پرش به محتوا

نص بر ائمه: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۰٬۴۵۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۰
خط ۷۳: خط ۷۳:
*و در [[سورۀ توبه]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَا رَسُولِهِ وَلَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً}}<ref>«آیا گمان کردید که [به حال خود] رها مى‌شوید در حالى که هنوز کسانى از شما که جهاد کردند، و غیر از خدا و رسولش و مؤمنان را مورد اعتماد و تکیهگاه خویش انتخاب ننمودند، [از دیگران] مشخّص نشدهاند؟! [باید آزمون شوید و صفوف از هم جدا گردد]» سوره توبه، آیه ۱۶.</ref> و همچنین در [[آیات]] دیگری از [[قرآن کریم]] [[مشاهده]] کرد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۶۸-۸۱</ref>.
*و در [[سورۀ توبه]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَا رَسُولِهِ وَلَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً}}<ref>«آیا گمان کردید که [به حال خود] رها مى‌شوید در حالى که هنوز کسانى از شما که جهاد کردند، و غیر از خدا و رسولش و مؤمنان را مورد اعتماد و تکیهگاه خویش انتخاب ننمودند، [از دیگران] مشخّص نشدهاند؟! [باید آزمون شوید و صفوف از هم جدا گردد]» سوره توبه، آیه ۱۶.</ref> و همچنین در [[آیات]] دیگری از [[قرآن کریم]] [[مشاهده]] کرد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۶۸-۸۱</ref>.


==نصّوص دالّ بر [[امامت اهل بیت]]{{عم}}==
این نصّوص، آیاتی است که با اشاره و توصیف، به [[امامت]] امامانی از [[اهل  بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} دلالت مى‌‌کند. پیشتر گفتیم که [[حکمت الهی]] در [[حفظ قرآن]]، اقتضا مى‌‌کرد که [[قرآن]] در [[نصّ]] بر [[ائمه]] پس از [[رسول خدا]]{{صل}} از روش اشاره و توصیف استفاده کند نه ذکر [[اسامی]]؛ زیرا نام بردن از ایشان، بی‌شک منجر به این مى‌‌شد که چشم دوختگان به [[سلطه]] و [[حکومت]]، به [[قرآن]] دست دراز کرده، [[آیات]] آن را [[تحریف]] کنند یا [[مانع]] از انتشار [[قرآن]] در میان [[مسلمانان]] شوند؛ چنانکه در مورد [[سنت رسول خدا]]{{صل}} چنین کردند.
*در [[سنت پیامبر]]{{صل}} تصریحات بسیاری وجود داشت که [[ائمه]] [[اهل  بیت]]{{عم}} را با [[اسامی]] آنها [[تعیین]] و معرفی کرده بود که این مسئله، [[خشم]] [[دشمنان]] [[ائمه]] را برانگیخت و در نتیجه آنها از همان عصر [[رسول خدا]]{{صل}} شروع به جلوگیری از [[کتابت]] [[احادیث نبوی]] کردند. [[ابوداود]] و دارمی هر کدام در "سنن" خود و همچنین [[احمد بن حنبل]] در کتاب [[مسند]] از [[عبدالله بن عمرو بن عاص]] [[نقل]] کرده‌اند: من هر چه را از [[رسول خدا]] مى‌‌شنیدم، مى‌‌نوشتم؛ تا اینکه [[قریش]] مرا از این کار باز داشتند و گفتند: آیا تو هر چه از [[رسول خدا]] مى‌‌شنوی، مى‌‌نویسی و حال آنکه او نیز بشری است که از روی [[خشم]] و خوشنودی سخن مى‌‌گوید؟! پس من از [[کتابت]] [[دست]] برداشتم. سپس ماجرا را برای [[رسول خدا]] باز گفتم. او با انگشت به دهانش اشاره کرد و فرمود: "بنویس! قسم به کسی که جانم به دست اوست از این دهان جز [[حق]] بیرون نیامده است"<ref>سنن الدارمی، ج۱، ص۱۲۵، باب «من رخص فی الکتابة من المقدمة» و سنن ابی‌داود، ج۲، ص۱۲۶، باب «کتابة العلم» و مسند احمد، ج۲، ص۱۶۲.</ref>.
*همچنین [[بخاری]] در صحیح، و نیز مسلم و دیگران [[روایت]] کرده‌اند: چون هنگامه [[وفات پیامبر]]{{صل}} نزدیک شد و در [[خانه]] او مردانی بودند که [[عمر بن خطاب]] هم در میانشان بود، [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمود: "چیزی بیاورید تا برای شما نوشته‌ای بنویسم که پس از آن هرگز [[گمراه]] نشوید". در این هنگام [[عمر]] گفت: [[بیماری]] بر [[پیامبر]] چیره شده است و شما [[کتاب خدا]] را دارید و همان [[کتاب خدا]] برای ما کافی است، پس بین حاضران [[اختلاف]] و [[مشاجره]] افتاد و عده‌ای همان [[کلام]] [[عمر]] را تکرار کردند. وقتی حاضران بسیار همهمه و [[اختلاف]] کردند، [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "از اینجا برخیزید که [[نزاع]] نزد من [[شایسته]] نیست"<ref>البخاری، کتاب «العلم»، باب «العلم»، ج۱، ص۲۲ و کتاب «المرض»، باب «قول المریض قوموا عنی» و صحیح مسلم، آخر کتاب «الوصیة».</ref>.
