حکمیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
* [[مروج الذهب (کتاب)|مروج الذهب]]: آن‌گاه که ماجرای [[داوری]] پیش آمد، آن جمعیت، یکسره [[خشم]] گرفتند و برخی از برخی دیگر [[بیزاری]] جستند: [[برادر]] از [[برادر]]، و پسر از [[پدر]]. [[علی]]{{ع}} [[فرمان]] کوچ داد؛ زیرا می‌دانست که [[اختلاف]] [[رأی]] و نظر پیش آمده و رشته امور، گسسته و افراد از وی سر پیچیده‌اند. [[داوری]]، سبب چندگانگی در [[سپاه]] عراقیان شده بود و ایشان با تازیانه و نیامِ [[شمشیر]]، یکدیگر را فرو می‌کوفتند و به هم [[دشنام]] می‌دادند و هر گروه، [[رأی]] دیگری را [[سرزنش]] می‌کرد. [[علی]]{{ع}} به قصد [[کوفه]] در راه شد و [[معاویه]] به [[دمشق]] که جزو [[سرزمین]] [[شام]] بود، رهسپار گشت و سپاهیانش را پراکند و هر دسته از ایشان به سوی دیار خود، راهی شد<ref>[[مروج الذهب (کتاب)|مروج الذهب]]، ج ۲، ص ۴۰۵.</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۵۵.</ref>.
* [[مروج الذهب (کتاب)|مروج الذهب]]: آن‌گاه که ماجرای [[داوری]] پیش آمد، آن جمعیت، یکسره [[خشم]] گرفتند و برخی از برخی دیگر [[بیزاری]] جستند: [[برادر]] از [[برادر]]، و پسر از [[پدر]]. [[علی]]{{ع}} [[فرمان]] کوچ داد؛ زیرا می‌دانست که [[اختلاف]] [[رأی]] و نظر پیش آمده و رشته امور، گسسته و افراد از وی سر پیچیده‌اند. [[داوری]]، سبب چندگانگی در [[سپاه]] عراقیان شده بود و ایشان با تازیانه و نیامِ [[شمشیر]]، یکدیگر را فرو می‌کوفتند و به هم [[دشنام]] می‌دادند و هر گروه، [[رأی]] دیگری را [[سرزنش]] می‌کرد. [[علی]]{{ع}} به قصد [[کوفه]] در راه شد و [[معاویه]] به [[دمشق]] که جزو [[سرزمین]] [[شام]] بود، رهسپار گشت و سپاهیانش را پراکند و هر دسته از ایشان به سوی دیار خود، راهی شد<ref>[[مروج الذهب (کتاب)|مروج الذهب]]، ج ۲، ص ۴۰۵.</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۵۵.</ref>.
==ارزیابی دو داور==
==ارزیابی دو داور==
* [[الطرائف‌ (کتاب)|الطرائف‌]] به [[نقل]] از [[ابو رافع]]: [[امیر مؤمنان]] مرا فرا خواند؛ و پیش‌تر [[ابو موسی اشعری]] را به [[اجبار]]] [[تعیین]] کرده بود. به وی گفت: "طبق [[کتاب خدا]] [[حکم]] کن و از آن ### [[313]]### نکن!". آن‌گاه که وی بازگشت، [[علی]]{{ع}}‌ گفت: "گویی می‌بینم که [[فریب]] می‌خورَد". گفتم: ای [[امیر مؤمنان]]! پس چرا او را [[تعیین]] کردی، حال آنکه می‌دانی [[فریب]] می‌خورَد؟ گفت: "پسرم! اگر [[خداوند]] به [[علم]] خویش با آفریدگانش [[رفتار]] می‌کرد، دیگر با [[پیامبران]]، برای ایشان [[حجت]] نمی‌آورد"<ref>الطرائف، ص ۵۱۱.</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۶۰-۴۷۳.</ref>.
* [[الطرائف‌ (کتاب)|الطرائف‌]] به [[نقل]] از [[ابو رافع]]: [[امیر مؤمنان]] مرا فرا خواند؛ و پیش‌تر [[ابو موسی اشعری]] را به [[اجبار]]] [[تعیین]] کرده بود. به وی گفت: "طبق [[کتاب خدا]] [[حکم]] کن و از آن تجاوز نکن!". آن‌گاه که وی بازگشت، [[علی]]{{ع}}‌ گفت: "گویی می‌بینم که [[فریب]] می‌خورَد". گفتم: ای [[امیر مؤمنان]]! پس چرا او را [[تعیین]] کردی، حال آنکه می‌دانی [[فریب]] می‌خورَد؟ گفت: "پسرم! اگر [[خداوند]] به [[علم]] خویش با آفریدگانش [[رفتار]] می‌کرد، دیگر با [[پیامبران]]، برای ایشان [[حجت]] نمی‌آورد"<ref>الطرائف، ص ۵۱۱.</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۶۰-۴۷۳.</ref>.


==سفارش [[ابن عباس]] به ابو [[موسی‌]]==
==سفارش [[ابن عباس]] به ابو [[موسی‌]]==
* [[مروج الذهب (کتاب)|مروج الذهب]]: در سال ۳۸ هجری‌، دو داور در دَومَة الجَندَل (و برخی گفته‌اند: در جایی دیگر، چنان که پیش‌تر [[اختلاف]] نظر در این باب را آوردیم) [[دیدار]] کردند. [[علی]]{{ع}}، [[عبد الله بن عباس]] و [[شُریح بن هانی همدانی]] را با چهارصد مرد روانه کرد که [[ابو موسی اشعری]] در میان ایشان بود. [[معاویه]]، [[عمرو بن عاص]] را فرستاد که با وی ### [[313]]###، همراه چهارصد مرد بودند. آن‌گاه که [[جماعت]] به جای گردهمایی نزدیک شدند، [[ابن عباس]] به [[ابو موسی]] گفت: همانا [[علی]] به [[دلیل]] وجود فضیلتی در تو، به داورشدنت [[رضایت]] نداده است و سرآمدان بر تو فراوان‌اند؛ اما [[مردم]] از [[پذیرفتن]] حکمیتِ‌ جز تو سر باز زدند و من [[گمان]] می‌کنم که این [گزینش‌]، از روی [تقدیر] [[بدی]] است که برای آن گزینندگان [[اراده]] شده است. و بدان که‌ [[زیرک]] [[عرب]]، طرف [[مذاکره]] تو قرار گرفته است. هر چه را فراموش کردی، این را از خاطر مبر که [[علی]] آن کسی است که بیعت‌کنندگان با [[ابو بکر]] و [[عمر]] و [[عثمان]]، با وی [[بیعت]] کرده‌اند و هیچ ویژگی‌ای در او نیست که از [[خلافت]] دورش کند؛ و در [[معاویه]] نیز هیچ ویژگی‌ای نیست که به [[خلافت]] سزاوارش سازد<ref>[[مروج الذهب (کتاب)|مروج الذهب]]، ج ۲، ص ۴۰۶.</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۶۰-۴۷۳.</ref>.
* [[مروج الذهب (کتاب)|مروج الذهب]]: در سال ۳۸ هجری‌، دو داور در دَومَة الجَندَل (و برخی گفته‌اند: در جایی دیگر، چنان که پیش‌تر [[اختلاف]] نظر در این باب را آوردیم) [[دیدار]] کردند. [[علی]]{{ع}}، [[عبد الله بن عباس]] و [[شُریح بن هانی همدانی]] را با چهارصد مرد روانه کرد که [[ابو موسی اشعری]] در میان ایشان بود. [[معاویه]]، [[عمرو بن عاص]] را فرستاد که با وی [[شُرَحْبیل بن سِمْط]]، همراه چهارصد مرد بودند. آن‌گاه که [[جماعت]] به جای گردهمایی نزدیک شدند، [[ابن عباس]] به [[ابو موسی]] گفت: همانا [[علی]] به [[دلیل]] وجود فضیلتی در تو، به داورشدنت [[رضایت]] نداده است و سرآمدان بر تو فراوان‌اند؛ اما [[مردم]] از [[پذیرفتن]] حکمیتِ‌ جز تو سر باز زدند و من [[گمان]] می‌کنم که این [گزینش‌]، از روی [تقدیر] [[بدی]] است که برای آن گزینندگان [[اراده]] شده است. و بدان که‌ [[زیرک]] [[عرب]]، طرف [[مذاکره]] تو قرار گرفته است. هر چه را فراموش کردی، این را از خاطر مبر که [[علی]] آن کسی است که بیعت‌کنندگان با [[ابو بکر]] و [[عمر]] و [[عثمان]]، با وی [[بیعت]] کرده‌اند و هیچ ویژگی‌ای در او نیست که از [[خلافت]] دورش کند؛ و در [[معاویه]] نیز هیچ ویژگی‌ای نیست که به [[خلافت]] سزاوارش سازد<ref>[[مروج الذهب (کتاب)|مروج الذهب]]، ج ۲، ص ۴۰۶.</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۶۰-۴۷۳.</ref>.


==سفارش [[معاویه]] به عمرو بن عاص‌==
==سفارش [[معاویه]] به عمرو بن عاص‌==
۵۳٬۳۷۰

ویرایش