پرش به محتوا

نص بر ائمه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۰
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
*قرائن واضحی وجود دارد که نشان مى‌دهد این [[آیه]] درباره [[امامت]] نازل شده است؛ از جمله تأکید [[الهی]] با عبارت "اگر انجام ندهى [[رسالت]] [[خدا]] را [[تبلیغ]] نکرده‌ای". این تأکید دلالت دارد که اهمیت [[ابلاغ]] [[امامت]]، با همۀ [[رسالت]] [[برابری]] مى‌کند؛ زیرا تحقق اهداف [[رسالت]]، در گرو [[امامت]] است، و اگر [[امامت]] نباشد، اهداف و مقاصد [[رسالت]] که از مهمترین آنها استقرار [[عدالت]] در سراسر [[گیتی]] است، محقق نمى‌شود.
*قرائن واضحی وجود دارد که نشان مى‌دهد این [[آیه]] درباره [[امامت]] نازل شده است؛ از جمله تأکید [[الهی]] با عبارت "اگر انجام ندهى [[رسالت]] [[خدا]] را [[تبلیغ]] نکرده‌ای". این تأکید دلالت دارد که اهمیت [[ابلاغ]] [[امامت]]، با همۀ [[رسالت]] [[برابری]] مى‌کند؛ زیرا تحقق اهداف [[رسالت]]، در گرو [[امامت]] است، و اگر [[امامت]] نباشد، اهداف و مقاصد [[رسالت]] که از مهمترین آنها استقرار [[عدالت]] در سراسر [[گیتی]] است، محقق نمى‌شود.
*[[روایات]] صحیحی دربارۀ [[نزول]] این [[آیه]] در [[روز غدیر]]، و در [[شأن]] [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} به [[تواتر]] [[نقل]] شده است<ref>ر.ک: الغدیر: ج۱، ص۲۱۴ به بعد.</ref>. یکی از این [[روایات]]، روایتی است که [[سیوطی]] در الدرالمنثور<ref>الدر المنثور؛ ج۲، ص۳۹۸.</ref> و همچنین دیگران در سایر کتب، از ابن مسعود [[نقل]] کردهاند که گفت: در زمان [[رسول خدا]]{{صل}} این [[آیه]] را اینگونه قرائت مى‌کردیم: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}} -{{عربی|أن علیاً مولی المؤمنین}}- {{متن قرآن|وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>«اى پیامبر! آن‌چه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده  که علی مولای مؤمنین است را، ابلاغ کن و اگر انجام ندهى پیام خدا را نرسانده‌اى. و خدا تو را از [آسیب و گزند] مردم نگه مى‌‌دارد» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>.
*[[روایات]] صحیحی دربارۀ [[نزول]] این [[آیه]] در [[روز غدیر]]، و در [[شأن]] [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} به [[تواتر]] [[نقل]] شده است<ref>ر.ک: الغدیر: ج۱، ص۲۱۴ به بعد.</ref>. یکی از این [[روایات]]، روایتی است که [[سیوطی]] در الدرالمنثور<ref>الدر المنثور؛ ج۲، ص۳۹۸.</ref> و همچنین دیگران در سایر کتب، از ابن مسعود [[نقل]] کردهاند که گفت: در زمان [[رسول خدا]]{{صل}} این [[آیه]] را اینگونه قرائت مى‌کردیم: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}} -{{عربی|أن علیاً مولی المؤمنین}}- {{متن قرآن|وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>«اى پیامبر! آن‌چه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده  که علی مولای مؤمنین است را، ابلاغ کن و اگر انجام ندهى پیام خدا را نرسانده‌اى. و خدا تو را از [آسیب و گزند] مردم نگه مى‌‌دارد» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>.
