پرش به محتوا

بنی‌اسرائیل در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۴: خط ۳۴:
===[[مهاجرت]] به [[مصر]]===
===[[مهاجرت]] به [[مصر]]===
*زادگاه اصلی [[بنی اسرائیل]] منطقه [[فلسطین]] بوده؛ امّا بر اثر [[خشکسالی]] که تقریباً همه آن مناطق را فرا گرفت، مرحله نخست ورود [[فرزندان]] [[یعقوب]] به [[مصر]]، با سفر آنان برای دریافت غلاّت بوده است. این سفر به مواجهه فرستادگان [[یعقوب]] با برادرشان [[یوسف]] انجامید. در سفر دوم، [[یوسف]] به بهانه گم‌‌شدن جام خود و یافتن آن در میان بار [[بنیامین]] او را نزد خود نگه داشت. در سفر سوم، که [[فرزندان]] [[یعقوب]] به امر [[پدر]]، برای یافتن [[یوسف]] و برادرش [[بنیامین]] راهی [[مصر]] شدند، [[یوسف]] پس از معرفی خود به برادرانش از آنان خواست تا به همراه [[پدر]] و تمامی [[خاندان]] [[یعقوب]] به [[مصر]] [[مهاجرت]] کنند<ref>سوره یوسف، آیه: ۵۸ ـ ۱۰۰.</ref><ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۴۵: ۱۷ ـ ۲۸؛ ۴۶: ۱ ـ ۲۸؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۲۱۶.</ref> این [[دعوت]] نقطه شروع شکل‌‌گیری و سکونت [[قوم]] [[بنی اسرائیل]] در [[مصر]] که در آن زمان بیش از ۰ ۷ نفر نبوده‌‌اند<ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۲۰۳.</ref>، به شمار می‌‌آید؛ گویا این دوره تا زمان [[حیات]] [[یوسف]] یا اندکی پس از آن به سبب [[موقعیت]] ممتاز او در [[حکومت]] برای [[بنی اسرائیل]] دوران آرام و مناسبی بوده است و آنان از مهمان نوازی [[یوسف]]{{ع}} برخوردار بوده‌‌اند: {{متن قرآن|فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَى يُوسُفَ آوَى إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ}}<ref>«و چون نزد یوسف درآمدند پدر و مادرش را در آغوش کشید و گفت: اگر خداوند بخواهد بی‌بیم  به مصر در آیید» سوره یوسف، آیه۹۹.</ref> پس از [[مرگ]] [[یوسف]] و برادرانش به عنوان سرشاخه‌‌های اصلی و نیای [[بنی اسرائیل]]، نسل‌های بعدی به سرعت زیاد شده، قومی بزرگ و فراگیر را تشکیل می‌‌دهند. با پیدایش حکومت‌های [[جدید]]، [[حاکمان]] [[جامعه]] به بهانه [[هراس]] از [[طغیان]] [[بنی اسرائیل]] به سختگیری و برخورد شدید با آنان پرداختند تا آنجا که در مدت کوتاهی بسیاری از [[بنی‌‌ اسرائیل]] به [[بردگی]] [[مصریان]] درآمدند و [[فرزندان]] پسر آنان بعد از [[تولد]] و به [[دستور]] فرعونِ زمان [[موسی]] کشته شدند:{{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد. دسته‌ای از آنان را به ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را زنده وا می‌نهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه۴.</ref> و نیز {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ}}<ref>«و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم» سوره اعراف، آیه۱۲۷.