پرش به محتوا

دین در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font...» ایجاد کرد)
 
خط ۶۳: خط ۶۳:
==دو رویکرد درباره [[منشأ دین]]==
==دو رویکرد درباره [[منشأ دین]]==
* [[منشأ دین]] از موضوعات مهم فلسفۀ [[دین]] و حوزۀ [[دین]] پژوهی است. در این باره دو [[پرسش]] بنیادی مطرح است: [[دین]] از کجا سرچشمه گرفته است؟ و علت [[دینداری]] [[انسان]] چیست؟ نظریه‌های [[منشأ دین]] در دو دسته [[الحادی]] و خداگرایانه جای می‌گیرند.
* [[منشأ دین]] از موضوعات مهم فلسفۀ [[دین]] و حوزۀ [[دین]] پژوهی است. در این باره دو [[پرسش]] بنیادی مطرح است: [[دین]] از کجا سرچشمه گرفته است؟ و علت [[دینداری]] [[انسان]] چیست؟ نظریه‌های [[منشأ دین]] در دو دسته [[الحادی]] و خداگرایانه جای می‌گیرند.
#نظریه‌های [[الحادی]] که بیشتر فرضیه‌اند تا نظریه، دو ویژگی اساسی دارند:
#'''نظریه‌های [[الحادی]]''' که بیشتر فرضیه‌اند تا نظریه، دو ویژگی اساسی دارند:
##تکامل‌گرایند و در نتیجه [[ادیان]] را در آغاز دارای صورتی ساده و ابتدایی دانسته و [[ادیان]] پیچیده را صورت [[تکامل]] یافتۀ آن می‌خوانند.
##تکامل‌گرایند و در نتیجه [[ادیان]] را در آغاز دارای صورتی ساده و ابتدایی دانسته و [[ادیان]] پیچیده را صورت [[تکامل]] یافتۀ آن می‌خوانند.
##با [[نفی]] منشأ فراطبیعی برای پیدایش [[دین]]، نبود [[خداوند]] را بدون هیچ دلیلی به عنوان پیش‌فرض درنظر گرفته و تلاش می‌کنند با رویکرد [[روان‌شناختی]] و جامعه‌شناختی [[منشأ دین]] را نیازهای گوناگون بشری معرفی کنند. در نظریه‌های [[الحادی]]، منشأ [[گرایش به دین]] و منشأ پیدایش آن یک چیز است؛ ابتدا زمینه‌های [[روانی]] یا [[اجتماعی]] مؤثر در پیدایش [[خداباوری]] بیان و سپس به [[تبیین]] عواملی پرداخته می‌شود که [[باور]] یادشده را به شکل [[دینی]] درآورده و موجب شکل‌گیری [[ادیان]] شده است<ref>جامعه‌شناسی دین، ص۳۷؛ مجموعه آثار، مطهری، ج۳، ص۵۴۸-۵۴۹، «فطرت»؛ درآمدی بر منشأ دین، ص۱۶-۱۳، ۲۰-۲۲؛ دین‌شناسی‌، ۳۸.</ref>.<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>
##با [[نفی]] منشأ فراطبیعی برای پیدایش [[دین]]، نبود [[خداوند]] را بدون هیچ دلیلی به عنوان پیش‌فرض درنظر گرفته و تلاش می‌کنند با رویکرد [[روان‌شناختی]] و جامعه‌شناختی [[منشأ دین]] را نیازهای گوناگون بشری معرفی کنند. در نظریه‌های [[الحادی]]، منشأ [[گرایش به دین]] و منشأ پیدایش آن یک چیز است؛ ابتدا زمینه‌های [[روانی]] یا [[اجتماعی]] مؤثر در پیدایش [[خداباوری]] بیان و سپس به [[تبیین]] عواملی پرداخته می‌شود که [[باور]] یادشده را به شکل [[دینی]] درآورده و موجب شکل‌گیری [[ادیان]] شده است<ref>جامعه‌شناسی دین، ص۳۷؛ مجموعه آثار، مطهری، ج۳، ص۵۴۸-۵۴۹، «فطرت»؛ درآمدی بر منشأ دین، ص۱۶-۱۳، ۲۰-۲۲؛ دین‌شناسی‌، ۳۸.</ref>.<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>
خط ۷۰: خط ۷۰:
#دیدگاه [[روان‌شناختی]]: بنابراین دیدگاه، [[دین]] برآیند هیجان‌ها و تعارض‌های [[روحی]] [[انسان]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۴۳۳.</ref>. در نقد این دیدگاه هم آمده است، رویارویی با نیروهای طبیعی، همواره [[انسان]] را به [[ترس]] و عجز نمی‌اندازد؛ بلکه بیش‌تر [[شجاعت]]، [[استواری]] و [[پایداری]] می‌بخشد<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۴۳۱.</ref>.
#دیدگاه [[روان‌شناختی]]: بنابراین دیدگاه، [[دین]] برآیند هیجان‌ها و تعارض‌های [[روحی]] [[انسان]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۴۳۳.</ref>. در نقد این دیدگاه هم آمده است، رویارویی با نیروهای طبیعی، همواره [[انسان]] را به [[ترس]] و عجز نمی‌اندازد؛ بلکه بیش‌تر [[شجاعت]]، [[استواری]] و [[پایداری]] می‌بخشد<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۴۳۱.</ref>.
#دیدگاه [[اقتصادی]]: این دیدگاه در [[حقیقت]] به دیدگاه جامعه‌شناختی بازمی‌گردد؛ ولی نظر به اهمیت آن، به صورت مستقل مطرح شده است. بنابراین دیدگاه، [[دین]] محصول از خودبیگانگی [[انسان]] است<ref>مارکس و مارکسیسم‌، ۳۰ و ۳۱.</ref> که ریشه در شرایط [[زندگی اجتماعی]] و تضادهای طبقاتی دارد. در [[حقیقت]]، [[دین]] دستاورد و معلول وضعیت [[اقتصادی]] [[طبقات جامعه]] است. بدین‌سان، اگر [[اختلاف طبقاتی]] [[جامعه]] از میان برود، [[دین]] نیز از میان خواهد رفت<ref>نقدی بر مارکسیسم، ۸۴ ـ ۸۹.</ref>. اما باید دانست آنچه طرفداران این دیدگاه به صورت عام به [[دین]] نسبت می‌دهند، در [[آیین اسلام]] یافت نمی‌شود<ref>مارکسیسم و مذهب، ص ۱۵.</ref>. [[تعالیم اسلامی]] همواره از طبقات زیرین [[جامعه]] [[حمایت]] می‌کنند و [[زورگویان]] و [[سرمایه‌داران]] دنیاپرست را بر نمی‌تابند<ref>{{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>.
#دیدگاه [[اقتصادی]]: این دیدگاه در [[حقیقت]] به دیدگاه جامعه‌شناختی بازمی‌گردد؛ ولی نظر به اهمیت آن، به صورت مستقل مطرح شده است. بنابراین دیدگاه، [[دین]] محصول از خودبیگانگی [[انسان]] است<ref>مارکس و مارکسیسم‌، ۳۰ و ۳۱.</ref> که ریشه در شرایط [[زندگی اجتماعی]] و تضادهای طبقاتی دارد. در [[حقیقت]]، [[دین]] دستاورد و معلول وضعیت [[اقتصادی]] [[طبقات جامعه]] است. بدین‌سان، اگر [[اختلاف طبقاتی]] [[جامعه]] از میان برود، [[دین]] نیز از میان خواهد رفت<ref>نقدی بر مارکسیسم، ۸۴ ـ ۸۹.</ref>. اما باید دانست آنچه طرفداران این دیدگاه به صورت عام به [[دین]] نسبت می‌دهند، در [[آیین اسلام]] یافت نمی‌شود<ref>مارکسیسم و مذهب، ص ۱۵.</ref>. [[تعالیم اسلامی]] همواره از طبقات زیرین [[جامعه]] [[حمایت]] می‌کنند و [[زورگویان]] و [[سرمایه‌داران]] دنیاپرست را بر نمی‌تابند<ref>{{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>.
*#براساس نظریه‌های خداگرایانه، منشأ پیدایش [[دین]]، خداست و نیازهای [[روانی]] یا [[اجتماعی]] نقشی در پیدایش [[دین]] ندارند. در مورد علت دین‌گرایی نیز باید گفت: بنابر [[آیات قرآنی]] و [[روایات اسلامی]] علت دین‌گرایی [[فطرت]] و [[خرد]] [[انسانی]] است و عوامل [[روانی]]، [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] زمینه ساز [[گرایش به دین]] هستند<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۲۵۳- ۲۶۲؛ دین‌شناسی، ۳۸؛ انتظار بشر از دین، ص ۲۶؛ فرهنگ شیعه ص ۴۳۱.</ref>.
*#براساس '''نظریه‌های خداگرایانه'''، منشأ پیدایش [[دین]]، خداست و نیازهای [[روانی]] یا [[اجتماعی]] نقشی در پیدایش [[دین]] ندارند. در مورد علت دین‌گرایی نیز باید گفت: بنابر [[آیات قرآنی]] و [[روایات اسلامی]] علت دین‌گرایی [[فطرت]] و [[خرد]] [[انسانی]] است و عوامل [[روانی]]، [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] زمینه ساز [[گرایش به دین]] هستند<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۲۵۳- ۲۶۲؛ دین‌شناسی، ۳۸؛ انتظار بشر از دین، ص ۲۶؛ فرهنگ شیعه ص ۴۳۱.</ref>.
*وجود اصل [[دینداری]] در میان همۀ [[جوامع بشری]]، غیر اکتسابی بودن [[گرایش]] به [[پرستش]] و [[ستایش]] یک [[قدرت]] [[برتر]] و زوال‌ناپذیری و جایگزین‌ناپذیری اصلِ این [[گرایش]]، [[ادله فطری]] بودن آن‌اند. [[میل به کمال]] مطلق، [[حس]] کنجکاوی، میل به [[شناخت]]، جمال‌طلبی، [[عدالت‌خواهی]] و [[ستم‌ستیزی]] به عنوان [[امور فطری]] و ریشه‌های [[گرایش به دین]] خوانده شده‌اند<ref>منشأ دین، ص۱۶۷-۱۶۹.</ref>. براین اساس، همۀ موجودات از جمله [[انسان]] به سوی کمال خود در حرکت‌اند. این [[گرایش]] و [[توانمندی]]، [[انسان]] را به جست‌وجوی [[کمال مطلق]]، راه دستیابی به آن و در نتیجه [[گرایش به دین]] سوق می‌دهد<ref>المیزان، ج۱۶، ص۱۸۱-۱۸۲.</ref>.
*وجود اصل [[دینداری]] در میان همۀ [[جوامع بشری]]، غیر اکتسابی بودن [[گرایش]] به [[پرستش]] و [[ستایش]] یک [[قدرت]] [[برتر]] و زوال‌ناپذیری و جایگزین‌ناپذیری اصلِ این [[گرایش]]، [[ادله فطری]] بودن آن‌اند. [[میل به کمال]] مطلق، [[حس]] کنجکاوی، میل به [[شناخت]]، جمال‌طلبی، [[عدالت‌خواهی]] و [[ستم‌ستیزی]] به عنوان [[امور فطری]] و ریشه‌های [[گرایش به دین]] خوانده شده‌اند<ref>منشأ دین، ص۱۶۷-۱۶۹.</ref>. براین اساس، همۀ موجودات از جمله [[انسان]] به سوی کمال خود در حرکت‌اند. این [[گرایش]] و [[توانمندی]]، [[انسان]] را به جست‌وجوی [[کمال مطلق]]، راه دستیابی به آن و در نتیجه [[گرایش به دین]] سوق می‌دهد<ref>المیزان، ج۱۶، ص۱۸۱-۱۸۲.</ref>.
==[[آموزه‌های دین]]==
==[[آموزه‌های دین]]==
* [[آموزه‌های دین]] [[وحیانی]] سه بخش هستند:
* [[آموزه‌های دین]] [[وحیانی]] سه بخش هستند:
۱۱۳٬۱۴۹

ویرایش