ترس از خدا در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' بدست ' به ' بهدست '
جز (جایگزینی متن - ' بدست ' به ' بهدست ') |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[خوف]] از [[خداوند متعال]]، در شمار بالاترین نعمتها و از [[برترین]] صفات نیکوی انسانی است. این صفت موجب میشود، تا [[نفس]] [[انسان]] از [[مخالفت]] [[الهی]] بازمانده خویشتن را از [[نواهی]] او باز دارد. از اینرو، کلمه "[[تقوی]]" و مشتقّات گوناگون آن، بمعنای [[خوف]] از [[خدا]] نیز استعمال شده؛ تا آنجا که اگر نگوئیم [[تقوی]] بواسطه استعمال غالب در این معنا، از معنای [[حقیقی]] خود خارج و [[لباس]] این معنی را به تن کرده است، لااقل میتوان گفت که معنای مجازی مشهور آن، تنها و تنها همین معناست و بس<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۲.</ref>. | *[[خوف]] از [[خداوند متعال]]، در شمار بالاترین نعمتها و از [[برترین]] صفات نیکوی انسانی است. این صفت موجب میشود، تا [[نفس]] [[انسان]] از [[مخالفت]] [[الهی]] بازمانده خویشتن را از [[نواهی]] او باز دارد. از اینرو، کلمه "[[تقوی]]" و مشتقّات گوناگون آن، بمعنای [[خوف]] از [[خدا]] نیز استعمال شده؛ تا آنجا که اگر نگوئیم [[تقوی]] بواسطه استعمال غالب در این معنا، از معنای [[حقیقی]] خود خارج و [[لباس]] این معنی را به تن کرده است، لااقل میتوان گفت که معنای مجازی مشهور آن، تنها و تنها همین معناست و بس<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۲.</ref>. | ||
*[[تقوی]]، بیش از یکصد مرتبه در [[قرآن کریم]] به معنی [[خوف]] [[الهی]] بکار رفته؛ از اینرو میتوان به اهمیّت بسیار آن در مسیر [[سلوک]] به سوی کمال [[آگاهی]] یافت. بر این اساس میتوان گفت که هر آنچه در [[قرآن کریم]] برای متّقیان بیان شده، بهرههائی است که خائفان | *[[تقوی]]، بیش از یکصد مرتبه در [[قرآن کریم]] به معنی [[خوف]] [[الهی]] بکار رفته؛ از اینرو میتوان به اهمیّت بسیار آن در مسیر [[سلوک]] به سوی کمال [[آگاهی]] یافت. بر این اساس میتوان گفت که هر آنچه در [[قرآن کریم]] برای متّقیان بیان شده، بهرههائی است که خائفان بهدست میآورند؛ چه متّقی نخست خائف است، و زان پس [[خوف]] او را به [[تقوی]] رهنمون میشود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۲.</ref>. | ||
*کوتاه سخن آنکه این صفت، [[آدمی]] را به نمایش را به نیکبختی دو [[جهان]] رهنمون میشود. به این دو [[آیه]] که مرتبه خائفان در [[آخرت]] را به نمایش گذارده است بنگرید: {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى}}<ref>«و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد؛ * تنها بهشت جایگاه اوست» سوره نازعات، آیه ۴۰-۴۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ}}<ref>«و برای آن کس که از ایستادن در برابر پروردگار خویش هراسیده است دو بهشت خواهد بود» سوره الرحمن، آیه ۴۶.</ref>. مراد از "دو [[بهشت]]" در این [[آیه]]، "[[بهشت]] عوام" و "[[بهشت]] [[خواص]]" است؛ [[بهشت]] عوام سرشار از حور است و [[قصور]]، و [[بهشت]] [[خواص]] مملوّ است از [[رضوان]] [[الهی]]: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی!؛ سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۲.</ref>. | *کوتاه سخن آنکه این صفت، [[آدمی]] را به نمایش را به نیکبختی دو [[جهان]] رهنمون میشود. به این دو [[آیه]] که مرتبه خائفان در [[آخرت]] را به نمایش گذارده است بنگرید: {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى}}<ref>«و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد؛ * تنها بهشت جایگاه اوست» سوره نازعات، آیه ۴۰-۴۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ}}<ref>«و برای آن کس که از ایستادن در برابر پروردگار خویش هراسیده است دو بهشت خواهد بود» سوره الرحمن، آیه ۴۶.</ref>. مراد از "دو [[بهشت]]" در این [[آیه]]، "[[بهشت]] عوام" و "[[بهشت]] [[خواص]]" است؛ [[بهشت]] عوام سرشار از حور است و [[قصور]]، و [[بهشت]] [[خواص]] مملوّ است از [[رضوان]] [[الهی]]: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی!؛ سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۲.</ref>. | ||
*این دو [[آیه]] نیز، به خوبی مرتبه [[تقواپیشگان]] و خائفان در [[دنیا]] را نشان میدهد؛ و آثار [[خوف]] و را در همین عالم به نمایش میگذارد: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>. | *این دو [[آیه]] نیز، به خوبی مرتبه [[تقواپیشگان]] و خائفان در [[دنیا]] را نشان میدهد؛ و آثار [[خوف]] و را در همین عالم به نمایش میگذارد: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>. |