پرش به محتوا

معنای انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'امت اسلام' به 'امت اسلام'
جز (جایگزینی متن - ' بدست ' به ' به‌دست ')
جز (جایگزینی متن - 'امت اسلام' به 'امت اسلام')
خط ۲۳۳: خط ۲۳۳:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' و مقاله ''«[[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' و مقاله ''«[[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::*«"[[انتظار]]"، در لغت به معنای چشم‌داشت و [[چشم‌به‌راه بودن]] است<ref> ر. ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، کلمه انتظار.</ref> و در اصطلاح [[مهدویت]] به معنای چشم‌به‌راه آمدن واپسین [[ذخیره الهی]] و برپایی [[حکومت]] [[عدل و قسط]] در سراسر [[گیتی]] آمده است. به بیان دیگر: "[[انتظار]] کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت [[آمادگی]] "[[انسان‌ها]]" برای آنچه [[انتظار]] دارند، می‌شود و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است. هرچه [[انتظار]] بیشتر و شعله آن فروزان‌تر و پرفروغ‌تر باشد، تحرک و [[پویایی]] [[انسان]] و در نتیجه آمادگی‌اش نیز بیشتر خواهد بود. آیا نمی‌بینی اگر مسافری در راه داشته باشی و چشم‌به‌راه آمدن او باشی، هرچه زمان رسیدن نزدیک‌تر شود، [[آمادگی]] برای آمدنش فزونی می‌یابد ..."<ref> ر. ک: محمّد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ترجمه: مهدی حائری قزوینی، ج ۲، ص ۲۳۵.</ref>. البته در خاستگاه این حالت، دیدگاه‌های متفاوتی مطرح شده است. یکی از نویسندگان معاصر با بیان اینکه برخی [[دوست]] دارند حالت [[انتظار]] را یک مسأله روانی ناشی از حرمان در اقشار محروم [[جامعه]] و [[تاریخ]] [[تفسیر]] کنند و حالت فرار- از واقعیت گران‌بار با مشقّت‌ها- به سوی تصوّر آینده‌ای که محرومان در آن بتوانند تمام [[حقوق]] از دست رفته و سیادتشان را بازپس گیرند. نوشته است: این گمانه، نوعی خیال بافی یا گریز از دامن واقعیت به آغوش تخیل است. ایشان پس از این در دیدگاه یاد شده مناقشه نموده، می‌نویسد: بی‌گمان، هنگامی که در پیشینه تاریخی مسأله، نظر کنیم و گستره وسیع نفوذ آن را در [[عقاید]] دینی معروف [[تاریخ]] [[انسان]] بنگریم، چنین توجیهی برای مسأله [[انتظار]] کاملا غیر علمی و بی‌پایه خواهد بود. مسأله [[انتظار]] از محدوده [[دین]] فراتر رفته و [[مذاهب]] و رویکردهای غیر دینی نظیر مارکسیسم را نیز شامل شده است. چنان که "[[برتراند راسل]]" می‌گوید: "[[انتظار]]، تنها به [[ادیان]] تعلّق ندارد، بلکه مکاتب و [[مذاهب]] نیز [[ظهور]] نجات‌بخشی که [[عدل]] را بگستراند و [[عدالت]] را تحقق بخشد، [[انتظار]] می‌کشند"<ref> فصلنامه انتظار، ج ۶، محمّد مهدی آصفی، مقاله انتظار پویا.</ref>. امّا "[[فرج]]" به معنای [[گشایش]] است؛ گشایشی که [[امید]] امیدواران است و به [[یقین]] تحقق‌پذیر است و [[ناامیدی]] در آن راه ندارد، و ممکن است طول بکشد. ولی طول کشیدن تحقّق مطلوب، از لوازم امیدهای بزرگ است. امیدهای کوچک به زودی تحقق‌پذیرند و [[امید]]، هرچه بزرگتر باشد، تحقق دیرتر و دراز مدت‌تری دارد، به خصوص اگر بزرگترین امیدها باشد که مقصود همان [[فرج]] است. و آن [[گشایش]] برای همه خلق و سیادت [[عدل]] و داد برای همیشه، در [[جهان]] است<ref> ر. ک: سید رضا صدر، راه مهدی علیه السّلام، ص ۸۶.</ref>. امّا [[احادیث]] [[انتظار]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نزد [[شیعه]] [[امامیه]]، فراوان است که دست‌های از آنها از طرق صحیح به ما رسیده است. در روایاتی که سخن از [[انتظار]] گفته‌اند، به دو دسته [[روایت]] برمی‌خوریم:
::::::*«"[[انتظار]]"، در لغت به معنای چشم‌داشت و [[چشم‌به‌راه بودن]] است<ref> ر. ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، کلمه انتظار.</ref> و در اصطلاح [[مهدویت]] به معنای چشم‌به‌راه آمدن واپسین [[ذخیره الهی]] و برپایی [[حکومت]] [[عدل و قسط]] در سراسر [[گیتی]] آمده است. به بیان دیگر: "[[انتظار]] کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت [[آمادگی]] "[[انسان‌ها]]" برای آنچه [[انتظار]] دارند، می‌شود و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است. هرچه [[انتظار]] بیشتر و شعله آن فروزان‌تر و پرفروغ‌تر باشد، تحرک و [[پویایی]] [[انسان]] و در نتیجه آمادگی‌اش نیز بیشتر خواهد بود. آیا نمی‌بینی اگر مسافری در راه داشته باشی و چشم‌به‌راه آمدن او باشی، هرچه زمان رسیدن نزدیک‌تر شود، [[آمادگی]] برای آمدنش فزونی می‌یابد ..."<ref> ر. ک: محمّد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ترجمه: مهدی حائری قزوینی، ج ۲، ص ۲۳۵.</ref>. البته در خاستگاه این حالت، دیدگاه‌های متفاوتی مطرح شده است. یکی از نویسندگان معاصر با بیان اینکه برخی [[دوست]] دارند حالت [[انتظار]] را یک مسأله روانی ناشی از حرمان در اقشار محروم [[جامعه]] و [[تاریخ]] [[تفسیر]] کنند و حالت فرار- از واقعیت گران‌بار با مشقّت‌ها- به سوی تصوّر آینده‌ای که محرومان در آن بتوانند تمام [[حقوق]] از دست رفته و سیادتشان را بازپس گیرند. نوشته است: این گمانه، نوعی خیال بافی یا گریز از دامن واقعیت به آغوش تخیل است. ایشان پس از این در دیدگاه یاد شده مناقشه نموده، می‌نویسد: بی‌گمان، هنگامی که در پیشینه تاریخی مسأله، نظر کنیم و گستره وسیع نفوذ آن را در [[عقاید]] دینی معروف [[تاریخ]] [[انسان]] بنگریم، چنین توجیهی برای مسأله [[انتظار]] کاملا غیر علمی و بی‌پایه خواهد بود. مسأله [[انتظار]] از محدوده [[دین]] فراتر رفته و [[مذاهب]] و رویکردهای غیر دینی نظیر مارکسیسم را نیز شامل شده است. چنان که "[[برتراند راسل]]" می‌گوید: "[[انتظار]]، تنها به [[ادیان]] تعلّق ندارد، بلکه مکاتب و [[مذاهب]] نیز [[ظهور]] نجات‌بخشی که [[عدل]] را بگستراند و [[عدالت]] را تحقق بخشد، [[انتظار]] می‌کشند"<ref> فصلنامه انتظار، ج ۶، محمّد مهدی آصفی، مقاله انتظار پویا.</ref>. امّا "[[فرج]]" به معنای [[گشایش]] است؛ گشایشی که [[امید]] امیدواران است و به [[یقین]] تحقق‌پذیر است و [[ناامیدی]] در آن راه ندارد، و ممکن است طول بکشد. ولی طول کشیدن تحقّق مطلوب، از لوازم امیدهای بزرگ است. امیدهای کوچک به زودی تحقق‌پذیرند و [[امید]]، هرچه بزرگتر باشد، تحقق دیرتر و دراز مدت‌تری دارد، به خصوص اگر بزرگترین امیدها باشد که مقصود همان [[فرج]] است. و آن [[گشایش]] برای همه خلق و سیادت [[عدل]] و داد برای همیشه، در [[جهان]] است<ref> ر. ک: سید رضا صدر، راه مهدی علیه السّلام، ص ۸۶.</ref>. امّا [[احادیث]] [[انتظار]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نزد [[شیعه]] [[امامیه]]، فراوان است که دست‌های از آنها از طرق صحیح به ما رسیده است. در روایاتی که سخن از [[انتظار]] گفته‌اند، به دو دسته [[روایت]] برمی‌خوریم:
::::#روایت‌هایی که سخن از [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] به معنای عام و کلی به میان آورده است؛ در این معنا، [[آموزه‌های دینی]] بر آن است تا افزون بر بیان [[فضیلت]] "[[گشایش]] عمومی" و [[امید]] به آینده، [[یأس]] و [[نومیدی]] را نیز مورد [[نکوهش]] قرار داده، از ورود آن به [[جوامع بشری]] جلوگیری نماید. اهتمام [[آموزه‌های اسلامی]] در بیان معنای عام [[انتظار]] و [[امید]] تا بدان حد بوده که گاهی از آن به عنوان [[عبادت]] یاد نموده. [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} فرمود:{{عربی|" انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ عِبَادَةٌ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref> اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۱۰۱؛ شیخ طوسی، أمالی، ص ۴۰۵.</ref>. همان [[حضرت]] فرمود:{{عربی|" أَفْضَلُ‏ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏"}}<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۸۷. همچنین ر. ک: سنن الترمذی، ج ۵، ص ۵۶۵.