پرش به محتوا

زبان دین: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - 'ماه' به 'ماه'
جز (جایگزینی متن - '<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"></div>' به '')
جز (جایگزینی متن - 'ماه' به 'ماه')
خط ۲۳: خط ۲۳:
===ظاهرگرایی===
===ظاهرگرایی===
*نظریه رایج در میان فرق مهم [[اهل سنت]] درباره صفات خبریه، نگاه ظاهرگرایانه و به دور از هرگونه [[تأویل]] است<ref>آنها در دو اعتقاد مرتبط و ظاهرگرایانه دیگر نیز با هم مشترک هستند: نخست رابطه ذات و صفات است که به زیادت صفات بر ذات معتقد هستند. و دیگر نگاه به مسئله حسن و قبح است که آن را در مقام ثبوت الهی و در مقام اثبات شرعی می‌‌دانند.</ref>. تنها دراین‌باره [[فرقه]]، [[معتزله]] را می‌‌توان استثنا کرد که آنها صفات خبری را [[تأویل]] می‌‌کنند.
*نظریه رایج در میان فرق مهم [[اهل سنت]] درباره صفات خبریه، نگاه ظاهرگرایانه و به دور از هرگونه [[تأویل]] است<ref>آنها در دو اعتقاد مرتبط و ظاهرگرایانه دیگر نیز با هم مشترک هستند: نخست رابطه ذات و صفات است که به زیادت صفات بر ذات معتقد هستند. و دیگر نگاه به مسئله حسن و قبح است که آن را در مقام ثبوت الهی و در مقام اثبات شرعی می‌‌دانند.</ref>. تنها دراین‌باره [[فرقه]]، [[معتزله]] را می‌‌توان استثنا کرد که آنها صفات خبری را [[تأویل]] می‌‌کنند.
*دیگر فرقه‌ها با اندک اختلافی، از همسانی [[صفات خدا]] و [[انسان]] دم می‌‌زنند. [[اهل حدیث]] که اوج این رویکرد و به نحوی مؤسس این تفکرند، به ظاهر صفات خبری همراه با تکییف و [[تشبیه]] ملتزم هستند. طبق این اصل، [[مؤمنان]]، در [[قیامت]]، [[خدا]] را با چشم سر می‌‌بینند؛ همان‌گونه که [[انسان]]، [[ماه]] شب چهارده را می‌‌بیند و [[بندگان]] با [[خدا]] در [[قبر]] و [[قیامت]] سخن می‌‌گویند. [[اشاعره]] هم در مورد صفات خبریه به اثبات آنها، اما بلاتکلیف و بلاتشبیه معتقدند. (مثلاً معتقدند که [[خداوند]] دست دارد؛ اما بدون کیفیت خاصی) ازاین‌رو، بحث درباره آنها را جایز نمی‌داند.
*دیگر فرقه‌ها با اندک اختلافی، از همسانی [[صفات خدا]] و [[انسان]] دم می‌‌زنند. [[اهل حدیث]] که اوج این رویکرد و به نحوی مؤسس این تفکرند، به ظاهر صفات خبری همراه با تکییف و [[تشبیه]] ملتزم هستند. طبق این اصل، [[مؤمنان]]، در [[قیامت]]، [[خدا]] را با چشم سر می‌‌بینند؛ همان‌گونه که [[انسان]]، ماه شب چهارده را می‌‌بیند و [[بندگان]] با [[خدا]] در [[قبر]] و [[قیامت]] سخن می‌‌گویند. [[اشاعره]] هم در مورد صفات خبریه به اثبات آنها، اما بلاتکلیف و بلاتشبیه معتقدند. (مثلاً معتقدند که [[خداوند]] دست دارد؛ اما بدون کیفیت خاصی) ازاین‌رو، بحث درباره آنها را جایز نمی‌داند.
*وهابی‌ها نیز به جسمانیت [[خداوند متعال]] و اثبات لوازم جسمانیّت مانند قرار گرفتن بر روی کرسی، خندیدن، راه رفتن و مانند اینها بدون [[تأویل]] برای [[حقّ]] تعالی [[معتقد]] بودند<ref>ابن‌تیمیه، مجموعة الرسائل الکبری، رساله یازدهم، ص۴۵۱.</ref>. ابن‌تیمیّه در رساله عقیدة الحمویّه می‌‌نویسد: "[[خداوند]] می‌خندد و [[روز قیامت]] در حال [[خنده]] بر [[بندگان]] خود [[تجلی]] می‌‌کند"<ref>ابن‌تیمیه، مجموعة الرسائل الکبری، رساله یازدهم، ص۴۵۱.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۳۱.</ref>.
*وهابی‌ها نیز به جسمانیت [[خداوند متعال]] و اثبات لوازم جسمانیّت مانند قرار گرفتن بر روی کرسی، خندیدن، راه رفتن و مانند اینها بدون [[تأویل]] برای [[حقّ]] تعالی [[معتقد]] بودند<ref>ابن‌تیمیه، مجموعة الرسائل الکبری، رساله یازدهم، ص۴۵۱.</ref>. ابن‌تیمیّه در رساله عقیدة الحمویّه می‌‌نویسد: "[[خداوند]] می‌خندد و [[روز قیامت]] در حال [[خنده]] بر [[بندگان]] خود [[تجلی]] می‌‌کند"<ref>ابن‌تیمیه، مجموعة الرسائل الکبری، رساله یازدهم، ص۴۵۱.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۳۱.</ref>.
*پیدایش چنین رویکردی در میان [[اهل سنت]]، با تجربه فرقه‌های [[اعتقادی]] [[اهل حدیث]] و [[اشاعره]] و [[مذاهب]] [[حنابله]]، [[شافعی]] و [[مالکی]] تا حدی طبیعی به نظر می‌‌رسد. شگفت‌آور پیدایش این رویکرد در میان [[شیعیان]] [[امامیه]] است! با اینکه این همه در [[روایات]] واردشده، به [[عقل]] و تدبرات [[عقلی]] بها داده شده است، گروهی که از نظر [[فکری]] به اخباری [[معروف]] گشتند، و از نظر [[اجتماعی]] نیز مسیر [[افراط]] را در تخطئه عقل‌گرایان در پیش گرفتند. ازاین‌روست که ملاصدرا با دلی پر [[خون]] از دست آنها نالیده، که به دست گروهی گرفتار شده که چشمانشان از دیدن [[انوار]] و [[اسرار]] [[حکمت]] [[ناتوان]] است؛ آنان که [[تدبر]] در [[معارف الهی]] را [[بدعت]] و هرگونه [[مخالفت]] با [[عقاید]] عامیانه را [[ضلالت]] می‌‌شمارند<ref>ملاصدرا، الاسفار الربعه، ج۱، مقدمه.</ref>. کسانی که به قول [[استاد مطهری]] معتقدند، حتی مسئله [[یگانگی خدا]] را از راه [[تعبد]] و گفته [[شارع]] باید ملتزم شویم و درباره آن [[عقل]] [[بشر]] [[دلیل]] کافی ندارد<ref>اصول فلسفه و روش رئالیسم، مقدمه، ج۵، ص۱۱، البته ایشان در آغاز همین بحث این تفکر در میان شیعیان را متأثر از حنابله اهل حدیث می‌داند.</ref>.
*پیدایش چنین رویکردی در میان [[اهل سنت]]، با تجربه فرقه‌های [[اعتقادی]] [[اهل حدیث]] و [[اشاعره]] و [[مذاهب]] [[حنابله]]، [[شافعی]] و [[مالکی]] تا حدی طبیعی به نظر می‌‌رسد. شگفت‌آور پیدایش این رویکرد در میان [[شیعیان]] [[امامیه]] است! با اینکه این همه در [[روایات]] واردشده، به [[عقل]] و تدبرات [[عقلی]] بها داده شده است، گروهی که از نظر [[فکری]] به اخباری [[معروف]] گشتند، و از نظر [[اجتماعی]] نیز مسیر [[افراط]] را در تخطئه عقل‌گرایان در پیش گرفتند. ازاین‌روست که ملاصدرا با دلی پر [[خون]] از دست آنها نالیده، که به دست گروهی گرفتار شده که چشمانشان از دیدن [[انوار]] و [[اسرار]] [[حکمت]] [[ناتوان]] است؛ آنان که [[تدبر]] در [[معارف الهی]] را [[بدعت]] و هرگونه [[مخالفت]] با [[عقاید]] عامیانه را [[ضلالت]] می‌‌شمارند<ref>ملاصدرا، الاسفار الربعه، ج۱، مقدمه.</ref>. کسانی که به قول [[استاد مطهری]] معتقدند، حتی مسئله [[یگانگی خدا]] را از راه [[تعبد]] و گفته [[شارع]] باید ملتزم شویم و درباره آن [[عقل]] [[بشر]] [[دلیل]] کافی ندارد<ref>اصول فلسفه و روش رئالیسم، مقدمه، ج۵، ص۱۱، البته ایشان در آغاز همین بحث این تفکر در میان شیعیان را متأثر از حنابله اهل حدیث می‌داند.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش