بحث:آیه مودت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'نادرست' به 'نادرست'
جز (جایگزینی متن - 'مودت به قربی' به 'مودت به قربی') |
جز (جایگزینی متن - 'نادرست' به 'نادرست') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==[[تفسیر]] [[آیه]]== | ==[[تفسیر]] [[آیه]]== | ||
*[[مفسران]] تفسیرهای متفاوتی از [[آیه مودت]] پیش کشیدهاند: | *[[مفسران]] تفسیرهای متفاوتی از [[آیه مودت]] پیش کشیدهاند: | ||
#معنای "[[قربی]]" [[تقرب به خدا]] است و "[[مودة فی القربی]]" به معنای [[مودت]] به [[خدا]] از راه [[تقرب]] بدو و از گذر [[طاعت]] است. بدینسان، مراد [[آیه]] این است: من مزدی از شما نمیخواهم مگر اینکه از راه [[تقرب به خدا]]، بدو [[مودت]] ورزید<ref>روح المعانی، ۲۵/ ۳۲؛ المیزان، ۱۸/ ۴۵؛ تفسیر نمونه، ۲۰/ ۴۰۷؛ پیام قرآن، ۹/ ۲۲۵.</ref>. اما این [[تفسیر]] | #معنای "[[قربی]]" [[تقرب به خدا]] است و "[[مودة فی القربی]]" به معنای [[مودت]] به [[خدا]] از راه [[تقرب]] بدو و از گذر [[طاعت]] است. بدینسان، مراد [[آیه]] این است: من مزدی از شما نمیخواهم مگر اینکه از راه [[تقرب به خدا]]، بدو [[مودت]] ورزید<ref>روح المعانی، ۲۵/ ۳۲؛ المیزان، ۱۸/ ۴۵؛ تفسیر نمونه، ۲۰/ ۴۰۷؛ پیام قرآن، ۹/ ۲۲۵.</ref>. اما این [[تفسیر]] نادرست است؛ زیرا معنای [[آیه]] بنابر آن چنین میشود: "از شما میخواهم [[اطاعت خدا]] را [[دوست]] بدارید". در حالی که معنای درست این است: "از شما میخواهم [[خدا]] را [[اطاعت]] کنید نه اینکه تنها آن را [[دوست]] بدارید". وانگهی، [[تقرب به خدا]] را حتی [[مشرکان]] [[دوست]] داشتند و بتان را بدین روی میپرستیدند<ref>{{متن قرآن|أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ}}؛ سوره زمر، آیه ۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 52.</ref>. | ||
#[[قریش]]، [[پیامبر]]{{صل}} را [[تکذیب]] و با او [[دشمنی]] میکردند. از این رو، [[خداوند متعال]] [[دستور]] داد [[پیامبر]]{{صل}} از آنان بخواهد اگر [[ایمان]] نمیآورند، دست کم [[دشمنی]] نکنند؛ زیرا با [[پیامبر]]{{صل}} خویشاوندند. بدینسان، واژه "[[قربی]]" به معنای [[خویشاوندی]] است؛ نه [[خویشاوندان]]<ref>روح المعانی، ۲۵/ ۳۰؛ پیام قرآن، ۹/ ۲۲۶.</ref>. این [[تفسیر]] نیز مردود است؛ زیرا درخواستن مزد آنجا درست مینماید که کسی کاری برای کسانی انجام دهد و سودی بدانان رسانَد و در اینجا چنین نیست. [[مشرکان]] [[قریش]] [[هدایت]] نیافته و [[ایمان]] نیاورده بودند؛ بلکه [[دشمنی]] نیز میکردند. اگر کسی گوید که آنان [[ایمان]] آورده بودند، باید گفت: در این صورت، دیگر [[دشمنی]] تحقق ندارد تا [[پیامبر]]{{صل}} از آنان بخواهد به عنوان اجر، از آن دست بردارند <ref>المیزان، ۱۸/ ۴۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 52.</ref>. | #[[قریش]]، [[پیامبر]]{{صل}} را [[تکذیب]] و با او [[دشمنی]] میکردند. از این رو، [[خداوند متعال]] [[دستور]] داد [[پیامبر]]{{صل}} از آنان بخواهد اگر [[ایمان]] نمیآورند، دست کم [[دشمنی]] نکنند؛ زیرا با [[پیامبر]]{{صل}} خویشاوندند. بدینسان، واژه "[[قربی]]" به معنای [[خویشاوندی]] است؛ نه [[خویشاوندان]]<ref>روح المعانی، ۲۵/ ۳۰؛ پیام قرآن، ۹/ ۲۲۶.</ref>. این [[تفسیر]] نیز مردود است؛ زیرا درخواستن مزد آنجا درست مینماید که کسی کاری برای کسانی انجام دهد و سودی بدانان رسانَد و در اینجا چنین نیست. [[مشرکان]] [[قریش]] [[هدایت]] نیافته و [[ایمان]] نیاورده بودند؛ بلکه [[دشمنی]] نیز میکردند. اگر کسی گوید که آنان [[ایمان]] آورده بودند، باید گفت: در این صورت، دیگر [[دشمنی]] تحقق ندارد تا [[پیامبر]]{{صل}} از آنان بخواهد به عنوان اجر، از آن دست بردارند <ref>المیزان، ۱۸/ ۴۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 52.</ref>. | ||
#مراد از "[[قربی]]" همان [[خویشاوندی]] است؛ اما خطاب [[آیه]] به [[قریش]] نیست؛ بلکه به [[انصار]] است؛ زیرا [[پیامبر]]{{صل}} از سوی [[مادر]] با آنان [[خویشاوند]] بود<ref>روح المعانی، ۲۵/ ۳۰.</ref>. این برداشت نیز | #مراد از "[[قربی]]" همان [[خویشاوندی]] است؛ اما خطاب [[آیه]] به [[قریش]] نیست؛ بلکه به [[انصار]] است؛ زیرا [[پیامبر]]{{صل}} از سوی [[مادر]] با آنان [[خویشاوند]] بود<ref>روح المعانی، ۲۵/ ۳۰.</ref>. این برداشت نیز نادرست است؛ زیرا [[محبت]] [[انصار]] به [[پیامبر]]{{صل}} چنان بود که نیازی به سفارش نداشت. آنان [[پیامبر]]{{صل}} را از [[مکه]] به [[شهر]] خویش بردند، گرامیاش داشتند و [[پیمان]] بستند همچون [[خانواده]] خویش از او [[دفاع]] کنند. چنین نیز کردند؛ چنان که [[آیه]] [[ایثار]]<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}؛ سوره حشر، آیه ۹.</ref> در [[شأن]] آنان فرود آمد<ref>المیزان، ۱۸/ ۴۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 52 -53.</ref>. | ||
#خطاب [[آیه]] به [[قریش]] است و مراد از [[مودت به قربی]] [[مودت]] به سبب [[خویشاوندی]] است؛ اما [[مودت]] [[پیامبر]]{{صل}} به [[قریش]]، نه [[مودت]] [[قریش]] به [[پیامبر]]{{صل}}. معنای [[آیه]] در این صورت چنین میشود: "من در برابر کوششم، هیچ نمیخواهم؛ ولی [[محبت]] من به شما روا نمیدارد که در [[گمراهی]] رهایتان کنم"<ref>روح المعانی، ۲۵/ ۳۲.</ref>. اشکال این برداشت آن است که با حد و مرزی که [[خداوند]] برای [[دعوت]] و [[هدایت]] برنهاده است، سازگار نیست؛ زیرا [[خداوند]] در [[قرآن کریم]]، [[وظیفه]] [[پیامبر]]{{صل}} را تنها [[دعوت]] دانسته و به او فرموده است که [[هدایت]] به دست تو نیست و تنها از آنِ من است<ref>{{متن قرآن| إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاء وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ }}؛ سوره قصص، آیه ۵۶.</ref>. نیز فرموده است که [[پیامبر]]{{صل}} نباید از اینکه [[کفار]] [[دعوت]] او را نمیپذیرند، [[اندوهگین]] شود و خود را به [[سختی]] اندازد. [[وظیفه]] او تنها [[ابلاغ]] است<ref>{{متن قرآن|فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُل لِّلَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ وَالأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}}؛ سوره آل عمران، آیه ۲۰؛ {{متن قرآن|فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبِينُ}}؛ سوره نحل، آیه ۸۲؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَاحْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ }}؛ سوره مائده، آیه ۹۲ و {{متن قرآن|مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ }}؛ آیه ۹۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 53.</ref>. | #خطاب [[آیه]] به [[قریش]] است و مراد از [[مودت به قربی]] [[مودت]] به سبب [[خویشاوندی]] است؛ اما [[مودت]] [[پیامبر]]{{صل}} به [[قریش]]، نه [[مودت]] [[قریش]] به [[پیامبر]]{{صل}}. معنای [[آیه]] در این صورت چنین میشود: "من در برابر کوششم، هیچ نمیخواهم؛ ولی [[محبت]] من به شما روا نمیدارد که در [[گمراهی]] رهایتان کنم"<ref>روح المعانی، ۲۵/ ۳۲.</ref>. اشکال این برداشت آن است که با حد و مرزی که [[خداوند]] برای [[دعوت]] و [[هدایت]] برنهاده است، سازگار نیست؛ زیرا [[خداوند]] در [[قرآن کریم]]، [[وظیفه]] [[پیامبر]]{{صل}} را تنها [[دعوت]] دانسته و به او فرموده است که [[هدایت]] به دست تو نیست و تنها از آنِ من است<ref>{{متن قرآن| إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاء وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ }}؛ سوره قصص، آیه ۵۶.</ref>. نیز فرموده است که [[پیامبر]]{{صل}} نباید از اینکه [[کفار]] [[دعوت]] او را نمیپذیرند، [[اندوهگین]] شود و خود را به [[سختی]] اندازد. [[وظیفه]] او تنها [[ابلاغ]] است<ref>{{متن قرآن|فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُل لِّلَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ وَالأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}}؛ سوره آل عمران، آیه ۲۰؛ {{متن قرآن|فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبِينُ}}؛ سوره نحل، آیه ۸۲؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَاحْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ }}؛ سوره مائده، آیه ۹۲ و {{متن قرآن|مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ }}؛ آیه ۹۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 53.</ref>. | ||
# مراد از "[[قربی]]" [[خویشاوندان]] [[مردم]] است. بدین ترتیب معنای [[آیه]] چنین میشود: "هیچ مزدی از شما نمیخواهم جز آنکه با خویشانتان [[مهربانی]] کنید"<ref>روح المعانی، ۲۵/ ۳۲.</ref>. اما این [[تفسیر]] نیز | # مراد از "[[قربی]]" [[خویشاوندان]] [[مردم]] است. بدین ترتیب معنای [[آیه]] چنین میشود: "هیچ مزدی از شما نمیخواهم جز آنکه با خویشانتان [[مهربانی]] کنید"<ref>روح المعانی، ۲۵/ ۳۲.</ref>. اما این [[تفسیر]] نیز نادرست است؛ زیرا در [[فرهنگ اسلامی]] [[محبت]] به [[نزدیکان]] به صورت مطلق [[پسندیده]] نیست<ref>مجادله/ ۲۲.</ref>؛ بلکه تابع شرطهایی است. وانگهی، سیاق [[آیه]] مجادله چنان است که نمیتواند مخصص یا [[مقید]] [[آیه قربی]] باشد. دیگر آنکه، اگر [[محبت]]، محبتی خاص است، دیگر نمیتوان همه [[قریش]] یا مخاطبان دیگر را بدهکار پنداشت و آنان را به پرداخت چنین مزدی موظف دانست<ref>المیزان، ۱۸/ ۴۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 53.</ref>. | ||
#نظریه [[شیعه]] این است که مراد از "[[مودت به قربی]]" [[دوستی]] با [[خویشاوندان]] ویژه [[پیامبر]]{{صل}} است. این [[خویشاوندان]] عبارتاند از همان [[عترت]] و [[اهل بیت]]. روایاتی پر شمار از [[شیعه]] و [[سنی]] بر درستی این [[تفسیر]] گواهی میدهند. چنانچه روایتی را که "[[مودت به قربی]]" را به [[دوستی]] [[عترت]] و [[اهل بیت]] [[تفسیر]] کردهاند به روایاتی که [[مردم]] را در [[فهم قرآن]] به [[اهل بیت]] ارجاع میدهند پیوند دهیم، شکی نمیماند که مراد از [[مزد رسالت]]، محبتی است که با آن [[مردم]] به [[اهل بیت]] مراجعه مینمایند و آنها را [[مرجع]] [[علمی]] و عملی خود قرار میدهند و از این گذر با راهنمایان [[راستین]] خویش پیوند میخورند و به [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]] میرسند. بدینسان، برخی اشکالها که [[مخالفان]] بر این [[تفسیر]] وارد کردهاند، عقب مینشیند. یکی از این اشکالها آن است که اگر بدین [[تفسیر]] قائل شویم، [[مقام نبوت]] را متهم ساختهایم که همانند دیگر [[مردم]] برای [[آینده]] [[خویشان]] و [[فرزندان]] خود نگرانی میکند و [[دین خدا]] را وسیله معاش و ارتزاق آنان میسازد<ref>روح المعانی، ۲۵/ ۳۲.</ref>. این اشکال مردود است؛ زیرا سود پیوند [[مردم]] با [[عترت]]، به خود آنان میرسد نه به [[عترت]]<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 53.</ref>. | #نظریه [[شیعه]] این است که مراد از "[[مودت به قربی]]" [[دوستی]] با [[خویشاوندان]] ویژه [[پیامبر]]{{صل}} است. این [[خویشاوندان]] عبارتاند از همان [[عترت]] و [[اهل بیت]]. روایاتی پر شمار از [[شیعه]] و [[سنی]] بر درستی این [[تفسیر]] گواهی میدهند. چنانچه روایتی را که "[[مودت به قربی]]" را به [[دوستی]] [[عترت]] و [[اهل بیت]] [[تفسیر]] کردهاند به روایاتی که [[مردم]] را در [[فهم قرآن]] به [[اهل بیت]] ارجاع میدهند پیوند دهیم، شکی نمیماند که مراد از [[مزد رسالت]]، محبتی است که با آن [[مردم]] به [[اهل بیت]] مراجعه مینمایند و آنها را [[مرجع]] [[علمی]] و عملی خود قرار میدهند و از این گذر با راهنمایان [[راستین]] خویش پیوند میخورند و به [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]] میرسند. بدینسان، برخی اشکالها که [[مخالفان]] بر این [[تفسیر]] وارد کردهاند، عقب مینشیند. یکی از این اشکالها آن است که اگر بدین [[تفسیر]] قائل شویم، [[مقام نبوت]] را متهم ساختهایم که همانند دیگر [[مردم]] برای [[آینده]] [[خویشان]] و [[فرزندان]] خود نگرانی میکند و [[دین خدا]] را وسیله معاش و ارتزاق آنان میسازد<ref>روح المعانی، ۲۵/ ۳۲.</ref>. این اشکال مردود است؛ زیرا سود پیوند [[مردم]] با [[عترت]]، به خود آنان میرسد نه به [[عترت]]<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 53.</ref>. | ||
*[[پیامبر]]{{صل}} در [[حقیقت]]، نگران [[مردم]] بوده است نه [[خاندان]] خویش. برخی نیز گفتهاند، اگر مراد از [[قربی]] [[عترت پیامبر]]{{صل}} است، با آیه {{متن قرآن|وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ}}<ref>«و تو از آنان برای این (رسالت خویش) پاداشی نمیخواهی» سوره یوسف، آیه ۱۰۴.</ref> ناسازگار است<ref>همان.</ref>. بطلان این اشکال نیز بسان اشکال پیش روشن است؛ زیرا [[مودت]] [[اهل بیت]]{{ع}} بنابر نظریه [[شیعه]] از باب مجاز "اجر" خوانده میشود و در [[حقیقت]]، سودی که در این میان پدید میآید نصیب [[مردم]] میشود نه [[عترت]]. علاوه آنکه [[آیه]] بنابر این نظر، مدنی است و [[مسلمانان]] [[مدینه]] به [[عصمت پیامبر]]{{صل}} [[معتقد]] بودند و چنین اتهامهایی را در [[حق]] [[پیامبر]]{{صل}} به هیچ روی وارد نمیدانستند. وانگهی، اگر بتوان این [[اتهام]] را محتمل دانست، باید در بسیاری [[آیات]] دیگر نیز آن را ملحوظ داشت؛ همانند آنجا که [[قرآن]] [[اطاعت]] مطلق از [[پیامبر]]{{صل}} را [[واجب]] میداند<ref>{{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}}؛ سوره آل عمران، آیه ۳۲ و {{متن قرآن|وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ }}؛ آیه ۱۳۲؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَاحْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ }}؛ سوره مائده، آیه ۹۲ و....</ref> و همچنین است [[آیه]] [[خمس]]<ref>{{متن قرآن| وَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ مَوْلاكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ }}؛ سوره انفال، آیه ۴۰.</ref> و ازدواجهای [[پیامبر]]{{صل}}<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 54.</ref>. | *[[پیامبر]]{{صل}} در [[حقیقت]]، نگران [[مردم]] بوده است نه [[خاندان]] خویش. برخی نیز گفتهاند، اگر مراد از [[قربی]] [[عترت پیامبر]]{{صل}} است، با آیه {{متن قرآن|وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ}}<ref>«و تو از آنان برای این (رسالت خویش) پاداشی نمیخواهی» سوره یوسف، آیه ۱۰۴.</ref> ناسازگار است<ref>همان.</ref>. بطلان این اشکال نیز بسان اشکال پیش روشن است؛ زیرا [[مودت]] [[اهل بیت]]{{ع}} بنابر نظریه [[شیعه]] از باب مجاز "اجر" خوانده میشود و در [[حقیقت]]، سودی که در این میان پدید میآید نصیب [[مردم]] میشود نه [[عترت]]. علاوه آنکه [[آیه]] بنابر این نظر، مدنی است و [[مسلمانان]] [[مدینه]] به [[عصمت پیامبر]]{{صل}} [[معتقد]] بودند و چنین اتهامهایی را در [[حق]] [[پیامبر]]{{صل}} به هیچ روی وارد نمیدانستند. وانگهی، اگر بتوان این [[اتهام]] را محتمل دانست، باید در بسیاری [[آیات]] دیگر نیز آن را ملحوظ داشت؛ همانند آنجا که [[قرآن]] [[اطاعت]] مطلق از [[پیامبر]]{{صل}} را [[واجب]] میداند<ref>{{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}}؛ سوره آل عمران، آیه ۳۲ و {{متن قرآن|وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ }}؛ آیه ۱۳۲؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَاحْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ }}؛ سوره مائده، آیه ۹۲ و....</ref> و همچنین است [[آیه]] [[خمس]]<ref>{{متن قرآن| وَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ مَوْلاكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ }}؛ سوره انفال، آیه ۴۰.</ref> و ازدواجهای [[پیامبر]]{{صل}}<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 54.</ref>. |