نجران: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'صورت' به 'صورت'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'صورت' به 'صورت') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
==[[صلح]] [[پیامبر]]{{صل}}== | ==[[صلح]] [[پیامبر]]{{صل}}== | ||
*[[صلح]] [[خاتم انبیا]] با [[مسیحیان]] که در ۲۴ ماده و در [[ربیع]] الآخر یا [[جمادی الاولی]] دهم [[هجرت]]<ref>عبدالرحمن بن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۷۳-۴۷۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم والملوک، ج۳، ص۱۲۶-۱۲۷.</ref> اتفاق افتاد. در آن ماجرا، [[پیامبر]]{{صل}} با اعزام [[خالد بن ولید]] به سوی [[قبیله]] [[بنیحارث]] در [[نجران]]، افراد [[قبیله]] را به [[اسلام]] فراخواند و آنان نیز [[اجابت]] کردند؛ اما درباره [[مسیحیان]] [[نجران]] آمده است که [[اسلام]] نیاوردند و بر اساس پرداخت [[جزیه]] با [[پیامبر]]{{صل}} [[مصالحه]] کردند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۹؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۵۶-۲۵۷.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} نامهای برای [[اسقف]]<ref>اسقف یک منصب روحانی مافوق کشیش در آیین مسیحیت میباشد.</ref> [[نجران]] فرستاد و آنان را به [[پذیرش]] یگانهپرستی و دوری از [[شرک]] [[دعوت]] کرد. [[پیامبر]]{{صل}} برای آنان نوشت که در | *[[صلح]] [[خاتم انبیا]] با [[مسیحیان]] که در ۲۴ ماده و در [[ربیع]] الآخر یا [[جمادی الاولی]] دهم [[هجرت]]<ref>عبدالرحمن بن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۷۳-۴۷۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم والملوک، ج۳، ص۱۲۶-۱۲۷.</ref> اتفاق افتاد. در آن ماجرا، [[پیامبر]]{{صل}} با اعزام [[خالد بن ولید]] به سوی [[قبیله]] [[بنیحارث]] در [[نجران]]، افراد [[قبیله]] را به [[اسلام]] فراخواند و آنان نیز [[اجابت]] کردند؛ اما درباره [[مسیحیان]] [[نجران]] آمده است که [[اسلام]] نیاوردند و بر اساس پرداخت [[جزیه]] با [[پیامبر]]{{صل}} [[مصالحه]] کردند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۹؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۵۶-۲۵۷.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} نامهای برای [[اسقف]]<ref>اسقف یک منصب روحانی مافوق کشیش در آیین مسیحیت میباشد.</ref> [[نجران]] فرستاد و آنان را به [[پذیرش]] یگانهپرستی و دوری از [[شرک]] [[دعوت]] کرد. [[پیامبر]]{{صل}} برای آنان نوشت که در صورت [[امتناع]] از [[پذیرش]] [[دین اسلام]] باید [[جزیه]] بپردازند و یا آنکه آماده [[پیکار]] باشند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۰-۸۱.</ref>. [[اسقف]] [[نجران]] که [[ابوحارثه]] نام داشت، پس از [[خواندن]] [[نامه]] بسیار نگران شد و با [[مسیحیان]] به [[رایزنی]] پرداخت. سرانجام [[تصمیم]] گرفتند که هیئتی به [[مدینه]] نزد [[رسول خدا]]{{صل}} اعزام کنند. بنابراین، هیئتی مشتمل بر شصت [[مسیحی]] نجرانی به سرکردگی "ابوحارثه، عاقب و [[سید]]" به [[مدینه]] آمدند. | ||
*[[پیامبر]]{{صل}} بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|...ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«...آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> به هیئت [[مسیحی]] پیشنهاد کرد که یکدیگر را "[[مباهله]]" و "ملاعنه" ([[نفرین]] متقابل) کنند<ref>ابنکثیر، البدایه والنهایه، ج۵، ص۵۵؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۸.</ref>. [[مباهله]] در صورتی واقع میشود که هر یک از دو طرف [[نزاع]]، خود را برحق و طرف مقابل را [[باطل]] بداند و چنین است که دو طرف، نمایندگانی برمیگزینند، در مکانی گرد هم میآیند و در آنجا، هر یک از دو طرف، دیگری را [[نفرین]] میکنند و میگویند: "[[لعنت]] [[خداوند]] بر کسی باد که [[ستمکار]] است"<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۷۲.</ref>. | *[[پیامبر]]{{صل}} بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|...ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«...آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> به هیئت [[مسیحی]] پیشنهاد کرد که یکدیگر را "[[مباهله]]" و "ملاعنه" ([[نفرین]] متقابل) کنند<ref>ابنکثیر، البدایه والنهایه، ج۵، ص۵۵؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۸.</ref>. [[مباهله]] در صورتی واقع میشود که هر یک از دو طرف [[نزاع]]، خود را برحق و طرف مقابل را [[باطل]] بداند و چنین است که دو طرف، نمایندگانی برمیگزینند، در مکانی گرد هم میآیند و در آنجا، هر یک از دو طرف، دیگری را [[نفرین]] میکنند و میگویند: "[[لعنت]] [[خداوند]] بر کسی باد که [[ستمکار]] است"<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۷۲.</ref>. | ||
*در آنجا هیئت [[مسیحی]] پذیرفتند که با [[پیامبر]]{{صل}} [[مباهله]] کنند؛ [[ابوحارثه]] به افراد هیئت گفت: "ببیند [[محمد]] چه کسی را همراه خواهد آورد". همین که در میعادگاه دیدند [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} [[پیامبر]]{{صل}} را [[همراهی]] میکنند، با خود گفتند: "اینان چهرههایی هستند که اگر [[خداوند]] را [[سوگند]] دهند که کوه را فرو ریزد، فرو خواهد ریخت". آنان آگاهانه از [[مباهله]] سرباز زدند و به [[صلح]] بر مبنای [[جزیه]] روی آوردند و با [[پیامبر]]{{صل}} [[صلحنامه]] را [[امضا]] کردند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۳۸۲؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۹۳؛ احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ص۷۲-۷۳.</ref>. | *در آنجا هیئت [[مسیحی]] پذیرفتند که با [[پیامبر]]{{صل}} [[مباهله]] کنند؛ [[ابوحارثه]] به افراد هیئت گفت: "ببیند [[محمد]] چه کسی را همراه خواهد آورد". همین که در میعادگاه دیدند [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} [[پیامبر]]{{صل}} را [[همراهی]] میکنند، با خود گفتند: "اینان چهرههایی هستند که اگر [[خداوند]] را [[سوگند]] دهند که کوه را فرو ریزد، فرو خواهد ریخت". آنان آگاهانه از [[مباهله]] سرباز زدند و به [[صلح]] بر مبنای [[جزیه]] روی آوردند و با [[پیامبر]]{{صل}} [[صلحنامه]] را [[امضا]] کردند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۳۸۲؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۹۳؛ احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ص۷۲-۷۳.</ref>. |