*[[حافظ]] [[ابوجعفر محمد بن جریر طبری]] با اسناد خود در کتاب [[الولایة فی طریق حدیث الغدیر (کتاب)|الولایة فی طریق حدیث الغدیر]] از [[زید بن ارقم]] [[نقل]] مى‌کند: وقتی [[پیامبر]]{{صل}} در بازگشت از [[حجةالوداع]]، در [[غدیر خم]]، هنگام ظهر و در هوای بسیار گرم، منزل کرد و [[دستور]] داد، چادرها را افراشتند و امر به [[نماز جماعت]] کرد، همگی جمع شدیم و [[حضرت]]، [[خطبه]] بلیغی خواند و سپس فرمود: "خدای تعالی بر من [این [[آیه]] را] نازل کرده است: اى [[پیامبر]]! آنچه از سوى پروردگارت [درباره [[ولایت]] و رهبرى على بن أبىطالب [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}] بر تو نازل شده، [[ابلاغ]] کن و اگر انجام ندهى [[پیام]] [[خدا]] را نرساندهاى. و [[خدا]] تو را از [آسیب و گزند] [[مردم]] نگه مى‌دارد. و [[جبرئیل]] از طرف پروردگارم به من امر کرده است که در این مکان بایستم و هر سفید و سیاهی را [از این امر] [[آگاه]] سازم که: [[علی بن ابیطالب]]، [[برادر]]، [[وصی]]، [[خلیفه]] و [[امام]] پس از من است. تا آنجا که فرمود: ای [[مردم]]! [بدانید که] [[خدا]] او را به عنوان ولی و [[امام]] شما منصّوب کرده است، و [[اطاعت]] از او را بر همگان [[واجب]] فرموده است. پس [[حکم]] او لازم الاجرا و [[کلام]] او نافذ است، هرکس با او [[مخالفت]] کند، [[ملعون]]، و هر که او را [[تصدیق]] نماید مرحوم است. بشنوید و [[اطاعت]] کنید که [[الله]]، مولای شما و [[علی]]، امامتان است و پس از او، [[امامت]] در [[فرزندان]] من از صلب اوست تا [[روز قیامت]]. حلالی نیست جز آنچه [[خدا]] و رسولش [[حلال]] کرده‌اند و حرامی نیست جز آنچه [[خدا]] و رسولش [[حرام]] کرده‌اند... [[محکمات]] [[قرآن]] را بشناسید و از [[متشابهات]] آن [[پیروی]] نکنید، و آن [[[متشابهات]]] را برای شما [[تفسیر]] نخواهد کرد مگر کسی که اکنون من دستش را گرفته‌ام و بازویش را بالا برده‌ام. و بدانید: هر که من مولای اویم، این [[علی]] [نیز] مولای اوست و [[موالات]] او از جانب خدای عزّوجلّ [[[واجب]] شده] است که این [[موالات]] را نازل فرمود. [[آگاه]] باشید که من [تکلیفم را] ادا کردم، [[آگاه]] باشید که من [[تبلیغ]] کردم، [[آگاه]] باشید که من به [[گوش ]][همگان] رساندم، [[آگاه]] باشید که من [این امر را] [[آشکار]] کردم، بعد از من [[امارت]] بر [[مؤمنان]] برای احدی غیر از او [[حلال]] نیست".
*[[حافظ]] [[ابوجعفر محمد بن جریر طبری]] با اسناد خود در کتاب [[الولایة فی طریق حدیث الغدیر (کتاب)|الولایة فی طریق حدیث الغدیر]] از [[زید بن ارقم]] [[نقل]] مى‌کند: وقتی [[پیامبر]]{{صل}} در بازگشت از [[حجةالوداع]]، در [[غدیر خم]]، هنگام ظهر و در هوای بسیار گرم، منزل کرد و [[دستور]] داد، چادرها را افراشتند و امر به [[نماز جماعت]] کرد، همگی جمع شدیم و [[حضرت]]، [[خطبه]] بلیغی خواند و سپس فرمود: "خدای تعالی بر من این [[آیه]] را نازل کرده است: اى [[پیامبر]]! آنچه از سوى پروردگارت [درباره [[ولایت]] و رهبرى [[علی بن ابی طالب]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}] بر تو نازل شده، [[ابلاغ]] کن و اگر انجام ندهى [[پیام]] [[خدا]] را نرسانده‌اى. و [[خدا]] تو را از آسیب و گزند [[مردم]] نگه مى‌دارد. و [[جبرئیل]] از طرف پروردگارم به من امر کرده است که در این مکان بایستم و هر سفید و سیاهی را [از این امر] [[آگاه]] سازم که: [[علی بن ابی طالب]]، [[برادر]]، [[وصی]]، [[خلیفه]] و [[امام]] پس از من است. تا آنجا که فرمود: ای [[مردم]]! بدانید که [[خدا]] او را به عنوان ولی و [[امام]] شما منصّوب کرده است، و [[اطاعت]] از او را بر همگان [[واجب]] فرموده است. پس [[حکم]] او لازم الاجرا و [[کلام]] او نافذ است، هرکس با او [[مخالفت]] کند، [[ملعون]]، و هر که او را [[تصدیق]] نماید مرحوم است. بشنوید و [[اطاعت]] کنید که [[الله]]، مولای شما و [[علی]]، امامتان است و پس از او، [[امامت]] در [[فرزندان]] من از صلب اوست تا [[روز قیامت]]. حلالی نیست جز آنچه [[خدا]] و رسولش [[حلال]] کرده‌اند و حرامی نیست جز آنچه [[خدا]] و رسولش [[حرام]] کرده‌اند... [[محکمات]] [[قرآن]] را بشناسید و از [[متشابهات]] آن [[پیروی]] نکنید، و آن [[متشابهات]] را برای شما [[تفسیر]] نخواهد کرد مگر کسی که اکنون من دستش را گرفته‌ام و بازویش را بالا برده‌ام. و بدانید: هر که من مولای اویم، این [[علی]] [نیز] مولای اوست و [[موالات]] او از جانب خدای عزّوجلّ [[واجب]] شده است که این [[موالات]] را نازل فرمود. [[آگاه]] باشید که من تکلیف‌ام را ادا کردم، [[آگاه]] باشید که من [[تبلیغ]] کردم، [[آگاه]] باشید که من به [[گوش ]] همگان رساندم، [[آگاه]] باشید که من این امر را [[آشکار]] کردم، بعد از من [[امارت]] بر [[مؤمنان]] برای احدی غیر از او [[حلال]] نیست".
*سپس [[علی]] را آنقدر به طرف [[آسمان]] بلند کرد که پاهایش به زانوهای [[پیامبر]] رسید و گفت: "ای [[مردم]]! این [[[علی]]] [[برادر]] و [[وصی]] و دارنده [[علم]] من، و [[جانشین]] من در میان کسانی است که به من [[ایمان]] آوردهاند، و [[مفسر]] کتاب پروردگارم پس از من است و..."<ref>ر.ک: الغدیر؛ ج۱، ص۲۱۴-۲۱۶.</ref>.
*سپس [[علی]] را آنقدر به طرف [[آسمان]] بلند کرد که پاهایش به زانوهای [[پیامبر]] رسید و گفت: "ای [[مردم]]! این [[علی]] [[برادر]] و [[وصی]] و دارنده [[علم]] من، و [[جانشین]] من در میان کسانی است که به من [[ایمان]] آوردهاند، و [[مفسر]] کتاب پروردگارم پس از من است و..."<ref>ر.ک: الغدیر؛ ج۱، ص۲۱۴-۲۱۶.</ref>.
*[[ابو اسحاق ثعلبی]] نیز در کتاب تفسیرش (الکبیر) در [[تفسیر]] [[سوره]] [[معراج]] [[نقل]] کرده است: "وقتی [[رسول خدا]] در [[غدیر خم]] بود، همه [[مردم]] را فراخواند، چون همگی جمع شدند، [[دست]] [[علی]] را گرفت و گفت: هر که من مولای اویم، این [[علی]] مولای اوست. این مسئله در همه جا انتشار یافت تا اینکه به [[گوش]] [[حارث بن نعمان فهری]] رسید. او سوار بر شترش شد و به محضر [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و شترش را خوابانید و از آن پیاده شد و به [[حضرت]] گفت: ای [[محمد]]! به ما امر کردی که [[شهادت]] بدهیم خدایی جز [[الله]] نیست و تو فرستاده او هستی، ما هم از تو قبول کردیم، [[امر]] کردی پنج بار [در روز] [[نماز]] بگزاریم، قبول کردیم، به [[زکات]] امر کردی، گردن نهادیم، [[دستور]] دادی [[رمضان]] را [[روزه]] بگیریم، پذیرفتیم، به [[حج]] امر کردی، قبول کردیم. سپس، از این [همه] [[راضی]] نشدی تا اینکه بازوان پسر عمویت را بالابُردی و او را بر ما [[برتری]] دادی و گفتی که هر کس من مولای اویم، [[علی]] هم مولای اوست؟! آیا این [اعلام [[جانشینی]] او] از طرف توست یا از طرف [[خدا]]؟ [[[حضرت]]] فرمود: به خدایی که خدایی جز او نیست، [[سوگند]] که این [امر] از جانب خداست. پس [[حارث]] به سوی مرکبش بازگشت و اینچنین مى‌گفت: خدایا اگر آنچه [[محمد]] مى‌گوید [[حق]] است، پس بر ما سنگی از [[آسمان]] فرو بفرست یا عذابی دردناک بر ما نازل کن. پس هنوز به مرکبش نرسیده بود که [[خدا]]، سنگی به سوی او فرو فرستاد که به سرش اصابت کرد و از مخرجش خارج شد و سپس [[خدای متعال]] این [[آیه]] را نازل نمود: تقاضا کنندهاى تقاضاى عذابى کرد که واقع شد. این [[عذاب]] مخصوص [[کافران]] است، و هیچ کس نمى‌تواند آن را دفع کند، از سوى [[خداوند]] ذى المعارج [خداوندى که فرشتگانش بر [[آسمانها]] [[صعود]] و [[عروج]] مى‌کنند]<ref>﴿{{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ * لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ * مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ}} «خواهنده‌ای عذابی رخ‌دهنده را خواست» سوره معارج، آیه ۱-۳.</ref><ref>این حدیث را علامه شبلنجی در کتاب «نور الابصار فی احوال علی» صفحه ۷۱ از ثعلبی نقل کرده است، حلبی نیز در جلد سوم «السیرة الحلبیة»، صفحه ۲۷۴ در ضمن روایات «حجة الوداع»، این روایت را نقل کرده است.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۹۳-۹۶</ref>.
*[[ابو اسحاق ثعلبی]] نیز در کتاب تفسیرش (الکبیر) در [[تفسیر]] [[سوره]] [[معراج]] [[نقل]] کرده است: "وقتی [[رسول خدا]] در [[غدیر خم]] بود، همه [[مردم]] را فراخواند، چون همگی جمع شدند، [[دست]] [[علی]] را گرفت و گفت: هر که من مولای اویم، این [[علی]] مولای اوست. این مسئله در همه جا انتشار یافت تا اینکه به [[گوش]] [[حارث بن نعمان فهری]] رسید. او سوار بر شترش شد و به محضر [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و شترش را خوابانید و از آن پیاده شد و به [[حضرت]] گفت: ای [[محمد]]! به ما امر کردی که [[شهادت]] بدهیم خدایی جز [[الله]] نیست و تو فرستاده او هستی، ما هم از تو قبول کردیم، [[امر]] کردی پنج بار در روز [[نماز]] بگزاریم، قبول کردیم، به [[زکات]] امر کردی، گردن نهادیم، [[دستور]] دادی [[رمضان]] را [[روزه]] بگیریم، پذیرفتیم، به [[حج]] امر کردی، قبول کردیم. سپس، از این همه [[راضی]] نشدی تا اینکه بازوان پسر عمویت را بالابُردی و او را بر ما [[برتری]] دادی و گفتی که هر کس من مولای اویم، [[علی]] هم مولای اوست؟! آیا این اعلام [[جانشینی]] او از طرف توست یا از طرف [[خدا]]؟ [[حضرت]] فرمود: به خدایی که خدایی جز او نیست، [[سوگند]] که این امر از جانب خداست. پس [[حارث]] به سوی مرکبش بازگشت و اینچنین مى‌گفت: خدایا اگر آنچه [[محمد]] مى‌گوید [[حق]] است، پس بر ما سنگی از [[آسمان]] فرو بفرست یا عذابی دردناک بر ما نازل کن. پس هنوز به مرکبش نرسیده بود که [[خدا]]، سنگی به سوی او فرو فرستاد که به سرش اصابت کرد و از مخرجش خارج شد و سپس [[خدای متعال]] این [[آیه]] را نازل نمود: تقاضا کنندهاى تقاضاى عذابى کرد که واقع شد. این [[عذاب]] مخصوص [[کافران]] است، و هیچ کس نمى‌تواند آن را دفع کند، از سوى [[خداوند]] ذى المعارج [خداوندى که فرشتگانش بر [[آسمانها]] [[صعود]] و [[عروج]] مى‌کنند<ref>{{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ}} «خواهنده‌ای عذابی رخ‌دهنده را خواست» سوره معارج، آیه ۱-۳.</ref><ref>این حدیث را علامه شبلنجی در کتاب «نور الابصار فی احوال علی» صفحه ۷۱ از ثعلبی نقل کرده است، حلبی نیز در جلد سوم «السیرة الحلبیة»، صفحه ۲۷۴ در ضمن روایات «حجة الوداع»، این روایت را نقل کرده است.</ref><ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۹۳-۹۶</ref>.


===[[آیات شهادت]]===
===[[آیات شهادت]]===
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش