پرش به محتوا

خوش‌خلقی در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - ' ]]' به ' [['
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ' [[')
خط ۱۱: خط ۱۱:
==مقدمه==
==مقدمه==
*در [[احادیث اهل بیت]]{{صل}}، [[حُسن خُلق]]، گاه به معنای [[خوش برخوردی]] به کار می‌رودمانند [[سخن پیامبر]]{{صل}}: "[[بهترین]] شما، خوش‌خوترین شماست؛ آنان که اُنس می‌گیرند و با آنها اُنس گرفته می‌شود"<ref>{{متن حدیث|خِيَارُكُمْ أَحَاسِنُكُمْ أَخْلَاقاً الَّذِينَ يَأْلِفُونَ وَ يُؤْلَفُونَ}}؛ تحف العقول، ص۴۵.</ref>. و گاه به معنای مکارم [[اخلاقی]] که در همه روابط میان‌ فردی و عرصه‌های [[اخلاقی]] نمود می‌یابدمانند سخن [[پیامبر خدا]]{{صل}}: "[[تفسیر]] [[خوش‌خویی]]، این است: به هر چه از [[دنیا]] به او برسد، [[راضی]] است و اگر چیزی به او نرسد، ناراضی نمی‌شود"<ref>{{ متن حدیث| إِنَّمَا تفسیر حُسْنُ الْخُلُقِ‌: مَا أَصَابَ الدُّنْيا يَرْضَى وَ إِنْ لَمْ یصبه لم یسخط}}</ref> و نیز سخن [[امام علی]]{{ع}}: "[[خوش‌خویی]] در سه چیز است: [[پرهیز از حرام‌ها]]، طلب [روزی] [[حلال]]، و توسعه بر [[خانواده]]"<ref>{{متن حدیث|حُسْنُ الْخُلُقِ فِي ثَلَاثٍ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ طَلَبُ الْحَلَالِ وَ التَّوَسُّعُ عَلَى الْعِيَالِ}}؛ ر.ک: میزان الحکمه، ج۳، ص۴۸۰ (اخلاق / معنای حسن خلق).</ref>. از این رو هنگامی که از [[حسن خلق]] [[پیامبر]]{{صل}} یاد می‌کنیم، شاید تصوّر شود که تنها از [[گشاده‌رویی]] و خوش‌رویی ایشان سخن می‌گوییم، در حالی که مقصود ما معنای فراگیر آن است.
*در [[احادیث اهل بیت]]{{صل}}، [[حُسن خُلق]]، گاه به معنای [[خوش برخوردی]] به کار می‌رودمانند [[سخن پیامبر]]{{صل}}: "[[بهترین]] شما، خوش‌خوترین شماست؛ آنان که اُنس می‌گیرند و با آنها اُنس گرفته می‌شود"<ref>{{متن حدیث|خِيَارُكُمْ أَحَاسِنُكُمْ أَخْلَاقاً الَّذِينَ يَأْلِفُونَ وَ يُؤْلَفُونَ}}؛ تحف العقول، ص۴۵.</ref>. و گاه به معنای مکارم [[اخلاقی]] که در همه روابط میان‌ فردی و عرصه‌های [[اخلاقی]] نمود می‌یابدمانند سخن [[پیامبر خدا]]{{صل}}: "[[تفسیر]] [[خوش‌خویی]]، این است: به هر چه از [[دنیا]] به او برسد، [[راضی]] است و اگر چیزی به او نرسد، ناراضی نمی‌شود"<ref>{{ متن حدیث| إِنَّمَا تفسیر حُسْنُ الْخُلُقِ‌: مَا أَصَابَ الدُّنْيا يَرْضَى وَ إِنْ لَمْ یصبه لم یسخط}}</ref> و نیز سخن [[امام علی]]{{ع}}: "[[خوش‌خویی]] در سه چیز است: [[پرهیز از حرام‌ها]]، طلب [روزی] [[حلال]]، و توسعه بر [[خانواده]]"<ref>{{متن حدیث|حُسْنُ الْخُلُقِ فِي ثَلَاثٍ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ طَلَبُ الْحَلَالِ وَ التَّوَسُّعُ عَلَى الْعِيَالِ}}؛ ر.ک: میزان الحکمه، ج۳، ص۴۸۰ (اخلاق / معنای حسن خلق).</ref>. از این رو هنگامی که از [[حسن خلق]] [[پیامبر]]{{صل}} یاد می‌کنیم، شاید تصوّر شود که تنها از [[گشاده‌رویی]] و خوش‌رویی ایشان سخن می‌گوییم، در حالی که مقصود ما معنای فراگیر آن است.