</ref> گاهی پا از همه آنچه گفته شد، فراتر نهاده شده و از آن به عنوان [[برترین]] کارهای [[امت]] [[پیامبر خاتم]] {{صل}} یاد می‌شود<ref>{{عربی|" أَفْضَلُ‏ أَعْمَالِ‏ أُمَّتِي‏ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏‏"}}؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۲، ص ۳۶؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۶۴۴.</ref> گاهی هم به آثار وضعی [[انتظار]] اشاره شده، خود [[انتظار فرج]] نوعی [[فرج]] و [[گشایش]] معرفی گشته است<ref> در این باره امام سجّاد{{ع}} فرمود:{{عربی|" انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنْ‏ أَعْظَمِ‏ الْفَرَجِ‏‏‏"}}؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۱۷؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۱۹.</ref> و سرانجام از آن به عنوان [[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] [[اسلام]] یاد شده است<ref> رسول گرامی اسلام{{صل}} فرمود:{{عربی|" أَفْضَلُ‏ جِهَادِ أُمَّتِي‏ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏‏‏‏"}}؛ حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۳۷.</ref>. و از سوی دیگر [[یأس]] و [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[پروردگار]] به شدّت مورد مذمت قرار گرفته و در شمار [[گناهان]] بزرگ به حساب آمده است<ref> ر. ک: سوره یوسف، آیه:۸۷.</ref>.
::::#روایت‌هایی که سخن از [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] به معنای عام و کلی به میان آورده است؛ در این معنا، [[آموزه‌های دینی]] بر آن است تا افزون بر بیان [[فضیلت]] "[[گشایش]] عمومی" و [[امید]] به آینده، [[یأس]] و [[نومیدی]] را نیز مورد [[نکوهش]] قرار داده، از ورود آن به [[جوامع بشری]] جلوگیری نماید. اهتمام [[آموزه‌های اسلامی]] در بیان معنای عام [[انتظار]] و [[امید]] تا بدان حد بوده که گاهی از آن به عنوان [[عبادت]] یاد نموده. [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} فرمود:{{عربی|" انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ عِبَادَةٌ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref> اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۱۰۱؛ شیخ طوسی، أمالی، ص ۴۰۵.</ref>. همان [[حضرت]] فرمود:{{عربی|" أَفْضَلُ‏ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏"}}<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۸۷. همچنین ر. ک: سنن الترمذی، ج ۵، ص ۵۶۵.</ref> گاهی پا از همه آنچه گفته شد، فراتر نهاده شده و از آن به عنوان [[برترین]] کارهای [[امت]] [[پیامبر خاتم]] {{صل}} یاد می‌شود<ref>{{عربی|" أَفْضَلُ‏ أَعْمَالِ‏ أُمَّتِي‏ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏‏"}}؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۲، ص ۳۶؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۶۴۴.</ref> گاهی هم به آثار وضعی [[انتظار]] اشاره شده، خود [[انتظار فرج]] نوعی [[فرج]] و [[گشایش]] معرفی گشته است<ref> در این باره امام سجّاد{{ع}} فرمود:{{عربی|" انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنْ‏ أَعْظَمِ‏ الْفَرَجِ‏‏‏"}}؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۱۷؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۱۹.</ref> و سرانجام از آن به عنوان [[برترین]] [[جهاد]] [[امت اسلام]] یاد شده است<ref> رسول گرامی اسلام{{صل}} فرمود:{{عربی|" أَفْضَلُ‏ جِهَادِ أُمَّتِي‏ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏‏‏‏"}}؛ حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۳۷.</ref>. و از سوی دیگر [[یأس]] و [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[پروردگار]] به شدّت مورد مذمت قرار گرفته و در شمار [[گناهان]] بزرگ به حساب آمده است<ref> ر. ک: سوره یوسف، آیه:۸۷.</ref>.
::::#روایت‌هایی که در آن به [[انتظار]] به معنای خاص اشاره شده است؛ در این معنا [[انتظار]] به معنای [[چشم‌به‌راه بودن]] آینده‌ای با تمام ویژگی‌های یک [[جامعه]] مورد [[رضایت]] خداوندی است. برخی از سخنان [[معصومین]]{{عم}} در این باره اینگونه است: [[امام باقر]]{{ع}}- آنگاه که [[دین]] [[مرضی]] [[خداوند]] را تعریف می‌کند- پس از شمردن اموری می‌فرماید: "... و [[تسلیم]] به امر ما، و [[پرهیزکاری]] و [[فروتنی]]، و [[انتظار]] [[قائم]] ما ..."<ref>{{عربی|" وَ التَّسْلِيمُ‏ لِأَمْرِنَا وَ الْوَرَعُ‏ وَ التَّوَاضُعُ‏ وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا ‏‏‏‏"}}؛ شیخ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۲۳، ح ۱۳.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "بر شما باد به [[تسلیم]] و رد امور به ما و [[انتظار]] امر ما و امر خودتان و [[فرج]] ما و [[فرج]] شما"<ref>{{عربی|" عَلَيْكُمْ‏ بِالتَّسْلِيمِ‏ وَ الرَّدِّ إِلَيْنَا وَ انْتِظَارِ أَمْرِنَا وَ أَمْرِكُمْ‏ وَ فَرَجِنَا وَ فَرَجِكُمْ‏ ‏‏‏‏"}}؛ رجال کشی، ص ۱۳۸.</ref>. از مجموعه سخنانی که [[نقل]] شده به دست می‌آید که [[انتظار]] فرج- چه به معنای عام و چه به معنای خاصّ- در [[دین]] [[مقدس]] [[اسلام]] به‌ویژه در آموزه‌های [[مکتب]] [[تشیع]]، [[جایگاه]] والایی دارد. البته از [[روایات]] [[انتظار]] [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به دست می‌آید، اینکه [[انتظار]] [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} تنها، راه نیست؛ بلکه خود نیز موضوعیت دارد. بدان معنا که اگر کسی در [[انتظار]] [[راستین]] به سر برد، تفاوتی ندارد که به [[منتظر]] خویش دست یابد، یا دست نیابد. در این باره شخصی از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: چه می‌فرمایید درباره کسی که دارای [[ولایت]] [[پیشوایان]] است و [[انتظار]] [[ظهور]] [[حکومت]] [[حق]] را می‌کشد و در این حال از [[دنیا]] می‌رود؟ [[حضرت]] {{ع}} در پاسخ فرمود: "او همانند کسی است که با [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} در [[خیمه]] او بوده باشد سپس- کمی [[سکوت]] کرد و- فرمود: مانند کسی است که با [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} در "مبارزاتش" همراه بوده است"<ref>{{عربی|" هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ‏ كَانَ‏ مَعَ‏ الْقَائِمِ‏ فِي‏ فُسْطَاطِهِ‏ ثُمَّ سَكَتَ هُنَيْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ كَمَنْ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}‏ ‏‏‏‏"}}؛ برقی، محاسن، ج ۱، ص ۱۷۳؛ محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵.</ref>. یکی از نویسندگان معاصر از منظری دیگر نگریسته، پس از [[نقل]] [[روایات]] مربوط به [[انتظار فرج]] نوشته است: "[[فرج]] بر دو قسم است: [[فرج شخصی]] و [[فرج عمومی]]؛ و [[فرج شخصی]] خود بر دو نوع تقسیم می‌شود:
::::#روایت‌هایی که در آن به [[انتظار]] به معنای خاص اشاره شده است؛ در این معنا [[انتظار]] به معنای [[چشم‌به‌راه بودن]] آینده‌ای با تمام ویژگی‌های یک [[جامعه]] مورد [[رضایت]] خداوندی است. برخی از سخنان [[معصومین]]{{عم}} در این باره اینگونه است: [[امام باقر]]{{ع}}- آنگاه که [[دین]] [[مرضی]] [[خداوند]] را تعریف می‌کند- پس از شمردن اموری می‌فرماید: "... و [[تسلیم]] به امر ما، و [[پرهیزکاری]] و [[فروتنی]]، و [[انتظار]] [[قائم]] ما ..."<ref>{{عربی|" وَ التَّسْلِيمُ‏ لِأَمْرِنَا وَ الْوَرَعُ‏ وَ التَّوَاضُعُ‏ وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا ‏‏‏‏"}}؛ شیخ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۲۳، ح ۱۳.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "بر شما باد به [[تسلیم]] و رد امور به ما و [[انتظار]] امر ما و امر خودتان و [[فرج]] ما و [[فرج]] شما"<ref>{{عربی|" عَلَيْكُمْ‏ بِالتَّسْلِيمِ‏ وَ الرَّدِّ إِلَيْنَا وَ انْتِظَارِ أَمْرِنَا وَ أَمْرِكُمْ‏ وَ فَرَجِنَا وَ فَرَجِكُمْ‏ ‏‏‏‏"}}؛ رجال کشی، ص ۱۳۸.</ref>. از مجموعه سخنانی که [[نقل]] شده به دست می‌آید که [[انتظار]] فرج- چه به معنای عام و چه به معنای خاصّ- در [[دین]] [[مقدس]] [[اسلام]] به‌ویژه در آموزه‌های [[مکتب]] [[تشیع]]، [[جایگاه]] والایی دارد. البته از [[روایات]] [[انتظار]] [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به دست می‌آید، اینکه [[انتظار]] [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} تنها، راه نیست؛ بلکه خود نیز موضوعیت دارد. بدان معنا که اگر کسی در [[انتظار]] [[راستین]] به سر برد، تفاوتی ندارد که به [[منتظر]] خویش دست یابد، یا دست نیابد. در این باره شخصی از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: چه می‌فرمایید درباره کسی که دارای [[ولایت]] [[پیشوایان]] است و [[انتظار]] [[ظهور]] [[حکومت]] [[حق]] را می‌کشد و در این حال از [[دنیا]] می‌رود؟ [[حضرت]] {{ع}} در پاسخ فرمود: "او همانند کسی است که با [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} در [[خیمه]] او بوده باشد سپس- کمی [[سکوت]] کرد و- فرمود: مانند کسی است که با [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} در "مبارزاتش" همراه بوده است"<ref>{{عربی|" هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ‏ كَانَ‏ مَعَ‏ الْقَائِمِ‏ فِي‏ فُسْطَاطِهِ‏ ثُمَّ سَكَتَ هُنَيْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ كَمَنْ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}‏ ‏‏‏‏"}}؛ برقی، محاسن، ج ۱، ص ۱۷۳؛ محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵.</ref>. یکی از نویسندگان معاصر از منظری دیگر نگریسته، پس از [[نقل]] [[روایات]] مربوط به [[انتظار فرج]] نوشته است: "[[فرج]] بر دو قسم است: [[فرج شخصی]] و [[فرج عمومی]]؛ و [[فرج شخصی]] خود بر دو نوع تقسیم می‌شود:
::::# [[پاک]] شدن [[انسان]] از [[اخلاق]] زشت و ویژگی‌ها و صفات پست و فرومایه، و در پی آن، رسیدن به [[کمالات]] فطری و درجه‌های والای انسانی و [[اخلاق]] و منش الهی.
::::# [[پاک]] شدن [[انسان]] از [[اخلاق]] زشت و ویژگی‌ها و صفات پست و فرومایه، و در پی آن، رسیدن به [[کمالات]] فطری و درجه‌های والای انسانی و [[اخلاق]] و منش الهی.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش