تفویض: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'نادرست' به 'نادرست'
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ' [[') |
جز (جایگزینی متن - 'نادرست' به 'نادرست') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
*برخی لغتشناسان برای تعریف [[توکل]] از تفویض بهره گرفتهاند و برای تعریف تفویض از [[توکل]] سود جستهاند<ref>رجوع کنید به ابن فارس، همانجا؛ فیّومی، ذیل «وکل ».</ref>. در [[احادیث]] بسیاری، تفویض و [[توکل]] در کنار یکدیگر ذکر شدهاند<ref>رجوع کنید به ابن بابویه، ۱۴۰۴، همانجا؛ کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۷، ۵۲، ۵۲۵، ۵۸۱؛ متقی، ج ۱، ص ۳۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۸۳، ص ۱۸۲، ج ۷۴، ص ۱۷۷، ج ۶۵، ص ۳۸۲.</ref> در برخی [[احادیث]] آمده است که با تفویضِ امور خویش به [[خدا]]، بر او [[توکل]] کنید<ref>کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۶۵؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۳۳۶.</ref>. این معنای تفویض در [[اخلاق اسلامی]] اهمیت ویژهای دارد و در [[احادیث]] به آن [[ترغیب]] شده<ref>فضل طبرسی، ج ۱، ص ۳۲۰؛ نوری، ج ۲، ص ۴۲۰، ج ۱۰، ص ۱۷۲.</ref>. و از آن به عنوان رکن [[ایمان]]<ref>متقی، همانجا؛ کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۱۷۷.</ref> و [[حقیقت]] [[عبودیت]] و [[یقین]]<ref>کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۵۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۲۲۵، ج ۷، ص ۱۸۰.</ref> یاد شده است. همچنین از جمله آثار تفویض به این موارد می [[توان]] اشاره کرد: [[کفایت]] امور [[انسان]] توسط [[خدا]]<ref>کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۵۴۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۱۸۹.</ref>، [[تسدید]] و [[نصرت الهی]]<ref>کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۶۳؛ آقاجمال خوانساری، ج ۵، ص ۲۲۰؛ نوری، ج ۵، ص ۲۲۲).</ref>، [[آرامش]] روحی<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج ۶۵، ص ۳۸۲، ج ۷۵، ص ۱۶۴؛ آقاجمال خوانساری، ج ۴، ص ۱۱۵.</ref> و آسان شدن [[تحمل]] ناگواریها<ref>کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۵۵۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۲۲۵.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>. | *برخی لغتشناسان برای تعریف [[توکل]] از تفویض بهره گرفتهاند و برای تعریف تفویض از [[توکل]] سود جستهاند<ref>رجوع کنید به ابن فارس، همانجا؛ فیّومی، ذیل «وکل ».</ref>. در [[احادیث]] بسیاری، تفویض و [[توکل]] در کنار یکدیگر ذکر شدهاند<ref>رجوع کنید به ابن بابویه، ۱۴۰۴، همانجا؛ کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۷، ۵۲، ۵۲۵، ۵۸۱؛ متقی، ج ۱، ص ۳۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۸۳، ص ۱۸۲، ج ۷۴، ص ۱۷۷، ج ۶۵، ص ۳۸۲.</ref> در برخی [[احادیث]] آمده است که با تفویضِ امور خویش به [[خدا]]، بر او [[توکل]] کنید<ref>کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۶۵؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۳۳۶.</ref>. این معنای تفویض در [[اخلاق اسلامی]] اهمیت ویژهای دارد و در [[احادیث]] به آن [[ترغیب]] شده<ref>فضل طبرسی، ج ۱، ص ۳۲۰؛ نوری، ج ۲، ص ۴۲۰، ج ۱۰، ص ۱۷۲.</ref>. و از آن به عنوان رکن [[ایمان]]<ref>متقی، همانجا؛ کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۱۷۷.</ref> و [[حقیقت]] [[عبودیت]] و [[یقین]]<ref>کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۵۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۲۲۵، ج ۷، ص ۱۸۰.</ref> یاد شده است. همچنین از جمله آثار تفویض به این موارد می [[توان]] اشاره کرد: [[کفایت]] امور [[انسان]] توسط [[خدا]]<ref>کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۵۴۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۱۸۹.</ref>، [[تسدید]] و [[نصرت الهی]]<ref>کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۶۳؛ آقاجمال خوانساری، ج ۵، ص ۲۲۰؛ نوری، ج ۵، ص ۲۲۲).</ref>، [[آرامش]] روحی<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج ۶۵، ص ۳۸۲، ج ۷۵، ص ۱۶۴؛ آقاجمال خوانساری، ج ۴، ص ۱۱۵.</ref> و آسان شدن [[تحمل]] ناگواریها<ref>کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۵۵۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۲۲۵.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>. | ||
*تفویض به معنای واگذارکردن برخی امور [[دین]] و [[شریعت]]، مثلاً افزودن تعداد رکعات [[نماز]] یا تعیین فرایض، به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} نیز آمده است<ref>کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۶۵ـ ۲۶۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۱ـ۱۴، ج ۲۵، ص ۳۲۸ـ ۳۵۰.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>. | *تفویض به معنای واگذارکردن برخی امور [[دین]] و [[شریعت]]، مثلاً افزودن تعداد رکعات [[نماز]] یا تعیین فرایض، به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} نیز آمده است<ref>کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۶۵ـ ۲۶۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۱ـ۱۴، ج ۲۵، ص ۳۲۸ـ ۳۵۰.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>. | ||
*معنای دیگر تفویض در [[احادیث]]، واگذار کردن اموری چون [[خلقت]] [[جهان]] و روزی دادن و میراندن و زنده کردن مخلوقات به [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} است<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۳۴۹.</ref>. در باره این معنا گفتهاند که نسبت دادن چنین افعالی به [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} میتواند دو وجه داشته باشد: یکی اینکه آنان این امور را به [[اراده]] و [[قدرت]] خود انجام بدهند، که این [[تفسیر]] | *معنای دیگر تفویض در [[احادیث]]، واگذار کردن اموری چون [[خلقت]] [[جهان]] و روزی دادن و میراندن و زنده کردن مخلوقات به [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} است<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۳۴۹.</ref>. در باره این معنا گفتهاند که نسبت دادن چنین افعالی به [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} میتواند دو وجه داشته باشد: یکی اینکه آنان این امور را به [[اراده]] و [[قدرت]] خود انجام بدهند، که این [[تفسیر]] نادرست است و قائلان به آن [[مشرک]] خوانده شدهاند <ref>رجوع کنید به ابن بابویه، ۱۳۶۳ ش، ج ۱، ص ۱۲۴؛ احمد طبرسی، ج ۲، ص ۱۹۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۵، ص ۱۲؛ نیز رجوع کنید به ادامة مقاله، بخش کلام.</ref> و دیگر آنکه فاعل این امور [[خدا]] باشد و به نحوی مقارنِ [[اراده]] ایشان عمل کند. در این صورت میتوان این نوع تفویض را پذیرفت<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۳۴۸.</ref>. | ||
*علاوه بر اینها، چند معنا برای تفویض در [[احادیث]] ذکر کردهاند که ناظر به واگذاری امور مختلف به [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} است، از جمله واگذاری امر [[تعلیم]] و [[تأدیب مردم]] و [[فرمان]] دادن [[مردم]] به [[اطاعت]] از ایشان، واگذاری بیان [[علوم]] و [[احکام دین]] بنا به صلاحدید خود یا [[گزینش]] روش [[تقیه]]، [[اختیار]] ایشان در اینکه بنا به [[مصالح]] خود گاه بر اساس ظاهر [[شریعت]] [[حکم]] کنند و گاه مطابق [[علم]] خود [[حقیقت]] [[احکام]] را بیان نمایند، و [[اختیار]] اعطای [[انفال]] و [[خمس]] و مانند اینها بنا به [[اراده]] خود<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۳۴۹ـ۳۵۰.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>. | *علاوه بر اینها، چند معنا برای تفویض در [[احادیث]] ذکر کردهاند که ناظر به واگذاری امور مختلف به [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} است، از جمله واگذاری امر [[تعلیم]] و [[تأدیب مردم]] و [[فرمان]] دادن [[مردم]] به [[اطاعت]] از ایشان، واگذاری بیان [[علوم]] و [[احکام دین]] بنا به صلاحدید خود یا [[گزینش]] روش [[تقیه]]، [[اختیار]] ایشان در اینکه بنا به [[مصالح]] خود گاه بر اساس ظاهر [[شریعت]] [[حکم]] کنند و گاه مطابق [[علم]] خود [[حقیقت]] [[احکام]] را بیان نمایند، و [[اختیار]] اعطای [[انفال]] و [[خمس]] و مانند اینها بنا به [[اراده]] خود<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۳۴۹ـ۳۵۰.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>. | ||
*معنای دیگر تفویض در [[احادیث]]، تفویض [[تشریعی]] [[خدا]] به انسانهاست، به این معنا که [[خداوند]] [[انسانها]] را در [[تکالیف]] و اعمالی که باید انجام دهند یا ترک کنند، به خودشان واگذار کرده و در واقع [[تکلیف]] را از آنان برداشته است. این معنای تفویض در [[احادیث]] نفی شده است. در [[حدیثی]] از [[امام صادق]]{{ع}}، وجود [[اوامر و نواهی]] دلیلی بر تفویض نشدن [[اعمال]] به [[انسانها]] ذکر شده است<ref>رجوع کنید به کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۵۹؛ احمد طبرسی، ج ۲، ص ۲۵۴.</ref>. همچنین تفویض در [[احادیث]] به معنای تفویض [[تکوینی]] [[افعال]] از سوی [[خدا]] به [[انسانها]] آمده است، به این معنا که [[خداوند]] [[قدرت]] انجام دادن [[کارها]] را به [[انسانها]] واگذار کرده و خود از این [[قدرت]] رفع ید کرده است و در نتیجه نسبت به آن مالکیتی ندارد و بر [[افعال]] صادر شده از آن [[قدرت]]، [[قادر]] نیست. بر این اساس، هر چند [[انسانها]] اصل [[توانایی]] انجام دادن [[افعال]] را از [[خدا]] گرفتهاند، پس از گرفتن آن، در [[افعال]] خود مستقلاند و [[اراده]] و [[تقدیر الهی]] در این [[افعال]] مداخله ندارد. این معنا از تفویض، در مقابل [[جبر]] قرار میگیرد که بر اساس آن [[انسان]] فاقد [[قدرت]] برای [[افعال]] خود است و همه [[افعال]] وی منتسب به خداست. لازمه این معنا از تفویض، [[استقلال]] [[انسان]] در [[افعال]] اختیاری و نفی [[قضا و قدر]] در این [[افعال]] و عجز و [[ضعف]] خداست، چنانکه در احادیثی از [[ائمه اطهار]]{{عم}} این معنا ذکر و صریحاً رد و نفی شده است<ref>رجوع کنید به ابن بابویه، ۱۳۵۷ ش، ص ۳۵۹ـ ۳۶۰، ۳۶۳؛ همو، ۱۳۶۳ ش، ج ۱، ص ۱۴۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۵، ص ۱۷؛ نیز رجوع کنید به ادامة مقاله.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>. | *معنای دیگر تفویض در [[احادیث]]، تفویض [[تشریعی]] [[خدا]] به انسانهاست، به این معنا که [[خداوند]] [[انسانها]] را در [[تکالیف]] و اعمالی که باید انجام دهند یا ترک کنند، به خودشان واگذار کرده و در واقع [[تکلیف]] را از آنان برداشته است. این معنای تفویض در [[احادیث]] نفی شده است. در [[حدیثی]] از [[امام صادق]]{{ع}}، وجود [[اوامر و نواهی]] دلیلی بر تفویض نشدن [[اعمال]] به [[انسانها]] ذکر شده است<ref>رجوع کنید به کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۵۹؛ احمد طبرسی، ج ۲، ص ۲۵۴.</ref>. همچنین تفویض در [[احادیث]] به معنای تفویض [[تکوینی]] [[افعال]] از سوی [[خدا]] به [[انسانها]] آمده است، به این معنا که [[خداوند]] [[قدرت]] انجام دادن [[کارها]] را به [[انسانها]] واگذار کرده و خود از این [[قدرت]] رفع ید کرده است و در نتیجه نسبت به آن مالکیتی ندارد و بر [[افعال]] صادر شده از آن [[قدرت]]، [[قادر]] نیست. بر این اساس، هر چند [[انسانها]] اصل [[توانایی]] انجام دادن [[افعال]] را از [[خدا]] گرفتهاند، پس از گرفتن آن، در [[افعال]] خود مستقلاند و [[اراده]] و [[تقدیر الهی]] در این [[افعال]] مداخله ندارد. این معنا از تفویض، در مقابل [[جبر]] قرار میگیرد که بر اساس آن [[انسان]] فاقد [[قدرت]] برای [[افعال]] خود است و همه [[افعال]] وی منتسب به خداست. لازمه این معنا از تفویض، [[استقلال]] [[انسان]] در [[افعال]] اختیاری و نفی [[قضا و قدر]] در این [[افعال]] و عجز و [[ضعف]] خداست، چنانکه در احادیثی از [[ائمه اطهار]]{{عم}} این معنا ذکر و صریحاً رد و نفی شده است<ref>رجوع کنید به ابن بابویه، ۱۳۵۷ ش، ص ۳۵۹ـ ۳۶۰، ۳۶۳؛ همو، ۱۳۶۳ ش، ج ۱، ص ۱۴۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۵، ص ۱۷؛ نیز رجوع کنید به ادامة مقاله.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>. |