از [[فرزندان]] و از نسل [[عباس]] است و اینگونه [[احادیث]]، به دو گونه آمده است: | :::::*نوع اول: [[احادیث]] مجمل و کلی که برخی به آن استناد کرده و گفتهاند: [[مهدی]] از [[فرزندان]] و از نسل [[عباس]] است و اینگونه [[احادیث]]، به دو گونه آمده است: | ||
::::::الف: [[احمد بن حنبل]] در سندش به [[نقل]] از ثوبان گفته است: [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: هنگامی که [[پرچمهای سیاه]] را دیدید که از سمت [[خراسان]] پیش میآیند، به آن بپیوندید حتی اگر شده با خزیدن روی برف؛ زیرا [[مهدی]] [[خلیفه خداوند]] همراه آن است<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۲۷۷.</ref>. ما میدانیم که [[پرچمهای سیاه]] برای برپایی [[حکومت]] [[عباسیها]] و [[زمینهسازی]] برای آن، از [[خراسان]] [[خروج]] کرد. بنابراین، آن [[مهدی]] که همراه آن پرچمها است، همان [[مهدی عباسی]] است که از [[فرزندان | ::::::الف: [[احمد بن حنبل]] در سندش به [[نقل]] از ثوبان گفته است: [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: هنگامی که [[پرچمهای سیاه]] را دیدید که از سمت [[خراسان]] پیش میآیند، به آن بپیوندید حتی اگر شده با خزیدن روی برف؛ زیرا [[مهدی]] [[خلیفه خداوند]] همراه آن است<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۲۷۷.</ref>. ما میدانیم که [[پرچمهای سیاه]] برای برپایی [[حکومت]] [[عباسیها]] و [[زمینهسازی]] برای آن، از [[خراسان]] [[خروج]] کرد. بنابراین، آن [[مهدی]] که همراه آن پرچمها است، همان [[مهدی عباسی]] است که از [[فرزندان عباس]] است. در این نوع [[حدیث]]، عبارت بیشک [[مهدی]] [[خلیفه خداوند]] در آن است آمده است. | ||
::::::این عبارت دو معنا دارد: | ::::::این عبارت دو معنا دارد: | ||
:::::#[[مهدی]] [[خلیفه خداوند]] در میان این پرچمها است و میتوان آن پرچمها را پرچمهایی دانست که ابو مسلم [[خراسانی]] با خود برداشت تا مقدمات [[حکومت]] [[مهدی عباسی]] را فراهم سازد؛ | :::::#[[مهدی]] [[خلیفه خداوند]] در میان این پرچمها است و میتوان آن پرچمها را پرچمهایی دانست که ابو مسلم [[خراسانی]] با خود برداشت تا مقدمات [[حکومت]] [[مهدی عباسی]] را فراهم سازد؛ | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
::::::در مورد رابطه میان [[احادیث]] نوع اول و دوم هم باید گفت که: [[احادیث]] نوع اول، که از [[مهدی]] {{ع}} نام بردهاند، اما ویژگیهای ایشان با [[مهدی عباسی]] انطباق ندارد و از مفاد [[احادیث]] نوع دوم اینگونه برمیآید که منظور از آن، این است که برای [[مهدی]] [[علوی]] [[زمینهسازی]] کرده و راه را برای [[ظهور]] ایشان هموار میسازد. | ::::::در مورد رابطه میان [[احادیث]] نوع اول و دوم هم باید گفت که: [[احادیث]] نوع اول، که از [[مهدی]] {{ع}} نام بردهاند، اما ویژگیهای ایشان با [[مهدی عباسی]] انطباق ندارد و از مفاد [[احادیث]] نوع دوم اینگونه برمیآید که منظور از آن، این است که برای [[مهدی]] [[علوی]] [[زمینهسازی]] کرده و راه را برای [[ظهور]] ایشان هموار میسازد. | ||
:::::*نوع دوم: ([[مهدی]]، از [[فرزندان]] عمویم [[عباس]] است) | :::::*نوع دوم: ([[مهدی]]، از [[فرزندان]] عمویم [[عباس]] است) | ||
::::::[[احادیث]] نوع دوم، تصریح کردهاند که [[مهدی]] از [[فرزندان | ::::::[[احادیث]] نوع دوم، تصریح کردهاند که [[مهدی]] از [[فرزندان عباس]] است. [[سیوطی]] این مطلب را در کتاب الجامع الصغیر<ref>الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۶۷۲، ۹۲۴۲، دار الفکر، بیروت.</ref> [[نقل]] کرده است. مناوی هم در کتاب [[فیض]] القدیر شرح الجامع الصغیر گفته است: ابن جوزی گفت: در آن [[سند]] [نام] [[محمد بن الولید القمری]] است. ابن عدی گفت: او [[حدیث]] [[جعل]] میکرد و آنرا به [[پیامبر]] {{صل}} نسبت میداد، دزدی میکرد و اسنادها و متون را تغییر میداد. ابن ابی معشر هم گفته است: او بسیار [[دروغگو]] است. سمهودی هم گفته است: پس از او و پیش از او، از او درستترند، اما در این ([[سند]]) نام [[محمد]] بن الولید جعلکننده وجود دارد<ref>فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، محمد عبد الرئوف المناوی، ج ۶، ص ۳۶۱، ۹۲۴۲ تحقیق احمد عبد السلام، ط ۱، ۱۴۱۵ دار الکتب العلیمة، بیروت.</ref>. | ||
::::::ابن عساکر این [[حدیث]] را از قتادة از سعید بن المسیب از [[عثمان بن عفان]] [[نقل]] کرده است. او گفت: از [[پیامبر]] {{صل}} شنیدم فرمود: [[مهدی]]، از [[فرزندان]] عمویم [[عباس]] است. | ::::::ابن عساکر این [[حدیث]] را از قتادة از سعید بن المسیب از [[عثمان بن عفان]] [[نقل]] کرده است. او گفت: از [[پیامبر]] {{صل}} شنیدم فرمود: [[مهدی]]، از [[فرزندان]] عمویم [[عباس]] است. | ||
::::::الدار القطنی گفته است: این [[حدیث]] جدای از [[حدیث]] قتادة که از [[سعید بن المسیب]] از [[عثمان بن عفان]] و او هم از [[حدیث]] [[سلیمان]] از قتاده [[نقل]] کرده است، بوده و ناآشنا و [[غریب]] است و تنها [[محمد]] بن الولید از آن سخن گفته است<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج ۳۵، ص ۴۱۴، تحقیق، علی شیری، ۱۴۱۵ ه ق، دار الفکر.</ref>. | ::::::الدار القطنی گفته است: این [[حدیث]] جدای از [[حدیث]] قتادة که از [[سعید بن المسیب]] از [[عثمان بن عفان]] و او هم از [[حدیث]] [[سلیمان]] از قتاده [[نقل]] کرده است، بوده و ناآشنا و [[غریب]] است و تنها [[محمد]] بن الولید از آن سخن گفته است<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج ۳۵، ص ۴۱۴، تحقیق، علی شیری، ۱۴۱۵ ه ق، دار الفکر.</ref>. | ||
::::::[[ابن حماد]] در کتاب الملاحم، این [[حدیث]] را [[نقل]] کرده و گفته است: ولید به [[نقل]] از [[یزید]] بن الولید الخزاعی و او به [[نقل]] از کعب برای ما گفت: [[مهدی]] از [[فرزندان | ::::::[[ابن حماد]] در کتاب الملاحم، این [[حدیث]] را [[نقل]] کرده و گفته است: ولید به [[نقل]] از [[یزید]] بن الولید الخزاعی و او به [[نقل]] از کعب برای ما گفت: [[مهدی]] از [[فرزندان عباس]] است<ref>الفتن، ابن حماد، ص ۳۲۰، تحقیق؛ سهیل رکاز، دار الفکر بیروت.</ref>. | ||
::::::لازم به ذکر است که سلسله [[سند]] این [[روایت]]، معتبر نیست زیرا در سلسله [[سند]] سخن از [[شیخ]] آمده که این [[شیخ]] شناختهشده نیست، بنابراین این [[حدیث]] از اعتبار ساقط است. | ::::::لازم به ذکر است که سلسله [[سند]] این [[روایت]]، معتبر نیست زیرا در سلسله [[سند]] سخن از [[شیخ]] آمده که این [[شیخ]] شناختهشده نیست، بنابراین این [[حدیث]] از اعتبار ساقط است. | ||
::::::از سوی دیگر، بسیاری از علمای [[اهل سنت]] مانند [[سیوطی]]، [[ابن حجر]]، الصبان و ابو الفیض این [[حدیث]] را ضعیف شمردهاند<ref>الحاوی للفتاوی، ۲، ۸۵، الصواعق المحرقة، ۱۶۶، السعاف الراغبین، ۱۵۱، ابراز الوهم المکنون، ۵۶۳.</ref>. جدا از این، [[احادیث]] دیگری با متنهای متفاوت از متن [[حدیث]] ذکرشده به دست ما رسیده است و اینها نیز، اشاره به این دارند که [[مهدی]] از [[فرزندان | ::::::از سوی دیگر، بسیاری از علمای [[اهل سنت]] مانند [[سیوطی]]، [[ابن حجر]]، الصبان و ابو الفیض این [[حدیث]] را ضعیف شمردهاند<ref>الحاوی للفتاوی، ۲، ۸۵، الصواعق المحرقة، ۱۶۶، السعاف الراغبین، ۱۵۱، ابراز الوهم المکنون، ۵۶۳.</ref>. جدا از این، [[احادیث]] دیگری با متنهای متفاوت از متن [[حدیث]] ذکرشده به دست ما رسیده است و اینها نیز، اشاره به این دارند که [[مهدی]] از [[فرزندان عباس]] است و ما در این بخش، به بحث و بررسی تفصیلی در مورد این [[احادیث]] میپردازیم. | ||
::::::[[حدیث]] اول: مردی از [[بنی عباس]] [[خروج]] میکند. این [[حدیث]] از زبان ابن [[عمر]] [[نقل]] شده و در آن، تصریح نشده است که این مرد، همان [[مهدی موعود]] است، علاوه بر این، تنها ابن [[عمر]] آنرا [[نقل]] کرده و کسی دیگر آن را [[نقل]] نکرده است<ref>خریدة العجائب، ابن الوردی، ص ۱۹۹.</ref>. | ::::::[[حدیث]] اول: مردی از [[بنی عباس]] [[خروج]] میکند. این [[حدیث]] از زبان ابن [[عمر]] [[نقل]] شده و در آن، تصریح نشده است که این مرد، همان [[مهدی موعود]] است، علاوه بر این، تنها ابن [[عمر]] آنرا [[نقل]] کرده و کسی دیگر آن را [[نقل]] نکرده است<ref>خریدة العجائب، ابن الوردی، ص ۱۹۹.</ref>. | ||
::::::[[حدیث]] دوم: متقی هندی در کنز العمال و خطیب [[بغدادی]] در [[تاریخ]] [[بغداد]] و ذهبی در کتاب [[میزان]] خود و [[ابن حجر]] در لسان [[المیزان]] این [[حدیث]] را [[نقل]] کردهاند و الفاظ این [[حدیث]] در هریک از منابع با دیگری متفاوت است. | ::::::[[حدیث]] دوم: متقی هندی در کنز العمال و خطیب [[بغدادی]] در [[تاریخ]] [[بغداد]] و ذهبی در کتاب [[میزان]] خود و [[ابن حجر]] در لسان [[المیزان]] این [[حدیث]] را [[نقل]] کردهاند و الفاظ این [[حدیث]] در هریک از منابع با دیگری متفاوت است. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
:::::#[[احمد بن حنبل]] به سندش از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کرده که فرمود: هر گاه مشاهده نمودید که [[پرچمهای سیاه]] از طرف [[خراسان]] میآید به آنها ملحق شوید؛ زیرا در میان آنها [[خلیفه]] [[خدا]] [[مهدی]] است<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۲۷۷</ref>. این [[حدیث]] را [[ابن قیم جوزیه]] در کتاب خود المنار المنیف تضعیف کرده است، زیرا در [[سند]] آن [[علی]] بن [[زید]] وجود دارد که منفرداتش یعنی روایاتی که تنها او [[نقل]] کرده، قابل [[احتجاج]] نیست<ref>المنار المنیف، ص ۱۳۷، ذیل حدیث ۳۳۸</ref>. | :::::#[[احمد بن حنبل]] به سندش از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کرده که فرمود: هر گاه مشاهده نمودید که [[پرچمهای سیاه]] از طرف [[خراسان]] میآید به آنها ملحق شوید؛ زیرا در میان آنها [[خلیفه]] [[خدا]] [[مهدی]] است<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۲۷۷</ref>. این [[حدیث]] را [[ابن قیم جوزیه]] در کتاب خود المنار المنیف تضعیف کرده است، زیرا در [[سند]] آن [[علی]] بن [[زید]] وجود دارد که منفرداتش یعنی روایاتی که تنها او [[نقل]] کرده، قابل [[احتجاج]] نیست<ref>المنار المنیف، ص ۱۳۷، ذیل حدیث ۳۳۸</ref>. | ||
:::::#[[ابن ماجه]] در سُننش همین مضمون را نیز [[نقل]] کرده است<ref>سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۶۶، ح ۴۰۸۲</ref>. ولی ابن قیّم نیز آن را به خاطر وجود [[یزید]] بن ابی زیاد در سلسله [[سند]] آن تضعیف نموده است. آن گاه میگوید: این [[حدیث]] و [[حدیث]] قبلی بر فرض صحّت نمیتواند [[دلیل]] بر این باشد که متولّی [[سلطنت]] و [[حکومت جهانی مهدی]] از اولاد [[عباس]] است که در [[آخرالزمان]] [[خروج]] خواهد نمود...<ref>المنار المنیف، ص ۱۳۷و۱۳۸</ref>. خصوصاً آنکه [[مهدی عباسی]] در [[آخرالزمان]] نبوده و با او بین [[رکن و مقام]] [[بیعت]] نشده است، و [[دجال]] را نکشته و نیز [[حضرت عیسی]] {{ع}} برای مساعدت او از [[آسمان]] فرود نیامده است، خصوصیاتی که در [[روایات]] برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} آمده است. به تعبیر دیگر هیچ یک از علایم و خصوصیات [[امام مهدی|حضرت مهدی]] [[موعود]]{{ع}} بر او [[صادق]] نبوده است. | :::::#[[ابن ماجه]] در سُننش همین مضمون را نیز [[نقل]] کرده است<ref>سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۶۶، ح ۴۰۸۲</ref>. ولی ابن قیّم نیز آن را به خاطر وجود [[یزید]] بن ابی زیاد در سلسله [[سند]] آن تضعیف نموده است. آن گاه میگوید: این [[حدیث]] و [[حدیث]] قبلی بر فرض صحّت نمیتواند [[دلیل]] بر این باشد که متولّی [[سلطنت]] و [[حکومت جهانی مهدی]] از اولاد [[عباس]] است که در [[آخرالزمان]] [[خروج]] خواهد نمود...<ref>المنار المنیف، ص ۱۳۷و۱۳۸</ref>. خصوصاً آنکه [[مهدی عباسی]] در [[آخرالزمان]] نبوده و با او بین [[رکن و مقام]] [[بیعت]] نشده است، و [[دجال]] را نکشته و نیز [[حضرت عیسی]] {{ع}} برای مساعدت او از [[آسمان]] فرود نیامده است، خصوصیاتی که در [[روایات]] برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} آمده است. به تعبیر دیگر هیچ یک از علایم و خصوصیات [[امام مهدی|حضرت مهدی]] [[موعود]]{{ع}} بر او [[صادق]] نبوده است. | ||
:::::#[[عثمان بن عفان]] از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{ع}} [[نقل]] کرده که فرمود: [[مهدی]] از [[فرزندان | :::::#[[عثمان بن عفان]] از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{ع}} [[نقل]] کرده که فرمود: [[مهدی]] از [[فرزندان عباس]] عموی من است<ref>کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۶۴، ح ۳۸۶۶۳</ref>. | ||
::::::'''اولاً''': ابن الجوزی پی به وضع این [[حدیث]] برده و لذا آن را در کتاب الموضوعات آورده است، کتابی که در آن [[احادیث]] جعلی جمع آوری شده است. | ::::::'''اولاً''': ابن الجوزی پی به وضع این [[حدیث]] برده و لذا آن را در کتاب الموضوعات آورده است، کتابی که در آن [[احادیث]] جعلی جمع آوری شده است. | ||
::::::'''ثانیاً''': این [[حدیث]] توسط سه نفر از [[صحابه]]: کعب الاحبار، [[عثمان]] بن عفّان و عبداللَّه بن [[عمر]] [[نقل]] شده است. [[سند]] [[حدیث]] کعب که [[ابن حماد]] آن را [[نقل]] کرده منقطع بوده و [[حکم]] این نوع [[حدیث]]، [[حکم]] [[حدیث]] مرسل است که نزد [[شیعه]] و [[سنی]] اعتباری ندارد مگر مراسیل برخی از افراد خاص. و [[حدیث]] [[عثمان بن عفان]] را که محب الدین [[طبری]] [[نقل]] کرده در سندش [[محمد]] بن ولید واقع است که [[علمای رجال]] او را تضعیف نمودهاند. و [[سند]] [[روایت]] عبداللّه بن [[عمر]] نیز ضعیف است»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۴۴۱.</ref>. | ::::::'''ثانیاً''': این [[حدیث]] توسط سه نفر از [[صحابه]]: کعب الاحبار، [[عثمان]] بن عفّان و عبداللَّه بن [[عمر]] [[نقل]] شده است. [[سند]] [[حدیث]] کعب که [[ابن حماد]] آن را [[نقل]] کرده منقطع بوده و [[حکم]] این نوع [[حدیث]]، [[حکم]] [[حدیث]] مرسل است که نزد [[شیعه]] و [[سنی]] اعتباری ندارد مگر مراسیل برخی از افراد خاص. و [[حدیث]] [[عثمان بن عفان]] را که محب الدین [[طبری]] [[نقل]] کرده در سندش [[محمد]] بن ولید واقع است که [[علمای رجال]] او را تضعیف نمودهاند. و [[سند]] [[روایت]] عبداللّه بن [[عمر]] نیز ضعیف است»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۴۴۱.</ref>. |