آثار اخلاقی و تربیتی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
آثار اخلاقی و تربیتی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۱۵
، ۱۲ ژوئن ۲۰۲۰جایگزینی متن - 'حیات' به 'حیات'
جز (جایگزینی متن - 'امامی' به 'امامی') |
جز (جایگزینی متن - 'حیات' به 'حیات') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
|} | |} | ||
*از شاخصهای اصلی [[حکومت مهدوی]]، [[تهذیب نفس]] و [[آراستگی]] به [[مکارم اخلاق]] است<ref>ر.ک. [[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]،[[ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر]]، ص ۲۶۵.</ref>. [[انسان]] با توجه به نیروی [[تفکر]] میتواند در مسیر رشد [[فکری]] و اخلاقی گام بردارد و با امدادهای [[الهی]] و وجود [[رهبری الهی]]، جهشی بسیار فراگیر داشته باشد<ref>ر.ک. [[عسکر دیرباز|دیرباز، عسکر]]، [[روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]، ص۱۱۸.</ref>. [[انتظار]] در بین جامعّ [[منتظر]]؛ [[فرهنگی]] ممتاز و بیبدیل میسازد که میتواند [[جامعه اسلامی]] را در راه [[پیشرفت]] و [[تکامل]] جلو ببرد<ref>ر.ک. [[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۲۰۰-۲۰۱.</ref>. جامعۀ [[منتظر]]، جامعهای [[اسلامی]] است و بزرگترین وجه تمایز آن از دیگر جامعهها، [[اخلاق]] [[نورانی]] [[اسلام]] است<ref>ر.ک. [[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۸۴-۸۸.</ref>. جامعۀ [[منتظر]]، برای هماهنگی با [[امام زمان]] {{ع}} در اهتمام به رعایت [[محاسن اخلاق]]، همۀ تلاش و کوشش خود را به کار میگیرد. در [[حدیثی]] از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: «هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران حضرت قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]] به [[پرهیزگاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] نماید»<ref>{{متن حدیث|"مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ"}}؛ غیبت نعمانی، ص۲۰۷.</ref>.<ref>ر.ک. نویسندگان، آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۳۴ ـ ۱۳۷؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ج۲، ص۲۴۲؛ [[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص۱۳۱-۱۳۲؛ [[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]،[[ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر]]، ص ۲۶۵؛ [[محمد مهدی گرجیان|گرجیان، محمد مهدی]]، [[تحلیل کارآمدی انتظار در حیات طیبه (مقاله)|تحلیل کارآمدی انتظار در حیات طیبه]]، ص ۲۲؛ [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۱، ص ۳۲۴.</ref> | *از شاخصهای اصلی [[حکومت مهدوی]]، [[تهذیب نفس]] و [[آراستگی]] به [[مکارم اخلاق]] است<ref>ر.ک. [[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]،[[ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر]]، ص ۲۶۵.</ref>. [[انسان]] با توجه به نیروی [[تفکر]] میتواند در مسیر رشد [[فکری]] و اخلاقی گام بردارد و با امدادهای [[الهی]] و وجود [[رهبری الهی]]، جهشی بسیار فراگیر داشته باشد<ref>ر.ک. [[عسکر دیرباز|دیرباز، عسکر]]، [[روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]، ص۱۱۸.</ref>. [[انتظار]] در بین جامعّ [[منتظر]]؛ [[فرهنگی]] ممتاز و بیبدیل میسازد که میتواند [[جامعه اسلامی]] را در راه [[پیشرفت]] و [[تکامل]] جلو ببرد<ref>ر.ک. [[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۲۰۰-۲۰۱.</ref>. جامعۀ [[منتظر]]، جامعهای [[اسلامی]] است و بزرگترین وجه تمایز آن از دیگر جامعهها، [[اخلاق]] [[نورانی]] [[اسلام]] است<ref>ر.ک. [[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۸۴-۸۸.</ref>. جامعۀ [[منتظر]]، برای هماهنگی با [[امام زمان]] {{ع}} در اهتمام به رعایت [[محاسن اخلاق]]، همۀ تلاش و کوشش خود را به کار میگیرد. در [[حدیثی]] از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: «هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران حضرت قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]] به [[پرهیزگاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] نماید»<ref>{{متن حدیث|"مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ"}}؛ غیبت نعمانی، ص۲۰۷.</ref>.<ref>ر.ک. نویسندگان، آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۳۴ ـ ۱۳۷؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ج۲، ص۲۴۲؛ [[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص۱۳۱-۱۳۲؛ [[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]،[[ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر]]، ص ۲۶۵؛ [[محمد مهدی گرجیان|گرجیان، محمد مهدی]]، [[تحلیل کارآمدی انتظار در [[حیات]] طیبه (مقاله)|تحلیل کارآمدی انتظار در [[حیات]] طیبه]]، ص ۲۲؛ [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۱، ص ۳۲۴.</ref> | ||
*برخی از آثار [[اخلاقی]] و [[تربیتی]] [[انتظار]] عبارتند از: | *برخی از آثار [[اخلاقی]] و [[تربیتی]] [[انتظار]] عبارتند از: | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
[[پرونده:Pic259.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالمجید زهادت]]]] | [[پرونده:Pic259.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالمجید زهادت]]]] | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«انسان در بُعد فردی هم به حیات روحی و روانی خود و کسب فضیلتهای [[اخلاقی]] روی میآورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی میپردازد تا نیروی کارآمد برای جبهه [[نور]] باشد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: کسی که [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]] باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، [[پرهیزگاری]] پیشه کند و به [[اخلاق نیکو]]، آراسته شود<ref>غیبة نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲.</ref>. | ::::::«انسان در بُعد فردی هم به [[حیات]] روحی و روانی خود و کسب فضیلتهای [[اخلاقی]] روی میآورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی میپردازد تا نیروی کارآمد برای جبهه [[نور]] باشد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: کسی که [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]] باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، [[پرهیزگاری]] پیشه کند و به [[اخلاق نیکو]]، آراسته شود<ref>غیبة نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
[[پرونده:Pic434.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[میرزا عباس مهدویفرد]]]] | [[پرونده:Pic434.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[میرزا عباس مهدویفرد]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[میرزا عباس مهدویفرد]]'''، در کتاب ''«[[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[میرزا عباس مهدویفرد]]'''، در کتاب ''«[[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[انسان]] [[منتظر]] باید به [[زیور]] [[عدالت]]، [[تقوی]] و [[پارسایی]] آراسته باشد، [[منتظران]] [[ظهور مهدی]] که در [[انتظار]] [[حکومت عدل جهانی]] به سر میبرند، باید پیوسته، نمونه [[عدل]] و عدلطلبی باشند. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی نمیرید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۲.</ref>. اگر فردی با اجتناب از [[معاصی]] و رعایت [[تقوای الهی]]، بتواند ملکه [[عدالت]] را در خود پدید آورد و با ایجاد [[تعادل]] در میان قوای نفسانی خود، ارکان حیات [[اخلاقی]] را در وجود خود نهادینه سازد، آنگاه میتواند در [[عصر ظهور]] که عصر استقرار [[عدل]] [[ناب]] و مطلق است خویشتن را با شرایط نوین [[تمدن]] [[توحیدی]] [[مهدوی]] هماهنگ سازد. در غیر این صورت هاضمه شخصیت فرد، [[قدرت]] جذب مؤلفههای [[فرهنگ]] [[عدالت]] محور [[دولت مهدی]]{{ع}} را نخواهد داشت»<ref>[[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص110-118.</ref>. | ::::::«[[انسان]] [[منتظر]] باید به [[زیور]] [[عدالت]]، [[تقوی]] و [[پارسایی]] آراسته باشد، [[منتظران]] [[ظهور مهدی]] که در [[انتظار]] [[حکومت عدل جهانی]] به سر میبرند، باید پیوسته، نمونه [[عدل]] و عدلطلبی باشند. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی نمیرید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۲.</ref>. اگر فردی با اجتناب از [[معاصی]] و رعایت [[تقوای الهی]]، بتواند ملکه [[عدالت]] را در خود پدید آورد و با ایجاد [[تعادل]] در میان قوای نفسانی خود، ارکان [[حیات]] [[اخلاقی]] را در وجود خود نهادینه سازد، آنگاه میتواند در [[عصر ظهور]] که عصر استقرار [[عدل]] [[ناب]] و مطلق است خویشتن را با شرایط نوین [[تمدن]] [[توحیدی]] [[مهدوی]] هماهنگ سازد. در غیر این صورت هاضمه شخصیت فرد، [[قدرت]] جذب مؤلفههای [[فرهنگ]] [[عدالت]] محور [[دولت مهدی]]{{ع}} را نخواهد داشت»<ref>[[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص110-118.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
[[پرونده:Pic627.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[مهدی علیزاده|علیزاده]]]] | [[پرونده:Pic627.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[مهدی علیزاده|علیزاده]]]] | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[مهدی علیزاده]]'''، در کتاب ''«[[نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)|نشانههای یار و چکامه انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[مهدی علیزاده]]'''، در کتاب ''«[[نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)|نشانههای یار و چکامه انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«فرد [[منتظر]] باید یک متدین [[راستین]] بوده، به زیور [[عدالت]]، [[تقوا]] و [[پارسایی]] آراسته باشد. پیرو واقعی و [[صدیق]] [[حضرت]] [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}} کسی است که [[رفتار]] و [[مکتب]] آن جناب را الگوی عملی خود قرار دهد. [[قیام]] مولا و تمامی زحمات [[جان]] فرسای ایشان و همه مجاهدتها و رشادتها و شهادتهای پدران بزرگوار وی {{عم}} در راه [[تربیت]] [[نفوس]] و پرورش دینداران واقعی بوده است. طبعاً [[انصار]] و [[یاران]] حضرتش که در این مهم وی را مدد میرسانند، با [[رهبر]] خود هم سنخی روحی و رفتاری خواهند داشت. منتظرانِ گوش به فرمانِ وی که در رکابش حاضر میشوند، عاملانِ به [[فرمان]] الهی: {{متن قرآن|اتَّقُواْ اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ}}<ref>آل عمران، ۱۰۲.</ref>؛ " "آنگونه که [[حق]] [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]] است، از [[خدا]] بپرهیزید" میباشند. نشانه بارز کسانی که در دوره [[غیبت]] [[امام مهدی|حجت قائم]] {{ع}} "[[انتظار]]" پیشه میکنند، به روشنی در [[کلام]] [[نبوی]] ذکر شده است. [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}}، در [[تجلیل]] از [[مقام]] شامخ "[[منتظران]] [[آخر الزمان]]" خطاب به [[صحابه]] فرمود: "شما [[اصحاب]] من هستید، لکن برادران من مردمی هستند که در [[آخرالزمان]] میآیند". آنگاه در [[مقام]] توصیف اوج [[مجاهدت]] و تدین ایشان میفرماید: {{متن حدیث| لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِيَّةً عَلَى دِينِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِي اللَّيْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ كَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الدُّجَى}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۴.</ref>؛ "هر یک از ایشان بیش از کسی که بر زجر [پوست کندن درخت خار با دست خالی در شب تاریک یا نگاهداری [[آتش]] سوزان چوب درخت تاغ در [[کف دست]] [[صبر]] میکند، در [[دینداری]] خود [[استقامت]] و [[پایداری]] میورزد. به [[راستی]] که آنان چراغهای [[هدایت]] در شبهای ظلمانی هستند". در [[اسلام]]، رابطه تنگاتنگی میان [[عدالت]] فردی و [[اجتماعی]] وجود دارد. از دیدگاه [[اسلام]]، پیدایش [[عدالت]] فراگیر [[اجتماعی]] در گرو تحقق [[عدالت]] فردی در آحاد [[جامعه]] است؛ این بدان معناست که برآیند [[تعادل]] مهرههای یک مجموعه به [[تعادل]] کل آن منتهی میشود. [[عدل]] مقابل [[ظلم]] است (به قول منطقیان این دو عدم و ملکهاند) کسی که [[ظالم]] باشد، [[عادل]] نیست و از آنجا که "ارتکاب [[معصیت]]" [[ظلم]] به [[نفس]] تلقی میشود، فرد گناهکار برای هر گونه [[ظلم]] [[اجتماعی]] [[آمادگی]] روانی لازم را خواهد داشت. زیرا معمولاً کسی که [[حقوق]] خودش را پاس نمیدارد، [[حقوق]] دیگران را نیز ارزشمند نمیشمرد. آنجا که حتی [[حس]] صیانت [[نفس]] هم نمیتواند جلودار خوی تجاوزگری و سرکشی حیوانی [[انسان]] باشد، اهرمهای کنترل این [[تعدی]] طلبی نسبت به دیگران، چندان کارآ نمینماید. براین اساس، رتبه "تحقق [[عدالت]] فردی" بر "ایجاد [[عدالت اجتماعی]]" مقدم است؛ یعنی حصول "[[عدالت]] أنفسی" پیش نیاز وصول به "[[عدالت]] آفاقی" است. از اینرو، اگر فردی با اجتناب از [[معاصی]] و رعایت پروای الهی، بتواند ملکه [[عدالت]] را در خود پدید آورد و با ایجاد [[تعادل]] در میان قوای نفسانی خود، ارکان حیات [[اخلاقی]] را در وجود خود نهادینه سازد، آنگاه میتواند در عصر [[ظهور]] که عصر استقرار [[عدل]] [[ناب]] و مطلق است، خویشتن را با شرایط نوین [[تمدن]] توحیدی [[مهدوی]] هماهنگ کند؛ اما در غیر این صورت، هاضمه شخصیت فرد، [[قدرت]] جذب مؤلفههای فرهنگِ عدالتمحور [[دولت کریمه]] را نخواهد داشت. طبعاً چنین شخصی با شرایط و ملاکهای جدید هماهنگ نمیشود و این تعارض در پایانْ وی را به بن بست میکشاند. نمونه تاریخی چنین شرایطی را در زمان [[حکومت]] نورانی [[علوی]] میتوان یافت. [[حضرت]] از آغاز امر میدانست که [[نفوس]] غیر مهذب و [[تربیت]] نشده که از ملکه [[عدالت]] فاصله گرفته بودند، [[عدالت]] وی را بر نمیتابند، از اینرو از پذیرش [[خلافت]] سرباز زد تا آنجا که [[حجت]] را بر آنان تمام کرد، و پس از استقرار [[حکومت]] وَلَوی همان شد که مولا پیشبینی فرمود؛ یعنی بسیاری از کسانی که او را بر [[حق]] میدانستند و قلبشان با او بود، بر وی [[شمشیر]] کشیدند و سرانجام فرق [[عدالت]] در محراب [[عبادت]] شکافت؛ {{متن حدیث| قُتِلَ فِي مِحْرَابِهِ لِشدة عدله }}. باری هر کس بخواهد در شمار [[منتظران حقیقی]] آن "عدلِ مُنتظر" باشد، باید [[پارسایی]] پیشه کند<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴.</ref> و متخلق به [[مکارم اخلاق]] گردد<ref>پیشین، بر پایه روایتی از امام جعفربن محمد الصادق {{عم}}.</ref> و به معنای دقیق کلمه، انسانی مکتبی باشد»<ref>[[مهدی علیزاده|علیزاده، مهدی]]، [[نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)|نشانههای یار و چکامه انتظار]]، ص۷۹-۹۰</ref>. | ::::::«فرد [[منتظر]] باید یک متدین [[راستین]] بوده، به زیور [[عدالت]]، [[تقوا]] و [[پارسایی]] آراسته باشد. پیرو واقعی و [[صدیق]] [[حضرت]] [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}} کسی است که [[رفتار]] و [[مکتب]] آن جناب را الگوی عملی خود قرار دهد. [[قیام]] مولا و تمامی زحمات [[جان]] فرسای ایشان و همه مجاهدتها و رشادتها و شهادتهای پدران بزرگوار وی {{عم}} در راه [[تربیت]] [[نفوس]] و پرورش دینداران واقعی بوده است. طبعاً [[انصار]] و [[یاران]] حضرتش که در این مهم وی را مدد میرسانند، با [[رهبر]] خود هم سنخی روحی و رفتاری خواهند داشت. منتظرانِ گوش به فرمانِ وی که در رکابش حاضر میشوند، عاملانِ به [[فرمان]] الهی: {{متن قرآن|اتَّقُواْ اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ}}<ref>آل عمران، ۱۰۲.</ref>؛ " "آنگونه که [[حق]] [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]] است، از [[خدا]] بپرهیزید" میباشند. نشانه بارز کسانی که در دوره [[غیبت]] [[امام مهدی|حجت قائم]] {{ع}} "[[انتظار]]" پیشه میکنند، به روشنی در [[کلام]] [[نبوی]] ذکر شده است. [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}}، در [[تجلیل]] از [[مقام]] شامخ "[[منتظران]] [[آخر الزمان]]" خطاب به [[صحابه]] فرمود: "شما [[اصحاب]] من هستید، لکن برادران من مردمی هستند که در [[آخرالزمان]] میآیند". آنگاه در [[مقام]] توصیف اوج [[مجاهدت]] و تدین ایشان میفرماید: {{متن حدیث| لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِيَّةً عَلَى دِينِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِي اللَّيْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ كَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الدُّجَى}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۴.</ref>؛ "هر یک از ایشان بیش از کسی که بر زجر [پوست کندن درخت خار با دست خالی در شب تاریک یا نگاهداری [[آتش]] سوزان چوب درخت تاغ در [[کف دست]] [[صبر]] میکند، در [[دینداری]] خود [[استقامت]] و [[پایداری]] میورزد. به [[راستی]] که آنان چراغهای [[هدایت]] در شبهای ظلمانی هستند". در [[اسلام]]، رابطه تنگاتنگی میان [[عدالت]] فردی و [[اجتماعی]] وجود دارد. از دیدگاه [[اسلام]]، پیدایش [[عدالت]] فراگیر [[اجتماعی]] در گرو تحقق [[عدالت]] فردی در آحاد [[جامعه]] است؛ این بدان معناست که برآیند [[تعادل]] مهرههای یک مجموعه به [[تعادل]] کل آن منتهی میشود. [[عدل]] مقابل [[ظلم]] است (به قول منطقیان این دو عدم و ملکهاند) کسی که [[ظالم]] باشد، [[عادل]] نیست و از آنجا که "ارتکاب [[معصیت]]" [[ظلم]] به [[نفس]] تلقی میشود، فرد گناهکار برای هر گونه [[ظلم]] [[اجتماعی]] [[آمادگی]] روانی لازم را خواهد داشت. زیرا معمولاً کسی که [[حقوق]] خودش را پاس نمیدارد، [[حقوق]] دیگران را نیز ارزشمند نمیشمرد. آنجا که حتی [[حس]] صیانت [[نفس]] هم نمیتواند جلودار خوی تجاوزگری و سرکشی حیوانی [[انسان]] باشد، اهرمهای کنترل این [[تعدی]] طلبی نسبت به دیگران، چندان کارآ نمینماید. براین اساس، رتبه "تحقق [[عدالت]] فردی" بر "ایجاد [[عدالت اجتماعی]]" مقدم است؛ یعنی حصول "[[عدالت]] أنفسی" پیش نیاز وصول به "[[عدالت]] آفاقی" است. از اینرو، اگر فردی با اجتناب از [[معاصی]] و رعایت پروای الهی، بتواند ملکه [[عدالت]] را در خود پدید آورد و با ایجاد [[تعادل]] در میان قوای نفسانی خود، ارکان [[حیات]] [[اخلاقی]] را در وجود خود نهادینه سازد، آنگاه میتواند در عصر [[ظهور]] که عصر استقرار [[عدل]] [[ناب]] و مطلق است، خویشتن را با شرایط نوین [[تمدن]] توحیدی [[مهدوی]] هماهنگ کند؛ اما در غیر این صورت، هاضمه شخصیت فرد، [[قدرت]] جذب مؤلفههای فرهنگِ عدالتمحور [[دولت کریمه]] را نخواهد داشت. طبعاً چنین شخصی با شرایط و ملاکهای جدید هماهنگ نمیشود و این تعارض در پایانْ وی را به بن بست میکشاند. نمونه تاریخی چنین شرایطی را در زمان [[حکومت]] نورانی [[علوی]] میتوان یافت. [[حضرت]] از آغاز امر میدانست که [[نفوس]] غیر مهذب و [[تربیت]] نشده که از ملکه [[عدالت]] فاصله گرفته بودند، [[عدالت]] وی را بر نمیتابند، از اینرو از پذیرش [[خلافت]] سرباز زد تا آنجا که [[حجت]] را بر آنان تمام کرد، و پس از استقرار [[حکومت]] وَلَوی همان شد که مولا پیشبینی فرمود؛ یعنی بسیاری از کسانی که او را بر [[حق]] میدانستند و قلبشان با او بود، بر وی [[شمشیر]] کشیدند و سرانجام فرق [[عدالت]] در محراب [[عبادت]] شکافت؛ {{متن حدیث| قُتِلَ فِي مِحْرَابِهِ لِشدة عدله }}. باری هر کس بخواهد در شمار [[منتظران حقیقی]] آن "عدلِ مُنتظر" باشد، باید [[پارسایی]] پیشه کند<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴.</ref> و متخلق به [[مکارم اخلاق]] گردد<ref>پیشین، بر پایه روایتی از امام جعفربن محمد الصادق {{عم}}.</ref> و به معنای دقیق کلمه، انسانی مکتبی باشد»<ref>[[مهدی علیزاده|علیزاده، مهدی]]، [[نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)|نشانههای یار و چکامه انتظار]]، ص۷۹-۹۰</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
[[پرونده:11192.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عسکر دیرباز|دیرباز]]]] | [[پرونده:11192.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عسکر دیرباز|دیرباز]]]] | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عسکر دیرباز ]]'''، در مقاله ''«[[روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عسکر دیرباز ]]'''، در مقاله ''«[[روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[انسان]] با توجه به نیروی [[تفکر]] و [[توانایی]] نگهداری و انتقال تجربهها همواره میتواند در مسیر رشد [[فکری]] و تعالی [[معنوی]] و اخلاقی گام بردارد و گاه این طی طریق، جهشی و باشتاب باشد. با این حال، به [[دلیل]] ظرفیتهای بسیار فراوان انسانی میتوان توقع داشت روزگاری بیابد که با توجه به فراهم بودن زمینه، با امدادهای [[الهی]] و وجود [[رهبری الهی]]، این تعالی، جهشی بسیار فراگیر داشته باشد، بهطوری که نه تنها معادل رشد تمام دورههای [[تاریخ]] [[بشر]] باشد، بلکه آنگونه که در [[احادیث]] آمده<ref>{{متن حدیث| الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ فَلَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْيَوْمِ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً}} (منتخب الانوار، ص۲۰۱؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۶).</ref>، تعالی معنوی و [[عقلی]] بشر در آن روزگار، چندین برابر کل رشد [[بشر]] در دوران حیات خود شود. شاید [[ضرورت]] عینیت یافتن این تعالی همان تجلّی اسماء و [[صفات الهی]] باشد. همانگونه که هستی، جلوهای از تجلیات اوست، این جلوه -در مورد [[انسان]] -قبل از مرحله [[قیامت]] کبرا میتواند در حد استعداد ممکنات ظهور و بروز تامّی بیابد. در [[انتظار]] این وضعیت به سر بردن، خود عاملی است برای تلاش مضاعف در جهت رسیدن به آن. ارتقای [[عقلانیت]]، [[حکمت]] و [[معرفت]]، بسط و کمال [[علم]]، توسعه دیانت، [[معنویت]] و [[اخلاق]] از جمله شاخصهای [[جامعه موعود]] است<ref>{{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ أَكْمَلَ بِهَا أَخْلَاقَهُمْ}} (الخرائج و الجرائج، ج۲، ص۸۴۱، ح۷۱؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۳۶). {{متن حدیث|تُؤْتَوْنَ الْحِكْمَةَ فِي زَمَانِهِ}} (الغیبة للحجة، ص۲۳۸، ح۳۰؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۵۲).</ref>»<ref>[[عسکر دیرباز|دیرباز، عسکر]]، [[روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]، ص۱۱۸.</ref>. | ::::::«[[انسان]] با توجه به نیروی [[تفکر]] و [[توانایی]] نگهداری و انتقال تجربهها همواره میتواند در مسیر رشد [[فکری]] و تعالی [[معنوی]] و اخلاقی گام بردارد و گاه این طی طریق، جهشی و باشتاب باشد. با این حال، به [[دلیل]] ظرفیتهای بسیار فراوان انسانی میتوان توقع داشت روزگاری بیابد که با توجه به فراهم بودن زمینه، با امدادهای [[الهی]] و وجود [[رهبری الهی]]، این تعالی، جهشی بسیار فراگیر داشته باشد، بهطوری که نه تنها معادل رشد تمام دورههای [[تاریخ]] [[بشر]] باشد، بلکه آنگونه که در [[احادیث]] آمده<ref>{{متن حدیث| الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ فَلَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْيَوْمِ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً}} (منتخب الانوار، ص۲۰۱؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۶).</ref>، تعالی معنوی و [[عقلی]] بشر در آن روزگار، چندین برابر کل رشد [[بشر]] در دوران [[حیات]] خود شود. شاید [[ضرورت]] عینیت یافتن این تعالی همان تجلّی اسماء و [[صفات الهی]] باشد. همانگونه که هستی، جلوهای از تجلیات اوست، این جلوه -در مورد [[انسان]] -قبل از مرحله [[قیامت]] کبرا میتواند در حد استعداد ممکنات ظهور و بروز تامّی بیابد. در [[انتظار]] این وضعیت به سر بردن، خود عاملی است برای تلاش مضاعف در جهت رسیدن به آن. ارتقای [[عقلانیت]]، [[حکمت]] و [[معرفت]]، بسط و کمال [[علم]]، توسعه دیانت، [[معنویت]] و [[اخلاق]] از جمله شاخصهای [[جامعه موعود]] است<ref>{{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ أَكْمَلَ بِهَا أَخْلَاقَهُمْ}} (الخرائج و الجرائج، ج۲، ص۸۴۱، ح۷۱؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۳۶). {{متن حدیث|تُؤْتَوْنَ الْحِكْمَةَ فِي زَمَانِهِ}} (الغیبة للحجة، ص۲۳۸، ح۳۰؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۵۲).</ref>»<ref>[[عسکر دیرباز|دیرباز، عسکر]]، [[روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]، ص۱۱۸.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
::::::[[ورع]]، نهایت [[خویشتنداری]] در مقابل [[گناه]]، حتی نسبت به مواردی است که حلیت و [[حرمت]] چیزی روشن نباشد. از آنجا که [[اعمال]] [[شیعه]]، به ظاهر منتسب به [[امام]] [[معصوم]] و [[حجت خدا]] است، [[امام]] [[معصوم]] هم از [[شیعیان]] خود [[انتظار]] [[اعمال]] [[خالص]] دارد و از [[اعمال]] [[ناپسند]] یارانش به شدت رنجیده و ناراحت میشود. | ::::::[[ورع]]، نهایت [[خویشتنداری]] در مقابل [[گناه]]، حتی نسبت به مواردی است که حلیت و [[حرمت]] چیزی روشن نباشد. از آنجا که [[اعمال]] [[شیعه]]، به ظاهر منتسب به [[امام]] [[معصوم]] و [[حجت خدا]] است، [[امام]] [[معصوم]] هم از [[شیعیان]] خود [[انتظار]] [[اعمال]] [[خالص]] دارد و از [[اعمال]] [[ناپسند]] یارانش به شدت رنجیده و ناراحت میشود. | ||
::::::وجود [[مقدس]] [[علی]] {{ع}}، وقتی شنید: استاندارش [[عثمان بن حنیف انصاری]] در [[شهر بصره]] در [[مجلسی]] شرکت کرده است که [[صاحبان قدرت]] و [[ثروت]] در آن حضور دارد و از اقشار [[فقیر]] [[جامعه]] کسی در آن مجلس [[دعوت]] نیست، [[جان]] [[علی]] {{ع}} [[آتش]] گرفت و [[نامه]] عتابآمیز برای فرماندارش نوشت:{{متن حدیث| أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، تهران، نشر آموزش انقلاب،۱۳۷۲، نامه ۴۵.</ref>. | ::::::وجود [[مقدس]] [[علی]] {{ع}}، وقتی شنید: استاندارش [[عثمان بن حنیف انصاری]] در [[شهر بصره]] در [[مجلسی]] شرکت کرده است که [[صاحبان قدرت]] و [[ثروت]] در آن حضور دارد و از اقشار [[فقیر]] [[جامعه]] کسی در آن مجلس [[دعوت]] نیست، [[جان]] [[علی]] {{ع}} [[آتش]] گرفت و [[نامه]] عتابآمیز برای فرماندارش نوشت:{{متن حدیث| أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، تهران، نشر آموزش انقلاب،۱۳۷۲، نامه ۴۵.</ref>. | ||
::::::در این [[نامه]] دو مطلب مهم مطرح شده است: یکی، ضروت وجود و نقش | ::::::در این [[نامه]] دو مطلب مهم مطرح شده است: یکی، ضروت وجود و نقش [[حیات]]ی [[امام]] در [[جامعه]] و دیگری، [[ساده زیستی]] و [[قناعت]] پیروان. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: البته شما مثل [[علی]] نمیتوانید [[زندگی]] کنید؛ اما [[رهبر]] و پیشوای خود را با ورع، [[اجتهاد]]، [[پاکدامنی]] و محکمکاری [[یاری]] کنید. فرق میان [[اجتهاد]] و [[ورع]] را [[امام صادق]] {{ع}} این گونه بیان کرده است: {{متن حدیث| أَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنُوبَ}}<ref>باقر مجلسی، همان، ج۷، ص۳۵.</ref>. | ||
::::::پس [[حضرت مهدی]]{{ع}} از [[شیعیان]]، [[انتظار]] [[اعمال صالح]] و [[زندگی پاک]] دارد»<ref>[[ابراهیم کوثری|کوثری، ابراهیم]]، [[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص 13-14.</ref>. | ::::::پس [[حضرت مهدی]]{{ع}} از [[شیعیان]]، [[انتظار]] [[اعمال صالح]] و [[زندگی پاک]] دارد»<ref>[[ابراهیم کوثری|کوثری، ابراهیم]]، [[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص 13-14.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
{{جمع شدن|۱۳. حجت الاسلام و المسلمین گرجیان؛}} | {{جمع شدن|۱۳. حجت الاسلام و المسلمین گرجیان؛}} | ||
[[پرونده:11429.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد مهدی گرجیان]]]] | [[پرونده:11429.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد مهدی گرجیان]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد مهدی گرجیان]]'''، در مقاله ''«[[تحلیل کارآمدی انتظار در حیات طیبه (مقاله)|تحلیل کارآمدی انتظار در حیات طیبه]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد مهدی گرجیان]]'''، در مقاله ''«[[تحلیل کارآمدی انتظار در [[حیات]] طیبه (مقاله)|تحلیل کارآمدی انتظار در [[حیات]] طیبه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«یکی از [[نتایج انتظار]] مثبت و فعال، [[جهاد]] با نفس برای کسب [[ارزشهای اخلاقی]]، [[دوری از گناهان]] و رسیدن به حیات مؤمنانه و در واقع تلاش برای کسب رتبه [[عبودیت]] است. از [[امام صادق]]{{ع}} چنین [[نقل]] شده است: {{متن حدیث| مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا}}؛ هرکس آرزو دارد از [[اصحاب حضرت قائم]]{{ع}} باشد؛ پس باید [[منتظر]] بوده و به تقوا عمل کند و [[محاسن اخلاق]] را پیشه خود سازد. چنین شخصی [[منتظر]] است و اگر بمیرد و بعد از موتش قائم [[قیام]] کند، اجر کسی را دارد که او را [[درک]] کرده است. پس تلاش کنید و [[منتظر]] باشید<ref>ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبه، محقق: علی اکبرغفاری، ص۲۰۰.</ref>. [[منتظران]] برای رسیدن به درجاتی از ایمان که با [[روح]] الاهی تأیید شده و رتبهای [[شایسته]] برای کسب حیات [[جدید]] و مخصوص [[مؤمنان]] است (که همان [[طیبه]] [[توحیدی]] است)؛ [[نیازمند]] [[خودسازی]] و پالایش [[معنوی]] هستند. [[امام صادق]]{{ع}} در بیان ویژگیهای یاران [[مهدی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث| وَ أَنَّ مِنْ دِينِهِمُ الْوَرَعَ وَ الْعِفَّةَ وَ الصِّدْقَ وَ الصَّلَاحَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ أَدَاءَ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ طُولَ السُّجُودِ وَ الْقِيَامَ بِاللَّيْلِ وَ اجْتِنَابَ الْمَحَارِمِ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ وَ حُسْنَ الصُّحْبَةِ وَ حُسْنَ الْجِوَارِ وَ بَذْلَ الْمَعْرُوفِ وَ كَفَّ الْأَذَى وَ بَسْطَ الْوَجْهِ وَ النَّصِيحَةَ وَ الرَّحْمَةَ لِلْمُؤْمِنِينَ}}؛ و از [[آیین]] ایشان [= [[منتظران]]] است: [[تقوا]] و [[ورع]]، [[صدق]]، درستی و تلاش، [[ادای امانت]] به [[نیکوکار]] و [[بدکار]]، طولانی کردن سجدهها، [[قیام]] و شب زندهداری، دوری از [[گناهان]] و [[محارم]] و [[انتظار فرج]] با [[صبر]]، [[حسن]] [[دوستی]] و [[حسن]] [[همسایگی]]، بخشش و نشر نیکیها، خودداری از [[زشتیها]] و پلیدیها، [[خوشرویی]]، نصیحت، و رحمت و دلسوزی نسبت به [[مؤمنان]]<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج۱۰، ص۳۶۱.</ref>. در این [[احادیث]] گهربار، ویژگی [[منتظران]]، عمل به [[ارزشهای اخلاقی]] و [[دوری از گناهان]] دانسته شده است. [[جهاد]] با [[نفس]] و هواهای آن، درجه وجودی | ::::::«یکی از [[نتایج انتظار]] مثبت و فعال، [[جهاد]] با نفس برای کسب [[ارزشهای اخلاقی]]، [[دوری از گناهان]] و رسیدن به [[حیات]] مؤمنانه و در واقع تلاش برای کسب رتبه [[عبودیت]] است. از [[امام صادق]]{{ع}} چنین [[نقل]] شده است: {{متن حدیث| مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا}}؛ هرکس آرزو دارد از [[اصحاب حضرت قائم]]{{ع}} باشد؛ پس باید [[منتظر]] بوده و به تقوا عمل کند و [[محاسن اخلاق]] را پیشه خود سازد. چنین شخصی [[منتظر]] است و اگر بمیرد و بعد از موتش قائم [[قیام]] کند، اجر کسی را دارد که او را [[درک]] کرده است. پس تلاش کنید و [[منتظر]] باشید<ref>ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبه، محقق: علی اکبرغفاری، ص۲۰۰.</ref>. [[منتظران]] برای رسیدن به درجاتی از ایمان که با [[روح]] الاهی تأیید شده و رتبهای [[شایسته]] برای کسب [[حیات]] [[جدید]] و مخصوص [[مؤمنان]] است (که همان [[طیبه]] [[توحیدی]] است)؛ [[نیازمند]] [[خودسازی]] و پالایش [[معنوی]] هستند. [[امام صادق]]{{ع}} در بیان ویژگیهای یاران [[مهدی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث| وَ أَنَّ مِنْ دِينِهِمُ الْوَرَعَ وَ الْعِفَّةَ وَ الصِّدْقَ وَ الصَّلَاحَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ أَدَاءَ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ طُولَ السُّجُودِ وَ الْقِيَامَ بِاللَّيْلِ وَ اجْتِنَابَ الْمَحَارِمِ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ وَ حُسْنَ الصُّحْبَةِ وَ حُسْنَ الْجِوَارِ وَ بَذْلَ الْمَعْرُوفِ وَ كَفَّ الْأَذَى وَ بَسْطَ الْوَجْهِ وَ النَّصِيحَةَ وَ الرَّحْمَةَ لِلْمُؤْمِنِينَ}}؛ و از [[آیین]] ایشان [= [[منتظران]]] است: [[تقوا]] و [[ورع]]، [[صدق]]، درستی و تلاش، [[ادای امانت]] به [[نیکوکار]] و [[بدکار]]، طولانی کردن سجدهها، [[قیام]] و شب زندهداری، دوری از [[گناهان]] و [[محارم]] و [[انتظار فرج]] با [[صبر]]، [[حسن]] [[دوستی]] و [[حسن]] [[همسایگی]]، بخشش و نشر نیکیها، خودداری از [[زشتیها]] و پلیدیها، [[خوشرویی]]، نصیحت، و رحمت و دلسوزی نسبت به [[مؤمنان]]<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج۱۰، ص۳۶۱.</ref>. در این [[احادیث]] گهربار، ویژگی [[منتظران]]، عمل به [[ارزشهای اخلاقی]] و [[دوری از گناهان]] دانسته شده است. [[جهاد]] با [[نفس]] و هواهای آن، درجه وجودی [[حیات]] معنوی و اختیاری [[مؤمنان]] را اشتداد بخشیده و یکی از لوازم تحقق [[[[حیات]] طیبه]] است. مؤمنانی که به چنین [[حیات]]ی رسیدهاند، آمادگی وصول به درجات بالاتری از این نوع [[حیات]] را دارند که در [[زمان قیام]] و [[ظهور]] امامشان به وقوع خواهد پیوست؛ [[حیات]]ی مؤمنانه سرشار از [[عبودیت]] و همسو با [[اجرای احکام]] و [[عدالت]] الاهی که [[انسانها]] را به [[قرب]] پروردگارشان میرساند؛ [[حیات]]ی آگاهانه که با قدرت [[ایمان]] و [[اراده]] اثرگذار در اعمال فرد پدید آمده است»<ref>[[محمد مهدی گرجیان|گرجیان، محمد مهدی]]، [[تحلیل کارآمدی انتظار در [[حیات]] طیبه (مقاله)|تحلیل کارآمدی انتظار در [[حیات]] طیبه]]، ص ۲۲.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||