*[[گشاده‌رویی]] – به ویژه اگر همیشگی باشد و در عرصه‌های دشوار و صحنه‌های تیره و تار [[زندگی]] رنگ نبازد- خود از بزرگ‌ترین [[صفات ]][[آدمی]] است، امّا [[گشاده‌رویی]] تنها می‌‌تواند بخش کوچکی از [[حسن خلق]] [[پیامبر]]{{صل}} را نشان دهد که [[خدای متعال]] آن را بزرگ خوانده است؛ اشاره است به [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>"و به راستی تو را خویی است سترگ" سوره قلم، آیه ۴.</ref>؛ خلق بزرگی که حاصل [[تربیت]] و [[ادب]] [[قرآنی]] و [[الهی]] است<ref>[[امام علی]]{{ع}} درباره این سخن [[خدای متعال]] {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}"و به راستی تو را خویی است سترگ" سوره قلم، آیه ۴. می‌فرماید: [[خوی]] بزرگ، همان [[ادب]] و [[تربیت]] [[قرآنی]] است {{متن حدیث|الْإِمَامُ عَلَىٌّ{{ع}} –فِي قَوْلِهِ تَعَالَى‌: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} الْخُلْقُ الْعَظِيمُ أَدَبُ الْقُرآنِ}}؛ المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۵، ص۳۴۶؛ تفسیر القرطبی، ج۱۸، ص۲۲۷؛ البحر المحیط، ج۸، ص۳۰۳، کلاهما نحوه.</ref>. و از [[دل]] [[دین]] بزرگ و گسترده [[اسلام]] با همه ارزش‌های [[عالی]] و والایش بر آمده است<ref>به [[نقل]] از [[ابو جارود]]، درباره [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}"و به راستی تو را خویی است سترگ" سوره قلم، آیه ۴. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "آن [[خوی]] بزرگ، [[اسلام]] است". و [[روایت]] شده است که [[خوی]] بزرگ، همان [[دین]] بزرگ است {{متن حدیث|مَعَانِی الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنِ الْإِمَامِ الْبَاقِرِ{{ع}}: فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} قَالَ هُوَ الْإِسْلَامُ. وَ رُوِيَ أَنَّ الْخُلُقَ الْعَظِيمَ هُوَ الدِّينُ الْعَظِيمُ‌}}؛ معانی الأخبار، ص۱۸۸، ح۱؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۷۵؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۰۰، کلاهما من دون إسناد إلی أحدٍ من أهل البیت{{عم}}؛ بحار الأنوار، ج۷۱، ص۳۸۲، ح۱۷؛ تفسیر الطبری، ج۱۴، الجزء ۲۹، ص۱۸؛ تفسیر القرطبی، ج۱۸، ص۲۲۷ من دون إسناد إلی أحدٍ من أهل البیت{{عم}} و لیس فیه "الإسلام".</ref>. با توجه به این نکته آیا می‌توان همه نیکی‌های [[اخلاقی]] را در یک صفت به نام [[گشاده‌رویی]] یا خوش‌رویی خلاصه نمود؟ آیا ممکن است همه مکارم [[اخلاقی]] جلوه یافته در [[روابط اجتماعی]] و [[انسانی]] [[پیامبر]]{{صل}} را که برخاسته از ارزش‌های [[عقلی]]، [[فطری]] و [[دینی]] است، با یک صفت به نام [[گشاده‌رویی]] یا خوش‌خوبی نمایاند؟!
*[[گشاده‌رویی]] – به ویژه اگر همیشگی باشد و در عرصه‌های دشوار و صحنه‌های تیره و تار [[زندگی]] رنگ نبازد- خود از بزرگ‌ترین [[صفات]] [[آدمی]] است، امّا [[گشاده‌رویی]] تنها می‌‌تواند بخش کوچکی از [[حسن خلق]] [[پیامبر]]{{صل}} را نشان دهد که [[خدای متعال]] آن را بزرگ خوانده است؛ اشاره است به [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>"و به راستی تو را خویی است سترگ" سوره قلم، آیه ۴.</ref>؛ خلق بزرگی که حاصل [[تربیت]] و [[ادب]] [[قرآنی]] و [[الهی]] است<ref>[[امام علی]]{{ع}} درباره این سخن [[خدای متعال]] {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}"و به راستی تو را خویی است سترگ" سوره قلم، آیه ۴. می‌فرماید: [[خوی]] بزرگ، همان [[ادب]] و [[تربیت]] [[قرآنی]] است {{متن حدیث|الْإِمَامُ عَلَىٌّ{{ع}} –فِي قَوْلِهِ تَعَالَى‌: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} الْخُلْقُ الْعَظِيمُ أَدَبُ الْقُرآنِ}}؛ المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۵، ص۳۴۶؛ تفسیر القرطبی، ج۱۸، ص۲۲۷؛ البحر المحیط، ج۸، ص۳۰۳، کلاهما نحوه.</ref>. و از [[دل]] [[دین]] بزرگ و گسترده [[اسلام]] با همه ارزش‌های [[عالی]] و والایش بر آمده است<ref>به [[نقل]] از [[ابو جارود]]، درباره [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}"و به راستی تو را خویی است سترگ" سوره قلم، آیه ۴. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "آن [[خوی]] بزرگ، [[اسلام]] است". و [[روایت]] شده است که [[خوی]] بزرگ، همان [[دین]] بزرگ است {{متن حدیث|مَعَانِی الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنِ الْإِمَامِ الْبَاقِرِ{{ع}}: فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} قَالَ هُوَ الْإِسْلَامُ. وَ رُوِيَ أَنَّ الْخُلُقَ الْعَظِيمَ هُوَ الدِّينُ الْعَظِيمُ‌}}؛ معانی الأخبار، ص۱۸۸، ح۱؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۷۵؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۰۰، کلاهما من دون إسناد إلی أحدٍ من أهل البیت{{عم}}؛ بحار الأنوار، ج۷۱، ص۳۸۲، ح۱۷؛ تفسیر الطبری، ج۱۴، الجزء ۲۹، ص۱۸؛ تفسیر القرطبی، ج۱۸، ص۲۲۷ من دون إسناد إلی أحدٍ من أهل البیت{{عم}} و لیس فیه "الإسلام".</ref>. با توجه به این نکته آیا می‌توان همه نیکی‌های [[اخلاقی]] را در یک صفت به نام [[گشاده‌رویی]] یا خوش‌رویی خلاصه نمود؟ آیا ممکن است همه مکارم [[اخلاقی]] جلوه یافته در [[روابط اجتماعی]] و [[انسانی]] [[پیامبر]]{{صل}} را که برخاسته از ارزش‌های [[عقلی]]، [[فطری]] و [[دینی]] است، با یک صفت به نام [[گشاده‌رویی]] یا خوش‌خوبی نمایاند؟!
*آیا می‌توان کسی که [[روح‌القدس]] را به [[تعلیم]] و [[مراقبت]] او گماشته‌اند<ref>[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: [[خداوند]] عزَّوجلّ پیامبرش را [[تربیت]] کرد و [[نیکو]] تربیتش کرد و چون [[ادب]] و [[تربیت]] او را به کمال رساند، فرمود: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. آن گاه، کار [[دین]] و [[امّت]] را به او واگذار کرد تا [[بندگان]] او را [[تربیت]] و اداره کند. پس فرمود: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا}} آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید؛ سوره حشر، آیه:۷. [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[استوار]] و [[هدایت]] شده و [[توفیق]] یافته بود و به وسیله "[[روح القدس]]" [[تأیید]] می‌شد. در هیچ امری از امور [[اداری]] [[مردم]]، دچار [[لغزش]] و [[خطا]] نمی‌شد، که [[تربیت]] شده [[خدا]] بود {{متن حدیث|الْإِمَامُ الصَّادِقُ{{ع}}: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ فَأَحْسَنَ أَدَبَهُ فَلَمَّا أَكْمَلَ لَهُ الْأَدَبَ قَالَ- {{متن قرآن|إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} ثُمَّ فَوَّضَ إِلَيْهِ أَمْرَ الدِّينِ وَ الْأُمَّةِ لِيَسُوسَ عِبَادَهُ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}} وَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ مُسَدَّداً مُوَفَّقاً مُؤَيَّداً بِرُوحِ الْقُدُسِ لَا يَزِلُّ وَ لَا يُخْطِئُ فِي شَيْ‌ءٍ مِمَّا يَسُوسُ بِهِ الْخَلْقَ فَتَأَدَّبَ بِآدَابِ اللَّهِ}}؛ الکافی، ج۱، ص۲۶۶، ح۴؛ منتقی الجمان، ج۱، ص۳۷۶، کلاهما عن فضیل بن یسار، بحارالأنوار، ج۱۷، ص۴، ح۳.</ref> و [[اخلاق]] نیکوی همه [[پیامبران]] را در وجود او تنیده‌اند و تمام اوصاف فرستادگان [[الهی]] را در او سرشته‌اند<ref>[[امام صادق]]{{ع}} در [[سخنرانی]] ویژه‌ای که حالات [[پیامبر]]{{صل}} را در آن [[بیان]] فرمود: وارسته‌ای بی‌مانند بود و [[هاشمی]] تباری بی‌همتا، و مکّی زاده‌ای که هم‌تراز نداشت. خصلتش [[حیا]] بود و سرشتش سخا. بر [[ارزش‌ها]] و خوی‌های [[پیامبری]]، سرشته، و اوصاف و خردمندی‌های [[رسالت]] در وجودش نهاده شده بود{{متن حدیث|الْإِمَامُ الصَّادِقُ{{ع}}- فِي خُطْبَةٍ لَهُ خَاصَّةً يَذْكُرُ فِيهَا حَالَ النَّبِيِّ -: مُهَذَّبٌ لَا يُدَانَى هَاشِمِيٌّ لَا يُوَازَى أَبْطَحِيٌّ لَا يُسَامَى شِيمَتُهُ الْحَيَاءُ وَ طَبِيعَتُهُ السَّخَاءُ مَجْبُولٌ عَلَى أَوْقَارِ النُّبُوَّةِ وَ أَخْلَاقِهَا مَطْبُوعٌ عَلَى أَوْصَافِ الرِّسَالَةِ وَ أَحْلَامِهَا}}؛ الکافی، ج۱، ص۴۴۴، ح۱۷، عن اسحاق بن غالب؛ بحارالأنوار، ج۱۶، ص۳۶۹، ح۸۰.</ref> به [[خوش خلقی]] ستود و چیزی جز معنای فراگیر و گسترده "[[حسن خلق]]" در همه عرصه‌های آن، مقصود داشت؟! و آیا پس از [[مدح]] [[خداوند]] از [[پیامبر]]{{صل}} با صفت [[خُلق عظیم]]<ref>به [[نقل]] از [[سعد بن هشام بن عامر]]: نزد [[عایشه]] رفتم و گفتم: ای [[مادر مؤمنان]]! مرا از [[خوی]] [[پیامبر]]{{صل}} [[آگاه]] کن. گفت: [[خوی پیامبر]]، همان [[فرمان]] و سفارش‌های [[قرآن]] است. آیا [[قرآن]] نمی‌خوانی؛ سخن خدای عزّوجلّ را که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}"و به راستی تو را خویی است سترگ" سوره قلم، آیه ۴. {{متن حدیث|عن سعد بن هشام بن عامر: أتَیْتُ عائِشَهَ فَقُلْتُ یا امُّ المؤمِنینَ أخبِرینی بِخُلُقِ رَسولِ الله{{صل}}. قالَت خُلُقُهُ القُرآنَ أمَا تَقْرَأُ القُرآنَ قَوْلَ اللهِ عزّوجلّ: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} }}؛ مسند ابن حنبل، ج۹، ص۳۸۰، ح۲۴۶۵۵؛ صحیح ابن خزیمه، ج۲، ص۱۷۱، ح۱۱۲۷؛ تفسیر الطبری، ج۱۴، الجزء ۲۹، ص۱۹، عن سعید بن هشام؛ تفسیر ابن کثیر، ج۸، ص۲۱۴؛ امتاع الأسماع، ج۲، ص۱۹۲؛ الدر المنثور، ج۸، ص۲۴۳. </ref>، واژه دیگری می‌تواند گستردگی و ژرفای [[صفات اخلاقی]] ایشان را بر نماید؟!
*آیا می‌توان کسی که [[روح‌القدس]] را به [[تعلیم]] و [[مراقبت]] او گماشته‌اند<ref>[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: [[خداوند]] عزَّوجلّ پیامبرش را [[تربیت]] کرد و [[نیکو]] تربیتش کرد و چون [[ادب]] و [[تربیت]] او را به کمال رساند، فرمود: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. آن گاه، کار [[دین]] و [[امّت]] را به او واگذار کرد تا [[بندگان]] او را [[تربیت]] و اداره کند. پس فرمود: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا}} آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید؛ سوره حشر، آیه:۷. [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[استوار]] و [[هدایت]] شده و [[توفیق]] یافته بود و به وسیله "[[روح القدس]]" [[تأیید]] می‌شد. در هیچ امری از امور [[اداری]] [[مردم]]، دچار [[لغزش]] و [[خطا]] نمی‌شد، که [[تربیت]] شده [[خدا]] بود {{متن حدیث|الْإِمَامُ الصَّادِقُ{{ع}}: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ فَأَحْسَنَ أَدَبَهُ فَلَمَّا أَكْمَلَ لَهُ الْأَدَبَ قَالَ- {{متن قرآن|إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} ثُمَّ فَوَّضَ إِلَيْهِ أَمْرَ الدِّينِ وَ الْأُمَّةِ لِيَسُوسَ عِبَادَهُ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}} وَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ مُسَدَّداً مُوَفَّقاً مُؤَيَّداً بِرُوحِ الْقُدُسِ لَا يَزِلُّ وَ لَا يُخْطِئُ فِي شَيْ‌ءٍ مِمَّا يَسُوسُ بِهِ الْخَلْقَ فَتَأَدَّبَ بِآدَابِ اللَّهِ}}؛ الکافی، ج۱، ص۲۶۶، ح۴؛ منتقی الجمان، ج۱، ص۳۷۶، کلاهما عن فضیل بن یسار، بحارالأنوار، ج۱۷، ص۴، ح۳.</ref> و [[اخلاق]] نیکوی همه [[پیامبران]] را در وجود او تنیده‌اند و تمام اوصاف فرستادگان [[الهی]] را در او سرشته‌اند<ref>[[امام صادق]]{{ع}} در [[سخنرانی]] ویژه‌ای که حالات [[پیامبر]]{{صل}} را در آن [[بیان]] فرمود: وارسته‌ای بی‌مانند بود و [[هاشمی]] تباری بی‌همتا، و مکّی زاده‌ای که هم‌تراز نداشت. خصلتش [[حیا]] بود و سرشتش سخا. بر [[ارزش‌ها]] و خوی‌های [[پیامبری]]، سرشته، و اوصاف و خردمندی‌های [[رسالت]] در وجودش نهاده شده بود{{متن حدیث|الْإِمَامُ الصَّادِقُ{{ع}}- فِي خُطْبَةٍ لَهُ خَاصَّةً يَذْكُرُ فِيهَا حَالَ النَّبِيِّ -: مُهَذَّبٌ لَا يُدَانَى هَاشِمِيٌّ لَا يُوَازَى أَبْطَحِيٌّ لَا يُسَامَى شِيمَتُهُ الْحَيَاءُ وَ طَبِيعَتُهُ السَّخَاءُ مَجْبُولٌ عَلَى أَوْقَارِ النُّبُوَّةِ وَ أَخْلَاقِهَا مَطْبُوعٌ عَلَى أَوْصَافِ الرِّسَالَةِ وَ أَحْلَامِهَا}}؛ الکافی، ج۱، ص۴۴۴، ح۱۷، عن اسحاق بن غالب؛ بحارالأنوار، ج۱۶، ص۳۶۹، ح۸۰.</ref> به [[خوش خلقی]] ستود و چیزی جز معنای فراگیر و گسترده "[[حسن خلق]]" در همه عرصه‌های آن، مقصود داشت؟! و آیا پس از [[مدح]] [[خداوند]] از [[پیامبر]]{{صل}} با صفت [[خُلق عظیم]]<ref>به [[نقل]] از [[سعد بن هشام بن عامر]]: نزد [[عایشه]] رفتم و گفتم: ای [[مادر مؤمنان]]! مرا از [[خوی]] [[پیامبر]]{{صل}} [[آگاه]] کن. گفت: [[خوی پیامبر]]، همان [[فرمان]] و سفارش‌های [[قرآن]] است. آیا [[قرآن]] نمی‌خوانی؛ سخن خدای عزّوجلّ را که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}"و به راستی تو را خویی است سترگ" سوره قلم، آیه ۴. {{متن حدیث|عن سعد بن هشام بن عامر: أتَیْتُ عائِشَهَ فَقُلْتُ یا امُّ المؤمِنینَ أخبِرینی بِخُلُقِ رَسولِ الله{{صل}}. قالَت خُلُقُهُ القُرآنَ أمَا تَقْرَأُ القُرآنَ قَوْلَ اللهِ عزّوجلّ: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} }}؛ مسند ابن حنبل، ج۹، ص۳۸۰، ح۲۴۶۵۵؛ صحیح ابن خزیمه، ج۲، ص۱۷۱، ح۱۱۲۷؛ تفسیر الطبری، ج۱۴، الجزء ۲۹، ص۱۹، عن سعید بن هشام؛ تفسیر ابن کثیر، ج۸، ص۲۱۴؛ امتاع الأسماع، ج۲، ص۱۹۲؛ الدر المنثور، ج۸، ص۲۴۳. </ref>، واژه دیگری می‌تواند گستردگی و ژرفای [[صفات اخلاقی]] ایشان را بر نماید؟!
*نگاهی گذرا به [[احادیث]] [[باب ]] "[[عظمت]] [[خوش‌خویی]] [[پیامبری]]"<ref>[[امام صادق]]{{ع}} در [[سخنرانی]] ویژه‌ای که حالات [[پیامبر]]{{صل}} را در آن [[بیان]] فرمود: وارسته‌ای بی‌مانند بود و [[هاشمی]] تباری بی‌همتا، و مکّی زاده‌ای که هم‌تراز نداشت. خصلتش [[حیا]] بود و سرشتش سخا. بر [[ارزش‌ها]] و [[خوی‌های پیامبری]]، سرشته، و اوصاف و خردمندی‌های [[رسالت]] در وجودش نهاده شده بود{{متن حدیث|الْإِمَامُ الصَّادِقُ{{ع}}- فِي خُطْبَةٍ لَهُ خَاصَّةً يَذْكُرُ فِيهَا حَالَ النَّبِيِّ -: مُهَذَّبٌ لَا يُدَانَى هَاشِمِيٌّ لَا يُوَازَى أَبْطَحِيٌّ لَا يُسَامَى شِيمَتُهُ الْحَيَاءُ وَ طَبِيعَتُهُ السَّخَاءُ مَجْبُولٌ عَلَى أَوْقَارِ النُّبُوَّةِ وَ أَخْلَاقِهَا مَطْبُوعٌ عَلَى أَوْصَافِ الرِّسَالَةِ وَ أَحْلَامِهَا}}؛ الکافی، ج۱، ص۴۴۴، ح۱۷، عن اسحاق بن غالب؛ بحارالأنوار، ج۱۶، ص۳۶۹، ح۸۰. به [[خوش خلقی]] ستود و چیزی جز معنای فراگیر و گسترده "[[حسن خلق]]" در همه عرصه‌های آن، مقصود داشت؟! و آیا پس از [[مدح خداوند از پیامبر]]{{صل}} با صفت خُلق [[عظیم]]</ref> به ما می‌فهماند که تمام صفات نیکوی سفارش شده در [[قرآن]] و [[اخلاق]] ویژه [[مؤمنان]]<ref>[[عایشه]] گفت: [[اخلاق پیامبر]]{{صل}} همان مضمون ده [[آیه]] ابتدای [[سوره]] مؤمنون است و هر کس که [[خداوند سبحان]]، او را به [[خُلق و خوی]] بزرگ بستاید، [[ستایش]] دیگری در پس آن وجود ندارد {{متن حدیث|قالَت عائِشَة: كَانَ خُلُقُ النَّبِيِّ{{صل}} مَا تَضَمَّنَهُ الْعَشْرُ الْأُوَلُ مِنْ سُورَةِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ مَدَحَهُ اللهُ سُبْحَانَهُ بِأَنَّهُ عَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ فَلَیْسَ وَراءَ مَدحِهِ مَدْحٌ}}؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۰۰؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۷۵ و فیه «وصفه» بدل «مدحه»؛ بحارالأنوار، ج۷۱، ص۳۸۲، ح۱۷.</ref>، همه و همه به گونه اعلا و کامل در [[پیامبر اکرم]]{{صل}} وجود داشته و ایشان سرآمد همگان در هر صفت نیکویی بوده‌اند. از این رو هر گاه ایشان را به [[حسن خلق]] و [[خوش‌خویی]] توصیف می‌کنیم، افزون بر [[گشاده‌رویی]] و [[خوش‌خلقی]]، به همه [[صفات نیکو]] و برجسته ایشان در روابط [[انسانی]] نظر داریم و آنچه در پی می‌آید، جلوه‌های گوناگون این [[اخلاق]] والا و برجسته را گزارش می‌کند<ref>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم]]، ج۱، ص ۲۸۰-۲۸۱.</ref>.
*نگاهی گذرا به [[احادیث]] [[باب ]] "[[عظمت]] [[خوش‌خویی]] [[پیامبری]]"<ref>[[امام صادق]]{{ع}} در [[سخنرانی]] ویژه‌ای که حالات [[پیامبر]]{{صل}} را در آن [[بیان]] فرمود: وارسته‌ای بی‌مانند بود و [[هاشمی]] تباری بی‌همتا، و مکّی زاده‌ای که هم‌تراز نداشت. خصلتش [[حیا]] بود و سرشتش سخا. بر [[ارزش‌ها]] و [[خوی‌های پیامبری]]، سرشته، و اوصاف و خردمندی‌های [[رسالت]] در وجودش نهاده شده بود{{متن حدیث|الْإِمَامُ الصَّادِقُ{{ع}}- فِي خُطْبَةٍ لَهُ خَاصَّةً يَذْكُرُ فِيهَا حَالَ النَّبِيِّ -: مُهَذَّبٌ لَا يُدَانَى هَاشِمِيٌّ لَا يُوَازَى أَبْطَحِيٌّ لَا يُسَامَى شِيمَتُهُ الْحَيَاءُ وَ طَبِيعَتُهُ السَّخَاءُ مَجْبُولٌ عَلَى أَوْقَارِ النُّبُوَّةِ وَ أَخْلَاقِهَا مَطْبُوعٌ عَلَى أَوْصَافِ الرِّسَالَةِ وَ أَحْلَامِهَا}}؛ الکافی، ج۱، ص۴۴۴، ح۱۷، عن اسحاق بن غالب؛ بحارالأنوار، ج۱۶، ص۳۶۹، ح۸۰. به [[خوش خلقی]] ستود و چیزی جز معنای فراگیر و گسترده "[[حسن خلق]]" در همه عرصه‌های آن، مقصود داشت؟! و آیا پس از [[مدح خداوند از پیامبر]]{{صل}} با صفت خُلق [[عظیم]]</ref> به ما می‌فهماند که تمام صفات نیکوی سفارش شده در [[قرآن]] و [[اخلاق]] ویژه [[مؤمنان]]<ref>[[عایشه]] گفت: [[اخلاق پیامبر]]{{صل}} همان مضمون ده [[آیه]] ابتدای [[سوره]] مؤمنون است و هر کس که [[خداوند سبحان]]، او را به [[خُلق و خوی]] بزرگ بستاید، [[ستایش]] دیگری در پس آن وجود ندارد {{متن حدیث|قالَت عائِشَة: كَانَ خُلُقُ النَّبِيِّ{{صل}} مَا تَضَمَّنَهُ الْعَشْرُ الْأُوَلُ مِنْ سُورَةِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ مَدَحَهُ اللهُ سُبْحَانَهُ بِأَنَّهُ عَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ فَلَیْسَ وَراءَ مَدحِهِ مَدْحٌ}}؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۰۰؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۷۵ و فیه «وصفه» بدل «مدحه»؛ بحارالأنوار، ج۷۱، ص۳۸۲، ح۱۷.</ref>، همه و همه به گونه اعلا و کامل در [[پیامبر اکرم]]{{صل}} وجود داشته و ایشان سرآمد همگان در هر صفت نیکویی بوده‌اند. از این رو هر گاه ایشان را به [[حسن خلق]] و [[خوش‌خویی]] توصیف می‌کنیم، افزون بر [[گشاده‌رویی]] و [[خوش‌خلقی]]، به همه [[صفات نیکو]] و برجسته ایشان در روابط [[انسانی]] نظر داریم و آنچه در پی می‌آید، جلوه‌های گوناگون این [[اخلاق]] والا و برجسته را گزارش می‌کند<ref>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم]]، ج۱، ص ۲۸۰-۲۸۱.</ref>.
۲۱۸٬۶۱۷

ویرایش