شیطان در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' ]]' به ' [['
جز (جایگزینی متن - 'جهان آفرینش' به 'جهان آفرینش') |
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ' [[') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
*از منظر [[قرآن]]، [[شیطان]] در عرض موجودات طبیعی است نه در عرض [[ملائکه]] و [[فرشتگان]]. | *از منظر [[قرآن]]، [[شیطان]] در عرض موجودات طبیعی است نه در عرض [[ملائکه]] و [[فرشتگان]]. | ||
*[[ملائکه]] از نظر [[قرآن]]، [[رسولان]] و مأموران پروردگارند و در [[نظام آفرینش]] کارگزاری میکنند؛ ولی [[شیطان]] در کار [[خلقت]] هیچ نقشی ندارد. از این جهت مثل موجودات زمینی است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۳۲.</ref>. | *[[ملائکه]] از نظر [[قرآن]]، [[رسولان]] و مأموران پروردگارند و در [[نظام آفرینش]] کارگزاری میکنند؛ ولی [[شیطان]] در کار [[خلقت]] هیچ نقشی ندارد. از این جهت مثل موجودات زمینی است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۳۲.</ref>. | ||
*قلمرو [[شیطان]]، فعالیتهای [[تشریعی]] و تکلیفی [[بشر]] است، نه [[تکوین]]. [[شیطان]] فقط در وجود [[بشر]] میتواند نفوذ کند، نه در غیر [[بشر]]؛ این نفوذ هم به نفوذ در [[اندیشه]] او محدود است نه در تن و [[بدن]] او. نفوذ [[شیطان]] در [[اندیشه]] [[بشر]] نیز در [[حد ]][[وسوسه]] کردن است و اینکه چیزی را در [[نظام]] [[جهان]] بیافریند، یا اینکه بر [[بشر]] تسلط [[تکوینی]] داشته باشد، یعنی به شکل یک [[قدرت]] پیروز بتواند بر وجود [[بشر]] مسلط شود و [[انسان]] را بر کار بد [[اجبار]] و [[الزام]] نماید؛ از حوزه [[قدرت]] [[شیطان]] خارج است. تسلط [[شیطان]] بر [[بشر]] زمانی متصور میشود که خود [[انسان]] دست ارادت به او بدهد: {{متن قرآن|إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ}}<ref>«که او را بر آنان که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل میکنند چیرگی نیست * چیرگی او تنها بر کسانی است که دوستش میدارند و بر کسانی که به او شرک میورزند» سوره نحل، آیه ۹۹-۱۰۰.</ref>. | *قلمرو [[شیطان]]، فعالیتهای [[تشریعی]] و تکلیفی [[بشر]] است، نه [[تکوین]]. [[شیطان]] فقط در وجود [[بشر]] میتواند نفوذ کند، نه در غیر [[بشر]]؛ این نفوذ هم به نفوذ در [[اندیشه]] او محدود است نه در تن و [[بدن]] او. نفوذ [[شیطان]] در [[اندیشه]] [[بشر]] نیز در [[حد]] [[وسوسه]] کردن است و اینکه چیزی را در [[نظام]] [[جهان]] بیافریند، یا اینکه بر [[بشر]] تسلط [[تکوینی]] داشته باشد، یعنی به شکل یک [[قدرت]] پیروز بتواند بر وجود [[بشر]] مسلط شود و [[انسان]] را بر کار بد [[اجبار]] و [[الزام]] نماید؛ از حوزه [[قدرت]] [[شیطان]] خارج است. تسلط [[شیطان]] بر [[بشر]] زمانی متصور میشود که خود [[انسان]] دست ارادت به او بدهد: {{متن قرآن|إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ}}<ref>«که او را بر آنان که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل میکنند چیرگی نیست * چیرگی او تنها بر کسانی است که دوستش میدارند و بر کسانی که به او شرک میورزند» سوره نحل، آیه ۹۹-۱۰۰.</ref>. | ||
*[[فلسفه]] و [[حکمت]] تسلط [[شیطان]] بر [[بشر]]، [[اختیار انسان]] است. مرتبه وجودی [[انسان]] ایجاب میکند که آزاد و مختار باشد. موجود مختار همواره باید بر سر دو راهی قرار گیرد تا کمال و فعلیت خویش را که منحصراً از راه [[اختیار]] و [[انتخاب]] به دست میآید، تحصیل کند. | *[[فلسفه]] و [[حکمت]] تسلط [[شیطان]] بر [[بشر]]، [[اختیار انسان]] است. مرتبه وجودی [[انسان]] ایجاب میکند که آزاد و مختار باشد. موجود مختار همواره باید بر سر دو راهی قرار گیرد تا کمال و فعلیت خویش را که منحصراً از راه [[اختیار]] و [[انتخاب]] به دست میآید، تحصیل کند. | ||
*بر اساس [[منطق]] [[قرآن]]، [[خداوند]]، پُست [[اضلال]] وگمراهسازی را خود به [[شیطان]] اعطا فرموده است. دراینباره [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا}}<ref>«و هر یک از آنان را که بتوانی با آوای خویش بلغزان و با سوارگان و پیادگان خویش بر آنان بتاز و در داراییها و فرزندان آنان شریک شو و به آنها وعده بده! و شیطان جز وعده فریبنده به آنان نخواهد داد» سوره اسراء، آیه ۶۴.</ref>. ملاحظه میشود که [[خداوند]]، [[شیطان]] را مخاطب ساخته، به وی چنین [[فرمان]] میدهد که از [[فرزندان آدم]] هر کس را میتوانی بلغزانی، بلغزان و [[گمراه]] کن و [[شیطان]] جز [[دروغ]] و [[فریب]] نویدشان نمیدهد<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۳۳.</ref>. | *بر اساس [[منطق]] [[قرآن]]، [[خداوند]]، پُست [[اضلال]] وگمراهسازی را خود به [[شیطان]] اعطا فرموده است. دراینباره [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا}}<ref>«و هر یک از آنان را که بتوانی با آوای خویش بلغزان و با سوارگان و پیادگان خویش بر آنان بتاز و در داراییها و فرزندان آنان شریک شو و به آنها وعده بده! و شیطان جز وعده فریبنده به آنان نخواهد داد» سوره اسراء، آیه ۶۴.</ref>. ملاحظه میشود که [[خداوند]]، [[شیطان]] را مخاطب ساخته، به وی چنین [[فرمان]] میدهد که از [[فرزندان آدم]] هر کس را میتوانی بلغزانی، بلغزان و [[گمراه]] کن و [[شیطان]] جز [[دروغ]] و [[فریب]] نویدشان نمیدهد<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۳۳.</ref>. |