*[[ذهبی]] در تذکرة الحفاظ [[روایت]] کرده است: [[ابوبکر]] پس از [[وفات پیامبر]]، [[مردم]] را جمع کرد و گفت: شما از [[پیامبر]] احادیثی مى‌‌گویید و در آن [[احادیث]]، با هم [[اختلاف]] مى‌‌کنید و به حتم [[اختلاف مردم]] پس از شما شدیدتر خواهد بود. پس هیچ روایتی از [[رسول خدا]] [[نقل]] نکنید و هر کس از شما درباره این کار پرسید، پاسخ دهید که [[کتاب خدا]] در میان ما هست؛ پس حرامش را [[حرام]]، و حلالش را [[حلال]] بشمارید<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۲ (باب زندگینامه ابوبکر).</ref>.
*[[عمر]] و [[عثمان]] نیز در [[عهد]] خود چنین کردند<ref>ر.ک: «معالم المدرستین»؛ ج۲، ص۵۰ و پس از آن.</ref>. وقتی [[بنی امیه]] به [[حکومت]] رسیدند به این مقدار بسنده نکردند؛ بلکه از سویی، [[روایات]] جعلی بسیاری از زبان [[رسول خدا]]{{صل}} ساختند و از سوی دیگر، از هیچ [[آزار]] و اذیتی نسبت به [[اهل بیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} فروگذار نکردند؛ تا آنجا که تنها نیم قرن پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}}، [[اهل  بیت]] آن [[حضرت]] را در [[کربلا]] به [[خاک]] و [[خون]] کشیدند. بدین سبب - و به منظور [[حفظ]] [[قرآن کریم]] - [[حکمت الهی]]، در [[نصّ]] بر [[امامت]] [[اهل  بیت]]{{عم}} در [[قرآن]]، اسلوب اشاره و توصیف را برگزید.
*اکنون آیاتی که با همین روش، به [[امامت]] [[اهل  بیت]]{{عم}} دلالت مى‌‌کند را برمى‌‌رسیم<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۸۱-۸۳</ref>:
===[[آیۀ ولایت]]===
*{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‌اند؛ همان‌ها که نماز را برپا مى‌‌دارند، و در حال رکوع، زکات مى‌‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>.
*[[امام]] [[ثعلبی]] در [[تفسیر]] خود، از [[ابوذر غفاری]] [[نقل]] کرده است: روزی همراه [[رسول خدا]]{{صل}} [[نماز ظهر]] را به جا آوردم. گدایی در [[مسجد]] از [[مردم]] درخواست کمک کرد، اما هیچ کس به او چیزی نداد. او دستش را به [[آسمان]] بلند کرد و گفت: خدایا! [[شاهد]] باش که من در [[مسجد]] پیامبرت{{صل}} از [[مردم]] کمک خواستم و هیچ کس به من چیزی نداد، در این حال [[علی]]  در [[نماز]] و در حال [[رکوع]] بود و با انگشت دست راستش که در آن انگشتری بود، به او اشاره کرد و آن گدا [[انگشتر]] را از دست او در آورد، [[رسول خدا]]{{صل}} که این اتفاق را مى‌دید، رو به [[آسمان]] کرد و گفت: خدایا! برادرم [[موسی]] از تو درخواست کرد و گفت: پروردگارا! مرا [[شرح صدر]] ده و کارم را آسان گردان و گره از زبانم بگشاى؛ تا سخنان مرا بفهمند. و وزیرى از خاندانم براى من قرار ده... برادرم [[هارون]] را؛ با او پشتم را محکم کن. و او را در کارم شریک ساز{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي}}<ref> موسی گفت: پروردگارا! سینه‌ام را گشایش بخش. و کارم را برای من آسان کن. و گرهی از زبانم بگشای. تا سخنم را دریابند. و از خانواده‌ام دستیاری برایم بگمار. هارون برادرم را پشتم را به او استوار دار. و او را در کارم شریک ساز. تا تو را بسیار به پاکی بستاییم. و بسیار تو را به یاد آوریم. که بی‌گمان تو، به (کار) ما بینایی؛ سوره طه، آیه ۲۵-۳۵.</ref>. و تو به او [[وحی]] کردی که با برادرت تو را [[یاری]] مى‌کنیم و برای شما دو نفر [[سلطان]] و قدرتی قرار مى‌دهیم که بر شما سیطره نیابند. خدایا من [[محمد]] [[پیامبر]] و [[برگزیده]] توام، پروردگارا! مرا [[شرح صدر]] ده و کارم را آسان گردان و و وزیرى از خاندانم براى من قرار ده، برادرم [[علی]] را، با او پشتم را محکم کن. ابوذرگفت: [[پیامبر]]، هنوز دعایش را به پایان نبرده بود که [[جبرئیل]]{{ع}} از جانب [[خدای عزوجل]]، این [[آیه]] را نازل کرد و گفت: ای [[محمد]]! بخوان: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‌اند همان‌ها که نماز را برپا مى‌‌دارند، و در حال رکوع، زکات مى‌‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref><ref>همه مفسرین این روایت را نقل کرده‌اند، ر.ک: طبری؛ اسباب النزول واحدی؛ امام فخر رازی، التفسیر الکبیر و برای تفصیل بیشتر ر.ک: الغدیر؛ ج۲، ص۵۲-۵۳.</ref>.
*همه [[مفسران]] [[اجماع]] دارند که این [[آیه]]، در [[شأن]] [[علی بن ابیطالب]]{{ع}} نازل شده است و دلالت آن بر [[امامت]]، واضح است و حصر موجود در [[آیه]]: "سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و [[پیامبر]] او و آنها که [[ایمان]] آورده‌اند..." هر احتمال دیگری را برای معنای [[ولایت]]، غیر از [[سلطه]] و [[حکومت]] از بین مى‌برد؛ زیرا هیچ یک از معانی دیگر [[ولایت]] نمى‌تواند فقط مخصوص [[خدا]] و [[رسول خدا]]{{صل}} و [[مؤمنان]] خاص که در رأس آنان [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} است، باشد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۸۳-۸۴</ref>.
===[[آیۀ تطهیر]]===
*این [[آیه]]، نصّی است بر [[امامت]] [[امامان]] اهل [[بیت]]{{عم}} که از میان آنان هنگام [[نزول]] این [[آیه]]، [[علی]] و [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} حاضر بودند. [[خدای تعالی]] مى‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«خداوند فقط مى‌‌خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت - به طور ویژه - دور کند و کاملاً شما را پاک سازد» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.
*این [[آیه]]، دال بر [[طهارت]] [[اهل  بیت]]{{عم}} از هرگونه [[پلیدی]] است، کلمه "رِجس" به معنای هر گونه [[پلیدی]] و [[معصیت]] [[خدای سبحان]] است؛ چه [[گناهان کبیره]] و چه صغیره. به سخن دیگر هر گونه [[پلیدی]] که باید از آن اجتناب کرد، "رجس" است. این معنا به [[گواهی]] لغت‌نامه‌ها [[قدر]] متیقن از کلمه "رجس" است. برای نمونه، [[ابن منظور]] مى‌نویسد: "رجس، [[پلیدی]] است و هر [[پلیدی]]، [[رجس]] است"<ref>{{عربی|الرِّجْسُ: القَذَر... و کلُّ قَذَر رِجْسٌ‌}}. لسان العرب؛ ج۶؛ ص۹۵.</ref>.
*در [[آیات]] دیگری از [[قرآن]] نیز این کلمه، به همین معنا آمده است؛ مانند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ}}<ref>«اى کسانى که ایمان آورده‌اید! شراب و قمار و بتها و ازلام، پلید و از عمل شیطان است» سوره مائده، آیه ۹۰.</ref>، {{متن قرآن|وَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ}}<ref>«و امّا آنها که در دل‌هایشان بیمارى است، پلیدى بر پلیدیشان افزوده» سوره توبه، آیه ۱۲۵.</ref>، {{متن قرآن|إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ}}<ref>«به جز اینکه مردار باشد، یا خونى که [از بدن حیوان] بیرون ریخته، یا گوشت خوک - که اینها همه رجس است» سوره انعام، آیه ۱۴۵.</ref>.
*خلاصه آنکه، [[قدر]] متیقن از معنای [[رجس]]، هر چیزی است که باید از آن اجتناب کرد و جای هیچ شکی نیست که [[معصیت خدا]]  چه صغیره و چه کبیره - از اموری است که باید از آن اجتناب شود و به همین [[دلیل]]، معنای [[طهارت]]  [[اهل بیت]]{{عم}} از [[رجس]]، [[تطهیر]] ایشان از هرگونه [[گناه صغیره]] و کبیره مى‌باشد. همه [[مسلمانان]] [[اتفاق نظر]] دارند و [[روایات]] نیز به [[تواتر]] [[تأیید]] مى‌کنند که این [[آیه]]، درباره [[رسول خدا]]{{صل}} و [[علی]] و [[فاطمه]] و [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} نازل شده است. به عنوان مثال، مسلم در صحیح در باب [[فضائل]] [[اهل  بیت]]{{عم}} و همچنین [[ترمذی]] در [[سنن]] و نیز دیگران [[نقل]] کرده‌اند که این [[آیه]]، در [[شأن]] ایشان است<ref>برای تفصیل ر.ک: معالم المدرستین؛ ج۱، ص۳۶۲ و باب «عصمت اهل بیت{{عم}}».</ref> و [[زنان پیامبر]]{{صل}} را شامل نمى‌شود.
*در [[روایت]] صحیح متواتری از [[ام سلمه]] [[نقل]] شده است که این [[آیه]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«خداوند فقط مى‌‌خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> در [[خانه]] من نازل شد و در منزل فقط هفت نفر حضور داشتند:[[جبرئیل]]، [[میکائیل]]، [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]]، [[حسین]]، و من کنار در [[خانه]] [[ایستاده]] بودم و به [[رسول خدا]]{{صل}} گفتم: ای [[رسول خدا]]! آیا من از [[اهل بیت]] تو نیستم؟ فرمود: "تو بر خیر هستی، تو از [[زنان]] پیامبری"<ref>مسند احمد؛ ج۶، ص۳۰۶.</ref>.
*اما دلالت این [[آیه]] بر [[امامت]] [[اهل  بیت]]{{عم}} چگونه است؟ چنانکه گفتیم مفاد [[آیه]] "پیمان من، به [[ستمکاران]] نمى‌رسد!" این است که [[عصمت]] [[شرط امامت]] است، و از طرفی [[عصمت]] هم جز از جانب [[خدا]] معلوم نمى‌شود، و دلیلی هم بر [[عصمت]] کسی وجود ندارد، مگر [[اهل  بیت]]{{عم}} که [[آیه تطهیر]] به وضوح دالّ بر [[عصمت]] ایشان است و در نتیجه بر [[امامت]] ایشان نیز دلالت مى‌کند.
*این مطلب، افزون بر سخنی است که در ذیل [[آیه]]: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر را» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> گفتیم و آن اینکه امر به [[اطاعت از رسول]] و اولیالامر با یک کلمه و یک صیغه  {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} آمده است<ref>در این آیه امر به اطاعت از خدا {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ}} امری مستقل است و امر به اطاعت از رسول و اولی الامر با تکرار دوباره فعل و با یک امر واحد بیان شده است: {{متن قرآن|أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}.</ref> به این معنا که همان وجوبی که برای [[اطاعت از رسول]]، [[ثابت]] است برای اولیالامر نیز ثابت است. از طرفی [[اطاعت از رسول]]، به طور مطلق [[واجب]] شده است و به تصریح [[قرآن کریم]]، هیچ حد و قیدی ندارد: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«آن‌چه را رسول خدا براى شما آورده، بگیرید [و اجرا کنید]، و از آن‌چه نهى کرده، خوددارى نمایید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«پس آنان که فرمان او را مخالفت مى‌‌کنند، باید بترسند از اینکه فتنه‌اى دامنشان را بگیرد، یا عذابى دردناک به آنها برسد» سوره نور، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}}<ref>«هر که از پیامبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرده است» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref>.
*و [[آیات]] بسیار دیگری که نشان مى‌دهد هر آنچه [[رسول خدا]]{{صل}} مى‌گوید [[وحی]] بوده و [[اطاعت]] از آن بر هر مؤمنی [[واجب]] است؛ زیرا او {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‌‌گوید، آن‌چه مى‌‌گوید چیزى جز وحى که بر او نازل شده نیست» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref>. پس "از [[رسول]] [[اطاعت]] کنید" یعنی، به طور مطلق در هر مسئله کوچک و بزرگی و در هر امری از او [[اطاعت]] کنید. چنین اطاعتی ممکن نیست برای کسی [[واجب]] شود جز برای [[معصوم]]، که هیچ [[گناه]] و خطایی در وجود [[مطهر]] او راه ندارد. بنابراین [[آیه]]: "اطاعت کنید [[پیامبر خدا]] و [[اولو الأمر]] را" دالّ بر این است که اولی الامر باید [[معصوم]] و از هرگونه [[پلیدی]] [[پاک]] باشد. از سوی دیگر، دلیلی بر [[عصمت]] کسی غیر از [[اهل  بیت]]{{عم}} وجود ندارد و [[آیه تطهیر]] هم بر [[عصمت]] و [[طهارت]] آنها از هر گونه [[پلیدی]] دلالت دارد. پس شکی باقی نمى‌ماند که ایشان، همان اولیالامری هستند که [[خدا]]، [[اطاعت]] از آنان را [[واجب]] و از [[مخالفت]] با آنان [[نهی]] کرده است<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۸۴-۸۷</ref>.
===آیۀ مودَّت===
*{{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: من هیچ پاداشى از شما برای رسالتم درخواست نمى‌‌کنم جز دوست داشتن نزدیکانم [اهل بیتم‌]» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>.
*این [[آیه]] نشان مى‌دهد که [[دوست داشتن]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[واجب]] بوده و [[خداوند متعال]] آن را [[اجر رسالت]] قرار داده است. اینکه [[دوست داشتن]] [[اهل بیت]]{{عم}} به عنوان [[پاداش]] [[رسالت پیامبر]]{{صل}} قرار داده شده است، بدین معناست که [[محبت]] اهل [[بیت]]{{عم}} در اهمیت، [[شأن]] و [[منزلت]]، با اصل [[رسالت]] [[برابری]] مى‌کند؛ زیرا [[اجر]] عمل باید در [[ارزش]] با اصل عمل معادل باشد و گرنه اجری ناعادلانه خواهد بود و از ساحت [[خدای متعال]] به دور است که برای مهمترین رخداد هستی، یعنی [[رسالت پیامبر]] اعظم{{صل}} [[اجر]] و پاداشی ناعادلانه قرار دهد. اگر در دیگر [[آیات قرآن]] نیز به نظر دقت و [[تأمل]] بنگریم، درخواهیم یافت که منظور از این [[اجر]] چیست. [[خدای سبحان]] در [[آیه]] دیگری فرموده است: {{متن قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا}}<ref>«بگو: من از شما [در برابر تبلیغ دین هیچ‌] پاداشى نمى‌‌خواهم، جز اینکه هر که بخواهد راهى به سوى پروردگارش بگیرد» سوره فرقان، آیه ۵۷.</ref>.
*این [[آیه]] تصریح مى‌کند: پاداشی که [[خداوند]] در مقابل [[رسالت]] پیامبرش{{صل}} [[واجب]] فرموده، چیزی نیست جز راهی به سوی [[پروردگار]]، و در [[آیه]] دیگری از [[قرآن کریم]] مى‌بینیم که [[قرآن]] نیز به "راه پروردگار" توصیف شده است: {{متن قرآن|إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا}}<ref>«بى‌تردید این [قرآن‌] مایه تذکر و پند است؛ پس هر کس بخواهد راهى به سوى پروردگارش [باتکیه‌براین‌قرآن‌] برگزیند» سوره مزمل، آیه ۱۹.</ref>.
*در نتیجه [[قرآن کریم]]، [[اهل بیت پیامبر]]{{عم}} را معادل [[قرآن]] قرار داده است و در واقع هر دو آنها "راهی به سوی [[پروردگار]] متعال" هستند؛ همانطور که [[رسول خدا]]{{صل}}، خود "راهی به سوی [[پروردگار]] متعال" است. [[خدای سبحان]] مى‌فرماید: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا}}<ref>«و [به خاطر آور] روزى را که ستم‌کار دست خود را [از شدّت حسرت] به دندان مى‌‌گزد و مى‌‌گوید: اى کاش با رسول [خدا] راهى برگزیده بودم! اى واى بر من، کاش فلان [شخص گمراه] را دوست خود انتخاب نکرده بودم! او مرا از یادآورى [حق] گمراه ساخت بعد از آن‌که حق برای من آشکار شده بود. و شیطان همیشه انسان را در لحظه‌های نیاز تنها مى‌‌گذارد» سوره فرقان، آیه ۲۷-۲۹.</ref>.
*از نکات جالب توجه در این [[آیه]] این است که [[قرآن]]، [[دوستی]] و [[محبت]] را [[تعیین]] کننده راهی که [[انسان]] در [[حیات دنیوی]] خویش برمى‌گزیند، معرفی مى‌کند. این [[آیات]]، [[حسرت]] و [[پشیمانی]] [[ظالم]] را از اینکه راهش را از [[رسول خدا]] جدا کرده است، حکایت مى‌کند و از این کار او (همراه نشدن با [[رسول]]) اینگونه تعبیر مى‌کند که او، دیگری را به عنوان [[دوست]] خود [[انتخاب]] کرده است. بنابراین [[دوستی]] غیر [[رسول خدا]]{{صل}}، در اینجا به این معنا است که [[ظالم]]، راه دیگری غیر از [[راه خدا]] و [[رسول]] [[برگزیده]] است. در نتیجه [[آیه]] دالّ بر این است که [[دوستی]] و [[مودت]]، به معنای [[پیروی]] از راه و [[تبعیت]] و اقتداست، و [[حسرت]] و [[پشیمانی]] [[ظالم]] در [[روز قیامت]] به [[دلیل]] اینکه به کسی غیر از [[رسول]] [[اقتدا]] کرده و او را به عنوان [[دوست]] و راه زیستن خویش [[برگزیده]]، پایان ندارد.
*در هر صورت این [[آیات]]، جای هیچ [[شک]] و شبه‌های باقی نمى‌گذارد که منظور از [[دوست داشتن]] [[نزدیکان]] [[رسول خدا]]{{صل}}، [[انتخاب]] آنان به عنوان راهی به سوی خداست؛ یعنی [[انسان]]، به ایشان [[اقتدا]] کرده و قدم به قدم و بی هیچ [[انحرافی]] پشت سر آنها حرکت کند و آنان را به عنوان امامی [[مطاع]] (که [[شأن]] آنان در [[وجوب اطاعت]] و [[اقتدا]]، مانند خود [[رسول خدا]]{{صل}} است) برگزیند و در تمامی [[اوامر و نواهی]] از ایشان [[تبعیت]] کامل داشته باشد.
*یکی از آیاتی که به اهل [[تدبّر]] کمک مى‌کند که مقصود [[قرآن]] از "ذوی القربی" را بفهمند، آیهای است که در [[روز غدیر]]، درباره [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} نازل شد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>«اى پیامبر! آن‌چه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر انجام ندهى پیام خدا را نرسانده‌اى، و خدا تو را از [آسیب و گزند] مردم نگه مى‌‌دارد» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>.
*طبق [[احادیث صحیح]] [[متواتر]]، این [[آیه]] در [[روز غدیر]] [[خم]] نازل شده و [[رسول خدا]]{{صل}} را امر مى‌کند که [[امامت]] [[حضرت علی]]{{ع}} را در حضور [[عامه]] [[مسلمانان]]، اعلام و [[ابلاغ]] نماید<ref>در ادامه درباره این آیه به تفصیل بیشتری سخن خواهیم گفت.</ref>. در این [[آیه]] [[خدای سبحان]]، [[ابلاغ]] [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} را مساوی با [[ابلاغ]] تمام [[رسالت الهی]] قرار داده است؛ چه اینکه [[آیه]] تأکید دارد که اگر [[رسول خدا]]{{صل}} [[امامت علی]]{{ع}} را [[تبلیغ]] نکند، [[رسالت]] [[خدای متعال]] را [[زمین]] نهاده است. چنانکه در آیۀ "مودت"{{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref> «بگو: من هیچ پاداشى از شما برای رسالتم درخواست نمى‌‌کنم جز دوست داشتن نزدیکانم اهل بیتم‌» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> و آیۀ "سبیل"{{متن قرآن|وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا * لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا}}<ref> «و به خاطر آور روزى را که ستم‌کار دست خود را از شدّت حسرت به دندان مى‌‌گزد و مى‌‌گوید: اى کاش با رسول خدا راهى برگزیده بودم! اى واى بر من، کاش فلان شخص گمراه را دوست خود انتخاب نکرده بودم! او مرا از یادآورى حق گمراه ساخت بعد از آن‌که حق برای من آشکار شده بود. و شیطان همیشه انسان را در لحظه‌های نیاز تنها مى‌‌گذارد» سوره فرقان، آیه ۲۷-۲۹.</ref>.
*[[دوستی]] [[اهل  بیت]]{{عم}} [[اجر رسالت]] [[رسول خدا]]{{صل}} و معادل آن و نیز راه رسیدن به [[خدای متعال]]، قرار داده شده است. پس [[دوستی]] آنان و [[راه خدا]]، یکی است؛ چنانکه [[دوستی]] با غیر ایشان، روی گرداندن از [[راه خدا]] و [[رسول]] و موجب [[حسرت]] و [[تأسف]] [[ظالم]] در [[روز قیامت]] است؛ حسرتی که دیگر سودی به حالش نمى‌بخشد.
*همچنین بنا بر [[روایات]] صحیح و [[متواتر]] نزد [[مسلمانان]] و [[اجماع]] علمای [[اسلام]]، ذوی القربی =[[نزدیکان]] [[پیامبر]]{{صل}}] عبارتاند از: [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}}. [[علامه امینی]] در کتاب [[شریف]] [[الغدیر]] مى‌نویسد:[[احمد]] در المناقب و [[ابن منذر]] و [[ابن ابی حاتم]] و [[طبرانی]] و [[ابن مردویه]] و واحدی و [[ثعلبی]] و [[ابونعیم]] و [[بغوی]]، در کتاب تفسیرش، و [[ابن مغازلی]] در المناقب، همگی به اسناد خودشان از [[ابن عباس]] [[نقل]] کرده‌اند: وقتی این [[آیه]] نازل شد، به [[پیامبر]]] گفتند: ای [[رسول خدا]]! این نزدیکانی که [[دوست داشتن]] آنان بر ما [[واجب]] شده چه کسانی هستند؟ فرمود: [[علی]]، [[فاطمه]] و دو پسرشان<ref>برای تفصیل بیشتر ر.ک: الغدیر؛ ج۲، ص۳۰۶ و بعد از آن.</ref>.
*شایان ذکر است که [[اجر]] مذکور در [[آیه]]، مثل اجرهایی که [[مردم]] در مقابل خدمات به یکدیگر مى‌دهند، نیست؛ بلکه این [[اجر]] به معنای نتیجه و ثمره است؛ چه اینکه [[اجر]] [[کشاورزی]] که کشت مى‌کند و باغبانی که درخت مى‌کارد و آن را [[رشد]] مى‌دهد، همان میوه و محصولی است که از آن کشت به دست مى‌آورد؛ در واقع نتیجه مورد [[انتظار]] از هر کوشش و عملی، [[اجر]] واقعی انجامدهنده آن است. [[اجر]] مذکور در [[آیه]]، نیز به این معناست، چنانکه معنای [[سبیل]] (راه) هم بر این مفهوم دلالت مى‌کند. بنابراین مقصود از [[اجر رسالت]] در آیۀ "مودت"{{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref> «بگو: من هیچ پاداشى از شما برای رسالتم درخواست نمى‌‌کنم جز دوست داشتن نزدیکانم [اهل بیتم‌]» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> این است: [[مؤمنان]]، [[دعوت]] [[رسول خدا]]{{صل}} را مبنی بر پیمودن [[راه خدا]] و [[ثبات]] قدم در آن، که فقط از رهگذر [[تبعیت]] و [[اطاعت از اهل بیت]]{{عم}} حاصل خواهد شد، [[اجابت]] کنند تا تلاش‌های [[رسول خدا]]{{صل}} ثمر دهد و به نتیجه برسد و [[عدل]]، در سراسر [[زمین]] برپا شده و [[هدایت الهی]] انتشار یابد، و وعده‌های [[خدای متعال]] محقق گردد؛ آنجا که فرمود: {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‌اند وعده مى‌‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روى زمین خواهد کرد» سوره نور، آیه ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«و اگر اهل شهرها و آبادی‌ها، ایمان مى‌‌آوردند و تقوا پیشه مى‌‌کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها مى‌‌گشودیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>، {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref>«او کسى است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین‌ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند» سوره توبه، آیه ۳۳.</ref>.
*این وعده‌ها و پیامدها، همگی ثمرات و نتایج زحمات و کوشش‌های [[رسول خدا]]{{صل}} در [[زندگی دنیوی]] است؛ اما ثمره [[رسالت]] او در [[آخرت]]، اینگونه خواهد بود: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا ذَلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ عَلِيمًا}}<ref>«و کسى که خدا و پیامبر را اطاعت کند، [در روز رستاخیز،] همنشین کسانى از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده و اینان نیک رفیقانى هستند، این موهبتى از ناحیه خداست. و کافى است که او، [از حالِ بندگان، و نیات و اعمالشان] آگاه است» سوره نساء، آیه ۶۹-۷۰.</ref>.
*از آنجا که سود و [[منافع]] این [[اجر]]، به خود [[مؤمنان]] بازمى‌گردد، نه به شخص [[رسول اکرم]]{{صل}}، [[قرآن]] تأکید مى‌کند که این [[اجر]]، از نوع پاداش‌هایی نیست که [[مردم]] به آن خو گرفته‌اند و [[منفعت]] آن به خود اجیر بازمى‌گردد. [[پیامبر]]{{صل}} برای [[رسالت]] خویش چنین اجری نمى‌خواهد: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو: در برابر این [رسالت و تبلیغ]، پاداشى از شما نمى‌‌طلبم، این [رسالت]، چیزى جز یک یادآورى براى جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۹۰.</ref>.
*همچنین [[خدای متعال]] برای [[تفسیر]] و توضیح این نوع [[اجر]] که [[رسول خدا]] از خواستن آن از [[مردم]] ابا کرده است، مى‌فرماید: {{متن قرآن|أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ}}<ref>«آیا تو از آنان پاداشى مى‌‌طلبى که در زیر بار گران آن قرار دارند؟!» سوره طور، آیه ۴۰.</ref>.
*[[منفعت]] این [[پاداش]] و [[اجر]] به خود [[مردم]] بازمى‌گردد که با پیمودن راه اهل [[بیت]] [[رسول خدا]] پس از [[رسول خدا]] [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]] خود را تضمین مى‌کنند<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۸۷-۹۲</ref>.
===[[آیۀ تبلیغ]]===
*{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>«اى پیامبر! آن‌چه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر انجام ندهى، پیام خدا را نرسانده‌اى. و خدا تو را از [آسیب و گزند] مردم نگه مى‌‌دارد» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>.
*در این [[آیه]]، [[خدا]] به [[رسول]] خود{{صل}} [[دستور]] مى‌دهد که [[امامت علی]]{{ع}} را [[تبلیغ]] و اعلام عمومی کند. متن [[آیه]]، خود [[شاهد]] [[نزول]] این [[آیه]] درباره [[امامت]] است؛ زیرا در اواخر [[عمر]] [[مبارک]] [[پیامبر]]{{صل}} نازل شده است؛ زمانیکه ایشان، [[دین خدا]] و [[احکام]] آن را به طور کامل [[ابلاغ]] کرده بود و هیچ یک از [[واجبات]] و [[احکام شریعت]] باقی نمانده بود مگر، مسئله [[امامت]]، که شخص [[رسول الله]]{{صل}} آن را نیز در مناسبت‌های خاصی که عامۀ [[مسلمانان]] در آن حضور نداشتند، اعلام کرده بود؛ لذا [[امر الهی]] مبنی بر عمومی کردن اعلام [[امامت علی]] و [[تبلیغ]] این مسئله برای عموم [[مسلمانان]]، نازل شد.
*قرائن واضحی وجود دارد که نشان مى‌دهد این [[آیه]] درباره [[امامت]] نازل شده است؛ از جمله تأکید [[الهی]] با عبارت "اگر انجام ندهى [[رسالت]] [[خدا]] را [[تبلیغ]] نکرده‌ای". این تأکید دلالت دارد که اهمیت [[ابلاغ]] [[امامت]]، با همۀ [[رسالت]] [[برابری]] مى‌کند؛ زیرا تحقق اهداف [[رسالت]]، در گرو [[امامت]] است، و اگر [[امامت]] نباشد، اهداف و مقاصد [[رسالت]] که از مهمترین آنها استقرار [[عدالت]] در سراسر [[گیتی]] است، محقق نمى‌شود.
*[[روایات]] صحیحی دربارۀ [[نزول]] این [[آیه]] در [[روز غدیر]]، و در [[شأن]] [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} به [[تواتر]] [[نقل]] شده است<ref>ر.ک: الغدیر: ج۱، ص۲۱۴ به بعد.</ref>. یکی از این [[روایات]]، روایتی است که [[سیوطی]] در الدرالمنثور<ref>الدر المنثور؛ ج۲، ص۳۹۸.</ref> و همچنین دیگران در سایر کتب، از ابن مسعود [[نقل]] کردهاند که گفت: در زمان [[رسول خدا]]{{صل}} [این [[آیه]] را] اینگونه قرائت مى‌کردیم: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}} -{{عربی|أن علیاً مولی المؤمنین}}- {{متن قرآن|وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>«اى پیامبر! آن‌چه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده  که علی مولای مؤمنین است را، ابلاغ کن و اگر انجام ندهى پیام خدا را نرسانده‌اى. و خدا تو را از [آسیب و گزند] مردم نگه مى‌‌دارد» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>.
*[[حافظ]] [[ابوجعفر محمد بن جریر طبری]] با اسناد خود در کتاب الولایة فی طریق [[حدیث]] [[الغدیر]] از [[زید بن ارقم]] [[نقل]] مى‌کند: وقتی [[پیامبر]]{{صل}} در بازگشت از [[حجةالوداع]]، در [[غدیر خم]]، هنگام ظهر و در هوای بسیار گرم، منزل کرد و [[دستور]] داد، چادرها را افراشتند و امر به [[نماز جماعت]] کرد، همگی جمع شدیم و [[حضرت]]، [[خطبه]] بلیغی خواند و سپس فرمود: "خدای تعالی بر من [این [[آیه]] را] نازل کرده است: اى [[پیامبر]]! آنچه از سوى پروردگارت [درباره [[ولایت]] و رهبرى على بن أبىطالب [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}] بر تو نازل شده، [[ابلاغ]] کن و اگر انجام ندهى [[پیام]] [[خدا]] را نرساندهاى. و [[خدا]] تو را از [آسیب و گزند] [[مردم]] نگه مى‌دارد. و [[جبرئیل]] از طرف پروردگارم به من امر کرده است که در این مکان بایستم و هر سفید و سیاهی را [از این امر] [[آگاه]] سازم که: [[علی بن ابیطالب]]، [[برادر]]، [[وصی]]، [[خلیفه]] و [[امام]] پس از من است. تا آنجا که فرمود: ای [[مردم]]! [بدانید که] [[خدا]] او را به عنوان ولی و [[امام]] شما منصّوب کرده است، و [[اطاعت]] از او را بر همگان [[واجب]] فرموده است. پس [[حکم]] او لازم الاجرا و [[کلام]] او نافذ است، هرکس با او [[مخالفت]] کند، [[ملعون]]، و هر که او را [[تصدیق]] نماید مرحوم است. بشنوید و [[اطاعت]] کنید که [[الله]]، مولای شما و [[علی]]، امامتان است و پس از او، [[امامت]] در [[فرزندان]] من از صلب اوست تا [[روز قیامت]]. حلالی نیست جز آنچه [[خدا]] و رسولش [[حلال]] کرده‌اند و حرامی نیست جز آنچه [[خدا]] و رسولش [[حرام]] کرده‌اند... [[محکمات]] [[قرآن]] را بشناسید و از [[متشابهات]] آن [[پیروی]] نکنید، و آن [[[متشابهات]]] را برای شما [[تفسیر]] نخواهد کرد مگر کسی که اکنون من دستش را گرفته‌ام و بازویش را بالا برده‌ام. و بدانید: هر که من مولای اویم، این [[علی]] [نیز] مولای اوست و [[موالات]] او از جانب خدای عزّوجلّ [[[واجب]] شده] است که این [[موالات]] را نازل فرمود. [[آگاه]] باشید که من [تکلیفم را] ادا کردم، [[آگاه]] باشید که من [[تبلیغ]] کردم، [[آگاه]] باشید که من به [[گوش ]][همگان] رساندم، [[آگاه]] باشید که من [این امر را] [[آشکار]] کردم، بعد از من [[امارت]] بر [[مؤمنان]] برای احدی غیر از او [[حلال]] نیست".
*سپس [[علی]] را آنقدر به طرف [[آسمان]] بلند کرد که پاهایش به زانوهای [[پیامبر]] رسید و گفت: "ای [[مردم]]! این [[[علی]]] [[برادر]] و [[وصی]] و دارنده [[علم]] من، و [[جانشین]] من در میان کسانی است که به من [[ایمان]] آوردهاند، و [[مفسر]] کتاب پروردگارم پس از من است و..."<ref>ر.ک: الغدیر؛ ج۱، ص۲۱۴-۲۱۶.</ref>.
*[[ابو اسحاق ثعلبی]] نیز در کتاب تفسیرش (الکبیر) در [[تفسیر]] [[سوره]] [[معراج]] [[نقل]] کرده است: "وقتی [[رسول خدا]] در [[غدیر خم]] بود، همه [[مردم]] را فراخواند، چون همگی جمع شدند، [[دست]] [[علی]] را گرفت و گفت: هر که من مولای اویم، این [[علی]] مولای اوست. این مسئله در همه جا انتشار یافت تا اینکه به [[گوش]] [[حارث بن نعمان فهری]] رسید. او سوار بر شترش شد و به محضر [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و شترش را خوابانید و از آن پیاده شد و به [[حضرت]] گفت: ای [[محمد]]! به ما امر کردی که [[شهادت]] بدهیم خدایی جز [[الله]] نیست و تو فرستاده او هستی، ما هم از تو قبول کردیم، [[امر]] کردی پنج بار [در روز] [[نماز]] بگزاریم، قبول کردیم، به [[زکات]] امر کردی، گردن نهادیم، [[دستور]] دادی [[رمضان]] را [[روزه]] بگیریم، پذیرفتیم، به [[حج]] امر کردی، قبول کردیم. سپس، از این [همه] [[راضی]] نشدی تا اینکه بازوان پسر عمویت را بالابُردی و او را بر ما [[برتری]] دادی و گفتی که هر کس من مولای اویم، [[علی]] هم مولای اوست؟! آیا این [اعلام [[جانشینی]] او] از طرف توست یا از طرف [[خدا]]؟ [[[حضرت]]] فرمود: به خدایی که خدایی جز او نیست، [[سوگند]] که این [امر] از جانب خداست. پس [[حارث]] به سوی مرکبش بازگشت و اینچنین مى‌گفت: خدایا اگر آنچه [[محمد]] مى‌گوید [[حق]] است، پس بر ما سنگی از [[آسمان]] فرو بفرست یا عذابی دردناک بر ما نازل کن. پس هنوز به مرکبش نرسیده بود که [[خدا]]، سنگی به سوی او فرو فرستاد که به سرش اصابت کرد و از مخرجش خارج شد و سپس [[خدای متعال]] این [[آیه]] را نازل نمود: تقاضا کنندهاى تقاضاى عذابى کرد که واقع شد. این [[عذاب]] مخصوص [[کافران]] است، و هیچ کس نمى‌تواند آن را دفع کند، از سوى [[خداوند]] ذى المعارج [خداوندى که فرشتگانش بر [[آسمانها]] [[صعود]] و [[عروج]] مى‌کنند]<ref>﴿{{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ * لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ * مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ}} «خواهنده‌ای عذابی رخ‌دهنده را خواست» سوره معارج، آیه ۱-۳.</ref>“<ref>این حدیث را علامه شبلنجی در کتاب «نور الابصار فی احوال علی» صفحه ۷۱ از ثعلبی نقل کرده است، حلبی نیز در جلد سوم «السیرة الحلبیة»، صفحه ۲۷۴ در ضمن روایات «حجة الوداع»، این روایت را نقل کرده است.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۹۳-۹۶</ref>.
==منابع==
==منابع==
* [[پرونده:11246.jpg|22px]] [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|'''امامت در قرآن''']]
* [[پرونده:11246.jpg|22px]] [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|'''امامت در قرآن''']]
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش