بیعت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←جایگاه بیعت از دیدگاه تشیع
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
*اما اینکه [[امام]]{{ع}} در نامهای که به [[معاویه]] نوشته، بر [[حقانیت]] خود، به [[بیعت]] [[مهاجران]] و [[انصار]] [[استدلال]] میکند<ref>نهج البلاغه، نامه ۶.</ref>. بدین جهت بود که [[امیرمؤمنان]] نمیتوانست بر [[معاویه]] از طریق [[نص]] بر [[خلافت]] [[احتجاج]] کند؛ زیرا چنین استدلالی نوعی [[انتقاد]] از [[خلافت]] خلفای پیشین تلقی میشد و گروهی که با او [[بیعت]] کرده بودند [[خلافت]] [[شیخین]] را پذیرفته بودند، لذا ناچار شد از طریق [[جدل]] با وی [[مذاکره]] کند؛ بدین صورت که میان من و گذشتگان تفاوتی نیست، اگر [[بیعت]] [[مهاجر]] و [[انصار]] برای دیگران الزامآور است باید در مورد من نیز الزامآور باشد<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۲، ص۳۷؛ شرح نهج البلاغه، ابن میثم، ج۴. ص۳۵۳.</ref>. | *اما اینکه [[امام]]{{ع}} در نامهای که به [[معاویه]] نوشته، بر [[حقانیت]] خود، به [[بیعت]] [[مهاجران]] و [[انصار]] [[استدلال]] میکند<ref>نهج البلاغه، نامه ۶.</ref>. بدین جهت بود که [[امیرمؤمنان]] نمیتوانست بر [[معاویه]] از طریق [[نص]] بر [[خلافت]] [[احتجاج]] کند؛ زیرا چنین استدلالی نوعی [[انتقاد]] از [[خلافت]] خلفای پیشین تلقی میشد و گروهی که با او [[بیعت]] کرده بودند [[خلافت]] [[شیخین]] را پذیرفته بودند، لذا ناچار شد از طریق [[جدل]] با وی [[مذاکره]] کند؛ بدین صورت که میان من و گذشتگان تفاوتی نیست، اگر [[بیعت]] [[مهاجر]] و [[انصار]] برای دیگران الزامآور است باید در مورد من نیز الزامآور باشد<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۲، ص۳۷؛ شرح نهج البلاغه، ابن میثم، ج۴. ص۳۵۳.</ref>. | ||
*همچنین روایتهایی با این مضمون وارد شده است که هر کس پس از [[بیعت]]، [[پیمانشکنی]] کند، در [[روز رستاخیز]] هنگام [[دیدار]] [[خدا]] حجتی ندارد و هر کس بمیرد و بر گردن او بیعتی نباشد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است <ref>صحیح مسلم، کتاب الأماره، ح۴۶۸۶.</ref>. و پیمانشکنی و نقض [[بیعت]]، هلاککننده [[انسان]] معرفی شده است <ref>بحارالانوار، ج۲، ص۲۶۶.</ref>، یا کسی که [[بیعت با امام]] [[حق]] را بشکند، در [[روز قیامت]] با دست مقطوع در پیشگاه [[خداوند]] حاضر میشود<ref>اصول کافی، ج۱، ص۴۰۵.</ref>، یا [[روایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]]، که شکستن [[بیعت]] مصداق [[فساد]] و برتریجویی در [[زمین]] دانسته شده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳.</ref>. همه اینها دلالتی بر [[مشروعیت]] بخشیدن [[بیعت]] به [[منصب]] [[حاکم]] ندارد؛ زیرا مفاد [[احادیث]] آن است که هر فرد [[مسلمانی]] باید [[متعهد]] بوده و نسبت به [[امام حق]]، فرمانپذیر باشد تا [[امام]] و [[حاکم]] وقت بتواند به [[وظایف امامت]] عمل کند<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[بیعت ۲ (مقاله)|بیعت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۲.</ref>. | *همچنین روایتهایی با این مضمون وارد شده است که هر کس پس از [[بیعت]]، [[پیمانشکنی]] کند، در [[روز رستاخیز]] هنگام [[دیدار]] [[خدا]] حجتی ندارد و هر کس بمیرد و بر گردن او بیعتی نباشد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است <ref>صحیح مسلم، کتاب الأماره، ح۴۶۸۶.</ref>. و پیمانشکنی و نقض [[بیعت]]، هلاککننده [[انسان]] معرفی شده است <ref>بحارالانوار، ج۲، ص۲۶۶.</ref>، یا کسی که [[بیعت با امام]] [[حق]] را بشکند، در [[روز قیامت]] با دست مقطوع در پیشگاه [[خداوند]] حاضر میشود<ref>اصول کافی، ج۱، ص۴۰۵.</ref>، یا [[روایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]]، که شکستن [[بیعت]] مصداق [[فساد]] و برتریجویی در [[زمین]] دانسته شده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳.</ref>. همه اینها دلالتی بر [[مشروعیت]] بخشیدن [[بیعت]] به [[منصب]] [[حاکم]] ندارد؛ زیرا مفاد [[احادیث]] آن است که هر فرد [[مسلمانی]] باید [[متعهد]] بوده و نسبت به [[امام حق]]، فرمانپذیر باشد تا [[امام]] و [[حاکم]] وقت بتواند به [[وظایف امامت]] عمل کند<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[بیعت ۲ (مقاله)|بیعت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۲.</ref>. | ||
*در نظرگاه [[شیعه]] حتی اگر [[بیعت]] را نوعی [[عقد]] بدانیم، تنها هنگامی الزامآور و مؤثر است که موضوع آن مجاز و شرعی باشد. [[خلافت]] و [[امامت]] از گذر [[بیعت]] گروهی از [[مردم]] یا همه [[مردم]] تحقق نمیپذیرد؛ بلکه [[امام]] را [[خداوند]] بر [[منصب امامت]] مینشاند<ref>دلائل الصدق، ۲/ ۲۵/ ۳۲؛ الالهیات، ۴/ ۲۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 167.</ref>. | |||
*[[فقهای شیعه]] نیز معتقدند هر چند برای اثبات [[لزوم]] وفا به [[بیعت]] میتوان از [[ادله]] [[لزوم]] وفا به [[عقد]] و شرط، مانند [[آیه]] {{متن قرآن|أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ }}<ref>سوره مائده/ ۱.</ref> بهره جست، این [[ادله]] موضوع [[عقد]] را [[مشروع]] نمیسازند؛ بلکه تنها [[گواهی]] میدهند که وفا به شرط و عقدِ [[مشروع]]، لازم است<ref>اساس الحکومة الاسلامیة، ۱۶۴؛ حاکمیت در اسلام، ۵۸۰؛ الالهیات، ۲۶۲؛ تفسیر نمونه، ۱/ ۷۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 167.</ref>. | |||
*از این رو، [[بیعت]] با [[پیامبر]]، انشائی نیست و تنها جنبه تأکیدی دارد؛ اما اصل [[مشروعیت]] [[مقام ولایت]] و [[لزوم]] [[پیروی از پیامبر]]{{صل}} هیچ تکیهای بر [[بیعت]] ندارد<ref>الالهیات، ۴/ ۶۳؛ تفسیر نمونه، ۱/ ۵۸۱؛ الشافی فی الامة، ۲/ ۱۵۰؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ۱/ ۵۲۶؛ ولایة الامر فی عصر الغیبة، ۲۰۰.</ref>. این جنبه تأکیدی را میتوان در بیعتهای خلفای نخستین- در مواردی که [[خلافت]] به توصیه و تعیین [[خلیفه]] پیشین به دیگری رسیده است- بازیافت. به هر سان، اینکه [[امامت]] به هیچ روی بر [[بیعت]] تکیه ندارد، از ضروریات [[کلامی]] [[شیعه]] است و [[امامان معصوم]]{{عم}} نیز بر آن تصریح کردهاند<ref>نهج البلاغه، فیض الاسلام، ۳۱۷، ۴۳۷، ۸۹۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 167.</ref>. | |||
==[[بیعت]] از دیدگاه [[اهل تسنن]]== | ==[[بیعت]] از دیدگاه [[اهل تسنن]]== |