عیسی بن مریم در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'دقیق' به 'دقیقه'
جز (جایگزینی متن - 'دقیق' به 'دقیقه') |
|||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
#{{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشتهای است که جوانهاش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقههایش راست ایستد، به گونهای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref>. | #{{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشتهای است که جوانهاش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقههایش راست ایستد، به گونهای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref>. | ||
'''نتیجه''': در [[آیات]] فوق نکته مهمی که مطرح گردیده [[بشارت]] به آمدن [[پیامبر اسلام]] از سوی [[حضرت عیسی]] و کتابهای [[الهی]] قبل - توراة و [[انجیل]] - است و [[خداوند]] میگوید: و به یاد آورید هنگامی را که [[عیسی بن مریم]] گفت: ای [[بنیاسرائیل]]! من [[فرستاده خدا]] به سوی شما هستم، این در حالی است که [[تصدیق]] کننده کتابی که قبل از من فرستاده شده -[[تورات]] - میباشم {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ}} و [[بشارت دهنده]] به رسولی که بعد از من میآید و نام او [[احمد]] است {{متن قرآن|وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ}} بنابراین من حلقه اتّصالی هستم که [[امت]] [[موسی]] و کتاب او را به [[امت پیامبر]] [[آینده]] ([[پیامبر اسلام]]) و کتاب او، پیوند میدهم: گرچه جمعی از [[بنیاسرائیل]] به این [[پیامبر]] [[موعود]] [[ایمان]] آوردند، اما گروه عظیمی سرسختانه در برابر او ایستادند، و حتّی [[معجزات]] [[آشکار]] او را [[انکار]] کردند و هنگامی که او -[[احمد]] - با [[معجزات]] و دلائل روشن به سراغ آنان آمد گفتند: این [[سحری]] است [[آشکار]] {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ}} [[علامه طباطبایی]] مینویسد {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ}} در آغاز [[کلام]] گفتیم که این [[آیه]] و [[آیه]] بعدیاش و سه [[آیه]] بعدش در [[مقام]] این است که [[رسالت]] و [[نبوت]] [[رسول خدا]]{{صل}} را که نزد [[مردم]] با [[ایمان]] مسلم است، برای سایرین مسجل سازد و بفهماند که آن جناب را با [[هدایت]] و [[دین حق]] فرستاده تا بر همه [[ادیان]] غلبهاش دهد، هر چند که [[کافران]] از [[اهل کتاب]] را خوش نیاید، و نیز [[دینی]] که او آورده نوری ساطع از طرف [[خدای تعالی]] است، و [[مشرکین]] میخواهند آن را با دهنهایشان خاموش کنند، در حالی که [[خدا]] [[نور]] خود را تمام میکند، هر چند که [[مشرکین]] را خوش نیاید. پس بر [[مؤمنین]] است که او را با اینکه میدانند [[فرستاده خدا]] به سویشان است، [[آزار]] ندهند، بلکه یاریاش کنند، و در راه پروردگارشان و برای [[احیای دین]] او و نشر کلمه [[توحید]] [[جهاد]] کنند. از اینجا معلوم میشود که جمله {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ}} به منزله مقدمه و [[زمینهچینی]] است برای مطلب بعدی که میفرماید: [[رسول خدا]]{{صل}} فرستادهای است مبشر که [[عیسی]]{{ع}} به آمدنش [[بشارت]] داده، و او کسی است که [[خدای تعالی]] او را به [[هدایت]] و [[دین حق]] گسیل داشته، و [[دین]] او نوری است که [[مردم]] با آن راه [[سعادت]] را مییابند. و این را هم میدانیم که [[بشارت]] عموماً عبارت است از خبری که شنونده از شنیدنش خوشحال گردد، و معلوم است که چنین خبری چیزی جز از خیری که به شنونده برسد و عاید او شود، نمیتواند باشد، و خیری که از [[بعثت پیامبر]] و [[دعوت]] او [[انتظار]] میرود این است که با بعثتش باب [[رحمت الهی]] به روی [[انسانها]] باز شود، و در نتیجه [[سعادت دنیا]] و عقبایشان به [[وسیله]] [[عقائد]] حقه، و یا [[اعمال صالح]]، و یا هر دو تأمین گردد. و [[بشارت]] به آمدن [[پیامبری]] بعد از [[پیامبری]] دیگر - با در نظر گرفتن اینکه [[پیغمبر]] سابق دعوتش پذیرفته شده، و جا افتاده، و با در نظر داشتن [[وحدت]] [[دعوت دینی]] در همه [[انبیاء]] - وقتی [[تصور]] دارد و دارای خاصیت [[بشارت]] است که [[پیامبر]] دوم دعوتی پیشرفتهتر، و [[دینی]] کاملتر آورده باشد، [[دینی]] که مشتمل بر [[عقائد]] حقه بیشتر، و [[شرایع]] عادلانهتر برای [[جامعه]]، و نسبت به [[سعادت بشر]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] فراگیرتر باشد، و گرنه [[انسانها]] از آمدن [[پیامبر]] دوم چیز زائدی عایدشان نمیشود، و از [[بشارت]] آمدنش [[خرسند]] نمیگردند. با این بیان روشن گردید که جمله {{متن قرآن|وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي}} هر چند از این نکته خبری نداده، اما معنایش میفهماند که آنچه [[پیامبر]] [[احمد]]{{صل}} میآورد پیشرفتهتر و کاملتر از [[دینی]] است که [[تورات]] متضمن آن است، و آنچه [[عیسی]]{{ع}} بدان [[مبعوث]] شده در [[حقیقت]] واسطهای است بین دو [[دعوت]]. در نتیجه [[کلام]] [[عیسی بن مریم]] را این طور باید معنا کرد: {{متن قرآن|إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا...}} من فرستادهای هستم از [[ناحیه]] [[خدای تعالی]] به سوی شما تا شما را به سوی [[شریعت]] [[تورات]] و منهاج آن [[دعوت]] کنم {{متن قرآن|وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ}} و بعضی از آنچه را که بر شما [[حرام]] شده برایتان [[حلال]] کنم، و این همان شریعتی است که [[خدای تعالی]] به دست من برایتان آورده، و به زودی آن را با [[بعثت]] [[پیامبری]] به نام [[احمد]]{{صل}} که بعد از من خواهد آمد تکمیل میکند. از نظر اعتبار [[عقلی]] هم مطلب از این قرار است، چون اگر در [[معارف الهی]] که [[اسلام]] بدان [[دعوت]] میکند، دقت کنیم خواهیم دید که از شریعتهای آسمانی دیگر که قبل از [[اسلام]] بوده دقیقتر و کاملتر است، مخصوصاً [[توحیدی]] که [[اسلام]] بدان میخواند - و یکی از اصول [[عقائد]] [[اسلام]] است، و همه [[احکام اسلام]] بر آن اساس [[تشریع]] شده، و بازگشت همه [[معارف]] [[حقیقی]] بدان است - [[توحیدی]] است بسیار | '''نتیجه''': در [[آیات]] فوق نکته مهمی که مطرح گردیده [[بشارت]] به آمدن [[پیامبر اسلام]] از سوی [[حضرت عیسی]] و کتابهای [[الهی]] قبل - توراة و [[انجیل]] - است و [[خداوند]] میگوید: و به یاد آورید هنگامی را که [[عیسی بن مریم]] گفت: ای [[بنیاسرائیل]]! من [[فرستاده خدا]] به سوی شما هستم، این در حالی است که [[تصدیق]] کننده کتابی که قبل از من فرستاده شده -[[تورات]] - میباشم {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ}} و [[بشارت دهنده]] به رسولی که بعد از من میآید و نام او [[احمد]] است {{متن قرآن|وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ}} بنابراین من حلقه اتّصالی هستم که [[امت]] [[موسی]] و کتاب او را به [[امت پیامبر]] [[آینده]] ([[پیامبر اسلام]]) و کتاب او، پیوند میدهم: گرچه جمعی از [[بنیاسرائیل]] به این [[پیامبر]] [[موعود]] [[ایمان]] آوردند، اما گروه عظیمی سرسختانه در برابر او ایستادند، و حتّی [[معجزات]] [[آشکار]] او را [[انکار]] کردند و هنگامی که او -[[احمد]] - با [[معجزات]] و دلائل روشن به سراغ آنان آمد گفتند: این [[سحری]] است [[آشکار]] {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ}} [[علامه طباطبایی]] مینویسد {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ}} در آغاز [[کلام]] گفتیم که این [[آیه]] و [[آیه]] بعدیاش و سه [[آیه]] بعدش در [[مقام]] این است که [[رسالت]] و [[نبوت]] [[رسول خدا]]{{صل}} را که نزد [[مردم]] با [[ایمان]] مسلم است، برای سایرین مسجل سازد و بفهماند که آن جناب را با [[هدایت]] و [[دین حق]] فرستاده تا بر همه [[ادیان]] غلبهاش دهد، هر چند که [[کافران]] از [[اهل کتاب]] را خوش نیاید، و نیز [[دینی]] که او آورده نوری ساطع از طرف [[خدای تعالی]] است، و [[مشرکین]] میخواهند آن را با دهنهایشان خاموش کنند، در حالی که [[خدا]] [[نور]] خود را تمام میکند، هر چند که [[مشرکین]] را خوش نیاید. پس بر [[مؤمنین]] است که او را با اینکه میدانند [[فرستاده خدا]] به سویشان است، [[آزار]] ندهند، بلکه یاریاش کنند، و در راه پروردگارشان و برای [[احیای دین]] او و نشر کلمه [[توحید]] [[جهاد]] کنند. از اینجا معلوم میشود که جمله {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ}} به منزله مقدمه و [[زمینهچینی]] است برای مطلب بعدی که میفرماید: [[رسول خدا]]{{صل}} فرستادهای است مبشر که [[عیسی]]{{ع}} به آمدنش [[بشارت]] داده، و او کسی است که [[خدای تعالی]] او را به [[هدایت]] و [[دین حق]] گسیل داشته، و [[دین]] او نوری است که [[مردم]] با آن راه [[سعادت]] را مییابند. و این را هم میدانیم که [[بشارت]] عموماً عبارت است از خبری که شنونده از شنیدنش خوشحال گردد، و معلوم است که چنین خبری چیزی جز از خیری که به شنونده برسد و عاید او شود، نمیتواند باشد، و خیری که از [[بعثت پیامبر]] و [[دعوت]] او [[انتظار]] میرود این است که با بعثتش باب [[رحمت الهی]] به روی [[انسانها]] باز شود، و در نتیجه [[سعادت دنیا]] و عقبایشان به [[وسیله]] [[عقائد]] حقه، و یا [[اعمال صالح]]، و یا هر دو تأمین گردد. و [[بشارت]] به آمدن [[پیامبری]] بعد از [[پیامبری]] دیگر - با در نظر گرفتن اینکه [[پیغمبر]] سابق دعوتش پذیرفته شده، و جا افتاده، و با در نظر داشتن [[وحدت]] [[دعوت دینی]] در همه [[انبیاء]] - وقتی [[تصور]] دارد و دارای خاصیت [[بشارت]] است که [[پیامبر]] دوم دعوتی پیشرفتهتر، و [[دینی]] کاملتر آورده باشد، [[دینی]] که مشتمل بر [[عقائد]] حقه بیشتر، و [[شرایع]] عادلانهتر برای [[جامعه]]، و نسبت به [[سعادت بشر]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] فراگیرتر باشد، و گرنه [[انسانها]] از آمدن [[پیامبر]] دوم چیز زائدی عایدشان نمیشود، و از [[بشارت]] آمدنش [[خرسند]] نمیگردند. با این بیان روشن گردید که جمله {{متن قرآن|وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي}} هر چند از این نکته خبری نداده، اما معنایش میفهماند که آنچه [[پیامبر]] [[احمد]]{{صل}} میآورد پیشرفتهتر و کاملتر از [[دینی]] است که [[تورات]] متضمن آن است، و آنچه [[عیسی]]{{ع}} بدان [[مبعوث]] شده در [[حقیقت]] واسطهای است بین دو [[دعوت]]. در نتیجه [[کلام]] [[عیسی بن مریم]] را این طور باید معنا کرد: {{متن قرآن|إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا...}} من فرستادهای هستم از [[ناحیه]] [[خدای تعالی]] به سوی شما تا شما را به سوی [[شریعت]] [[تورات]] و منهاج آن [[دعوت]] کنم {{متن قرآن|وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ}} و بعضی از آنچه را که بر شما [[حرام]] شده برایتان [[حلال]] کنم، و این همان شریعتی است که [[خدای تعالی]] به دست من برایتان آورده، و به زودی آن را با [[بعثت]] [[پیامبری]] به نام [[احمد]]{{صل}} که بعد از من خواهد آمد تکمیل میکند. از نظر اعتبار [[عقلی]] هم مطلب از این قرار است، چون اگر در [[معارف الهی]] که [[اسلام]] بدان [[دعوت]] میکند، دقت کنیم خواهیم دید که از شریعتهای آسمانی دیگر که قبل از [[اسلام]] بوده دقیقتر و کاملتر است، مخصوصاً [[توحیدی]] که [[اسلام]] بدان میخواند - و یکی از اصول [[عقائد]] [[اسلام]] است، و همه [[احکام اسلام]] بر آن اساس [[تشریع]] شده، و بازگشت همه [[معارف]] [[حقیقی]] بدان است - [[توحیدی]] است بسیار دقیقه که ما در مباحث سابق این کتاب پارهای مطالب درباره آن گذراندیم. و همچنین [[شرایع]] و [[قوانین]] عملی [[اسلام]] که در دقت آن همین بس که از کوچکترین حرکات و سکنات فردی و [[اجتماعی]] [[انسان]] گرفته تا بزرگترین آن را در نظر گرفته، و همه را تعدیل نموده، و از [[افراط و تفریط]] در یک یک آنها جلوگیری نموده، و برای هر یک حدی معین فرموده، و در عین حال تمامی [[اعمال]] [[بشر]] را بر اساس [[سعادت]] پایهریزی کرده و بر اساس [[توحید]] تنظیم فرموده است. [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ}} آنهایی که [[پیروی]] میکنند از [[پیامبری]] [[درس نخوانده]] که قبل از آمدنش نام او را در [[تورات]] و [[انجیل]] خود یافته بودند، و او ایشان را به همه [[نیکیها]] امر میکند، و از همه بدیها [[نهی]] میکند، و همه پاکیزهها را برایشان [[حلال]]، و همه پلیدیها را بر آنان [[حرام]] میسازد، و بارهای سنگین دوششان را میاندازد، و آن زنجیرهایی را که بر دست و پا دارند باز میکند نیز به همین نکته اشاره نموده است و نظیر این [[آیه]] [[آیات]] دیگری است که در توصیف [[قرآن]] آمده. و این جمله، یعنی {{متن قرآن|وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي}} هر چند تصریح به [[بشارت]] کرده، الا اینکه دلالت ندارد بر اینکه در [[کتاب عیسی]]{{ع}} وجود داشته، اما [[آیه]] [[سوره اعراف]] که در چند سطر قبل [[نقل]] و ترجمه شد، از این ابهام پرده برداشت، و فرمود {{متن قرآن|يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ}} و همچنین [[آیه]] ۲۹ [[سوره فتح]] که در [[وصف]] [[رسول خدا]]{{صل}} فرموده {{متن قرآن|ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ}} بر این معنا دلالت دارد<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۴۲۵.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۳۱۵-۳۲۷.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |