پرش به محتوا

امانت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۳۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ ژوئن ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:مدخل‌های درجه دو دانشنامه' به '')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امانت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امانت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
'''امانت''' حفظ [[حقوق]] [[مالی]] و غیر [[مالی]] دیگران<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی، حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>.
'''[[امانت]]''' [[حفظ]] [[حقوق]] [[مالی]] و غیر [[مالی]] دیگران<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی، حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>.


==واژه‌شناسی لغوی==
==واژه‌شناسی لغوی==
*امانت ضد [[خیانت]] است<ref>لسان العرب، ج ۱، ص ۲۲۳، «امن»؛ لغت‌نامه، ج ۲، ص ۲۸۴۱.</ref>. و از "ا ـ م ـ ن" به معنای [[آرامش]]، سکون و بر طرف شدن [[خوف]] و [[اضطراب]]<ref>التحقيق، ج ۱، ص ۱۵۰، «امن».</ref> گرفته شده و به معنای [[تأمین امنیت]] حقی از [[حقوق]] به وسیله [[عهد]]، [[وصیت]] و مانند آن<ref> الميزان، ج ۹، ص ۵۴.</ref> یا به معنای حالتی است که [[انسان]] را به حفظ [[حقوق]] دیگران برانگیخته و او را از تضییع یا [[تصرف]] در آن باز می‌دارد<ref>التحرير والتنوير، ج ۸ ، ص ۲۰۳.</ref>. این واژه بر اعیان نیز اطلاق شده و به [[مالی]] که در نزد دیگری به امانت سپرده شود امانت<ref>مفردات، ص ۹۰؛ التحقيق، ج ۱، ص ۱۵۰، «امن».</ref> و به  شخص مورد [[اعتماد]] که امانت به او سپرده می‌شود «[[امین]]»<ref>لسان العرب، ج‌۱، ص‌۲۲۳؛ فرهنگ معارف اسلامى، ج‌۱، ص‌۲۲۸.</ref>گویند<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی، حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>.
* [[امانت]] ضد [[خیانت]] است<ref>لسان العرب، ج ۱، ص ۲۲۳، «امن»؛ لغت‌نامه، ج ۲، ص ۲۸۴۱.</ref>. و از "ا ـ م ـ ن" به معنای [[آرامش]]، سکون و بر طرف شدن [[خوف]] و [[اضطراب]]<ref>التحقيق، ج ۱، ص ۱۵۰، «امن».</ref> گرفته شده و به معنای [[تأمین امنیت]] حقی از [[حقوق]] به [[وسیله]] [[عهد]]، [[وصیت]] و مانند آن<ref> الميزان، ج ۹، ص ۵۴.</ref> یا به معنای حالتی است که [[انسان]] را به [[حفظ]] [[حقوق]] دیگران برانگیخته و او را از تضییع یا [[تصرف]] در آن باز می‌دارد<ref>التحرير والتنوير، ج ۸، ص ۲۰۳.</ref>. این واژه بر اعیان نیز اطلاق شده و به [[مالی]] که در نزد دیگری به [[امانت]] سپرده شود [[امانت]]<ref>مفردات، ص ۹۰؛ التحقيق، ج ۱، ص ۱۵۰، «امن».</ref> و به  شخص مورد [[اعتماد]] که [[امانت]] به او سپرده می‌شود «[[امین]]»<ref>لسان العرب، ج‌۱، ص‌۲۲۳؛ فرهنگ معارف اسلامى، ج‌۱، ص‌۲۲۸.</ref>گویند<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی، حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>.
* واژه «امانت»، ضد «[[خیانت]]»، مصدر و از ریشه «أمن» به معنای [[آرامش]] [[قلب]] است. «امین»، به کسی گفته می‌شود که [[دل]]، در سپردن چیزی به او احساسِ [[آرامش]] کند همچنین به چیزی که سپرده شده نیز «امانت» اطلاق می‌گردد ابن [[فارس]]، در معنای «أمَنَ» می‌گوید: همزه و میم و نون، دو اصل [معناییِ] نزدیک به هم دارد: یکی امانت که ضدّ [[خیانت]] و به معنای [[آرامش]] [[دل]] است، و دیگری گواهی دادن.<ref>«الهمزة و المیم و النون أصلان متقاربان: أحدهما الأمانة التی ضدّ الخیانة، و معناها سکون القلب، و الآخر التصدیق»؛ معجم مقاییس اللغة: ج ۱، ص ۱۳۳، مادّه «أمن».</ref> [[راغب اصفهانی]] نیز در [[تبیین]] معنای «أمَنَ» آورده است: ریشه «أمن»، آرامشِ خاطر و رفع نگرانی است. امن و امانت و [[امان]]، در اصل، مصدر هستند و [[امان]]، گاهی اسم حالتی است که [[انسان]] در آن حالت، آرام است، و گاهی هم اسم چیزی است که [[انسان]] با آن، [[آرامش]] می‌یابد.<ref>«أصل الأمن طمأنینة النفس و زوال الخوف، و الأمن و الأمانة و الأمان فی الأصل مصادر، و یجعل الأمان تارةً اسماً للحالة التی یکون علیها الإنسان فی الأمن، و تارة اسما لما یؤمن علیه الإنسان»؛ مفردات ألفاظ القرآن: ص ۹۰.</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامه قرآن و حدیث (کتاب)|دانشنامه قرآن و حدیث]]، ج۷، ص۳۲۳ و ۳۲۴.</ref>
* واژه «[[امانت]]»، ضد «[[خیانت]]»، مصدر و از ریشه «[[أمن]]» به معنای [[آرامش]] [[قلب]] است. «[[امین]]»، به کسی گفته می‌شود که [[دل]]، در سپردن چیزی به او احساسِ [[آرامش]] کند همچنین به چیزی که سپرده شده نیز «[[امانت]]» اطلاق می‌گردد ابن [[فارس]]، در معنای «أمَنَ» می‌گوید: همزه و میم و نون، دو اصل [معناییِ] نزدیک به هم دارد: یکی [[امانت]] که ضدّ [[خیانت]] و به معنای [[آرامش]] [[دل]] است، و دیگری [[گواهی]] دادن.<ref>«الهمزة و المیم و النون أصلان متقاربان: أحدهما الأمانة التی ضدّ الخیانة، و معناها سکون القلب، و الآخر التصدیق»؛ معجم مقاییس اللغة: ج ۱، ص ۱۳۳، مادّه «أمن».</ref> [[راغب اصفهانی]] نیز در [[تبیین]] معنای «أمَنَ» آورده است: ریشه «[[أمن]]»، آرامشِ خاطر و رفع [[نگرانی]] است. [[امن]] و [[امانت]] و [[امان]]، در اصل، مصدر هستند و [[امان]]، گاهی اسم حالتی است که [[انسان]] در آن حالت، آرام است، و گاهی هم اسم چیزی است که [[انسان]] با آن، [[آرامش]] می‌یابد.<ref>«أصل الأمن طمأنینة النفس و زوال الخوف، و الأمن و الأمانة و الأمان فی الأصل مصادر، و یجعل الأمان تارةً اسماً للحالة التی یکون علیها الإنسان فی الأمن، و تارة اسما لما یؤمن علیه الإنسان»؛ مفردات ألفاظ القرآن: ص ۹۰.</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامه قرآن و حدیث (کتاب)|دانشنامه قرآن و حدیث]]، ج۷، ص۳۲۳ و ۳۲۴.</ref>


==امانت [[ولایت]]==
==[[امانت]] [[ولایت]]==
*[[ولایت]] [[امام علی|امیر مؤمنان]] و [[اهل بیت]]{{عم}}، امانت سنگینی است که [[خداوند]] بر هستی عرضه کرده و [[انسان]] آن را پذیرفته است. آیۀ "عرض امانت"، تفسیرهای مختلفی دارد و در برخی [[روایات]]، این امانت به [[ولایت علی]]{{ع}} هم [[تأویل]] شده است. آیۀ امانت چنین است: {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ}}<ref>احزاب، آیه ۷۲</ref>[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید مقصود از آن [[ولایت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} است: {{عربی|هی ولایة أمیر المؤمنین}}<ref> بحار الأنوار، ج ۲۳ ص ۲۷۵ و ۲۸۰</ref> در آیۀ دیگری که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَآتُواْ النِّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا}}<ref>«خداوند دستور می‌دهد امانت‌ها را به اهلش بسپارید» نساء، آیه ۴</ref> در [[روایات]] متعدّدی آمده که خطاب به [[امامان]] است که هرکدام [[امامت]] و [[ودایع امامت]] همچون کتاب و [[سلاح]] و مسؤولیت‌های [[پیشوایی]] را به [[امام]] بعدی بسپارد.<ref>بحار الأنوار، ج ۲۳ ص ۲۷۶، معانی الاخبار، ص ۱۰۷</ref> در احادیثی از [[امام صادق]] و [[امام رضا]]{{عم}} [[نقل]] شده که امانت، همان [[ولایت]] است.<ref>بحار الأنوار، ج ۲۳ ص ۲۷۶ ح ۱۹ و ۲۰؛ معانی الاخبار، ص ۱۱۰</ref> و [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}}، امانت را حبّ و [[ولایت]] و [[معرفت]] [[محمّد]] و [[آل محمد]] می‌شمارد.<ref>معانی الأخبار، ص ۱۰۸</ref> [[ولایت‌پذیری]] و تحمّل این‌بار عظیم [[اعتقادی]] و عملی، ظرفیّت و تعهّدی فراوان می‌طلبد. [[انسان‌ها]] نیز برخی امانت‌دار خوبی نبودند و به وظیفۀ خود نسبت به این امانت [[الهی]]، عمل نکردند.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۱.</ref>
* [[ولایت]] [[امام علی|امیر مؤمنان]] و [[اهل بیت]]{{عم}}، [[امانت]] سنگینی است که [[خداوند]] بر هستی عرضه کرده و [[انسان]] آن را پذیرفته است. آیۀ "[[عرض امانت]]"، تفسیرهای مختلفی دارد و در برخی [[روایات]]، این [[امانت]] به [[ولایت علی]]{{ع}} هم [[تأویل]] شده است. [[آیۀ امانت]] چنین است: {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ}}<ref>احزاب، آیه ۷۲</ref>[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید مقصود از آن [[ولایت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} است: {{عربی|هی ولایة أمیر المؤمنین}}<ref> بحار الأنوار، ج ۲۳ ص ۲۷۵ و ۲۸۰</ref> در آیۀ دیگری که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَآتُواْ النِّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا}}<ref>«خداوند دستور می‌دهد امانت‌ها را به اهلش بسپارید» نساء، آیه ۴</ref> در [[روایات]] متعدّدی آمده که خطاب به [[امامان]] است که هرکدام [[امامت]] و [[ودایع امامت]] همچون کتاب و [[سلاح]] و مسؤولیت‌های [[پیشوایی]] را به [[امام]] بعدی بسپارد.<ref>بحار الأنوار، ج ۲۳ ص ۲۷۶، معانی الاخبار، ص ۱۰۷</ref> در احادیثی از [[امام صادق]] و [[امام رضا]]{{عم}} [[نقل]] شده که [[امانت]]، همان [[ولایت]] است.<ref>بحار الأنوار، ج ۲۳ ص ۲۷۶ ح ۱۹ و ۲۰؛ معانی الاخبار، ص ۱۱۰</ref> و [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}}، [[امانت]] را [[حبّ]] و [[ولایت]] و [[معرفت]] [[محمّد]] و [[آل محمد]] می‌شمارد.<ref>معانی الأخبار، ص ۱۰۸</ref> [[ولایت‌پذیری]] و [[تحمّل]] این‌بار [[عظیم]] [[اعتقادی]] و عملی، ظرفیّت و تعهّدی فراوان می‌طلبد. [[انسان‌ها]] نیز برخی [[امانت‌دار]] خوبی نبودند و به وظیفۀ خود نسبت به این [[امانت]] [[الهی]]، عمل نکردند.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۱.</ref>


==[[ادای امانت]]==
==[[ادای امانت]]==
*در [[قرآن کریم]] آمده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ}}<ref>«و آنان که سپرده‌های نزد خویش و پیمان خود را پاس می‌دارند» سوره مؤمنون، آیه ۸.</ref> همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|... فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ}}<ref>«...و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید» سوره بقره، آیه ۲۸۳.</ref>.
*در [[قرآن کریم]] آمده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ}}<ref>«و آنان که سپرده‌های نزد خویش و پیمان خود را پاس می‌دارند» سوره مؤمنون، آیه ۸.</ref> همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|... فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ}}<ref>«...و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید» سوره بقره، آیه ۲۸۳.</ref>.
*از [[پیامبر]]{{صل}} نیز [[روایت]] است: "[[مردم]] در [[دنیا]] مانند مهمان‌اند و آنچه در [[اختیار]] دارند، مانند امانت است، مسافر، رفتنی است و امانت هم پس گرفتنی"<ref>شیخ حسن دیلمی، ارشادالقلوب، ترجمه علی سلگی نهاوندی، ج۱، ص۷۸.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۴۱۳.</ref>.
*از [[پیامبر]]{{صل}} نیز [[روایت]] است: "[[مردم]] در [[دنیا]] مانند مهمان‌اند و آنچه در [[اختیار]] دارند، مانند [[امانت]] است، مسافر، رفتنی است و [[امانت]] هم پس گرفتنی"<ref>شیخ حسن دیلمی، ارشادالقلوب، ترجمه علی سلگی نهاوندی، ج۱، ص۷۸.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۴۱۳.</ref>.
*می‌توان گفت که [[امانت‌داری]] مترادف [[ادای امانت]] و رد امانت است<ref>فرهنگ اصطلاحات اخلاقی، ص۸۶.</ref>.
*می‌توان گفت که [[امانت‌داری]] مترادف [[ادای امانت]] و رد [[امانت]] است<ref>فرهنگ اصطلاحات اخلاقی، ص۸۶.</ref>.
*از نظر [[عقل]] و [[منطق]]، [[راستی]] و درستی و پس دادن به موقع امانات، کاری ارزشمند و لازمه [[انسانیت]] است که [[فطرت]] [[پاک]] [[انسان‌ها]] [[پایبندی]] به آن را طالب و از [[خیانت]] در امانت، سخت منزجر است. [[لزوم]] رد امانت حکمی ثابت و همیشگی است و در هیچ شرایطی تغییر نمی‌کند. رد امانت از مستقلات عقلیه است... و [[حکم]] [[شرع]] در این مورد، [[حکم]] ارشادی است<ref>اخلاق در قرآن، ج۳، ص۱۶۷ – ۱۶۸.</ref>.
*از نظر [[عقل]] و [[منطق]]، [[راستی]] و [[درستی]] و پس دادن به موقع امانات، کاری [[ارزشمند]] و لازمه [[انسانیت]] است که [[فطرت]] [[پاک]] [[انسان‌ها]] [[پایبندی]] به آن را طالب و از [[خیانت]] در [[امانت]]، سخت منزجر است. [[لزوم]] رد [[امانت]] حکمی ثابت و همیشگی است و در هیچ شرایطی [[تغییر]] نمی‌کند. رد [[امانت]] از مستقلات عقلیه است... و [[حکم]] [[شرع]] در این مورد، [[حکم]] ارشادی است<ref>اخلاق در قرآن، ج۳، ص۱۶۷ – ۱۶۸.</ref>.
*یکی از جلوه‌های ادای [[حق]]، [[ادای امانت]] افراد است. [[انسان]] باید امانت را از هر کس که می‌گیرد، به او باز پس دهد.
*یکی از جلوه‌های ادای [[حق]]، [[ادای امانت]] افراد است. [[انسان]] باید [[امانت]] را از هر کس که می‌گیرد، به او باز پس دهد.
*از سوی دیگر، [[امانت‌داری]]، یکی از مصادیق روشن [[عهد]] است که مورد تأکید قرار گرفته و در بعضی [[آیات]]، در کنار [[عهد]] ذکر شده است"<ref>اخلاق در قرآن، ج۳، ص۱۹۱.</ref>.
*از سوی دیگر، [[امانت‌داری]]، یکی از مصادیق روشن [[عهد]] است که مورد تأکید قرار گرفته و در بعضی [[آیات]]، در کنار [[عهد]] ذکر شده است"<ref>اخلاق در قرآن، ج۳، ص۱۹۱.</ref>.
*اهمیت این موضوع به حدی است که [[شهید]] ثانی می‌گوید: "[[ادای امانت]] هر کس، حتی اگر [[کافر]] حربی باشد در اولین وقت امکان، اگر مطالبه کند [[واجب]] است"<ref>شیخ زین الدین عاملی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج۲، ص۴۹۷.</ref>.
*اهمیت این موضوع به حدی است که [[شهید ثانی]] می‌گوید: "[[ادای امانت]] هر کس، حتی اگر [[کافر]] حربی باشد در اولین وقت امکان، اگر مطالبه کند [[واجب]] است"<ref>شیخ زین الدین عاملی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج۲، ص۴۹۷.</ref>.
*به وسیله امانت است که کلیه [[حقوق]] اعم از [[حقوق خدا]] و خلق و [[حقوق]] فرد و اجتماع حفظ شده و [[وظایف]] و [[مسئولیت‌ها]] به نحو طبیعی، انجام داده می‌شود و در نتیجه، اجتماع از خطر [[حیف]] و میل شدن [[حقوق مردم]]، مصون می‌گردد<ref>سید [[احمد]] طیبی شبستری، [[اخلاق]] [[قرآن]]، ص۲۵.</ref>.
*به [[وسیله]] [[امانت]] است که [[کلیه]] [[حقوق]] اعم از [[حقوق خدا]] و [[خلق]] و [[حقوق]] فرد و [[اجتماع]] [[حفظ]] شده و [[وظایف]] و [[مسئولیت‌ها]] به نحو طبیعی، انجام داده می‌شود و در نتیجه، [[اجتماع]] از خطر [[حیف]] و میل شدن [[حقوق مردم]]، مصون می‌گردد<ref>سید [[احمد]] طیبی شبستری، [[اخلاق]] [[قرآن]]، ص۲۵.</ref>.
*بعضی از [[پیامبران الهی]] ملقب به [[امین]] بودند و [[خداوند]] در [[مقام]] تعریف [[انبیا]]، آنان را به عنوان [[رسول]] [[امین]] یا "ناصح [[امین]]" معرفی می‌کند. آنچه که سبب شد [[پیامبر]]{{صل}} قبل از [[بعثت]] نزد [[خدیجه]] اعتبار خاص پیدا کند، [[راستی]] و درستی و [[امانت‌داری]] او بود همچنین یکی از [[دلایل]] [[مقام والای امام]] [[علی]]{{ع}} نزد [[پیامبر]]{{صل}} [[راستگویی]] و [[ادای امانت]] ایشان بود<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۴۱۴-۴۱۵.</ref>.
*بعضی از [[پیامبران الهی]] ملقب به [[امین]] بودند و [[خداوند]] در [[مقام]] تعریف [[انبیا]]، آنان را به عنوان [[رسول]] [[امین]] یا "ناصح [[امین]]" معرفی می‌کند. آنچه که سبب شد [[پیامبر]]{{صل}} قبل از [[بعثت]] نزد [[خدیجه]] اعتبار خاص پیدا کند، [[راستی]] و [[درستی]] و [[امانت‌داری]] او بود همچنین یکی از [[دلایل]] [[مقام والای امام]] [[علی]]{{ع}} نزد [[پیامبر]]{{صل}} [[راستگویی]] و [[ادای امانت]] ایشان بود<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۴۱۴-۴۱۵.</ref>.
*آنچه از [[آموزه‌های دینی]] فهمیده می‌شود، این است که تمام سرمایه‌های مادی و [[معنوی]] [[انسان]]، از جمله [[فرزند]]، [[پول]] و [[مقام]]، [[اسرار]] و رازها، [[حکومت]]، شخصیت [[علمی]]، [[سیاسی]] و [[فرهنگی]]، [[امانت الهی]] به شمار می‌روند که به دست [[انسان]] سپرده شده و [[آدمی]] موظف به حفظ و نگهبانی از آن‌هاست تا به اهلش برگرداند و تنها موجودی که بار [[امانت الهی]] را بر دوش گرفت، "[[انسان]]" بود.
*آنچه از [[آموزه‌های دینی]] فهمیده می‌شود، این است که تمام سرمایه‌های مادی و [[معنوی]] [[انسان]]، از جمله [[فرزند]]، [[پول]] و [[مقام]]، [[اسرار]] و رازها، [[حکومت]]، [[شخصیت]] [[علمی]]، [[سیاسی]] و [[فرهنگی]]، [[امانت الهی]] به شمار می‌روند که به دست [[انسان]] سپرده شده و [[آدمی]] موظف به [[حفظ]] و نگهبانی از آنهاست تا به اهلش برگرداند و تنها موجودی که بار [[امانت الهی]] را بر دوش گرفت، "[[انسان]]" بود.
*از فواید [[امانت‌داری]]، می‌توان به [[حاکم]] شدن فضای [[اعتماد]] به یکدیگر، گسترش [[امنیت]] و [[آسایش]]، تحکیم [[جایگاه]] [[اجتماعی]] افراد، [[زندگی]] شاد، کامل شدن [[ایمان]] و [[فضایل اخلاقی]]، [[محبوبیت]] نزد [[خدا]] و خلق، تقویت [[اعتماد به نفس]] در افراد، هماهنگی با [[انبیا]] و [[اولیا]]، [[مأیوس]] شدن [[شیطان]]، [[رستگاری]] در [[قیامت]]، [[وحدت]] و [[همدلی]]، جلب [[ثروت]]، دفع [[بدبینی]]، [[آرامش روحی]] و روانی، و [[صفا]] و صمیمت اشاره نمود.
*از فواید [[امانت‌داری]]، می‌توان به [[حاکم]] شدن فضای [[اعتماد]] به یکدیگر، گسترش [[امنیت]] و [[آسایش]]، تحکیم [[جایگاه]] [[اجتماعی]] افراد، [[زندگی]] شاد، کامل شدن [[ایمان]] و [[فضایل اخلاقی]]، [[محبوبیت]] نزد [[خدا]] و [[خلق]]، تقویت [[اعتماد به نفس]] در افراد، هماهنگی با [[انبیا]] و [[اولیا]]، [[مأیوس]] شدن [[شیطان]]، [[رستگاری]] در [[قیامت]]، [[وحدت]] و [[همدلی]]، جلب [[ثروت]]، دفع [[بدبینی]]، [[آرامش روحی]] و [[روانی]]، و [[صفا]] و صمیمت اشاره نمود.
*[[امانت‌داری]] فقط در حفظ [[اموال]] نیست، بلکه [[اسرار]] و [[ناموس]] را هم شامل می‌شود، زیرا که [[امانت‌داری]] در [[اموال]] آسان‌تر از [[اسرار]] است و این دو آسان‌تر از [[امانت‌داری]] در [[ناموس]] است.
* [[امانت‌داری]] فقط در [[حفظ]] [[اموال]] نیست، بلکه [[اسرار]] و [[ناموس]] را هم شامل می‌شود، زیرا که [[امانت‌داری]] در [[اموال]] آسان‌تر از [[اسرار]] است و این دو آسان‌تر از [[امانت‌داری]] در [[ناموس]] است.
*نکته آخر اینکه قبول یا رد امانت تا قبل از تحویل گرفتن آن، در [[اختیار انسان]] است و بایستی در ابتدا قدری بیندیشد و اگر [[توان]] ادای آن را در خود نمی‌یابد، از اول آن را نپذیرد و در [[جایگاه]] [[شریف]] [[امانت‌داری]] وارد نشود، زیرا در این صورت ممکن است به سبب سهل‌انگاری یا [[ناتوانی]] و [[بی‌ارادگی]] به این اصل مهم [[اخلاقی]] پشت پا بزند<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۴۱۵.</ref>.
*نکته آخر اینکه قبول یا رد [[امانت]] تا قبل از تحویل گرفتن آن، در [[اختیار انسان]] است و بایستی در ابتدا قدری بیندیشد و اگر توان ادای آن را در خود نمی‌یابد، از اول آن را نپذیرد و در [[جایگاه]] [[شریف]] [[امانت‌داری]] وارد نشود، زیرا در این صورت ممکن است به سبب [[سهل‌انگاری]] یا [[ناتوانی]] و [[بی‌ارادگی]] به این اصل مهم [[اخلاقی]] پشت پا بزند<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۴۱۵.</ref>.


==اهمیت و [[جایگاه]] امانت==
==اهمیت و [[جایگاه]] [[امانت]]==


==انواع امانت==
==انواع [[امانت]]==


==احکام امانت==
==[[احکام]] [[امانت]]==


==[[امانتداری]]==
==[[امانتداری]]==
==آثار و ثمرات امانتداری==
==آثار و ثمرات [[امانتداری]]==


==منابع==
==منابع==
*[[پرونده:000055.jpg|22px]] [[حمیده عبداللهی|عبداللهی، حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴''']]
* [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[حمیده عبداللهی|عبداللهی، حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴''']]
* [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
* [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
* [[پرونده:1379218.jpg|22px]] [[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|'''مکارم اخلاق در صحیفه''']]
* [[پرونده:1379218.jpg|22px]] [[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|'''مکارم اخلاق در صحیفه''']]
۵۳٬۳۷۰

ویرایش