</ref><ref>کتاب مقدس، خروج ۱: ۱ ـ ۲۲.</ref>.[[مفسران]] گفته‌‌اند: تعبیر {{متن قرآن|شِيَعًا}} حاکی از این معناست که [[فرعون]] با تقسیم [[بنی‌‌ اسرائیل]] به گروه‌های کوچک و ایجاد [[تفرقه]] در میان آنان توان [[پایداری]] در برابر خودش را از آنها گرفت<ref>جامع البیان، مج ۱۱، ج ۲۰، ص ۳۴؛ مجمع البیان، ج ۷، ص‌‌۳۷۴؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۷.</ref>؛ همچنین به [[نقل]] از سدّی [[فرعون]] در [[خواب]] دید آتشی از سوی [[بیت المقدس]] شعله کشید و همه خانه‌‌های [[مصر]] و قبطیان را فرا گرفت؛ ولی به [[بنی اسرائیل]] آسیبی نرساند. [[منجمان]] تعبیر آن را [[قیام]] مردی از [[بیت المقدس]] دانستند که [[مصر]] و [[حکومت]] آن را نابود خواهد ساخت، برای همین [[فرعون]] [[دستور]] داد سختگیری شدیدی با [[بنی اسرائیل]] صورت گیرد<ref>جامع البیان، مج ۱۱، ج ۲۰، ص ۳۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص‌‌۲۳۲.</ref>. این مصیبت‌ها با آغاز [[نبوت]] [[موسی]]{{ع}} به اوج خود رسیده بود. او و برادرش [[هارون]] با [[مشاهده]] این ستم‌ها تلاش زیادی برای رهایی [[بنی‌‌ اسرائیل]] داشتند که به صورت [[دعوت]] از [[فرعون]] برای [[ایمان به خدا]] و اجازه بازگشت [[بنی‌‌ اسرائیل]] به سرزمین کنعان تحقق یافت: {{متن قرآن|اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى}}<ref>«به سوی فرعون بروید که او سرکشی کرده است» سوره طه، آیه ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى}}<ref>«بنابراین نزد او بروید و بگویید که ما فرستادگان پروردگار توایم پس، بنی اسرائیل را با ما گسیل دار و عذابشان مکن، ما برای تو نشانه‌ای از سوی پروردگارت آورده‌ایم و درود بر کسی که از رهنمود (خداوند) پیروی کند» سوره طه، آیه۴۷.</ref><ref>کتاب مقدس، خروج، ۳: ۱ ـ ۱۸.</ref>؛ امّا با رد این درخواست از سوی [[فرعون]]{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرَيْنَاهُ آيَاتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَأَبَى قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِكَ يَا مُوسَى}}<ref>«و بی‌گمان ما به او  همه نشانه‌های خود را نشان دادیم امّا (آنها را) دروغ شمرد و سر باز زد گفت: ای موسی، آیا نزد ما آمده‌ای که ما را با جادوی خویش از سرزمینمان بیرون برانی؟» سوره طه، آیه۵۶-۵۷.</ref> [[موسی]] و [[هارون]] برای خارج کردن [[بنی اسرائیل]] از [[مصر]] فرار شبانه را برگزیدند. بر اساس گزارش [[تورات]]، [[فرعون]] با دیدن [[معجزات]] [[موسی]]، ناگزیر از رها کردن [[بنی اسرائیل]] شد و [[یهودیان]] این روز رهایی را به عنوان "[[عید]] پسح" [[جشن]] می‌‌گیرند<ref>ر. ک: کتاب مقدس، خروج، ۱۲: ۱ ـ ۲۸؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۶۲۶.</ref>.
*زادگاه اصلی [[بنی اسرائیل]] منطقه [[فلسطین]] بوده؛ امّا بر اثر [[خشکسالی]] که تقریباً همه آن مناطق را فرا گرفت، مرحله نخست ورود [[فرزندان]] [[یعقوب]] به [[مصر]]، با سفر آنان برای دریافت غلاّت بوده است. این سفر به مواجهه فرستادگان [[یعقوب]] با برادرشان [[یوسف]] انجامید. در سفر دوم، [[یوسف]] به بهانه گم‌‌شدن جام خود و یافتن آن در میان بار [[بنیامین]] او را نزد خود نگه داشت. در سفر سوم، که [[فرزندان]] [[یعقوب]] به امر [[پدر]]، برای یافتن [[یوسف]] و برادرش [[بنیامین]] راهی [[مصر]] شدند، [[یوسف]] پس از معرفی خود به برادرانش از آنان خواست تا به همراه [[پدر]] و تمامی [[خاندان]] [[یعقوب]] به [[مصر]] [[مهاجرت]] کنند<ref>سوره یوسف، آیه: ۵۸ ـ ۱۰۰.</ref><ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۴۵: ۱۷ ـ ۲۸؛ ۴۶: ۱ ـ ۲۸؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۲۱۶.</ref> این [[دعوت]] نقطه شروع شکل‌‌گیری و سکونت [[قوم]] [[بنی اسرائیل]] در [[مصر]] که در آن زمان بیش از ۰ ۷ نفر نبوده‌‌اند<ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۲۰۳.</ref>، به شمار می‌‌آید؛ گویا این دوره تا زمان [[حیات]] [[یوسف]] یا اندکی پس از آن به سبب [[موقعیت]] ممتاز او در [[حکومت]] برای [[بنی اسرائیل]] دوران آرام و مناسبی بوده است و آنان از مهمان نوازی [[یوسف]]{{ع}} برخوردار بوده‌‌اند: {{متن قرآن|فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَى يُوسُفَ آوَى إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ}}<ref>«و چون نزد یوسف درآمدند پدر و مادرش را در آغوش کشید و گفت: اگر خداوند بخواهد بی‌بیم  به مصر در آیید» سوره یوسف، آیه۹۹.</ref> پس از [[مرگ]] [[یوسف]] و برادرانش به عنوان سرشاخه‌‌های اصلی و نیای [[بنی اسرائیل]]، نسل‌های بعدی به سرعت زیاد شده، قومی بزرگ و فراگیر را تشکیل می‌‌دهند. با پیدایش حکومت‌های [[جدید]]، [[حاکمان]] [[جامعه]] به بهانه [[هراس]] از [[طغیان]] [[بنی اسرائیل]] به سختگیری و برخورد شدید با آنان پرداختند تا آنجا که در مدت کوتاهی بسیاری از [[بنی‌‌ اسرائیل]] به [[بردگی]] [[مصریان]] درآمدند و [[فرزندان]] پسر آنان بعد از [[تولد]] و به [[دستور]] فرعونِ زمان [[موسی]] کشته شدند:{{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد. دسته‌ای از آنان را به ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را زنده وا می‌نهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه۴.</ref> و نیز {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ}}<ref>«و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم» سوره اعراف، آیه۱۲۷.</ref><ref>کتاب مقدس، خروج ۱: ۱ ـ ۲۲.</ref>.[[مفسران]] گفته‌‌اند: تعبیر {{متن قرآن|شِيَعًا}} حاکی از این معناست که [[فرعون]] با تقسیم [[بنی‌‌ اسرائیل]] به گروه‌های کوچک و ایجاد [[تفرقه]] در میان آنان توان [[پایداری]] در برابر خودش را از آنها گرفت<ref>جامع البیان، مج ۱۱، ج ۲۰، ص ۳۴؛ مجمع البیان، ج ۷، ص‌‌۳۷۴؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۷.</ref>؛ همچنین به [[نقل]] از سدّی [[فرعون]] در [[خواب]] دید آتشی از سوی [[بیت المقدس]] شعله کشید و همه خانه‌‌های [[مصر]] و قبطیان را فرا گرفت؛ ولی به [[بنی اسرائیل]] آسیبی نرساند. [[منجمان]] تعبیر آن را [[قیام]] مردی از [[بیت المقدس]] دانستند که [[مصر]] و [[حکومت]] آن را نابود خواهد ساخت، برای همین [[فرعون]] [[دستور]] داد سختگیری شدیدی با [[بنی اسرائیل]] صورت گیرد<ref>جامع البیان، مج ۱۱، ج ۲۰، ص ۳۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص‌‌۲۳۲.</ref>. این مصیبت‌ها با آغاز [[نبوت]] [[موسی]]{{ع}} به اوج خود رسیده بود. او و برادرش [[هارون]] با [[مشاهده]] این ستم‌ها تلاش زیادی برای رهایی [[بنی‌‌ اسرائیل]] داشتند که به صورت [[دعوت]] از [[فرعون]] برای [[ایمان به خدا]] و اجازه بازگشت [[بنی‌‌ اسرائیل]] به سرزمین کنعان تحقق یافت: {{متن قرآن|اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى}}<ref>«به سوی فرعون بروید که او سرکشی کرده است» سوره طه، آیه ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى}}<ref>«بنابراین نزد او بروید و بگویید که ما فرستادگان پروردگار توایم پس، بنی اسرائیل را با ما گسیل دار و عذابشان مکن، ما برای تو نشانه‌ای از سوی پروردگارت آورده‌ایم و درود بر کسی که از رهنمود (خداوند) پیروی کند» سوره طه، آیه۴۷.</ref><ref>کتاب مقدس، خروج، ۳: ۱ ـ ۱۸.</ref>؛ امّا با رد این درخواست از سوی [[فرعون]]{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرَيْنَاهُ آيَاتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَأَبَى قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِكَ يَا مُوسَى}}<ref>«و بی‌گمان ما به او  همه نشانه‌های خود را نشان دادیم امّا (آنها را) دروغ شمرد و سر باز زد گفت: ای موسی، آیا نزد ما آمده‌ای که ما را با جادوی خویش از سرزمینمان بیرون برانی؟» سوره طه، آیه۵۶-۵۷.</ref> [[موسی]] و [[هارون]] برای خارج کردن [[بنی اسرائیل]] از [[مصر]] فرار شبانه را برگزیدند. بر اساس گزارش [[تورات]]، [[فرعون]] با دیدن [[معجزات]] [[موسی]]، ناگزیر از رها کردن [[بنی اسرائیل]] شد و [[یهودیان]] این روز رهایی را به عنوان "[[عید]] پسح" [[جشن]] می‌‌گیرند<ref>ر. ک: کتاب مقدس، خروج، ۱۲: ۱ ـ ۲۸؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۶۲۶.</ref>.
===[[خروج]] از [[مصر]]===
*[[حضرت موسی]]{{ع}} [[فرمان]] یافت تا با استفاده از [[تاریکی]] [[شب]] [[بنی اسرائیل]] را از [[مصر]] خارج کند و با عبور دادن از دریا راه رهایی را بر روی آنان بگشاید:{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقًا فِي الْبَحْرِ يَبَسًا لّا تَخَافُ دَرَكًا وَلا تَخْشَى}}<ref> و به موسی وحی کردیم که بندگان مرا شب راهی کن و راهی خشک در دریا برای آنان بگشا (چنان که) نه از سر رسیدن (دشمن) بترسی و نه (از غرق شدن بهراسی؛ سوره طه، آیه:۷۷.</ref>. پس از [[خروج]] شبانه [[بنی اسرائیل]] [[سحرگاهان]] که [[فرعون]] از فرار آنها [[آگاه]] شد با لشکری مجهز به تعقیب آنان پرداخت{{متن قرآن| وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref> و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم و فرعون و سپاهش از ستم و دشمنی، سر در پی آنان نهادند تا آنگاه که آب از سرش گذشت؛ گفت: ایمان آوردم که هیچ خدایی نیست جز همان که بنی اسرائیل بدان ایمان دارند و من از گردن نهادگانم؛ سوره یونس، آیه:۹۰.</ref>؛ امّا پیش از رسیدن [[فرعونیان]]، [[موسی]] به [[دستور الهی]] و با عصای خود راه عبور [[بنی اسرائیل]] از دریا را باز کرد.(شعراء / ۲۶، ۶۳) با ورود آخرین نفر از [[فرعونیان]] به دریا آخرین فرد [[بنی اسرائیل]] از آن خارج شد و با به هم آمدن دریا [[فرعونیان]] [[غرق]] شدند:{{متن قرآن|فَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ}}<ref> آنگاه به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به دریا بزن! و دریا شکافت و هر پاره‌ای چون کوه سترگ بود؛ سوره شعراء، آیه:۶۳.</ref> و نیز {{متن قرآن| وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ إِنَّ هَؤُلاء لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حَاذِرُونَ فَأَخْرَجْنَاهُم مِّن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ وَكُنُوزٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِي إِسْرَائِيلَ فَأَتْبَعُوهُم مُّشْرِقِينَ فَلَمَّا تَرَاءى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ  قَالَ كَلاَّ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ فَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الآخَرِينَ وَأَنجَيْنَا مُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ ثُمَّ أَغْرَقْنَا الآخَرِينَ}}<ref> و به موسی وحی کردیم که بندگانم را شبانه گسیل دار که در پی شما هستند. آنگاه فرعون گردآورندگانی را به شهرها فرستاد.  (آنان گفتند) بی‌گمان اینان گروهی اندکند، و آنان ما را به خشم آورده‌اند، و ما گروهی آماده‌ایم. آنگاه آنان را از بوستان‌ها و (کنار) چشمه‌سارها ...و از (کنار) گنج‌ها و جایگاهی ارزشمند که داشتند بیرون راندیم. چنین بود و ما آنها را به بنی اسرائیل وانهادیم. آنگاه (فرعونیان) با دمیدن آفتاب در پی آنان افتادند. و چون دو دسته یکدیگر را دیدند، همراهان موسی گفتند: بی‌گمان ما گرفتار شده‌ایم!  (موسی) گفت: هرگز! به راستی پروردگارم با من است و مرا رهنمایی خواهد کرد. آنگاه به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به دریا بزن! و دریا شکافت و هر پاره‌ای چون کوه سترگ بود. و دیگران را به آنجا نزدیک گرداندیم. و موسی و هر که با وی بود همگان را رهاندیم. آنگاه دیگران را غرق کردیم؛ سوره شعراء، آیه:۵۲-۶۶.</ref><ref>کتاب مقدس، خروج ۱۴: ۱ ـ ۳۱.</ref>. از [[آیات قرآن]] بر می‌‌آید که همه [[بنی اسرائیل]] [[نجات]] یافته و [[فرعونیان]] تعقیب کننده [[غرق]] شده‌‌اند{{متن قرآن|وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که دریا را با (ورود) شما شکافتیم پس شما را رهانیدیم و فرعونیان را در حالی که خود می‌نگریستید، غرق کردیم ، سوره بقره، آیه:۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن| وَأَنجَيْنَا مُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ ثُمَّ أَغْرَقْنَا الآخَرِينَ}}<ref>و موسی و هر که با وی بود همگان را رهاندیم. آنگاه دیگران را غرق کردیم؛ سوره شعراء، آیه: ۶۵-۶۶.</ref>.
*از زمان [[خروج]] [[بنی اسرائیل]] تا زمان استقرار در سرزمین [[موعود]] حوادث و تحولات [[دینی]] مهمی برای آنان رخ داد؛ از جمله اینکه آنان با پشت سر گذاشتن دریا و [[مشاهده]] بت‌‌پرستی گروهی از بت‌‌پرستان، از [[موسی]] خواستند برای آنان نیز بتهایی را بسازد تا آنها نیز خدایانی همانند [[شامیان]] داشته باشند. این درخواست با [[مخالفت]] شدید [[موسی]] روبه‌‌رو شد:{{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ يَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ إِنَّ هَؤُلاء مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِيهِ وَبَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ قَالَ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَهًا وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref> و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بت‌هایی که داشتند رو آورده بودند ، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید.بی‌گمان آنچه اینان می‌کنند  از هم پاشیده است و آنچه می‌کردند باطل است. (نیز) گفت: آیا خدایی جز خداوند برایتان بجویم در حالی که او شما را بر جهانیان برتری داده است؟؛ سوره اعراف، آیه: ۱۳۸- ۱۴۰.</ref>. [[علامه طباطبایی]] در توجیه [[گرایش]] [[بنی اسرائیل]] به [[بت پرستی]]، [[زندگی]] سال‌های متمادی آنان در میان قبطیان و [[فرعونیان]] را که دارای روحیه‌‌ای مادی‌‌گرایانه بوده‌‌اند، علت این [[تمایل]] می‌‌داند، به همین سبب هرگاه عده‌‌ای بت‌‌پرست یا مانند آن را می‌‌دیدند به یاد همان روزگاران [[روحیه]] مادیگری در آنها زنده می‌‌شد<ref>المیزان، ج ۸، ص ۲۳۴.</ref>. آغاز شکوه‌‌های [[بنی اسرائیل]] از [[تشنگی]]، [[گرسنگی]] وگرمای سوزان بیابان و در نتیجه شکافتن‌‌ ۱۲ چشمه [[آب]] از سنگ و با ضرب [[عصای موسی]]، [[نزول]] منّ و سلوی، و سایه افکندن [[ابر]] بر سر‌‌ آنها در این زمان بوده است{{متن قرآن|وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref> و ابر را سایه‌بان شما کردیم و ترانگبین و بلدرچین برایتان فرو فرستادیم (و گفتیم) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم، بخورید. و آنان بر ما ستم نکردند بلکه بر خویشتن ستم روا می‌داشتند؛ سوره بقره، آیه:۵۷.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ كُلُواْ وَاشْرَبُواْ مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلاَ تَعْثَوْا فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ }}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که موسی برای مردم خود در پی آب بود و گفتیم: با چوبدست خود به سنگ فرو کوب آنگاه دوازده چشمه از آن فرا جوشید؛ (چنان‌که) هر دسته‌ای از مردم آبشخور خویش را باز می‌شناخت؛ از روزی خداوند بخورید و بنوشید و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید؛ سوره بقره، آیه:۶۰.</ref>، {{متن قرآن|يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي وَمَن يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوَى}}<ref>ای بنی اسرائیل! ما شما را از دشمنتان رهایی بخشیدیم و با شما در سوی راست (کوه) طور وعده نهادیم و برای شما ترنجبین و بلدرچین فرو فرستادیم.از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و در آن از اندازه مگذرید که خشم من شما را فرا گیرد و هر که خشم من او را فرا گیرد بی‌گمان نابود خواهد شد؛ سوره طه، آیه:۸۰-۸۱.</ref><ref>ر.ک: کتاب مقدس، خروج ۱۶ـ۱۷.</ref>. [[آیات]] و [[معجزات]] یاد شده بیشتر برای تقویت [[ایمان]] [[بنی اسرائیل]] به خدای یگانه و به وعده‌‌ها و امدادهای او نشان داده می‌‌شد؛ اما [[بنی اسرائیل]] همچنان به [[نافرمانی]]، بهانه‌‌جویی و [[انکار]] ادامه می‌‌دادند. تقاضای [[رؤیت خداوند]] و [[مرگ]] و [[حیات]] دوباره ۷۰ نفری که همراه [[موسی]] به [[میقات]] رفتند{{متن قرآن|وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! ما تا خداوند را آشکارا نبینیم، به تو ایمان نمی‌آوریم و در حالی که خود می‌نگریستید  آذرخش شما را فرا گرفت.باز، از پس مرگتان شما را برانگیختیم، باشد که سپاس بگزارید؛ سوره بقره، آیه: ۵۵-۵۶.</ref> و نیز قرار گرفتن‌‌ کوه طور در بالای سر آنان به سبب عدم [[پذیرش]] آموزه‌‌های [[تورات]]{{متن قرآن|وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّواْ أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که کوه طور را از جای کندیم و چون سایبانی بر فراز آنان برافراختیم و پنداشتند که بر سرشان فرود می‌آید؛ (و فرمودیم:) آنچه به شما داده‌ایم با توانمندی دریافت دارید و از آنچه در آن است یاد کنید باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره اعراف، آیه:۱۷۱.</ref> از این قبیل‌‌است.
*در میانه راه [[شام]] به سوی سرزمین [[موعود]] [[خداوند]] به [[موسی]] [[وعده]] داد که کتابی آسمانی برای [[هدایت]] [[بنی اسرائیل]] به وی خواهد داد. آن [[حضرت]] برای دریافت [[تورات]] [[مأمور]] شد مدت ۳۰ روز در کوه طور [[عبادت]] کند؛ امّا به عللی این مدت تا‌‌۴۰‌‌ روز طول کشید.([[اعراف]] / ۷، ۱۴۲، ۱۴۴ ـ ۱۴۵)
{{متن قرآن|وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>  و ما با موسی سی شب وعده نهادیم و با ده شب دیگر آن را کامل کردیم و میقات پروردگارش در چهل شب کمال یافت و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!؛ سوره اعراف، آیه:۱۴۲.</ref>، {{متن قرآن| قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالاتِي وَبِكَلامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ  وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلاً لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ }}<ref> فرمود: ای موسی! بی‌گمان من با پیام‌هایم و با سخنم تو را بر مردم برگزیده‌ام پس آنچه به تو داده‌ام بگیر و از سپاسگزاران باش!و برای او در «الواح» (تورات) در هر زمینه پندی و برای هر چیز تفصیلی نوشتیم؛ پس (گفتیم) آن را با توانمندی بستان و به قوم خود فرمان ده تا نیکوترین آن را برگزینند؛ به زودی سرای نافرمانان را به شما نشان خواهم داد؛ سوره اعراف، آیه: ۱۴۲-۱۴۵.</ref>. با تأخیر [[موسی]] [[بنی اسرائیل]] از فرمان‌های او [[سرپیچی]] کرده، بدون اعتنا به مخالفت‌های [[هارون]]{{متن قرآن|وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى }}<ref>  و بی‌گمان پیش از آن هارون به آنان گفته بود که: ای قوم من! شما با این (گوساله) آزمون شده‌اید و پروردگار شما (خداوند) بخشنده است پس، از من پیروی و از دستور من فرمانبرداری کنید.گفتند: یکسره در خدمت آن (گوساله) خواهیم بود تا موسی نزد ما باز گردد؛ سوره طه، آیه: ۹۰- ۹۱.</ref>. و متأثر از وسوسه‌‌های [[سامری]] به گوساله پرستی روی آوردند: {{متن قرآن| وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ }}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که با موسی چهل شب وعده نهادیم سپس در نبودن او گوساله را (به پرستش) گرفتید در حالی که ستمکار بودید؛ سوره بقره، آیه:۵۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ}}<ref>«و موسی برهان‌ها (ی روشن)  نزدتان آورد، امّا شما در نبودن او، ستمگرانه گوساله را (به پرستش) گرفتید» سوره بقره، آیه۹۲.</ref> و نیز {{متن قرآن|وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلاً جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لاَ يُكَلِّمُهُمْ وَلاَ يَهْدِيهِمْ سَبِيلاً اتَّخَذُوهُ وَكَانُواْ ظَالِمِينَ }}<ref>  و قوم موسی در نبود او، از زیورهای (زراندود) خود گوساله‌ای ساختند، پیکری که بانگی داشت، آیا ندیدند که با آنان سخن نمی‌گوید و راهی به آنان نمی‌نماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند و ستمکار بودند؛ سوره اعراف، آیه:۱۴۸.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِن بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ  فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ يَا قَوْمِ أَلَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدتُّمْ أَن يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِي قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلَكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ}}<ref>  فرمود: ما در نبود تو قومت را آزمودیم و سامری آنان را گمراه کرد.آنگاه موسی، خشم‌آلود اندوهگین به سوی مردم خود بازگشت؛ گفت: ای قوم من! آیا پروردگارتان به شما وعده‌ای نیکو نداد؟ آیا درنگ من  بر شما دراز آمد یا می‌خواستید که خشم پروردگارتان بر شما فرود آید که در وعده من خلاف ورزیدید؟گفتند: ما در وعده تو به خودی خود خلاف نورزیدیم بلکه بارهایی (گران) از زیورهای قوم (فرعون) بر دوش ما نهاده شد (ه بود) که (در آتش) انداختیم آنگاه سامری (نیز) این چنین (طرح) افکند. آنگاه گوساله‌ای برای آنان برآورد، پیکری (بی‌روح) که بانگ گاو داشت و گفتند: این خدای شما و خدای موسی است که از یاد برده است؛ سوره طه، آیه: ۸۵- ۸۸.</ref>.
*برخی از [[مفسران]] معتقدند [[موسی]] گفته بود که [[عبادت]] او ۴۰‌‌ روز بیشتر نخواهد شد؛ ولی آنان به [[گمان]] اینکه مراد او ۲۰ روز و ۲۰ شب است پس از بیست روز به گوساله‌پرستی پرداختند<ref>تفسیر منسوب به امام عسکری{{ع}}، ص ۲۵۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص ۲۶۹.</ref>. [[انحراف]] یاد شده [[بنی اسرائیل]] با برخورد شدید [[موسی]]{{ع}}{{متن قرآن|قَالَ يَا هَارُونُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا أَلاَّ تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي قَالَ يَا ابْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي}}<ref>موسی) گفت: ای هارون! چون دیدی که گمراه شده‌اند چه چیز تو را باز داشت ...از اینکه از من پیروی کنی؟ آیا از فرمان من سرپیچی کردی؟  (هارون) گفت: ای پسر مادرم! موی ریش و سرم را مگیر، من ترسیدم که بگویی میان بنی اسرائیل جدایی افکندی و گفته مرا پاس نداشتی؛ سوره طه، آیه:۹۲-۹۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعْدِيَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُواْ يَقْتُلُونَنِي فَلاَ تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ}}<ref>و چون موسی به نزد قومش خشمگین اندوهناک بازگشت گفت: در نبودن من از من بد جانشینی کردید؛ آیا از فرمان پروردگارتان پیش افتادید؟! (این بگفت) و الواح را فرو افکند و سر برادرش را گرفت، به سوی خود می‌کشید. (برادرش) گفت: ای فرزند مادرم! این قوم مرا ناتوان شمردند و نزدیک بود مرا بکشند پس دشمنان را به سرزنش من برنیانگیز و مرا با گروه ستمبارگان مگمار!موسی گفت: پروردگارا! من و برادرم را ببخشای و ما را در (کنف) بخشایش خود درآور و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی.به زودی به کسانی که گوساله را (به پرستش) گرفتند در زندگانی این جهان خشمی از سوی پروردگارشان و خواری خواهد رسید و این‌گونه ما دروغبافان را کیفر می‌دهیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۵۰-۱۵۲.</ref> و [[کیفر]] سخت [[الهی]] روبه‌‌رو شد{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}<ref>و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! بی‌گمان شما با (به پرستش) گرفتن گوساله بر خویش ستم روا داشتید پس به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و یکدیگر را بکشید، این کار نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است. آنگاه، خداوند از شما در گذشت که او توبه‌پذیر بخشاینده است؛ سوره بقره، آیه:۵۴.</ref>.


==بنی اسرائیل در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم==
==بنی اسرائیل در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش